کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دوست

اگر در خواب دوستان خود را شاد و سرحال ببینید درحالی که قهقهه خنده به راه انداخته اند، نشانة آن است که بزودی از طرف دوستان اخبار ناخوشایندی به دست شما می رسد. اگر در خواب دوستان خود را درمانده ببینید ، علامت آن است که دوستانتان بیمار و پریشان خواهند شد.

اگر در خواب چهره دوستان خود را سیاه ببینید ، نشانه آن است که بیماری یا حادثه بسیار بدی برای شما یا دوستانتان اتفاق خواهد افتاد . اما اگر آنها را در هیئت ببینید ، علامت آن است که دشمنان ، شما را از دوستان و نزدیکان جدا خواهند کرد.

اگر خواب ببینید دوستانتان چون مجسمه روی تپه ای ایستاده اند ، نشانة آن است که عقاید خود را مبنی بر داشتن انصاف و آگاهی حفظ خواهید کرد . اگر سکویی که پیکر دوستان بر آن قرار گرفته، بلند نباشد، علامت آن است که پس از پیشرفت و ترقی در کار، دوستان قبلی خود را از یاد می برید.

اما اگر پیکر دوستانتان بر سطح زمین قرار گرفته باشد، نشانه آن است که برای رسیدن به درجات بالاتر شکست می خورید. اگر درخواب بخواهید از کنار مجسمة دوستانتان بگذرید، نشانة آن است که دوستی را مورد سرزنش قرار می دهید و او را وادار می کنید تا در زندگی خود تغییراتی بدهد .

اگر خواب ببینید با دوستی که در حق شما بد کرده، دست می دهید و او بی اعتنا و غمگین به راه خود می رود، نشانة آن است که با یکی از دوستان خود اختلاف پیدا می کنید و ممکن است نسبت به هم دلسرد بشوید.
ملاقات با یک دوست در خواب و گفتگو با او، نشانة آن است که کارهایتان به شکل دلخواه انجام خواهد گرفت.

اگر در خواب با دوست خود جرو بحث کنید و سر او فریاد بکشید، نشانة آن است که دچار حقارت و تزلزل و نگرانی خواهید شد ولی رابطه شما با دوستتان گرم و صمیمی خواهد شد.
اگر در خواب با دوست از دیدن دوستی احساس شرمساری کنید یا او را در وقت نامناسبی ملاقات کنید، دلالت بر آن دارد که به خاطر مرتکب شدن خلافی، گناهکار شناخته خواهید شد و هم دستان شما همه چیز را لو می دهند.

اگر زن جوانی خواب ببیند دوستان فراوانی دارد، نشان می دهد که به منافع زیادی دست خواهد یافت . و محبوبش ارزش تصاحب دارد. اما اگر خواب ببیند دوستانی اندک دارد، از محبوبیت اجتماعی نصیبی نخواهد برد.

لوک اویتنهاو می گوید : دیدن دوست خوب در خواب، نشانه رسیدن خبرهای شادی بخش است. دیدن کسانی که به ظاهر دوست هستند، اعلان خطر و هشدار به شماست که مراقب اطرافیان خود باشید. اگر خواب ببینید با دوستی، دیدار اتفاقی دارید، اتفاقی غیر منتظره در پیش رویتان قرار می گیرد.
اگر خواب ببینید دوست خود را ترک می کنید، از سختی به شادی خواهید رسید. آشنا شدن با دوستان جدید نشانه خوشبختی و مرگ یک دوست نشانه رسیدن خبری غیر منتظره است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

793 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Anita

Anita : خانم هراتی جان، توضیحاتتون یکم کلی بود و حالت روانشناسی داشت و با توجه به شناختی که از خودم دارم از ظاهر خواب این مطالب رو میشد فهمید،
و از اونجایی که زیاد خواب میبینم و خیلی هاشون اتفاق میفتن، بعضی خواب هارو تا یه حدی میتونم حدس بزنم و بعضی ها رو بعدا که اتفاق میوفتن متوجه معنی شون میشم.
به همین خاطر خواب هایی که یک پیام و تعبیری از طرف ضمیر ناخوداگاهم داشته باشه رو حس میکنم !
یعنی هیچ یک از قسمت های این خواب تعبیر ژرف تری با توجه به نمادهای خواب نداره؟!

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۵۱:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خیر. دوست عزیز من شناختی روی شما ندارم . علم غیب هم ندارم که بخواهم زندگی شما را حدس بزنم. بر محتوای نوشته های شما ، خوابتان را تعبیر می کنم. اگر شما صرفا والیبال تماشا می کنید من فکر نمی کنم که از وسط آسمان آقای قهرمان والیبال به یکباره عاشق شما شود و در بزند بیاید منزلتان! در نتیجه عشق او را به عنوانی که در تعبیر خوابتان توضیح دادم به عنوان نمادی از کار تیمی و بزرگ و مهم دانستن اصول اعتقادیتان تعبیر کردم. مضافا به اینکه یک سری از کلمات خوابتان هم بازتاب افکارتان در بیداریست. چنانچه واقعیت ها همین هستند که شما فرمودید، تعبیر همین است که عرض کردم . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۵:۲۸
Anita

Anita : سلام، وقت بخیر
خواب دیدم تو یه جمعی هستیم و متوجه توجه سعید معروف کاپیتان تیم ملی والیبال به خودم شدم، اولش بی تفاوت بودم،
در ادامه در حال خارج شدن از اونجا بودم که او هم اومد که به من برسه باهم صحبت کنیم، البته اوایل خوابم رو خیلی واضح یادم نیست ولی وقتی اومدیم بیرون تو پیاده روی جلوی خونه ی بچگیم بودیم (حالا یادم نیست از خونه ما امدیم بیرون یا نه) و در حال راه رفتن کنار هم و صحبت کردن بودیم اما یه حس راحتی باهاش داشتم چون در واقعیت اوایل رابطه ادم سردیم و راحت کسیو قبول نمیکنم وای اینجا اینطور نبودم. (خیابان هم سرزیریه که در واقعیت میخوره به میدان تجربش که تو خواب فقط یادمه همون تا یکم پایین تر از خونمون داشتیم میرفتیم دیگه اون صحنه قطع شد)
در ادامه یه جای دیگه تو یه جمعی با هم حالت دوست شدن بودیم که فکر میکنم روی یه مبل اما پهن و جادار دوتایی کنار هم دراز کشیده بودیم زیر پتو تلویزیون میدیدم و صحبت میکردیم اون هم بغلم کرده بود.
شمال بودیم وعید بود چون داشت میگفت ما تا اخر عید هستیم منم گفتم ما هم هستیم، بعد برنامه یک ماه آیندشو برام تعریف میکرد که بعدش تهرانه و اخر ماه یا اول ماه بعدم بازیه مسابقه جهانی که منم میدونستمه( چون والیبال میبینم) چند روز خارجه.. که وقتی داشت صحبت میکرد اولش فکرم به این بود که پس با دوست دختر دندونپزشکش بهم زده که با من دوست شده( چون چند هفته پیش تو یه جمعی بودم و یه نفر گفت اره ما با سعید معروف بازی میکنیم دوست دخترشم دندونپزشکه..) امایه حالتی که از رفتارو حرفاش مطمن بودم یا اعتماد و ارامش داشتم و میدونستم واقعا منو میخواد نیازی نمی دیدم ازش سوال کنم( چون در واقعیت راحت به کسی اعتماد نمیکنم)
ویه مورد دیگه که وقتی صحبت میکرد بهش فکر میکردم این بود که پس وقتی میره سفر منو با خودش نمیبره یعنی با هم نمیریم( یعنی چون سفر کاری زیاد میره همه جارو میبینه لابد دیگه باهم نمیریم سفر یه حالتی که به اینده رابطه فکر میکردمو سبک سنگین کردن)
بعد یه جا پشتمو بهش کردم که تلویز‌یون ببنیم حس کردم چون اوایل رابطس ناراحت شد و دیگه بغلم نکرد براهمین خودم برگشتم که بغلش کنم اما چون اوایل رابطه بود اونقدری باهاش راحت نبودم که کامل بغلش کنم یعنی پامو بندازم رو پاش به خاطر همین فقط دستمو دوره سینش حالت دراز کشده انداختم و خواب تموم شد دیگه عکس العملش رو ندیدم.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۲:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که نمی توانید به هر کسی متعهد شوید و خیلی طول می کشد که بتوانید تصمیم بگیرید و از بلاتکلیفی بیرون بیایید. شما برای خودتان ارزش زیادی قائل هستید و به کم قانع نیستید. حتی اگر موردی برای شما پیش بیاید که خیلی ناب و شناخته شده باشد، شما معتقدید که باید با اصول و قوانین بنیادینی که با آن بزرگ شدید، کم کم برای شناخت این شخص در زندگی تان پیش بروید و عجله ای نمی کنید که بخواهید شرایط زندگی تان را بدون شناخت از کسی عوض کنید. شما قبل از اینکه ازدواج کنید لازم می دانید که با کسی روابط خانوادگی ایجاد کنید و راجع به سبک زندگی تان با او صحبت کنید و شناخت کافی نسبت به او پیدا کنید. شرایط امروز زندگی شما موفقیت آمیز است و نگرانی ندارید. قسمتی از خوابتان بازتاب افکار شما در بیداریست و تعبیری ندارد ولی اعتماد به نفس شما بالاست و هول نیستید که تحت هر شرایطی بخواهید برای تغییر زندگی تان خودتان را با مشکلات مواجه کنید. در واقع خواب شما بازگوی ایده های شما در رابطه با ازدواج و موفقیت در زندگی است و خودتان را دست کم نمی گیرید. تشکر ازهمراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۹:۱۷
Elif

Elif : سلام خانم هراتی
خواهر من ازدواج کرده و دو بچه دارد. دوستی قدیمی ۲۰ ساله دارد که آقایی مجرد بازیگر است و سالی دو بار خانوادگی با هم ملاقات داریم و در چند ماه گذشته در دیدارمان من با او کمی صمیمی شدم.
خواب دیدم که با خواهرم پیش دوستش رفتیم به ما می‌گوید اجرا دارد و فلان روز برویم پیشش تا سر تمرینش باشیم. بعد هم گفت باید سری به خواهرم بزند برای صورتش کاری بکند چون پوست صورتش خراب شده است ( خواهرم متخصص پوست هست). تعبیرش چیست؟ ممنون

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۳:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما صرفا بازتابی از افکار تان در بیداریست و هیچ تعبیری ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۹:۴۹
Ghoncheh

Ghoncheh : سلام خواهر من خواب ديد فردي كه دوستش داره توي جمع شاگرداش روي صندلي نشسته بوده و خواهرم رو پنجره توي همون اتاق ايستاده بوده و خواهرهم باهاش صحبت مي كرده و مي گفته دوستش داره اون فرد فقط گوش مي داده تا اينكه دختر ديگه اي مي گه اون من رو دوست داره و اون فرد داد ني زنه دروغه و من به اون علاقه اي ندارم و خواهرم بهش مي گفت من رو دوست داري پس چرا ابراز نمي كني و در همين حال بوده كه بيدار شده

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۲:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما شخصیت عاقلی دارد و می خواهد وارد دنیایی بزرگتر شود و زندگی را تجربه کند و کسی که خواهرتان او را دوست دارد، نشسته خواهرتان را بررسی می کند و می خواهد از او بیاموزد و درس بگیرد. می خواهد خواهرتان خودش و احساسش را ابراز کند و می خواهد که مطمئن باشد که خواهرتان خود واقعی اش هست یا نه. دارد او را بررسی می کند ولی در عین حال خواهرتان را دوست دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۸:۴۷
2020

2020 : سلام خانم هراتی جان، روزتون بخیر.
من دیشب خواب دیدم که من با دوست مشترک خودم و خواهرم که در حال حاضر کاملا با هم قهریم و دیگر هیچ ارتباطی نداریم، در جایی بودیم و بعد یک دفعه‌ای اومدیم خانه ما، بعد دیدم دوستمون از خواهرم چادر گرفته و چادر نماز خواهرم سرش بود و میخواست نماز بخواند و جانماز میخواست، که جانماز هم من بهش دادم، یعنی دیدم جانماز خواهرم کنار اتاق هست همان را بهش دادم، بعد ما الان کامپیوتر خریدیم که دوست نداشتیم فعلا اون ببینه و خواهرم کارتون‌ها و وسایل کامپیوتر را قایم کرده بود بین یک سری کارتون‌هایی دیگر که مال درسمان بود و یک محیط شلوغ تو آشپزخانه بود که دیگه دیده نمیشد، دوستمون بعد از نمازش رفته بود تو آشپزخانه و من و خواهرم که تو سالن باهم حرف میزدیم نفهمیدیم کی رفته، بعد دیدیم که آشپزخانه ما را خلوت کرده و مرتب چیده و کامپیوتری که میخواستیم نبییند را دیده و بعد دیگه میخواست بره، که ما همه ردیفی روی مبل نشستیم و چیزی خوردیم. یک حیوانی در خانه ما بود من اون حیوان را اول اسب میدیم رنگ عسلی هم داشت کوچک بود و شیطنت میکرد ولی بعد که تو سالن نشسته بودیم از یکی از اتاق‌ها آوردنشون بیرون و گفتند گرگ هست باز هم عسلی بود ولی کاری به ما نداشت اتفاقا با محبت بود، این دوستمون هم میخواست برود کامپیوتر بخرد و از ما آدرس میخواست، نه به خاطر کامپیوتری که از ما دیده بود،نه قبلا از دیدن کامپیوتر ما هم میگفت میخوام برم بخرم و ما هیچ توضیحی ندادیم که کارتون‌هایی که دیدی داخلش کامپیوتر هست یا چیز دیگر، تو یک صحته از خوابم هم ازش پرسیدم چرا تو با ما این کارا را کردی ولی تفره رفت و جواب نداد،بعد هم انگار پدرم آن را رساند به منزل...

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۱:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او به شما فکر می کند و دلش می خواهد که می توانست در دل شما جا باز کند. او دوست دارد بداند که شما با چه کسانی در ارتباط هستید و شبکه ارتباطی شما چگونه است و اگر به او محبت کنید ته و توی قضیه را از شما بیرون خواهد کشید و هر چه دوست دارد کنجکاوی خواهد کرد. ظاهرا او دوست است ولی در باطن اینطور نیست. شخصیت او ابزیرکاه و موذی است ولی خودش را دوستانه جلوه می دهد. دلش می خواهد زندگی اش مثل شما باشد. به نفعتان است که با او در ارتباط نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۲:۵۲
Atena

Atena : ببخشيد نميدونستم اصلا برام ثبت نميشد

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۰:۰۷
Atena

Atena : سلام صبحتون بخیر
دیشب خواب دیدم رفته بوديم جايي شبيه خوابگاه يا مهمانسرا تو راهي با دوستم(دختر) نشسته بوديم اونيكه دوستش دارم(پسر) هم مياد کنار دست راستم میشینه من بين جفتشون نشسته بودم تقريبا درازكش طوري كه تكيه داده بودم به پسره آستيناش يكم بالا بودن مشخص بود كه دستم كنار دستشه شونم هم چسبيده بود به شونه ش ولي باوجوديكه ميدونستم دوستم ميبينه اينقد كه دوستش داشتم دستمو نميكشيدم اونم همینطور خیلی سعی کردم دستمو بکشم ولی نتونستم. دوستم(دختر) همينطور داشت نگاه ميكرد پسره خيلي عاشقانه بهم نگاه ميكرد ولي دوستم همش سعي داشت كاري كنه يا حرفي بزنه بهم راجع به پسره انگار خوشش نميومد ناراحتی و عصبانیت از چشاش می بارید ديگه نميدونم چي شد حرفایی که گفت هم یادم نمیان فقط خودمو ديدم كه كنار خالم نشستم همونجا تو یه سالن بزرگ خواهرم اینا هم بودن همون لحظه زن داييم اومد يكم با فاصله از ما بود پایین ساختمون با صدای بلند صدام ميكنه ميگه امروز رفتم پيش آقاي فلاني(برادر همين پسره) برا كارم خيلي خیلی ازت تعريف ميكرد بعدش درد دل كرد گفت از روزي كه برادرم ازدواج كرد يكساعت از ٢٤ ساعت خوشي نداره گرفتار شده نميدونيم چيكار هم بكنيم اين جملشو به زور متوجه ميشدم چندبار هي ازش پرسيدم و متوجه نميشدم چي ميگه بال بال ميزدم كه بدونم چي ميگه در موردشون همه هم میشنیدن از خالم ميپرسيدم از مامانم ولي بازم جملات نامفهوم بودن برام ولي آخرش فهميدم همينو گفت تعجب كردم گفتم برا چي اين حرفا رو به تو گفت!
ديگه همش دنبال بالش و پتو و تشك خوب بودم كه بخوابم يه خانمه مسئول اونجا بود خيلي خوش اخلاق و مهربون بود رفت يه عالمه تشك و پتو بالش آورد گذاشت کلیدا رو هم گذاشت همونجا 2 بسته چند تایی بودن من رفتم یه بستشونو ور داشتم که بهشون میخورد مال همونجا باشن نگاش کردم یه لبخند ملیح زد منم به اون خیلی ازش خوشم میومد يه ملافه روشون كشيده بود ورداشتم شروع كردم بينشون خوبترين و خوشگلترينا رو انتخاب كنم تعدادمون هم زیاد بود همه دراز کشیده بودن زیر پتو بعضیا خواب بعضی هم بیدار اصلا روشون هم نمیدیدم ولی میدونستم خونواده خودمن.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۶:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام دوست عزیز خوابتان را 10 بار ثبت کرده اید خواهش می کنم دیگر ارسال نکنید!!!! سرعت نت کم است و شما مرتب دارید اینها را ارسال می کنید و من باید بارها از صفحه حذفشان کنم که کار راحتی نیست.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۴:۰۶
Atena

Atena : سلام صبحتون بخیر
دیشب خواب دیدم رفته بوديم جايي شبيه خوابگاه يا مهمانسرا تو راهي با دوستم(دختر) نشسته بوديم اونيكه دوستش دارم(پسر) هم مياد کنار دست راستم میشینه من بين جفتشون نشسته بودم تقريبا درازكش طوري كه تكيه داده بودم به پسره آستيناش يكم بالا بودن مشخص بود كه دستم كنار دستشه شونم هم چسبيده بود به شونه ش ولي باوجوديكه ميدونستم دوستم ميبينه اينقد كه دوستش داشتم دستمو نميكشيدم اونم همینطور خیلی سعی کردم دستمو بکشم ولی نتونستم. دوستم(دختر) همينطور داشت نگاه ميكرد پسره خيلي عاشقانه بهم نگاه ميكرد ولي دوستم همش سعي داشت كاري كنه يا حرفي بزنه بهم راجع به پسره انگار خوشش نميومد ناراحتی و عصبانیت از چشاش می بارید ديگه نميدونم چي شد حرفایی که گفت هم یادم نمیان فقط خودمو ديدم كه كنار خالم نشستم همونجا تو یه سالن بزرگ خواهرم اینا هم بودن همون لحظه زن داييم اومد يكم با فاصله از ما بود پایین ساختمون با صدای بلند صدام ميكنه ميگه امروز رفتم پيش آقاي فلاني(برادر همين پسره) برا كارم خيلي خیلی ازت تعريف ميكرد بعدش درد دل كرد گفت از روزي كه برادرم ازدواج كرد يكساعت از ٢٤ ساعت خوشي نداره گرفتار شده نميدونيم چيكار هم بكنيم اين جملشو به زور متوجه ميشدم چندبار هي ازش پرسيدم و متوجه نميشدم چي ميگه بال بال ميزدم كه بدونم چي ميگه در موردشون همه هم میشنیدن از خالم ميپرسيدم از مامانم ولي بازم جملات نامفهوم بودن برام ولي آخرش فهميدم همينو گفت تعجب كردم گفتم برا چي اين حرفا رو به تو گفت!
ديگه همش دنبال بالش و پتو و تشك خوب بودم كه بخوابم يه خانمه مسئول اونجا بود خيلي خوش اخلاق و مهربون بود رفت يه عالمه تشك و پتو بالش آورد گذاشت کلیدا رو هم گذاشت همونجا 2 بسته چند تایی بودن من رفتم یه بستشونو ور داشتم که بهشون میخورد مال همونجا باشن نگاش کردم یه لبخند ملیح زد منم به اون خیلی ازش خوشم میومد يه ملافه روشون كشيده بود ورداشتم شروع كردم بينشون خوبترين و خوشگلترينا رو انتخاب كنم تعدادمون هم زیاد بود همه دراز کشیده بودن زیر پتو بعضیا خواب بعضی هم بیدار اصلا روشون هم نمیدیدم ولی میدونستم خونواده خودمن

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۷:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما آستین هایش را بالا زده و آماده است که از شما حمایت کند و شما به او تکیه کرده اید. شما هم به دنبال تامین نیازهای اولیه زندگی تان هستید و می خواهید به ثبات در زندگی برسید. دوست دختر شما نسبت به افکار شما و موفقیتتان تردید دارد و یا حتی شاید حسادت می کند و خشم خودش را نشان نمی دهد. زن دایی شما در خواب هم می تواند به طرز فکر خانواده شما اشاره کند و هم به معنای خود شخصیت او باشد و به این تعبیر است که او یا طرز فکر خانواده تان بیشتر به این جهت است که شما را از ازدواج و ادامه رابطه با دوست پسرتان منصرف کنند در حالی که او و خانواده اش از شما تعریف می کنند. اما می خواهد به شما بگوید که ازدواح اصلا کار راحتی نیست و می خواهد که شما را منصرف کند. شما و خانواده تان به امنیت و گرمی و حمایت لازمه در زندگی تان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۸:۵۷
Atena

Atena : سلام صبحتون بخیر
دیشب خواب دیدم رفته بوديم جايي شبيه خوابگاه يا مهمان

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۲:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست خوبم سرعت نت کم است و خوابتان را 10 بار ثبت کرده اید!!! لطفا تند تند روی ثبت کلیک نکنید.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۸:۵۵
mahtab

mahtab : سلام من دوس پسرم که از او جدا شدم و ایشون از من دلخوریی دارن خواب دیدم جایی نشستیم و در آغوش دوس پسرم هستم وداره بهم ابراز علاقه میکنه که نمیدونم یکدفعه خودم تبدیل به یه گربه شدم یا صحنه عوض شد و میدیدم دوس پسرم گربه ای سفید و چاقی در آغوش گرفته و داره باهاش بازی میکنه و اونو دوس داره .ممنونم از تعبیرهاتون

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۳:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و دوست پسرتان نسبت به هم عصبانی هستید و شما شخصیتی با روحیه ی مستقل، خصلت های قوی زنانه و خلاق دارید اما این زمان برای هر دوی شما سخت است و شما در عین اینکه می توانید بسیار دلبر و نازنین باشید، برای او زمانهای بسیار سختی را موجب شده اید و او شدیدا ناراحت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۹:۱۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.