تعبیر خواب دوست
اگر در خواب دوستان خود را شاد و سرحال ببینید درحالی که قهقهه خنده به راه انداخته اند، نشانة آن است که بزودی از طرف دوستان اخبار ناخوشایندی به دست شما می رسد. اگر در خواب دوستان خود را درمانده ببینید ، علامت آن است که دوستانتان بیمار و پریشان خواهند شد.
اگر در خواب چهره دوستان خود را سیاه ببینید ، نشانه آن است که بیماری یا حادثه بسیار بدی برای شما یا دوستانتان اتفاق خواهد افتاد . اما اگر آنها را در هیئت ببینید ، علامت آن است که دشمنان ، شما را از دوستان و نزدیکان جدا خواهند کرد.
اگر خواب ببینید دوستانتان چون مجسمه روی تپه ای ایستاده اند ، نشانة آن است که عقاید خود را مبنی بر داشتن انصاف و آگاهی حفظ خواهید کرد . اگر سکویی که پیکر دوستان بر آن قرار گرفته، بلند نباشد، علامت آن است که پس از پیشرفت و ترقی در کار، دوستان قبلی خود را از یاد می برید.
اما اگر پیکر دوستانتان بر سطح زمین قرار گرفته باشد، نشانه آن است که برای رسیدن به درجات بالاتر شکست می خورید. اگر درخواب بخواهید از کنار مجسمة دوستانتان بگذرید، نشانة آن است که دوستی را مورد سرزنش قرار می دهید و او را وادار می کنید تا در زندگی خود تغییراتی بدهد .
اگر خواب ببینید با دوستی که در حق شما بد کرده، دست می دهید و او بی اعتنا و غمگین به راه خود می رود، نشانة آن است که با یکی از دوستان خود اختلاف پیدا می کنید و ممکن است نسبت به هم دلسرد بشوید.
ملاقات با یک دوست در خواب و گفتگو با او، نشانة آن است که کارهایتان به شکل دلخواه انجام خواهد گرفت.
اگر در خواب با دوست خود جرو بحث کنید و سر او فریاد بکشید، نشانة آن است که دچار حقارت و تزلزل و نگرانی خواهید شد ولی رابطه شما با دوستتان گرم و صمیمی خواهد شد.
اگر در خواب با دوست از دیدن دوستی احساس شرمساری کنید یا او را در وقت نامناسبی ملاقات کنید، دلالت بر آن دارد که به خاطر مرتکب شدن خلافی، گناهکار شناخته خواهید شد و هم دستان شما همه چیز را لو می دهند.
اگر زن جوانی خواب ببیند دوستان فراوانی دارد، نشان می دهد که به منافع زیادی دست خواهد یافت . و محبوبش ارزش تصاحب دارد. اما اگر خواب ببیند دوستانی اندک دارد، از محبوبیت اجتماعی نصیبی نخواهد برد.
لوک اویتنهاو می گوید :
دیدن دوست خوب در خواب، نشانه رسیدن خبرهای شادی بخش است. دیدن کسانی که به ظاهر دوست هستند، اعلان خطر و هشدار به شماست که مراقب اطرافیان خود باشید. اگر خواب ببینید با دوستی، دیدار اتفاقی دارید، اتفاقی غیر منتظره در پیش رویتان قرار می گیرد.
اگر خواب ببینید دوست خود را ترک می کنید، از سختی به شادی خواهید رسید. آشنا شدن با دوستان جدید نشانه خوشبختی و مرگ یک دوست نشانه رسیدن خبری غیر منتظره است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام . روزتون بخیر .
خواب دیدم که بهمراه دوستم که خانمه و دخترش و یک زنو شوهر غریبه توی خواب از جایی که انگار پارکینگ رستوران باشه یا پارکینگ یک هایپر سنتر یا همچین چیزی که شبم بود قرار شد بریم بیرون تفریح . یادمه بهمراه تعداد زیادی ماشین پارک شده ماشین منم پارک بود . اومدیم بیرون دوستم گفت ماشینت باشه میریم تا دو سه ساعت دیگه برمیگردیم . دوستم دوتا ماشین داشت . یکیش رو ندیدم تو خواب ولی قرار شد بمونه مثل ماشین من و یکی دیگه شبیه بوگاتی بود ولی یکم جمع و جور تر ، قرار شد با این بریم بیرون . خودش رفت داخلش نشست و روشنش کرد و از پارک بیرون اوردش درحالیکه دخترش توش نشسته بود و بعدش پیاده شد و بهم گفت تو بشین پشت فرمون و خودشم نشست جلو و دخترش عقب و دونفر رنو شوهرم نشستن پیش دخترش . و من نشستم پشت فرمون و یکم دلهره داشتم که ممکنه این ماشین رو بلد نباشم برونم ولی حرکت کردم و رفتم .
ممنون از وقتی که میزارید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینکه دیده اید که در پارکینگ هستید، به این اشاره می کند که باید زمانی آرام بگیریدو از فعالیت های روزانه تان دور باشید. باید مدتی خوش بگذرانید و تفریحاتی لوکس داشته باشید. شاید اینطوری خوش گذراندن برای شما عادی نباشد ولی شما قادر خواهید بود در این زمینه هم بسیار مجرب و خوب عمل کنید. هم گشایش کار پیدا می کنیدو هم به ثروت می رسید و دوستتان هم نظرات شما را می پسندد و از شما تبعیت می کند. تشکر از همراهیتون.
b : اینجوری نبود که سکون در پارکینگ بوده باشیم . ما از جایی قبلش اومده بودیم بیرون . مثلا مرکز تفریحی چیزی . خرید نبود چون چیزی تو دستمون نبود . ممکن یود اصلا مال دوستم بوده باشه در خواب. یا هم ممکن بود که محل کارم بوده باشه . این احتمال هم هست که عمومی بوده باشه . فقط میدونم که ساکن در پارکینگ نبودیم و از جایی بیرون اومدیم ولی تو خواب ندیدم اونجارو
تشکر از وقتی که میزارید
فریبا هراتی
: در همه ی این شرایط تعبیر همان است که عرض کردم.
b1 : سلام روزتون بخیر
خواب دیدم دوست من و من داخل ماشین فعلیم نشستیم . من مشغول کاری بودم که دوستم داشبورد و قطعه ی زیرش رو دراورد .من شدیدا گله کردم ازش که نکن اینکارو . و البته خودم میتونستم درست کنم ولی اون میخواست اینو درست کنه و من وسطا نذاشتمش .
این دوستمو خیلی وقته نمیبینم . آیا ممکنه برای ماشینم اتفاقی بیفته؟ چون قصد فروشش رو دارم
ممنون از وقتی که میزارید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دیدن داشبوردتان در خواب بیانگر وضعیت اهدافتان و مسیری است که به سمت آن پیش می روید. خراب کردن داشبورد هم به این اشاره دارد که به صلاحتان نیست که فعلا ماشینتان را بفروشید. از این موضوع باید فعلا چشم پوشی کنید. تشکر از همراهیتون.
b1 : سلام .. روزتون بخیر .
خواب دیدم یه موتور سیکلت خوب ولی معمولی دارم که بارو بندیلم رو انگار بسته بودم و بجای اینکه رو ترک عقب موتور ببندم ، روی گلگیر جلوی موتور بسته بودم . وقتی سوار موتور شدم بهمراه بارو بندیلم یدفعه دیدم بسته ی کوچیکی رو فراموش کردم از کسی که چوپون بود و دوتا ادم باهاش بود و داشت میومد ازش خواستم بهم بده اون بسته کوچیک رو و اونم به شاگردش گفت و بهم دادتش. وقتی که برمیگشتم با ماشین بودم و یه قسمت آشنایی دیدم سه نفر دارن روی یک حوض کوچیک ولی به ارتفاع یکونیم متری کاری انجام میدهند . من احساس کردم دوستی باشه که از بیرون میشناسمش . دونفرم باهاش بودن که اول یکم به شوخی تهدیدشون کردم تا بره جدی بشه اون اصل کاری که دوستم بود خودشو نشون داد. قیافش عوض شده بود . موی سرشو از ته تیغ کرده بود و سیبیل هم گذاشته بود . و یا مشروب و یا مخدری دستش بود بهم داد گفت این خیلیه خوبه و ازین تعاریف و من گفتم نوش جانت ولی من ازینکارا نمیکنم.
باهم روبوسی کردیم و من خدافظی کردم و سوار ماشین شدم و برگشتم .
ممنون از وقتی که میزارید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تعادلتان را در زندگی بدست آورده و با سرعت ولی آزادتر نسبت به قبل و بی خیالتر از قبل و با قبول مسئولیت های کمتر نسبت به قبل، به اهدافتان برسید. شما تمام تجربیات گذشته ی خودتان را الگوی رفتاری امروزتان می کنید و از هیچ خاطره و تجربه ای غفلت نمی کنید. تا این تجربیات راهنمای امروز شما برای رسیدن به موفقیت باشند. سعی می کنید که جدی کار کنید و کم کم مسئولیت پذیرتر خواهید شد و چهارچوب خاصی را برای کنترل زندگی تان درنظر خواهید گرفت. دوست شما بی فکر و خیال شده و جنبه ی متفاوتی از خودش را نشان می دهد. می خواهد هم خوش باشد و هر چه پیش آید خوش آید بگوید و هم اینکه نمی تواند و دلش شور می زند و استرس دارد. مسیر زندگی شما و دوستتان از هم جداست. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام شهره هستم
خواب دیدم با همسر و دو دخترم به یه مرکز ورزشی در ترکیه هستیم و رو پله های طبقاتی( کوچک و سه طبقه) نشستیم هوا گرم و تابستونه یهویی یکی از دوستام( در عالم واقع چنین دوستی با این قیافه ندارم ولی تو خواب دوستمه) رو می بینم . مانتو کرمی داره ماهم مانتو کرم رنگ تنمونه و دختر بزرگم می گه مال منم کرم رنگه
همه حالت خوشحال و خندان داشتیم( کل خانواده) دوستم از ایران به علت مسابقات ورزشی اومده بود و از اینکه در خوابگاه بود ناراحت بود وکمر درد داشت از من می پرسه تشک پنبه ای تو خونه دارم. من هم می گم آره . دوستم می گه پس دیگه خوابگاه نمی مونه با ما میاد شوهرم و بچه ها میرن ماشین روروشن کنند تا ما بهشون ملحق بشیم. در همین لحظه یه دوست دیگه ام با یه پسرش که بغلش بود رو می بینم و خیلی خوشحال میشم همدیگر را بغل و بوس میکنیم و می گم وای کی از امریکا اومدی؟( این دوستم امریکا زندگی می کنه) چون بچه و ساک داشت اتوبوس گرفتم تا دم ماشینمون، در حین صحبت به زبان فارسی یهو از محل پیاده شدن گذشتیم و من تلاش کردم به ترکی بگم پیاده میشیم کمی طول کشید ولی یادم اومد چی باید می گفتم و پیاده میشیم پنجاه لیر میدم راننده پنج لیر سکه به من داد و من ترکی گفتم بقیه چی شد تو دلم گفتم طرف فکر کرده زبان بلد نیستم می خواد سرم کلاه بذاره ولی اسکناس مچاله کهنه بهم داد و من خوب بازش کردم ببینم چهل لیر هست یا نه، به هرحال دوستم با بچه در رستورانی سیب زمینی سفارش داد و می خوردن و من هم نشستم بچه اش رو زانوم گذاشتم ولی صورتش ریش ستاری پری داشت و به دوستم گفتم چرا صورتش رو تیغ زدید ریش دربیاره خیلی بد شد پوست بچه زبر میشه بعد سریع راه می افتم برم شوهر و بچه هام رو که در ماشین منتظر بودند بیارم دم رستوران
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان تمرین می کنید که در مقابل سختی ها و استرس هایی که دارید خونسرد و قوی و بی تفاوت به نظر برسید و نقطه ضعف نشان کسی ندهید بلکه با پرستیژ و قوی عمل کنید. شما به این طریق خواهید توانست به عزت و احترام و ثروت بیشتری برسید و جایگاه اجتماعی امن تری خواهید داشت. دوستتان که در امریکا هست خیلی سعی می کند که زندگی اش را با سیاست به پیش ببرد و گاهی خیلی باز و اجتماعی برخورد کند و گاهی رازدار خودش باشد و حرفهایش را پنهان کند به عبارتی او برای خودش حد و مرزهایی گذاشته که دیسیپلین او حفظ شود ولی اینکار سوهان روی او می شود و باعث می شود که خودش و خانواده اش در سختی و تحت فشار قرار بگیرند در حالی که شما با حفظ ظاهر و نشان ندادن نقطه ضعف قویتر از او عمل می کنید. هر قدر هم که با شما سخت و بد رفتار شود، ته قضیه و اخر خط، دور دور شماست و اوضاع به نفع شما پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام
خواب میدیدم خونهء قبلیمون مهمون عید اومده(فامیلهای پدری) مادربزگم میگفت یکی از فامیلهای مادری هم اومده اما رفتم و ندیدمش. منم کمی پذیرایی کردم و حلوا هم بود! دیدم کسی توجهی نداره، رفتم بیرون جایی که منزل دوستم حسین و همسرش بود.. همسرش خواب بود، منو دید یکم ترسید ولی بلند شد و گفت خوابم همنقدره.. تو اتاقش دیدم یه گوشی زمینه که مسیجهای همسرمو توش میبینم.. دیدم وسط مسیجهای من، به اقای دیگهای هم پیام داده.. بعد همسر دوستم ازم خواست لباسامو عوض کنم.. منم از لباساش یکی دو تا برداشتم پوشیدم. یکی دامن کوتاهی بود که دیدم موهای پام مشخصه و زود رفتم درشآوردم و یه پیرهن گشادتر و یه دامن کاملند بلند پوشیدم. رفتم تو اتاق حسین گفت اون لباسا رو آویزون کنم به قاب عکسش، منم با اینکه میدونستم جای خوبی نیست ولی آویزون کردم
فریبا هراتی
: سلام. شما قبلا روابط گرمتر و صمیمی تری با مردم و فامیل داشتید هر چند که امروز اینطور نیست. امروز شما به دوستتان فکر می کنید و او از اینکه جلوی همسرش با شما اظهار صمیمیت کند بدش می آید. هر چند که همسر او از صمیمیت بین شما و حسین خبری ندارد. دوست شما می داند که همسر شما می خواهد که زندگی تان را حفظ کند و همسر دوستتان می خواهد که شما در رفتارتان نسبت به همسرش تغییر بدهید و رفتارتان را عوض کنید. شما نمی خواهید به عنوان کسی که کلی مشکلات در زندگی اش دارد یا به عنوان کسی که تندخو و مستبد است جلوه کنید بلکه سعی می کنید که شخصیتی متین و با وقار از خودتان نشان دهید. دوستتان می خواهد که شما رفتار گذشته تان را عوض کنید و ارتباط با او را هم به خاطره بسپارید. به عبارت دیگر او می خواهد که ارتباطش با شما به خاطره ها بپیوندد و رفتار قدیمی شما هم به خاطره ها بپیوندد و دیگر ادامه پیدا نکند. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
خواب میدیدم با مادر و مادربزرگم رسیدیدم جلوی مجتمعی..از بیرون نگاه کردم دنبال یکی از پنجرهها و بالکنها میگشتم (دنبال پنجره واحد دوستم حسین در اصفهان که تو واقعیت بهش سفر کرده بودم).. گفتم اونه، نه اون یکیه.. بعد یه پنجره دیدم که پردههاش جمع شده و گل و گیاه بهش آویزونه..گفتم اوناهاش اونه.. جلوی مجتمع گیاهکاری بود کمی. تو واقعیت انقدر مرتب نبود بیرونش.. رفتیم تو، کمی شبیه مدرسه همهمه بود توش (احتمالا چون اسمش مجتمع فرهنگیان بود)... مجتمع بزرگی بود. داشتیم از پلههاش میرفتیم بالا، که یهو دیدم خود حسین اومد.. خیلی خوشحال (هم از دیدن ما) بدو بدو ٢تا ٣تا یکی از پلهها رفت بالا و از ما هم افتاد جلوتر.. گفتم ایناها خودشم اومد..
فریبا هراتی
: سلام. شما یا با مادرتان خیلی صمیمی هستید و از دوستتان برای او تعریف کرده اید، و یا اینکه سعی می کنید بر مبنای اصول تربیتی تان و فرهنگی که در وجودتان ریشه دوانیده، با دوستتان برخورد کنید و شخصیت خودتان را همانگونه که هستید به او بشناسانید. شما می خواهید به افکار دوستتان نگاه دقیقتری داشته باشید و شخصیت او را بیشتر بررسی کنید. او از لحاظ مالی قویست و شخصیتی اجتماعی دارد ولی اجازه نمی دهد که کسی از کارش سر دربیاورد. در ظاهر روشنفکر و امیدوار است و با نظم و دیسیپلین برخورد می کند و نهایت سعیش را می کند که در زندگی بالا رفته و به سرعت پیشرفت کند. تشکر از همراهیتون.
Lale : خیلی ممنونم خانم هراسی عزیز
این خواب راهنمایی برای اینکه دفتر کارو جابجا کنم داره یا خیر داره؟
فریبا هراتی
: خیر ولی چنانچه شرایط تان را بخواهید عوض کنید چنان که توضیح دادم پیش خواهد آمد.
Lale : سلام
وقتتون بخیر
من دیشب خواب دیدم دوستان جدید و خوبی دارم که اگر اشتباه نکنم ژاپنی بودند.البته ظاهرشان اصلا شبیه ژاپنی ها نبود و معمولی بودند.(من در ذهن خودم همیشه ژاپنی ها را تحسین می کنم به خاطر پشتکارشان)من خوشحال بودم ولی بعضی کارهایی که قرار بوددرکنار آنها انجام دهم رو بلد نبودم و یه مقدار اذیت میشدم خیلی کم.
در واقعیت در حال یک جابجایی محل برای کارم هستم و یه مقدار نگرانم چون قرار به محل جدیدی برم با شرایطبهتر و گرون تر
فریبا هراتی
: سلام. شما به موفقیت های بسیاری خواهید رسید و دوستان جدیدی هم خواهید یافت. ولی باید دقت کنید که در کارهایتان بینش و خرد زیادی به کار ببرید و از بیان حرفهایتان برای آدمهایی که بخیل و نظر تنگ هستند دوری کنید. مسئولیت های شما زیاد خواهد شد و شما هم باید پشتکار زیادی در کارتان از خودتان نشان دهید. تشکر از همراهیتون.
Khorshid 8 : سلام و وقت بخیر خانم هراتی
والا جایی که توی خواب دیدم ، هم خوب بود و هم بد ! نمیشه گفت جای واقعیت نسبت به خواب بهتر بود یا بدتر، همینطور بالعکس.
توی تعبیر تأثیری داره
و اینکه خانم هراتی کار پذیرشم در اونجا داره مهیا میشه و با این خواب کمی استرس گرفتم
راه حل چیه؟
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در این صورت شما باید سعی کنید که محتاط رفتار کنید و تمام احتمالات منفی که ممکن است برایتان به وجود آید را در نظر بگیرید و مطلقا بی خیال و بی تفاوت رفتار نکنید و فکر نکنید که حالا چون با کسی سلام احوالپرسی دارید می توانید که هر کاری که دوست داشتید را انجام دهید و اینکه خودتان را تافته ی جدا بافته ندانید. شما باید سعی کنید در نهایت توان و جدیتتان عمل کنید و فرض کنید که اصلا کسی را آنجا نمی شناسید چون شرایط به گونه ای عوض شده که پارتی داشتن یا نداشتن شما دیگر در برخوردی که آنجا با شما می شود موثر نیست. دقت عملتان را بالا ببرید و بی خیال و بی تفاوت نباشید. استرس هم لازم نیست. اعتماد به نفستان را بالا ببرید و خواهید دید که موفق عمل می کنید. تشکر از همراهیتون.
سروناز : سلام خانم هراتي جان❤️ديشب خواب ديدم بادوستام (دختر)كه باهاشون خيلي وقته قهرم،تو حياط خونه ي ناشناسي پشت يه ميز نشستيم و روي ميز خوراكي و غذا و ميوه و ظرف بود اما خيلي شلخته و درهم بود، دوستام ناراحت بودن و ساكت، امايكيشون با اشتياق باهام حرف ميزد يه عالمه و از زندگي و كارش ميگفت، بعد من يه لحظه بيرون رفتم و برگشتم وقتي برگشتم دوباره سرميز، ديدم همين دوستم كه باهام همش حرف ميزد، وقتي من نبودم ديده كه با غذام ليموترش خوردم(پوست ليموترشي كه خورده بودم روميز جامونده بود) و خواسته به تقليد از من اونم ليموترش بخوره، اما چون تموم شده بوده، به جاش يه نارنج خورده. بعد همين دوستم باهام همش راه ميومد هرجا ميرفتم و هي حرف ميزد، تو كوچه كنارم راه ميومد و قدش از واقعيت كوتاهتر بود و ريزه ميزه تر، يهو چشمم به كفشش افتاد ديدم يه كفش به رنگ صورتي چرك خوشگل جلوباز و پاشنه بلند پوشيده و ناخوناي پاشم لاك زرشكي زده، اما باز قدش به من نميرسيد و كوتاهتر بود با اينكه ميخواست گردنشو به زور بالا بگيره.
فریبا هراتی
: سلام. دوستان شما حرف شما را زده اند و روابط گذشته تان را با همدیگر قضاوت و ارزیابی کرده اند که چرا شرایط اینطوری شد که الان هست. دوست شما می داند که شما هم از قهر کردن با آنان لذت نمی برید و به شما سخت می گذرد و البته شما فکر می کنید که دوستتان تظاهر به این می کند که دلش برایتان تنگ شده . در حالی که برای او قهر با شما سخت تر بوده است ( به او بیشتر سخت گذشته). او مرتب به شما فکر می کند ولی از ارزش و اعتبار او پیش شما کاسته شده. دوست شما سعی می کند که موضعگیری مهربانانه ای داشته باشد و نشان دهد که خیلی مشتاق شماست و شما می دانید که هر قدر هم بخواهد خودش را مشتاق به شما یا مهربان نشان دهد، شما از او یک سر و گردن بالاتر هستید و به پای شما هم در مهربانی نمی رسد. تشکر از همراهیتون.