تعبیر خواب ساختمان
اگر کسی در خواب ساختمانی نوساز از ملک خود دید که آماده بهره برداری و استفاده بود، کاری را به اتمام می رساند و از آن سود می جوید. اگر عمارتی نیمه کاره از ملک خود داشت، کاری را نیمه تمام گذارده و اگر عمارتش کهنه و قدیمی بود، به کارهای سنتی راغب است.
اگر درب ساختمانش بزرگ و وسیع بود، وسعت رزق و روزی است و اگر کوچک بود، معنی برعکس دارد. اگر عمارتی برای کارهای عام المنفعه درست می کرد، در کارهای خیر مشارکت می کند و اگر ساختمان تکمیل شده بود، خیر دنیا و آخرت را خواهد برد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن عمارت کردن درخواب بر چهار وجه است:
- صلاح این جهانی،
- خیر و برکت،
- کامرانی،
- گشایش کارهای بسته.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و روز بخير خدمت شما. خواب ديدم در يك ساختماني بودم كه نمايشگاه نقاشي بود و تابلوهايي به ديوارها بود و چندان كسي آنجا نبود. من يك كفش پاشنه دار كرمي به پا داشتم. دوستم را آنجا ديدم كه مانتو كرمي پوشيده بود و چشمان درشتي داشت و قدش كمي بلندتر از واقعيتش بود.او از نمايشگاه بيرون آمد و من هم بيرون آمدم .( نمايشگاه بالا تر از سطح زمين بود.) حدود ١٥-٢٠پله به سمت پايين ميخورد و پله ها طولش حدود چند متر بود .اطراف آنجا چندان ساخت و ساز نبود و زمين خاكي بود . او از پله ها پايين آمد و ي قسمت آسفالت بود و بعد يك تپه بود كه او ازش رفت بالا من هم پشتش رفته بودم.( نه اينكه دنبالش برم يا مخفيانه). بالاي اون تپه ي راننده كه مردي بود لاغر با قد متوسط و سبيل و موي فرفري و مشكي منتظرش بود . او پشت ماشين در صندلي عقب سوار شد و با راننده رفتند و آنجا مثل جاده بود و من و عده كمي مي ديديم اش.ممنون مي شوم خوابم را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز دارید به جنبه های مختلف زندگی تان نگاه عمیقتری بیاندازید. شما درکتان بالاست در حالی که اکثر مردم قدرت تجسم و درک پایینی دارند و باید روی یک موقعیت یا رابطه ای تمرکز بیشتری داشته باشید. شما زندگی ای با سیاست و بدون جبهه گیری و جانب داری از کسی را انتخاب می کنید و از لحاظ مالی هم قوی خواهید بود. دوستتان هم مثل شما فکر می کند و دید وسیع و آگاهی دارد و شخصیت اش قوی و با عزت است. دوست شما بر مشکلات زندگی غلبه خواهد کرد و با آدمی پولدار ازدواج می کند که از او در مسر زندگی اش حمایت می شود ولی او تابع است و از خودش تصمیم خاصی نمی گیرد. تشکر از همراهیتون.
sh : سلام ودرودفراوان خدمت خانم هراتی عزیز و همکاران محترمشان
دوستم که شوهرش می خوادطلاقش بده خوابی دیده که خدمت شما از زبان خودش نقل می کنم:خواب دیدم ساختمان ماکه3طبقه وتک واحدی است تبدیل به پارک شده وشوهرم و2تا پسرام طبقه ی سوم که خانه ما در آن طبقه است بودند ومن احساس می کردم درحیاط مردم هم بودند.پسر بزرگم تا مرا دید پرید پایین ومن احساس کردم مردم اورا می گیرندچون من بیرون از حیاط بودم واصلاحیاط را نمی توانستم ببینم خواستم درحیاط را باز کنم اما در دسته کلیدی که دستم بودکلیدم را پیدا نمی کردم ومتوجه شدم 1زن جوان 28ساله با موهایی مشکی وچادری که به نظرم آشنا می آمداز کناردرحیاط واز در دیگری واردساختمان شد دری که قبلا نبوده.ناگهان یک مرد جوان وریش داروقوی هیکل از پشت سرمرا گرفت ومی خواست مرا بدزدد که بیدار شدم.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید..
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما احساس می کنید که شوهرتان آرامش دارد ولی شما نه و انگار از زندگی تان دور افتاده اید و با زندگی تان احساس بی گانگی می کنید. پسر شما جانب شما را می گیرد و می خواهد ریسک کند تا بر موانع سر راهش غلبه کند و شما احساس می کنید که مستاصل هستید. نمی دانید چطور باید به قلب زندگی تان راه پیدا کنید و به نظر می آید که همسرتان با کسی در ارتباط قرار گرفته ( اگر زن غریبه بود و شما فقط خیال کردید که او را می شناسید، همسرتان به پول و ثروت بیشتری رسیده است). شما هم گشایش کار خواهید یافت و حمایت می شوید و احترامتان بالا می رود. تشکر از همراهیتون.
sh : سپاس فراوان از لطف شما ...درنور وعشق خداوند باشید...
Bahman57 : از تعبیر بسیار زیبای شما سپاسگزارم
فریبا هراتی
: خواهش میکنم.
Bahman57 : عذ، میخوام.تو اون خواب پدرم پشت درب نشسته بود و اجازه نمیداد کسی ییاد تو.ولی بزور از لای دیوار اومد داخل.
Bahman57 : ببخشین.اون ساعتی که به من دادن.صفحه ان سفید بود.و فلزی بود.شخصی بود که واسم پرونده درست میکنه.و تیرش هم به خطا میره.
Bahman57 : با سلام و احترام
دیشب خواب دیدم مدیری که برای من پرونده درست کرده داره میره و ساعتشو داد به من و چند تا از همکاران من از خجالت من سراشون پایین بود و نشسته بودن و داشتن گریه میکردند که در مورد من اشتباه میکردن.بعدش دیدم در طبقه پنجم یک ساختمان هستم که یکم کثیف بود و گردو خاک داشت و مدیر سابقمون داشت میرفت و منو جاش گذاشته بودن.ناگهان یادم افتاد کلی اطلاعات داره که میتونه اذیت کنه همرو و چیزی رو تحویل نداده.گفتم کجا میری باید تعهد بدی و سفته بدی تا یک سال و الان زنگ میزنم پلیس بیاد.از ترسش از خیابون اومد بالا و بزور از لای درب اومد تو منم بلندش کردم بردم بالای سرم و پرتش کردم یکطرف و التماس میکرد میگفت به پلیس نگید.
ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز قبل از هر چیز از شما خواهش می کنم قبل از ارسال خواب همیشه خوب فکر کنید و همه خوابتان را بنویسید و بعد یکجا ارسال کنید چون کامنت های کوچکی که اضافه می کنید برای شما حکم خواب اضافه ثبت می شود و آمار سایت به هم می ریزد چون هر کسی در 24 ساعت فقط حق ثبت یک خواب را دارد. تعبیر خواب شما این است که شما با عمل و ماهیتی جسورانه و پررنگ، مسیر زندگی تان را تغییر خواهید داد. زمان رئیستان سررسیده و او باید این رشته دوستی ها و ارتباطاتی را که در کار گیر آورده به شما و دیگران واگذار کند. تیر او به سنگ خورده و خطا رفته است. نقش و وظیفه ای که به عهده شما محول خواهد شد و محدودیتهایی که خود را گرفتار آنها کردهاید، وظیفه شناسی و زمان بندی، درک فرق میان حالات اضطراری و وقت زیاد داشتن در خواب به ساعت شما تعبیر می شود. او مجبور می شود به شما تعهد بدهد و التماس کند تا شما او را بپذیرید. مقام شما بالا خواهد رفت و او افت شخصیت پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
Samiar : سلام خواب دیدم که محل کارم (معدن) به شکلی عجیب در طبقه دوم ساختمانی در حال ساخته و فنس های دور أن نیست ناگهان نگران شدم به پدرم که در کنارم بود گفتم این فنسها رو کی باز کرده؟ دزد نیاد ؟ و اطراف رو نگاه کردم فکر کردم که اینجا دیگه داخل ساختمان است و بیابان نیست. پدرم گفت اینجا آمنه خیالت راحت بیا بریم . از پله های ساختمان بیرون آمدم و سوار اسکیت شدم و به شکل عجیبی و حرفهای روی آن مسیری رو رفتم و با خودم فکر میکردم چطور من که تابحال سوار نشدم آنقدر خوب راندم
فریبا هراتی
: سلام. شما مسائلی را که در ذهنتان است برای پدرتان مطرح می کنید و نیاز دارید روی جنبه هایی از خودتان کار کنید و ذهنتان را بهتر کنید و پدر شما رازدار شماست. شما می توانید به راحتی تعادل را در زندگی تان حفظ کنید. بی خیال و آرام خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام خواب دیدم داخل یه ساختمان نیمه کار نزدیک پشت بامش هستم من دستم یه چمدان بود که صورتی رنگ بود شخصی که قبلا بهشون علاقه داشتم و الان ازدواج کرده اند هم اونجا درحال تدریس بودن و گفتن من باید تو رو از ساختمان بندازم پایین بعد دیدم که پسری که همکلاسی ام هستش داشت خودشو میروند به من تا اجازه نده من از ساختمون پرت شوم
فریبا هراتی
: سلام. شما اهداف نیمه کاره ای نسبت به کسی که به او علاقه داشتید در سرتان هست و هنوز دلتان به تجربه های رمانتیکی که در رابطه با او در ذهنتان دارید خوش است. این شخص می خواهد شما را از افکارتان باز دارد و نمی خواهد شما به او فکر کنید. پسر همکلاسی تان هم به شما توجه دارد ولی نفهمیدم که پسر همکلاسی تان خودشو می روند یعنی چه؟ مگه کسی خودش را می راند؟
ترانه : می رسوند به من
ترانه : سلام خواب دیدم که شخصی که بهشون علاقه داشتم و الان ازدواج کرده اند با من و چند تا از همکلاسی هام داخل یه ساختمان بودیم و ایشون طبقه همکف بودند ومن در طبقات بالا تر ایشون یه حلقه طلا زرد رنگ تیره دستشان بود که در اون یه شکاف ایجاد شد وهر چی به من نزدیک تر میشد این شکاف بیشتر میشد طوری که در آخر اثری از حلقه نمود ایشون افتادند دنبال من گفتن باید تورو بکشم واز ساختمان پرت کنم پایین ولی من از دستشان فرار کردم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که به او علاقه داشتید، باهمسرش مشکل دارد و احساس می کند که وجود شما در فکرش باعث این مشکل با همسرش می شود. شما تحت هیچ شرایطی نباید به او نزدیک شوید چون زندگی اش خراب می شود و در اینصورت گناهش گردن شماست. تشکر از همراهیتون.
عرفان : با سلام
روزی خواب دیدم که"در ساختمان پدری مان شب هنگام در تاریکی و در حالی که ترس دارم نیرویی مرا با خود برد داخل آسانسور و با این تصور که زیرزمینِ پارکینگ مزار شهداست رفتم زیرزمین و در تاریکی مزار شهدا را دیدم و ترس داشتم.در ذهن خود به خودم می گفتم که با مشکلات چه کنیم؟!ناگاه صدایی در ذهنم آمد و گفت:وحید پس ما چکار می کردیم.در ذهنم گفتم چه کار می کردید؟باز از ذهنم همان صدا گذشت که قرآن می خواندیم.
درصورتی که ما اصلا در آپارتمانمان زیرزمین نداریم.
باتشکر از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما با عقاید و روحیاتی که با آن بزرگ شدید به مشکلات و مسائل نگاه می کنید و اجازه می دهید که افسردگی به شما غلبه کرده و در زندگی به جای صعودو پیشرفت، به ناامیدی و پس رفت فکر کنید. اما صدای خدای مهربان در قلبتان می گوید که خداوند بر همه کارها نظارت دارد و کافیست که شما قرآن بخوانید و به او پناه بیاورید و خواهید دید که چطور از شما حمایت می کند. در قرآن آمده کسانی که به خداوند ایمان دارند از هیچ کس و هیچ چیز نمی ترسند چون می دانند که عاقبت همه کارها به دست خداست. آیه 41 سوره حج. تشکر از همراهیتون.