تعبیر خواب سر بریدن (گردن زدن)
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید او را گردن زدند و سرش از تن جدا شد، اگر بیننده بنده بود آزاد شود، اگر بیمار است شفا یابد. اگر وام دار است وامش داده شود و حج اسلام کند. اگر کافری ببیند مسلمان شود.
اگر ببیند در وقتِ گردن زدن سرش از تن جدا نشد، دلیل که آن چیزها که گفتیم از گردن زننده به وی رسد. فی الجمله دیدن گردن زدن به خواب، درویشان را نیکو و توانگران را بد است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افتاب : درود . ديشب خواب ديدم تو خونمون چندتا پاندا بود و خواهرم يكيشون رو گذاشت جلوش و سر بريد ! اون پاندا انگار ميدونست كه ميخوايم سرش رو ببريم ، اما خيلي اروم و راضي ٤دست و پا رو زمين و سرش پايين بود . خواهرم با چاقوي تيز دسته ابي كه ما در واقعيت هم داريم اينكارو كرد و من همون اول بهش گفتم : يك چاقوي تيز انتخاب كن كه حيوون زياد درد نكشه . خون تيره رنگي از گردنش زد بيرون و ميريخت روي زمين، البته كم بود و نميپاشيد . فقط اخرش كه تقريبا سرش از تنش جدا شده بود كمي دردش اومد و تكون خورد . راضي بود و مقاومت نميكرد .
من هم خواستم گوش هاي ١ پاندا رو ببرم كه فرار كرد و جايي قايم شد . به حرف هم اومد و گفت : چرا هي ميخواهي ١ جاي من رو ببري ؟
سر خودم يا پدرم هم به صورت نيم دايره از وسط شكسته بود ، از يك گوش تا گوش ديگه. خيلي سطحي و به صورت خط بود و خيلي كم خون داشت و من سعي ميكردم به طور سنتي با استفاده از تخم مرغ و مواد ديگه درمانش كنم. انگار ضربه از طرف مادرم بود و او بود كه دليل شكستگي سر بود.
ضمنا خانواده ام انسان هاي حيوون دوستي هستند ، به خصوص من ميميرم واسه پاندا . در كل خواب خوبي نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما با انسان های ساده لوح و احمقی آشنا هستید که در صدد کمک به آنها برمی آیید و یکی از آنها را از ناراحتی و غصه رهایی می بخشید. شما تصمیم می گیرید یه یکی از این افراد حرف زشتی بزنید و او را تحقیر کنید و او هم سعی می کند با شما روبرو نشود. شما و پدرتان در مدیریت اوضاع فکری خود تا حدی دچار شکست شده اید و زود از کوره در میروید. با استفاده از سرمایه های خود و خرج کردن و خوشگذرانی به آرامش می رسید و مادرتان هم همین را می خواهد. که شما خونسرد باشید و کمی خوش بگذرانید.
Feriii : سلام من دیشب خواب دیدم تو خونه ای هستم که نه فضای اون خونه برای من آشناست و نه آدماش و میشناسم ولی تو خواب انگار که برای من آشنا بودن آشنایتی که مثل اینکه افراد اون خونه اعضای خانواده و خواهر و برادرام بودن در صورتی که من فقط یه برادر دارم و خواهری ندارم تو خواب یه اقایی بود که شوهر خواهر من میشد تو دستش چاقو بود و بچه های کوچیک زیادی داشت مدام این چاقو را نزدیک گردن بچه هاش میبرد و جوری دستش و تکون میداد که هر لحظه فکر میکردم میخواد گردنشو بزنه و از این کار هم خیلی خوشحال بود و میخندید تا اینکه سر یکی از بچه ها که حدودا ۲ ساله بود با چاقو زد ولی سر از بدنش جدا نشد و هیچ خونی هم ازش نیومد فقط قسمت گلوی سرش باز شد و بچه گریه میکرد اما راحت راه میرفت تو فکرم این بود که این آقا برای کشتن یه نفر داره تمرین میکنه و نمیدونم چرا تو ذهن اومد که برای کشتن پدرم داره تمرین میکنه
فریبا هراتی
: سلام ذهن و روح شما متعهد به ویژگی های مادرانه است: حمایت از ضعیف تر ها، مراقبت، انجام وظائف روزانه..زنده نگه داشتن امید و ایده آلها، تکمیل اهداف شما از جمله این ویژگی هاست. شما سعی می کنید تمایلات سرکوب شده و آن دسته از امیدهایتان را که به جایی نرسیده اند را ارضا کنید. قسمتی از اخلاقیات پدرتان و عادات قدیمی او به شما آسیب روحی زده و خشم خود را سرکوب کرده اید و خود را متعهد به این می بینید که خودتان را با کشتن آن عادات و اخلاقیات، مدرن کرده و مانند پدرتان نباشید تا به دیگران ضربه روحی نزنید...
مهسا : سلام . خواب دیدم در مراسمی شبیه عید قربان برادرم سر مرد جوانی را با چاقو از جلو و رودرو برید .درد رو در صورت آن مرد میدیدم اما انگاراین سربریدن چیز عجیب برای حاضرین در این قربانی کردن نبود.
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما باید گوسفندی را قربانی کنند تا مشکلاتشان حل شود و از سختی ها خلاص شوند.
navid : سلام.خواب دیدم بابام چندین دفعه سرمو میبره.دفعه اول میترسیدم ولی چون خیلی درد نداشت دفعات بعد نمیترسیدم.
فریبا هراتی
: سلام. او مشکلات شما را چندین بار حل خواهد کرد و فکرتان را راحت می کند. بین احساس و منطق شما یک فاصله افتاده و نمی دانید که باید منطقی تصمیم بگیرید یا احساسی فکر کنید و قضاوت نادرستی دارید یا تصمیم بدی گرفته اید که پدرتان شما را کمک خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
navid : سلام. خواب دیدم یکی سر برادرمو میبره ولی سرش نه قطع میشه و نه خون میاد و نه میمیره. آن فرد هرچه تلاش میکنه نمیتونه. این خواب رو چند سال پیش سه دفعه دیدم.
فریبا هراتی
: سلام. اینکه سر او را می زدند یعنی قضاوت اشتباهی می کند و درست فکر نمی کند، متاسف می شود و از روبرو شدن با واقعیت می خواهد خودداری کند، و می خواهد قبل از اینکه فکر کند، عمل کند. ولی نهایتا مشکلات برادرتان حل می شود.
Asayesh : سلام من عقد هستم..دیشب خواب دیدم پدرم که الان 20 روز هست بیمارستان هستن و انگشت پاشون قطع کردن برا دیابت تو بیمارستان..دیشب جایی هستیم با جمعی از خانواده دایی و زندایی و...بعد یه لحظه تو خواب داییم و یه لحظه پدرم میبینم..دایی انگار حالا یه تصادف یا همچین چیزی کرده خودش و دختر خواهرزنش که امثال کنکور دارن حرف نمیزنن....ولی وقتی نزدیک میشم پدرم رو جا دایی میدیدم که سر رو تنشون نبود.عجیب بود صداشون میشنیدم ولی رو بدنشون سر نبود..حتی پرسیدم کسی غذا میخوره پدرم گفت اره درست میکنی بیار...نگاهش کردم تو خواب که الان چه جوری بدون سر اخه مگه میشه غذا خورد..از خواب پریدم...تو خواب هم که اون جمع میگفتن تاریخ عروسیت مشخص کن دیگه به پدرم نگاه میکردم به خودم میگفتم اخه تو این وضعیت
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما مشکلاتش حل خواهد شد و از فکر های تلخ و اضافه بیرون خواهد آمد دایی تان هم ناخواسته خطایی انجام داده که دختری که کنکور دارد از او ناراحت است. نگرانی های شما رفع و حل خواهد شد و نگران نباشید.
طاها : سلام به شما. از روح بزرگم درخواست کردم کارمای مالی منو تو خواب حل کنه و بهم آگاهی بده در مورد ریشه مشکلات مالی م. وقتی خوابیدم، خواب دیدیم به سمت خونه ی تو روستامون میرفتم که چندتا سگ غریبه میخواستن بهم حمله کنن من با صدای بلند ترسوندمشون وقتی به خونه رسیدم مادرم تو خونه بود. اونجا مقداری طلا و جواهر بود و 4 تا کارگر که ظاهرا افغانی بودن. یادم نیست طلاها مال خودمون بودن و یا اینکه مال کارگرها بودن و ما قصد دزدیدن شون رو داشتینم. ولی جو بدی بود کارگرها قصد داشتن مارو بکشن و سرمون رو ببرن. ولی ما پیشدستی کردیم و بهشون حمله کردیم من دوتاشون رو سربریدم و خونشون رو میدیم و حس میکردم بعد دو نفر از دوستامون از راه رسیدن با کمک اونها اون دوتا کارگر دیگه رو هم باهم سنگ زدن به سرشون کشتیم و احساس کردیم باید فرار کنیم.من طلاها رو برداشتم ولی قبل از رفتن یه پیک نیک اونجا بود و یه لپتاپ، من پیک نیکرو با خودم برداشتم و پیش خودم گفتم اون لپ تاپ رو با خودم به عمر بعدی و تناسخ بعدیم نبرم بهتره. (پیک نیک دقیقا همونی هست که من تو خونه الان ازش برای مصرف مواد استفاده میکنم و با لپ تاپ هم کلی ضرر مالی رو متحمل شدم تو زندگی واقعیم) من سوار ماشین دوستم شدم یکمی که حرکت کرد فهمیدم قصد دار منو بکشه و سر ببره. یه گوشه ای از حیاط خونه شون وایساد و پیاده شدیم یه ماشین پلیس همون نزدیکی بود ولی فهمیدم متوجه ماجرا نمیشه، دوستم و از پشت یه دیوار کوتاه یه اره برداشت و به طرف من اومد بهش گفتم لازم نیست منو سر ببری طلا مال خودت ببرشون گفت یه بدهی به خودت دارم با کشتنت اون هم صاف میشه. به سمتم اومد و لحظه ای که میخواست منو بکشه از خواب بیدار شدم.ممنون میشم این خواب رو تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط ساده و با امکانات مالی نسبتا پایینی سعی می کنید به اهداف خود برسید و از مسائل و مشکلات پیش رو به خودتان هراس راه ندهید. برای رسیدن به ثروت سعی می کنید با رقابت با سختی ها و مشکلات مبارزه کنید و تا اندازه ای هم موفق می شوید که درکارتان پیشرفت کنید. اما ایراد کار شما از آنجایی است که به دوستانی اعتماد می کنید که نباید بکنید! لپ تاپ در خواب شما ارتباطات شما با دیگران است و اینکه خیلی از خودتان و کارهایتان برای دیگران گزارش می دهید. برای همین در زندگی واقعی از لپ تاپ ضربه خوردید. گاز پیک نیکی هم به این تعبیر است که شما سعی می کنید انرژی کافی و قدرت مدیریت بحران در شرایط سخت را با خودتان همیشه داشته باشید. منظورتان از استفاده از پیک نیک برای مصرف مواد در خانه چیست؟ مواد مخدر مصرف می کنید یا منظورتان آشپزی است. اگر مواد مخدر مصرف می کنید که کلا ورشکسته خواهید شد و موفقیت مالی به دست نخواهید آورد. عمر بعدی که فرموده اید و تناسخ در قرآن نفی شده و اعتقادی به واقعیت آن نیست ولی در خوابتان برای فرار از مرحله ای و موفقیت در سختی و رسیدن به مرحله بعدی معنی می دهد. شما به دوستتان بار تکیه کرده اید و اره که دوستتان آورده یعنی جدایی انداختن بین شما و ایشان. راه موفقیت شما این است که از دوستتان فاصله بگیرید و رابطه تان را با او قطع کنید. تشکر از همراهیتون.
نازی : سلام خواب دیدم سر برادرم از روی سینه به بالا قطع شده و روی زمین فقط ازسینه به پایین داشت تو اتاق مخفیش کردم کسی نبینه وهی گریه میکردمو و امامها رو صدا میزدم میگفتم داداشم مرده چند تا مهمون داشتیم صداشون زدم گفتم خانوادم نفهمن داداشم مرده یهو دیدم دستاش تکون میخورد خانومه گفت ببریدش بیمارستان سریع سرشو پیوند میزنن
فریبا هراتی
: سلام. مشکلات برادر شما حل خواهد شد و دفع شر و نگرانی می شود و خیالش راحت شده شما برای او خوشحال خواهید شد.
یاس : سلام
خواب دیدم رفتم خونه خالم که یه شلوار قرمز بافتنی کهنه پاش بود و پشتش سوراخ بود رفتم بهش گفتم خاله پات پیداس ، بعد دختر خاله بزرگم با آرایش کامل و انرژی زیاد از بیرون اومد خونه ؛ و شروع کرد با شدت زیاد می رقصید منو دوتا خواهراش هم براش دست میزدیم . بعد دختر دومی بهم گفت بیا تا ابروهاتو مرتب کنم رفتم تو اتاقش که دختر دومی و سومی پاهامو گرفتن و قلقلک میکردن منه که افتاده بودم رو زمین دیدم ۵ یا ۶ تا موش کوچک قرمز مثلا تازه بدنیا اومدن تو خونشون بود و داشتن راه میرفتن منم اونا رو که دیدم با اینکه از قلقلک اونا خندم گرفته بود ولی از ترس داد و فریاد میکردم و با همون حالت بیدار شدم. در ضمن اونا با ازدواج من و برادرشون مخالفت کردن و رابطمون الان زیاد خوب نیست.
فریبا هراتی
: سلام. خاله شما ظاهرا خوشبخت است ولی در زندگی زناشویی خود مشکلاتی دارد و رابطه اش با همسرش خوب نیست. دختر خاله بزرگتان هم مشکلات زیادی دارد و خیلی غصه می خورد. دخترخاله کوچکتان هم می خواهد شما را ناراحت کند و با آبروی شما بازی کند. و بسیار شما را ناراحت خواهند کرد. مسائل کوچکی از جانب آدمهای غیر قابل اعتماد و خائن که در خانه خاله تان هستند و یا آنجا رفت و آمد می کنند باعث نگرانی شما خواهد شد.
رقیه : سلام، من خواب دیدم که در میزنن و دختر یکی از خاله هام که رابطه ی خوبی با ما ندارند از پنجره خانه ی ما به در نگاه میکند. بعد دیدم برادرم که 12 ساله است خوابیده و رویش پتویی هست. و مادرم یک پای او در پلاستیکی گذاشته و یک گوشه ی خانه است ولی خونی ندیدم. بعد دیدم در میزنند از مادرم پرسیدم کیه گفت پدر دوست برادرت است میگوید برادرت را با او به دکتر ببریم.دیدم در دست مادرم پلاستیکی است که سر برادرم در آن است و خونی است یک لحظه گردن بی سرش را هم دیدم.به مادرم گفتم پس چرا تا حالا صبر کردی و بیمارستان نبردیش? گریه کرد برادرم را بغل کرد و گفت نمیدانم.
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما قدم اشتباهی برداشته و به دلیلی متضرر شده است ولی مشکلات او حل خواهد شد و از غم نجات پیدا می کند اگر مقروض است قرضش پرداخت خواهد شد و یا هر مشکلی که دارد حل خواهد شد. شما بسیار خوشحال می شوید.