تعبیر خواب سوسک
سوسک دشمنی ضعیف و پست، یا بیماری و ناراحتی است که موجب تکدر ذهن بیننده خواب می شود. کشتن سوسک خلاصی از ناراحتی و زحمت و پیروزی بر دشمن است ؛ اگر چه ضعیف و ناتوان باشد. دیدن سوسک های زیاد تشویش و نگرانی است به خصوص اگر در خانه خودتان باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : سلام، وقتتون بخیر. دیشب خواب دیدم یک جایی بودم (مثل کلاس درس) که چند تا شاگرد هم بود که روی چند تا صندلی نشسته بودند، البته سه یا چهار نفر بیشتر نبودند. چند تا کتاب بهم داده بودند و قرار بود که من به این شاگردها درس بدم. دقیق یادم نیست، یکی از این کتابها مربوط به درس معارف یا مطلبی مشابه با اون (مثل تاریخ اسلام) بود. همون موقع کتاب رو بهم داده بودند و من کتاب رو نخونده بودم (دفعه اولی بود که کتاب رو می‌دیدم). اول پشت کتاب رو نگاه کردم، بعد کتاب رو باز کردم و میخواستم یه معرفی از کتاب بکنم. کتاب رو که باز کردم، چون چسب کناره کتاب کیفیتش خوب نبود قسمت اول کتاب ورق ورق شد، البته همه کتاب هنوز توی دستم بود. داشتم به شاگردها میگفتم که کتابتون رو منگنه کنید که ورق ورق نشه. بعد دیدم توی خونه خودمون توی اتاق پذیرایی بودم. دیدم یک سوسک نسبتا بزرگ، خرمایی رنگ، روی قالی بود. دنبالش کردم و سعی کردم با کفش بکشمش. مرتب با کفش میزدم روی سوسک، سوسک هم فرار میکرد. در همین حین که دنبال سوسک کرده بودم، دیدم یه سوسک خرمایی دیگه هم که از قبل مرده بود و خشک شده روی قالی بود. هنوز داشتم دنبال سوسک اولی میکردم که بکشمش و با کفش مرتب میزدم روش، که دیدم با ضربه‌ای که به پشتش زدم یه بچه سوسک از انتهای بدنش اومد بیرون، منم بچه سوسک رو کشتم. دوباره دنبال سوسک اولی کردم سعی میکردم که با کفش بکشمش، دیدم با ضربه‌هایی که خورده بود بیحال شده بود (یادم نیست ولی فکر میکنم که آخرش مرد). با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درسهایی از زندگی تان می اموزید و تجاربتان را با دیگران مطرح خواهید کرد. اما شما تا اندازه ای ظاهربین هستید و افراد را از روی ظاهرشان قضاوت می کنید بدون اینکه دانش و آگاهی کافی در این رابطه داشته باشید و باید سعی کنید که کلیت یک مطلب را درک کنید، کم کم اطلاعاتتان را بالاتر ببرید و رابطه ی بین موضوعات مختلف را از دست ندهید. ( حرف بی ربط را قبول نکنید و بیان نکنید). در غیر اینصورت نمی توانید مفهوم و منظورتان را به خوبی بیان کنید. شما باید سعی کنید که جنبه های اصلی زندگی تان را دوباره ارزیابی کنید و اشتباهاتتان را دنبال کنید و آنها را از بین ببرید و موفق به همین کار هم خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Farid : با سلام من خواب دیدم در جایی هستم که یه سوسک خیلی کوچک هست ولی من بشدت از اون میترسیدم با وجود ترس دنبالش کردم که بکشمش بالاحره موفق شدم اونو بین لباسهام که رو زمین افتاده بود بکشم ولی کل اون لباسا رو که کهنه هم بود خراب کرده بود اون سوسک و لباسا رو باهم انداختم دور ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که جنبه های اصلی زندگی تان را دوباره ارزیابی کنید و می دانید و تصدیق می کنید که یک جنبه ی نامطلوب و اشتباه در رفتارتان وجود داشته و سعی می کنید که آن را از بین ببرید. البته این جنبه ی بد و اشتباه، در رفتار قدیمی شما وجود داشته و الان شما دیگر مانند گذشته رفتار نمی کنید و اشتباهات گذشته تان را تکرار نمی کنید. پس اشتباهتان و رفتار بد گذشته را دور می ریزید و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام
من خواب ديدم تو اتاقم خوابيدم يهو يك سوسك قهوه ايي خيلي بزرگ به اندازه ي خرگوش اومد تو اتاقم،من اول فكر ميكردم تنهام اما يكسري ادم كه انگار مهمانمون بودن و من چهرشون رو نميديدم(چند خانم و اقا)اومدن تو اتاق من و اون سوسك رو كشتن و موقع كشتن وقتي داشتن فشارش ميدادند سوسك با چشماش من رو نگاه ميكرد و يه صدايي از خودش در اورد و مرد،بعد من از اونها تشكر كردم و گفتم من فكر كردم خانه تنها بودم چه خوب كه شما برگشتين خانه ي ما وگرنه من خيلي ميترسيدم تنهايي با اين سوسك،بعد زنگ زدم به مادر پسري كه قبلاً باهاش دوست بودم و پرسيدم پسرتون اومده ايران؟گفت اره امروز ١١صبح اومد بعد من از پشت تلفن خانه ي اونهارو ميديدم،يه پرده ي زرشكي ديدم تو خانه شون وصل كردند اما يادم نيست رو ديوار وصل بود يا روي پنجره و عكس همون دوست پسر من هم رو ميز بود يك دست لباس مرتب پوشيده بود و يك دختري روي پاش نشسته بود،من خيلي گريه ام گرفت و گفتم چه سريع من رو فراموش كرد و جايگزين پيدا كرد برام،و تماس رو قطع كردم و گريه كردم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسائل مالی فکرتان ناراحت است و باید سعی کنید که جنبه های اصلی زندگی تان را دوباره ارزیابی کنید. شاید اگر در خودتان تغییری به وجود بیاورید بتوانید جنبه های نامطلوب زندگی تان را از بین ببرید. شما گشایش کار خواهید یافت و مشکلاتتان از بین می روند. شرایط زندگی تان دوباره خوب خواهد شد. کسی که قبلا دوستش داشتید زندگی پر شور و هیجانی دارد و به ثروت رسیده است. ( لازم به ذکر می دانم که حد مجاز برای ثبت 1 خواب نهایتا 10 خط مبایل یا 7 خط کامپیوتر است و نه حتی یک کلمه بیشتر). تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام و خسته نباشيد
من خواب ديدم در خانه مان هستم،منزلمون بزرگتر از واقعيت بود،تلفني در حال حرف زدن با خواستگارم بودم يهو يك سوسك زير مبل ديدم و جيغ كشيدم مامانم رو صدا زدم اما ديدم همون خواستگارم تو خونه مون هست و سوسك رو گرفت و انداخت تو حياط،من ازش تشكر كردم و گفتم ببخشيد در گوش شما جيغ زدم و چه خوب كه سوسك را نكشتيد،بعد سه تا سيخ كباب و نان و گوجه و خورشت مرغ براش اوردم،يك سيخ كباب رابرداشت خورد و دستش خورد يك سيخ هم افتاد زمين و بعد كه اومد مرغ را بردارد يه تيكه از مرغ افتاد روي گوشه ي پايين بلوز من،بلوزم فقط يك لك خورشت كوچيك افتاد روش با خودم گفتم خوب شد زياد كثيف نشد و بهاون اقا گفتم عيب نداره ميشورمش،خيلي او اقا از من معذرت خواهي كرد و بعد خواستيم باهم بريم بيرون،من رفتم تو اتاق كه حاضر بشم ديدم خواهرم يك عالمه پَر كلاغ جمع كرده اورده تو سايز هاي مختلف بهم گفت ميخواي به توام بدم خيلي خوبه كه من گفتم نه از ملاغ خوشم نمياد ،بعد سوار ماشين شديم با اون اقا بريم بيرون،اون اقا زنگ زد به مامانش و گفت من غذا ريختم رو لباس فاطمه كمي لباسش كثيف شد خيلي ناراحتم چيكار كنم،كه من اشاره كردن ناراحت نباش پاك ميشه مهم نيست.ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. روحیات شما عوض خواهد شد و ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد. نگرانی هایتان از بین خواهد رفت. سردی روابط بین شما کمتر می شود و ممکن است که او در روابطش با شما قدری بی توجهی و اهمال کند و یا ولخرجی کند و شما کمی ناراحت شوید. خواهرتان نسبت به دستاوردهای مالی و یا روابط اجتماعی بدبین است و شما به افکار منفی او توجهی نمی کنید. خواستگارتان از اینکه رفتار بدی با شما داشته ناراحت خواهد شد ولی شما او را می بخشید. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : با سلام و احترام
ديشب خواب ديدم كه همشو خاطرم نيست اما يادمه كه در يك فروشگاه بودم و خانومي رو ديدم كه براي خودش و دوستش جامدادي فلزي خريد من هم رفتم جامدادي هارو ببينم اما با خودم گفتم فلزي سر و صدا ايجاد ميكنه و جامدادي كيفي زيپي بهتره كه چند تا روي ديوار آويزون بود يكيشون كه قشنگتر بود و طرحش رنگي بود كه يكي از اون رنگها صورتي بود،خواستم بر دارم اما يادم اومد يه دونه از همين جامدادي ها به رنگ سفيد با راههاي قهواه اي روشن دارم كه نو هست براي همين نخريدم، و يادمه ميخواستم يه خودكار بخرم كه فروشنده يه قاب بهم نشون داد كه خودكار هاي خيلي شيك داخلش بود با جوهرهايي كه داخل همان قاب شيشه اي كنار هم قرار داشتند كه همشون قرمز بودن( همه خودكاراي اون قاب با جوهر قرمز بودن) اون جوهر ها قرمز هاي كم رنگ پرنگ بودن اما رنگشون نزديك به هم بود و خيلي هم مخملي و براق بودن بعضياشون ( حالت اكريلي) با خودم فكر ميكردم كه حتما گرونن اما فكر ميكنم من ميخواستم بخاطر خاص بودنش از اونا بخرم، و همچنين يادمه در اتاق من و خواهرم دو تا سوسك صورتي و زرد بودن كه از خواهرم خواستم بكششون كه به اون صورتيه چند تا ضربه زد اما نمرد و فرار ميكرد تا اينكه از برادرم خواستم و اومد دو تاشونو كشت، بعد خواستم از ترس سوسك در اتاق برادرم بخوابم و با پتوم رفتم و از برادرم پرسيدم كه گفت البته اتاق منم سوسك داره گاهي( اما اون لحظه سوسكي نبود ترسيدم وقتي بخوابم سوسك بياد) تصميم گرفتم تو اتاق خودم بخوابم
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. شما برای حفظ روابطی که موقتی هستند و خیلی طولانی نخواهند بود، زیاد به خودتان فشار نمی آورید و می پذیرید که بعضی ها رفتنی هستند ولی تا جایی که برایتان مقدور باشد سعی می کنید که انعطاف پذیر باشید و اجازه دهید که هر کسی دوستتان داشت برایتان بماند و هر کسی که نخواست، خوب برود! شما با دوستانتان مهربان خواهید بود ولی ترجیح می دهید دوستان صلح جو و متمول یا بی نیاز داشته باشید. شما می خواهید تاثیری ماندگار روی زندگی بگذارید و نظراتتان را به راحتی و با شور و شوق ابراز کنید و ارتباط مثبتی با دیگران داشته باشید. می خواهید نقشتان در زندگی برجسته باشد و با خوبی و به عنوان یک شخص موفق از شما یاد کنند. شما گاهی به خاطر مسائل کوچک مثبت و منفی فکرتان ناراحت می شود. شما یا خواهرتان از هم گاهی ناراحت می شوید و یکی مهربان تر برخورد می کند و دیگری بداخلاقتر. برادر شما بین شما و خواهرتان قضاوت می کند و سعی می کند که مشکلات را از بین ببرد. ولی خود او هم گاهی ممکن است اشتباه و بداخلاقی از خودش بروز بدهد. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : سلام ممنونم از تعبير جالبتون
من چندين بار تعبير شما رو خوندم،
لطفا نمايش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. من همیشه خوابهای شما را از روی نوشته های خودتان تعبیر می کنم و با استفاده از کلمات کلیدی که خودتان در خواب می نویسید. تعبیر کلی همان است که عرض کردم و با توجه به صدها کاربری که هرروز خواب ارسال می کنند از شما تقاضا می کنم سعی کنید که کامنت های اضافه و توضیحات خط به خط مثل الان از بنده نخواهید . من دیشب به عنوان مثال به خاطر کثرت کاربران تا 2 نصفه شب کار می کردم و اگر هر کسی بخواهد بگوید خودکار کدام قسمت تعبیر بود مداد کدام قسمت باید 24 ساعت را تبدیل به 44 ساعت در شبانه روز کنیم. من نمی توانم همه ی خوابهای شما را به یاد بیاورم و برای اینکه پاسختان را بدهم باید از اول خوابتان را بخوانم و این یعنی وقت گذاشتن روی خواب شما دقیقا به اندازه ی بار اول!! تاثیر ماندگار هر چیزی می تواند باشد که در زندگی تان به آن اهمیت می دهید. تعبیر ها گاهی اشاره به الان گاهی اشاره به آینده و گاهی اشاره به گذشته شما می کند و این تشخیصش با خود شماست که زندگی تان را بهتر می دانید. لطفا از کامنت اضافه گذاشتن تا جایی که مقدور است اجتناب کنید. تشکر از همراهیتون.
khorshid : سلام.خواب دیدم توی خونه ای ناشناسم که خیلی بزرگو قشنگ،توی پایین شهر بود.و فرشای کوچیک قرمز رنگی کنار هم انداخته بودن و بچه های صاحب خونه با پدر خانواده خوابیده بودن زمین،انگار خونه دوستم بود اونجا و دیدم با یکی از دوستام که قهریم و با دوتا دختر ناشناس دیگه انگار دوست بودیم و مدل دایره،وسط خونه وایسادیم و میرقصیدیم یا شادی میکردیم و دوستم واسم میگفتو میخندید،بعد با دو سه تا پسر۱۲ ساله دوست بودیم و میخواستیم باهاشون کار خلافی کنیم و توی باغ یا حیاطی بودیم که شلوغ بود و یه دکتر زیبایی هم اونجا بود و پلیس اومد همرو دستگیرکرد ولی پشیمون شدن مارو ببرن گفتن قانون عوض شده.بعد از پشت پنجره توی حیاطمون،عروسکای بزرگ دستساز قشنگی دیدم که راه میرفتن جون داشتن.انگار بابام درستشون کرده بود،یهو دیدم زیرکابینت یه سوسک کوچیک سیاه بود با پاهای زیاد که انگار فر خورده.بابام گفت سوسکه خورد به پات مواظب باش،دیدم یه حیوون زشت شبیه شترمرغ کوچیک با رنگای تیره،اومد بیرون از زیر کابینت.دوتا حیوون دیگه هم درومدن.و ساعت ۷:۷ دقیقه رو دیدم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد و به فکر انجام کاری می افتید که زیاد هم مثبت نیست. شما فکر می کنید که کسی به شما اهمیت نمی دهد و همه سرشان به کار خودشان گرم است و از شما غافل شده اند. فکر می کنید که شما دارید حرص و جوش می خورید و دور باطل می زنید و در زندگی تان به جایی نمی رسید و از این بابت ناراحت هستید. شما می خواهید شرایط تان را عوض کنید و از طریق ارتکاب گناه به اهدافتان برسید. فکرتان ناراحت است و می خواهید که روحتان شفا پیدا کند و عادات بد را از زندگیتان خارج کنید. نمی خواهید که زشت جلوه کنید. شما نمی خواهید که کسی باشید که پدرتان می گوید باش و هر کاری را بکنید که او می گوید و هر جور رفتار کنید که او می خواهد. بلکه می خواهید که آزاد باشید. هر چند که شما به سادگی تحت تاثیر پدرتان قرار می گیرید و نمی توانید استقلال تان را حفظ کنید و روی حرف خودتان بایستید. شما می خواهید که اشتباهات خودتان را بپذیرید و همانطور که پدرتان به شما گوشزد می کند مراقب باشید تا اشتباهاتتان را دوباره تکرار نکنید. شما در دنیای خودتان زندگی می کنید و نمی خواهید که واقعیت ها را بپذیرید اما همینطور که حقیقت رو می شود هر چند که تلخ باشد، عدالت هم دوباره برقرار خواهد شد هر چند که انتظارش را نداشته باشید. عدد هفت بیانگر کمال ذهنی، شفا، تکامل، هارمونی و دستیابی به معنویت بالاست. عدد ۷ ممکن است به ۷ گناه مرگبار اشاره کند. با گناهان مبارزه کنید و به آرامش و کمال ذهنی خواهید رسید و اهدافتان برایتان عملی می شوند. تشکر از همراهیتون.
atrinV : سلام، خواب دیدم پدربزرگم میگف میخوام خونه رو بفروشم(در واقعیت خونه رو فروخته و بدون رضایت دختراش پولشو به پسرش و عروسش داد) اما بذار قبل فروش این دوتا سوسک برن خونه رو ببینن، دوتا سوسک زشت از پله‌های خونه با تقلا بالا میرفتن، رفتن خونه رو گشتن، آخرسر به داداشم گفتم اینا اینجا بمونن تخم میذارن و خونه پر سوسک میشه، پس سوسکارو کشتیم. بعدش مادربزرگم رو دم در خونه دیدم که بی حجاب با کت زرشکی،ریش بزی طلایی و موهای بلند قهوه‌ای مثه ژنده پوشا وایستاده بود. تشکر
فریبا هراتی
: سلام. پدر بزرگ شما از افکار و ایده هایی که در ذهنش داشته پشیمان است و به اشتباهات خودش فکر می کند. او می داند که باعث شده افکار بدی به ذهن و زندگی او راه پیدا کند که همه، نتیجه ی اشتباهات اوست. شما نمی خواهید که این انرژی منفی که در اثر خطاها و اشتباهات پدر بزرگتان در زندگی او به وجود آمده، ریشه دوانیده و عقوبت کار او، باعث شود که گناه و خطایی برای او نوشته شود. شما شاید سعی می کنید که اثرات منفی اشتباهات پدر بزرگتان را از بین ببرید. مادر بزرگ شما از کسی ( شوهرش یا شما) به شدت عصبانیست و تندخویی می کند و به خاطر مسائل مالی فکرش ناراحت است و احساس ناراحتی و متضرر شدن دارد. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام خانم هراتی عزیز من دیشب سه بار خواب سوسک دیدم وبیدار شدم هیچ چیزدیگه ای یادم نمیاد فقط یدونه سوسک میومد طرفم بارسوم یه سوسک درست وکاملا سیاه بود که پایین تختم بود داشت میومد بالا
فریبا هراتی
: سلام. اگر در بیداری سوسک دیده اید خوابتان بازتاب افکار شما در بیداریست. در غیر اینصورت شما نیاز دارید که جنبه های اصلی زندگی تان را دوباره ارزیابی کنید چون جنبه ی نامطلوبی از شما وجود دارد که نیاز دارید با آن مواجه شوید. شما باید ذهنتان را از افکار منفی و اشتباهات پاک کنید و کاری نکنید که بعدا پشیمان شوید. شاید ارزشها و باورهای شما در معرض خطر است یا نگران بیماری ها هستید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقت بخیر
خواب دیدم توی حیاط خونه ی یکی از اشناهامون هستم اونا توخونه بودن ومن از توحیاط باهاشون حرف میزدم تعدا زیادی سوسک سیاه توی خونه وحیاط شون دیدم پرواز میکردن یکیشون وکشتم با کفشم بقیش فرار میکردن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با این خانواده خیلی صمیمی نیستید و روابط شما با آنها سطحی است. آنها مشکلات و ناراحتی های زیادی در زندگی شان دارند و شما اجازه نمی دهید که مشکلات ایشان فکر شما را خراب کند. نگرش شما و رویکرد شما نسبت به مسائل قویست و می توانید راهنمای آنها باشید تا مشکلاتشان را حل کنند. تشکر از همراهیتون.
شین : سلام روزتون به خیر
ممنون میشم خواب نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که جنبه های نامطلوب زندگی را درک کنید و بدانید که در زندگی هر موردی ممکن است پیش آید که ناخوشایند باشد و همیشه نمی توان رویایی فکر کرد. اما با این وجود درک و هضم بعضی از سختی های زندگی برای شما دشوار است. تشکر از همراهیتون.