تعبیر خواب سکه
داشتن سکه مانند داشتن پول در خواب، نشانه ایجاد اموری است که باعث تکدر ذهن می شود و اگر به کسی پول خرد یا همان سکه دادید، از غم فارغ می شوید. اگر کسی به شما سکه داد، تعبیرش برعکس است. پول خرد، غم و ناراحتی های جزئی و کوچک است.
تعبیر خواب سکه طلا
داشتن سکه طلا در خواب برای مردان خوب نیست و نشانه ایجاد کدورت و عصبانیت است. اما برای زنان، سکه طلا، نشانه ایجاد شادی و به وجود آمدن شرایطی است که بعدا شادی های بیشتری را موجب می شوند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : با عرض سلام و خسته نباشید. من دختر مجردم. خواب دیدم توی خونه ما جشن تولد دختر خالهام هست که در بیداری مجرده. البته جشن نبود ولی تعدادی مهمون بودند که تعدادشون هم خیلی زیاد نبود و از نزدیکان بودند. قرار نبود که کادو بدیم، برای همین من هم چیزی براش نخریده بودم که بهش کادو بدم. ولی دیدم که همه داشتند بهش کادو میدادند، برادرم هم که متاهل هست بهش طلا داد (دقیق یادم نیست، گردنبند یا گوشواره بود). من که دیدم کادویی ندارم که بهش بدم، تصمیم گرفتم ربع سکه طلا که داشتم بهش بدم. توی وسایلم دنبال ربع سکه میگشتم، یکسری جلد خالی دیدم که سکهای داخلش نبود، بلاخره یک ربع سکه پیدا کردم که بصورت پرس شده بود و تصمیم داشتم این سکه رو به عنوان کادو به دختر خالهام بدم. ولی اینجور که یادم هست توی خواب بهش ندادم. بعد دیدم جایی بودیم که خواهرم هم باهام بود، یک سالن بود، ما برای کاری اونجا رفته بودیم، روی صندلی نشسته بودیم. دیدم یکی از خانمهای فامیل که حدودا چهل و خردهای سنشون هست و مدتی میشه که همسرشون رو از دست دادهاند، اومدن ولی متوجه حضور ما نشده بودند. برای انجام کاری اومده بودند و در دستشون کیسه برزنتی بود که داخلش مدارکشون بود، یکی از درها رو باز کردند که از پلهها بالا بروند و وارد اتاقی بشن که کارشون رو انجام بدن. توی خواب پلهای ندیدم، ولی میدونستم که پشت این در پله هست. من با خودم میگفتم ایشون برای انجام کار ماشینش اینجا اومده. بعد توی خوابم دو نفر آقا رو دیدم که توی بیداری نمشناسمشون. یادم نیست که دقیقا کجا بودم. ولی چیزی که یادم هست اینه که یکی از این آقایون رفتارش طوری بود که سعی داشت خودش رو بهم نزدیکتر کنه، و من خوشم نمیآمد برای همین مثل این بود که میخواستم از آقای دومی کمک بگیرم و ایشون حمایتم کنه. توی خواب کسی بهم گفت که این آقای دومی یک پسر داره. باز توی خوابم دیدم جای دیگهای بودم و یک مانتوی نو که رنگش طوسی کمرنگ بود و قشنگ هم بود تنم بود. خواهرم که متاهل هست، توی بیداری این مدل مانتو با این رنگ رو داره. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی دختر خاله تان متحول خواهد شد و همه به خاطر تغییرات مثبتی که در زندگی او پیش می آید او را تحسین خواهند کرد و از جمله برادرتان به او بابت متعهد شدن به کارهایی که در دست دارد، تبریک خواهد گفت. خانم فامیل شما که شوهرش مرده می خواهد که کنترل زندگی اش را به دست بگیرد و در زندگی اش پیشرفت کند و شاید راجع به مسائلی مانند ارث بخواهد اقداماتی را انجام دهد. به شما کارهایی پیشنهاد می شود که یکی را اصلا دوست ندارید ولی امیدوارید که در مورد دوم گشایش کار پیدا کنید. دومی پروژه ای هم در دست اجرا دارد و کار سنگینتری نسبت به اولیست. شما رفتاری تازه و با پرستیژ و حاکی از غرور و تا اندازه ای تکبر و یا کم حرف از خودتان بروز خواهید داد. تشکر از همراهیتون
ارزو عباسی : با سلام خواب میدیدم ضریح به همراه گنبد کوچک بالای اون رو در میدان آزادی تهران شروع به گرداندن کردن درست مثل یه مراسمی که در یزد انجام میشه و یه جمعیتی جمع میشه گنبد رو شروع به گرداندن کردن و بعد گنبد رو کج کردن و یه مقدار سکه سفید رنگ از تووش ریخت زمین رنگ سکه ها سفید بود و تمیز من بلافاصله دست انداختم و یه مشت از سکه ها به خاطر تبرک بودن برداشتم با سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. انشالله مردم از مشکلات و سختی ها بیرون خواهند آمد و به خاطر تلاشی که برای رسیدن به موفقیت انجام می دهند، پاداش خواهند گرفت. موفقیت با کسانی است که در راه رسیدن به خواسته هایشان سختی ها را تحمل می کنند و پاداش آن را هم خواهند گرفت. تشکر از همراهیتون.
پری : با سلام وشبخیر
من خواب دیدم که جائی با مادرم اینها رفتیم و در قسمتی از خوابم مادرم یه سکه بزرگ طلا که اندازه اش حدود ۴ برابرسکه بهار آزادی بودورویش با حروف وآرم خارجی حک شده بود (انگار یه سکه طلای خارجی بود، ) بمن داد ومن ازایشان پرسیدم این سکه از کجا اومده ؛ که مادرم گفت پدر تون به هر کدام ازشما(فرزندان) یه سکه داده؟ممنون میشوم تعبیرش کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در زندگی تان به موفقیت های بسیار زیادی خواهید رسید و همه ی اینها به خاطر تلاش های پدر و مادرتان و دعاهای خیر آنها در حق شماست. شما الان شاید نتوانید درک کنید که این موفقیت ها چطور عایدتان می شوند ولی کم کم متوجه خواهید شد که استعدادهای ذاتی شما چقدر قویست. تشکر از همراهیتون.
فرزانه76 : سلام من خواب دیدم باشوهرم اومدم خونه پدرم وشوهرم یک کسیه بزرگ سکه با یک کیسه بزرگ گل داد ومن درحال طلاقم وچندین بار شوهرم قصد جانمرا کرده وازمن به زور امضا برای بخشیدن حقم گرفته ومیخوام بدونم علت خاصی داره اکثر تعبیر خواب هام برعکسه یا تعبیر نمیشه واقعا برعکسه وباوجود اینکه از ته دلم توکلم به خداست وروز به روز ظلم های بسیار زیادی درحقم میشه
فریبا هراتی
: سلام. سکه و پول خورد اگر غیر از طلا باشد به دردسر تراشی او برای شما اشاره می کند و گلهای چیده شده درون کیسه به این موضوع اشاره می کند که او محبت های شما را تحویل نگرفته و به خودتان پس داده است. شما توکلتان به خداست و خدا هم با شماست ولی باید مبارزه کنید و این شخصیت شیطان صفت را از زندگی تان بیرون کنید. خدا توکل و سعی و تلاش شما را می بیند و ظلم های او را هم می بیند و مطمئن باشید که تقاص کارش را پس خواهد داد. گاهی خوابها بیشتر بیانگر احساس انسان هستند و نه اینکه پیامی از آینده داشته باشند. تشکر از همراهیتون.
منیژه : با سلام خانم هراتی عزیز. (
بیشتر از یک سال پیش برادر و کمتر از یک ماه پیش پسرخاله م مرحوم شدند ).
حالا برادر کوچکترم خواب دیدند یک انگشتر عقیق خیلی بزرگ عتیقه رو برادر بزرگم آوردند و به عنوان نشان اعتماد به دوست پسرخالم نشون میدند و میگن این انگشتر پسرخالم هست که داده به من که به شما نشون بدم و سکه های پدربزرگم رو پس بگیرم .
خیلی به زحمت دوست پسرخالم زیر بار رفتن و سکه ها رو به برادرم دادند و برادر بزرگترم سکه ها رو تو مشتشون داشتن و اونا رو دادن به برادر کوچکترم و گفتن اینها مال تو . برادر کوچکترم نگاه کردن و دیدن که سکه ها طلا و آنتیک هستند .
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پسر خاله شما نیاز به کمک دوستش دارد تا کاری کند که او به آرامش روحی و شفا برسد و می خواهد به دوستش بگوید که به خاطر تعهداتی که با او داشته، و اعتمادی که به او دارد، از او می خواهد که به برادر شما کمک کند تا او به موفقیت و قدرت و ثروت برسد و اینکه به او فرصتی بدهد و کمکی بکند که او هم بتواند خودش را در زندگی بالا ببرد. تعبیر دوم این است که دوست پسر خاله ی شما شاید بدهکار پسر خاله تان باشد و باید به او بگویید که خواب دیده اید که پسر خاله تان از او می خواهد که به خاطر اصالت و رفاقتی که بین ایشان بوده، او دین خودش را به پسر خاله تان ادا کند و پولی که پسر خاله تان طلب دارد را پس بدهد و شما هم آن را به برادر کوچکتان بدهید. ولی به نظر تعبیر اول صحیح تر است. تشکر از همراهیتون.
Lia : - با سلام خدمت خانم هراتی عزیز خواب دیدم ی کیسه سکه طلا ب یکی از اساتید قدیمی ام دادم (ک ب من علاقه داشتن اما سالهاس با ایشون ارتباطی ندارم و از ایشون خبر ندارم )اما جرات نمی کنم سکه ها رو پس بگیرم صحنه عوض من از کنار یککتاب ضخیم روی میز رد میشم کتاب راندا برن ک درباره قدرت و سپاسگزاری هست کتاب ترکیبی هست درباره داشتن قدرت و حس سپاسگزاری.من اون کتاب رو میخرم و می خوانم .صحنه عوض. زن عموی من می خواد ی گاز خوراک پزی رو روشن کنه اما اون گاز رو پایین بالا گرفته و نمی تونه روشنش کنه گاز ی لحظه روشن میشه ولی میره من میگم این اشتباهه و شروع میکنم کمکش کنم گاز رو ب حالت درست بالا پایین روی پایه هاش قرار میدم تا بتونیم روشنش کنیم و بیدار شدم . قبلا از تعابیر خوبتون سپاسگذارم
فریبا هراتی
: سلام. استاد شما موفقیت های زیادی کسب کرده و به خودش مغرور و متکبر شده است. شما یاد می گیرید که از هر چیزی که دارید و منابعی که در اختیارتان هست استفاده ی درست ببرید تا به قدرت برسید و این قدرت را از خودتان ندانید منیت نداشته باشید بلکه شاکر باشید که خداوند به شما این قدرت را عطا کرده و مثل معلمتان متکبر نشوید. زن عموی شما در زندگی اش مشکلی دارد و می خواهد که امید او برای حفظ زندگی برقرار باشد ولی روش زندگی کردن او اشتباه است. شما می توانید با راهنمایی درستتان او را متوجه خطایش کنید و زندگی اش را از سردی و شکست نجات دهید. او نمی تواند نقش زن و مرد را در زندگی وارونه جلوه دهد. یا به پایه ها و اصول زندگی اش به صورت وارونه نگاه کند. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی گل طاعاتتون قبول ان شاالله الان با اذان صبح خواب دیدم رفتم به یه خانمی که بچه یتیم داره کمک کنم دم ورودی خونشون چشمم به یه سکه معمولی که روش یه علامتی انگار بادست حک کرده بودن افتاد متوجه شدم و دیدم بانو حضرت زهرا علیه السلام و اقا صاحب زمان به این خانواده سر میزنن و توجه دارن و اقا این سکه رو یه نشونه قرار دادن که من ببینم و بفهمم سکه رو برداشتم که چشم کسی به سکه نیفته و از اینکه اقا بهم توجه داشتن به حدی قلبم متحول شده بود که فقط به اون خانمه میگفتم برام دعا کن و گریه میکردم فهمیدم بااینکه اون خانم یه ادم سادس ولی اقا بهشون توجه دارن اون خانم تعجب کرده بودن هی میگفت تو رو خدا گریه نکن و نمیدونست من چم شده با اون حال منقلب تو محله ی قدیم بابابزرگم راه میفرفتم چادر خیلی زیبا انگار از جنس حریر سرم بود در حدی بود که فقط کسی متوجه حالم نباشه و توجه کسی جلب نشه دست دختر کوچیکم دستم بود رسیدم به یه وانت که میدونستم مال عموی مامانمه سه پرتقال دستم بود که پوستشون یکم هواخورده بود گذاشتم اونجا و به جاش سه تا سیب گلاب که عطر عالی داشتن برداشتم و به پسرعموی مامانم که اونجا بود گفتم سه تا گذاشتم و سه تا سیب برداشتم چون دختر کوچیکم سیب دوست داشت و تاکیید کردم بیشتر از حقم چیزی برنمیدارم ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. شما در راه خدای بزرگ و برای خوشنودی حضرت امام زمان ع و حضرت فاطمه س به دیگران در اندازه ی وسع و توان خودتان کمک مالی می کنید و خداوند کارهای شما را می بیند و امام زمان ع و حضرت فاطمه س برایتان دعای خیر می کنند و محبان شما هستند. شما روحی لطیف و مهربان دارید و برای ریا کاری نمی کنید. شما شخصیتی خردمند و خوشنام و خیر و مهربان دارید و ثروت و انرژی خودتان را خرج کارهای خیری می کنید که از روی عشق به خدای بزرگ انجام می شود و نتیجه ی کارتان به خودتان بر می گردد. عشق و رفاه و سلامتی و خوشنامی و دانش زیاد به زندگی تان خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام.خواب دیدم دایی ام اومده پیشم و ازم سیصد هزار تومن پول میخواد ولی من توی کارتم اینقدر پول نداشتم و از توی کیفم یک سکه طلا( که توی جلد و پلمب طلافروشی بود ) بهش دادم.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. دایی شما از شما اعتبار می خواهد و می خواهد که به او اهمیت بدهید و راهنمایی یا کمکش کنید ولی شما نسبت به او سطحی فکر می کنید و خیلی با او صاف و صادق نیستید. از نظر شما او شخصیتی جاه طلب و مادی و حریص دارد ولی در هر حال امیدوارید که موفق باشد و به خواسته هایش برسد. تشکر از همراهیتون.
nazi99 : سلام خسته نباشین
خواب دیدم دوره قبل انقلابه یه عده دنبال ما هستن و من به مامانم میگم برو سمت روستاهای گیلان قایم شو من پیدات میکنم ، مدتی بعد رفتم پیش مامانم از روستاها رد میشیم یه جا جمعیت بود وشیرینی برنجی بهمون تعارف کردن من نمیخواستم توقف کنیم چون نباید شناسایی میشدیم ولی مامانم عاشق این شیرینا بود و دوتا برداشتم مامانم رفت سراغ خانوما ک باهاشون گپ بزنه و کلی ذوق کرده بود من میخواستم جلوسو بگیرم ولی سریع رفت و مجبور شدم بمونم که پول شیرینی رو که ۳۰۰ تومن بود حساب کنم،تو کیفم چند تا سکه داشتم دستم تو کیفم فرو میبردم رند ۲۰۰ و ۱۰۰ در نمیومد و۲۰۰ و۲۵ تومنی دراومد به اقاهه گفتم راضی باش.عصبی بودم، یبار دیگه تلاش کردم ۲۰۰ دراومد گفتم بیا ۴۰۰ نوش جانت ۲۵ رو پس گرفتم، ولی اخر سر ۱۰۰ تومنی پیدا کردم .گفتم بیا ۳۰۰ شد!!! بسیار سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید در زندگی تان به موفقیت و شادی برسید و روزی تان زیاد باشد. مادرتان عاشق این است که به ثروت برسد و امور مالی تان بهتر شود. ایشان نسبت به احساساتشان خیلی صاف و صادق نیستند و سطحی به مسائل نگاه می کنند و بیشتر منافع خودشان برایشان مطرح است. شما می دانید که نیاز به حمایت دارید و می خواهید تمام تلاشتان را برای رسیدن به موفقیت انجام دهید. ولی می دانید که زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع رسیده. شما نمی توانید همه ی منافع و اعتبارات خودتان را به خاطر دیگران نادیده بگیرید پس در نهایت شما هم از مادرتان تبعیت می کنید. سخت می کوشید تا به خواسته هایتان برسید و خواسته های خودتان برایتان از هر چیزی مهمتر خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم این خواب را از زبان خواهرم که برایم دیده مینویسم:خواب دیدم همراه فاطمه و مادرم برای خرید بازار رفته بودیم. معشوق فاطمه نه یا ده عدد،(دقیق یادم نیست)سکه های بزرگ طلا بیضی شکل به فاطمه برای خرید داده بود.فاطمه لباسهای زیادی پسند کرده بود و یکی دیگر هم پرو کرد فکرکنم شومیز صورتی کمرنگ بود. به من گفت برو و تمام هزینه خریدهایم را پرداخت کن کیفش را به من داد. من با مادرم بحثم شد و عصبانی شدم و حساب نکردم. فاطمه از پرو بیرون آمد گفتم خودت برو حساب کن ولی من سه عدد از سکه هایت را خوردم! فاطمه کمی ناراحت شد و گفت به ارزش پانصدهزار تومن بودند.(من و عشقم بخاطر خانوادش که حاضر نمیشن بیان خواستگاریم چند روزه جدا شدیم)تشکر
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما ارزش و اعتبار بالایی برای شما قائل بوده و شما به این فکر می کنید که چه رفتاری بهتر است که در مقابل معشوقتان داشته باشید و سعی می کنید که خیلی اصرار به تماس با او نکنید ولی مهربان و پذیرای آشتی با او باشید. خواهر شما اعتبار کمتری برای معشوقتان نسبت به قبل قائل است و نمی داند که باید چطور و یا تا چه اندازه روی او حساب کنید و مسئولیت تصمیم گیری شما نسبت به او را کاملا به خودتان واگذار کرده ولی مسیر زندگی شما عوض شده است. تشکر از همراهیتون.