کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب سگ

اگر در خواب خود سگی دیدید که مطیع و رام است و به دنبالتان می آید، دوستی از شما حمایت می کند. سگ آشنا و مطیع و رام دوست وفادار است. سگ اگر آشنا و رام باشد و بانگ و صدا راه بیندازد فحش و ناسزا است و خواب شما می گوید با یک نفر برخوردی نا مطلوب خواهید داشت که او نسبت به شما سخنان زشت می گوید و دشنام می دهد.

تعبیر خواب حمله سگ

تعبیر خواب سگ

تعبیر دیدن سگ ناآشنا و وحشی که قصد حمله به او را دارد، وجود دشمنی است که فرومایه و پست است. اگر حمله سگ را دفع کرد، بر دشمن غلبه می کند. اگر سگ بیماری هاری داشت، دشمن وی نیز بیماری روحی دارد. اگر کسی ببیند که سگ لباس او را پاره کرد، دشمن او باعث می شود تا دوستی او و دیگران بوسیله بدگویی هایی که انجام می دهد به دشمنی تبدیل شود. اگر کسی دید که گوشت سگ می خورد، حرام خوار و ربا خوار است.

اگر سگی ماده به خانه اش وارد شد، و بیننده خواب مردی مجرد باشد، زنی پست با خصایص زشت به ازدواج وی درمی آید. اگر سگ شکاری داشت، دشمن بیننده خواب، دشمنی اش را آشکار می کند. اگر کسی خواب دید که سگی در جایی پنهان شده بود و پارس می کرد، دشمن وی در پنهانی از او غیبت می کند و دیگران را علیه او می شوراند. اگر بیننده خواب، سگی را دید که سگ دیگر را در مشاجره و پارس کردن و منازعه از پای درآورد، و یکی از آنها فرار کرد، یکی از دشمنانش از میدان خارج می شود.

اگر کسی سگ نگهبان به او هدیه داد، او به محافظت از شخص پلیدی روی می آورد که از او منفعت ببرد. اگر دید که سگ شکاری، شکاری را آورد و جلوی او انداخت، دلیل که ارثیه ای به او می رسد که از مال حرام بدست آمده است.

تعبیر خواب گاز گرفتن سگ

اگر سگی لباس او را گاز گرفت و قسمتی از بدنش نیز آزرده شد، از دشمن زیان سخت می بیند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سگ درخواب بر چهار وجه است:
  1. دشمن،
  2. پادشاه طامع،
  3. دانشمند و خادم بدکار،
  4. مردمان غماز (سخن چین).

محمد ابن سیرین می گوید: سگ در خواب دیدن، دشمن پست فرومایه است و سگ ماده در خواب زن فرومایه است. تعبیر خواب سگ سیاه دشمنی است از عرب، و سگ سفید ، دشمنی است از عجم. اگر ببیند که سگ بر وی بانگ می کرد، دلیل که از دشمنی سخنی زشت شنود. اگر ببیند که سگ او را بگزید، دلیل که او را از دشمن گزند رسد. اگر دید جامه او به آب دهان سگ آلوده شد، دلیل است از دشمنی خسته شود. اگر دید جامه او بدرید، دلیل که در مالش نقصان پدید آید.
اگر ببیند که گوشت سگ می خورد، دلیل که دشمن را به دشمنی دیگر دفع کند. اگر ببیند سگی را نان می داد، دلیل است که روزی بر وی فراخ شود. اگر ببیند سگ با وی نزدیکی نمود، دلیل که دشمن در وی طمع کند. اگر ببیند که سگ بر وی تکیه کرده بود، دلیل است بر دشمنی فرومایه اعتماد کند و کار او را نصرت دهد. اگر دید که شیر سگ می خورد، دلیل که ترس و بیم سخت به وی رسد و باشد که با دشمن او را خصومت افتد.
اگر ببیند که سگ از وی می گریخت، دلیل است دشمن از وی برحذر باشد. اگر ببیند که سگی ماده درخانه او درآمد، دلیل که زنی فرومایه را به زنی کند. اگر دید که سگی جامه او را به دندان بگزید، دلیل است مکروهی بر وی رسد.

اسماعیل بن اشعث می گوید: سگ شکاری در خواب، دشمن است. اگر ببیند که به سگی شکار می کرد، دلیل که از دشمنی دعوی دانش کند و خیر و منفعت یابد. اگر ببیند گوشت شکار می خورد، دلیل که میراث یابد. اگر ببیند که سگ شکاری از خود دور نمود، دلیل است از دشمنی با منفعت جدا شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

544 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

b

b : سلام روزتون بخیر...
خواب دیدم داخل ملک خصوصیمون هستیم و خواهرم هم هست و یک نفر دیگم هست که بخاطر نمیارم مادرم بود یا کسی دیگه . یه جایی تو این ملکمون رو بخاطر میارم که یه لوله بزرگی بود و ازش آب شفاف و خیلی زلالی میومد و خواهرم داشت سرشو میشت زیرش . من سر چیزی عصبانی شدم و از اونجا بیرون اومدم .بیرون ملکمون دیدم سگی با با رنگ مشکی ذغالی هست . اول فکر کردم گرگه و میخواد حمله کنه و گاز بگیره برای همین چنبار سعی کردم بترسونمش تا فرار کنه . بعدش که نزدیک اومد دیدم حالت بازی داره با من و میخواد رام من باشه بهش چیزی نگفتم
ممنون از وقتی که میزارید

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۹:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواهر شما به این فکر می کند که با دیگران ارتباط داشته باشد و ایده ی جدیدی به ذهنش رسیده که باعث آرامش و رفع نگرانی های او می شود. شما شاید از اینکه خواهرتان بخواهد با کسی در ارتباط باشد ناراحت می شوید. شما تحت تاثیر دوستی هستید که جنبه های منفی او روی شما اثر می گذارد و باعث می شود که عصبانیتتان را بروز دهید. او به جای آرام کردن شما تاثیر منفی روی رفتار شما دارد و بیشتر تحریکتان می کند که رفتار تندی از خودتان نشان دهید. شما نباید خیلی تحت تاثیر او باشید چون نیات او کاملا خالص و درست نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۴:۱۹
 عسل صادقی

عسل صادقی : سلام خانم هراتي عزيز
خواب ديدم تو فروشگاه بزرگ مشغول خريد كردن هستم ، چند بار سگ هاي وحشي كه اونجا نگهبان بودن يا ولگرد بودن و ميبينم ، تو خواب هم انگار يه سگ سفيد زيبا داشتم ولي بهش اهميت نميدادم يا ترجيح ميدادم نباشه ، بعد مدتي كه با تذكر فروشنده ها كه مواظب سگت باش روبرو شدم ديدم سگم اومده پيشم ولي زخميه ، سگاي بزرگ اونجا ، سگمو ضخمي كردن طوري كه يه قسمتايي از چشم و دست و و بدنشو كنده بودن . گريه و ناراحتي ميكردم و خودمو سرزنش كه سگم تا چند وقت پيش چقد زيبا و سالم بود و من قدرشو ندونستم . تو خواب مي دونستم كه بر اثر مراقبت خوب ميشه دوباره . با اينكه زخمي بود خيلي خودشو واسم لوس ميكرد و اين عذاب وجدانمو بيشتر ميكرد . قبلا هم همين اتفاق افتاده بود ولي چون سطحي بود توجه نكرده بودم ولي اين دفعه زحماش عميق بود . من هم همش نگران اينم بودم كه الان به مامانم چطوري بگم نتونستم از سگم مراقبت كنم ( سگم اشنا بود و همون سگي بود كه من در واقعيت قبلا داشتم ولي به علت اينكه ديگه شرايط نگه داريشو نداشتم سپردم به فرد ديگه اي )
با تشكر

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۱۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید دنبال علایفتان بروید و زندگی تان را بسازید ولی بیشتر از اینکه به اهداف آینده تان فکر کنید باید به سلامت روح و روان و جسمتان فکر کنید. شما آنقدر حواستان دنبال ساختن زندگی تان است که کلا خودتان را فراموش کرده اید. اجازه داده اید که دیگران روحتان را آزرده کنند و زخمهای عاطفی عمیقی روی شما باقی بگذارند. شما باید به خودتان برسید. سعی کنید که شاد باشید و به خودتان جایزه و پاداش بدهید ورزش کنید و خوش باشید تا روحتان ترمیم شود. در آنصورت شما با فکر بازتری خواهید توانست برای اینده تان برنامه ریزی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۱:۴۰
فائزه

فائزه : سلام،من خواب دیدم که سگ سیاه بزرگی در حیاط خانه ای محصور است و من روی دیوار این حیاط ایستاده بودم در یک دستم استخوان و در دست دیگرم گوشت بود ،استخوان را به سمتش پرتاب کردم،ولی وحشیانه پارس می کرد و من گوشت را دور انداختم و به سگ ندادم و رفتم از ان محیط.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۰:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما رازهای خانوادگی کسی را می دانید که دوست واقعی شما نیست و نقطه ضعف او را به رخش می کشید. او هیچ خطری نمی تواند برای شما ایجاد کند و شما از موضع قدرت با او صحبت می کنید. شما به او هیچ کمکی نمی کنید و ارتباطتان را با او قطع خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۰:۰۰
شعله فروغی

شعله فروغی : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم جلوی کوچه بچگیام تکیه داده بودم به دیوار مغازه و روی یه چیزی نشسته بودم و یه کتاب دستم بود که داشتم میخوندمش و مدت خیلی طولانی به اون حالت بودم و خودمو میدیدم و تقریبا کتاب رو نصف بیشترش رو خوندم یهو از سمت راست یه موتور اومد نزدیکم که از پشت اون موتور یه سگ به رنگ قهوه ای تیره بود و خیلی کثیف و نامرتب بود و بدنش انگار یجا پشم داشت یجا نداشت مثل گوسفند پشم داشت که یهو به من حمله کرد و پارس میکرد و من خیلی ترسیدم و کتاب رو گداشتم پشت سرم روی یه چیزی و فرار کردم و پشت سرمو نگا میکردم دیدم داخل چشماش انگار لیزر بود و برق میزد یه نور خیلی زیاد به رنگ آبی تقریبا و من خیلی ترسیدم وحشتناک بود و اومد جلو ولی من سنگ برداشتم و اونو از خودم دور کردم رفت اون طرفتر وایساد پشتش به من بود و آروم منم با سنگ هی میخاستم بزنمش که سنگ هام بهش نمیرسید فقط یه سنگ بهش برخورد کرد که خیلی آروم برخورد کرد و دوباره اون به سمتم اومد و یه سگ رنگ تیره ی دیگه هم از اون ور پارس کنان اومد و بهم حمله کرد که از خواب بیدار شدم ....

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به مشکلاتی که در زمان کودکی تان داشتید و شرایط بغرنج و محدودیت هایی که داشتید فکر می کنید و دنبال این بوده اید که چطور می توانید امکانات خودتان را بهتر و وسیعتر کنید و می خواسته اید که خیلی زود به خواسته هایتان برسید. شما به دنبال رفاه مالی و گرمی در زندگی و حمایت دوستانتان بوده اید که البته اینطور نبوده که کاملا این امکانات رفاهی را نداشته باشید ولی می خواستید که شرایطتان را بهتر کنید. شما مدتی خیلی به دیگران با حالتی دستوری صحبت می کردید یا نسبت به مسائل قر می زدید و گله شکایت زیاد می کردید هر چند که ساده و بی تکلف زندگی می کردید ولی خیلی سعی می کردید که موقعیت های اطرافتان را کنترل کنید و تند تند به همه دستور می دادید. همینطور دوست بدی داشته اید که می دانستید نیات حقیقی او مثبت نیست و او میخواسته که شما را به بیراهه بکشد. شما در پیشبرد اهدافتان شک داشته اید و دلتان به حال خودتان می سوخته. شما شخصیتی احساساتی و دلسوز دارید که عملگرا هستید و می خواهید به سعادت خانوادگی برسید و آرامش داشته باشید و تا اندازه ای محافظه کار و دنیا پرست هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۸:۵۶
Narges

Narges : سلام
روزگارتون پر از نیکی
من دیشب خواب میدیدم ۴تا توله سگ کوچیک دارم و با شیشه شیر به اونها شیر میدادم
ناگفته نمونه مدتی هست خیلی دچار درگیری با مادر نامزدم هستم و این افکار منو شدیدا آشفته کرده
در حدی که یک شب خواب میدیدم خدای ناکرده دارم ایشان رو خفه میکنم
خیلی از خودم شرمنده شدم بابته این خواب...
ممنونم از لطفتون برای پاسخگویی

پاسخ
لینک۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با ثبات و پایداری قادر خواهید بود که کارهای سختی را انجام دهید و با موفقیت، مسائل مادیگرایانه تان را حل و فصل کنید. شما از خواهر برادر یا اعضای خانواده یا بچه ها حمایت می کنید و با خلوص و صداقت می خواهید که آنها موفق باشند و احساس تعلق خاطر به آنها دارید. خانواده دوست هستید و از اطرافیانتان مراقبت می کنید و آنها را پرورش می دهید. اینکه دیده اید او را خفه می کنید به خاطر این است که شما ار حرفهایی که از ایشان می شنوید ناراحت هستید و می خواهید جلوی بعضی از حرفهایش را بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۳:۱۶
مریم محقق

مریم محقق : سلام فریبای عزیو مهربونم
من خواب دیدم تو کوچه دارم راه میرم که یه سگ سیاه دیدم پاش با یه طناب زرد بسته شده بود به جایی و من رفتم جلو آزادش کنم که دیدم طناب دور پوزه ش بسته شده و اول ترسیدم بعد به آرامی بازش کردم درهمون انگشتمو یه گاز ملایم زد از رو غریزه ولی من بازم طناب و باز کردم و دوید رفت بعد من اومدم خونه دیدم مهمون دارم و خودش غذا درست کرده منم گفتم کم نباشه دوباره خودم تکه های درشت و زیاد مرغ و همینطور ماهی رو تو قابلمه گذاشتم و برنج نیم پز روش ریختم که بزارم دم بکشه دیدم در قابلمه بسته نمیشه یه مقدار از برنج سرقابلمه خالی کردم که بتونم درش رو ببندم
ممنونم بابت تعبیرهای قشنگتون مثل همیشه
دوستون دارمممم

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۵:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما یک دوست صمیمی دارید که شاید مثل سایه دنبال شماست ولی اخلاق خیلی بدی دارد و شما نیات حقیقی او را خواهید فهمید. شما دلتان برای او می سوزد و می خواهید به درد دلهایش گوش کنید و نگرانی و ناراحتی را از وجود او دور کنید ولی او قدر نشناسی خواهد کرد. او کسی است که خودش را با شما خیلی راحت می داند و می خواهد که به شما نشان دهد که حامی شماست. شما هم تا می توانید از ترس ها و سردیهای روابطی که داشته اید برای او می گویید و نظرات و نگرش های خودتان را حسابی و با آب و تاب در اختیار او قرار می دهید. شما سعی می کنید که با او صمیمی تر و گرم تر باشید و از موفقیت و دوستی های خودتان برای او مایه می گذارید. اما دهان او چفت و بست ندارد!! یا خودتان زیادی از خودتان حرف می زنید و از اشتیاقات و هیجاناتتان با او مطرح می کنید. که باید اگر می خواهید شرایط بین شما خراب نشود، کمتر هیجانی باشید و هر چیزی را نگویید و کمتر از موفقیت هایتان برای او بگویید. منم دوستتون دارم خانمی. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۳:۲۳
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی.ممنون بابت وقتی که میذارید.دیشب دم صبح خواب دیدم در محله مادر بزرگم بودیم. من و خانواده ام. کوچه تاریک بود.شب بود.دوسگ در کوچه بودن.یکی قهوه ای.یکی مشکی.من ترسیدم و یک تکه سنگ برداشتم و به سمت سگ سیاه پرتاب کردم، ترسم بیخود بود چون کاری با من نداشت. واکنش کم نشون داد نسبت به سنگم ،متوجه من شد و آروم آروم اومد سمتم من به داخل خونه مادربزرگم پناه بردم. دیدم دایی مجردم فوت کرده. به داخل اتاق رفتم خانم های فامیل نشسته بودن. خواستم قرآن بردارم که کتابها از روی میز کوچک و کوتاه به زمین افتادن. در همین حین خاله ام باهام جر و بحث میکرد یادم نیست چی میگفت. بهش گفتم اگر واقعا برادرت برات مهمه براش قرآن بخون نه اینکه الکی گریه دروغین کنی. مادربزرگم برای طرفداری از خالم وارد اتاق شد من پوزخند مادربزرگمو برا بقیه الم کردم که نشون بدم اصلا فوت دایی براش اهمیت نداره. از چونه اش گرفتم و نشون زن ها دادم که ببینن داره میخنده. تو گوشش گفتم حداقل سوره توحید و حمد که بلدی رو حداقل بخون. خواستم به دستشوئی برم. دستشوئی بیرون رو انتخاب کردم اما چون پر از لوح و چوب بود نتونستم برم. از اون فضا خارج شدیم خونه خودمون بودیم.پسر عمه معشوقم خونمون اومد نیخواست با خانواده من در مورد خانواده معشوقم صحبت کند. من امتحان داشتم برای زبانکده. در اتاق خودم بودم با بلوز و شلوار بودم و روسری بلند سرم بود.کتابم دستم بود.یکی از عموهای پدرم با بچه هاش خونمون بود.من رفتم کلاس بیرون با ماشین شاسی بلند بزرگ کرم رنگ.نمیدونم مال من بود یا پدر.موقه برگشت یک موتوری مبخواست جلوم بپیچه با اشاره گفت همین الان پیاده شو و ماشینت تحویل میدی وگرنه دنبالت میام و تا مزاحمت بیشتری برات ایجاد میکنم و ماشینتم بلاخره میبرم.یه جورایی بدون کلام فقط با اشاره میگفت با زبون خوش ماشین بده. ایستادم بدون هیچ ترسی و با اعتماد بنفس کامل پیاده شدم موبایلمو گرفت و به دروغ گفتم پدرم سردار هست.الان تماس میگیرم و ببینم چطور میتونی ماشین دختر یک سردار بدزدی؟ وحشت همه وجودش گرفت و فرار کرد. با چادرنمازگلدار و آرامش برگشتم خونه.هنوز مهمانها بودن.تشکر.

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۱۶:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با شرایط بغرنجی مواجه می شوید و درست و دقیق نمی دانید که چرا اینطور شده ولی به خاطر اخلاق و عادتهای بدی که شخص خاصی در زندگی تان دارد فکرتان ناراحت می شود. دایی شما دچار افسردگی یا شکست در زندگی اش می شود و همه به خاطر او ناراحت هستند. اگر شما بخواهید به او نصیحت یا راهنمایی کنید، خاله تان و مادر بزرگتان با شما برخورد بدی خواهند داشت. شما در معرض ازمون قرار دارید و شما را زیر ذره بین می گیرند و کارهایتان را می سنجند. شما باید سعی کنید زبان مردم را بهتر بفهمید و بیشتر آنها را درک کنید. این خیلی مهم است که آدم در زندگی مسائل را بتواند از بعد و نقطه نظرات دیگران هم ببیند. خانواده ی شما احتمالا راجع به اصالت خانوادگی معشوقتان کنجکاو هستند و شما سعی می کنید که با پرستیژ و قوی عمل کنید و کنترل زندگی تان را به دست بگیرید. شما اجازه نمی دهید که افکار منفی یا بی مسئولیتی ها یا بی خیالی های دیگران و تصمیمات عجولانه ای که می گیرند، کنترل و اختیار زندگی تان را از شما برباید. شما می دانید که چطور باید سیاستمدارانه و با اعتماد به نفس بالا رفتار کنید تا پوزه خیلی از دشمنانتان را به خاک بمالید. شخصیتی مغرور و شاد و اجتماعی دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۰:۲۸
sara

sara : سلام خواب دیدم با مردی ک دوستش دارم به ی مهمونی دعوت شدم موقع برگشت داخل آسانسور تبدیل به ی یک سگ کوچولو شد و قهوه ای رنگ همش بهم میچسبد ازم جدا نمی شد یلحطه حواسم نبود یا پرتش کردم از لای آسانسور پرت شد ترسیدم بمیره اما نجاتش دادن

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۹:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و این آقا می خواهید روابط عمومی تان را با دیگران گسترش دهید و شما از حرکت صمیمانه و زیاده از حد خودمانی او ناراحت خواهید شد و او خودش را پیش شما کوچک می کند. او شما را دوست دارد و می خواهد از شما حمایت کند ولی شما او را پس می زنید و این کار شخصیت خود شما را زیر سوال خواهد برد. سعی کنید که سطحی نگر نباشید تا در زندگی تان افت نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۴۱:۳۰
sara

sara : ببخشید متوجه نشدم سطحی نگر نباشم منظورتون چیه؟

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۲:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : مسائل را عمیقا بررسی کنید و نه صرفا از روی ظاهر امر.

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۵:۴۶
Shima

Shima : سلام وقت بخیر و شادی
نزدیکای ساعت ۱۰ صبح این خواب دیدم ،خونه با مادر بحثم شد سر سفره بودیم باقی مانده غذارو لای سفره یکبار مصرف گذاشت گفت ببر واسه سگ ،به سگ مشکی پایین آپارتمان هست غذارو می بردم واسش که توی مسیر دوتا سگ سیاه ناآشنا که صاحبشونم پشت سرشون بود و قلادشونو باز کرد به حالت حمله با پارس اومدن سمتم انگار واسه غذا یا اسیب زدن بود نزدیکای من که رسیدن دست و پاشون خورد شد و افتادن زمین و مردن -منم غذا هارو دادم به اون سگ اشنا ممنون می شم تعبیرش کنید.

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۱:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نسبت به حالت حمایتی مادرتان از کسی، با او توافق ندارید و او معتقد است که شما باید از کسی حمایت کنید. شاید دوستان شما جنبه های بد خودشان را به شما نشان دهند و دستشان پیش شما رو شود ولی شما کاری را که درست است انجام می دهید و از کسی که مادرتان می گوید حمایت می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۷:۲۶
zeinab

zeinab : سلام من ی خواب دیدم ک نگرانم. خواب دیدم ی سگ بزرگ که رنگش یادم نیس رو دیدم و سگه افتاد دنبالم و من فرار کردم و فقط یادمه که از دستش نجات پیدا کردم بعد انگار غذا پخته بودم برنج بود فک کنم و پخش میکردم و بعدش انگار مامانم از زیارت حج برگشته بود و دیدم که نمیدونم چرا ولی من واساده بودم و خیلی از دخترایی ک ی عده شون آشنا بودن و ی عده غریبه یکی یکی میومدن باهام روبوسی میکردم و بهم پول میدادم البته پولاشون کم بود و مثلا هزار تومانی پونصد تومانی . این توضیح رو بدم من دیشب از مسافرت برگشته بودم و خسته بودم و اینکه عمل بینی هم در پیش دارم ک ی کم هم میترسم . ممنون میشم تعبیر کنین چون خیلی خیلی از این خواب ترسیدم

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۹:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اول از هر چیز که خدمتتان عرض کنم خواب شب 21 ماه دروغ است! یعنی شما نمی توانید به اجزای تشکیل دهنده ی خوابتان اعتبار بدهید و جز به جز آن را تعبیرکنید. ولی سگ در خواب شما بینش و خرد است و شما نوعی کشمکش درونی با خودتان دارید و نگران هستید. شخصیتی مهربان و دلسوز دارید و مادرتان کار خیری کرده اند که ثواب زیارت حج برایشان نوشته شده. شما باید حتما صدقه بدهید چون پولهای بی ارزش در خواب می تواند به نگرانی های شما اشاره کند که با صدقه دفع خواهد شد. ( اما چون خواب 21 ماه دروغ است نمی توان با قاطعیت گفت که خوابتان باطل است یا خیر). با صدقه هیچ خطری شما را تهدید نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۸:۵۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.