تعبیر خواب سیگار
دیدن سیگار روشن و کشیدن آن در خواب، کوتاه شدن عمر و تلخکامی است. اگر کسی که سیگاری نیست، سیگار خاموش ببیند، موردی پیش می آید که باعث آزردگی خاطر او می شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام روزتون بخیر ...
بابت توضیحات خوب دیروزتون کاملا ازتون ممنونم .
جواب خوبی برام بود و البته اگه تمام خوابها رو هم کسر میکردید بازهم جبران وقتی که گذاشتید رو نمیکرد . من ازین ببعد تلاش میکنم تا خوابهای خودم رو کاملا شناسایی کنم و بشناسمشون .
راجب خودم مختصر چیزی براتون مینویسم تا شناخت کلی از من داشنه باشید .
(عمر زیادی از من به بیهودگی و جهالت گذشت . کفر و ناامیدی از وجود خدا و درنهایت سو استفاده ی دوستان بظاهر دوست که خیلی هم برام گرون تموم شد . من مسیر حق رو در پبش گرفتم . مسیری که توش خواه ناخواه دشمنان زیادی رو پیش روم دارم . ولی دارم به این درک از درون میرسم که وقتی خدا حافظ و پشتیبانمه ازین دشمنا هیچ ترسی نباید داشته باشم . اما من در مسیرم به سمت حق و سرچشمه ی هستی به پیش میرم و شناخت خودم دو در اولویت قرار دادم ....)
بحث دوست قدیمیم شد که به خوبی باهاش آشنایی دارید . ببشتر الان برای من تبدیل به یک خاطره و درس عبرت شده اما گاها فکرش به سرم میاد و منو وسوسه میکنه به اون روزای قدیم . احساسم میگه دوباره دست بکار شده و جادو جنبلی برای من ترتیب داده. هرچند هم ممکنه اشتباه کرده باشم...
(اما در خوابی) دیدم توی خونشم و در جای مشخصی من کنارش نشستم و سیگاری روی لبمه و دارم ازش کام میگیرم و اونم کنارم نشسته و چیزی روی لبشه انگار داره خلافی انجام میده که خلافش خیلی سنگیتر از سیگار و اینچیزاست ... یچیزی تو مایه های شیشه و اینچیزا.. درست ندیدم ولی میدونم سیگار معمولی نبود . قیافه ی من خوب بود ولی قیافش از حالت نرمال خیلی چروک شده بود . قیافه ی من مثل کاغذ صاف بود و قیافه ی اون مثل کاغذی که یبار تا پنجاه درصد مچاله کرده باشنش و دوباره صاف شده شده باشه اما مچاله هاش مونده باشه.
ممنون بابت وقتی که گذاشتید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. استدعا می کنم. شما به او فکر می کنید و به خاطر بعضی مسائل گذشته، کمی اندوه می خورید ولی او به گناهی مشغول است که به خاطر آن درد و اندوه بسیاری را متحمل خواهد شد. مغز او معتاد به گناه شده و وجهه ی او بر خلاف وجهه ی شما، پیش خداوند و بندگان خدا، زشت و کریه است. او با اشتباهات و گناهانش خودش را از چشم همه می اندازد و بعضی گناه ها آنقدر در زندگی انسان تاثیر منفی دارند که دیگر جبران شدنی نیستند و حتی توبه هم نمی تواند تاثیر مخرب این گناه ها را از زندگی انسان و کسانی که به واسطه ی گناهان انسان آزار دیده اند، پاک کند. شما هم لطفا به این مسئله توجه داشته باشید که وقتی شما فقط به خدای بزرگ تکیه می کنید، محال ممکنات است که خداوند لایه ی حمایتی و حفاظتی خودش را از دور شما بردارد و شما را تنها بگذارد. در حضور خداوند شما از شر شیطان و حیله های او و از شر جادو هر چه که باشد.... در امان و امنیت محض به سر می برید و خال به پای شما نخواهد افتاد. فقط منوط به اینکه قلبا تکیه به خداوند کنید و به او بگویید که خدایا من فقط تو را می پرستم فقط تو را دارم فقط عاشق تو هستم و مرا در پناه خودت از شر جنیان و شیاطین مصون و محفوظ نگه دار. تشکر از اینکه اجازه دادید از شما و روحیاتتان شناخت بیشتری داشته باشم و همینطور تشکر از همراهیتون.
b1 : سلام روزتون بخیر ..
خواب دیدم با فامیل نزدیکم از یه جای اشنایی تو بیداری با وسیله نقلیه داریم میایم به سمت خونه . تقریبا صد متر مونده به خونه یه ماشین نظامی خیلی بزرگ میبینم که روش ادوات نظامی مثل توپ و تانک سواره. روش سه تا پرچم بود و به فامیلم گفتم یه جا وایسا بتونم ببینم ولی اون اینکارو نکرد بخاطر کسی دیگه . من تو راه تونستم این سه تا پرچم رو ببنیم که روش نوشته بود یکی نوشته بود بهار بابلی (babel) ، یکی نوشته بود بهار پارسی . یکی دیگه رو نتونستم ببینم . دقیقا جلوی در خونمون فامیلم وایستاد و دوستشو دید قرار شد با دوستش بره و من وقتی داشت میرفت ازش دوتا سیگار گرفتم که یکیش درسته بود و دومیش رو که نصفش رفته بود از توی جیبش درحالیکه روشن بود بیرون اورد و بهم داد.
ممنون بابت وقتی که میزازید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در مورد پیشرفت هایی که تا حالا در زندگی تان کرده اید احساس ناامنی می کنید. احساس می کنید که نیروی قدرتمندی خلاف جهت شما کار می کند و خودتان را تحت فشار می بینید. شما نیاز دارید که نظم و قدرت بیشتری در کارهایتان داشته باشید. باید از خودتان و باورهایتان دفاع کنید و روی پایتان بایستید. شاید به نظر می آید که شما انتظارات دیگران را نمی توانید برآورده کنید. شما اجازه نمی دهید که کسی سر راه رسیدن شما به اهدافتان بایستد و تهدیدتان کند. اما خودتان هم برای رسیدن به اهدافتان با خشونت رفتار می کنید. شانس رسیدن شما به موفقیت در سه زمان متفاوت بیشتر از همیشه است. مهر ماه- دی ماه و فروردین که مطابق با سه بهار هخامنشی نصرانی و بابلی است. شما از دوستتان که در ماشین بود، ناراحت می شوید ولی او از شما عصبانی است و کارهای شما به او احساس خشم یا استرس می دهد. تشکر از همراهیتون.
رها : سلام تو خوابم برادرم رو می دیدم که به من یه سیگار داد. سیگار چند برابر طول سیگار معمولی بود. تو بیداری برادرم یه مدت هست که سیگاری شده و من خیلی ازین موضوع ناراحتم ولی خودش به سیگار کشیدن ادامه میده اما من تا بحال حتی قلیون هم دستم نگرفتم چه برسه به سیگار. ولی تو خوابم اون سیگار بزرگ رو تا ته کشیدم و می دیدم دود سفیدش چطور از دهنم بیرون می زنه. هیچ حسی نسبت به سیگار نداشتم تو خوابم خیلی بی تفاوت بودم نسبت بهش.
نمی دونم چه تعبیری داره این خوابم...
ممنون میشم راهنمایی م کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر سیگاری شدن برادرتان ناراحت هستید و قضیه را برای خودتان بیشتر از حد بزرگ می کنید. احساسات شما روی قضاوتتان تاثیر منفی می گذارد و نسبت به برادرتان قضاوت بد می کنید. در نهایت به خودتان می گویید که باید نسبت به اینکار بی تفاوت باشید و او را به حال خودش بگذارید. جهت اطلاع خدمتتان عرض کنم یک پُک به قلیان به اندازه ی 10 عدد سیگار به بدن شما مواد شیمیایی مضر وارد می کند و هرگز نباید فکر کنید که چون قلیان یک مورد سنتی و قدیمی است، خطرش کمتر است که نوشته اید؛ تا به حال به قلیان هم دست نزده اید چه برسد به سیگار. قلیان صدها برابر سیگار خطرناک است. تشکر از همراهیتون
khorshid : سلام خواب دیدم پسر جوان ناشناسی بهم گفت من نمیتونم باهات باشم بخاطر اون حرفت . منم چیزی نگفتم و ناراحت بودم و بعدش دیدم تو خانواده و فامیل هستم که باهم رفتیم بیرون پیک نیک و روی زمین نشسته بودن دور هم و غذا میخواستیم بخوریم و خانواده های دیگه ای هم نزدیک ما نشسته بودن و من داشتم حرفه ای دوچرخه سواری میکردم و خوشحال بودم و همون دور و اطراف خانواده میچرخیدم با دوچرخه ،و بعد دیدم تو اتاق خونمون دارم یواشکی سیگار میکشم.و مامانم اومد تو اتاقم تعجب کرد اولش قایم کردم ولی بعد پشت سر هم پک میزدم اندازشم خیلی کوچیک شده بود و بهش نگاه میکردمو با لذت پک میزدم و دودشو هوا میکردم، فقط یادم نیست که با چه ترتیبی این خوابو دیدم یعنی شک دارم که بعد از دیدن اون آقا صحنه ی سیگار کشیدنو دیدم یا اون صحنه که با خانواده بیرون بودیم، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما فکر می کنید که توانایی و سیاست به عهده گرفتن کار خاصی را ندارید و اعتماد به نفستان برای انجام آن کار کم است. شما می خواهید که به آرامش برسید و کنترل زندگی تان را خوب بدست بگیرید و در زندگی تان تعادل ایجاد کنید. می خواهید که دوستانتان حامیان شما باشند ولی در خفا ناراحت هستید و غصه می خورید. مادر شما متوجه نگرانی و ناراحتی شما می شود. بنده هم نمی توانم ترتیب درستی برای خوابتان پیدا کنم و طبق چیزی که نوشته اید تعبیر کردم. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
شخصی که دوستش دارم امده بود خانه ما داخل اتاق روی صندلی نشسته بود. اولش جلو خودم سیگار میکشید خجالت نمیکشیدم...بعدش مادرم هم بودن و جلوی ایشون هم سیگار میکشید و دود ازش بلند میشد جلوی مادرم خجالت میکشیدم اما بعدش کلا سیگار کشیدن ایشون برام عادی شد.در واقعیت ایشون سیگاری نیستن.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که دوستش دارید به شما فکر می کند و جایگاه خاصی نزد شما دارد. او برای شما درددل می کند و از نگرانی هایش می گوید و کم کم برای مادرتان هم از مشکلاتش خواهد گفت و شما به این روند بیان احساسات و نگرانی های او عادت خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
ناری : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم در حال تدریس هستم. یکی از همکارا اقا پیشم نشسته بود از کنارم بلند شد دیدم در حال سیگار کشیدن هستن(در واقعیت سیگاری نیستن). در ادامه خواب, داخل پنجره خونه مون یه سیگار روشن دیدم با دستم ان را خاموش کردم.
با سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و غصه می خورد و ممکن است حرفهایی بزند که شما را بدبین کند ولی شما اهمیتی به این حرفها نمی دهید و اجازه نمی دهید که افکار منفی ذهنیت شما را نسبت به مسائل پیش رو خراب کند. تشکر از همراهیتون.
nasim : سلام خانوم هراتی عزیز
من خواب دیدم کسی که دوسش دارم برام زنگ زد و گفت تو چرا پیگیر حالم نمیشدی تو این چنوقت و واقعا اذیت شدم و همون لحظه برادرزاده اش گریه میکرد بهم گفت ارومش میتونی بکنی منو خسته کرد و من داشتم ارومش میکردم پشت تلفن( که یه سمت اتاقمون پرنده هایی مثله غاز و اینا بودن که دوتاشون اروم و دوتاشون ازاون گیرا بودن درصورتی تو واقعیت اینطوری نیست) و اونم تشویقم میکرد و کلیم عرق ریختم انگار دمای اتاقم بالا بود و بعد ازمدتی همراه بردارش اومد خونمون گفتم چقدر دلم برات تنگ شده بود بعد تو دستش پاکت سیگاربود گفتم تو که سیگاری نبودی این چیه دستت گفت هیچی خیلی ریکلس گفت داری کاری میکنی خانوادت بفمنن گفتم من اصلا دوست ندارم سیگار روها گفت هیچی نیست بعد منو تو آغوشش گرفت و گفت بزار ۳ و ۴ ماه بشه وضعیتم خوب بشه مالی منظورش بود میایم خواستگاری اینم بگم تو خواب دوبرادر خیلی لاغر شدن بخصوص برادرش که اصلا قابل تشخیص نبودو قدش خیلی بلندتر بود و تو دلم گفتم اگه سیگار بکشه باید به خواستگار دیگه فکر کنم که علاقه ایی بهش ندارم (ایشون سیگاری نیستن اما برادرش گاهی میکشه)
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کندو اعصابش خورد است و حوصله ی کسی را ندارد. شما به همدم خانگی و ازدواج فکر می کنید. من متوجه منظور شما نشدم که غاز در واقعیت اینطور نیست :))) یعنی چه. شور و هیجان زیادی در زندگی تان وجود دارد و او هم خیلی غصه می خورد که پیش شما نیست. او امیدوار است که شرایط زندگی او از نظر اقتصادی بهتر شود تا بتواند از شما خواستگاری کند. برادر بزرگ او هم مشکلات خاص خودش را دارد و ناراحت است. تشکر از همراهیتون.
یاشار : سلام و درود فراوان خدمت شما خانم هراتی بزرگوار... خواب دیدم خانواده دختر مورد علاقم تو خونه همسایون هستن ، انگاری خونه همسایه دیوار به دیوار ما خونه خانواده دختر مورد علاقم بود .. بعد من توی حیاط خونمون داشتم یه گوشه سیگار میکشیدم که مامان دختره سرشو از رو دیوار حیاط کرد تو حیاط ما تا منو ببینه دارم چیکار میکنم که دید سیگار میکشم منم زود خودمو قایم کردم ، بعد به شوهرش گفت ببین فک کنم سیگار میکشه ، شوهرش هم هی دید میزد بیینه چیکار میکنم، بعد بازم سرشون بردن اونور منم بازم سیگارمو با ترس و لرز من یکشیدم که باز منو میپاییدن و من خودم رو مخفی میکردم ... در ضمن بازم یه خواب دیده بودم که تو باغ درختان تا اومدم یه سیگار روشن کنم بابای دختره منو یهو دید و منم سیگارو انداختم دور و دو به شک بودم دبده یا نه .. اینم بگم من سیگاری نیستم ولی به صورت تفریحی شاید ماهی یکی دو نخ بکشم .. با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به او فکر می کنید و نمی توانید از فکر او بیرون بیایید و مادر این دختر هم می داند که عدم ارتباط شما با دخترش به خاطر فکر ناراحت شماست و اینکه از چیزی غصه می خورید و نسبت به او بی تفاوت نیستید. خانواده ی این دختر احساس شما را نسبت به دخترشان می دانند و متوجه هستند که شما فکرتان به خاطر او ناراحت است ولی شما نمی خواهید به روی خودتان بیاورید که فکرتان به خاطر او ناراحت است. از اینکه جلوی آنها اظهار عجز و ناتوانی کنید بدتان می آید. نوشتن خوابهای مرتبط با هم در یک کامنت خلاف مقررات سایت است. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام .خواب دیدم که داشتم پسرم رو حموم میدادم(پسرم ۴ساله است ولی هنوز نمیتونه راه بره)ولی اینجا کاملا سالم بود و راه میرفت بعد که آوردمش بیرون و خشکش کردم با حوله . مادر شوهرم آمد و دستش یه پاکت سیگار تقریبا نصفه بود که چندتا سیگار سوخته و چندتا نسوخته داشت برگشت به من گفت اینا مال تو هستند گفتم نه شاید مال امین (پسر عموم) باشند که قبل از ما تو حموم بوده ولی نمیدونم مادر شوهرم یه یکدفعه عصبی شد و برگشت با پرخاش گفت نمیشه هم چیزی بهت بگیم ممکن بابات بیاد دعوامون کنه بعد رفت وقتی رفت یکدفعه دیدم یه زن قد متوسط که هیبتی داشت و یه عبای مشکی پوشیده بود و آدرس خونه عمو بزرگم رو میخواست تو خواب حس میکردم عمه کوچکم بود ولی صورت و تمام بدنش سیاه بود و به قدری زشت بود که نمیشود نگاهش کرد بعد از اون من دختر عمو بزرگم که اونجا پیشمون بود و آژانس گرفته بود که بره رو نشونش دادم گفتم بره دنبالش اونم میخواست بره خونه باباش عمه کوچکم هم با نفرت نگاه کرد و رفت .ولی اون زن خیلی زشت و کریه بود و جز هیبت وقدش هیچ شباهتی به عمه من نداشت ولی حسم تو خواب میگفت خودش بود .
فریبا هراتی
: سلام. شما هر کاری از دستتان بربیاید برای خوشحالی پسرتان و سلامتی او انجام م یدهید ولی مادر شوهرتان عصبانی است و توقع دارد که شما فقط به خاطر پسرتان غصه و ناراحتی داشته باشید ولی شما امیدوار هستید که پسرتان خوب شود و اصلا ناامیدی را به دلتان راه نمی دهید.عمه ی کوچک شما شخصیت جالبی ندارد و انرژی منفی در وجود اوست. برای دفع شر و چشم زخم های او و اینکه پشت سر شما حرفی نزنند مرتب هرروز این یکاد و آیت الکرسی بخوانید و همینطور صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز
دیشب خوابی دیدم ممنون می شم تعبیر کنید و مثل همیشه با نکته سنجیتون راهنمایی بفرمایید. خواب دیدم با همکارم که آقا هستن سر برنامه ای برای کار رفته بودیم و وسایل کارمون هم همراهمون بود من جلو در اونجا و اون توی درگاه ایستاده بود. من گفتم می رم سیگار بکشم(در واقعیت سیگاری هستم) و اونم با حالت صمیمی و لبخند روی لبش و برای اینکه پایه باشه گفت منم میام بکشیم(اون سیگاری نیست ولی چندباری باهم تو جمع دوستانه سیگار کشیدیم) می خواستیم بریم روی نیمکت پارک همون محوطه که بودیم بشینیم سیگار بکشیم ولی سیگار کشیدنمونو ندیدم تو خواب. راستش خانم هراتی چند روز پیش سر یکی از همکارامون که باهاش صمیمی یکم بحث و اختلاف نظر کوچیکی داشتیم و من یکم از اینکه حرفمو باور نکرد دلخور شدم. می خواستم تعبیرشو بدونم.
فریبا هراتی
: سلام. ساره عزیز باتوجه به اینکه شما در بیداری هم سیگار می کشید ، سیگار کشیدن شما در خواب به ناراحتی شما تعبیر نمی شود بلکه وسیله ای برای ارتباطی ساده بر مبنای درددل کردن یا همان بحث کوچکی است که خودتان هم نوشته اید. اختلاف نظرات شما حل و فصل می شود و ارزشی یا اهمیتی ندارد. تشکر از همراهیتون.