کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شب

اگر کسی در خواب شبی ظلمانی و دود آلود و تیره دید، به سختی و مصیبت دچار می شود ولی اگر شبی روشن با ماه و ستارگان روشن دید، تعبیر برعکس است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند شب تاریک راه می رفت، دلیل بر استقامت است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

42 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : این آدم سرنوشت منه دو سال با خودم جنگیدم آسیب زیادی دیدم مدتیه که با خودم نمی جنگم پذیرفتم ، بد و خوبش را نمی دونم اصلا نمی دونم قراره چی پیش بیاد ولی خط قرمزها را رد نمی کنم لطفا دعام کنید با تشکر

پاسخ
لینک۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۵۷:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : انشالله موفق و خوشبخت باشید.

پاسخ
لینک۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۶:۱۰
مهرداد

مهرداد : سلام. خسته نباشید خواب دیدم که وارد خانه ی شدم ومرد وزن جوان ناشناسی اونجا بودند ومن به زن جوان علاقه داشتم . بعد وارد اتاق دیگه ای شدم ودیدم که مردریش دار ناشناسی زیرلحاف یا پتوخوابیده ومن بهش سلام کردم واون هم جواب داد وفکر کنم شب بود و انگاری که مردحرفی میزد وبعد من توی شب سوار موتور شدم وفکرکنم زن جوان هم همراهم بود وداخل کوچه ها شب داشتم میرفتم وانگاری یک نفر وشاید زن صدا میزدمادرم ویا مادرم را میخوام ومن ترسیدم وسوارموتور درشب توی کوچه میرفتم و یه زن وبچه دیدم وگفتم شاید این مادرش باشه و در پایان یه صفحه کاغذ دیدم که قسمت کمی از اون نوشته هایی بود که یه نفر اونها را از خط اول و خطهای بعدی شروع کرد بامداد یا خودکار خط میزد.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۳:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به کار و سرمایه فکر می کنید و ایده ای به ذهنتان می رسد و می خواهید پولدار شوید.شما می دایند که برای رسیدن به ثروت و احترام و آرامش باید سخت کوش باشید. اما آخر کار برایتان مشخص نیست و فقط به فکر این هستید که به ثروت برسید اما اینکه چطوری و از چه راهی خیلی برایتان معلوم نیست. شما به محدودیت های خودتان فکر می کنید و می خواهید آزاد باشید و مسئولیت زیاد نداشته باشید و زود هم به ثروت برسید. کسی به شما چیزهایی یاد داده که غلط است و شما نباید از او پیروی کنید. شما باید از تجارب خودتان و گذشته یاد بگیرید و درک کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۱:۳۸
ستاره

ستاره : سلام خانم هراتی،خواب دیدم شب بود من و دایی کوچکم خونه پدربزرگم تو اتاق نشسته بودیم که یک دفعه متوجه حالتی عجیب در اسمان شدیم و از اتاق اومدیم بیرون و تو ایوان وایسادیم دیدیم خورشید و حدودا ۱۱ ستاره(فکر کنم ۱۱ تا بودن ولی مطمئن نیستم،گفتم بهتره بدونین پدربزرگم فوت شدن و۱۱ فرزند هم دارن و مادربزرگم در قید حیات هستن) دورش اومده بودن پایین تو حیاط خونه (بالای نخل تو باغچه که کوچیک بود)خیلی با جبروت و روشن بودن و مات تماشا بودیم و من همش میگفتم لا اله الا الله،میخواستم بدونم تعبیرش دقیقا تو چه زمینه ای از زندگی هست و اینکه مربوط به بیننده خواب(من) هست یا اهالی اون خونه؟اینکه ممکنه تعبیرش خیلی سال طول بکشه؟

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۱:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پدر بزرگتان شاد. شما به خاطر مسئله ای ناراحت کننده که در جریان است فکرتان ناراحت است اما نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. شما و دایی تان سعی می کنید که بسیار عقلانی و خردمندانه فکر کنید و فرصت ها و امیدهایی که در آینده برای حل این مشکل وجود دارند را حدس بزنید. آرامش و امید و طول عمر مردم کاهش یافته و مردم امیدی به خوشبختی شان در زندگی ندارند. ولی انشالله حضرت مهدی عج ظهور خواهند کرد و 11 امام دیگر تصدیق و گواهی به وجود ایشان داده اند و با ظهور حضرت مهدی انشالله آرامش و صلح بر زمین حکمفرما خواهد شد. تعبیر دوم این است که صلح ذهنی و انرژی روشنگری و خرد و قدرت الهی و آرامش و شانس و بینشی قوی بر مردم و نیز بر زندگی شما نازل خواهد شد و تساوی و عدالت و برابری و معنویتی قوی بر زمین نازل خواهدشد. زمان تعبیر دست خدای بزرگ است و بس . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۱:۳۲
negar

negar : سپاسگزارم.خیلی شرمنده ام و به قوانین سایت اگاهم.اما چند سالی اون اقارو اصلا ندیدم و خبری ندارم ازشون و اون ارتباط خانوادگی محدود نیز خراب شده .متاسفانه دقیقا همانطور که فرمودید مشکل و سنگ اندازی از جانب خانواده ایشان است.فقط اینکه دیدن ایشون می تونه به معنای دیدار در بیداری و عالم واقع باشد باشه؟چون از خدا خواسته بودم تا اخر تابستان انچه برایمان رقم زده را نشانم بدهد.(البته مطمین نیستم ارتباطی بین خواب و نیتم باشد).باپوزش فراوان ولی عدر منو بپدیرید چون راهنمایی شما و تعابیر خوبتون ارامش عجیبی به من می ده.التماس دعای فراوان

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۰:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم. بله ممکن است بعید نیست که او را رمانی ببینید و همه چیز برایتان مشخص شود. ولی دوست عزیز حقیقت این است که اگر مردی زنی را بخواهد از پشت کوه قاف هم او را پیدا می کند و نه اینکه تعمدا او را بگذارد و برود. احتمالا چون به او فکر کرده اید خوابش را دیده اید ( با توجه به دعایتان). مردها که زنها را بخواهند برای آنها می جنگند نه اینکه با اولی تلنگر از جانب خانواده ول کنند بروند. موفق باشید.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۷:۴۹
negar

negar : شرمنده خانم هراتی فقط اینکه در حین خروج از خانه و برخورد با این اقا روشنایی منزل شان را می دیدم.باتشکر و التماس دعا

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۵۲:۰۵
negar

negar : باعرض سلام و ادب خدمت خانم هراتی نازنین.خواب دیدم به همراه مادرم در منزل کسی که دوستش دارم هستم ولی در خانه فقط پدر و خواهرش بودند.خانه روشن بود و روز ولی گویا ما با چمدان و به قصد دیدن فردی که دوسش دارم اونجا بودیم و منتظر بودیم بیاد ولی اونقدر صبر کردیم که تاریک شد.از مادرم خواستم که ساکمونو برداریمو بریم.انگار خواهر و پدرش نخوان ما بمونیم اصلا نگفتن بمونید و وسط حالشون دراز کشیدن.یهو پسر خالم اومد دم درشون .ما هم توی یه اتاق قایم‌شدیم‌تابره.بعد با نگرانی از اینکه خالم‌متوجه حضور ما در منزل این اقا نشه با ناراحتی از نیومدن اون اقا و استرس از خانه شان‌ بیرون امدیم که همانطور داشتم با ناراحتی به درب خانه نگاه می کردم یهو ساک به دست با اون اقا برخورد کردم و تو بغلش افتادم که داشت تو تاریکی شب میومد خونه و گفت کجا دارین می رین؟انگار اونم منتظر دیدن ما بود و قصدش این بود که مارو ببره خونشون.گفتم اومدی بالاخره ؟اینقدر دیر کردی که شب شد و به ذهنم رسید حتما به خاطر مشکلاتش با خانوادشه که تا الان خونه نیومده نه به خاطرما.که از خواب پریدم.درضمن وقتی من دیدمش گویاچراغ کوچه و خیابون روشن بود چون می تونستم ببینمش و ماشینای خیابونشونم که با چراغ حرکت می کردنو میدیدم.با این توضیح که مدت هاست از هم دور یم .باتشکر فراوان

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۴۸:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما و مادرتان با ساده دلی و شفافیت راجع به احساستان راجع به این آقا می گویید و او را دوست دارید و کاملا با احساستان صادق هستید. اما پدر و خواهر او نسبت به شرایط شما بی تفاوت هستند و از نگرانی شما واهمه و نگرانی ندارند. شاید بی تفاوتی خانواده اش نسبت به شما باعث شده شما فکر کنید که او شما را دوست ندارد و او فکر کند شما او را دوست ندارید. من از شرایط زندگی شما با خبر نیستم ولی دو نفر که واقعا همدیگر را دوست دارند باید با هم شفاف صحبت کنند و مشکلات و نگرانی هایشان را با هم در میان بگذارند. این سکوت و عدم تماس با همدیگر می تواند به اشتباه از جانب شما برداشت شود و رابطه تان را خراب کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۷:۵۸
IRANdokht

IRANdokht : سلام خانم هراتی روزتون بخیر
دیشب خواب دیدم شب هنگام بود و من درحالی که چادرمشکی به سر داشتم(من برخلاف خواست شوهرم چادری نیستم) فاصله خانه پدرم تا خیابان اصلی رو با سرعت زیاد پیاده میرفتم طوری که حتی خودم هم متعجب بودم چه طوری اینقدر سرعت من زیاده و اینقدر زود رسیدم به سرخیابان که یکدفعه دیدم یه آقا از پشت صدام کرد و گفت برا چی اینقدر سریع داری راه میری وقتی برگشتم دیدم آن آقا یکی ازمجریان خوش چهره تلویزیون بود که البته درخواب احساس کردم نسبتی با من دارند.مسیر برگشتم به خانه پدرمو یادم نیاد فقط یادمه تو پیاده رو خواهرم یه زنجیرطلا و شمش طلایی که آویزون به زنجیر بودا به گردنم انداخت البته مادرم هم حضور داشت و این طلا هدیه مادرم بود من در واقعیت همچین طلایی ندارم ولی تو خواب با این که میدونستم دارم هدیه میگیرم ولی به خودم میگفتم من که اینا داشتم.در ادامه خوابم دیدم مادر وخواهرم شب خونه من خوابیدن و مادرم در ورودی رو بازگذاشتن و من نگران بودم یک موقعی یکی میاد طلای منو میبره ها که یکدفعه یه آقا و یک پسر جوانتر دم در پیدا شدند که دزد بودند و من داد وفریاد کردم و داداشم از طبقه بالا اومد پایین و با دزدها درگیر شد
ببخشید خوابم طولانی شد شرمنده

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما خیلی سریع به اهدافتان می رسید و شرایط سخت زندگی را پشت سر می گدارید. احترام و عزت شما زیاد خواهد شد. احتمالا شما حامله می شوید و فرزندانی به دنیا خواهید آورد و به احتمال قوی دختردار خواهید شد. ثروت و موفقیت زیاد به زندگی تان راه می یابد و احساساتی تر رفتار خواهید کرد. شما نسبت به همسرتان متعهد تر خواهید شد و عزیزتر و محترم تر می شوید. دعای خیر مادرتان در حق شما مستجاب می شود. اگر خواهرتان مجرد است برای او هم خواستگار خواهد آمد. گشایش کار خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۰:۱۸
رعنا

رعنا : سلام عزیزم، در یک خواب دیگری مادربزرگم دیدن شب بوده و در جایی بلند نزدیک به اسمان با تعدادی از مردان فامیل نشسته بودن.(اقایونی که همه در قید حیات هستن) نوری مثل نور مهتابی هم میتابیده. سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۵:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام خانم گل. بینش و درک مادر بزرگ شما بسیار بالاست و هرگز از مردان فامیل از لحاظ بینش و درک کمتر نبوده است. پیشرفت احساسی غیر منتظره ای در زندگی او پیدا می شود که بسیار خوشحال خواهد شد. مادر بزرگ شما به خواسته ی خودش می رسد و در زمانهای سخت، او در مسیر درستی گام نهاده و قطعا به خواسته های خودش می رسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۰:۳۶
آرام

آرام : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم شب هنگام دارم تو ی مسیر راه میرم( توی خوابم مسیر برام آشنا بود) و آسمان خیلی پرستاره و زیبا بود و مسیر کاملا با نور ستاره ها روشن شده بود. چند نفر دیگه هم همراهم بودن و من داشتم بهشون میگفتم: قبلا آسمون اینجا اینقد زیبا و پرستاره نبود.
با سپاس

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۷:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما امیدوار هستید که نگرانی هایتان تمام شود و آرمانها و آرزوهای زیادی دارید و می دانید که مسیر زندگی تان درست است و شانس شما برای رسیدن به موفقیت از همیشه بیشتر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۴:۵۱
Shamim

Shamim : سلام یه خانمی خواب دیده که دختری که کنار داداشم خاک شده و یه نفر دیگه بالا قبر همون دختر نشستن و اون کسی که کنارش بوده ازش میپرسه حالا که رفتی اون دنیا جات خوبه ؟
اون دختر هم جواب میده که آره جام خوبه ولی شبا انقدر اینجا سر و صدا هست که نمیتونم بخوابم.
ممنون واسه تعبیر

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۷:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مرگ مانند خواب می ماند. با این تفاوت که در خواب دنیوی روح به بدن برمی گردد و در مرگ واقعی روح به بدن بر نمی گردد اما کسی که فوت می شود احساس می کند که انگار خوابیده است. اشخاصی که روحشان در آرامش باشد ، خوشحالند یا آرام می خوابند ولی افرادی که گناهکار باشند، مثل کسانی که در دنیا بیمار هستند و نمی توانند بخوابند، در آخرت هم ناله و فریاد می کنند و از قیامت نگرانند و به نحوی معذبند. این دختر خانم می خواسته اشاره ای بکند به کسانی که معذب هستند و به این دلیل آرامش ندارند و نخوابیده اند. و به این دلیل گفته که من خوابم ولی صدای دیگران را می شنوم یعنی من آمرزیده هستم ولی گناهکارانی اینجا هستند که می ترسند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۵:۰۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.