تعبیر خواب شعر گفتن
اگر کسی دید از مدح مقدسین شعر می گفت، دوستدار آنهاست و اگر در مدح فرمانروایی شعر می گفت، خواسته ای از وی دارد. اگر کسی را با شعر هجو می کرد، نسبت به مردم بی اعتناست و حرف های ناروا از وی شنیده می شود و دروغ گو و حراف است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
رز : سلام وقت بخیر
خواب دیدم پدرشوهر همکارم فوت شده (زنده هستن)دوتا پسراشون اومدن پیش من قدشون خیلی بلند شده بود اما من روی بلندی نشسته بودم ازاونا بالاتر بودم جوری که اونا سرشونو باید بالا میگرفتن با من حرف میزدن
یکی از دوستانشون روبروم ایستاده بود و تو چشمام نگاه میکرد من کتاب حافظ برداشتم و گفتم غزل اخر اومده و پدرتون این غزل مد نظرش بوده خواستن غزل براشون بخونم که خوندم اما اونا صورتشون مغموم بود و دوستشون همینجوری که بمن نگاه میکرد سرشو انداخت پایین رفت ،فقط این سه تا مرد قدشون به اندازه سکویی که من روش نشسته بودم بلند شده بود هردوپسرشون متاهل هستن ،دوستشون مجرد فقط دوست و یکی ازپسرانشون منو میشناسه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درک بالایی دارید و شرایطی به شما الهام شده که باعث ناراحتی برادران دوست شما می شود. هر چند که آنها آدمهای قوی و پر تحمل و فهمیده ای هستند ولی احتمالا یا پدرشان به واقع فوت خواهد کرد و یا اینکه زندگی او تحت تاثیر عوامل منفی قرار گرفته و افسرده خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mehrsa : سلام وقتتون بخیر و خسته نباشید خواب دیدم مهمون داشتیم من یه دفتر داشتم که انگار یه پسر یه بیت شعر نوشته بود زندادشم شعر رو دید و گفت این یه علامت برای تو و سریع روی دفترم یه بیت شعر دیگه در جواب اون نوشت دوباره دفترمو نگاه کردم دیدم در جواب اون دو بیت شعر برام نوشته و همراش یه ساک کادو برام فرستاده تمام شعر ها هم با حرف ب شروع شده بود ساک رو باز کردم داخلش یه پالتوی قشنگ بود میخواستم بقیه چیزها رو نگاه کنم خواهرم اومد من هم سریع همه وسایلو گذاشتم زیر کرسی که اونجا بود تا خواهرم نبینه ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برای شما خواستگار خواهد آمد. شما باید به احساسی و ابراز علاقه ای که به شما می شود، توجه کنید و متقابلا ابراز احساست مثبت به خواستگارتان داشته باشید. خانم برادرتان می خواهد که شما حتما به او بله بگویید. خواستگارتان از شما می خواهد که با او در زندگی به تعادل برسید و مشارکت و ازدواجتان با او باشد. او از شما حمایت خواهد کرد و به شما گرمی و عشق می بخشد. شاید شما نمی خواهید در شرایط حاضر کسی از این موضوع بداند. تشکر از همراهیتون.
آنیتا : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتی نازنین، با تشکر از تعابیر بی نظیرتون. خواب دیدم در کلاس دانشگاه هستم (مجردم و در واقعیت درسم تموم شده). یکی از پسرهای دانشگاه که بهم توجه میکرد رو توی کلاس دیدم (در دوران دانشگاه واقعا بهم توجه میکرد ولی رابطه ای بینمون نبود). من ردیف اول نشسته بودم و اون جلوی کلاس با دوستاش وایستاده بود و انگار تیشرت سفید تنش بود. روی میزم یک دفتر دیدم که فهمیدم برای اونه (حس کردم دفترشو جا گذاشته بود). دفترو باز کردم. توش به تعداد زیاد، پشت هم و خوش خط شعرهای عاشقانه نوشته بود. نوشته ها با خودکار آبی بود و با خودکار قرمز و مشکی تزیین شده بود. زیر تمام شعرها اسمشو بعنوان شاعر نوشته بود. یکی کنارم نشسته بود و بهم گفت ببین شعرهارو برای تو نوشته (خودمم همین حسو داشتم). وقتی به خونه برگشتم اینترنتی یه بلوز حریر گلدار و قرمز خیلی زیبا خریدم. رنگ سبزشم داشت ولی من قرمزشو انتخاب کردم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. او از شما احتمالا برای کسی صحبت کرده و از احساسی که در آن زمان نسبت به شما داشته سخن گفته است. رفتار او با کرامت و صلح طلبانه و آرام بوده و از خاطرات و احساس گذشته اش یاد کرده است. شما از این احساس او، حس لطافت و خوشی و شادابی پیدا کرده اید و شور و شوق بیشتری در وجودتان احساس می کنید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و احترام، نزدیک دوسال پیش دوست شاعرم را در خواب دیدم (چندسال قبل به رحمت خدا رفتهاند)، در حالیکه با ایشان از نزدیک گفتگو می کردم، بین صحبت ایشان انگار مطلبی به ذهنش رسیده باشد یکدفعه غمگین شد و موضوع صحبت را عوض کرد و با لحنی خیلی صمیمی، مثل اینکه دوستی خودش را برای دوستی لوس کند و با چنان لحنی برایش درددل کند، با غصه به من گفتند "من دوهفته است شعر نگفتهام"!
این خواب در اینمدت ذهنم را مشغول کرده،
آیا الهامات قلبی و مقامات معنوی شعرا در جهان دیگر هم ادامه پیدا میکند؟ یا این خواب کنایه از واقعیت دیگری است؟
ممنون اگر تعبیر را بفرمایید.
و باز هم سپاسگزار اگر متن خواب علنا منتشر نشود
در پناه خدا باشید خانم هراتی بزرگوار
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. شعر در خواب به الهام و گفته های ایده آل اشاره می کند. او می خواهد که خطوط ارتباطی خودش را با شما بهبود ببخشد و بیشتر با شما در ارتباط باشد. من دو هفته است شعر نگفته ام به این معنی است که احساسم را خیلی وقت است که با کسی مطرح نکرده ام. روح او و همه ی امواتی که شخصیت های مثبتی در دنیا دارند زنده است ولی مردم خیال می کنند که کسی که مرد، دیگر از هیچ چیزی با خبر نیست و تمام شده است. بنابراین کسی با یک مرده حرف نمی زند و حضور او را باور ندارد. در حالیکه این برای یک روح، یک امر لازم و یک خواسته ی قوی است که کسی او را دوست داشته باشد و با او حرف بزند و حضورش را باور کند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام و ارادت،مشتاقم تا مثل همیشه تعبیر عالی شما را بخوانم.
✪ در صورت امکان خواهش میکنم این متن مخفی بماند.
با درود و احترام فراوان
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. روحشان شاد. مرحوم آقای دکتر کاملا شخصیت شما را می شناسد. شما شخصیتی شفاف و انعطاف پذیر دارید و گاهی تصمیم می گیرید که خلاف هنجارهای جامعه به پیش بروید و قوانین " بازی " را نقض می کنید. شما از خودتان خلاقیت های جدیدی نشان می دهید، بعضی چیزها را جدی نمی گیرید و می خواهید با واقعیت ها روبرو شوید. به همین دلیل شاید احترام و اعتبار شما جلوی عده ای از دست برود و یا با مشکلاتی مواجه شوید. البته شما دوست ندارید همه ی افکارتان را برای دیگران مطرح کنید. آقای وزیر از مرحوم دکتر الهام می گیرد و گفته های او به نظرش ایده ال می رسد. او می خواهد کاری را با قاطعیت انجام دهد و کاملا موافق نظر دکتر است. اینکه ایشان ار شما سوال می کردند بیانگر اطلاعات و دانشی است که شما باید با دیگران به اشتراک بپذارید. شما نباید خودتان را دست کم بگیرید و همینطور باید سعی کنید که با سیاست بیشتری رفتار کنید. دست شما جلوی کسانی که درکشان نسبت به افکار شما پایین است نباید رو شود! استدعا می کنم به هر جهت شما فقط یک حق خواب باقیمانده داشتید. :)))) تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام خانم هراتی عزیز. خسته نباشید. اگر خاطرتون باشه من و شوهرم اختلاف داریم و جدا از همیم :( خواب دیدم همسرم طبقه بالای منزل پدرم توی اتاق من ساکن شده و به نظر خوشحال میامد و اون شور و نشاط اوایل آشناییمون رو داشت. کتابهام دقیقا مثل الان که عصبی هستم و سرم شلوغه و خیلی مرتبشون نمیکنم وسط اتاق بود. همسرم مثل اینکه جایی کار داشته باشه رفت بیرون. دیدم روی کاغذی که وسط اتاق بود چند بیت شعر نوشته که دقیق یادم نیست که بخوام بیانشون کنم ولی می دونم معنای عرفانی خیلی خوبی راجع به خدا داشت و من توی خواب به همسرم حسادت کردم که این دید عرفانی بهتر از من رو داره. انگار من قبلا یه شعر نوشته بودم و اون یکی دیکه خیلی بهترشو نوشته بود، این کارش رو لجبازیش با خودم تلقی میکردم. به خانوادم میگفتم چرا شما بهش رو دادید که بیاد اینجا، ببینید این شعرو نوشته. معلوم بود خانوادم حساسیت منو نابجا می دونند و به حرفای من اعتنا نمی کردن. خیلی ممنونم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. از نظر پدر شما، درک و فهم همسرتان بالا رفته و حالا او می داند معنای هارمونی و هماهنگی در زندگی چیست. شما ذهنتان به خاطر مسائلی که پیش آمده آشفته شده و هنوز نتوانسته اید افکارتان را منظم و مرتب کنید. اما همسرتان عقلش حالا بهتر کار می کند و درکش بالاتر رفته ولی خوب هنوز برنگشته است. انشالله خبرهای خوش بیاورید. تشکر از همراهیتون.
حمیده : با سلام من با پسر عمویم در ارتباط بودم و قرار ازدواج داشتیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او این ازدواج به هم خورد. من خواب پسر عمویم را دیدم او به من نزدیک شد و یک کاغذ در دست داشت و در ان کاغذ یک شعری برای من نوشته بود.( پسرعمویم ان موقع که با هم ارتباط داشتیم گاهی مواقع برای من شعرهای عاشقانه از خودش می گفت) بعد انگار می خواست ان شعر را برای من بخواند اما من قبل از ان که او چیزی بگوید ان شعر را برایش خواندم. انگار می دانستم چه شعری گفته است. بعد بیشتر به من نزدیک شد و دست مرا گرفت. در ان لحظه احساس خوشبختی زیادی می کردم. او دست مرا گرفت و با خود به جایی دیگر برد. بعد مرا بغل کرد و شروع به بوسیدن گردن من کرد. بعد از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط حاضر بیشتر از همیشه می دانید که چه چیزی در ذهن پسر عمویتان می گذرد و ذهنیت او را می خوانید. او از اینکه شما او را درک می کنید احساس رضایت دارد و می خواهد ارتباطش را با شما قویتر کند. او طرز فکر شما را می پسندد و منطق و احساس شما برای او همزمان خوشایند است. تشکر از همراهیتون.
پروین : با سلام، خواب دیدم پدرم خانه ای خیلی خیلی بزرگ ساخته بود و روی دیوارهایش نام الله نوشته شده بود و از نام های الله نور تشعشع میکرد، با تعجب پرسیدم چرا دیوارها را اینطور رنگ کرده اید، گفت نمی خواستم اینطور رنگ شود ولی حالا راضی ام، خیلی خوب شده، بعد صحنه ی شعری از حافظ را جلوی خودم دیدم و شعر را هم به یاد دارم :
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار، ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار...
فریبا هراتی
: سلام. ایمان و قلب و روح پدرتان بسیار بزرگ و قویست و در جای جای زندگی او خدای بزرگ نقش دارد و پدرتان همیشه خدای مهربان را در کارهایش یاد می کند. با نور خدا قلب پدرتان و شما امیدوار است. این که خداوند اینطور به شما نظر محبت دارد نه به خاطر توانایی پدرتان در حفظ قدرت ایمانش، بلکه به خاطر نظر لطف خداوند بر اوست که ایمان او را بالا برده است. پدر شما به بوی خوش عشق خداوند در زندگی اش دلخوش کرده و به یاد خداست که غم از دل او خارج می شود و عاشق دیدار خداست. تشکر از همراهیتون.
atefeh : سلام خانم هراتی عزیز
خواهش میکنم متن خواب رو پنهان کنید
فریبا هراتی
: سلام. خیر عزیزم. تصویر ذهنی شما نسبت به این مسئله و شک شما مبنی بر اینکه آیا او با دوستانش هم راجع به این مسائل صحبت می کند یا خیر یا اصلا منصف است یا خیر و ایمانش قویست و یا خیر و همه ی شک های شما که در ضمیر ناخودآگاه شما وجود دارد باعث شده که این رویا را تصور کنید. تشکر از همراهیتون.
سروناز : سلام خانم هراتي جان، خواب ديدم يكي از همكاراي آقا كه از من رتبه ش بالاتره ولي الان داريم باهم پروژه رو پيش ميبريم، يه بيت شعر با دو مصرع برام پيامك كرده بود، مضمونشم رمانتيك و اينچيزا نبود و بيشتر حالت پند و نصيحت و سخن بزرگان داشت. و تو يه صحنه ديگه (همين خواب) ديدم از توي دهنم وقتي حرف ميزدم مورچه هاي درشت مشكي رنگ و براق و زنده بيرون ميومد . اين خواب مربوط به يك هفته پيشه مرسي از تعبيراي خوبتون❤️
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد موضوعات آزار دهنده ی زندگی یا سختی کار ها صحبت می کنید، از اینکه مثلا نادیده گرفته شده اید یا سخت تلاش می کنید و بار زیادی را به دوش می کشید یا کم طاقت شده اید و همکارتان دوست دارد که شما را نصیحت کند که منفی بافی را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت زندگی فکر کنید. تشکر از همراهیتون.