کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شیرینی

اگر کسی در خواب شیرینی خورد و یا کسی به او شیرینی داد، شادی و روزی حلال و خشنودی و رضایت او را در بر خواهد داشت.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شیرینی ها، دلیل شادی و روزی حلال باشد. اگر ببیند کسی شیرینی به وی داد، دلیل که راحتی به وی رساند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شیرینی به خواب بر شش وجه است:
  1. مال حلال،
  2. منفعت،
  3. علم و حکمت،
  4. فرهنگ،
  5. ثنای نیکو،
  6. کنیزکی خوبروی.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

411 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Noora

Noora : سلام و عرض ادب
خواب دیدم زنعموم یه کیک به ارتفا حدود بیست سانت و طول یک متر درست کرده بود گذاشته بود تو حیاطمون تا ببره پارک پخش کنه من رفتم یه کم از وسطش بردارم که کلا وسطش بهم ریخت مجبور شدم خیلیشو بخورم تا به جاهای صافش برسم کیک شکلاتی رنگ بود روشم با خامه صورتی پوشونده بود خیلی خوشمزه بود خلاصه مرتبش کردم و با خودم گفتم بعدا بهش میگم من ازش خوردم.
با تشکر

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۰:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. زن عموی شما نذر می کند ( یا اصالت و فرهنگ خانوادگی شما می گوید که باید نذر کنید) که کار خیری در حق فقرا و مردم انجام دهد و شما هم اگر می خواهید به خواسته و آرزوی خودتان برسید و عشق و ازدواجی شاد داشته باشید باید در اینکار با او سهیم شوید. باید یاد بگیرید که دست خیر و دهنده داشته باشید تا پاداش بگیرید. شما باید در این نذر با او سهیم باشید و به فقرا محبت و خیر برسانید و نذری بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۳:۳۹
anita

anita : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر.. ممنون ازتعبیرتون

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۷:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواهر شما حاجتی دارد که شاید نذر کند روضه انجام شود و از خاله تان به این منظور کمک بگیرد. شما باید برای حاجت رواییتان نذر کنید که در مراسم خواهرتان شرکت کنید و شما هم شیرینی بدهید. خودتان به خاطر یک مسئله ای که برایتان خیلی مهم است حاجت روا خواهید شد. شما نیاز به حمایت دارید و شخصیتی اجتماعی و باز دارید ولی عملکرد شما را می توان راحت از ظاهرتان و رفتارتان متوجه شد و سیاست مدارانه رفتار نمی کنید. شما از غم فارغ خواهید شد و انشالله حاجتتان را می گیرید و شرایط مالی تان بهبود خواهد یافت. به ثروت و سرمایه ای می رسید که از جان و دلتان از خودتان برای افزایش آن مایه خواهید گذاشت. همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۸:۲۱
b

b : سلام روزت بخیر دوست باارزشم.
خیلی تلاش کردم حجم خواب رو کم کنم ولی ازین بیشتر نشد .
خواب دیدم که در جایی آشنا در بیداری هستم که یسری تصویر ها از جاهاش وجود خارجی نداره . خواب دیدم با ماشین خودم که در واقعیت هم دارمش، شروع به حرکت کردم که دونفر از که تو خواب دوست به نظر میرسیدن داشتن درمورد چیزی که مربوط به کارمه تو بیداری ، قیمت میدادن و میگفتن دونه ایی صد تومنه . تو خواب باخودم گفتم من دارم اینکارو دونه ی هشتادو پنج انجام میگیرم و از اونا برام ارزونتره .با یک سختی تونستم ماشینمو دور یک میدون اصلی که سر ورودی و خروجی شهرمونه نگه دارم . اومدم پیاده بشم افتادم تو جوب و شلوارم کثیف شد . درش اوردم و با کمک یکی ازونا کلید انداخت و رفتیم تو خونه ایی که کسی نبود . شلوارمو با آب شیر روی کف حیاط سمن شده، شستم . و شلوارو بردم توی مغازه ی بغل خونه که مال اونیکی بود گذاشتم خشک بشه . یکم شد چهارتا خانوم اومدن که چادری بودن و من با وضعیت بدون شلوار بودم و از بیرون در که باز بود میدیدمشون. اونا خیس بودن حیاط خونه براشون سوال بود . البته پیرنم جوری تا پایین کشیده بوود که اندام قابل پوششم مشخص نبود و منم احساس شرمساری نداشتم.. اومدم تو مغازه و به صاحب مغازه گفتم دوست فلانی هستم و شلوارم اینجاست. دوبار بهش گفتم تا متوحه شد مال منه و بهم داد پوشیدمش . وقتی میزاشتیم تو مغازش خودش مغازه نبود و در مغازش باز بود . اومدم بیرون سمت چپم اوندست بلوار، دیدم دوتا شیرینی سراست و یکی هم مغازه نان شیرینی و کیک یزدی . در واقعیت فقط یک شیرینی سرا وجود داره و دوتای دیگه وجود خارجی ندارن. گفتم برم اونجا تا بتونم ازشون سفارش بگیرم.
سپاس گذارم از وقتی که گذاشتید.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۵:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد یا زندگی شما به مرحله و فاز جدیدی وارد خواهد شد. شما مترصد هستید که کنترل زندگی تان را به دست گرفته و گشایش کار خواهید یافت. شما می خواهید در زندگی به پیش رفته و به اهدافتان برسید و سعی می کنید که تمام حواستان را جمع کنید و مسیر زندگی تان را تغییر دهید. به خاطر این تغییر و تحولی که در پیش دارید و برای تولدی دوباره که خواهید داشت، موانعی در سر راه شماست و باید به آن غلبه کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. این کار ارزشش را دارد که صد در صد هم و غم خودتان را روی اینکار بگذارید. شما نگرش های اشتباه خودتان را عوض می کنید و برای آینده تان برنامه ریزی می کنید و می خواهید شروعی تازه داشته باشید و ثروت زیادی بدست بیاورید. روزی شما زیاد خواهد شد و شیرینکام و خوشبخت می شوید. تشکر از محبت و همراهی شما.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۹:۰۵
فاطمه

فاطمه : سلام ممنون كه وقت ميزاريد و خواب من رو ميخونيد.من خواب ديدم مادرم ميگه يك جعبه شيريني تو يخچال هست پر از شيريني خامه اييه،من رفتم در شيريني و باز كردم شيريني هاي خامه ايي خيلي قشنگ و تازه ايي تو جعبه بود و يكي اش رو برداشتم خوردم كه خيلي ام خوشمزه بود،بعد يهو فهميدم كه اون جعبه شيريني رو پسري كه قبلاً باهاش دوست بودم خريده بوده،من گفتم يادم باشه برم نگاه كنم ببينم ادرس شيريني فروشي رو جعبه شيريني كجاست كه از اين طريق بفهمم اومده ايران يا نه،تو يخچال ديدم دو تا جعبه شيريني هست اما وقتي رفتم ادرس رو ببينم ديدم اون جعبه شيريني اي كه اون پسر خريده بود نيست ،كه نميدونم خود اون پسر اومده بود برداشته بود يا كس ديگري،من خيلي ناراحت شدم و گفتم كاش همون موقع كه شيريني رو خوردم ادرس رو هم نگاه ميكردم.

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به خاطرات و داشته های گذشته تان فکر می کنید و اینکه کسی که دوستش دارید می توانست به شما لذت و آرامش بدهد. شما تجربه ی شیرینی از گذشته دارید ولی در آن زمان نتوانستید همدیگر را خوب درک کنید و الان او از زندگی شما رفته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۹:۵۴
khorshid

khorshid : سلام خواب دیدم با یه دختر تپل 15 ساله که انگار راننده بود و منو رسونده بود خونمون که کرایشو میخواستم بدم گفتم منتظر باش تا بیام دیدم ورودی خونمون که یه پارکینگ کوچیکه با همون شکل واقعیش بود یکم چراغونی کرده بودن و جای ماشین خودمون یه وانت قدیمی سفید زشت پارک بود که من زیاد خوشم نیومد که اون ماشین اونجاست یا اونجا دیده میشد.دیدم خونمون شیرینی و میوه میدن و انگار خبریه ( این خونمون قدیمیه و خیلی وقته قصد داریم عوضش کنیم و به نذرو دعا رسیده)،رفتم وارد خونمون شدم دیدم داخل خونمون تبدیل شده به یه خونه مجلل و خیلی بزرگ که وسط خونه پله هایی داره مثل پله تالار بزرگ و مجلل و با تعداد بالا و فرش قرمزی هم داره پله هامون، که مدل پله ها نیم دایره ای و با طول بسیار زیاد بود ،بعد دیدم بالا پله هام و با حالتی که انگار سوار یه چیزی شدم و خودبخود بدون اینکه خودم با پا بیام پایین دیدم عجیب آروم منو پسر خالم داریم آورده میشیم پایین از پله ها، و وقتی اومدم نزدیک پایین پله های اول دیدم مهمان هایی به ردیف نشستن روی صندلی و سر برگردوندن منو نگاه میکردن و منم گفتم مهمونا معلوم شدن و از خانواده تا غریبه حضور داشتن و هنوز کامل نشده بودن قرار بود عده ی بیشتری بیان و مشغول میوه شیرینی خوردن بودن و شیرینی رولت خامه ای بود و به مادرم گفتم دختره جلو در وایساده هم یه شیرینی بده بهش بدم هم پولش 47 48 هزار تومن میشه یهو 50 بده که بدم و یا مادرم این حرفو زد که یدفعه روندش کن و بهش 50 بده و وقتی پولو به دختره دادم بشکن میزد و خوشحالی میکرد و راضی بود منم پیش خودم میگفتم آخی معلومه پولشو جمع کرده و زیاد شده که چیزی بخره و بهم گفت ایشالا خدا مرادتونو بده و خونتون همیشه مهمونی و اینجوری باشه ولی نمیدونم به چه دلیلی خونمون مهمونی بود.ممنون

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۰۷:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سخت کوشی های خانواده ی شما بسیار نتیجه ی مثبتی خواهد داد. پولدار می شوید و زندگی شما متحول می شود و به زودی شرایط سخت برایتان حل و فصل می شود و مشکلاتتان ناپدید می شود و به خواسته های خودتان خواهید رسید. روحیه ای مثبت خواهید یافت و زمینه ی زندگی تان سرشار از شادی و نشاط می شود. شما جشن خواهید گرفت و به مقام بالایی می رسید. احتمال زیادی دارد که برایتان خواستگار بیایدو بزودی ازدواج موفقی داشته باشید و باز احتمال دارد که با پسر خاله تان ازدواج کنید یا با کسی که از لحاظ فرهنگی مشابه شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۷:۲۵
ponehh

ponehh : سلام خانم هراتی عزیز روزتون بخیر
هفته پیش خواب دیدم دختر خالم با پسرش اومدن خونمون مهمونی یجورایی انگار قرار بود تو خونه ما جشن یا مهمونی باشه چون زمانیکه رفتم تو آشپز خونه میوه زیادی اونجا بود، عروس خالم داشت کمک میکرد میوه هارو‌میشستیم و آماده میکردیم واسه مهمونی،رفتم در یخچال و باز کردم‌ دیدم یه جعبه شیرینی خامه ای داریم پشت در یخچال قایم شدم تا کسی نفهمه دارم شیرینی میخورم بعدش یه تیکه شیرینی خامه ای ورداشتم‌و‌خوردم

پاسخ
لینک۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۰:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روابط شما و دختر خاله تان دوستانه تر و صمیمانه تر خواهد شد و از منابعی که در اختیار دارید برای حمایت و پشتیبانی از ایشان استفاده خواهیذ کرد هر چند که شما سعی می کنید که اولویت های خودتان را ارجح بدانید و رفاه و شیرینکامی خودتان را مقدم بر دیگران بدانید ولی به هر جهت سلامتی و شادی و رفاه به زندگی تان راه می یابد و در خوشی هایتان با دوستانتان سهیم خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۱:۵۲
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم.خسته نباشید. خواب از زبان خواهر مجردم: خواب دیدم پسری که به تازگی به او علاقه مند شدم. واحتمال میدهم او هم به من علاقه مند است.آموزشگاه خیاطی داشت و من هنرجو او بودم.مطمئن نیستم ولی فکرکنم آموزشگاهش در یکی از اتاق های خانه خودمان بود. شلوار جین آبی تیره تیشرت مشکی به تن داشت. روی تخته برایمان الگو میکشید. من در اینجای خواب مجرد بودم ولی انگار یکدفه متاهل شدم و کنار همسرم که نمیدانم خود آقا بود یا یکی دیگر! همسرم تیپ جین آبی روشن به تن داشت. انگار روز بعد از عروسیمان بود و یک یخچال شیشه ایی شبیه یخچال قنادی ها داشتیم که از کف تا سقف چندین طبقه داشت و کل طبقات پر از کیک بود. من و همسرم و مادرهمسرم و خواهرش به یخچال و کیکها نگاه میکردیم. میخواستیم برایشان کیک ببریم که هردویشان گفتن ما کیک سالم میخواهیم. مادرشوهر کیک نصف خامه ایی و نصف شکلاتی انتخاب کردو خواهرش فکنم کیک قرمز. من و همسرم برای خودمان چهار یا  پنج تکه بریدیم و در یک بشقاب گذاشتیم. هر کدام یک تکه خوردیم. من تنها ایستاده بودم یک تکه کیک را برداشتم و به قصد و نیت اینکه آلتم کیک بخورد درون شورتم قرار دادم و نشستم. پشیمان شدم گفتم شورتم کثیف نشه. نگاه کردم دیدم که نه کثیف نشده وآلتم صاف و سفید بود. و آلتم تمام کیک رو خورده است. با اینکه نیتم همین بود ولی باز ازینکه خورده واقعا تعجب کردم! پدر و مادرم یک نوزاد پسر دو سه ماهه داشتن که گوشه ای خواب بود. هی چشماش باز میکرد پدرم اورا بغل میکرد. یکهو نوزاد بعد از چند ساعت سریع رشد کرد و تبدیل به بچه تقریبا دو سال شد. از رادیو شعر یکی از بزرگان مثل حافظ سعدی فردوسی گوش میداد و بلافاصله از حفظ میخوند و تکرار میکرد. ازین قدرتش به نسبت سنش تعجب کردم. تیپ بچه یا مشکی بود یا سورمه خیلی تیره. تشکر.

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۴۳:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از این شخصی که باو علاقه دارید یاد خواهید گرفت که چطور برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و تکه ها و مولفه های مختلف زندگی تان را کنار هم قرار دهید و آن را تبدیل به موفقیت بزرگی برای خودتان کنید. شما یاد خواهید گرفت که اقتصادی برخورد کنید و سخت کوش باشید و با عزت و شاد زندگی کنید. انشالله شما بعدا ازدواج می کنید و شما و همسرتان وظائفتان را تقسیم خواهید کرد و در امنیت به سر خواهید برد. روابط خوبی با خانواده ی همسرتان خواهید داشت و با هر کسی مطابق سلیقه ی خودش تعامل خواهید کرد. شما به مسائل جنسی علاقه ی زیادی دارید و یک عامل مهم برای شما در زندگی تان ارتباط خوب جنسی است که سعی می کنید حتما به آن برسید. شما از خودتان و تمایلاتتان به خوبی حمایت می کنید. پدرتان هدف و پروژه ای در دست دارد که خیلی زود کار پدرتان به موفقیت می رسد و نتیجه ی خوب و زود هنگامی خواهد داد. هارمونی و هماهنگی به زندگی او راه می یابد و احترام و عزتتان بالا می رود ولی منیت و خود بزرگ بینی نخواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۴:۴۹
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی.خسته نباشید.این خواب را از زبان خوهر کوچک ترم که برایم دیده تعریف میکنم. خواب دیدم هوا تاریک بود. در فضای سر باز بودیم که آن را مثل یک سالن همایش چیده بودن. این همایش یا گردهمایی بخاطر فاطمه برگزار شده بود. خاطرخواه قبلی فاطمه که به تازگی به خواست و با کیس خانوادا اش ازدواج کرده که پیراهن سفید پوشیده بود با یک جعبه شیرینی آمد و بر یکی از صندلی ها نشست. صندلی او همردیف ما ولی سمت راست ما نشسته بود. او را که دیدم متعجب شدم. وقتی برنامه تمام شد به سمت فاطمه آمد و میخواست با او حرف بزند. اما فاطمه به او گفت که از اینجا برو و برای چه آمدی.او خیلی اصرار به صحبت داشت و فاطمه پذیرفت اما نفهمیدم چی به فاطمه کفت.وقتی حرفاش تموم شد و میخواست بره رو به خواهر بزرگترمان کرد و گفت پدرم تماس میگیرد و میگوید چیزی بین ما نبوده! هنگام رفتن کمی خوشحال بود. و ازین جمله آخر نفهمیدم منظورش چی بود بین خودش و فاطمه یا الان با زنش؟!. از این فضا خارج شدیم انگار سکانس دیگر ظاهر شد. در همان فضای شب بودیم یک گربه بسیار بی قرار به پای فاطمه و خواهر دیگرم می پیچید. فاطمه از کمی گربه ترسیده بود. یکی مثل ندا یا الهام یا صدای زنانه یادم نیست به فاطمه گفت این گربه نسرین (مادر عشق جدیدش) است. به زودی در جاده یک اتوبوس اورا له میکند و جان میدهد! گربه با آشفتگی و بیقراری از این ور جاده به اون ور جاده میدوید.اتوبوس انگار دیر کرده بود و ما با تعجب منتظ بودیم ببینیم این اتفاق می افتد!

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۵:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. فاطمه با مشکلات و نگرانی هایی روبه رو شده و عاقبت کار او را نمی دانید و می خواهید که انرژی های خودتان را جمع کنید و از تجاربی که به دست آورده اید نتیجه گیری مثبتی داشته باشید. خواستگار قبلی او اصلا شخصیتی احساساتی ندارد و خشک و منطقی رفتار می کند و زندگی خوبی هم دارد. او می خواهد به فاطمه بگوید که اصلا مسئله ی مهمی بین ایشان نبوده و خواهر شما نباید نگران این باشد که چرا او با خواهرتان ازدواج نکرد یا اصلا مهم نیست که این اتفاق نیافتاده است. پدر او در اصل به عقلانیت اشاره می کند و از نظر خواستگار خواهرتان عقلانی نیست که خواهرتان ناراحت باشد چون اتفاق مهمی نیافتاده. مادر خانم این آقا پاپیچ فاطمه شده و در باره ی او خیلی سوال و پرسجو کرده است و شما منتظر هستید که همینطور که دل فاطمه شکست، تقدیر هم تقاص ناراحت شدن فاطمه را به زندگی مادر خانم او جبران کند و منتظر هستید که ببینید که کی آنها پای این کارشان را می خورند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۱:۱۵
روژان

روژان : سلام وقت بخیر. لطفا متن نمایش داده نشود. ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۹:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که خانواده ی این آقا تمایل دارند که شما را بشناسند همینطور همسر او. اما شما تمایلی ندارید که تا زمانی که او جدا نشده شما را بشناسند و ارتباطی با ایشان داشته باشید. شما مثبت اندیش و خوش بین هستید که این دوران سخت برایتان سپری شود. خواب 9 ماه معمولا درست است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۰۴:۰۲
shamim

shamim : سلام خسته نباشید.خواب دیدم خواهرم تو یه تاکسی صندلی جلو نشسته و یه اقایی هم صندلی عقب پشت راننده نشسته بود.شاید مادرش یا یه نفر دیگه کنارش بود یادم نیست دقیق.من تو ماشین نبودم ولی انگار بودم..ذهن اون اقا رو میخوندم که خیره شده بود به خواهرم داشت تو ذهنش ازش تعریف میکرد که خواهرم چقدر دختر خوبیه داره از سرکار میاد چقد زحمت میکشه و...همونجوری خیره داشت نگاش میکردبا علاقه..من از پشت سر خواهرم تو گوشش گفتم من مطمینم این تو رو میگیره..چند بار هی گفتم که این میگیرتت...خواهرمم با خجالت اروم میخندید..یکم موهاش از زیر مقنعه اومده بود بیرون..بعد دیگه یادم نمیاد تا یه شیرینی فروشی رو دیدم این اقا کت و شلوار پوشیده اونجا بود طبقه اول یخچال پر از اون شیرینی بود که انگار تو خواب به خواهرم ربط داشت..انگار اونجا برای اون اقا بود..اون اقا بخاطر خواهرم اونوشیرینی هارو اورده بود من هی تو خواب میگفتم شیرینی که برا فوق لیسانست داده بودی..یه همچین چیزی گفتم..تو دلم بود بریم پیشش بخریم..اون شیرینی فروشیه یه مسابقه ای گذاشته بود که هرکی این شیرینی رو بخره باهاش فیلم بگیره بفرسته تو قرعه کشی شرکت میکنه..من تو دلم گفتم این میخواد اینجوری فیلم خواهرمو پیدا کنه هااا. ممنونم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۶:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی چشمش دنبال خواهر شماست که شخصیت خوبی ندارد! خواهرتان باید او را پشت سر گذاشته و فراموشش کند. زندگی با چنین شخصی به ضرر خواهرتان تمام خواهد شد. هر چند که به ظاهر و در ابتدا خواهرتان فکر می کند که شیرینکام شده ولی ازدواج با چنین شخصی به نفع خواهرتان نیست و روابط عاطفی مطلوبی با هم نخواهند داشت. خواهرتان نمی تواند به این مرد تکیه کند. اگر خواهرتان خواستگاری دارد یا از کسی خوشش می آید باید مراقب باشد و خیلی ذوق زده نشود که به او بله بگوید. این آدم خوب نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۴:۲۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.