کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شیرینی

اگر کسی در خواب شیرینی خورد و یا کسی به او شیرینی داد، شادی و روزی حلال و خشنودی و رضایت او را در بر خواهد داشت.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شیرینی ها، دلیل شادی و روزی حلال باشد. اگر ببیند کسی شیرینی به وی داد، دلیل که راحتی به وی رساند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شیرینی به خواب بر شش وجه است:
  1. مال حلال،
  2. منفعت،
  3. علم و حکمت،
  4. فرهنگ،
  5. ثنای نیکو،
  6. کنیزکی خوبروی.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

411 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

shabnam

shabnam : سلام امیدوارم سلامت و شاد باشین
من دوران دانشگاه چادر میذاشتم، خواب دیدم سر کلاس دانشگاهم ،چادر سرمه، کلاس تموم شده باید پاشم برم ولی بیحال و مریضم نمیتونم و لفتش میدم ، چند تا پسر سال بالایی میان انتهای کلاس، صندلی های نزدیک من میشینن ، پیش خودشون پچ پچ میکنن که طفلی مریضه ، یکیشون میگه اره دخترا پریود که میشن از نفس میفتن . من از اینکه این اقا این همه ملاحظه گر شرایط خانوماست از توجهش خرسند میشم و بهش میگم اره بالاخره یکی ما خانوما رو فهمید( نمیدونم ولی فک کنم پریود نبودم ولی گذاشتم پسره اینجور فک کنه )بعد از کلاس ک اومدم بیردن دیدم ورودی دانشگاه انگار میلادیا شهادت حضرت زینب یا حضرت زهرا باشه کیک یزدی و خرما و شیرینی روی میز گذاشته بودن من از همشون چند تا برداشتم، شیرینی قطاب هم میخواستم اما انگار تموم شده بود .توی مسیر دلم پیش قطاب مونده بود که خیلی دلم میخواست بخورم.گفتم بی حالم ،بشینم یکم کیک یزدی بخورم حداقل بتونم راه برم نیفتم، بقیه روبردم خونه به خانوادم بدم، بعد به خودم گفتم من که الان چادری نیستم ، دیوانه ام دوباره میخوام چادر بذارم به خودم زحمت بدم، از فردا دیگه دانشگاه میرم چادر نمیذارم ( نگران نگاه همکلاسیهای قدیمیم بودم که گفتم بیخیال میخوان هرجور فکر کنن)بعد دیدم پریود شدم ، پدم پر از خون بود

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۰۸:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما درک بالایی دارید و زمانی که فکرتان راحت نیست و استرس دارید، دیگران باورشان نمی شود که شما از روی افسردگی و ناراحتی فعالیت تان کم است بلکه خیال می کنند که شما کلا از روی خوشی زیاد و بی نیازیست که فعالیت هایتان را کم کرده و برای رسیدن به موفقیت بیشتر تکاپو نمی کنید. شما هم می خواهید که همه فکر کنند که خیلی خوشبخت و بی غم هستید. شما هم حاجاتی دارید که برای رسیدن به آنها باید متوسل به حضرت زینب س یا حضرت فاطمه س شوید. حاجتتان را خواهید گرفت و از غم رها می شوید. اجازه می دهید که همه افکارتان را بدانند و از خوشبختی تان با خبر شوند ولی دیگر مانند گذشته برایتان مهم نیست که دیگران چه فکری راجع به شما داشته باشند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۹:۵۳
shabnam

shabnam : دقیقا همینطوری هست که تعبیر کردین

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۱:۰۳
فاطمه

فاطمه : سلام
من خواب ديدم بيرون هستم و انگار تو رستوران بودم ،دوست پسرم كه ديگه خيلي وقته قطع رابطه كرديم اومد تو رستوران پيش من و شروع كرد به صحبت كردن با من،من گفتم چرا اومدي مگه رابطه مون رو تموم نكرده بودي؟گفت من كه گفتم برميگردم تو باور نكردي ،اون موقع كه رفتم حالم خوب نبود.من خيلي متعجب بودم تو خواب و يك ظرف گرد هم جلوم بود و كه به صورت خونه هاي دايره ايي جدا جدا داشت،من تو اون ها شيريني ميچيدم كه شيريني ها گرد كرم و سبز رنگ بودند و يكي دوبار خواستم تو هر خونه دو تا شيريني بزارم كه جا نشد ولي تو يك خونه ي اخرش دوتا شيريني گذاشتم.بعد دوست پسرم بهم گفت يادته بابام بهت ميگفت من نوه زياد دوستدارم؟گفتم اره،گفت الكي گفته بود الان به من گفته يكي دو تا نوه ميخوام فقط.تو اون رستوران انگار تخت سنتي بود و من از دوست پسرم فاصله گرفتم و رفتم كمي تو رستوران قدم زدم.

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۴:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز به حمایت روحی دارید و می خواهید زندگی تان به کمال برسد و شرایط عالی داشته باشید و دوست ندارید که صرفا دور باطل بزنید و به هیچ جا نرسید. دوست پسر شما هم به شما فکر می کند و شما الان حتی در صورتی که مثبت اندیش باشید و امیدوار باشید که رابطه تان با او باز شکل بگیرد و بدانید که او بر می گردد، دیگر نمی خواهید مثل گذشته رفتار کنید. می خواهید منافعتان محفوظ باشد و زندگی تان آرامش داشته باشد. بنابراین روی تصمیماتتان بیشتر از گذشته فکر خواهید کرد. احتمال قوی دوست پسرتان تمایل به آشتی با شما دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۸:۱۳
masumehh

masumehh : سلام عزیزم.وقتتون بخیر.خداقوت.من ماه پیش شب تولد حضرت زینب به حضرت زینت متوسل شدم و شبش خوابی دیدم که همه برام تولد سورپرایزی گرفتن و کلی کادو و ... که برای شما فرستادم خوابمو و زحمت کشیدید تعبیر کردید و گفتید به حاجتم مربوطه و نذرم قبوله و ....
دیشب که شب شهادت حضرت زینب بود مجدد یاد تعبیر خواب شما افتادم و دوباره توسل کردم شب شهادت ایشون به حضرت زینب.جالب اینجاست که باز بعد از توسلم خوابی شبیه خواب شب تولد ایشون دیدم.گفتم براتون بفرستم ببینم این خوابمم ربطی به نیت و حاجتم داره یا نه.دیشب خواب دیدم که خونوادم برام تولد گرفتن و پدرم کیک خریده برام.وقتی کیک و آورد قبل از اینکه عکس بگیریم و تولد بگیریم مامانم شروع کرد برش زدش کیک و تقسیمش کردن به قطعات کوچیک که هرکسی از مهمونا یه تیکشو ورداره بخوره.خونمون هم مهمون بود.اولش که من تا دیدم به شدت گریه کردم و به مامانم میگفتم چرا بریدی.میزاشتی من عکس میگرفتم بعد میبریدی.البته یه تیکه از تقسیمای کیک رو هم خوردم.خیلی گریه کردم تو خواب خانم هراتی.انقد گریه کردم که مامانم خودش کیک درست کرد و برش داد و با اون برشا یکی کرد و کیک کامل کرد و روش هم خامه ی صورتی مالید که یکدست شه و معلوم نباشه.ویک تکه ی بزرگ آناناس گذاشت کنار کیک مادرم.منم از طرفی تو ذهنم به دوست پسرم که عاشق هم بودیم و الان از هم جدا هستیم فکر میکردم.میگفتم تولدم شده پس چرا نیومد.که یه هو به تقویم نگاه کردم دیدم عه امروز 5 ام برجه.به مامانم گفتم مامان امروز پنجم هست.امروز که تولد من نیست.5 روز زودتر گرفتین.که مامانمم تعجب کرد گفت فکر میکردم امروزه.که اینجا بود که دیگه گفتم اشکال نداره این کیک و امروز تولد میگیریم باز تولدم میخریم.که خوشحال شدم از اینکه دیدم 5 امه برجه.و گفتم تا تولدم مونده.تا اون موقع هنوز زمان هست که تا دوست پسرم بخواد برگرده.و سن من چیز دیگه ایی هست.ولی شمع هایی که میدیدم برام خریده شده بود یک عدد 14 دیدم و یک شمع دایره ایی تک.که گفتم فقط عدد 1 رو میزارم رو کیکم یا اون شمع دایره ایی تکه.گفتم امروز میخوام فقط یک شمع تک رو کیکم باشه.در کل تولدی بود که زودتر از موعد برام گرفته شده بود و هیچ کدوم نفهمیده بودیم.ممنون

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۷:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد و انشالله حاجت روا خواهید شد و انشالله خبر خوش و شیرینی به همه خواهید داد. مادرتان امیدوار است که همه ی کسانی که برای خوشبختی شما دعا می کنندو امیدوار هستند که حاجت روا شوید، خودشان هم به حاجاتشان برسند. شما بسیار خوشحال خواهید شد و اعتماد به نفستان بالا تر می رود. با مهربانی و آرامش بیشتری رفتار خواهید کرد و در کارتان قطعا موفق خواهید شد. مسیر زندگی تان عوض می شود و باید حواستان را بیشتر جمع کنید و انسانی تر و جسورتر و قویتر عمل کنید. به صورت غیر منتظره ای زودتر از موعدی که انتظارش را دارید به موفقیت خواهید رسید. همه چیز در حال تغییر است و شما باید سعی کنید که خویشتندار باشید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. شما می خواهید به کمال برسید و فقط یک هدف برایتان خیلی مهم است. خواب شما بیشتر از احساسی که راجع به دوست پسرتان نوشته اید، چیزی در مورد او نمی گوید و شاید هدفتان فقط اوست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۷:۲۸
خدیجه جورابیان

خدیجه جورابیان : سلام.شب بخیر.صبح خواب دیدم شیرینی میخورم خیلی هم خوشمزه بودنوع شیرینی ها خاص بودروشون یه ژله خاصی بود که خیلی خوشمزه شده بودیادمه تقریباچندتاگندشوخوردم وبرای غذادیگه سیر شده بودم هنوزم طعمشون توی دهنم جوری که حس میکنم واقعا اون شیرینی هاروخوردم .ممنون میشم وتعبیرکنید.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۰:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله زندگی به کامتان می شود و شاد و شیرین زندگی خواهید کرد. حاجتتان را می گیرید و رابطه ی شیرینی را که در زندگی برایتان مهم است را حفظ می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۱:۰۲
پریماه

پریماه : سلام من دیشب خاب دیدم دو تا از دختر خاله هام که ساکن شهر دیگه هستن اومدن خونه ما (خونه پدریم بودیم )من تو آشپزخونه بودم یهو دیدم دخترم اسم نامزدم وبرد انگار زنگ زدن داشتن میومدن داخل من جلو دختر خاله ها نمیخاستم اسم بیاره رفتم تو پذیرایی مادرم هم بود تو حات زن جوان زیبایی چشم درشت داشت میومد با ظرف شیرینی اما من شیرینی به رنگ آبی دیدم البته یک دست نبود شاید اما شیرینی آبی هم داشت بعد مادرم داشت اسم خاهر م ومیبرد که برای ازدواج اونه من تعجب کردم چرا مادرم اسم خاهرم ومیگه اما بعد جلو خالم اسم من وبرد ( اون لحظه خالمم دیدم ) اون خانم نگاهش میکردم نشناختم اما از طرف اونا بود فقط دیدم دندون نداره ( شایدم دندو ناش عین معتادها وسط خالی بود فقط دو دندان جلوی دهان دو طرف دهان داشت . بیدار که شدم یک ساعت به اذان صبح بود تشکر

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۸:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دنیا به شما رو می آوردو به امنیت و آرامش می رسید. نامزد شما احتمالا یا پدرش فوت شده و یا حمایتی از جانب خانواده اش ندارد و یا ارتباط او با پدر و برادرش قطع شده است. همینطور بی دندان بودن این خانم می تواند اشاره به شرایط اقتصادی ضعیف نامزد شما داشته باشد. اما او می خواهد که شما خوشحال باشید و درک بالایی نسبت به شما دارد. او فداکار و خردمند است و از خود گذشتگی و آرامش در شخصیت او مشاهده می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۴:۰۱
Maryam

Maryam : سلام.من دیشب خواب دیدم که رفتم تو خیابان بعد رسیدم به ساختمانی رفتم داخل توی یه اتاق خیلی خوراکی بود پر از خوراکی ،از یکی پرسیدم اینا چیه گفت بردار بخور برای روز دختره،گفتم آخه پولش گفت بعدا می دیم به اون مغازه! من خوراکی ها رو نگا کردم یه تیکه کیک شکلاتی ورداشتم فوق العاده خوشمزه بود ولی انگار یه چیزی مثل مو توش بود ولی مو رو وراشتم انداختم دور و شیرینی رو تا آخر خوردم بعدش برگشتم داخل خوراکی یه لیوان آب خنک که یخ هم توش بود ورداشتم خوردم.اگه این خواب تعبیر داره بهم بگید ممنون

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۷:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما انشالله با توسل به حضرت معصومه س به خواسته ی خودتان خواهید رسید. یک موضوع احساسی هست که فکرتان را تا اندازه ای مشغول و ناراحت کرده ولی این موضوع به راحتی حل و فصل خواهد شد. عشق و رضایت به زندگی تان راه می یابد. احساس آرامش خواهید کرد و اضطراب و نگرانی از وجودتان پاک خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۶:۵۱
محمد حسین

محمد حسین : سلام بانوبانو جان.غروب جمعه هست و دارد اذان میگوید دعا میکنم که تنتون همیشه سالم باشه و عاقبت به خیر شوید.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۳:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر از دعای خیر شما. نوحه در تعبیر به آوازی از روی ناراحتی اشاره می کند و تعبیر این است که به نظر می رسد که ایشان مخالف ازدواج شما به خاطر نوع اعتقادات شما باشد. مادر او هم فکر می کند که ازدواج دخترش با شما به معنای تولدی مجدد برای این دختر است و از این بابت احساس ناراحتی می کند که این دختر بخواهد تحت تاثیر اعتقادات شما قرار بگیرد. البته زمان خواب هم در تعبیر موثر است. ولی احساس من این است که ایشان مخالفت خواهند کرد. به هر جهت انشالله هر چه مصلحت شما است همان بشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۸:۴۴
Mastaneh

Mastaneh : سلام شب شما بخير
خانم هراتى جان من مدتى هست ازمعشوق خود جدا هستم
ديشب خواب ديدم با مادرم نشستيم و يك كيك خامه اى دارم كه ميدونستم من دارم پخش ميكنم و خونه سابق مادربزرگم بوديم و روى اون كيك توت فرنگى داشت و تو خواب به مامانم توت فرنگى دادم و البته تو خوابم خوشحال نبودم و يكم ناراحت بودم بعد مامانم بازم خواست برداره من خودم يه توت فرنگى بزرگ ديگه دادم بهش و گفتم مامان بقيه اش براى خواهرم و مامانبزرگ كه اونا هم بخورن
صحنه بعدى خوابم ديدم مامان بزرگم داره پرده ى قسمت پذيرايى خونرو كه تازه شسته و اتو كرده و نصب كرده مرتب ميكنه و ميگه همين پرده اى كه داشتم قشنگ بود ببين پرده نو لازم نبود اينجاى خوابمو دقيق يادم نمياد... ممنون ميشم تعبير كنيد

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۳۳:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با مادرتان راجع به آرزوهایتان صحبت می کنید و سعی می کنید که راه حلی برای مشکلاتتان پیدا کنید. از تمایلتان برای رسیدن به شادی و موفقیت و ازدواج با او صحبت می کنید و مادرتان امیدوار است که شما به خواسته هایتان برسید و شما را به خوبی درک می کند. شما سعی می کنید که حرمت ها را بیشتر از پیش حفظ کنید و رازدار خودتان باشید. سعی می کنید که فکرتان را آرام کرده و از نگرانی بیرون بیایید چون شما اخلاقیات مثبت و خوبی دارید و نیاز ندارید که خودتان را به خاطر کسی عوض کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۸:۴۲
Neda

Neda : سلام و وقت به خیر، خواب دیدم مادر شوهرم برای تولد دختر دو ساله ام کیک سفید وصورتی خامه ای آورد. من اونو زیر تخت گذاشتم بعد دوباره دو تا کیک دیگه از طرف خانواده اش آورد یکی کوچیک و دیگری سه چهار طبقه. ( من کمی در خواب هوشیار بودم و مدام سعی داشتم بیدار شم چون در بیداری دخترم گرسنه بود و باید به او غذا میدادم) همین حال رو تو خواب هم داشتم که دخترم گرسنه است و اون دو تا کیک آخر به خاطر خانواده همسرم نمی خواستم دست زده بشه پس یاد کیک زیر تخت افتادم چون احساس کردم خیلی اونجا مونده خوردم تا مطمئن بشم سالمه. دیدم کمی تلخ شده و اثری از شیرینی نمونده ولی چون دخترم گرسنه بود و دیگه در دسترس چیزی نداشتم از کیکش نه خامش که کمی تلخ تر بود بهش دادم خودم هم ازش میخوردم. تلخیش معمولی بود و به نظرم تبدیل به کیک شکلاتی شده بود.

پاسخ
لینک۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر شوهر شما نسبت به فرزندتان احساس مثبت و سرشار از مهربانی دارد و امیدوار است که شما به موفقیت برسید. شما محبت مادر شوهرتان را نادیده می گیرید و می خواهید که جلوی فامیل همسرتان سربلند باشید و آنها شما را دوست داشته باشند. این نادیده گرفتن محبت مادر شوهرتان او را ناراحت می کند و شما سعی خواهید کرد که این فرصت های از دست رفته در رابطه با مادر شوهرتان را جبران کنید و از دل او درآورید. شما با بی توجهی به مادر شوهرتان گناه می کنید و دخترتان هم از شما یاد می گیرد و بعدا او هم همینکار را با مادر شوهرتان می کند. رفتار شما عوض خواهد شد و با همدیگر مهربان خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۴:۳۲
سارا

سارا : سلام خانم هراتی خواب دیدم شوهرم اومده خونه آقام و من اونجا الان قهرم انگاری آشنی کرده بودیم ولی هنوز هم کامل کدورت نرفته وقتی میاد بستنی با خودش آورده منم ازش پذیرایی میکنم بعد بهم میگه برام بستنی بیار از اون بستنی ک آوردم وقتی میرم ک بیارمش میبینم ک کیک خامه ای آورده اونو تویه سفره پهن کرده و گزاشته این کیک روش نوشته سالگرد ازدواج امام علی و حضرت فاطمه مبارک کنار کیک یه منار مسجد بود ک با شکلات بود من تا میام بلند کنم ببرمش مناره میفته و بهم میخوره تزیین ناراحت میشم میگم ک الان رضا میگه چقد دست و پا چلفتی وهیچی بلد نیست زد خراب کرد کیک رو همون موقه خواهرم میاد درست میکنه مناره رو و جمع و جور میکنه و میگه بزار عکس بگیرم ازش و از خواب بیدار میشم

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۵:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله با همسرتان آشتی خواهید کرد و شوهرتان با خونسردی و مهربانی با شما رفتار خواهد کرد. انشالله در یک روز مبارک مثل سالگرد ازدوج حضرت فاطمه س زندگی جدیدتان را شروع می کنید ولی باید مراقب باشید که دوباره اشتباه نکنید و تصویر ذهنی همسرتان را نسبت به خودتان خراب نکنید. خواهر شما به شما می آموزد که سیاستمدارانه رفتار کنید و به حرف همسرتان گوش کنید چون اگر به حرف او گوش کنید، او کاری می کند که زندگی به کامتان شده و به ثروت برسید و احترامتان پیش او بالا خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۷:۲۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.