تعبیر خواب شیطان
دانیال (ع) معتقد است که دیدن ابلیس در خواب، دلیل بر دشمنی است بی دین و دروغگو، فریبکار و بی شرم که همواره به مردم شر و فساد و تباهی می آموزد.
یوسف نبی (ع) می گوید: دیدن شیطان نشانه خلال و کم و کاست در دین است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عباسمهرانی : سلام خانوم هراتی . اول باید بگم که اسم برادر بزرگم علی هست که زنده هستن و اسم مادر بزرگم مامانا بود که فوت کردن.
خاب دیدم در منزل خودم در گرگان هستم و علی و مامانا پیشم هستن. هر ۳ پیش هم نشستیم . علی به من میگه ، عباس چی میبینی ( انگار من میتونم آیندرو ببینم ). توی سالن یه لامپ زرد فقط روشن هست.از حال خودم خارج میشم، به لامپ نگاه میکنم و میگم علی چرا اون کار ناراحت کننده رو انجام دادی. بعدش به خودم میام و به علی میگم علی جون مگه چیکا کردی. علی میگه من کاری نکردم که. بعدش میگم ای بابا اصلا ول کنین . لامپارو روشن کنین . لامپارو روشن میکنم. مامانا رو بقل میکنم و میبوسم. هوس چای میوه ای میکنم. جلوم یه پلاستیک هست از چای های مختلف. چای به لیمو و... علی میگه تو مشهد چای میوه ای خوب هست اینا جنسش زیاد خوب نیست. ( داداشم ساکن مشهد هست) .
تو این حال و هوا یهو نور سالن خیلی کم میشه. و لامپ زرد کوچک سالن به رنگ بنفش تغییر میکنه و نورش بنفش میشه.به علی میگم علی چی شد؟ علی میگه نمیدونم کار من نبود. بلند میشم و میبینم لامپای هالوژن کوچک سالن همگی به نور بنفش در اومدن و خیلی کم نورن. یهو میگم شیطان میخاد بیاد. منو علی و مامانا همیدیگرو محکم بقل میکنیم. و من شروع به قرآن خوندن میکنم. سوره حمد رو میخونم. شیطان به شکل یه موجود عجیب غریب با دستو پاهای لاغر و بسیار بلند ظاهر میشه. ما همدیگرو بقل کردیم و من قرآن میخونم. دستای شیطون به من میخوره گاهی ،چون مرتب دستاشو تکون میده.من دلم محکمه و اصلا نمیترسم. بعدش شیطان‌میره. ممنونم از شما
فریبا هراتی
: سلام. روح مادر بزرگتان شاد. شما بینشی قوی دارید و می توانید نسبت به بعضی مسائل، از الهاماتی که به شما می شود، استفاده کنید. شما روشندل هستید و می توانید ایده های تازه ای داشته باشید و یا نسبت به مسائل چشم انداز تازه ای داشته باشید. مهربان و احساساتی و خردمند هستید. شاید احساس تان این است که برادرتان مرتکب گناهی شده است. عمر شما طولانیست و می خواهید روابط خوبی با خانواده تان ایجاد کنید و دوستانه با آنن برخورد کنید. علی معتقد است که در مشهد روابط مردم با او خوب است ولی ظاهریست و با او صمیمی نیستند. شما نسبت به شرایط برادرتان فکر می کنید و سعی می کنید که او را خیلی خوب درک کنید و یا راه چاره ای پیش پای او بگذارید. به ترسها و محدودیت ها و جنبه های منفی زندگی برادرتان و خودتان فکر می کنید و تنها به خدای بزرگ توکل می کنید و از خانواده تان حمایت می کنید. یک سری وسوسه ها و یا کارهای اشتباه در زندگی شما وجود دارد و این بخاطر این است که شیطان می خواهد به خدای بزرگ ثابت کند که شما بنده ی خوب او نیستید. شیطان فقط می تواند بندگان خدا را بترساند ولی هیچ قدرت کنترل ایشان را ندارد. هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای بزرگ. شما می توانید با توکل به خدای بزرگ شیطان را از زندگی تان بیرون کنید. تشکر از همراهیتون.
alireza : سلام
درضمن خواب نمایش داده نشه. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. پسر عمه ی شما می خواهد زندگی اش را متحول کند و مستقل فکر و زندگی کند. ولی او در مورد راه و روش زندگی اش احساس مسئولیت نمی کند و رفتارش گناه آلود است. شیاطین به او نزدیک شده اند و شما می توانید گناه را در وجود پسر عمه تان تشخیص دهید ولی قدرت تسلط شیاطین و جنیان به شما کم است. شما درک بالایی دارید و نمی خواهید که کنترل زندگی تان را از دست بدهید. پسر عمه ی شما تلاش می کند که شما را تشویق کند که مثل او به گناه رو بیاورید و ایمان او ضعیف شده، به قوانین الهی اهمیتی قائل نیست. او تحت تسلط شیطان رجیم قرار گرفته که خودش را برتر و بالاتر از انسان می داند و از ساده لوحی انسانها استفاده می کند و ایشان را می فریبد. رفتار او افراطیست و شما باید سعی کنید که از اینگونه رفتار دوری کنید و کنترل بیشتری روی خودتان داشته باشید. شما تلاش می کنید که از او دوری کنید و به زندگی خودتان برگردید ولی شیطان وانمود می کند که هیچ راهی برای شما وجود ندارد که بتوانید از شر او خلاص شوید. وعده ای که شیطان به انسان می دهد که او را بالا ببرد و به اوج موفقیت برساند هم وعده ای گناه الود و سیاه و اشتباه است. شیطان تلاش می کند که شما را اغوا کند که اگر مرید او باشید، به اوج موفقیت می رسید ولی اگر به حرف او گوش کنید نه تنها به موفقیت و ثروت نمی رسید بلکه شدیدا در زندگی تان شکست خواهید خورد و هیچ نگهدار و محافظی نخواهید داشت. وسوسه ی شیطان برای موفقیت فوری شما در زندگی تان را باور نکنید. خواب شما 2102 کاراکتر و 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
امین علی پور : سلام
من خواب دیدم داخل خونه شیطان رو دیدم که داشت منو نگاه میکرد و من ترسیدم و رفتم سراغ قرآن و قرآن رو از توی جلد در آوردم و قرآن رو باز کردم و رو به شیطان بالا آوردم و دیدم که صدایی از قرآن میاد که داره سوره قدر رو میخونه و من هم با اون صدا هم صدا شدم و سوره قدر رو خوندم و دیدم شیطان دستشو دور سرش حلقه کرد و روی زانو هاش افتاد و بیدار شدم لطفا تعبیر این خواب رو بگید
فریبا هراتی
: سلام. شبها قبل از خواب 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت تکرار کنید تا تمام انرژیهای منفی از زندگی تان بیرون برود و شیاطین و جنیان از شما دور باشند : یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در دفع شیاطین بسیار مجرب است. تعبیر خوابتان این است که شیطان البته از سوره ی قدر فراریست و شما باید برای آرامشتان و دوری از شیطان حتما این سوره را هر روز بخوانید چون ملائکه در اینصورت مراقب شما خواهند بود و تا صبح در سلامتی و آرامش خواهید خوابید. تشکر از همراهیتون.
بهان جان : سلام,روز بخیر
دختر شش ساله ی من خواب دیده با مادر بزرگش بد حرف زده با لج جوابشو داده, یهو شیطانو دیده که خوشحال شده, از دیدن شیطان ترسید و اعوذو بالله... گفته, شیطان عصبی شده و گلوشو گرفته که خفه کنه, بیدار که شد گریه میکرد که هرچی اعوذو بالله میگفتم چرا خدا کمکم نمیکرد, شیطان داشت خفم میکرد,خیلی وحشت زده بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب او به او هشدار می دهد که شیطان می خواهد او را بفریبد تا دخترتان رفتارهای زشت و بد از خودش بروز دهد. شیطان از اینکه دخترتان با ایمان باشد عصبانی می شود ولی اگر دخترتان ادب و احترام را رعایت کند و ایمانش را تقویت کند، و شبها هم قبل از خواب 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت : یا فاطمت بنت محمد رسول الله، بگوید، شیطان از او دور خواهد شد و دیگر سراغ او نخواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
فرينا : سلام عزيزم، طاعاتتون قبول ، خواب ديدم معشوقم با كت و شلوار سورمه اى پيراهن سفيد و خيلى مرتب نشسته، بين ما يك شيشه بود، ديدم از دوست من خوشش مياد،صورت معشوقم شبيه خودش بود اما يه كم تيره تر، وقتى صورتشو نگاه كردم، حسى بهم ميگفت يه كم شيطانى هست بعد انگار از خواهر دوستم ( فرانك) خوشش اومد، ماه تير بود و ديدم معشوقم يه كيك كوچيك خريده ، روش نوشته بود فرهاد جان تولدت مبارك انگار تولد برادر فرانك بود يعنى در آخر فهميدم معشوقم از برادر فرانك خوشش مياد
معشوقم چند وقت پيش تو بيدارى بهم گفت قرار هست بزودى بياد خواستگارى نميدونم اين خواب ربطى به اين قضيه داره يا نه ، ممنون از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. معشوق شما شخصیتی حمایتگرایانه دارد و سعی می کند که رفتاری با کرامت داشته باشد ولی حائلی بین شما و اوست که بین شما فاصله می اندازد و شما با بینشی که دارید، قادر به درک این مسئله خواهید بود که او چیزی را از شما مخفی می کند که شما از آن بی خبرید. و آن این است که معشوق شما بسیار پول پرست و مادیگراست و هرکاری شده انجام می دهد که به ثروت بیشتری برسد و بتواند از ثروتش در جهت رفاه بیشتر استفاده کند. تشکر از همراهیتون.
marjan : سلام دیشب رفتم حموم وتو حموم هی میگفتم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بعده نماز صبح خواب دیدم انگار داشتم یه فیلمی می دیدم یه مردی یه چیزی برداشته بود یا مال خودش بود که خیلییی گرون قیمت بود خیلی نمیدونست کجا قایم کنه داشت تو خونش دنبال جای امن میگشت و من انگار اون مرد و کارهاشو می دیدم مثل فیلم که شیطان اومد اون مرد رو زد و اون شی گرانبها رو باخودش برد
بعدش من بخودم اومدم دیدم اون شی گرانبها رو منم دارم میدونستم شیطان از کجا وارد میشه بخونه از تجربه اون مرد که دیدم
رفتم کمین کردم پشت در هروقت شیطان اومد مشت بزنم بهش یا بکشمش، دیدم از درِ خونه سایه اش افتاد اما از در نیومد از پنجره داره میاد ..رفتم سمت پنجره ..دیدم سایه شاخ هاش رو و تاریکی رو و اون موجود اهریمنی رو حس کردم؛بعد کمین کردم هروقت اومد از پنجره داخل انچنان بزنمش؛ به فکرم رسید با کبریت بسوزونمش؛ بعد پنجره باز شد داشت می اومد تو؛منم اماده و هوشیار که بزنمش
نمیدونم زدمش یا کشتمش که صدایی بهم گفت ( برای کیفیت تاج اصیل بودنش مهمه !)
میخواست تاج رو ازم بگیره منم اماده بودم بزنمش
نمیترسیدیم از اون اهریمن
با تمام قدرتش اومده بود ازم بگیره
منم اماده بودم و دراخر اون جمله رو میشنیدم ( برای کیفیت تاج اصیل بودنش مهمه!) که بیدار شدم
این بار چندمه که با شیطان مستقیم وارد جنگ رو درو میشم
فریبا هراتی
: سلام. شما ایمانتان قویست و هر قدر که اصیل تر و با ایمانتر باشید، شیطان بیشتر در صدد اغوا کردن شما و گول زدنتان خواهد بود چون شما چالش سخت تری برای او محسوب می شوید. اما شیطان هیچوقت مستقیما نمی آید بگوید سلام من شیطان هستم و این کار بد است یا آن کار خوب است و انجامش نده! بلکه شیطان همیشه از راههای غیر متعارف و غیر معمول وارد زندگی انسان می شود. او مخفیانه، یا از طریق مخفی کاریهای انسان و پنهانی به زندگی انسان می آید. در واقع شیطان وسوسه تان می کند که شما فرصت های گناه کردن را خودتان خلق کنید. او نمی تواند شما را وادار به گناه کند ولی به دلتان می اندازد که پنهانی کارهایی را بکنید که گناه آلود است. اما شما هوشیار هستید و او را از زندگی تان بیرون خواهید کرد. به شما پیشنهاد می کنم که حداقل یکبار و برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب موفقیت در جنگ با شیطان، 3 بار دعای جوشن کبیر را بخوانید! این دعا سپر محافظتی برای شما می سازد که شما را از شر شیطان محفوظ می کند. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی جان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کار بدی کردید که گذاشتید بفهمد خواب ارسال می کنید. برای امنیت خودتان تمام خوابهایتان را تا قبل از اسفند از سایت حذف کردم. تشکر از همراهیتون.
n : سلام.وقت بخیر .لطفا متن نمایش داده نشود .
تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما دلش شور می زند و سعی می کند که با قدرت بالاتر و با زور هم که شده از شما حمایت کند. چیزی فکر شما را ناراحت کرده و شما می خواهید برای خودتان دردسر درست کنید و شاید با فکر کردن روی این موضوع خاص، عصبانی شده و دعوا راه بیاندازید. وجدان شما با شما مخالف است و می خواهد جلوی شما را بگیرد تا مسئله ای که باعث شر می شود و فکر مادرتان را هم ناراحت کرده است را انجام ندهید. شما می خواهید کاری را انجام دهید که کاملا به ضرر شماست و اگر انجامش دهید هم در آن شکست خواهید خورد. لطفا درست فکر کنید! خواب شما 1049 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
Raheleh : خواب دیدم با خونوادم جایی هستیم انگار منزل جدیدشون در شهری کوچیک بود. شب بود. من اومدم دم در خونه، دیدم دو پیره مرد دارن پیر مرد دیگه ای رو تشییع میکنن. یکی از پیره مردا به اون یکی گفت زود باش زودتر دفنش کنیم و خاک روش بریزیم. اما من نگاه کردم و دیدم پیره مردی رو که می‌خوان دفن کنن زنده اس! به جای تابوت یا چیزی که جنازه رو روش حمل میکنن اونو روی گاری گذاشته بودن و حمل میکردن! دیدم رعشه وار تکون میخورد و انگار زجر می‌کشه!! من وحشت کرده بودم که چرا این بیچاره رو به جای درمان می‌خوان زنده زنده دفنش کنن! دویدم داخل خونه و مادر و پدرم و صدا کردم که بیان و نذارن این پیره مرد بیچاره رو زنده به گور کنن! به اتفاق اونها برگشتم و دیدم مرد جوان تری هم دنبال اونها اومده و منتظره که پیره مرد دفن بشه. در خواب حس کردم پسر پیره مرد روی گاریه. پیره مرد رو از گاری پایین گذاشتن انگار که بخوان داخل گودالی دفن کنن اما اونجا قبر یا گودال نبود بیشتر شبیه یه جوب پهن جلوی منزل پدرم بود. ( البته منزل پدرم اصلا شبیه منزل واقعی شون نبود، کلا خونه و محله غریبه بودن و تا به حال ندیدمشون، فقط تو خواب احساس من این بود که منزل جدیدیه که به تازگی رفتن ). پسر پیره مرد منتظر بود پدرش رو دفن کنن، ناگهان قیافه پیره مرد تغییر مرد و شبیه پسرش شد! من جیغ کشیدم که یه ریگی به کفش این پسره هست که میخواد پدرشو زنده دفن کنه، نگاه کنین پیره مرد داره با تغییر چهره اش به شکل پسرش، بهمون یه پیامی میرسونه! پسر پیره مرده جا خورد یه کم عقب رفت انگار داره رسوا میشه... پیره مرده دوباره شکل اولش شد، خواستن روش خاک بریزن دوباره شبیه پسرش شد اینبار هیکلی تر با بازوها و سینه های ستبر تر! من دوباره توجه همه رو جلب کردم که نگاه کنید دوباره تغییر شکل داد! پسر پیره مرده عقب تر رفت و گویی جایی از بدنش زخمی شد چون خون جراحت روی لباسش دیدم... اما پیره مرده انگار از افشاگری من در مورد پسرش شاکی و ناراحت شده باشه، همون‌طور که توی اون گودال جوب مانند دراز کشیده بود یکباره دیدم قیافه اش تغییر کرد شبیه شیطانی با یک چشم وسط پیشونی شد!! ولی جاهایی از صورت و بدنش انگار مجروح بود، اما از من خشمگین بود و یه جورایی تو خواب با تهدید این حس رو بهم منتقل کرد که چرا در مورد پسرش قضاوت کردم! با اون قیافه کریه و ترسناکش میخواست از جاش بلند شه و بهم آسیب برسونه که من فرار کردم و به مادرم که حجاب و چادر مشکی داشت پناه بردم و پشت اون پنهان شدم و مادرم منو از اونجا دور کرد... هر دو در فرار پرواز میکردیم. کمی دورتر پنهان شدیم و صبر کردیم دیدیم دنبالمون نیومد یا شاید هم گممون کرده بود. بعد همون طور که پرواز میکردیم (همچنان شب بود و نسبتاً تاریک) آروم و با احتیاط مسیرها رو برگشتیم که ببینیم هست یا نه، نبود. همینطور که می‌رفتیم به جاهای جدیدی رسیدم. انگار دیگه مامانم همراهم نبود. به محله ها و خونه های جدیدی رسیدم. در اینجا ها انگار هوا روشن تر شده بود یا شاید روز شده بود دیگه. به خونه ای رسیدم و با همون حالت پرواز واردش شدم، دیدم تمام اهل خونه که تعدادشون کم هم نبود یا شاید مهمون داشتن، همگیشون به حالت مسخ شدگی مردن! وحشتزده از اونجا خارج شدم اما راههای خروج غیر متعارفی داشت مثلاً راه خروجیش انگار یه تعمیرگاه یا لاستیک فروشی، همچین جایی بود! یه جورایی سعی کردم صاحب اونجا رو متقاعد کنم که از اهل اون خونه خبر بگیره ( انگار که به لابی من یه ساختمون بگی ) انگار اون نگهبانی چیزی بود... با تلفن که خبر گرفت فهمیدم همشون زنده ان و دارن زندگی معمولی خودشونو میکنن، انگار نه انگار که من دقایقی پیش اونا رو اونطوری دیده بودم!! فهمیدم فقط به چشم من اونطوری اومدن یا فقط در حضور من اونطوری بودن! مطمئن شدم پیش از من شیطان اونجا حضور داشته و مسخ شون کرده بوده!! با عجله از اونجا فاصله گرفتم...
بقیه خوابم رو یادم نمیاد دیگه...
فریبا هراتی
: سلام. همانطور که در تمام صفحات تعبیر خواب در کادر صورتی رنگ به شما اطلاع رسانی شده؛ هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 3277 کاراکتر و معادل 5 حق خواب است ولی شما فقط یک حق خواب داشتید. لطفا 4 خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. نظر به اینکه بعد از گذشت 2 روز هنوز خوابتان را شارژ نکرده اید، از تعبیر خوابتان معذورم. یک حق خواب شما به شما عودت داده می شود. تشکر.
یاسمن : سلام
امروز خواب دیدم ماشین سفیدی دارم و همسر مادر شوهر و خواهر شوهر در ماشین نشستن و من رانندگی می کردم. از ماشین پیاده شدن و من مجبور شدم و ماشین رو جلوتر پارک کردم. اونها ماشین رو پیدا کردن و داخل ماشین نشستن من تعجب کردم که ماشین رو پیدا کردن چون خیلی جلوتر رفته بودم.
در قسمت دیگری خواب دیدم البته از خواب بیدار نشدم. در خانه دوبلکس بزرگی بودم که یک مرتبه موزیکی نواخته شد و خانوم در طبقه بالا بود و به رنگ دود سیاهی شد احساس کردم شیطان شده و پسر کوچکش رو به آتش انداخت که آتش در طبقه پایین بود. بعد از اینکه موزیک تموم شد اون خانوم به حالت اولیه خودش برگشت.
فریبا هراتی
: سلام. شما قدرت کنترل زندگی تان را دارید، شخصیتی با کرامت و آرام و صلح طلب دارید و حرف شما برای همسرتان اهمیت زیادی دارد. او از شما پیروی می کند و برای او مهم تر از همه هستید. درک شما نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت . اگر موزیک شاد و تند بوده، عصبانیت به ذهن شما خطور می کند و شیطان شما را تحریک می کند که دعوا به راه بیاندارید و شر به چا کنید. اما بعدا که عصبانیت شما می خوابد، کنترل رفتارتان دوباره مانند قبل برایتان راحت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.