کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب صندلی

دیدن صندلی در خواب بسته به محکم و یا لزران بودن آن می‌تواند تعابیر متفاوتی داشته باشد. البته این نکته را در نظر بگیرید که صندلی بایستی از اجزای اصلی و یا محوریت خواب قرار گرفته باشد تا بتوان از تعابیر آن استفاده کرد.

اگر زنی در خواب صندلی ببیند و صندلی داشته باشد و ببیند که روی یک صندلی محکم و شیک و قشنگ نشسته از شوهر و زندگی خانوادگی خویش راضی است و با همسرش روابط بسیار خوبی دارد که جای نگرانی نیست.

اگر مردی ببیند روی چنین صندلی نشسته از شغل و کار و حرفه خویش خشنود است و خودش فکر می‌کند حرفه‌اش مطمئن و آینده‌اش تأمین می‌باشد خواب او نیز این امید را می‌دهد.

لوک اویتنهاو می‌گوید:
صندلی: مقام والا.
صندلی زیبا: وفور نعمت.
صندلی چرخدار: پیری زود رس.

آنلی بیتون می‌گوید: دیدن صندلی در خواب، نشانه آن است که در انجام وظیفه خود با شکست روبرو خواهید شد و سودآورترین موقعیت‌ها را از دست خواهید داد.

هانس كورت می‌گوید: مشاهده‏ صندلى در خواب، بیانگر شكست و خسارت است. اگر خواب ببینید كه مشغول ساختن صندلى هستید، به این معنا است كه به خاطر موضوعى پریشان و غمگین می‌شوید. مشاهده‏ صندلى گهواره‌‏اى در خواب، بیانگر رفاه و آسایش در زندگى است.

تعبیر خواب صندلی بزرگ
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینید که روی صندلی بسیار بزرگی نشسته‌اید که از هیکل و قد و قواره شما بزرگ‌تر است به نا حق چیزی را تصاحب می‌کنید که به شما تعلق ندارد یا به مقامی می‌رسید که صلاحیت تصدی آن را فاقد هستید یا دست به کاری بزرگ می‌زنید که توانائی انجام آن را ندارید.

تعبیر خواب صندلی کوچک و لرزان
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر دیدید صندلی زیر پایتان کوچک یا شکسته و لرزان است موقعیت شغلی خوبی ندارید و از آینده خود بیمناک می‌شوید و در شغل و حرفه خویش دچار تزلزل می‌گردید.

تعبیر خواب خریدن صندلی
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر همسرتان را دیدید که صندلی‌ها را پاک می‌کند یا صندلی‌هایی خریده و به خانه آورده برای شما خدمتی دل نشین انجام می‌دهد.

تعبیر خواب شکستن صندلی و صندلی شکسته
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب دیدید که صندلی را زدید و شکستید زیان بزرگی متحمل می‌شوید

لوک اویتنهاو می‌گوید: صندلی شکسته: یک آشفتگی آرامش خانواده را برهم خواهد زد.

هانس کورت: اگر در خواب صندلى گهواره‌ایی شكسته‌اى ببینید، نشانه آن است كه دچار غم و اندوه می‌شوید.

تعبیر خواب نشستن روی صندلی
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر دیدید در اتاقی فقط شما روی صندلی نشسته‌اید در آینده دچار کبر و غرور و خود خواهی می‌شوید و اگر دیدید همه نشسته‌اند و شما ایستاده‌اید تحقیر می‌شوید و مورد اهانت قرار می‌گیرد.

آنلی بیتون می‌گوید: اگر خواب ببینید دوستی بی حرکت بر صندلی نشسته است، دلالت بر آن دارد آن دوست به بیماریی مبتلا خواهد شد و خواهد شد و خواهد مرد.

برایت می‌گوید: اگر خواب ببینید كه بر روى صندلى نشسته‌اید، نشانه آن است كه مسئولیت سنگینى بر دوش شما می‌گذارند. دیدن یك صندلى راحتى در خواب، بیانگر موفقیت و پیروزى است.

تعبیر خواب مرتبط :
تعبیر خواب میز

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

104 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ad

Ad : با عرض سلام و خسته نباشید. خواب دیدم، صبح جمعه از خواب بیدار شدم، قرار بود که همون روز ساعت هفت صبح برای یک کار علمی حتما جایی برم، ولی خواب مونده بودم. مرتب میگفتم قرار بوده که ساعت هفت حتما اونجا (جایی که قرار بود برم) باشم، ولی الان ساعت ده هست (توی خواب ساعت ده صبح بود). بعد دیدم داخل آشپزخونمون بودم. یک آقایی که در بیداری میشناسمشون و چند سال پیش ازم خواستگاری کرده بودند و من جواب رد داده بودم و الان ایشون دیگه ازدواج کرده‌اند، با یک پسر نوجوان که توی خواب پسر ایشون بود، توی آشپزخونه کنار میز بودند. توی خواب اینجور بود که ایشون همسری ندارند و خواستگار من هستند. بعد دیدم رفتم توی حیاط خونمون، دیدم یک صندلی که خیلی بزرگ هم نبود و رنگش سفید بود، البته کاملا سفید نبود، یک نفر پشت در اتاق من گذاشته بود. داشتم میومدم که وارد ساختمان بشم دیدم یک بوته بزرگ سبزی روی زمین افتاده بود، نگاهش که کردم دیدم اسفناج بود که از ریشه در آمده بود و یه کم برگهاش پژمرده شده بود (فقط همین یک بوته افتاده بود و جای دیگه‌ای هم اسفناج نبود). در یک قسمت از خوابم، دقیق یادم نیست کجای خوابم بود، یک آقای غریبی هم بودند که برای انجام یه کار خدماتی اومده بودند خونه ما. من دستکش (پارچه‌ای نبود، شبیه به دستکش‌های جراحی بود) دستم بود و میخواستم چیزی رو به این آقا بدم که ایشون موقع گرفتنش دستم رو فشردند و خندیدند. با تشکر

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۶:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید نسبت به موضوعی آگاهی و دانشتان را بالاتر ببرید ولی مسائلی در جریان است که از آن بی خبر هستید. شما به دستاوردهای بزرگی خواهید رسید و گشایش کار می یابید. نیرو و انرژی تازه ای خواهید گرفت هر چند که انتظار داشتید که زودتر از این حرفها به آرامش و موفقیت برسید. شما جایگاه خودتان را در زندگی پیدا خواهید کرد. شما می خواهید همه ی کارها را به خوبی مدیریت کنید و مشکلاتتان را از بین ببرید. قرارداد جدید یا گشایش کار حدید یا رابطه ی جدیدی به زندگی تان راه می یابد که به نفع شماست و آن را خواهید پذیرفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۵۰:۵۹
سایه

سایه : سلام خواب دیدم با دوستم که همکارم هم است و یک خانمه سوار ماشین شدیم دو تا آقا هم جلو نشسته بودن بعدش دیدم ماشین وسط خیابون نگه داشت دو تا آقا پیاده شدن من می خواستم ماشین را بردارم برم دنبال دخترم چون دخترم را جا گذاشته بودیم دخترم انگاری بهم پیام داده بود که نیازی نیست بریم دنبالش ، انگاری خودش برگشته بود ، ماشین وسط خیابون مونده بود یهو دیدم ماشین تبدیل به صندلی شد و من می دونستم که نمی تونم با صندلی برونم ، دوستم یک دمپایی پاش بود که یک پسره جوان آن یکی لنگه اش را آورد رنگ سرخابی روشن بود دمپایی

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس خواهید کرد که در پیشرفتتان به سوی اهداف کاری تان، خللی پیش خواهد آمدو کارهای اداری شما با موفقیت پیش نخواهند رفت. شما البته جایگاه خودتان را حفظ می کنید ولی با رکود و کندی در کارتان مواجه خواهید شد. اینکار خللی در پیشرفت دخترتان ایجاد نخواهد کرد ولی همکارتان احساس می کند که جاپای خیلی قرصی در موقعیتی که در آن قرار گرفته ندارد. اما او هم گشایش کار می یابد و به خاطر اخلاق خوشی که دارد جایگاهش را حفظ خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۹:۳۹
azimeh

azimeh : سلام خانم هراتی بزرگوار روزتون بخیر . طاعاتتون قبول باشه .

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۰:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور برای شما. تعبیر خواب شما این است که خانواده ی همسرتان می دانند که به خاطر ظلمی که به شما کرده اند، با مشکلاتی مواجه هستند و تا شما حلالشان نکنید، کارشان گیر است. تماس با دانشگاه به این اشاره دارد که شما باید درکتان را بالا ببرید و به منبع آگاهی متصل شوید تا بدانید که دلیل نگرانی و ناراحتی برادر شوهرتان یا خواهر شوهر دومتان چیست. شانزده نمادی از بیگناهی، بی ریایی، آسیب پذیری و عطوفت است. همچنین بیانگر پاکی معنوی و خراب کردن خود قدیمی و تولد جدید است. خواهر شوهر دوم شما احتمالا متوجه اشتباهش شده است و می داندکه تا شما او را حلال نکنید دعاهایش مستجاب نخواهد شد و نخواهد توانست به شادی و موفقیت برسد. همینطور برادر شوهر شما می خواسته که به شما درسی بدهد تا احساس تنهایی کنید و نیاز به حمایت داشته باشید و فکر کنید که دیگران شما را تنها گذاشته و ترک کرده اند و ایزوله شده اید. او به خاطر اینکارش الان محکوم است و به او گفته اند باید به شاگردش 19 می داده؛ به این تعبیر است که خداوند می خواهد که او بداند که باید درست رفتار می کرده و سرحرف خودش می مانده ولی نه اینکه شما را وادار کنند که احساس تنهایی کنید. 19 بیانگر استقلال و غلبه بر کشمکش های شخصی است. شما خواهید فهمید که مجبورید پای حرف و عمل خودتان بایستید. این عدد بیانگر یک دندگی و تردید شما در پذیرش کمک از جانب دیگران است. اگر برادر شوهرتان لجبازی و یکدندگی می کرد تا نظرش را ثابت کند ولی دوستانه رفتار می کرد بهتر از این بود که شما را وادار کند که احساس کنید که دیگران شما را طرد کرده اند. حالا هیچ شفاعتی هم در حق او قبول نیست و با هیچ برگه ای نمی تواند به خواسته هایش برسد جز با رضایت شما. شما فکر می کنید که او هم بد نیست که درس عبرتی بگیرد. دوست عزیز، خداوند جای حق نشسته و هرگز نمی گذارد که کسی به شما اجحاف کند منوط به اینکه بی گناه باشید و خودتان در صدد انتقام گیری برنیایید. به خدای بزرگ بگویید که خدایا من از ایشان گذشتم، تو هم از خطاهای من بگذر. در اینصورت عشق الهی به شما بیشتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷:۰۷
azimeh

azimeh : سلام روزتون بخیر .باتشکر

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۳:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما از حد مجاز طولانی تر است لطفا 2 حق خواب دیگر شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. صورت خوابتان را هم مجددا ارسال کنید چون نوشتید متن مخفی باشد، من مجبور هستم الان هم متن خوابتان را پاک کنم.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۵:۲۴
Fatemeh

Fatemeh : سلام و خسته نباشید. عزیزم خواب دیدم که میخواستم صندلی بخرم. و دو صندلی به بالای دیوار آویخته شده بود. هر دو صندلی خوب بود ولی صندلی چرمی مشکی مناسب من بود که میخواستم بخرم. ولی فروشنده قیمت صندلی چرمی مشکی که مناسب من بود رو میگفت پونصد هزار تومان و اون یکی صندلی که به رنگ آبی بود رو میگفت هشتصد هزار تومان و اصرار داشت اون صندلی مناسب من هست و گفت که صندلی رو به من پونصد هزار تومان میده و من دیگه از خواب بیدار شدم. سپاسگزارم

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۴۶:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید جایگاه امنی در زندگی تان داشته باشید و به مقام بالا برسید. دو انتخاب دارید که یکی جایگاهی مرفه و با دوام است و مسیر زندگی تان را عوض می کند و دومی جایگاهی است که در آن آرامش بیشتر می یابید و عشق و فداکاری و از خودگذشتگی نسبت به شما ابراز می شود و به موفقیت های بسیار در زندگی تان خواهید رسید و راست می گوید آبی مناسب شماست. این انتخاب شما هم مسیر زندگی شما را البته عوض خواهد کرد. در صورت اول غرور و فخر و بد بینی و در صورت دوم فداکاری و مهربانی و خوش بینی خصلت هایی هستند که باید به آنها توجه کنید. خواب شما هم می تواند به کار اشاره کند و هم به خواستگار. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۸:۱۹
Mehri mokhtari

Mehri mokhtari : سلام خسته نباشید .خواب دیدم که توی اتاقم یه صندلی نو و تر و تمیز پیدا کردم که عینا شبیه صندلی خودم بود اما رنگش با صندلی خودم فرق داشت. اخر هم متوجه نشدم اونو کی خریده و مال کی هست و با این حال روش نشستم و ازش استفاده کردم. ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۸:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما جایگاهی تازه ای در زندگی تان پیدا می کنید که می توانید به او تکیه کنید. احتمالا با کسی آشنا می شوید که از نظر روحی مثل خود شماست ولی خوب خصلت هایی از او با شما متمایز است. چنانچه مجرد هستید ازدواج می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۹:۴۶
مینو

مینو : با سلام و احترام.خواب دیدم به محل کار قبلی ام رفتم و کمی اشفته و شلوغه و یک همکار قبلی ام علیه من جبهه گرفته و منو متهم به کار انجام نداده کرده من از خودم دفاع میکنم.با هم خوب میشیم و مسیر برگشت به خانه را طی میکنیم.متوجه میشم صندلی اداری خودم رو کول کردم دارم میبرم خونه که تشک چرم سرمه ای داره و با کوله پشتی ام انگار همرنگ سورمه ای هستن،از سمت چپ روی دوشم بود و دست راستم یک کاهوی درشت بزرگ چنگ زده بودم حس میکنم یه میز هم داشتم،از رودخانه کوچکی هم رد میشم راحت.بخودم میگم این صندلی رو بذارم زمین و هل بدم چرخ داره،اما نرجیح دادم همونطور کول کنم.جلوتر قرار بود تاکسی بگیرم برم خونه دوستم خیلی مهربون بود با من ومسیر هم مثل بهشت پر از گل و زیبایی.ممنون

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۷:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. همکاران قبلی شما غیبتتان را کرده اند و هرچند که در گذشته زیاد احساس خوبی نسبت به شما نداشتند ولی الان از شما تعریف مثبت می کنند. شما شخصیتی مسئولیت پذیر و بدون منیت و سخت کوش دارید و می خواهید که همیشه جایگاه خودتان را در زندگی حفظ کنید و نسبت به شما درست قضاوت کنند. حالا گاهی احساسات کوچکی هم در زندگی تان جریان پیدا می کند که خیلی هم جای نگرانی ندارد. شما نسبت به مسئولیت هایتان با تمام وجود و احساستان کار می کنید و سلامتی و ثروتتان را هم محکم چنگ می زنید و حقتان را می خواهید. زندگی شما سرشار از مهربانی و آرامش خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۲:۲۴
طاهره

طاهره : سلام .حسابم شارژ شد لطفا کسر کنید .

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۵:۵۰
طاهره

طاهره : ببخشید جاری ام تنها روی صندلی نشسته بود بقیه ایستاده یا روی زمین یا در حال امدن بودند.سپاس

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۱۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فامیل شوهرتان همه سعی می کنند که رازی را از شما مخفی نگه دارند و راجع به آن صحبت نکنند. آنها منتظرند که شرایط منفی عوض شود. جاری شما جایگاه امن خودش را دارد و او هم رازدار ولی مغرور به تماشا نشسته است و از شرایط شما با خبر است ولی حرفی نمی زند. شما از اینکه با آنها انعطاف پذیری بی پایه و اساس نشان دهید پرهیز می کنید ولی با سیاست و مهربان با آنها برخورد خواهید کرد. شما گشایش کار خواهید یافت. شما کسی را ندارید که بتوانید با او به راحتی صحبت کرده و احساستان را ابراز کنید. ولی وقتی عقلانیتتان را به کار می برید می دانید که برای همسرتان شما مهمتر از پول او هستید. همسر شما می خواهد که به شما مسلط باشد و زندگی تان را کنترل کند. او می داند که بچه بازی دراورده و غیر عقلانی رفتار کرده و شما را عاقلتر از خودش می داند و می خواهد کنترل کارها و زندگی اش را دست شما بسپارد. خیال مادرتان راحت می شود. شما اعتبار گم شده تان را پیدا می کنید و دشمنتان پیش شما مثل دیوانه ها غیر عقلانی برخورد خواهد کرد. شما یاد گرفته اید که به آرزوها و موفقیت های دنیایی تان دل نبندید و فقط توکلتان به خدای بزرگ باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۴:۱۴
طاهره

طاهره : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم داخل حیاط بزرگی مثل حیاط مسجد سهله هستم اما انجا نبود شبیه بود، فامیل شوهرم همه ساکت باچادر مشکی میامدندمادر شوهرم وعمه شوهرم وجاری ام رادیدم و بعد ایستادند ومن ومادرم تماشایشان میکردیم همه منتظر چیزی بودند (شاید جنازه).صحنه بعد داخل مکانی مثل مسجد وحسینیه بودم فامیل شوهرم میخواستند وارد شوند جاری ام باچادر مشکی وساکت ومغرور امد دم درب روی یک صندلی نشست.من رفتم صندلی بیارم برای بقیه ،چهار تا صندلی بهم چسبیده پیداکردم که پلاستیکی بود وقتی اوردم دم درب دیدم یک پایه ندارد دوباره برگشتم یک گوشه گذاشتم ویک تخته پهن چوبی را کشیدم اوردم رویش یک پتو و پارچه سفیدداشت دم درب گذاشتم رویش نشستند نفهمیدم چه کسانی نشستند. بعد خودم راداخل اتاقی دیدم که دراز کشیده بودم ومشاورم با مقداری فاصله بازنش دراز کشیده بودهمسرش خواب بود اما او مرا مهربانانه نگاه میکرد من خجالت میکشیدم باخودم میگفتم نامحرمه بعد شوهرم وارد اتاق شد وبین ماخوابید وبعد روی من درازکشید وگفت این مدیر مهد کودک اذیت میکند ناسازگاره برو لیسانست رابگیر تا جواز مدیریت مهدبه نامت شود باخودم تعجب کردم بعد مادرم را دیدم که کنارمان دراز کشیده.بعد خودم رادر خیابان دیدم که یک پسر زیبا رادیدم ازکنارش رد شدم وبه یک مرد رسیدم که چند عابر بانک را روی زمین انداخت انگار دزد بودگفت اینها خالیه بعد من انها رابرداشتم وبردم دم یک مغازه که خانم فروشنده بود او گفت مال من است وتشکر کرد دوباره مرد دزد امد وماراتماشا میکردمثل شیرین عقلها بود بعدخانمی داخل مغازه شد ومیخواست شمع تولد بخرد از اینهایی که یک عدد بصورت طلاییه،من گفتم اینها زود اتش میگیردمواظب باشید او شمع را روشن کرد وقتی مدل سوختنش را دید من خاموشش کردم و یکم شعله کرد و خانمه خاموشش کرد عددش را ندیدم او از من تشکر کرد.اگر احتیاج به کسر 2یا3خواب است بفرمایید تا حسابم را شارژ کنم.تشکر

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۱۰:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا 2 خواب دیگر شارژ بفرمایید. تشکر.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۴:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.