کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عروس

اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

852 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

roksana

roksana : سلام خانم هراتی.خواب دیدم توروستا توشهرستان خونه مادر بزرگمم عروسیمه حامله هم هستم ولی میدونم که ازدواج کردم زندگی کردم امابرام عروسی نگرفتن وحالامیخوان بگیرن،همه اومدن بعضی ها هم هستن فامیلن یا فامیل شوهر ولی من‌نمیشناسمشون داریم کمک میکنیم کارانجام میدیم خواهرام اومدن پذیرایی میکنم چایی میبرم براشون امامن تو دلم میگم چه عجب بلاخره خواهرم اومد تهران دیدنه من درحالی که اونجاروستاست. میرم دنبال دوتا خواهرزاده هام ببینمشون مییبنم یکی شون ماشاالله بزرگ شده کمی،ولی جفتشون مشکی وتمیز لباس پوشیدن.بیرون رونگاه کردم باخواهرزاده هام‌ یه جایی که سقفش کوتاهه انگاریه پسره داره اشاره میکنه منم محل ندادم. بعدش به خواهرم میگم‌چرا مشکی پوشیدن بچه ها.میگه توراه نمیدونم مراسم یه اقایی بوداونجا رفتیم.بعدش دوتادر ورودی هست تو خونه یکیشون جلوش لهاف تشکای مادربزرگمه که به شدت بومیده ومن حالت تهوع میگیرم کمی جابه جا میکنم تاراه ورودی باز شه.بعدش میرم دنبال پسرم ببینم کجاهس میبینم پیش جاریم گذاشتنش.تودلم میگم ببین پیش کی گذاشتن بچمو(چون بهش اعتمادندارم).دختریکی ازفامیلای شوهرموهم میگیرم میبوسم وبغلش میکنم مادرش میبینه.لباس مانتووروسری وشلوار مجلسی رنگی تمیزمیپوشم.دامادمیاد ولی شوهرم نبود یه ادم دیگه بود میادباکت شلوار بره حموم بعدانگاریه لباس رنگی دیگه پوشیده ولی بامن ست نیس رنگ لباسش.منم تودلم به شوخی میگم ببین عروسیمه منم حامله ام‌.ولی نه ترانه شادی نه لباس عروس هیچی ندیدم توخوابم.خانم هراتی در واقعیت هم عروسی گرفتن برام والان یه پسردارم‌.ممنون میشم تعبیرشو بگید.

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۴:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که برای حل مشکلاتتان خردمندانه رفتار کنید ولی به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت است. شما هدفی دارید که هنوز آماده ی صحبت کردن در رابطه با آن یا اقدام کردن در مورد آن نیستید و حرفتان را به کسی نمی گویید. از نظر مالی احتمالا شرایط زندگی شما رکود داشته و فکرتان را ناراحت کرده است. شما انتظار دارید که خواهرتان به شما راهنمایی و حمایت بیشتری نشان دهد. خودتان زیاد امیدوار نیستید که کارها به نفعتان به پیش برود و توقعات زیادی از زندگی تان ندارید. باورتان هم نمی شود که مادر بزرگتان بتواند به شما کمک مالی کند و یا از شما حمایتی به عمل بیاورد چون شاید شرایط خود او هم خیلی مناسب نیست. امیدوارید که این جنبه های بد زندگی تان را دور بریزید. شما به ثروت و رفاه یکی از فامیلهای شوهرتان فکر می کنید و دوست دارید مثل او باشید. شما سعی می کنید که رفتاری درست و با پرستیژ و شاد از خودتان نشان دهید. اگر چه شما از بیرون سعی می کنید که با نشاط به نظر برسید اما از درون همانی هستید که بودید و نسبت به بعضی مسائل گارد گرفته اید و می خواهید از خودتان دفاع کنید. دیگران فکر می کنند که شما خیلی خوشبخت و راحت زندگی می کنید ولی مشکلات مالی شما حل نشده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۳:۲۹
 محمدرضا

محمدرضا : سلام ، امروز نزدیک ساعت ۱۰ صبح خواب دیدم ، با عده ای سوار ماشین بودم یادم رفته کیا بودن، از کنار ی منطقه سبز رد میشدیم دو نفر دوچرخه سوار رو دیدیم وایسادیم یکی از دوچرخه سوارا پسر عموم بود بعد از پیاده شدن و احوالپرسی با هم رفتیم تو اون منطقه سبز ، یه عده دختر جوان در حال بازی و ورزش بودن از کنارشون رد شدیم و رفتیم کنار برادرا و پدرهاشون نشستیم ، من خجالت کشیدم جلو خونوادشون نگاه دخترا بکنم، بعد بلند شدم رفتم ساختمان جلویی انگار تازه فهمیدم عروسیه منو معشوقه ی سابقمه، اون لباس ساده عروس پوشیده بود منو که دید انتظار داشت برم پیشش روشو برگردوند تا من برم پیشش، منم وقتی این رفتارشو دیدم از کنارش رد شدم و بسمتش نرفتم ، یه چادر سفید دادم به خواهرم گفتم اینو برا اون زن فقیر گرفتم بهش بده ولی مادرم میخواست چادر رو ببره برا خودش که من نزاشتم بعد دختر کوچولوم اومد پیشم من ناراحت بودم که چرا بدون مقدمه دارم با معشوقه سابقم عروسی میکنم احتمال میدادم با برادرش دعوام بشه، هی دعا میکردم و احساس پشیمانی داشتم از این وصلت

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۸:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که در زندگی تان به موفقیت برسید و تعادلتان را در کار و تفریح و زندگی حفظ کنید. شما برای رسیدن به ثروت تلاش می کنید و می خواهید خردمندانه رفتار کنید. ایده های بالایی در ذهن شما هست و نسبت به معشوق سابقتان احساس سردی و بی تفاوتی دارید. او از شما خوشش نمی آید و شما هم از او بدتان می آید. می خواهید با کسی ازدواج کنید که آن شخص به شما افتخار کند و زندگی او را متحول کنید. سعی می کنید که احساساتی نباشید و منطقی رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۶:۱۵
زهره

زهره : سلام.من دختر مجرد ۳۳ساله هستم.من ساعت بین ۴تا۴/5همین شب ۱۵جمادی ثانی خواب دیدم ک عروسیم بود ولی گفتم نمیخاد جشن بگیریم فقط همین چند نفر خانواده درجه یک باشن من لباس عروس پوشیده بودم و گفتم به دوستم خودمون ارایش میکنیم در حین ارایش لبم رژلب درست نمیگرف هر چ میکردم لبام خیلی رژلبش کمرنگ میشد و درست فرم نمیگرفت حتی دورش خط لب کشیدم قشنگ فرم بگیره بازم نشد یهو میدیدم زیر چشمم سورمه ریخته و سیاه شده پاکش میکردم باز رو بینیم میدیدم اثار سیاهی سورمه و چنبار در خوابم سیاه میشد و پاک میکردم هنوز دغدغه لبم داشتم گفتم دوباره پنکک بزنم خیلی وقته از اولین بار ک زدم پنکک زدم اونم خوب ننشست رو صورتم گفتن بمونه ی کم خوب میشه دوباره پنکک روش زدم انگار بهتر شد ارایش غلیظ نداشتم داماد میدونستم کیه برادر یکی از دوستان البته نه چندان صمیمی ولی در واقعیت نمیدونم این برادرش مجرد هس یا متاهل اما من اصلا داماد در خواب ندیدم بعد دوستم اومد گفت تو دعوتم نکردی چرا گفتم هیچ کس جز همین چند نفر نزدیک دعوت نشده دوباره فکر لبام بودم یهو گفتم یادم اومد من باید رو لبام اول پنکک یا کرم پودر بزنم که خوش فرم بشه و رژلب به خودش بگیره تو تدارک همین بودم البته انگار دیر هم شده بود و گفتم خانواده دوماد منظرن من برم یهو دیدم پسر داداشم اومده میگه عمه بابام میگه بیا یهو یادم افتاد من به خانواده خودم چیزی نگفتم و اونا دعوت نشدن لباس عروسم بیرون اوردم و خاستم برم خونه. به دوستم گفتم اشکال نداره شاید ی جشن عروسی درست بعد بگیرم اماده شدم ک برم بیدار شدم.البته مکانها تو خوابم خیلی جای مشخص و اشنایی برام نبود و بنظرم ی جا خونه قدیمی اقوامم بودم.

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۵۱:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نسبت به انجام کاری احساس تعهد می کنید و سعی می کنید که آن کار را بی دردسر انجام دهید. شخصیتی رازدار و صادق دارید. حرفتان را جایی نمی زنید و نمی توانید دروغ بگویید و خیلی با سیاست رفتار کنید. مسئله ای هست که باید به آن توجه بیشتری کنید و بینشتان را قویتر کنید. نباید بگذارید که بی توجهی شما باعث شود که در قضاوتتان اشتباه به وجود بیاید. شما روحی زیبا دارید و ملایم و آرام و مهربان هستید. شاید تمایلاتی بین برادر دوستتان و شما وجود داشته باشد، شاید هم او یا شما، بدون اینکه از احساس هم مطلع باشید، ناخودآگاه همدیگر را تحسین می کنید. شما دوست ندارید که بدون رضایت خانواده تان و یا بدون مشورت با آنان به انجام کاری متعهد بشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۴۸:۱۸
Elmah

Elmah : سلام من خواب دیدم با خواهرم داخل ماشین بودیم داشتیم فیلم عقد من را می‌دیدیم خودمو زیبا تو خونه قدیمی پدر و مادرم دیدم .در صورتی ک من تو خونه جدید مادرم در واقعیت ازدواج کرده بودم.نصفه فیلم انگار تو خونه قدیم نصفیش تو خونه جدید بود همه فامیل هم بودند بعد آقایی اومد نزدیکمون ک من ترسیدم گفتم صدای ضبطمون زیاد بود
الان دعوا می‌کنه ولیی مرده ک نزدیک شد فقط گفت صدارو کم کنید منم چون دوست نداشتم اونجا باشم ب خواهرم گفتم بیا بریم خونه ما ؛اونم با خوشحالی گفت باشه بعد پیاده شدیم رفتیم دنباله شوهرم دیدیم یه فیل پشته ماشینه شوهرم گیر کرده بود بعد دیدم شوهرم بغلش کرد گذاشت جای دیگه ؛من با تعجب گفتم سنگین بود انگار کمره خوشم یکم درد گرفتبعد فیلرو که گذاشت زمین ؛فیله دوید سمته مادرم ب شکمش ی ضربه زد من شوهرم صدا کردم ک مادرم و بگیره اونم دوید سمت مادرم

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۳:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خواهرتان راجع به اینکه چطور باید زندگی تان را کنترل کنید صحبت می کنید. شما هم به شرایط و سنت ها و فرهنگ خانوادگی پدر و مادرتان پایبند هستید و هم سعی می کنید که مدرن و امروزی تر زندگی کنید و خودتان را با شرایط وفق می دهید. به نفع شماست که سعی کنید در زندگی تان آرامش را حفظ کنید و از خوشی ها یا ناراحتی هایتان برای مردم جار نزنید تا هم حفظ حرمت شما بشود و هم چشمتان نزنند. شوهر شما خاطرات قدیمی سنگینی را در ذهنش حفظ کرده و این خاطرات همه جا با او هستند. او سعی می کند که صبور باشد و دیگران را بیشتر درک کند. همسر شما درونگراست. ولی گاهی او هم از دستش در می رود و اعتراض می کند و حفظ حرمت و یا ظاهر سازی را کنار می گذارد. او با مادر شما مشکلی دارد که اگر ملاحظه ی او را نکنید و به او زیاد فشار بیاورید، او از کوره در خواهد رفت و با مادرتان مستقیما و با صراحت حرفی می زند که احساسات مادرتان جریحه دار می شود و دلش می شکند. شما سعی می کنید که پادرمیانی کنید تا همسرتان آرام باقی بماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۳:۳۵
Erfan

Erfan : با عرض سلام، بنده دیشب خواب دیدم لباس دامادی پوشیده ام و چندین رفیق و آشنا به من تبریک میگن، ولی هیچ چیزی از رقص و غیره یادم نیست، اولش خوشحال بودم ولی بعد از چند دقیقه ک مهمونا رفتن، چراغ های خونه رو خاموش کردن و من به مادرم میگفتم چرا به این زودی گذاشتین ازدواج کنم؟و مادرم هم با من هیچ صحبتی نمیکرد و قهر بود.. در طول خواب هم هیچ عروسی ندیدم ولی میدونستم ک عروسی خودمه، خونه هم کاملا بعد رفتن مهمونا تاریک شده بود... ضمنادر حال حاضر مدتی هست ک مادرم با من قهره و جروبحث هایی با هم داشتیم و یکم ذهنمو درگیر کرده... معمولا هم خوابهای آشفته و عجیبی دارم و دیروقت میخوابم.. ولی این خواب خیلی نگرانم کرده ممنون میشم اگر جواب بدین

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۵:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به موقعیت یا رابطه ای تعهد دارید و در عین حال که ادعای قدرت می کنید و می خواهید که حرف خودتان به پیش برود، ولی احساساتی هم هستید و نمی توانید نسبت به رفتار دیگران بی تفاوت باشید. کسی از نظر شما حمایت نمی کند و شاید بیشتر دوستان و آشنایان شما، فکر می کنند که اگر شما نیاز به کمک دارید، باید غرورتان را کنار بگذاریدو درخواست کمک کنید. اما شما از کسی امیدی ندارید که بخواهد به شما کمک کند و خودتان را در شرایط موجود، مستاصل و ناامید حساب می کنید. از جهتی مادرتان هم با شما قهر است و این بیشتر باعث اندوه شما می شود. این خواب تعبیر دیگری ندارد و جای نگرانی هم نیست. انشالله شما هم به مرور زمان قادر خواهید بود که به مادرتان ثابت کنید که در مورد موقعیت یا رابطه ای که به آن متعهد هسید، اشتباه نمی کردید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۳:۳۷
غزاله

غزاله : سلام وقتتون بخیر. خواهرم خواب دیده مراسم عروسی یا نامزدی خودش بوده ولی لباس سیاه پوشیده بوده و داخل کمد مادر مرحومم دنبال گل سر مشکی میگشته. خواهرم در واقعیت مجرده و ۲۰ سالشه.
با تشکر.

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۲:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زمان خوابتان در تعبیر موثر است که ذکر نکرده اید. تاریخ روز و ساعت خوابتان. اما به صورت کلی این خواب گویای این است که خواهرتان نسبت به مسئله ای یا نسبت به کسی احساس تعهد می کند ولی باور ندارد که بتواند در این رابطه به موفقیت برسد، یا نمی خواهد که در این رابطه با کسی صحبت کند. او می خواهد به خاطرات قدیمی و صحبت های مادرتان فکر کند تا بلکه بتواند افکارش را مرتب کند و راه حلی برای مشکلش پیدا کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۲:۳۸
غزاله

غزاله : خانم هراتی عزیز خواهرم این خواب رو صبح روز شنبه ۲۱ دی معادل ۲۶ جماوی الاول دیده بوده‌. با تشکر.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : مشکلات خواهرتان تمام می شود و فکرش راحت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۲:۰۸
ایمان تیموری

ایمان تیموری : سلام خسته نباشید
خواهرم خواب دیده که منو که در حال حاضر نامزد کردم رو تو لباس دامادی با خانومم در عروسی خودم دیده و مادر که فوت شده داشته غذا درست می‌کرده و همه مهمونا ناراحت بودن و جشن و پایکوبی نداشتن ،
ممنون میشم تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۲:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما و نامزدتان نسبت به هم به شدت متعهد خواهید بود. روح مادرتان شاد. دعای خیر او پشت سر شماست و از شما حمایت می کند. همه به خاطر شما خوشحال خواهند بود و انشالله خوشبخت و عاقبت بخیر خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۹:۳۴
 نسرین مرادی

نسرین مرادی : خواب قبلش این بود ک برادر بزرگترم داشت کباب گوسفند درست میکرد ب من و خواهرم کباب میداد بخوریم سیخهای کباب خیلی بزرگ بودن بعضی کبابش ک میخوریدم یکم خام بودن دامادمون قربانی کرده بود بخاطر اینک خانم و بچه هاش کرونا گرفته بودن در اصل هم خواهر م و بچه هاش کرونا گرفتن ولی خدا رو شکر خوب شدن بعد ب من زنگ زدن ک داریم میریم پیک نیک ممنون اینو قبل اون خواب دیدم ممنون

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۲:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۸:۵۸
 نسرین مرادی

نسرین مرادی : سلام خدا قوت دیشب خواب دیدم در مجلسی هستم ک فامیلها بودن و من داشتم لباس عروس در وسط جمع میپوشیدم در مجلس همه لباس شیک پوشیده بودن مجلس ساده و بدون ساز بود من آرایشی نداشتم بعد خودم رو دیدم ک داخل جمع نشستم و روی لباس سفید عروسی لباس ابی مجلسی پوشیده بودم ک در اصل این لباس رو دارم بعد یکی از اقوام چیزی رو نگاه میکرد ک یادم نیست من بهش گفتم بیا اینجا روشنتره بهتر میبینی این رو بگم ک قبل و بعد این خواب خوابهای دیگه ای هم دیدم ولی این خوابم واضحتر و روشنتر بود من خیلی خواب میبینم همه میتونن تعبیر داشته باشن با تشکر ( من جداشدم)

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما وقتی در جمع فامیل قرار می گیرید، و شخصیت و شرایط خودتان را با دیگران که همه رفتاری با پرستیژ و موفق از خودشان بروز می دهند، مقایسه می کنید؛ از اینکه با شما بدرفتاری شده و قدرتان را ندانسته اند، احساس ناراحتی دارید ولی این ناراحتی را از دیگران مخفی می کنید و ظاهری سرشار از آرامش، خونسردی و بسیار خردمندانه از خودتان بروز می دهید. شما شاید با کسی از اقوامتان درددل کنید و از روحیاتتان و احساسی که در واقع دارید، صحبت کنید ولی در جمع، اینکار را نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۴:۱۵
Shabnam

Shabnam : با سلام و تشکر از زحمات سرکارعالی، لطفا نمایش نشود.

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۱:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نمی خواهید دیگران شما را وادار به انجام کاری کنند که تمایلی به انجامش ندارید، یا در معرض عمل انجام شده ای قرار بگیرید که برایتان ناراحتی و سختی به همراه بیاورد. می خواهید که زندگی تان طبق برنامه ریزی خودتان به پیش برود و در زندگی تان تعادل داشته باشید. پس خردمندانه رفتار می کنید و از حقوق خودتان دفاع می کنید. ضمن اینکه خوب است برای دفع شر صدقه بدهید تا نگرانی ها از شما دور شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۰۸:۲۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.