کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عروس

اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

851 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

aminhoseini

aminhoseini : سلام من زن و سه تا فرزند دارم . خواب دیدم با یک خانم پشت پنجره خانه‌شان قرار گذاشتم خانم بسیار زیبایی بود در همین حال مادرخانم فعلیم آنجا ظاهر شد . بدون اینکه بویی ببرد با هم ( من و مادر خانم واقعیم ) از آنجا که شبیه یک تپه بود با زحمت زیاد بالا رفتیم و دور شدیم .
بعد یهو دیدم دارم با آن خانمی که قرار گذاشته بودم دارم عروسی میکنم البته اسمش را نمیدانستم و نمیشناختمش ، جلوم که ظاهر شد دیدم صورتش خیلی زشت شده و جوش و موی زیاد روی صورتش روییده ، منهم به پدرم گفتم که دیگر نمیخوام باهاش ازدواج کنم ولی ته دلم میگفتم خیلی زشته منصرف بشم آبروم میره و خانم اصلیم آنجا بود و خوشحال بود و ظاهرا راضی از ازدواج من ، برادر آن عروس خیلی خوشتیپ و زیبا بود و خانم واقعیم باهاش خوش و بش میکرد و احساس کردم با هم رابطه دارند خیلی ناراحت شدم . دو تا از خواهرام را روی شونه‌هام گذاشتم و دستام را مانند بال عقاب از هم باز کردم و از بالای تپه خانه عروس به پایین پرواز کردم و کنار پارک شهر فرود آمدم ، مادر خانمم را دیدم در حال مرگ بود نمیدونم مرد یا نه در همین حال خانمم داد میزد و میگفت تقصیر توئه که مادرم به این حال افتاده ، پلیسها اومدن من را به خاطر اتهامی که در عالم واقعیت به واسطه‌ی حساب بانکی مادر خانمم بهم زدن دستگیر کنن و من دوباره مانند عقاب پرواز کردم و از آنجا فرار کردم و توی دلم میگفتم عیب نداره به قاضی و مامورها رشوه میدم حالا که خیلی خیلی پولدار شدم با پول حلش میکنم .

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۸:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به رفاه و ثروت بسیار زیاد خواهید رسید. دنیا به شما رو می آورد و متمولتر می شوید. به مادر خانمتان کمک می کنید که مشکلاتش را پشت سر بگذارد. به کسب درامد و ثروت بیشتر متعهد می شوید. اما شما از بطن مالدوستی و دنیا دوستی با خبرید. می دانید که با سختی و زحمت زیاد پول بدست می آید و اینکه می دانید که دنیاپرست شدن و کسب ثروت از راه نادرست چقدر زشت است. شما نمی خواهید پیش خداوند وجهه ی بدی داشته باشید و خرد و عقلانیت شما به شما می گوید که از کسب مال به روش نادرست اجتناب کنید. خانمتان دوست دارد که شما پولدار شوید و او هم گشایش کار پیدا کند و بتواند مرفه تر زندگی کند. شما سعی می کنید که از بلند پروازی ها و جاه طلبی های نادرست دوری کنید. می خواهید آرامش داشته باشید و وجدانتان راحت باشد. پس مجبور می شوید که کمتر از گذشته از مادر خانمتان حمایت مالی کنید. خانمتان هم با شما شاید بحث و دعوا راه بیاندازد که چرا موقعیت کسب درامد مالی زیاد را از دست داده اید. من از توضیح شما متوجه نشدم که چه کسی به شما تهمت زده که در واقعیت خلاف مالی انجام داده اید ولی هدف شما این است که بر اوضاع زندگی تان مسلط باشید، شجاع و قوی و بلندپروازانه به جاه طلبی هایتان برسید و از سختی ها خودتان را رها کنید. شما به سادگی تحت تاثیر حرفهای دیگران گول می خورید و به دیگران اجازه می دهید که شما را مجاب کنند که واقعا کاری را انجام دهید که نمی خواهید انجامش دهید. شما باید سعی کنید که قویتر رفتار کنید و برای خواسته هایتان ایستادگی کنید. خداوند شما را در همه حال می بیند و کسی که واقعا به او نیاز دارید خداست نه بنده های خدا. پس از قانون خدا چشم پوشی و سرپیچی نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۰:۴۹
g m

g m : سلام و روز بخیر.دیشب دم صبح خواب دیدم که تو شهرکی هستم که مخصوص مراسمهای عروسی بود و همه جور خدماتی واسه عروسی داشت از آرایشگاه و عکاسی و کیترینگ غذا. با ماشین شاسی بلندی داشتن منو تو شهرک می چرخوندن و از پشت پنجره ماشین ,عروسها رو می دیدم که مثلا از آرایشگاه اومدن بیرون و دارن با فیلمبردار همکاری می کنن, تو دلم می گفتم وای چه لباسهای شیکی,چه اندامهای زیبایی, چه تاج مدرن و جدیدی! یا مثلا از یه خیابون رد شدیم که تو سطح خیابون گل ریخته بودن و عروسها از روش رد می شدن ما هم با ماشین رد شدیم از روشون. همش به خودم می گفتم تو هم که فیلم داری بیا قاطی اینا شو ولی انگار نمی شد با اون ماشینه فقط می چرخیذیم و منم می دیدم و حسرت می خوردم. بعد دیدم رفتیم تو قسمت کیترینگ برای غذای عروسی صحبت کنیم تو اتاق مدیر اونجا گوشتهای تازه پوست کنده ای بود که شاید برای طبخ غذا بود بعد دیدم که یک مار پوست کنده و یک پانگولین پوست کنده(همون جانوری که می گن عامل کروناست) بلند شدن یعنی زنده شدن. بعد من گفتم بابا لااقل مطمئن شین این حیوونا مردن. بعد فقط اون ماره هی دور صندلی من می چرخید و منم خودم رو جمع می کردم. نیش نزد یا کاری نکرد فقط نگذاشت کاری انجام بشه خلاصه. ممنون از تعابیر بسیار زیباتون.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۱۱:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید در انجام کاری مشارکت کنید و بنابراین لازم است که تمام جوانب امر را در نظر بگیرید. شما می خواهید یاد بگیرید که چطور باید با سیاست رفتار کنید، چه انتظاراتی باید از شرکای خودتان داشته باشید و همینطور به نصایح و حمایت های روحی و پشتیبانی افراد کارآزموده نیاز دارید. شما سعی می کنید که با پرستیژ و قدرت، در راه اهدافتان به پیش بروید و نسبت به شما احترام و تواضع زیاد نشان داده خواهد شد. شما از تمام نکات منفی و خطرات کارتان هم آشنا می شوید و رک و پوست کنده، نسبت به جوانب منفی کارتان با شما صحبت می کنند و راهنمایی تان می کنند که درکتان نسبت به این مسائل هم بالاتر برود. البته مار نیشتان نزده چون صحبت و فکر راجع به این کارهای مشارکتی، با انجام این کار ها در واقعیت فرق دارد!! وارد عمل که بشوید باید دقت تان را بیشتر کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۱۵:۵۶
Mahnaz

Mahnaz : سلام عزیزم دیشب خواب دیدم عروسی خواهرمه و همه تو کوچه ایم ماشین عروس بیاد من همینطور که راه میرفتم یکم قر دادم تاپیاده شن ووقتی خواهرم پیاده شد همدیگرو بغل کردیمواز خوشحالی گریه کردیم رفتیم نشستیم دیدم خواهرم گردنبندی که معشوق سابقم بهم داده انداخته با یه سری دستبند و..که واسه جفتمونه،دستبند و..درآورد داد بهم ولی گردنبندو ندادتا جایی که یادمه،گفتم اتفاقا میخواستم بگم اینا نمیاد به لباسات و منم هیچی ننداخته بودم و داماد هم که در واقعیت معشوق خواهرمه اونوربود و لبخند ملایمی میزد رفتیم غذاخوردیمو گفتن بیاین تو سالن همه رفتن منم پاشدم برم گوشیم زنگ خورد دیدم معشوق سابقمه وخانمی که در واقعیت اذیتم کرده حرف زد و با خنده گفت سلام و..صدامو صاف کردموبه روی خودم نیاوردم میشناسمش گفت اوه چه باکلاس حرف میزنه ومیخندیدوگفت به زودی میبینمت و من قطع کردم.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۹:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهرتان نسبت به معشوقش احساس تعهد می کند و شما کمی نگران هستید که او مانند شما نشود و معشوقش به او متعهد باقی بماند. خواهرتان هم می خواهد که شما هم عشق و خوشی را در زندگی تان تجربه کنید. اگر گردنبند و دستبندها طلا بوده، هم خواهرتان و هم خودتان احساس خوشبختی خواهید کرد ولی اگر بدل بوده اند، ممکن است روابطی کوتاه و یا خوشی های زودگذری را خواهرتان تجربه کند. انشالله که صلح و آشتی و درکی متقابل بین خواهرتان ومعشوقش به وجود خواهد آمد. معشوق سابق شما هم به شما فکر می کند و خانمی که شما را آزار داده می خواهد بگوید که او با معشوقتان در ارتباط است ولی در واقعیت فکر خود او هم ناراحت است و ممکن است ارتباط او و معشوق شما قطع شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۹:۳۹
مانلی

مانلی : سلام خسته نباشید. یکی از دوستانم که 2 سال پیش ازدواج کرده برای من اینطور خواب دیده: میگفت: دوباره رفتم مزون لباس عروسم که ببینم چه خبره و رفتم لباس عروساشو ببینم، لباس ها رو جمع کرده بود و چند تا بیشتر باقی نمانده بود، من برای پرو رفتم، و یکیشو برداشتم گفتم اینو امتحان میگنم اما برای خودم نمیخوام (امتحانش نمیکنه در خواب) برای دوستم میخوام که یکم قدش بلند تره و توپر تره (مشخصات منو داده) خلاصه لباس عروس رو میخره و برای من توی یه جعبه بزرگ میفرسته .
با تشکر از وقتی که می گذارید. جوابش برام خیلی مهمه. :)

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۷:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست شما می خواهد که شما هم مثل او ازدواج کنید و سفید بخت باشید. انشالله شما هم خیلی زود ازدواج خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۳۲:۴۴
Maryam

Maryam : سلام خانم هراتی. ممنون از تعابیر خوبتون. خواب دیدم قراره با فردی که بهشون علاقه دارم(از حس ایشون مطمئن نیستم) عروسی کنم و خیلی خوشحالم و برادر کوچکترم میاد در اغوشم میشینه و من لبش رو میبوسم. بعد خودم رو جلوی خونه مادربزرگم می بینم و یک لباس عروس سفیدی رو میبینم که خیلی زیباست و برای منه. رفتم داخل خونه(اتاق) و که چند نفر نا آشنا بودن که تو خواب فکر میکردم از اقوامن و همه خوشحال بودیم و من لباس رو پوشیدم و خودم رو دیدم که موی لایت شده اروپایی دارم و یه تل با جواهرات که مثل تاج روی سرم گذاشته ام. بعد مادرم داخل اتاق اومد و گفت این چیه پوشیدی؟ من به خودم نگاه کردم و دیدم دامن کوتاه حریر مشکی تنمه با بالاتنه همان لباس عروس زیبا. به مادرم گفتم نگران نباش من الان دامن اصلی رو پیدا میکنم و فکر کنم پیدا کردم. در مراسم هم خبری از موسیقی و رقص نبود.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۴۰:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نسبت به این آقا احساس تعهد می کنید و سعی می کنید که مصمم و ثابت قدم باشید و روی حرفتان ثابت بمانید. ( یا نظرات برادرتان را تصدیق می کنید). شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و با کرامت و پاک باشید. شما روابط شخصی تان را با او ارزیابی می کنید، از خودتان مطمئنید ولی نسبت به او خیر و حتی بلکه گاهی احساس ناامیدی می کنید. ولی سعی می کنید که خونسرد و بی خیال باشید و خودتان را دست کم نگیرید. انشالله او هم نسبت به شما احساس مثبتی خواهد یافت. ( اگر دامن را پیدا کردید). شادی و موفقیت به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۰۰:۲۷
m

m : لطفا متن پیام نشان داده نشود.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۰:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما راجع به مسئله ای احساسی، مجبور به قضاوت و بررسی خواهید شد و سعی می کنید که با عزم و اراده ی قوی، و نگاهی سنتی به این موضوع احساسی فکر کنید. خواب شما می تواند صرفا یک خبر از آینده باشد و شما از جریانی که قرار است در آینده رخ دهد، با خبر شده اید. شاید هم به این فکر خواهید کرد که کسی که از شما قرار است خواستگاری کند، با شما حسن نیت دارد و درست کار هست یا خیر. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۴:۵۵
Shiva

Shiva : سلام ببخشید دیروز قبل از بستن قسمت دیدگاه قسمتی از خوابم که فراموش کردم رو جدا نوشتم ولی نمیدونم شما کامنتو دیدید و در تعبیر لحاظ فرمودید یا نه؟ چون من الان تو صفحه نمایش کامنتو نمیبینم اگه جا افتاده لطفا تعبیر بفرمایید قسمتی از خوابم این بود که " مادر عشقم که داشتند با لبخند وخوشحالی از ست کردن روسری ولباس صورتی خودشون میگفتند من متوجه دندون هاشون شدم که بسیار سفید و مرتب بودن و همچنین چادر گلدار با رنگ روشن سر کرده بودند" بابت دوباره نویسی عذر خواهی میکنم و بسیار ممنون بابت دعای خیرتون،انشالله همه وهمچنین شما به بهترین آرزوهایتون برسید. تعبیر شما مثل همیشه بسیار زیبا، دقیق و فوق العاده است با تشکر.

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۵۴:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همانجا در تعبیر مفهومش را گنجانده ام. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۳۴:۳۸
Shiva

Shiva : سلام مجردم خواب دیدم با لباس عروس سفید وزیبا تو تنم تو جایگاه مخصوص عروس و دوماد نشسته بودم گل سفید ک از خود پارچه توری درست شده وبه ی قسمت از لباس دوخته بود توجهمو جلب کرد ک داخلش ی گل توری ولی به رنگ صورتی کمرنگ هم دوخنه شده. مادر عشقم سمت راستم نشسته بود(ایشون فوت شدن) و عشقم هم با کت وشلوار دامادی کنار ایشون نشسته بود مادر عشقم لباس وروسری صورتی بسیار خوشرنگ تنشون بود وداش با خوشحالی ولبخند اونو به من نشون میداد میگفت میخواستم روسری برنگ دیگه بگیرم ولی اینو گرفتم ک با لباسم ست بشه من به لباس ورسری دس زدم پارچشون خیلی لطیف ونفیس بودن عشقم هم با خوشحالی ولبخند داشتن به صحبتهای مادرشون گوش میدادن هر سه تامون خوشحال بود ولبخند میزدیم بعد مادر عشقم از جاشون بلند شدن تا عشقم کنارم بشینن. عشقم هم پا شدن تا جاشونو با مادرشون عوض کنن. البته نه رقصی بود نه ترانه، حضور مهمونها رو حس میکردم هر چند کسی رو ندیدم.با تشکر

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۵۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح مادر عشقتان شاد. او از اینکه شما با پسرش ازدواج کنید احساس خرسندی و آرامش خاطر می کند و خیالش راحت می شود که اگر او نیست شما هستید. عشقتان هم مادرش را بسیار دوست دارد و آرزو می کند که کاش جای او مرده بود ولی مادرش زنده بود. شما رفتاری سرشار از کرامت و احترام و آرامش و مهربانی از خودتان بروز خواهید داد. از نظر مرحوم مادر او، منطقا" شما انتخاب خوبی برای همسری پسر او هستید و از وجود شما احساس آرامش خاطر می کند. او بسیار مهربان است . انشالله به آرزویتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۲:۳۴
Saharlotfi

Saharlotfi : با عرض سلام و ادب پیشاپیش از تعبیرتون کمال تشکر دارم
خانم هراتی خواهر من ۳روز پیش وقت عصر خوابی دبد که من وارد سالنی شدم و لباس عروس فوق العاده با شکوه و زیبا وارد یک سالن فوق العاده شیک شدم (من چند ماه دیگه مراسممه)ولی داماد نمیدید اما میدونست داماد همون نامزدمه.میگه همه بودن و شلوغ بود .یهو برای خواهرم همه چیز تاریک شد و برای مهمونا و من اینطور نبوده.شخصی که در واقعیت دعا مارو باطل کرد رو حس میکنه تو اون تاریکی و خواهرم میترسه چون وجود جن تو عروسی میبینه اما به خودش میگه من نمیترسم چون کسی که دعا باطل کزده پیشمه .میبینه اون جن خیلی بزرگ بوده کوچیک میشه و یهو مثل یه عروسک میشه و خواهرم اونو پاره میکنه .همه جا روشن میشه و میبینه اون عروسک به شکل تور عزوس در اومده و به مادرم میگه من تور عروس سحر پاره کردم .یه تور زیبا .مامانم میگه اون تورش روی سرشه این تور مراسم خودته.خواهرم میگه تور مراسمت اون لحظه به چشمم اومد واقعا خیره کننده و زیبا بود و بلند بلند همون جوری که خودم دوست داشتم .

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۱:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. انشالله شر و سختی ها از زندگی شما و خواهرتان خواهد رفت. اما دلیل تاریک شدن آن مجلس به خاطر وجود جن این است که تماس و توسل به جنیان چه برای انجام کارهای منفی و جادو کردن کسی و چه برای از بین بردن این جادوها، گناه محسوب می شود. خداوند نمی خواهد که شما مرتکب گناه شوید و شما را به خاطر اشتباهات و گناهانتان می بخشد. انشالله سفید بخت خواهید شد. در قرآن کریم در آیه 6 سوره جن می فرماید یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) کسی که توکل به خدای بزرگ دارد، هیچ طلسم و جادویی در حق او موثر واقع نخواهد شدهیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای بزرگ و هرگز هیچ جادویی بر کسانی که به خدای بزرگ ایمان کامل دارند، موثر واقع نخواهد شد. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. اگر شما به خدای بزرگ و ارحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. خداوند به واسطه ی جنیان ایمان و باور مردم را امتحان می کند که بداند چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به شیطان. دعانویسان و کسانی که موکلینی از جن دارند، در ظاهر مسلمانند ولی در عمل، به حرف قرآن کریم اهمیت نمی دهند! سرکتاب باز کردن و دعانویسی در اصل توسل به جنیان و شیاطین کردن است و هر چند که آنان از بعضی مسائل با خبر باشند اما کمک گرفتن از ایشان، گناه است و اگر جز این بود، امام حسین ع از جماعت جنیان کمک می گرفت و به جای شهید شدن تمام کفار کشته می شدند، و یا امام رضا ع مسموم نمی شد، اگر کمک گرفتن از جنیان جایز بود در قرآن کریم این کار نکوهش و مذموم حساب نمی شد. کسانی که با جن ها و دعانویسان ارتباط داشته باشند، زندگی شان دچار مشکلات زیاد شده و شر کارشان خدای نکرده گردنشان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی دچار می شوند. برای باطل کردن جادو ها به جای مراجعه به این اشخاص، دعای جوشن کبیر و آیت الکرسی بخوانید و ذکر نام حضرت فاطمه س را به اینصورت 7 بار در هر روز و شب تکرار کنید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در دفع جنیان بسیار مجرب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۵:۱۵
Yasaman

Yasaman : خواب دیدم خونه مامان بزرگم بودیم و همه اقوام جمع بودن ولی همه تو حال و هوای خودشون بودن و کسی به کسی کار نداشت هرکسی مشغول انجام کار خودش بود بعد از طبقه بالا اومدیم پایین و بدون هیچ مراسمی و بستن خونه و اینا داداشم و که نه سال با یه نفر دوست بوده و الان کات کردن و خیلی همو دوست دارن می‌خوان با همون دختر ک عاشقه همن عقد کنن ولی خیلی خوشحال نبودن با اینکه خیلی دوست دارن به هم برسند و داداشم از مادر دختر ناراحت بود و لی صیغه عقدشون رو خوندن و به عقد هم در آوردن و بعد از خواندن عقدشون بلند شدن و هرکدوم رفتن یه سمتی حتی باهم صحبتم نکردن بعد مادر دختره به داداشم ک عقد کرده بود گفت بیا با یاسمن (اسم دختره) برو خونه ما و راحت باشین اونجا ولی داداشم قبول نکرد چون ناراحت بود و دختر و پسر خیلی خودشونو بی میل نشون میدادن میخواستم ببینم تعبیرش چیه

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۳۷:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید بر طبق فرهنگ و سنت های خودتان زندگی کنید ولی در اصل، هر کسی هر کاری دوست دارد می کند و کسی به کسی کاری ندارد. هر کسی به فکر منافع خودش است و شما هم باید تلاش کنید که منافع برادرتان را به خاطر سنت ها و فرهنگ خانوادگی ( که در عمل اصلا اجرا نمی شود)، به خطر نیاندازید. برادر شما و دختری که دوستش دارد؛ به خاطر همین فرهنگ خانوادگی یا اختلاف فرهنگی خانواده ی شما و خانواده ی او، از هم جدا شده اند و در حالی که نسبت به هم تعهد قلبی دارند ولی مجبورند که به خاطر مردم ، عشقشان را نادیده بگیرند که این صحیح نیست. شاید هم این اختلاف فرهنگی را خانواده ی دختر مطرح کرده باشند به هر جهت هر کدام از طرفین که به این بهانه مانعی برای ارتباط آندو و زندگی مشترکشان بوجود آورده، اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. مادر این دختر تمایل دارد که برادر شما داماد او باشد ولی به جای عشق الان بین ایندو نفر، استرس شدیدی حاکم شده است که منصفانه نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۳:۴۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.