تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
g m : سلام و روز بخیر.دیشب دم صبح خواب دیدم که تو شهرکی هستم که مخصوص مراسمهای عروسی بود و همه جور خدماتی واسه عروسی داشت از آرایشگاه و عکاسی و کیترینگ غذا. با ماشین شاسی بلندی داشتن منو تو شهرک می چرخوندن و از پشت پنجره ماشین ,عروسها رو می دیدم که مثلا از آرایشگاه اومدن بیرون و دارن با فیلمبردار همکاری می کنن, تو دلم می گفتم وای چه لباسهای شیکی,چه اندامهای زیبایی, چه تاج مدرن و جدیدی! یا مثلا از یه خیابون رد شدیم که تو سطح خیابون گل ریخته بودن و عروسها از روش رد می شدن ما هم با ماشین رد شدیم از روشون. همش به خودم می گفتم تو هم که فیلم داری بیا قاطی اینا شو ولی انگار نمی شد با اون ماشینه فقط می چرخیذیم و منم می دیدم و حسرت می خوردم. بعد دیدم رفتیم تو قسمت کیترینگ برای غذای عروسی صحبت کنیم تو اتاق مدیر اونجا گوشتهای تازه پوست کنده ای بود که شاید برای طبخ غذا بود بعد دیدم که یک مار پوست کنده و یک پانگولین پوست کنده(همون جانوری که می گن عامل کروناست) بلند شدن یعنی زنده شدن. بعد من گفتم بابا لااقل مطمئن شین این حیوونا مردن. بعد فقط اون ماره هی دور صندلی من می چرخید و منم خودم رو جمع می کردم. نیش نزد یا کاری نکرد فقط نگذاشت کاری انجام بشه خلاصه. ممنون از تعابیر بسیار زیباتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید در انجام کاری مشارکت کنید و بنابراین لازم است که تمام جوانب امر را در نظر بگیرید. شما می خواهید یاد بگیرید که چطور باید با سیاست رفتار کنید، چه انتظاراتی باید از شرکای خودتان داشته باشید و همینطور به نصایح و حمایت های روحی و پشتیبانی افراد کارآزموده نیاز دارید. شما سعی می کنید که با پرستیژ و قدرت، در راه اهدافتان به پیش بروید و نسبت به شما احترام و تواضع زیاد نشان داده خواهد شد. شما از تمام نکات منفی و خطرات کارتان هم آشنا می شوید و رک و پوست کنده، نسبت به جوانب منفی کارتان با شما صحبت می کنند و راهنمایی تان می کنند که درکتان نسبت به این مسائل هم بالاتر برود. البته مار نیشتان نزده چون صحبت و فکر راجع به این کارهای مشارکتی، با انجام این کار ها در واقعیت فرق دارد!! وارد عمل که بشوید باید دقت تان را بیشتر کنید. تشکر از همراهیتون.
ماهی : سلام خانم هراتی عزیز
۵ صبح روز ۲۲ شوال خواب دیدم داخل یه خونه عروسیم هست.داماد کسی بود که عاشقشم ولی ازش بی خبرم.لباس عروس تنم بود ولی هیچ آهنگ و رقصی نداشتیم.مثل مهمونی بود.یادمه روی این مسئله که عشقم چطور باید دسته گل عروس رو بهم تقدیم کنه خیلی حساس بودم و هی میگفتم اشتباه انجام میدی و چندبار تکرارش کردیم. یه دسته گل کوچک مثلا اندازه ۲ تا وجب بود.نوع گل ها رو نمیدونم فقط یادمه چندتا گل سفید هم داخلش بود.وسط جشن رفتم جلوی آیینه.آرایش عروس داشتم. دیدم روی گونه سمت چپم تا قسمت چونه کاکائو غلیظ ریخته.فک کردم دیگه پاک نمیشه ولی با دستمال مرطوب تونستم بدون اینکه آرایشم پاک بشه شکلات ها رو پاک کنم.
لطف میکنید تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما از اینکه از عشقتان دور هستید، ناراحتید، غصه می خورید و احساس کم ارزشی به شما دست می دهد. دلتان می خواهد که او نسبت به احساسات شما، دقت به خرج بدهد و باعث ناراحتی شما نشود. خوابتان به شما هشدار می دهد که نباید خیلی به خودتان فشار بیاورید و روی رابطه تان با او، نباید برای خودتان خیالپردازی کنید. افکاری در خصوص روابط صمیمی با او و خوش گذرانی و لذات دیگر را باید فعلا از ذهنتان پاک کنید چون با فکر کردن راجع به این مسائل شما بیشتر غصه خواهید خورد. تشکر از همراهیتون.
شهیلا : سلام وقت بخیر ۲۹ اردیبهشت خواب دیدم رو تختم دراز کشیدم و خوابم، همونطور که واقعا خوابیدم همون وسایل هست بعد انگار بختک افتاده باشه روم نتونم تکون بخورم دستامو نمیتونستم از هم باز کنم یا برگردم مثل همیشه توکل برخدا کردم سوره فلق و ناس خوندم،یه دختر لباس ساده جذب فکر کنم طوسی یا آبی کم رنگ، هم رنگ روتختی خودم در واقعیت ، پوشیده پشت سرم پاشد از اتاقم رفت بیرون فهمیدم جن بوده نترسیدم عصبانی شدم که چرا اصلا اینجا بود، یه حرفاییم زد من نفهمیدم بعد تبدیل شد به یه شی کوچیک مثلا جنه و غیب شد.
بعد صحنه عوض شد یه جایی بود نمیدونم کجا انگار لب دریا بود یه خونه شیشه ای بود بعد من بودمو چند تا خواهرم بعد گفتن دوست پسرم مرده من همینطور اشک میریختم تبدیل شد به هق هق و بغض دو تا خواهر بزرگمم کنارم بودن بعد من تو خواب گفتم واسا چرا صدقه ندادم صدقه بدم بلا از دوست پسرم دور شه از خدا خواهش کردم مراقبش باشه، بعد قبر دوست پسرمو بهم نشون دادن و من شدیدتر گریه کردم بعد دوست پسرمو دیدم که روحش اومده پیشم نورانیه و دلداریم میده گفتم دلداریتو اینطوری نمیخوام، پاشو برو تو جسمت اعصاب منو خورد نکن و زنگ زدم به پدر و مادر دوست پسرم که بگم خوب شد این بلا رو سر پسرتون اوردین راحت شدین؟ بعد خودمو تو لباس عروس با تور تنها دیدم لب دریا که چهره غم ناک و ناراحتی داشتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان به شدت تحت تاثیر افکار منفی قرار گرفته و به این دلیل، این افکار منفی به شما غلبه می کنند. بدنتان تحت تاثیر این افکار منفی، به فلج خواب دچار شده. این اتفاق هر زمانی ممکن است رخ دهد ولی معمولا اگر در بعد از ظهر با معده ی پر، یا نزدیک اذان معرب، اگر بیشتر از یک ربع یا بیست دقیقه بخوابید، این اتفاق برایتان می افتد و شما هذیان می بینید و یا اینکه به اصطلاح احساس می کنید که بختک روی شما افتاده است. این اختلالی است که به فلج خواب rem نامیده می شود. فلج خواب زمانی اتفاق می افتد که وقتی بیدار می شوید یا به خواب می روید ، نمی توانید عضلات خود را حرکت دهید. این به این دلیل است که شما در حالت خواب هستید اما مغز شما فعال شده است.بعد از رها شدن از این وضعیت شما ممکن است احساس سنگینی و فشار روی قفسه ی سینه را تجربه کنید ، این حس معمولاً به دلیل نحوه تنظیم تنفس توسط دیافراگم در خواب است.استرس،فشار های عصبی، کم خوابی و ترس مداوم ممکن است باعث تحریک فلج در خواب شود. عوامل مختلفی در ایجاد فلج خواب دخیل هستند که عبارتند از: الگوی خواب نامنظم ، به عنوان مثال ، به دلیل شیفت کاری متغییر زمان خواب شب به روز منتقل شود، خوابیدن به پشت، سابقه خانوادگی فلج در خواب، افسردگی بالینی، میگرن، فشار خون بالا یا حتی فشار خون خیلی پایین!! (که در اینصورت باید خرما بخورید) و اختلالات اضطرابی. علائم و نشانه های فلج خواب عبارتند از: عدم توانایی حرکت دادن بدن هنگام خوابیدن یا بیدار شدن، شخص قادر به صحبت کردن در طول این حالت نیست، داشتن توهمات و احساساتی که باعث ترس می شود، احساس فشار بر قفسه سینه، تنفس دشوار، احساس اینکه گویی مرگ نزدیک است، تعریق، داشتن سردرد، دردهای عضلانی، حالا راه نجات چیست!! قبل از خواب کافئین نخورید. چای ننوشید، غذای سنگین و چرب نخورید . استرس و نگرانی ها را دور بریزید و با فکر بد نخوابید. در نهایت یک راهکرد بسیار عالی هم هست و آن این استکه قبل از خواب حتما 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در از بین بردن تمام استرسها، عواقب ناشی از فشارهای روحی و همینطور دفع شیاطین بسیار موثر است و واقعا به شما آرامشی معجزه آسا می بخشد. بخش دوم خواب شما به این تعبیر است که شما احساساتی شده اید و موقعیت خودتان را شکننده و حساس می دانید. احساس می کنید که همه ی چشمها به روی شماست و زیر ذره بین هستید. دوست پسرتان هم دچار افسردگی شده و احساس استیصال می کند. اما دلش پیش شماست و می خواهد که شما به آرامش برسید. شما والدین او را مقصر این ناراحتی روحی و افسردگی هر دویتان می دانید. شما احساس کم ارزشی و استیصال دارید و البته احساستان اشتباه است. قوی باشید و خودتان را به تقدیر خداوند بسپارید. به او تکیه کنید که مهربانترین مهربانان است. تشکر از همراهیتون.
Somayer : سلام .با عشقم( ك الآن روابطمون متشنج هست و من نگرانم)در جاده سرسبز با ماشين بوديم ك دور زد گفت ميريم بايين تريه جايي ميشينيم .من با دعوا گفتم ازهمون سمت بريم گفت نه.. صحته عوض شد .من و خواهرم داشتيم با صداي بلند ولي بدون اشك گريه و بي تابي ميكرديم عشقم هم داشت با يه اقايي حرف ميزد و يكي از دوستام هم بود و به خواهرم گفت لاغر و زيبا شدي ولي صدات چرا مثل جيرجيركه .صحنه باز عوض شد در پياده رو سگ تقريبا بزرگ ولي بيمارگونه بود به درخت بسته شده .سگه رنگ روشن داشت ولي پوزه سگ سياه بود .آب دهنش آويزون بود .سگه با من حرف زد گفت سلام خوبي منو ببر با خودت بزرگ كن.من گفتم برو اونور .ميترسيدم ك آب دهنش به لباسام بگيره .سگ چون بند بهش وصل بود نميتونست خودشو به من بماله اما به سمت من حركت ميكرد و من نميذاشتم ك به بدنم بخوره.و از اونجا رفتم و گريه ميكردم
فریبا هراتی
: سلام. عشق شما مسیر متفاوتی را برای زندگی اش انتخاب کرده و روند زندگیش را عوض کرده است. او ارتباطش را با شما کمتر خواهد کرد. شما از این بابت بشدت ناراحتید. او سعی می کند که شخصیت قویتری به خودش بگیرد و ابراز ناراحتی شما، فقط باعث خواهد شد که از نظر او ضعیف و بی فکر جلوه کنید! ( یا شاید فکر می کند که شما به مسائل کم اهمیت اجازه می دهید که فکرتان را ناراحت کند.) شما احساس استیصال می کنید و فکرتان خسته است. می خواهید به آرمانها و اهدافتان بچسبید و در ظاهر خونسرد هستید ولی حرفهای بدی می زنید ( یا زده اید) که از بابتش پشیمان خواهید شد. شما نمی خواهید اینطور باشید و احساس کم ارزشی کنید. تشکر از همراهیتون.
Somayer : سلام و عرض ادب.شب 24ماه خواب ديدم با عشقم ك قرار ازدواج داريم و الآن بينمون متشنج هست توي جاده سرسبز با ماشين ميريم (انگار قرار بود يه جاي خوش آب و هوا بشينيم ) بعد ايشون دور زد و من گفتم دور نزن گفت ميريم پايين تر يه جا ميشينيم .گفتم نه من ميخوام بريم بالاتر .همون سمت قبلي لطفا سه دقيقه ديگه از همون سمت برو ) ولي نرفت .بعد توي يه صحته ديگه من و خواهرم داشتيم گريه ميكرديم من حالت بي تابي داشتم و با صداي بلند و بدون اشك گريه ميكردم .خواهرم هم انگار براي من گريه ميكرد ايشون هم بدون اشك .عشقم هم بود انگار توي اون صحته داشت با يه اقا حرف ميزد .دوستم هم داشت منو خواهرم رو دلداري ميداد به خواهرم كفت لاغر شدي زيبا شدي .ولي چرا صدات مثل جيرجيركه .(صداي گريه كردنش منظورش بود)منم جواب دادم اره ما لاغري بهمون مياد.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Somayer : بله خوندم اما فكر ميكردم ك توي نوبت ميمونه و اول خواب اول تعبير ميشه .براي ثبت مجدد بايد هزينه پرداخت كنم ؟؟
فریبا هراتی
: خیر در نوبت نمی مانید و باید مجددا ارسال کنید. شما 2 حق خواب خریده اید و یکی را مصرف کرده اید. یک حق خواب باقی دارید. برای کامنتی که اطلاع رسانی کردم از شما حق خواب کسر نشد.
Saharlotfi : با عرض سلام و ادب پیشاپیش از تعبیرتون کمال تشکر دارم
خانم هراتی خواهر من ۳روز پیش وقت عصر خوابی دبد که من وارد سالنی شدم و لباس عروس فوق العاده با شکوه و زیبا وارد یک سالن فوق العاده شیک شدم (من چند ماه دیگه مراسممه)ولی داماد نمیدید اما میدونست داماد همون نامزدمه.میگه همه بودن و شلوغ بود .یهو برای خواهرم همه چیز تاریک شد و برای مهمونا و من اینطور نبوده.شخصی که در واقعیت دعا مارو باطل کرد رو حس میکنه تو اون تاریکی و خواهرم میترسه چون وجود جن تو عروسی میبینه اما به خودش میگه من نمیترسم چون کسی که دعا باطل کزده پیشمه .میبینه اون جن خیلی بزرگ بوده کوچیک میشه و یهو مثل یه عروسک میشه و خواهرم اونو پاره میکنه .همه جا روشن میشه و میبینه اون عروسک به شکل تور عزوس در اومده و به مادرم میگه من تور عروس سحر پاره کردم .یه تور زیبا .مامانم میگه اون تورش روی سرشه این تور مراسم خودته.خواهرم میگه تور مراسمت اون لحظه به چشمم اومد واقعا خیره کننده و زیبا بود و بلند بلند همون جوری که خودم دوست داشتم .
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. انشالله شر و سختی ها از زندگی شما و خواهرتان خواهد رفت. اما دلیل تاریک شدن آن مجلس به خاطر وجود جن این است که تماس و توسل به جنیان چه برای انجام کارهای منفی و جادو کردن کسی و چه برای از بین بردن این جادوها، گناه محسوب می شود. خداوند نمی خواهد که شما مرتکب گناه شوید و شما را به خاطر اشتباهات و گناهانتان می بخشد. انشالله سفید بخت خواهید شد. در قرآن کریم در آیه 6 سوره جن می فرماید یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) کسی که توکل به خدای بزرگ دارد، هیچ طلسم و جادویی در حق او موثر واقع نخواهد شدهیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای بزرگ و هرگز هیچ جادویی بر کسانی که به خدای بزرگ ایمان کامل دارند، موثر واقع نخواهد شد. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. اگر شما به خدای بزرگ و ارحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. خداوند به واسطه ی جنیان ایمان و باور مردم را امتحان می کند که بداند چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به شیطان. دعانویسان و کسانی که موکلینی از جن دارند، در ظاهر مسلمانند ولی در عمل، به حرف قرآن کریم اهمیت نمی دهند! سرکتاب باز کردن و دعانویسی در اصل توسل به جنیان و شیاطین کردن است و هر چند که آنان از بعضی مسائل با خبر باشند اما کمک گرفتن از ایشان، گناه است و اگر جز این بود، امام حسین ع از جماعت جنیان کمک می گرفت و به جای شهید شدن تمام کفار کشته می شدند، و یا امام رضا ع مسموم نمی شد، اگر کمک گرفتن از جنیان جایز بود در قرآن کریم این کار نکوهش و مذموم حساب نمی شد. کسانی که با جن ها و دعانویسان ارتباط داشته باشند، زندگی شان دچار مشکلات زیاد شده و شر کارشان خدای نکرده گردنشان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی دچار می شوند. برای باطل کردن جادو ها به جای مراجعه به این اشخاص، دعای جوشن کبیر و آیت الکرسی بخوانید و ذکر نام حضرت فاطمه س را به اینصورت 7 بار در هر روز و شب تکرار کنید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در دفع جنیان بسیار مجرب است. تشکر از همراهیتون.
Yasaman : خواب دیدم خونه مامان بزرگم بودیم و همه اقوام جمع بودن ولی همه تو حال و هوای خودشون بودن و کسی به کسی کار نداشت هرکسی مشغول انجام کار خودش بود بعد از طبقه بالا اومدیم پایین و بدون هیچ مراسمی و بستن خونه و اینا داداشم و که نه سال با یه نفر دوست بوده و الان کات کردن و خیلی همو دوست دارن میخوان با همون دختر ک عاشقه همن عقد کنن ولی خیلی خوشحال نبودن با اینکه خیلی دوست دارن به هم برسند و داداشم از مادر دختر ناراحت بود و لی صیغه عقدشون رو خوندن و به عقد هم در آوردن و بعد از خواندن عقدشون بلند شدن و هرکدوم رفتن یه سمتی حتی باهم صحبتم نکردن بعد مادر دختره به داداشم ک عقد کرده بود گفت بیا با یاسمن (اسم دختره) برو خونه ما و راحت باشین اونجا ولی داداشم قبول نکرد چون ناراحت بود و دختر و پسر خیلی خودشونو بی میل نشون میدادن میخواستم ببینم تعبیرش چیه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید بر طبق فرهنگ و سنت های خودتان زندگی کنید ولی در اصل، هر کسی هر کاری دوست دارد می کند و کسی به کسی کاری ندارد. هر کسی به فکر منافع خودش است و شما هم باید تلاش کنید که منافع برادرتان را به خاطر سنت ها و فرهنگ خانوادگی ( که در عمل اصلا اجرا نمی شود)، به خطر نیاندازید. برادر شما و دختری که دوستش دارد؛ به خاطر همین فرهنگ خانوادگی یا اختلاف فرهنگی خانواده ی شما و خانواده ی او، از هم جدا شده اند و در حالی که نسبت به هم تعهد قلبی دارند ولی مجبورند که به خاطر مردم ، عشقشان را نادیده بگیرند که این صحیح نیست. شاید هم این اختلاف فرهنگی را خانواده ی دختر مطرح کرده باشند به هر جهت هر کدام از طرفین که به این بهانه مانعی برای ارتباط آندو و زندگی مشترکشان بوجود آورده، اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. مادر این دختر تمایل دارد که برادر شما داماد او باشد ولی به جای عشق الان بین ایندو نفر، استرس شدیدی حاکم شده است که منصفانه نیست. تشکر از همراهیتون.
zohur68 : سلام .من یه خواب دیروز صبح که ۳۱ام بوده دیدم.آیا ۳۱ام تعبیر داره ؟چون من چیزی پیدا نکردم در این مورد.
فریبا هراتی
: منظور از تاریخ روزی که خوابتان را دیده اید، تاریخ هجری شمسی نیست بلکه روزهای ماه قمری منظور است که هرگز 31 روز نیستند.
zohur68 : سلام.خوابو نمایش ندید.
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسئله ای فکرتان به شدت ناراحت می شود. از اینکه به فرهنگ و سنت های شما احترام گذاشته نمی شود، یا به خاطر اینکه مردم محله و شهرتان تحت فشار زیاد هستند، همه احساس استیصال و نگرانی دارید. شما می دانید که باید مشکلات جامعه تان را از بین ببرید و با تنهایی در گوشه ای ایستادن و غصه خوردن، مشکلی حل نمی شود. می دانید که مشکلات جامعه ی شما به خاطر این است که پایین نگه داشته شده اید و بی قدرت و بی دفاع هستید و اگر می توانستید از موضع قدرت صحبت کنید، نگرانی هایتان حل می شد. استرس و هیجانات زیادی در ذهن شما وجود دارد که قابل کنترل نیستند. شما می دانید که ادامه ی این وضعیت باعث می شود که حمایت و گرمی و امنیت زندگی تان را از دست بدهید. زندگی شما متاثر از سختی های اجتماعی باعث شده که شما احساس کنید که به شما ظلم شده و در یک رابطه ی نامتعادل و یا یکطرفه قرار گرفته اید. شما نمی توانید از زندگی تان بهره ای ببرید و نمی توانید از پس انتظارات دیگران بربیایید یا به پای دیگران برسید. شما احساس می کنید که از حمایت کافی در زندگی تان برخوردار نیستید و هیچ کاری از شما بر نمی آید چون گوشه گیری و غصه خوردن. خواب شما 828 کاراکتر و دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
زیبا : سلام،من دیروز با اطرافیانم درباره عروسی که دعوت بودیم قبلا و عروسی دخترخاله م که نزدیکه حرفرزدم،و از اینکه دختر خاله م نمیخواد کفش سفیدبخره و ایناناراحت بودموذهنم درگیرش شد.دیشب که خوابیدم خواب دیدم عروسی منه و لباس عروس پوشیدم و با شوهرم که قدش کوتاه بود اومدیم تو باغ یکم با چن نفر رقصیدم کوتاه بعد جایگاه رقص کوچیک بود رفتم با دامادنشستم تو جایگاه،خواهر عشقم هم که البته داماد عشقم نبود،کنارم انگار با یکی دیگه نشسته بود،جو مثل عروسی نبود و همه با هم حرف میزدن منم از شوهری که انتخاب کردم احساس نارضایتی میکردم،تصمیم گرفتم که مراسمو بهم بزنم گفتم همین الان که فعلا اتفاقی بینمون نیافتاده وقت خوبیه،بهش گفتم تو از وضعیت راضی گفت نه،گفتم بیا بهمش بزنیم،مامانم هم انگار حمایتم کرد،ما مراسمو بهم زدیم و من سه جفت کفش سفید داشتم تو یه جعبه گذاشته بودم که اول خواستم بفروشم ولی بعد بردم به خیریه ای که عضوم تحویلش دادم و خاله م که زیاد وضعش خوب نی و ینفر دیگه اونجا انگار میخواستن ازش استفاده کنن منم درباره ش براشون حرف میزدم. ولی بعد چند روز من با دوتا از دخترای فامیل جایی رفتم،که ینفر از میزبانا فامیل داماد بود،بهش زنگ زد اونا هم چن نفر اومدن و با من دعوا میکرد که میخواد باهام ازدواج کنه،بابامم اون موقع باهام اومده بود ولی زمان دعوا خودشو جایی مشغول کرده بود که دخالت نکنه،منم قبول نکردم و پسر خاله و شوهر خاله م و...ازم در مقابلش حمایت میکردن،و آخرش پسره رفت ولی دس بردار نبود،بعدشم سر اینکه بابام خودشو مشغول کرد و حمایتم نکرد بابابام جروبحث کردم.خیلی الان نگران تعبیرشم
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که اگر در شرایطی قرار بگیرید که مشکلات زیادی در زندگی تان وجود داشته باشد و همسرتان در حد و اندازه و شایسته ی شما نباشد، حاضر نخواهید بود که با او زندگی کنید و مادرتان هم از شیوه ی فکری شما استقبال می کند و با شما موافق است. شما می دانید که در چنین شرایطی انسان فکرش ناراحت می شود و غصه می خورد ولی به هر جهت ادامه ی این غصه خوردن خیلی دردناک است و اگر با کسی هماهنگ نباشید، ترجیح می دهید که از او جدا شوید به جای اینکه یک عمر بسوزید و بسازید. شما دلتان می خواهد نظرات و رویکردهای مثبت خودتان را به اشخاصی که به نصایح شما نیاز دارند، ابراز کنید و باعث آرامش و خوشبختی دیگران باشید. شاید خاله ی شما ( یا کسی که فرهنگ شما را درک کند)، بخواهد که از نصایح و نظرات شما در زندگی اش استفاده کند. نه تنها شما خردمندانه فکر می کنید بلکه خانواده تان هم از نظرات شما دفاع می کنند و به شما حق انتخاب و آزادی عمل می دهند. شما از خانواده تان انتظار دارید همانطور که شما دیگران را نصیحت می کنید، آنها هم شما را راهنمایی کنند و البته تصمیم نهایی را برای زندگی تان باید خودتان اتخاذ کنید. تشکر از همراهیتون.