کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عقرب

عقرب یا کژدم در خواب دشمنی است که آماده صدمه زدن به شخص است و اگر کژدم را در حال حمله کشت، بر دشمن پیروز می شود. اگر کسی خواب ببیند که عقربی را خورد، دشمن او نسبت به زنش خیانت می ورزد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کژدم در خواب بر سه وجه است:
  1. دشمن،
  2. حاسد،
  3. سخن چین.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کژدم به خواب، دلیل بر دشمنی ضعیف است. اگر ببیند کژدم او را بگزید، دلیل که دشمنی او را سخنی سخت گوید، چنانکه غمگین شود. اگر دید کژدمی را بکشت، دلیل که بر دشمنی ظفر یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید کژدمی داشت و مردم را می گزید، دلیل که بَدِ مردم را بگوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

91 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ali

Ali : سلام
خواب دیدم توی اتاقم خواب بودم متوجه یک بچه عقرب قرمز سیاه شدم اهسته با یک دمپایی قرمز رنگ پلاستیکی اومدم بکشمش فرار کرد رفت بین درز کمد و دیوار کنار یک عقرب قهوه ای رنگ. این عقربای قهوه ای رنگ خیلی زهر کشنده ای دارند توی واقعیت و سنشون هم بالاست. همین ذهنیت درمورد عقرب قهوه ای رو داشتم خیلی ترسیدم رفتم برادرم و دوستش رو صدا زدم اومدیم توی اتاق پیداشون نکردیم ولی من میدونستم توی اتاق هستن از اتاق اومدم بیرون در اتاق رو بستم یک پتو هم زیر در گذاشتم که از اتاق نیان بیرون.
با تشکر

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۴:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از نظر احساسی احساس ناامنی می کنید و شاید جاپای محکمی در یک موقعیت ندارید و از این رو خیلی نگران هستید. موقعیتی در بیداری شما وجود دارد که برای شما دردناک یا مضر است و کسی با احساسات مخرب، حرفهای سوزناک و کلمات تلخ و افکار منفی می خواهد شما را برنجاند. شما نمی خواهید که خودتان را عوض کنید و شخصیتتان را تغییر دهید. نمی خواهید به خودتان ضربه بزنید و فکرتان را ناراحت کنید. احتمال دارد که شخصی متولد آبانماه بخواهد که شما شخصیتتان را عوض کنید و شما ترجیح می دهید که به جای عوض کردن خودتان با او قطع رابطه کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۶:۵۲
Ali

Ali : سلام
خواب دیدم توی اتاقم خواب بودم متوجه یک بچه عقرب قرمز سیاه شدم اهسته با یک دمپایی قرمز رنگ پلاستیکی اومدم بکشمش فرار کرد رفت بین درز کمد و دیوار کنار یک عقرب قهوه ای رنگ. این عقربای قهوه ای رنگ خیلی زهر کشنده ای دارند توی واقعیت و سنشون هم بالاست. همین ذهنیت درمورد عقرب قهوه ای رو داشتم خیلی ترسیدم رفتم برادرم و دوستش رو صدا زدم اومدیم توی اتاق پیداشون نکردیم ولی من میدونستم توی اتاق هستن از اتاق اومدم بیرون در اتاق رو بستم یک پتو هم زیر در گذاشتم که از اتاق نیان بیرون.
با تشکر

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۸:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید. درنوبت هستید خواب دومتان را بعدا مجددا ارسال کنید...

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۱:۳۸
 امیر

امیر : سلام
خواب دیدم در واحدی که در آپارتمان پدری دارم و ماهی یکی دوبار هم آنجا می‌رویم (بیشتر در خانه ای که خانواده همسرم برایش تهیه کرده اند می مانیم) در داخل حمام، آب جمع شده و یک عقرب هم داخل آن آب شناور است درب رو بستم تا فکری برای کشتن اون بکنم بعد از چند دقیقه که خواستم مجددا درب حمام رو باز کنم دیدم یک حشره، شبیه سنجاقک بزرگ روی درب هست که از ترس حمله نکردن به بچه هام با دستم اون رو بکشم که چسبید به دستم و از دستم به در و .. اون رو کشتم ولی چند تا از خارهای اون که انگار یکی هم نیشش بود و به صورت برعکس داخل انگشتم رفته بود و هی میخواست برگرده و تو انگشتم فرو بره ، (و فکر می‌کنم از همسرم در خواست ناخن گیر و موچین هم کردم یادم نمیاد) تو همین حین چون لای درب باز مونده بود و ترس این رو داشتم که عقرب بیرون اومده باشه درب حمام رو بیشتر باز کردم ، دیدم آب به سرعت در حال تخلیه شدن هست و عقرب هم دو قسمت شده و قسمت نیش اون رو دیگه نمیبینم
ممنون از سایتتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۰:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. موقعیتی در زندگی بیداری تان ( احتمالا در رابطه با خانواده پدرتان) هست که برایتان ممکن است دردناک یا مضر باشد و با وجودی که شما می خواهید نگرانی ها را بشویید برود، احساسات منفی، حرفهای دردناک یا مضر، احساس مخرب و حرفهای سوزناک و کلمات تلخ و نیشداری می شنوید و نمی خواهید خانواده تان با این حرفها تحت تاثیر قرار بگیرند و دوست ندارید آنها وارد این ماجرا شوند. از جهتی شما شور و اشتیاق دارید که زندگی تان با تغییراتی همراه باشد و تنوع و نوسازی داشته باشید و ممکن است شما را به عدم ثبات اخلاقی یا بوالهوسی محکوم کنند یا بگویند که همیشه در حال رفتن هستید و تصمیم ثابتی نمی توانید بگیرید. شما از این حرفهای نیشدار هم فکرتان ناراحت می شود ولی در نهایت تمام این احساسات منفی از بین می روند و مشکلاتتان کاملا حل و فصل خواهد شد. اما رابطه تان با دیگران کمی متاثر از این حرفها خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۶:۳۸
Behnaz

Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم
امیدوارم که حالتون خوب باشه
من خواب دیدم که از زیر فرش اتاقم عقرب خیلی بزرگی خارج میشه و من با دمپایی روی فرشیم که در بیداری دارم میزنم روش و عقرب به ۳ تا عقرب کوچیکتر تبدیل میشه و هر کدومش یک سمت میره،یکیش توی لباسم و یکی دیگه توی موهام مخفی میشه و من تکون نمیخوردم چون هاپویی که در بیداری هم دارم سرش به من چسبیده بود و نمیخواستم به سمت هاپوم بره ...مامانمو صدا زدم و توی دلم میگفتم اگر پشت سرم رو نیش بزنه به مغزم اسیب میرسه و دیگه نمیتونم زنده بمونم
مامانم که اومد با دو تا پشه کش من اون عقرب پشت سرم رو به نوک انگشتم انتقال دادم و کشتیم و یکی دیگه که توی لباسهام مخفی شده بود هم کشتیم و لحظه مرگش شبیه کبوتر رنگی شده بود ولی من مثبا لبه پشه کش میزدم توی سینه و نایش و مامانم میگفت اینجا که میزنی خیلی دردش میاد و من میگفتم زنده میشه و دلم نمیخواست زنده بشه ولی انگار کبوتره موقت ممکن بود بی حال بشه
عقرب سوم اصلا نمیدونم چی شد ولی توی خواب نسبت به اتاقم احساس امنیت نداشتم و فکر میکردم عقرب داره تولید میکنه
راستش از این خواب خیلی ترسیدم چون در ازدواج قبلیم هم خواب دیدم از توی تشک تختم یک عالمه عقرب وجود داره و من اونجا میخوابم و واقعا اون ازدواج و اون خانواده برای من ازار دهنده بودند و ببنهایت زبان تلخی داشتند

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۲:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. عقرب در خوابتان به احساس مخرب، حرف های سوزناک، کلمات تلخ و افکاری منفی شما را هدف گرفته است. شما شاید در مسیر تخریب و شکست خودتان باشید ( خودتان به خودتان ضربه بزنید) به این صورت که مرگ و تولدی دوباره در راه دارید و باید از شر اشتباهات خود قدیمی تان رها شوید و اجازه دهید که شخصیتتان متحول شود. عقرب همینطور می تواند نشانه ی کسی باشد که در ماه آبان بدنیا آمده باشد. شما مهارت های ذهنی و فیزیکی تان را از اشتباهات پاک می کنید و افکار منفی تان را هم از بین می برید و سعی می کنید که روحتان را با خوش بینی و مثبت اندیشی عوض کنید ولی در شرایطی که دارید باید سعی کنید که اجازه ندهید که مسائلی که خارج از حیطه ی اختیار شما هستند شما را برنجانند. مثلا عدم اعتماد به کسی که دوستش دارید می تواند مخفی شدن این عقرب در اتاقتان باشد یا ترسهای مخرب دیگری که ذهنتان را بدبین می کند. عقرب در رختخواب شما در زندگی قبلی تان به رابطه ی بسیار بدی اشاره داشته که شما با همسرتان داشته اید ولی این عقرب قوه ی مخرب دیگری است که شما سعی می کنید که آن را کنترل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۳:۲۸
الهه نون

الهه نون : سلام خانم هراتی عزیز...خواهرم مدتیه که از نظر روحی حالش خوب نیست و من خواب دیدم با خواهرم کنار هم خوابیده بودیم که یهو دیدم یه موجود سیاه داره میاد سمت پای خواهرم تو رختخواب. توی خواب میدونستم عقربه. با داد و هوار خواهرم رو فراری دادک و بعد یه چیزی آوردم و کشتمش.

پاسخ
لینک۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۳:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اجازه نمی دهید که احساسات مخرب، حرف های سوزناک، افکار منفی یا کلمات تلخی به خواهرتان گفته شود و روحیه ی او خراب شود. شما با قدرت و توانایی زیادتان عاشقانه خواهرتان را حمایت خواهید کرد و به خواهرتان کمک خواهید کرد که او شفا یابد و قطعا شفا هم خواهد یافت انشالله. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۹:۰۰
masumehh

masumehh : سلام خانم هراتی عزیز.من همانطور که در خواب قبل گفتم یک ماه است که با عشقم رابطمون کات شده است بنابر دلایلی.اول این و گفتم تا شرایطمو یادتون بیاد و به تعبیر خوابم کمک کنه.خواب دیدم که تو خواب دانشجو بودم و دانشگاهم تو شهر مشهد بود.در واقعیت درسم چند ساله که تموم شده و اصلا هم دانشگام شهر مشهد نبوده.تو خواب میدیدم که فصل امتحانات هست و منم برای امتحان تو دانشگاه بودم.و تو خوابم میدونستم که با دوست پسرم کاتیم.یه هو وقتی داشتم میرفتم به سمت سالن امتحانات دیدم دوست پسرم تو دانشگاه داره راه میره و از اون دور داره میاد.(مثلا این همه راه از تهران اومده بود مشهد و بدون اینکه به من بگه اومده بود تو دانشگاه من و پیدا کرده بود تا سورپرایزم کنه که یعنی این همه راه بخاطرم اومده و قبلش هم نگفته به من)من تا دیدمش تو دلم واقعا سورپرایز شدم ولی از کنارش رد شدم و اصلا سلام هم نکردم و بی محلی کردم.ولی اون به من لبخند زد و با حالتی لبخند و شوخی وار بهم فهموند که من اومدم اینجا بخاطرت این هم راه و .بدون حرف از کنار هم رد شدیم.من با بی محلی و اون با لبخند.(تو دلم گفتم چه ریسکی کرد این همه راه بی خبر اومد.اگه پیدام نمیکرد چی؟)ازش که رد شدم همه حواسم بهش بود که کجا میره و و تو دلم خوشحال.رفتم سر جلسه امتحان نشستم دیدم به گوشیم سه بار زنگ زده بود و من نفهمیده بودم.سریع هول می کنم ((: و باهاش تماس میگیرم و میگم کارم داشتی؟گفت میخواستم ببینمت که جواب ندادی و محل ندادی و منم فرودگاهم که برگردم.گفتم من امتحان مهمی دارم نمیشه که ندم اگه برات اشکالی نداره صبر کن تا من امتحانمو بدم و بیام.بعد گفتم منتظر میمونی؟برنمیگردی؟ گفت آره منتظرت میمونم و نرفت.من رفتم سر جلسه و امتحانمو دادم و با تاخیر برگزار شد و کلی سر این حرص خوردم که زودتر برم پیش عشقم.و سر جلسه امتحان انقد بهمون میوه دادن که باورتون نمیشه.انواع میوه ها رو دادن و انقد زیاد بود که قرار شده بود ببریم خونمون و منم کلی میوه جمع کردم همه رو که ببرم.چند مدل میوه بود.
امتحان و دادم و رفتم پیش دوست پسرم.دیدم یه جایی بود ماشین کسی و قرض گرفت و یه مسیری و با اون ماشین رنو قدیمیا اومد و به منم گفت بیا اونجا.گفتم این ماشینا مگه هنوز هستن؟بعد که رسیدیم اونجا دیدم بک آقایی هم کنار دوست پسرم بود که نمیدونم کی بود .یک بچه گربه ی سیاه خیلی کوچولوی خیلی لاغر و استخونی وضعیف هم اونجا بود که انقد ضعیف بود اون گربه که چشماش زده بود بیرون.اون آقاهه هم ک اونجا بود نمیدونم دوست عشقم بود یا کی بود نمیدونم ولی همش گربه رو هول میداد که بیاد سمت من.منم میترسیدم جیغ میزدم ولی اون با خوشحالی باز گربه رو میزد سمت من.گربه هم میومد طرفم.که دوست پسرمم دعواش میکرد میگفت نکن مگه نمیبینی میترسه.منم ازون گربه فرار میکردم که یک دفعه دیدم یک عقرب تو اتاق هست که پرید اون عقرب روی لباسم.منم از ترس داشتم سکته میکردم که دوست پسرم با دست زد عقرب و پرت کرد رو زمین و با چند تا مشت محکم زد روش وکشت عقرب رو.منم همش میگفتم دستت و نیش نزنه عقرب با دست داری میکشیش.میگفت نگران نباش.و انقد مشت زد به اون عقرب تا مرد و له شد عقرب.رنگ عقرب هم طلایی و حالت خاکی و روشن بود رنگش.ممنون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۷:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم لطفا سعی کنید خوابهایتان را خیلی کوتاه ارسال بفرمایید حداکثر 10-15 خط که برای همه ی کاربران وقت کافی بتوانم اختصاص دهم. خوابهای طولانی منبعد تعبیر نخواهند شد. شما زیر ذره بین قرار دارید و باید امتحان پس بدهید. باید خودتان را ثابت کنید که چقدر درکتان بالاست و برای رسیدن به خواسته تان باید متوسل به امام رضا ع شوید. در اینصورت حاجت خواهید گرفت. دوست پسر شما هم متوسل به امام رضا ع شده تا بین شما صلح و دوستی برقرار شود. او نمی خواهد که ارتباط شما خراب شود و نمی خواهد که ناامیدی و بدشانسی به شما رو بیاورد. او نمی خواهد که کسی با زبانش به شما نیش بزند و ناراحتتان کند و یا تحت تاثیر افکار منفی قرار بگیرید. انشالله آشتی خواهید کرد. منوط به اینکه شما هم خیلی ناز نکنید و نشان دهید که به او علاقه دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۵:۰۶
Maryam

Maryam : سلام خانم هراتی عزیزم.من خواب دیدم که با معاون محل کارم خارج شهر روی تخته سنگهایی وایسادیم که سوراخ سوراخ بود.دوتا مارمولک جلوی پای من روبرو دو سوراخ بودند که یهو از داخل سوراخها دم سیاهی بیرون امد و من حس میکردم عقربه و اون دوتا مارمولک رو داخل کشید و انگار کشت .من مراقب بودم که از سوراخهای اطراف عقرب نیاد منو نیش بزنه .اقای همکارم( که از جریان زندگیم براش گفتم ) گفت بریم و ما اومدیم کنار جاده سوار مینی بوس شدیم ولی ایشون کنار من ننشست جلو نشست و من دو صندلی مونده به اخر رو صندلی تکی نشستم.مینی بوس از دانشکده محل تحصیلم میومد .تو شهر انگار تو باغی بابام برام مهمونی عروسیمو داده بود و همه همکارای مرد ادارم رو میدیدم سر سفره من عصبانی بودم حس میکردم بابام سبک کرده منو میگفتم منکه چند ماه دیگه قراره طلاقمو بگیرم این مهمونی چیه دیگه یه لباس ابی کاربنی دوتکه تنم بود .پشت کمرم و زیر سینه ها تا نافم لخت بود .خواهرکوچکم لباس قرمز و اون یکی نارنجی تنشون بود .خواهر کوچکم بلند بلند شور شوهرشو میزد و من بلند گفتم خدا شوهرهای هردوتاتونو که ماموریت خارج شهر میرن حفظ کنه و دنبال یه چادر بودم تا کسی لختیمو نبینه و خارج شدم از اون محل .دیدم انگار تو رختکن یه مسجدم خانمهای زیادی بودن یه زن نیمه مسن یه چادر مقنعه بهم داد با یه کیف مقنعه رو گذاشتم تو کیف ولی چادرسفید گلدار رو پوشیدم و از در اونجا بیرون اومدم تو کوچه که داشتم میومدم پایین خانه های نیمه کاره میدیدم حس کردم یه عده با اسلحه کمین کردن البته نه برا من ولی مثل اینکه مثل جنگ داشتن من نگران بودم نکنه اشتباه منو بگیرن ولی وسط کوچه که چادرمو سفتتر میکردم دیدم زیر کوچه از یه در یه عده بچه و بعد خانم چادری بیرون اومدن مثل تظاهرات و من ترسیدم تیر اندازی شه یه خونه پایین کوچه بود گفتم برم اونجا سریع رفتم تو اون خونه اونجا هم دوتا پسر در حال اماده باش بودن و برادرم هم بود .اعتمادی نداشتم ولی گفتم اب میخوام رفتم سمت اشپزخونه ولی رفتم تو دستشویی .مستراحی قدیمی بود که یه حوض ذوزنقه ای درون زمین بود و تهش یه سوراخ و شیر ابم کنارسوراخ چاهش بود .پاهامو وسط دیواره ها گذاشتم و ادرار کردم اومدم شیر رو باز کردم یهو اب تا زانوم اومد و از ترس افتادن و رفتن تو سوراخ چاه دستمو به دیواره گرفتم و گفتم حالاکه پریودم طاهر نجسی اهمیت نداره و اومدم به سختی بیرون مستراح .گوشه دستشویی یه توالت شرقی بود که روشو پوشونده بودن زدم کنار و دوباره پوشوندم گفتم دفعه بعد میام از ابن استفاده مبکنم نگران بودم پسرا بهم شک کنن چقدر طول کشیده اب خوردنم.یکدفعه خودمو بیرون اون خونه دیدم که دارم برمیگردم سمتش .اطراف خونه خیلی وسیع و باز بود و چندتا بوته خار و روشنایی افتاب هم بود و زمین اطراف خونه خاک کوبیده بود از تظاهرات و کمین و ...هم خبری نبود امن بود.دیدم یکی از پسرا بیرون خونه داره با ابپاش سر شلنگ ابپاشی میکنه در حین رفتم دیدم سگی از روبروم میاد خواستم خاری بکنم تا هی کنم اونو ولی زودتر رسیدم استانه در.سگه جلوم وایساد و گفت دیگه برات نون و غذانمیارم و رام بود .من احساس کردم اون پسره منو دوست داره و احساس امنیت کمی ازش کردم و خوشحال بودم و یادم بود که کف پام از ادرار و اون اب مستراح نجسه .ازش خواستم که اب کف پام بریزه با شلنگش تا طاهر برم تو خونه و اون اینکارو کرد.ازحس اینکه مواظبم بوده و دوستم داره و نا امنی ها رفته خوشحال بودم.ممنون میشم زحمت تعبیرشو با توجه به شرایط زندگیم بفرمایید .

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۸:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم قبل از هر چیز از شما خواهش میکنم لطفا خوابتان را کوتاه بنویسید. دیشب بعد از تعبیر 140 خواب تازه رسیدم به خواب شما که بیشتراز27 خط یا برابر 2 صفحه آ 4 خواب ارسال کرده اید!! من آخر خواب که میرسم اولش یادم می رود. و اگر هر کسی بخواهد اینقدر طولانی خواب بنویسد من نمی رسم پاسخ همه را ارسال کنم. کلمه به کلمه قدم به قدم خواب که تعبیر ندارد. شما به دو تصمیمی که باید بگیرید به دیده ی مشکوک نگاه می کنید و نمی دانید که بله بگویید یا خیر و فکرتان به خاطر مسائل منفی و مشکلاتی که دارید درگیر است و این باعث می شود نتوانید درست تصمیم بگیرید. شما حرفتان را به همکارتان گفته اید و حالا ممکن است حرفتان در اداره بپیچد و همه از زندگی شما با خبر شوند. هر کسی که در اداره با شما حرف می زند دلیل بر این نیست که فابریک با شما صمیمی است ولی شما اعتماد کرده اید. آنها متوجه شرایط شما می شوند و احتمالا نسبت به شما صحبت خواهند کرد. خواهران شما با شور و شوق و اجتماعی و سرزنده رفتار می کنند. دنیا به شما رو می آورد و احترامتان حفظ می شود. اما شما اعتمادتان را به مردم بیشتر از قبل از دست می دهید می خواهید به امنیت برسید و از غم فارغ شوید. خیلی غصه می خورید و فکرتان واقعا ناراحت است. ( توضیحات اضافه مثلا الان دستشویی رفتم.. اما اینکه پاهامو باز کردم نشستم سر توالت ... اینها همه اضافه هستند) انرژی های منفی تان را تخلیه می کنید و فکرتان باز و آرام می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۴:۰۳
Hamide

Hamide : با سلام
من خواب ديدم بسته هاي پروتيين ورزشيمو برداشتم بسته بندي بودن انگار درشون كامل بسته بود و توشون ديدم انگار مونده و حشره زده(البته من در دنياي واقعي اصلا بسته پروتيين ندارم)
بعد با همسرم رفتيم توي راه پله وردي اپارتمانمون، روي زمين جيزي شبيه به اكواريوم شيشه اي بود، همه طرفش بسته بود، چند تا عقرب كوچيك قهوه اي روشن توش ديدم ولي راه خروج نداشتن، با خودم گفتم بايد اينو از همين راه پله بفرستم ببرن
واي بعدشم بيدار شدم از خواب
تعبيرش چي ميتونه باشه؟

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۸:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که چیزی انرژی شما را می گیرد و مانع پیشرفت و ترقی شما در زندگی تان می شود. می خواهید در زندگی تان بالا بروید ولی احساس می کنید که دارید دور باطل می زنید و به خاطر مسائل مالی حرف های نیشداری به شما زده می شود که شما از این شرایط و حرفها بدتان می آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۷:۳۴
shahrokh

shahrokh : سلام
خواب ديدم در يك آپارتمان هستم يكي از دوستانم هم بود
يه عقرب سياه خيلي كوچك از زير ملحفه اي كه دوستم دور خودش پيچيده بود اومد بيرون
من سعي كردم بكشمش ولي فرار كرد و از در خونه رفت بيرون
بعدش هم برگشتم به خونه ي قبلي پدري توي حيات بودم با يكي از دوستام كه تقريباً ٨ سال با هم قهريم حرف ميزديم و ميخنديديم ولي لبه هاي سقف خونه خراب بودن
فقط سقف خونه ديده ميشد كه لبه هاش خراب بودن ولي شرايط خوب بود
همون روز هاي پر رونق و همون ماشيني كه پدرم برام خريده بود تو حيات خونه بود و من سوار ميشدم
مرسي از راهنمايي شما

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۴:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به صورت ناخودآگاه زبان نیشداری دارد و احساس مخرب و افکاری منفی یا کلمات تندی را بر زبان می آورد که هر چند خیلی مهم نیستند ولی روحیه شما را خراب می کند. احتمال دارد او متولد ماه آبان باشد. برای حمایت خودتان در مقابل او، شما نیاز دارید که خودتان را عوض کنید، از یک سری مسائل قدیمی و اخلاقیات قدیمی تان خلاص شوید و خصلت ها و خصوصیات جدیدی برای خودتان درست کنید. اما شما احساس می کنید که از گذشته و روحیات قدیمی تان لذت می برید و هر چند نتوانسته اید به همه ی آرزوهایتان برسید یا اختلافاتی هم از لحاظ عقیدتی با پدرتان داشته اید یا حتی اگر دوستان سابقتان خیلی خوب نبوده اند ولی شما امنیت آن دوره را به شرایط امروزتان ترجیح می دهید. دوست دارید که حمایت خانواده تان را داشته باشید. پدر شما به شما اعتماد به نفس داد و کاری کرد که بتوانید کنترل زندگی تان را به خوبی بدست بگیرید و امروز نمی خواهید که زخم زبان بشنوید و یا نقاط ضعفتان را به رختان بکشند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۴:۵۸
xanum

xanum : سلام خانم هراتی عزیز از زبون دوس پسرم نعریف میکنم: خواب دیدم یه دونه عقرب تو خونه اومده منم گرفتم از دمش و باهاش بازی کردم که یکی دیگه اضافی شد همراه با یه طوطی که حرف میزد و منو میشناخت سفید بود و خیلی خوشگل،عقرب دوم دستم بود و نمیدونم چی شد که گذاشتم زمین اونم داشت همینطور که میرفت طوطی دو سه بار گفت خونه خطرناک شده و عقرب اول برگشت بهم گفت اون (عقرب دومی)تورو نمیشناسه نیشت میزنه و رفت پیشش، عقرب دومی داشت میرفت از در فرار کنه عقرب اولی صدام کرد تا رفتم پیشش عقرب دومی خواست نیش بزنه که از دمش گرفتم هر دوتا عقرب رو از دمشون میگرفتم که اینا غریزه شون نیش زدنه نمیشه اعتماد کرد اصلا؛عقرب اولی رو هم قبل اینکه زمین بزارم با یه گیره قرمز رنگ که از اون گیره های رخت که وقتی لباس پهن میکنن رو طناب بهش میزنن که نیفته از اون گیره ها زدم که هرجاباشه ببینمش...مشکی مشکی بودن برق میزدن اندازشونم حدودا بیست سانت در دوازده سانت بود.ممنون میشم تعبیرشو بگید.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۶:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با کسی که خیلی حرف می زند و سخن چینی می کند ولی آدم پاک و خوبی است آشنا هستید ولی اشخاص دیگری هم در زندگی شما هستند که احساس مخربی را به شما القا می کنند و حرفهای سوزناک، افکار منفی و کلمات تلخی که در بیداری به شما زده می شود شاید باعث بشود که شما در موقعیتی احساس کنید به شما ضرر و زیانی وارد شده و کسی می خواهد فکرتان را خراب کند. دوست دیگری هم دارید که با وجوید که خودش هم شخصیتی منفی دارد ولی می خواهد با بدگویی از دیگری خودش را به شما نزدیک کند و شما عاقلتر از این هستید که اینها را باور کنید و گولشان را بخورید. اینها آدمهای تنهایی هستند که کسی هم دوستشان ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۰:۱۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.