تعبیر خواب فرار کردن
اگر کسی خواب دید از چیزی فرار می کند، دشمنی را مغلوب می کند.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گریختن دلیل شادی است، وقتی که فریاد و زاری نکند. اگر فریاد کند، دلیل مصیبت است.
محمد ابن سیرین می گوید: گریختن درخواب، دلیل رستگاری است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده از شخص بزرگی می ترسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : سلام، خسته نباشید
خواب دیدم که شخصی دنبالمون میکنه ومن هستم ویه فرد دیگری واز روی دیوار ودر های بلند که انگاریکه اون فرد راهنمام بود ازدست شخصی دیگری فرار میکنم ودر نهایت به جایی میرسیم که نگاه کردم دیدم یه چیزی مانند گلابی که اندازه یه ادم بود به یه میله بسته شده ور ضمن بالاسر وپایین پای گلابی ویا آدم شبیه گلابی یه تعداد زیادی سکه که فکر کنم طلا بود آویزون بود وبه میله بسته شده بود ومن داشتم نگاهش میکردم ودرضمن یه نفر گفت طلا را پیش خودت نگهدار.
فریبا هراتی
: سلام. شما از یک موقعیت یا نگرش محدود کننده فرار می کنید.گلابی احتمالا به زن پولدار یا فرصتی جدید اشاره می کند که می تواند آینده ای سفت و سخت و اساسی را برای شما تامین کند. تشکر از همراهیتون.
eli : سلام خانم هراتی,وقتتون بخیر...همسر خواب دیده توی یک خانه قدیمی و توی یک سالن که ۲ تا درب هست وارد یک اتاق میشه که ۲,۳ تا دختر دعا میخونن و واسه دعا نویس اومدن و دعا دارن میگیرن,همسرم میترسه و فرار میکنه و از در اتاق خارج میشه ودر حال فرار روی پله ها توسط فرد نامرئی گرفته میشه,کلی داد میزنه و از پاهاش داد میزنه که یکی ازون دختر های توی اتاق میاد کمکش!
فریبا هراتی
: سلام. عده ای با افکار قدیمی و معتقد به خرافات می خواهند به خیال خودشان برای همسرتان دعا بگیرند و برای دفع شر شما باید 4 قل را بخوانید و مطلقا هم نگران نباشید. هیچ نیرویی بالای نیروی خداوند موجود نیست. شما تنها در صورتی متضرر خواهید شد که معتقد باشید که قدرت شیطان و جنیان بالاتر است از عشق خدا به شما. لطفا در ادامه این مطلب را بخوانید. توسل به جنیان و دعا گیری و دعا نویسی حرام است.
آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نم یتوانند پناه آنها باشند.
در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت دعاهایی آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوندوآسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید.
حمید قاسمی : سلام.خسته نباشید
درخواب دیدم من وبرادره بزگترم درجای مثل خرمشهر هستیم که عراق حمله کرده یک دفعه دیدم سربازان عراق می ایند همه درحال فرار بودن چند کامیون بود (کمپرسی)همه برپشت انها میپریند وسرعت میرفتند .برادربزگتر پشت یکی ازآنها رفته بود بهش گفتم ازآن بیا پایین لبش کوتاه هست که امد پایین به سختی دنبال ماشین دیگر میگشتیم که دروسط جاده بودیم یک کامیون ایستاد ورفتیم بالا عقب ماشین دیدم برادر کوچکتر وبزرگترم هستند خودم روی رکاب بودم کمی چون ماشین در حال حرکت بود به عقب نرفتم به جای رسیدیم ،که دیدم آنجا درحال چمن کاری وگلکاری بودن که گفتم دشمن داره می آید شما دارید چکارمیکنید..که یکی گفت برای جشن.
بعد درحالی که برادربرزگم روی صندلی نشسته بود،که کمی پیرتر شده بود.دیگ غذای امد همه درصف بودن یک نفر سبدی که دران نان بود نان میداد هرکدام تکه ای کوچک برداشتیم برادربزگترم چندتکه نان دردست داشت.ضمنا ازبرادرکوچکم دیگر خبر نبود.با عرض معذرت به خاطر طولانی شد.
ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نگران اوضاع بد اقتصادی هستید و خودتان را در معرض خطر حس می کنید. احساس می کنید باری از مشکلات سرراهتان است و باید از خطر خود را دور کنید. اهل ریسک نیستید و احساس می کنید که محدودتان کرده اند و باید از مشکلات دوری کنید. علیرغم همه دلشوره های شما و خانواده تان در مقطعی از زمان به یک باره تغییرات مثبتی رخ خواهد داد و موفقیت و آزادی و رهایی و دستاورهای بزرگی در آینده رخ خواهد داد و برادر شما جایگاه و مقامی برای خودش خواهد داشت و از تجارب خود استفاده خواهد کرد. زندگی به کامتان خواهد شد و نبود برادر کوچکتان در خواب، یا به معنی تغییر در اهداف و نگرش های او در زندگی است و یا به دلیل فضای خود خواب و شلوغی و صف احساس شده و تعبیر خاصی ندارد. تشکر از همراهیتون.
مهتاب : سلام خانم هراتی صبحتون به خیر.
من دیشب خواب دیدم یه جایی هستم اینگار میخواد انقلاب بشه (جمعی که اکثرا هم مرد بودن) یه نفر میخواست منو بکشه اومد طرفم اینگار یه کمی هم به سینم دست زد بسیار ناراحت بودم و نامیدم .مطمین بودم میخواد بکشه و راهی ندارم تو دلم به خدا زیاد التماس میکردم یدفعه داداشم وارد شد و اون شخصو کشت با تیر من هم خوشحال شدم هم نگران داداشم ولی گفتیم چون دفاع از ناموس بوده مشکلی نیست. یه قسمت دیگش خواب دیدم وارد یه اتاقی شدم که چند تا از همون ادمای خطرناک هستن نمیدونستم اونجان یدفعه از پنجره اتاق که نرده هم داشت با فشار خودمو به بیرون رسوندمو فرار کردم . لطفا تعبیرش کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. فکر شما ناراحت است و دیدگاهتان به آینده و جهان هم منفی است بنابراین خواب انقلاب دیده اید. به هر جهت هر چه پیش بیاید حمایت خانواده شما از شما قطعا شما را از مصائب دور خواهد کرد و هرگز گرفتار و مبتلا به سختی ها نخواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی .صبحتان بخیر
خواب دیدم که با یک پسر جوان در جایی مثل کوچه باغ بودم چند مرد دیگه هم بودند که چاقو بدست داشتند انگار که میخواستند مارا بکشند و من گفتم که ما امده ایم بره نذری بخریم و بکشیم و دو تا باغ را تو خواب که نزدیک خانه واقعی مان است در نظرم بود در حالت خواب. مرد چاقو بدست اجازه داد بریم و من و اون پسر امدیم بریم بره بخریم من متوجه شدم که چاقو بدست میخواهد از افرادی را دنبالمان تعقیب بفرستد ومن در این حال از پسر همراهم جدا شدم و شروع به دویدن کردم از کوچه باغها سراسیمه میدویدم و دایم راههای سر بالایی که به بالاتر بروم را انتخاب میکردم حتی جایی به یک خانه ویلایی رسیدم و مجبور شدم بپرم و سقفش را که سراشیبی داشت مثل کوهنوردها به طور عرضی طی کنم و در این حال دیدم که چادر مشکی دور کمرم بسته ام موظب بودم تو پاهام گیر نکنه و در این حال حس کردم پاهایم را بهم فشار دهم تا ارضا میشم و اشفته در این حالت بیدار شدم .انگار در حالت واقعی از حرکت پاهایم واقعی داشتم ارضا میشدم که البته بیدار شدم وجلو خودم را گرفتم و این حس کامل بهم دست نداد و من هشیار شدم.شرمنده خوابم اینجوری بود.ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما آشفتگی ذهنی است و باطل است عزیزم. تشکر از همراهیتون.
محسن سیمایی : سلام
خواب دیدم در محل کارم مشغول قدم زدن هستم که رییس کل که شخصیت معروفی هم هست آمد و با مهربانی دستم را گرفت و مشغول خوش و بش شد. بیرون که رسیدیم خواست از داروخانه برایش دارویی تهیه کنم. بیرون که آمدم از رییس خبری نبود اما جنگ شده بود و همه جا آشفته بود. یک هواپیمای غول آسای آمریکایی مشغول بمباران بود. من هم فرار کردم و آسیبی ندیدم اما سر راه تعدادی لاشه سگ دیدم. به جای امنی رسیدم که منزل یکی از دوستان بود. با پدر و مادرم همان طور که سر سجاده نماز بودیم در مورد فرار از طریق یکی از شهرها و راهی امن نقشه می کشیدیم.
فریبا هراتی
: سلام. شخصیت معروفی که فرمودید شما را معتمد خود می دانند و به او بسیار نزدیک هستید. بر اساس تصمیم ایشان، شما مترصد خواهید بود که قسمتی از مشکلاتی را حل کنید، خودتان هم البته استرس و سختی هایی را تجربه می کنید . اخبار مربوط به تحریمهای امریکائی ها موقعیت انفجاری بالقوه ای را به همراه خواهند آورد و تنش های عصبی ناشی از این موقعیت باعث ناراحتی فکری شما خواهد شد. عده ای به شدت دستخوش این تغییرات منفی می شوند. شما هم تحت تاثیر این مشکلات خواهید بود ولی در آخر از این مشکل عبور خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام سرکارخانم هراتی
خواب دیدم در جایی مثل اتوبوس یا قطار هستم و از مردی که انگار همسرشم پیشش بود و غریبه انتقادی می کنم و اون مرد از انتقاد من خیلی عصبانی میشه و به من هجوم میاره تا منو بزنه ولی چندنفر جلوشو می گیرن و از من دورش می کنن و من از اونجا فرار می کنم و میرم جایی شبیه به حسینیه یا مسافرخونه و خانمی به من پناه میده یادم میاد که همش واهمه داشتم منو پیدا کنه انگار می دونستم همه جاداره دنبال من می گرده تا زهرشو بریزه بعد از مدتی متوجه شدم که اون آقا داره نقل مکان می کنه به جایی که من هستم و اون خانم منو به اتاقی که حلوی همون اتاق بود یواشکی منتقل و منو قایم می کنه که همون موقع اون آقا می رسه ولی منو نمی بینه نهایتا من از ترس اینکه بفهمه من اونجام یواشکی از اونجام فرار می کنه و یادمه جایی مثل خیلبون بودم که در اخر خیالم راحت میشه که منو پیدا نمی کنه
ممنونم از شما با ارزوی موفقیت
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل دارید که در زندگی بیداریتان ، از موضوعاتی که راجع به آن راحت نیستید دوری کنید و راجع به قبول چیزی که با طرز تفکرتان جور درنیاید، خودداری می کنید. شاید نمی خواهید به نظرات متفاوت از خودتان گوش بدهید. ازخشونت فراری هستید و احساسات منفی خودتان را هم سرکوب می کنید. شما خودتان را آسیب پذیر می دانید. تشکر از همراهیتون.
روژانو : با سلام و خداقوت
من دو شب پيش خواب ديدم با مادر و خواهرم در خيابان در حال راه رفتن هستيم اما از مقابل ما جمعيتي هراسان در حال فرار كردن هستن و ما در خلاف جهت آنها با آرامش و خيالي آسوده همراه با كمي تعجب در حال قدم زدن هستيم. من هيچ گونه احساس نگراني و ترسي نداشتم بيشتر از اينهمه وحشت كساني كه فرار ميكردن متعجب بودم چون به نظرم دليلي كه باعث فرار آنها ميشد مسخره بود اما دليل فرار رو به خاطر نمي آورم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بر خلاف اکثریت مردم فکر می کنید و مسیر زندگی تان کاملا با ایشان مغایرت دارد. مشکلاتی برای جامعه پیش خواهد آمد که دلواپس و نگران خواهند شد و نمی خواهند با مسائل مواجه و روبرو شوند. اما برای شما شرایط فرق می کند. تشکر از همراهیتون.
نازی : سلام خواب دیدم از دست مردی فرار میکنم که خیلی آدم وحشتناکی بود یه عده انگار آشنا یا خونواده خودم بودن منو مخفی کردن ومن زیر پنجره قایم شده بودم دختر خالم از مبارزاتش با اون مرد گفت و همه اونا برام تداعی شد وحتی بعضیاشو شبیه سازی کرد که بهتر متوجه بشم از وحشت میخواستم سکته کنم اون آقا با دوتا خانوم ارتباط صمیمی داشت اون دوتا خانوم منو میدیدن اما نمیدونستن جریان چیه من جلوی چشم خانومه فرار کردمو رفتم به جایی رسیدم که شروع به قران خواندن باصدای بلند کردم تو خواب خودمو میدیدم به خودم میگفتم کاش آروم قران بخونه الان صدامو میشنوه هی به خودم میگفتم نازی برو فرار کن آقاهه الان میاد یکی از خانوما گفت اونجاست صدای قرانش میاد واون مرد داشت میومد ومن بیدار شدم( اون مرد و زنها رو در بیداری نمیشناسم )
فریبا هراتی
: سلام. شما رفتارهای بدی داشته اید که از پذیرش مسئولیت کارهای خودتان خودداری می کنید و می خواهید با روشنفکری و ایمان، از شخصیت سیاهی که درون شماست فرار کنید. این شخصیت پرخاشگر، قاطع، رقابت طلب، عصبی و گاهی منطقی است. زنها هم دنیای شماست که سعی می کنید وجهه ی خوبی در آن داشته باشید. دختر خاله تان هم گاهی مانند شما یک روی خشن و مردانه از خودش نشان می دهد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی...من خواب دیدم که یه پسری ک انگار نمیشناختمش هی میخواد بهم نزدیک بشه و منم سعی میکنم بهش محل ندم...بهم گفت که منو دوست داره و میخواد باهام ازدواج کنه...اون همش میدویید دنبالم منم با ترس و وحشت ازش فرار میکردم...دوستمم همراه من ازش فرار میکرد...منم وقتی ازش فرار میکردم سعی میکردم پشت کسی که (در واقعیت دوستش دارم و الان از هم جدا شدیم) پناه بگیرم...اون شخصی ک دوسش دارم دستاشو مشت میکرد و سرشو مینداخت پایین و انگار جلو خودشو میگرفت ک بهم پناه نده ولی من بازم وقتی فرار میکردم ب سمت اون کسی ک دوسش دارم میدوییدم و اسمشو صدا میکردم...اون شخصی ک دنبالم میکرد قیافش آشنا نبود ولی انگار من کاملا میشناختمش...آخر سرم نتونست بگیرتم ولی مصمم دنبالم بود ک از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که شما او را دوست دارید، شما را دوست ندارد و نمی خواهد هیچ رابطه ای با شما داشته باشد. ولی شما خودتان قدرت این را دارید که در زندگی گشایش کار پیدا کنید و بدون وابسته بودن به کسی، بهترین زندگی را برای خود بسازید. فرار شما از آن مرد غریبه در واقع فرار شما از داشتن امید و گشایش کارتان است و این به این معنی است که شما به افسردگی رو می آورید و نمی خواهید خوشبختی را بپزیرید. این خواب به منزله هشداری برای شما است که بیدار باشید و عاقلانه فکر کنید. شما باید شرایط خوب و مساعد جدید را با آغوش باز بپذیرید و خودتان را در زندگی حمایت کنید. این را به خاطر داشته باشید که اگر شما در زندگی تان خودتان را دوست نداشته باشید، چطور انتظار دارید که دیگران شما را دوست داشته باشند؟! به خودتان احترام بگذارید و خودتان را دوست داشته باشید و ببینید چطور خوبیها و زندگی سرشار از عشق به سمت شما می آید. تاسف به حال خود خوردن و غمگین شدن و افسردگی همه را از دور و بر شما پراکنده میکند!!!!