کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قبر

اگر کسی خواب ببیند روی قبری سنگ قبر می گذارد یا آن را آجر و سیمان می کند، بیننده خواب خرابی را آباد می کند، یا بنایی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر ببیند که او را در قبر می نهند، گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد.

اگر ببیند که مرده است و دارند او را در قبر قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود، به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش قبر می کنند، عمر بیننده خواب دراز می شود. اگر خواب ببینید در قبرستانی زیبا و سرسبز هستید، اخبار سلامتی کسی را می شنوید که بکلی از زنده ماندنش قطع امید کرده بودید. دیدن قبرستانی متروک و پر از بوته های خار، دلالت بر آن دارد که عمر طولانی خواهید کرد.

حضرت دانیال می گوید: دیدن گور درخواب ، دلیل زندان است. اگر در خواب ببیند گوری از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود.

بعضی معبران می گویند: اگر کسی دید گور می کند، برای خود خانه خواهد ساخت. محمدبن سیرین می گوید: اگر وی را در گور نهادند، دلیل که او زندان کنند. اگر ببیند بر بام خانه او گور میکندند، دلیل که عمر او دراز خواهد بود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند منکر و نکیر از او سوال پرسیدند، دلیل که پادشاه با وی مطالبتی کند. اگر جواب ایشان را درست داد، دلیل که از عذاب پادشاه برهد. اگر جواب را خطا دهد، به خلاف این است.

تعبیر خواب قبرستان (گورستان)

اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
  1. غم،
  2. زندان،
  3. محنت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

504 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Aylar

Aylar : سلام خانم هراتی جان. من ازسال ۹۶ پیج شمارو شناختم و یکی از خوابهام بشدت دوسال پیش تعبیر شد و اون ازدواجم بود. دیشب خواب دیدم رفتم سر قبر پیامبر همه جا فرش قرمز هریس بود از روی زمین اشیاء جا مونده مردمو جمع میکردم مثل مجسمه سفید رومی و یادم نیست چندتا چیز بود گذاشته بودم تو نایلون پیش کفشام و موقع خروج میترسیدم مامورهای نگهبان حرم بهم گیر بدن که این و چرا برداشتی. یه خانومی هم بود سفید پوشیده بود محجبه بود رنگ پوستش تیره بود ولی خوش چهره بود توی حرم ایرانیارو مسخره میکرد که ایرانیا میگن خواهش میکنم. لازم به ذکر هست بگم تابحال مکه مدینه نرفتم.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۳:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. انشالله خوشبخت باشید. تعبیر خوابتان این است که خیلی از مردم به عادات و رفتارهای گذشته ی خودشان پایان خواهند داد و همه از رفتارهایی که باعث عصبانیت و ناراحتی شان شده، و با اهداف و آرمانهای آرامش بخش رسول خداوند، منافات داشته باشد، و به آنان استرس و نگرانی ببخشد، بدشان می آید؛ شما از قبول بعضی از واقعیت ها خودداری می کنید. توانایی های خودتان را دست کم می گیرید و نگران هستید که دیگران راجع به شما بد فکر کنند پس سعی می کنید که بخشی از افکار و نظرات هر کسی که هر چیزی گفته را درک کنید تا بتوانید با همه ی مردم ارتباط برقرار کنید. شما نگران هستید که افکار و نظراتی که تصدیق شان می کنید، درست نباشند و مرتکب گناه شوید و یا خطایی در طرز فکرتان و یا عملکردتان وجود داشته باشد. شما رفتاری با کرامت و پاک دارید ولی افکار واقعی تان را برای کسی رو نمی کنید چون نگران هستید که دیگران شما را به خاطر افکارتان نپذیرند و تصدیقتان نکنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۵۶:۰۰
Amin

Amin : در حال خاکسپاری پدر از بیست سال فوت شده ام به همراه فامیل هستیم زمانی که ایشان را در قبر میزاریم من دستشان را میگیرم و ایشان چشمارش را باز میکند و پاسخ میدهد جانم و من میپرسم چرا ما را تنها گذاشتی و جواب میدهد بابا من خاک پاتم و از خواب بیدار شدم و بیاد میارم قبل رسیدن جنازه پدرم زمانی که در قبرستان بودم جنازه فردی را دیدم که نیمه دفن شده بود و دستانش از خاک و پارچه بیرون بود

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۶:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. کسی نیازمند کمک و یاری شماست و این شخص دارد به افسردگی دچار می شود. شما دلتنگ پدرتان هستید و فکر می کنید که او را سالهاست که از دست داده اید. در حالی که روح او زنده است و در کنار شماست. این شما هستید که با باورهای اشتباهتان، فکر می کنید که پدرتان نیست و تمام شده. اگر از خود او سوال کنید؛ می گوید که زنده است و دوستتان دارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۵:۰۸
Elnaz

Elnaz : سلام خانم هراتی عزیز،وقت بخیر. من اول حق یک خواب پرداخت کردم ولی کاراکترهام بیشتر از یک خواب شدند، به محض ارسال این خواب دوباره شارژ میکنم که از اون کسر کنید.

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۲۳:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما به عادات و رفتارهای گذشته تان در رابطه با دایی و خانواده اش پایان خواهید داد و سعی می کنید که کینه هایتان را دور بریزید. سعی می کنید که ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید و شروعی تازه داشته باشید ولی مادرتان همیشه از این بابت که دایی تان را ندیده تاسف می خورد و می داند که شاید سعیش را کرد ولی قسمت نبوده است. زندایی تان هم برای شما مرده و دیگر ارزشی برایش قائل نیستید. شما به آینده ای مثبت چشم دوخته اید و دایی تان می خواهد که خاطرات خوبی از او در ذهنتان نگه دارید هر چند که او را ندیده اید و درک درستی از افکار او نداشته اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۸:۵۷
Fatemeh

Fatemeh : سلام خواب دیدم با خانواده تمرین رانندگی میکنم شب بود به نزدیک قبرستان که رسیدیم گفتم این مسیر میترسم اما هیجان دارد برویم پدرم گف اشکال نداره ماشین پارک کن همینجا با عبوری که میرود شهر دیگر میرویم سوار ون شدیم زنی که چهره ای قبلا سوخته و ترسناک پیش پدرم اخر ون نشسته بود به پدرم میگفت برای ادامه زندگی میتوانیم با هم باشیم پدرم جواب سر بالا میداد از بابت اینکه پدرم مرد خوبیست مطمئن بودم در خواب احساس کردم کسی میخواد موبایلم ک که در دستم است بدزد شب بود چشمانم نمیدید انگا بسته شده بود اما اصلا اجازه ندادم بردارند هرچقد تقلا کردن محکم گرفتم به محل پارک ماشنیهای قبرستان که رسیدیم به پس گردن دختری که فکر میکردم دزد است زدم و پیاده شدیم پدرم گفت خواهرت هم پیاده شد؟گفتم هیچکس در ماسین نیس رفتم پشت ماشین بگردم که بیدار شدم خیلی خاب ترسناکی بود

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۷:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تلاش می کنید که یاد بگیرید که استقلال عمل داشته باشید و کنترل زندگی تان را به دست بگیرید. شما می خواهید مسیر تازه ای را در زندگی تان پیش بگیرید که هیچ شناختی از آن ندارد و نگران هستید که هویت خودتان را از دست بدهید، نتوانید اهدافتان را دنبال کنید و یا با موانع زیادی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شوید. پدر شما می خواهید که شما مطیع و تابع او باشید و از جماعت پیروی کنید و کاری را انجام دهید که همه با آن موافقند و نه اینکه بخواهید روش متفاوت و تازه ای در زندگی تان پیش بگیرید. پدرتان مجرب است و ترس و نگرانی او به خاطر مشکلات مالی احتمالیست و تمام تلاشش را می کند که متضرر نشود. شما هم باید مراقب باشید که بینش تان را تقویت کنید و اجازه ندهید که ارتباط تان با خانواده یا دوستان خوبتان قطع شود و عمرتان را به بطالت نگذرانید. پدرتان تمایل دارد که رابطه ی شما و خواهرتان همیشه قوی باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۰۱:۲۴
farah

farah : سلام خانم هراتي جانم، خسته نباشيد ببخشيد

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۴۶:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. پسر خواهرتان، از تحولات تازه ای که در زندگیش مشاهده کرده، روحیه اش افسرده شده و شخصیت او متحول شده و دیگر مانند سابق فکر نمی کند. او از نظر روحی، حس فاصله گرفتن و جدا شدن از دیگران را تجربه می کند و مثل قبل، با دیگران از نظر روحی و یا فکری، صمیمی و نزدیک نیست. او همچنین سعی می کند که نظرات، ترسها و احساسات واقعی خودش را از دیگران مخفی کند. او سعی می کند که تعادل را در زندگی ایجاد کند ولی به زنده بودن عمویش باور دارد و از اینجهت، او را نزدیک به خودش می داند. او سعی می کند که خردمندانه رفتار و فکر کند. اما روحیات او عوض شده و دیگر نمی تواند مانند قبل باشد. اما می داند که علیرغم ظاهر ماجرا که هنوز همه او را زنده می دانند، او دیگر هرگز به زندگی نگاهی مانند سابق نخواهد داشت و انگار او مرده و شخصیت تازه ای درون کالبد جسمش به وجود آمده است. او معتقد است که دیگران خودشان را فریب می دهند که خیال می کنند مرگ، تمام شدن است؛ در حالی که مرگ شروعی تازه برای زندگیست و روح انسان با انرژی بیشتر و قدرت بیشتری از زمانی که در جسم اسیر بود، به زندگی در کالبد روح ادامه می دهد. پسر خواهرتان بین این تفکرات فلسفی و مرگی که همه در ظاهر آن را باور دارند؛ گیر کرده و مردد است که کدام درست است. او می خواهد تصمیم بگیرد که فاز تازه ای را در زندگی شروع کند و مانند عمویش رفتار کند ولی تصمیم او خیلی هم قطعی نیست. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۲:۰۸
farah

farah : سلام خانم هراتي جانمم خسته نباشيد، دستتون درد نكنه شرمنده

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۳۹:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. تعبیر این است که مادربزرگ شما و خانواده ی پدری تان، خصلت های مثبتی از رسول خدا ص را که باید در زندگی شان اعمال کنند را کنار گذاشته اند و فقط در ظاهر به اسم مسلمان خودشان را معرفی می کنند و باور دارند که اهل دین هستند. حضرت محمد ص در زندگی آنان زنده نیست و جنبه های فراموش شده و بدردنخوری را به اسم دین در زندگی شان اعمال می کنند. و شما، به خوبی آنان باور دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۳:۲۴
Zeinabiran

Zeinabiran : (لطفا پنهان شود)ممنون

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۲۵:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب شما این است که شما ناراحتید و فکر می کنید که همسرتان از رفتارتان ناراحت می شود در حالی که او قلبی بزرگ دارد و می داند که شما از او چیزی را مخفی می کنید و نگران هستید که اگر او بفهمد چه می شود! همسر شما اما همه چیز را می داند. شما نمی خواهید که احساسات تان را دیگران متوجه شوند ولی کسی را مشاهده کرده اید که فکر می کنید او می تواند نیازهای شما را فراهم کند. شما نگاهی سرخوشانه به زندگی دارید و فکر می کنید که کسی به زندگی تان راه پیدا می کند که احساستان را درک کند. دختر کوچک شما از اینکه شما بخواهید با کسی رابطه ای داشته باشید متنفر است و تلاش می کند که جلوی شما را از پیشروی در یک مورد احساسی، منع کند. دختر بزرگتان هم نگران است ولی شما می خواهید به او بگویید که این هم بخشی از زندگیست. ( مادر شما به داشتن یک شریک احساسی تازه فکر کرده و خجالت می کشد که آن را با شما در میان بگذارد). خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۰۹:۵۴
Zeinabiran

Zeinabiran : سلام دوباره قطعا شما تعبیر رو خط به خط از روی خواب و اطلاعاتی که بهتون داده شده میگید به نظر میاد اطلاعات کافی رو نگفتم از بابتش عذر خواهی میکنم...

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۵۴:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما قطعا عدم حضور پدرتان را در زندگی به عنوان از دست دادن حامی خودش درک می کند. مغازه داری که به شما کمک کرده؛ تا حقتان را بگیرید، در ناخودآگاه مادرتان این حس را بوجود آورده که اگر پدرتان زنده بود، به جای این آقا می توانست از شما حمایت کند و حالا پدرتان زنده نیست و این آقا دارد این کار را می کند. نیاز مادرتان به داشتن یک حامی در ناخودآگاه او هست. به همین جهت است که اگر قصد ازدواج هم ندارد از نیاز به داشتن حامی، چیزی کم نمی کند!! برای همین هم او را بعنوان یک حامی در نظر گرفته و بصورت ناخودآگاه می داند که این شدنی نیست که کسی دیگر جز پدرتان به زندگی تان بیاید هم به خاطر خودش و هم به خاطر بچه ها... همانطور که در تعبیر قبل توضیح دادم. خواب مربوط به برادرتان نیست ولی به هر جهت خوب است که محتاط باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۷:۲۶
ریما حسینی

ریما حسینی : سلام لطفا مخفی باشه

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۳۰:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۵:۴۰
Samae

Samae : سلام هفته پیش ساعت ۳ شب خواب دیدم قسمت اول خوابم خیلی یادم نیس اما انگار خونمون مهمونی بود و شلوغ بود ولی یهو خودمو تو قبرستانی دیدم که بالای سر قبرا بودم کنار مادر بزرگم که فوت شده و چند نفر دیگه که نمیشناسمشون یه قبر از دور بهم نشون دادن که خالی بود و میگفتن جای دخترداییم هست و گفتن بریم که باید برسیم بزاریمش توش انقدر سریع از بالای قبرا میرفتن انگار سوار چیزی بودیم به سرعت بسیار زیاد منم دنبالشون بودم(حس میکردم رو هوا هستم و مثل باد می رفتیم) که یه قبر با سنگ بزرگ هم دیدم که نقش رنگی داشت اون توجهمو جلب کرد و من یکم بالای اون قبرمکث کردم و رفتم،و کسی رو داخل قبر نذاشتیم و من میگفتم که نه اون هنوز نمرده که بزاریمش توش که ترسیدم یهو ازخواب بیدارشدم

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۰۲:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. قبل از تعبیر خوابتان از شما خواهش می کنم منبعد فاصله ی مجاز بین کلمات را رعایت کنید تا در شمارش کاراکترهای خوابتان اشتباه ایجاد نشود و خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن نشوید. بنده الان خواب شما را ادیت کرده ام و مثلا بخشی که در پرانتز هست را اینطور نوشته بودید! (حس میکردمروهواهستمو ). تعبیر خوابتان این است که تحولات تازه ای در زندگی شما در جریان است و فامیل بر خلاف فرهنگ و آموزده های مادربزرگتان رفتار خواهند کرد و از سنت های قدیمی تان فاصله خواهید گرفت. شما احساس آرامش و آزادی بیشتری را تجربه می کنید و دختردایی شما هم برنامه هایی برای آینده در نظر گرفته که زندگیش با الان بسیار متفاوت خواهد شد. اگر مجرد است ازدواج می کند و اگر مستاجر است، خانه می خرد و به هر جهت، زندگی او هم تغییر خواهد کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۸:۳۹
Sharareh

Sharareh : سلام.خواب دیدم وارد قبرستان میشم میرم سرقبرپدرم فاتحه وآیت الکرسی میخونم میدونم قبرستان نزدیکه حس خوبی داشتم ک میتونم هر روز برم.قبرستونه نزدیک دریا بود چون رفتم جلو دریارو دیدم.قبر پدرم ردیف دوم نزدیک ساحل بود تو ردیف اول ی قبری بود که عکس عده ای که اینجادر آینده دفن میشن بود یکیش خودم بودم یکیش دخترعموم.بازم میرم سرقبر پدرم آیت الکرسی میخونم البته قبلش میگردم قبررو پیدا کنم.دیدم توخونه ایم روی موکت مقداری ادرار میکنم پیش خواهرم و بقیه شونگه میدارم میگم این خودش خشک میشه به روی خودم نمیارم مامانم میاد با دستمال اونو پاک میکنه ولی جاش بود مامانم فهمیده بود ادرارهست.دیدم بابام برگشته خونه میخوایم بریم جایی با منو خواهرم.دست میکنم تو جیبیم پول پیدا میکنم خوشحال میشم بابام رفته بودبیرون پیش دوستش میگم دلش برای دوستش تنگ شده منتظر بودیم برگرده

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۶:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پدرتان شاد. شما خیلی دلتنگ پدرتان هستید و می خواهید که او در آرامش به سر ببرد. باید سعی کنید که بین منطق و احساساتتان تعادل ایجاد کنید و گذشته را پشت سر بگذارید و شروعی تازه داشته باشید. شما به این فکر می کنید که یک روز شما هم فوت می کنید، اما الان باید زندگی کنید. با خواهرتان کمی درددل می کنید و اظهار استیصال و دلتنگی می کنید و مادرتان رفتار اشتباه شما را خردمندانه می بخشد و سعی می کند که نگرانیهای شما را رفع کند. روح پدر شما زنده است و او در کالبد روح در کنار شما در تعامل است و فقط حضور فیزیکیش را در دنیا از دست داده است. شما هنوز هم پدرتان را دارید و برای خودتان و موفقیت هایتان باید اعتبار قائل باشید. روح انسان از جنس ماده نیست و انرژیست و انرژی هرگز نمی میرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۷:۰۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.