کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قبر

اگر کسی خواب ببیند روی قبری سنگ قبر می گذارد یا آن را آجر و سیمان می کند، بیننده خواب خرابی را آباد می کند، یا بنایی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر ببیند که او را در قبر می نهند، گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد.

اگر ببیند که مرده است و دارند او را در قبر قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود، به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش قبر می کنند، عمر بیننده خواب دراز می شود. اگر خواب ببینید در قبرستانی زیبا و سرسبز هستید، اخبار سلامتی کسی را می شنوید که بکلی از زنده ماندنش قطع امید کرده بودید. دیدن قبرستانی متروک و پر از بوته های خار، دلالت بر آن دارد که عمر طولانی خواهید کرد.

حضرت دانیال می گوید: دیدن گور درخواب ، دلیل زندان است. اگر در خواب ببیند گوری از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود.

بعضی معبران می گویند: اگر کسی دید گور می کند، برای خود خانه خواهد ساخت. محمدبن سیرین می گوید: اگر وی را در گور نهادند، دلیل که او زندان کنند. اگر ببیند بر بام خانه او گور میکندند، دلیل که عمر او دراز خواهد بود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند منکر و نکیر از او سوال پرسیدند، دلیل که پادشاه با وی مطالبتی کند. اگر جواب ایشان را درست داد، دلیل که از عذاب پادشاه برهد. اگر جواب را خطا دهد، به خلاف این است.

تعبیر خواب قبرستان (گورستان)

اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
  1. غم،
  2. زندان،
  3. محنت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

504 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Aylar

Aylar : سلام خانم هراتی جان. من ازسال ۹۶ پیج شمارو شناختم و یکی از خوابهام بشدت دوسال پیش تعبیر شد و اون ازدواجم بود. دیشب خواب دیدم رفتم سر قبر پیامبر همه جا فرش قرمز هریس بود از روی زمین اشیاء جا مونده مردمو جمع میکردم مثل مجسمه سفید رومی و یادم نیست چندتا چیز بود گذاشته بودم تو نایلون پیش کفشام و موقع خروج میترسیدم مامورهای نگهبان حرم بهم گیر بدن که این و چرا برداشتی. یه خانومی هم بود سفید پوشیده بود محجبه بود رنگ پوستش تیره بود ولی خوش چهره بود توی حرم ایرانیارو مسخره میکرد که ایرانیا میگن خواهش میکنم. لازم به ذکر هست بگم تابحال مکه مدینه نرفتم.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۳:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. انشالله خوشبخت باشید. تعبیر خوابتان این است که خیلی از مردم به عادات و رفتارهای گذشته ی خودشان پایان خواهند داد و همه از رفتارهایی که باعث عصبانیت و ناراحتی شان شده، و با اهداف و آرمانهای آرامش بخش رسول خداوند، منافات داشته باشد، و به آنان استرس و نگرانی ببخشد، بدشان می آید؛ شما از قبول بعضی از واقعیت ها خودداری می کنید. توانایی های خودتان را دست کم می گیرید و نگران هستید که دیگران راجع به شما بد فکر کنند پس سعی می کنید که بخشی از افکار و نظرات هر کسی که هر چیزی گفته را درک کنید تا بتوانید با همه ی مردم ارتباط برقرار کنید. شما نگران هستید که افکار و نظراتی که تصدیق شان می کنید، درست نباشند و مرتکب گناه شوید و یا خطایی در طرز فکرتان و یا عملکردتان وجود داشته باشد. شما رفتاری با کرامت و پاک دارید ولی افکار واقعی تان را برای کسی رو نمی کنید چون نگران هستید که دیگران شما را به خاطر افکارتان نپذیرند و تصدیقتان نکنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۵۶:۰۰
علي

علي : سلام وقت بخير من خواب ديدم كه تو يك زميني ايستادم كه تبديل شده بود به قبرستان، اين زمين دقيقا جايي بود كه من قراره اونجا يه پروژه اي رو اجرا كنم ولي چندين سال هست كه موفق نشدم و تا حد زيادي اميدي به انجام اين پروژه ندارم. خوده محل پروژه پر بود از قبرهايي كه نميدوستم براي چه كسي هستن و زمين هاي همسايه هم تعدادي قبر انسان هاي معروف بودن، من در حالي كه تماشا ميكردم قبرهارو و به خودم ميگفتم چرا كاربري اين زمين رو بدون اطلاع من به قبرستان تغيير دادن، چشمم به يكي از قبرها افتاد كه يكي از مرده ها انگار زنده شده و دست تكون ميده و من هم با ديدن اين صحنه خيلي ترسيدم و فرار كردم.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۱۶:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان می دهید و تولدی تازه را در زندگی تان تجربه می کنید. شرایط جدیدی را احیا می کنید و گذشته ها را پاک کرده و به آن خاتمه می دهید. شما مثل آدمهای معروفی که برای رسیدن به خواسته هایشان ایستادگی کرده اند؛ مقاومت و ایستادگی به خرج می دهید و خواسته تان را محقق می کنید. شما کاری را می کنید که قبلا کسی دیگری آرزوی انجامش را داشته و انگار آرزوی او را محقق و زنده می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۱:۴۱
Amin

Amin : در حال خاکسپاری پدر از بیست سال فوت شده ام به همراه فامیل هستیم زمانی که ایشان را در قبر میزاریم من دستشان را میگیرم و ایشان چشمارش را باز میکند و پاسخ میدهد جانم و من میپرسم چرا ما را تنها گذاشتی و جواب میدهد بابا من خاک پاتم و از خواب بیدار شدم و بیاد میارم قبل رسیدن جنازه پدرم زمانی که در قبرستان بودم جنازه فردی را دیدم که نیمه دفن شده بود و دستانش از خاک و پارچه بیرون بود

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۶:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. کسی نیازمند کمک و یاری شماست و این شخص دارد به افسردگی دچار می شود. شما دلتنگ پدرتان هستید و فکر می کنید که او را سالهاست که از دست داده اید. در حالی که روح او زنده است و در کنار شماست. این شما هستید که با باورهای اشتباهتان، فکر می کنید که پدرتان نیست و تمام شده. اگر از خود او سوال کنید؛ می گوید که زنده است و دوستتان دارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۵:۰۸
فاطمه

فاطمه : سلام من چند شب پیش باپدرم دعوام شد و از قضا همون روز بخاطربارون و دعوا باهاش سرما خورده بودم، حقیقتا ب حدی از دستش عصبانی بودم و گریه کردم ک حتی قصدکردم باچاقویی چیزی بهش اسیب بزنم یا حتی بکشمش!تقریبا ساعت 4بود با تب و لرز شدید و اون افکار ب خواب رفتم، تو خواب دیدم با دوستم تو قبرستون ازماشین پیاده شدیم یهو اونجا ی خانومی ک من خیلی دوسش دارم واقعا و قبلا دبیرم بوده رو دیدم(هروقت میبینمش بغلم میکنه و بغل هیچکس تو زندگیم ب اندازه اون ارامش بخش نبوده)یهو همونجا ک پیاده شدم دیدم اون خانوم چندقبر اونورتر سرقبر رفیقش بود و گویا مراسم پنجشنبه اخرساله، یهو منودید و هرچی گفتم ن من الان سرووضعم مناسب نیست حموم نرفتم بغلم نکن گفت ن بیا بغلت کنم،بغلم کرد و باورنکردنیه ک من وقتی ازخواب بیدارشدم بابغل ایشون حالم راحت %60بهترشد چ مریضیم چ اون افکار.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۱۶:۰۸
haniyeh

haniyeh : سلام،من دیشب بعدازاذان مغرب خوابیدم،خواب دیدم درقبرستان هستم بادختروپسرم،ودنبال قبر دوست مجازیم میگردم(چهار ساله با سامان از طریق فضای مجازی دوستم فقط در حد مجازی و دوستیمون رفاقتی هست در حد دردودل) دنبال قبر سامان میگردم که نوشته روی قبر رو که سامان هست پر رنگ کنم یه مداد هم دستم گرفتم چندین قبرم بود ک کمرنگ بودن، نوشته ها بعد مدتی کمرنگ میشن ،، ولی میخام حواس بچه هام روپرت کنم بعد اونام در قبرستان میگشتن، منم دنبال قبر دوستم ( در واقعیت که سامان زنده هست) تشکر

پاسخ
لینک۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۴۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به عادات و رفتارهای گذشته تان در رابطه با سامان پایان داده و نوعی رابطه ی جدیدتری با او ایجاد کنید یا می خواهید شناخت بیشتری از افکار و نگرانیهای او پیدا کنید. سامان تدریجا در زندگی تان نقش پررنگ تری نسبت به دوستان دیگرتان پیدا کرده و نمی توانید نسبت به او بی تفاوت باشید. سعی می کنید که از عمق افکار او و دلنگرانی های او سر دربیاورید و شناخت دقیقتری نسبت به او پیدا کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۰۳:۱۹
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : امروز صبح ديدم اين صحنه رو :ممنونم مخفی کنید

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۰۸:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانم مورد علاقه ی شما امیدوار است که بتواند شروعی تازه در زندگی کنار شما داشته باشد و او عاشق زندگی کردن با شماست. شما برای او ایده آل هستید. و او فکر می کند که شما او را فراموش کرده اید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۸:۵۳
زهرا

زهرا : سلام و عرض ادب
لطفا مخفی بفرمایید، سپاس

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۳۳:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. او شروعی تازه را آغاز کرده و زنده ی واقعیست. او کاملا در آرامش به سر می برد. شخصیتی قوی و با اراده، صریح و صادق، حمایتگرایانه و با کرامت، صلح طلب و آرام و نیز رازنگه دار دارد ولی از دانسته ها و بینش تازه ای که در دنیای باقی بدست آورده است، چیزی رو نمی کند و اطلاعی به کسی نمی دهد. او فقط حضور فیزیکی خودش را در دنیا از دست داده و الان در کالبد روح با همان خصلت های نیکوی همیشگیش زندگی می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۴۰:۲۹
ایران

ایران : سلام و عرض ادب و تبریک سال نو خدمت شما بانوی بزرگوار
و تشکر بابت تعبیر خوابهای بی نظیر و نصیحتهای خردمندانه شما،انشاالله که همیشه خوب و خوش و موفق باشید.
خانم هراتی عزیز من دیروز دوشنبه ۵م رمضان قبل از ساعت ۶صبح خواب دیدم سوار ماشین دختر عمه ام شدم تا منو برسونند خونه خودم.اما نمیدونم چرا رسیدیم به یک قبرستان.من بهش گفتم رسیدیم خونه ام اینجاست و خواستم از ماشین پیاده بشم.نه این که تو اون قبرستان ساختمانی باشه که خونه من باشه.همون جا تو قبرستان که پر از قبر بود خونه من بود.فقط یه ساختمان کوچیک که آبخوری و سرویس بهداشتی بود بین اون همه قبر میدیدم.(قبرها حفر شده و خالی نبودند)
از مردن نمیترسم ولی این خواب واقعا ذهن منو درگیر کرده

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۴۶:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. سال نوی شما هم مبارک. تشکر. شما شخصیتی با فرهنگ و در عین حال مدرن دارید و می خواهید اهدافتان را محقق کنید. شما به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان خواهید داد و تولدی تازه را تجربه می کنید. خواب شما نشانه ی مرگ شما نیست بلکه از افسردگی و نگرانی بیرون می آیید و هویت تازه ای به خودتان می گیرید. شما گذشته تان را پشت سر می گذارید و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۰۷:۲۲
Sharareh

Sharareh : سلام.خواب دیدم وارد قبرستان میشم میرم سرقبرپدرم فاتحه وآیت الکرسی میخونم میدونم قبرستان نزدیکه حس خوبی داشتم ک میتونم هر روز برم.قبرستونه نزدیک دریا بود چون رفتم جلو دریارو دیدم.قبر پدرم ردیف دوم نزدیک ساحل بود تو ردیف اول ی قبری بود که عکس عده ای که اینجادر آینده دفن میشن بود یکیش خودم بودم یکیش دخترعموم.بازم میرم سرقبر پدرم آیت الکرسی میخونم البته قبلش میگردم قبررو پیدا کنم.دیدم توخونه ایم روی موکت مقداری ادرار میکنم پیش خواهرم و بقیه شونگه میدارم میگم این خودش خشک میشه به روی خودم نمیارم مامانم میاد با دستمال اونو پاک میکنه ولی جاش بود مامانم فهمیده بود ادرارهست.دیدم بابام برگشته خونه میخوایم بریم جایی با منو خواهرم.دست میکنم تو جیبیم پول پیدا میکنم خوشحال میشم بابام رفته بودبیرون پیش دوستش میگم دلش برای دوستش تنگ شده منتظر بودیم برگرده

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۶:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پدرتان شاد. شما خیلی دلتنگ پدرتان هستید و می خواهید که او در آرامش به سر ببرد. باید سعی کنید که بین منطق و احساساتتان تعادل ایجاد کنید و گذشته را پشت سر بگذارید و شروعی تازه داشته باشید. شما به این فکر می کنید که یک روز شما هم فوت می کنید، اما الان باید زندگی کنید. با خواهرتان کمی درددل می کنید و اظهار استیصال و دلتنگی می کنید و مادرتان رفتار اشتباه شما را خردمندانه می بخشد و سعی می کند که نگرانیهای شما را رفع کند. روح پدر شما زنده است و او در کالبد روح در کنار شما در تعامل است و فقط حضور فیزیکیش را در دنیا از دست داده است. شما هنوز هم پدرتان را دارید و برای خودتان و موفقیت هایتان باید اعتبار قائل باشید. روح انسان از جنس ماده نیست و انرژیست و انرژی هرگز نمی میرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۷:۰۴
Bename

Bename : سلام وعرض ادب خانمی ۴۴ ساله هستم که حدود سه شب پیش با خدا عهد بستم که همه بندگانش رو ببخشم ودر عوض مقام پیش خدا بگیرم. جاری من خیلی در حقم ظلم کرد ودلمو شکست ولی با اینکه سخت بود بخشیدم ، حالا دختر۲۳ ساله ام روز جمعه ۳۰ ماه رمضان ساعت ۳تاو۴ بعد از ظهر این خوابو دیده میگه رفتیم مهمونی خونه عمو اینا چهار روز شد که موندیم تو این مدت زن عمو خیلی زور می گفت وناحق وقلدری می کردباتو مثل همین الانش ومن تمام این کارهاشو می دیدم یک آن دیدم تو اتاق خوابشون ی دختری ناشناس قبر عمیق به اندازه ۴تا قبر تنگ کنده رفته داخلش خوابیده وداره دست بریده شده اش رو که انگار من (دخترم) با وسیله خاصی مثل گردو شکن کف دستشو بریده بودم واین کار ازمن بعید بود ولی از بس اذیتم کرده بود این کارو کرده بودم اون دختر هم کف دستشو مدام با همون وسیلا باز می برید وهی تکرار می کرد و زیر لب بدوبیراه می گفت مثل دیوونه ها و مردم دور قبر جمع شده بودن وحیران نگاهش می کردن منم مثل حالت روح که کسی نمی بینش ازدور جمعیت رسیدم بالای سرش اونم اومد بالا وبا چشمهای از حدقه بیرون زده وبا گستاخی تمام ازمن طلب کار بود. منم گفتم چطور روت میشه تو صورتم نگاه کنی اونم به سرعت مثل فرار کردن موش رفت ته قبر منم رفتم پایین پای قبر از بالا بهش گفتم من خودمم نمی خواستم این کارو باهات بکنم و خیلی ناراحتم ولی خودت مقصر بودی. و انگار با این حرف من میتونست از خودآزاری منصرف بشه. بعد رفتم توی هال ومتوجه شدم زن عمو سنگ قبر مادر تو را که سالهاست فوت کرده (مادرم زنده هستن) رفته شکسته وخردش کرده وخرده هاشم با خودش برداشته که من(خودم) نتونم قبرو پیدا کنم ولی من با حس خودم قبر رو با خاکش واستخوانهای پوسیده شده برداشتم وآوردم‌ پیش خودم و در حالت خوابیده زیر پتو گریه ومویه ونالان دست می کشیدم روی خاک تا آروم بشم ولی بازم زن عموش میاد و میگه حق نداری این کارم بکنی دخترمم عصبانی میشه و به یکباره تمام بدی هاش رو مثل اینکه تصویرش پخش بشه رو به روش میاره باتمام حالتها و جزئییاتش میگه فکر کن‌مادر خودتو همین کارو باهاش مامانم بکنه وبیاد وحق گریه وبرداشتن خاکشم بهت نده خوشت میاد، میگه زن عمو اول نشسته بود وگو ش میکرد وهی ابروهاش بالا می رفت که بگه من کاری نکردم ولی انگار حق حرف زدن نداشت و دهنش انگار بسته شده بود وگاهی ایستاده ودر آخر خوابیده بود کنار عمو و۴ پسرش ودخترم اخمهاش به صورت بسیار تند تو هم بوده (در واقعیت اصلا دعوا نمی کنه باکسی) ومدام انگشتشو به سمتش نهیب می زده که چرا به چه حقی وبه تو چه وبه توچه رو تکرار می کرده اونم باحالت انکارولی دهن بسته چاره ای نداشت وهی رنگش برای هر مورد ظلمش عوض میشد یکبار زرد ، یکبارمثل رنگ پریده ها، کبود، قرمز، سبز میشد عمو هم سرش کوچکتر از بدنش شده بود صورتش ی جوری کشیده شده بود که دیگه موها وکف سر مشخص نبود وصورتش فقط مونده بود وانگار جمجمه سرش کوچیک شده بود و حالت صورتش مثل آدم خیط شده بوده درتمام مدت هم من ( خودم) اینهارو میدیدم ولی هیج عکس العمل مثل دلم خنک بشه یا ناراحت باشم نداشتم وخنثی بودم
) .بعد خودشو تو آینه می بینه که ۴تایی مو بلند اندازه شای ۳میلدر اومده ومیاد از من می پرسه ژیلت داری اینارو بزنم وچند تا جوش بسیار ریز ویک جوش بزرگتر چرکی کنار چونه که فشار میده وچرکهاش بیرون میاد ودرآخردوتامون دستمون دوتا چوب که تیغهایی مثل تیغ کاکتوس دور چوبها پربوده داشتیم که انگار برای عذاب کردن بودن، لطفا میشه تمام تعبیر رو بابا جزئیات خوابم تعبیرشو بگید برام خیلی تک تکش مهمه

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۳۹:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خواب دخترتان این است که شما سعی کرده اید که با خانواده ی شوهرتان و فرهنگ خانوادگیشان خودتان را همه جوره تطبیق دهید. جاری شما به شما مثل همیشه زورگویی می کندولی او، مشکلات عمیقی در ضمیر ناخودآگاه خودش دارد و به خاطر این مشکلات افسرده است و حرفش را به کسی نمی زند. او شاید قبلا به دیگران خوبی کرده و قدرش را ندانسته اند و الان اینطوری دارد تلافی گذشته های بد خودش را سر شما خالی می کند. دختر شما از این رفتار او عصبانیست و سعی می کند که به جاری تان بی اعتنایی کند. جاری شما از کسانی که نسبت به او بی اعتنا هستند و یا باعث استرس او می شوند احساس تنفر دارد ولی خشم خودش و نیز اشتباهات خودش را از دیگران مخفی می کند. مادر شما مدتهاست که به خاطر رفتارهای بد جاری تان روحیه اش خراب شده و افسرده شده و دیگر مانند گذشته ها زندگی نمی کند. جاری تان وجهه ی او را خراب کرده و احترامش را پایین آورده و جوری شخصیت مادرتان را تخریب کرده که شما احساس کنید که هویت ندارید و قصدش تخریب شخصیت شماست. اما شما به فرهنگ و شخصیت مادرتان افتخار می کنید و نقاط قوت خودتان را می شناسید. جاری شما به حدی بد رفتاری می کند که دخترتان دوست دارد که بتواند رفتارش را تلافی کند و اشتباهاتش را به رخ او بکشد. جاری شما خودش هم می داند که مقصر است و سعی می کند که گاهی خودش را بی تفاوت و بی احساس نشان دهد. او گاهی می خواهد از خودش دفاع کند و گاهی خودش را به خونسردی و بی خیالی می زند تا برادر شوهر شما به حرفهای او باور کند. جاری شما می خواهد حتی حق فکر کردن به نقاط قوت و فرهنگ خانوادگی تان را از شما سلب کند. او شما را متهم می کند و قضاوت شما را زیر سوال می برد یا می گوید که بلد نیستید که به زندگی تان جهت بدهید. او کینه ای، عصبی، فریبکار و دوروست و این رفتارهای بد او به خاطر عقده های درونی خود اوست و نه به خاطر اشتباهات رفتارهای شما. جاری شما مثل یک دیوانه ایست که شما سعی کنید با او منطقی صحبت کنید ( که البته اینکار نشدنیست) و بحث با او هیچ فایده ای ندارد. برادر شوهرتان هم اصلا مغز و عقلش را به کار نمی بندد و فقط به تمایلات نفسانی خودش می پردازد و همینکه خوش باشد برایش کافیست. دختر شما تصمیم می گیرد که تغییراتی در شخصیت خودش ایجاد کند و رفتار بهتری از خودش بروز دهد. او می خواهد استرس و نگرانی را از وجودش بیرون بریزد و تندخویی نکند و مثل جاری تان بداخلاقی نکند. بزرگترین تنبیه شما نسبت به جاری تان این است که با او با سیاست رفتار کنید و او را نادیده بگیرید!! حریم خصوصی خودتان را حفظ کنید و همیشه فضایی برای خودتان قائل باشید و به او اجازه ندهید که خیلی به شما نزدیک شود. هر قدر بیشتر به او بی محلی کنید، او بیشتر عذاب می بیند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۱:۲۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.