تعبیر خواب مار
مار ثروت است و دارایی نهفته که شما از وجودش بی خبرید. همچنین بعضی معبران گفته اند که مار، خطر یا دشمن خانگی است. چنین موجودی می تواند یک زن زیبا نیز باشد. زنی که داشتنش خطرناک است و در عین خطرناک بودن دوست داشتنی است. در خواب خیره نگریستن به چشم مار را خوب ندانسته اند. اگر دیدید ماری را کشتید بر دشمنی پیروز می شوید .
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مار در خواب بر ده وجه است:
- دشمن پنهان،
- زندگانی،
- سلامتی،
- پادشاهی،
- سپه سالاری،
- دولت،
- زن،
- مراد،
- پسر،
- سیلاب.
تعبیر خواب نیش زدن مار (مار گزیدگی)
اگر خواب ببینید که مار شما را نیش زد، از جانب دشمن خود آسیب خواهید دید و بهتر است برای دفع بلا صدقه بدهید.
تعبیر خواب پیچیدن مار دور اعضای بدن
اگر کسی خواب دید مار به دور بدن او حلقه خورده، بسته به نوع ماری که می بیند تعبیر خواهد شد.
اگر کسی خواب ببیند مار سفیدی دور بدون او حلقه زده، بسیار ثروتمند خواهد شد.
اگر کسی ببیند که مار سیاهی دور او پیچیده است، با دشمنی درگیر خواهد شد که دست و پا گیر است.
اگر بیننده خواب توانست مار را از دور خود باز کند، بر دشمنش در بیداری ظفر و پیروزی خواهد یافت. اما اگر آزاری از مار ببیند، احتمال دارد در بیداری نیز دشمن او بر او غلبه پیدا کند که در این صورت باید برای دفع بلا صدقه بدهد.
تعبیر خواب کشتن مار
اگر کسی ببیند که ماری را کشت، بر دشمن خود در بیداری غالب و پیروز خواهد شد.
تعبیر خواب خوردن مار
اگر خواب ببینید که گوشت مار می خورید، به دشمن خود فایق آمده و به مقام بزرگی نایل خواهید شد.
تعبیر خواب مار سفید
مار سفید در خواب به ثروت و مراد تعبیر می شود و اگر خواب ببینید چنین ماری را گرفتید به آرزوی خود خواهید رسید و ثروتمند خواهید شد.
تعبیر خواب مار سبز
اگر کسی خواب ببیند که مار سبزی در خانه او وجود دارد، دشمن او شخصی صالح و زاهد است.
تعبیر خواب مار سیاه کوچک
مار سیاه در خواب به دشمن تعبیر می شود. مار سیاه کوچک دشمنی است که قدرت زیادی برای ضربه زدن و ناراحت کردن به شما را ندارد.
تعبیر خواب مار خاکستری
مار خاکستری در خواب به دشمنی تعبیر می شود که در عین اینکه شما فکر می کنید از معاشرت او به مقام و بزرگی می رسید، اما همچنان خطرناک بوده و احتمال دارد از جانب وی به شما ضربه و ناراحتی برسد.
تعبیر خواب مار قرمز
مار قرمز در خواب به دشمن معاشر تعبیر می شود. کسی که از هم صحبتی و معاشرت با او لذت می برید ولی علیرغم برخورد خوب و ظاهر دوستانه و گرمی که با شما دارد، قصد ضربه زدن و آسیب رساندن به شما را دارد.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن مار در خواب، دلیل دشمنی پنهان است. اگر مار را در خانه ببیند، دلیل دشمنی خانگی است. اگر در صحرا ببیند، دشمنی بیگانه است. اگر ببیند که با مار جنگ کرد، با دشمن خصومت کند. اگر ببیند که مار بر وی پیروز شد، دشمن بر وی غالب گردد. اگر ببیند که گوشت مار می خورد، به مقام بزرگی نائل خواهد شد. اگر ببیند که مار را به دو نیم کرد، از مال و ثروت دشمن خواهد خورد. اگر ببیند که ماری مرده، بلا از وی رفع شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ماری سفید بگرفت، به بزرگی و مقام می رسد. اگر ببیند که مار از وی بگریخت، دلیل ضعفِ دشمن است. اگر مارهای سیاه ببیند، تعبیر آن وجود دشمنان بسیار است. اگر مار را سبز ببیند، نشانه این است که دشمن او زاهد و صالح است. اگر زرد ببیند، دشمن او بیمار است. اگر مار را سرخ ببیند، دشمن او معاشر است. اگر ببیند که ماران بسیار پیش او جمع شدند، دلیل است خویشان دشمن او باشند.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که از سوراخ دهان یا بینی یا گوش یا آلت تناسلی یا مقعد او ماری بیرون آمد، دلیل که فرزند او، دشمن او است. اگر ببیند که مار را بگرفت و گزندی به وی نرسید، دلیل است که بزرگی یابد و بر دشمن غالب شود و مقصودش حاصل شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که داخل خانه فعلی مان هستم ولی به این شکل نیست. داخل یک اتاق خواب بزرگ شدم که یک تخت بزرگ دو نفره داخل اتاق بود که یک مرد جوان کثیفی مارهای متعددی دستش هست به رنگهای سیاه و بعضی از آنها هم قرمز با سیاه مانند مرجان مار همه را داخل یک کیسه کرد و به من گفت با خودت ببروقتی من داخل کیسه را نگاه کردم کیسه پر از سم مار بود و کنار کیسه ما. کیسه های دیگری هم بود که پول داخلش بود با یک ابزار دیگر که نمیدانم چی بود با حودم گفتم من که لباس برنداشتم که یکباره چشمم به کیسه پول افتاد گفتم بعدا برای خودم یک چیزی می خرم بعد با کلی استرس چادرم را سرم کردم و بیرون از خانه رفتم انگار داشتم از یک نفر فرار می کردم به سر کوچه که رسیدم بابامو دیدم محکم بغلش کردم و بهش گفتم شاید دیگر مرا نبینی بوسیدمش و رفتم نمیدانم کجا ولی رفتم کیسه مار ها هم با پولها دستم بود.
خانم هراتی گرامی با یک نفر درباره کاری صحبت کردم و منو خیلی ناامید کرد خیلی ناراحت شدم و بعد نماز صبح این خواب را دیدم.
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما می گوید که کسی سعی می کند با عقل کامل و عمدا شما را ناراحت کند و باعث شود که خیلی غصه بخورید و نگرانتان کند. شما باید عاقل باشید و رفتار درست را انتخاب کنید و تصمیم عجولانه نگیرید. شما باید زرنگ باشید و اجازه ندهید که یک (فرد) کل هویت شما را زیر سوال ببرد. خودتان را مثل یک درخت با پایه ی قوی فرض کنید که با طوفان هم خم نمی شود نه اینکه با نفس نفس یک آدم خبیث بخواهید خم شوید. برای دفع شر صدقه بدهید و از خدای بزرگ بخواهید که عاشقتان بماند و شما را ببخشد که زود ناامید شدید. به جهنم که کار او درست نشد مگر او خداست!!؟ تشکر از همراهیتون.
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم امیدوارم که حالتون خوب باشه
من الان از خواب پریدم و یک خواب ترسناک دیدم ،خواب دیدم توی یک ساختمون هستم و توی یک اسانسور که خیلی خوب کار نمیکرد و نمیدونم طبقه چندم میخواستم برم فکر میکنم طبقه پایین بود اخر رسیدم و یک تعدادی ادم بودن و مردی که اگر توی وجود ادمها جادو یا از همون موجودها(از اسمشون میترسم برای همین نه بیان میکنم نه مینویسم:)) از همون موجودها باشه رو باطل و خارج میکرد و من علائم رو گفتم و قبول کرد برای من با ۵۰ تومن پول خارجشون کنه،توی خواب انگار فقط ۱۵۰ تومن داشتیم بعد موقع خارج کردنشون بدن من تکونهایی میخورد و صدای جیغ و فریادشون رو میشنیدم همینجور صدای شکستن مثل چیزهای شیشه ایی بعدش دیگه بدنم تکون نخورد و بلند شدم و مامانم بهم گفت از بدن تو خارج شدند ولی به پاهای من چسبیدند و باید کلی راه برم تا من رو رها کنند ،من به اون اقا که فکر میکنم دکتر بود گفتم که توی جادوهایی که در خونمون پیدا کردیم همونقدر که برای من نوشته بودند برای مادرم هم نوشته بودند و اون اقا بلافاصله گفت صبر کنید تا برای مادرت و خواهرت هم انجام بدم و من به مامانم گفتم کل ۱۵۰ تومن رو بده بهشون یعنی نفری ۵۰ تومن و مامانم قبول کرد و برای خواهرم که شروع شد قویترین اون موجودها ظاهر شد و‌من و مادرم دیدیمش ولی در قالب خواهرم بود (توی بیداری خواهرم امریکاست و خدارو شکر زندگی خوبی داره ولی توی خواب من گفتم خوبه این کار باعث میشه جلو احتمال هر خطر بدی برای زندگیش رو بگیره)و مامانم گفت برای تو هم به همین شکل بود ولی من بهش گفتم خواهرم یادش نمیمونه چون من هم متوجه نشدم بعد اون موجود به من و مادرم نزدیک میشد و چند تا بودن و مامانم ترسیده بود ولی من با اینکه در بیداری از این موجودها میترسم ولی توی خواب نمیترسیدم و خیلی محکم قوی به مادرم میگفتم بهشون نگاه و توجه نکن و گفتم ما قویتر هستیم چون خدا رو‌داریم و خدا اونها رو ساخته و الان خدا با ماست و جمله ماشالله لا حول و‌لا قوت الا بالله رو مرتب تکرار میکردم و خواهرم بهم نزدیک شد و‌دستمو اون موجود گرفت و بدنم بی حس شد و چون تعدادشون زیاد بود اون دکتر بیهوش شد و من با اینکه نمیتونستم فکم و دهانم رو تکون بدم ولی به سختی جمله ماشالله...رو تکرار میکردم و همینجور سوره ناس وقتی دکتر بیهوش شد همه چیز قطع شد و ۱مار بود که زخمی و گیج شده بود و میخواست فرار کنه و من اون و ۲تتا مار دیگه رو گرفتم و محکم توی سرشون میزدم و‌فکر کنم سرشون رو له کردم بعد اون دکتر به هوش اومد و‌من بهش گفتم کار خواهرم نیمه ماند و شما بیهوش شدید و یکیشون از بدن خواهرم‌من رو‌گرفت و مادرم هم هنوز انجام‌ندادید که اون دکتر گفت همه رو انجام میدم و توی دلم میگفتم کاش دکتر دستیار و‌کمکی داشت که اگر بیهوش شد دستیارش ادامه میداد،راستش به هیچ عنوان صورت و خود دکتر رو‌ندیدم یا اگر دیدم الان احساس میکنم توی خواب هم صورت دکتر رو ندیدم،در اخر خوابم به مامانم میگفتم اصلا نترس و‌قوی باش و خودت رو رها کن و‌هر صدایی شنیدی نترس در اینجای خوابم بیدار شدم (خانم هراتی عزیزم من اصلا سمت دعا نویسها و جادوگرها نمیرم و هر چند توی خونمون یک عالمه جادو پیدا کردیم و نوشته های خیلی بدی داشتند ولی همشون رو توی اب ریختیم وباز کردیم و معذرت میخوام مادرم روشون ادرار ریخت و توی این ۳سال بعداز پیدا شدنشون دیگه کسی رو توی خونه راه ندادیم هر چند که تلاش میکردند باز هم بیان ولی چون ما دستشون رو خونده بودیم دیگه اجازه ورود توی خونه نداشتند ولی متاسفانه هر چند که دعاها پیدا شدند ولی تا حدودی اثارشون هست و من توی زندگیم مشکلاتی دارم که طبیعی نیستند ،مخصوصا توی روابطم با جنس مخالف
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط بدی قرار می گیرید و افکار بدی به ذهنتان می رسد و بدتر از همه این که به جای اینکه عقلتان را در زندگی بالا ببرید، رتبه و مقامتان را پایین می آورید و کم عقلی می کنید و با وجودی که می دانید دعانویسان آدمهای شیادی هستند و از آنان کمک نمی گیرید ولی همچنان به جادو و قدرت آن اعتقاد دارید!!!! به این دلیل است که جادو روی شما موثر واقع می شود. باید قلبا اطمینان داشته باشید که جادو الکی و مزخرف است. دعا پیدا کردید بیندازید در آب روان برود یا سطل آشغال!! شما می خواهید که مشکلاتتان خیلی زود حل و فصل شده و ناپدید شود. شما موفق می شوید که افکار منفی را از جسمتان بیرون کنید ولی عملکرد مادرتان گناه است و او هم منفی بافی می کند و به قدرت جادو باور دارد. خوابتان می گوید که خود دعانویسان هم در مقابل شیاطین مستاصل هستند و اگر خدا نخواهد آنها هم کاری از پیش نمی برند. من فکر کنم قبلا هم به شما گفته بودم که ذکر نام حضرت فاطمه س برای دفع شیاطین بسیار مجرب است. همیشه قبل از خواب یا در بیداری هر وقت ترسیدید 7 بار ذکر نام ایشان را به این صورت بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. خداوند به واسطه جن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. تشکر از همراهیتون.
ghasem : با سلام و احترام . من پریشب دیدم که ماری خاکستری رنگ و دراز اما لاغر در حیاط خونمون است و من از جلوش رد شدم و مار سر و قسمتی از بدنش رو بلند کرده بود و من بداخل اتاقی که داخل حیاط بود رفتم دیدم اونجا پسرعموم و برادرزادم و یکی دو نفر دیگه از اشناهای دورتر هستن و سرگرم صحبت هستن . لذا من موضوع وجود مار داخل حیاط رو گفتم . ( ما خونمون توی روستاست) و یک بیل به پسر عموم دادیم و من و برادرزادم هر کدوم یک چنگک ( شبیه بیل هست ولی نوکش بصورت چنتا شیار فلزی است )بدست گرفتیم و بقیه مهمونا و اشناها نشسته بودن و وجود مار چندان براشون اهمیتی نداشت و بنظر پسر عموم که جرات بیشتر داشت و احساس مسولیت بیشتر داشت زودتر به مار نزدیک شد و مقابل مار قرار گرفت و بابیل بسمت مار حمله کرد ولی مار پرید و خودشو دور گردن پسر عموم پیچید و گردنشو گزدید . من با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شدم و فک کردم که زودتر باید پسر عموم رو به دکتر برسونم و پسر عموم مار رو از دور گردن جدا کرد و مار نیز رفت و من از خواب بیدار شدم . ( حالا لطفلا بگین تعبیر چیه و این خواب متوجه من است یا پسر عمو م یا برادرزادم ؟ آیا من باید به پسر عموم این خواب بگم ؟ )
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. مار خاکستری در خواب به دشمنی تعبیر می شود که در عین اینکه شما فکر می کنید از معاشرت او به مقام و بزرگی می رسید، اما همچنان خطرناک بوده و احتمال دارد از جانب وی به شما ضربه و ناراحتی برسد. پسر عموی شما از جانب چنین شخصی تهدید می شود. شخص بی عاطفه ای در زندگی اجتماعی شما وجود دارد که تمایل دارد به شما خیانت کند و نباید به او اعتماد کنید. مار در حیاط از دوست و همسایه می گوید و نه از فامیل نزدیک. این شخصی که با شما دشمنی دارد نمی خواهد که پسر عمویتان درست و عاقلانه فکر کند و سعی دارد که بین قلب و مغز او فاصله بیاندازد تا او نتواند درست فکر کند؛ و با صرفا احساسی فکر کردن او را وادار کند که اشتباه کند، یا با صرفا منطقی فکر کردن او را وادار کند که قصی القلب باشد. بله بهتر است خوابتان را به او بگویید و برای دفع شر صدقه هم بدهید. تشکر از همراهیتون.
hana : سلام خانم هراتي عزيز
من يك شنبه شب خواب ديدم درون يك اتاق هستم يكدفعه چشمم به يك مار سياه ميخوره اول فكر ميكنم كوچيكه ميترسم وفرار ميكنم بيرون از خونه كه ميبينم دور خونه مثل يه درياچه هست ميبينم مار ازخونه اومدبيرون ودرون درياچه شنا ميكرد خيلي بزرگ بود چندين متر بدنش رو موقع شنا ميديدم كمك ميخوام ميگم تو اين جور مواقع بايد به اتشنشاني زنگ زد اما يكي از هنر پيشه ها به همراه چندتا مرد اونجاست (قسمت بيرون از اب رو مثل يه اسكله ميديدم )من اون هنر پيشه رو به اسم صدا ميكنم(سياوش خيرابي) اون هنر پيشه ميگه نه بزاريد من خودم ميگيرمش بعد خانوادم رو داخل يه اتاق ميبينم وكمك ميكنم اونام از اون خونه بيان بيرون بعد ميبينم اون هنر پيشه موفق نشده بعد يه ماشين ويژه ميبينم وميگم گروه امداد تونستن بگيرنش و بكشنش بعد ميبينم تو اشپزخانه با خونسردي بدون هيچ ترسي نشستم ودارم گوشت مار رو كه از قبل به تكه هاي خيلي كوچيك قسمت شده دارم داخل كيسه فريزر ميگذارم كه دريخچال بسته بندي كنم اين قسمت خوابم احساس ميكردم اين گوشتها گوشت ماهي هست وبراي خوراك بسته بندي ميكردم ممنون ميشم راهنمايييم كنيد❤️
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر یک سری مسائل احساسی که زندگی تان زا احاطه کرده، فکرتان نگران و ناراحت می شود و کسی هست که برای شما نقش بازی می کند و می خواهد گولتان بزند و خودش را قهرمان زندگی تان نشاند دهد. اما کسی که زندگی شما را به سمت مثبت متحول می کند کسی نیست جز خدای بزرگ که به او توکل می کنید و قادر خواهید بود بر مشکلاتتان غلبه کنید. شما به ثروت خواهید رسید و قادر خواهید بود که هدف و موقعیتتان را حفظ کنید. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام من خواب دیدم که با خانواده همسرم دور هم هستیم و توی صحبتهاشون متوجه شدم پدرهمسرم برای دخترش که تازه ازدواج کرده به جای اینکه برای پسرش خانه بخره خونه خریده و من خیلی ناراحت شدم واز اون جمع با ناراحتی اومدم بیرون وبعد خواهرمو دیدم که توخواب بهم گفت توچاق نیستی تویه مار توشکمت داری و شکممو باز کردن و یه مار خاکستری سفید بزرگ و چاق ازتوش دراوردن وخواهرم گفت دیدی گفتم توچاق نیستی .البته اضافه کنم که ازاول ازدواجم خواهر با خانواده همسرم خوب نبود و احساس خوبی بهشون نداشت و بعداز عروسی هم رابطم با خواهرم خیلی بدشد.
فریبا هراتی
: سلام. پدر همسرتان ایده های تازه ای برای دخترش در نظر دارد که زندگی او را بهتر کند و شما نسبت به این مسئله حسادت می کنید که چرا برای همسر شما چنین ایده اید را نداشته. شما از درون موفق و باهوش هستید. سرمایه و عقل و فراست شما ورای تصور شماست و نیازی به این ندارید که کسی به شما بگوید چه بکن چه نکن. اما خواهرشوهرتان مثل شما نیست. شما به ثروت خواهید رسید و هوش و ذکاوت شما بالاست. خواهرتان حرف بدی نزده ولی چون شما با او در بیداری بد هستید استنباطتان این است که منظورش بد است. او از شما پشت سرتان تعریف می کند که باهوش و زرنگ هستید. تشکر از همراهیتون.
mhlda : باسلام و احترام من خواب دیدم داشتم در حیاط خونه دوران کودکیم برنامه ریزی تابستان رو برای دوستام شرح میدادم که خیلی قطعی و با اصرار مسافرت رفتن و از مار دیدن کردن رو جز برنامه های تابستان گذاشتم ،یهو تو همون حیاط ماری اومد (كه فكر كنم براي ديدن اين مار وقت گرفته و هزينه قرار بود بذارم)که یک تنه اصلی داشت و از اون تنه مارهای متنوع از هر مدل مار يكي با طول و عرض كمتر از اون تنه بیرون اومدن و روی دیوار شروع به جلو اومدن و شاخه شاخه شدن بیشتر کردن،در نزدیکی دیوار ثابت موندم و فقط جیغ میزدم و تماما نگاهم به این مار بود. و مار در حال جلو اومدن به سمت من روي همون ديوار بود،
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما می خواهید به امنیت و آرامش دوران کودکی تان برسید. در شرایط حاضر دیگران برای شما تصمیم می گیرند و اختیار خودتان را ندارید و می خواهید چشم انداز جدیدی از زندگی داشته باشید. می خواهید مشکلاتتان را حل کنید و با نگرانی هایتان مقابله کنید. اما متوجه می شوید که بار روی دوشتان سنگینی می کند و بر سر دوراهی یا چند راه مانده اید و نمی توانید تصمیم درستی بگیرید و عقلتان به جایی قد نمی دهد. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وعرض ادب خدمت شما
دخترم خواب دیده که از بالای کوه از داخل یه دوربین فیلمبرداری به پایین نگاه می کنه انگار داره یه فیلم می بینه ورودخونه ایی بوده که دوشاخه بوده وبه یه جا مثل دریاچه می ریخته تو یه شاخه رودخونه پسرم بوده که به سن ۷ یا ۸ سالگیش بوده ویه شاخه دیگه رودخونه سه تا مرد غریبه بودن بعد انگار یه مار خیلی بزرگ به رنگ طوسی زرد یا نارنجی که دمش تو یه بلوک سیمانی گیر کرده بوده از پشت پای پسرم رد میشه واون سه تا اقا می خواستن مار بگیرن ولی نمی تونن بعد یه دفعه مار به طرف پسرم بر می گرده وبه پسرم حمله می کنه وپسرم با صدای فریاد دخترم که می گه فرار کن باسرعت زیاد فرار می کنه وشوهرم با پاش سر مارو له می کنه اب رودخونه هم کدر بوده
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما باید روی برادرتان تمرکز کنید و اجازه ندهید که احساسات شما روی قضاوتتان اثر بگذارد. خطر بزرگی برادر شما را تهدید می کند. برادر شما کم عقلی می کند و به کسانی اعتماد می کند که نباید اعتماد می کرد!! او با کسانی معاشرت می کند که خیال می کند از معاشرت با آنان به مقام و منزلت می رسد ولی اینطور نیست. راهی که برادر شما برای رسیدن به ثروت انتخاب کرده اشتباه است و اگر مراقب او نباشید و به او هشدار ندهید، او به خاطر اجتماعی بودن و روحیه ی دوستانه و سرزنده ای که دارد به افسردگی و ناراحتی دچار خواهد شد. پدر شما مانع از این می شود که سر برادرتان کلاه بگذارند. تشکر از همراهیتون.
Shoja : سلام من خواب دیدم چند روز پیش تو خیابان در حال حرکت بودم که از یه بلوار یه رنگ زرد و مشکی به دنبالم میومد البته مار خیلی خیلی دراز و کلفت بود همش دنبالم میومد هر جا میرفتم دنبالم میومد که از خواب بیدار شدم ..ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما انرژی خلاقانه ی قوی ای دارید و موقعیتی هست که شما را هیپنوتیزم کرده و می خواهید عمیقا نسبت به آن فکر کنید. شما از مسائل غیر قابل پیشبینی که کنترلشان از دستتان خارج است می ترسید. در مسیر زندگی تان شما با چالشی مواجه شده اید که دوست ندارید به آن تن بدهید و سعی می کنید که از انجام یا مقابله با آن دوری کنید. تشکر از همراهیتون.
سیمین : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم ی اتاقی هستم تماما سفید، یکهو یکی داد زد مار، اصلا نمی‌دونستم کجام و اون شخص کیه؟اما وقتی برگشتم و نگاه کردم دیدم یمار خیلی بزرگ و خشمگین با چشمهایی قرمز، زیر شکم سپید و روی بدنش تقریبا سبز، براق بمن ذلزده، ترسیدم تا اومدم فرار کنم بمن حمله کرد با صدای مهیبی، وقتی دستمو سپر کردم، دیدم چادر سفید نمازی دورمه، مار نیش زد اما بخودم میگفتم چون چادر کلفته هنوز بمن اثر نکرده و باز سعی داشتم بفرارم ادامه بدم ک از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی خوبی دارید و در آرامش به سر می برید ولی خطری شما را تهدید می کند که تا به الان نهفته و مخفی بوده . مار سفید بزرگ به ثروتی زیاد اشاره می کند و بدن سبز مار، به این اشاره می کند که کسی که روی ثروت خوابیده و بسیار پولدار و با ظاهری خردمند و مومن و مذهبی است، انرژی منفی زیادی در وجودش ذخیره کرده و شما را زیر ذره بین گذاشته و می خواهد از شما سو استفاده کند یا خشمش را به شما تزریق کند. برای شما، او تهدید نهفته ای به حساب می آید که به احتمال قوی، او شخصی بسیار باهوش هم هست و اگر محتاطانه با او رفتار کنید قادر خواهید بود شرایط را کنترل کنید. پاکی و صلح طلبی شما مانع از این می شود که او بتواند به شما انگی وارد کند. لطفا برای دفع شر بگویید برایتان به اندازه ی وسعتان چند مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز ایام بکام
چند شب پیش خوابی دیدم خیلی ترسیدم ولی تصمیم گرفتم تعبیر دقیقشو بدونم شاید بتونم جلوشو بگیرم. خواب دیدم همسرم روی تخت دوران قبل از ازدواجم در منزل مادرم پشت به پنجره و رو به من نشسته. تخت بغل دیوار بود مثل واقعیت بعد یه مار کبری که فکر کنم سبز بود ولی دقیق رنگشو یادم نیست از بغل دیوار خزید روی تخت و همسرمو بلعید و از دهانش حلقه ازدواج همسرم و دسنبند چرمی که در واقعیت داره انداخت روی تخت. دهانشو که باز کرد نیشش معلوم بود. من دنبال همسرم می گشتم و تو خونه صداش می زدم بعد فهمیدم مار همسرمو خورده خیلی ناراحت شدم و حلقشو دستم کردم. در بخش دیگه ای از خوابم یکی از دوستانم که دور از ایران رو دیدم انگار پشت میز کار نشسته بود و چادر سرش بود در صورتیکه چادری نیست. زیر چشمانش کبود بود. انگار مشکل مالی داشت و برای اینکه کاموا بخره برای بافتنی از من درخواست پول کرده بود تو واتس اپ. ۹۲ هزار تومن خواسته بود. منم موقع رفتن گفتم می ری کاموا بخری برای منم بخر انگار می خواستم برام شال گردن ببافه چون تصورش کردم و گفتم رنگش قرمز عنابی بخر بهم میاد. راستش در مورد بخش اول خوابم یکی از آشنایان نزدیک مرد هست که به زندگی زناشویی ما چشم داره و دنبال بهم زدن رابطه من با همسرمه و فکر می کنم این خواب مربوط به اون باشه. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید. ممنون از محبتتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی از همسر شما سو استفاده می کند که ظاهری مذهبی و متدین دارد یا همسر شما همه ی انرژی و خلاقیت و زندگی زناشویی خودش را فدای هدفی می کند که برایش با ارزش است و جنبه ی معنوی دارد. احتمال دارد که او بتواند رابطه ی شما را به هم بزند و این خواب هشداری است که شما باید سعی کنید این اتفاق نیافتد. برای دفع شر صدقه بدهید. دوست شما در ظاهر احترام و عزت زیادی دارد اما در واقع ناراحت است و به دنبال تعادل و برابری در زندگی اش است. شاید چون ایرانی است او را زیاد محل نمی گذارند و از این همه تضادها و تناقضات و دوگانگی ها در زندگی اش خسته شده. می خواهد همان گرمی و آرامشی را داشته باشد که شما در زندگی تان دارید. شما سعی می کنید که با قدرت، موفقیت خودتان را در زندگی حفظ کنید. تشکر از همراهیتون.