تعبیر خواب مبل
لوک اویتنهاو می گوید :دیدن مبلمان در خواب تعبیرش خوشبختی خانوادگی است و اگر در حال چیدن مبلمان باشید، به زودی ازدواجی صورت خواهد گرفت و یا جابجایی مسکن خواهید داشت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Batooool : لطفا خوابم نمایش داده نشه ممنونم
Batooool : سلام وقتتون بخیر . بابت تمام تعابیر زیباتون ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما روح بزرگی دارد و می خواهد که زندگی اش را متحول کند. او شخصیتی از خودگذشته، مهربان، دلسوز و عادل دارد و می خواهد به دیگران کمک کند و مشکلاتشان را از بین ببرد. می خواهد با جرات و جسارت زیاد و با تمام وجود، برای رسیدن به اهدافش از خودش مایه بگذارد. او شخصیتی از جان گذشته دارد و شما البته اجازه نمی دهید که فکر او یا سلامتی اش به خطر بیافتد. شما احساس می کنید که در زندگی امروزتان تعادل وجود ندارد ولی نمی خواهید که بی تفاوت و سطحی برخورد کنید. شما هم می خواهید مانند خواهرتان با احساس و قوی عمل کنید و مسیر زندگی تان را متحول کنید. سختی ها و نگرانی های شما در زندگی رفع خواهد شد و با توسل به حضرت عباس ع و امام حسین ع بار مشکلات از کمرتان برداشته می شود. تشکر از همراهیتون.
Batooool : سلام وقتتون بخیر .بابت تمام تعابیر زیباتون ممنونم
خانم هراتی عزیز دیشب خواب دیدم خواهر بزرگترم که البته مجرد هستند و منم مجردم
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما نصفه ارسال شده لطفا مجددا ثبت بفرمایید.
Fatima : ببخشید شرمنده چیز دیگه ای که یادم رفت ذکر کنم اینکه کوهیار خیلی مؤدب و محجوب نشسته بود مثلا مثل زمانی که پسرا میرن خواستگاری چطوری میشینن اون مدلی
Fatima : سلام خانوم هراتی عزیز سال نو مبارک ...در خواب دیدم در منزلی هستیم نمیدونم منزل خودمون بود یا منزل پدر و مادرکوهیار (پسری که همو دوست داشتیم و داریم ولی جدا شدیم ولی باخبر از هم هستیم )اما هر چه که بود خانه آشنا بود و روز بود و آفتاب خوبی افتاده بود داخل خانه و روشنایی رو کامل حس میکردم به سرامیک ها تابیده بود حتی و سرامیک ها هم به رنگ خیلی روشن بود(شیری) رنگ تقریبا
و اینکه کوهیار روی یه مبل یه نفری نشسته بود که پارچه اش شیری بود و چوبش به رنگ خیلی روشن خوش رنگ چوبی و خودش هم پیرهن سفید پوشیده بود اما دقیق یادم نیس کت هم تنش بود یا نه
من هم داشتم با سینی یه چیزی میاوردم که تعارف کنم که باهم بخوریم ولی یادم نیس چی بود شاید چای یا شیرینی نمیدونم دقیق مطمئن نبودم اما تو خواب میدونستم یه رابطه جدی بین مون هست نمیدوتم ازدواج کرده بودیم یا داشتیم ازدواج میکردیم اما تو خواب خیالم راحت بود که کنار هم هستیم و خیلی هم جفت مون آروم و ریلکس و مثبت بودیم ...لطفا بفرمایید چی هست تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. زندگی شما متحول خواهد شد. طرز فکر ها و نگرش های تازه ای خواهید داشت. امید و روشنی به زندگی تان می تابد. شما با سخاوت و دست و دلبازی تمام پیشنهاد کوهیار را می پذیرید. انشالله خبرهای خوشی در راه دارید و زمینه ی زندگی تان از نگرانی پاک می شود. و او هم رفتاری با کرامت و صلح جو خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
khorshid : سلام.خواب دیدم رفتم مغازه شال فروشی مسعود دوسته پسر خالم(ازم خوشش میاد) و به فروشنده خانمی که اونجا بود گفتم شال فسفریه و قرمزه خوشگله چند؟ولی قصد خرید نداشتم،یکی از دوستای مسعود هم اونجا بود که پسری قد بلند بود و سعی میکردم خوب رفتار نکنم تا یوقت اونم ازم خوشش نیاد،و شوت رفتار میکردم،و پسره با تمسخر گفت چون رفتارت اینجوریه،نمیشه!،بعد دیدم همشون اومدن خونمون و روی مبل نشستن ولی دوست نداشتم مسعود سادگی خونمون رو ببینه چون خونشون با مبلای زیبایی اومد تو ذهنم، و بابام اومد پیش اونا و گفت من میخواستم واسه دخترم گوشی اپل بخرم ولی گفتم گرونه باید پولشو خودت بدی و میخندید،و خجالت زده شده بودم،و رفتن، بعد دیدم خونه مادربزرگم با اونا و چندین نفر سر سفره ناهار نشستیم و یه دوست دیگه ی مسعود هم سمت چپم نشسته بود و نیم رخشو دیدم که خیلی خوش قیافه بود و منو کاندید کرده بود برای ازدواج و یهو جدی گفت قبلا با کسی که نبودی؟پسری که نمیشناستت؟! ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که ازدواج کنید و از شما حمایت شود و می خواهید بدرخشید و شور و نشاط بیشتری به زندگی تان راه پیدا کند. شما گشایش کار خواهید یافت و احتمالا برایتان خواستگار خواهد آمد و روابط شما قویتر خواهد شد. پدر شما از اینکه شما با کسی که شرایط مالی قویتری دارد آشنا شده اید خوشحال می شود. صحبت های جدی تری برای حمایت از شما مطرح خواهد شد و روی رفتار شما بیشتر فکر خواهند کرد پس باید سعی کنید که درست رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
محمد : البته دقیقا یادم نیس که اون ایستاده و منو تماشا میکرد چنانچه جمله ی آخر رو ( اینکه اون ایستاده و تماسا میکرد) از خواب من حذف کنید آیا همین تعبیر میده
فریبا هراتی
: تعبیر می شود تا آنجا که شما سعی می کنید استرس نداشته باشید. وقتی که چیزی از او معلوم نیست تعبیری هم در باره ی او وجود نخواهد داشت.
محمد : سلام کمتر از دو ماهه با دوست دخترم قطع رابطه کردم ، دیشب خواب دیدم داریم با هم صحبت میکنیم و درحالیکه من صحبت میکردم برگشتم و لم دادم روی مبل و اون ایستاده تماشا میکرد،
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که فکرتان آرام باشد و ذهن و افکارتان را از مسائل منفی گذشته پاک کنید و سعی می کنید که استرس نداشته باشید ولی او از شما بیشتر نگران است و تحت تاثیر جدایی تان فکرش ناراحت است. تشکر از همراهیتون.
سروناز : سلام خانم هراتي عزيزم، ديشب باز خواب پسري رو ديدم كه يه مدت كوتاه باهاش دوست بودم ولي بهم زديم و ايشون كلا خارج از كشور زندگي ميكنه،اين خواب برام خيلي مهمه خانم هراتي، من اصلا به ايشون فكر نميكنم ولي نميدونم چرا چند وقته خوابشو ميبينم همش! لطفا با جزييات معني كنيد و حق خواب لازم كسر كنيد،ممنون
خواب ديدم ايشون اومده بود ايران و با هم توي جايي بوديم كه خواننده مورد علاقم هم اونجا بود وتو يه سالن شبيه اتاق بوديم،يه مبل دونفره بود و يه مبل تك نفره، من روي مبل دونفره نشسته بودم و كنارم خالي بود، اون روي مبل ديگه تك نفره ولي كنار من، يه تيشرت مشكي نسبتا كهنه تنش بود با يه شلوارك قهوه اي تيره كهنه و ضخيم، و يه كوله پشتي كرم رنگ هم رو كولش بود، صورتش ام ناراحت بود يكم و پوستش سبزه تر از واقعيت بود و صورتش بدون ريش بود و موهاي سرش مشكي بود( تو واقعيت ته ريش داره و موهاش يه ذره جو گندميه)،ايشون به من گفت خواهرش خواب ديده كه ليوان من با ليوان اون جور شده! (يه همچين چيزي كه معنيشو نميدونم و برام جالب بود) يه پروژكتور چشمك زن پشت سر من روشن بود و نور زيادي داشت، ايشون انگار اذيت ميشد پرسيد اينو چرا خاموش نميكنن؟ منم گفتم نه اين چراغ بايد روشن باشه مال خوانندس!يه دفعه بهم خيره شد و به حالت گله مند و با طعنه گفت: چرا همه چيو به هم زدي؟ ما قرار بود باهم آشنا شيم و تو همه چيو خراب كردي!(تو واقعيت بعد از اينكه با ايشون بهم زدم ايشون تلاش درست حسابي نكرد به نظرم) من خيلي جا خوردم از حرفش اما خوشحال شدم، بعدش از جاش بلند شد كه از رو ميز چيزي برداره و انگار پوست بدنش با من تماس گرفت(در حال بلند شدن از جاش) و پوستش خيلي زبر بود! و ازش پرسيدم چي ميخواي؟ ميخواي باهات ازدواج كنم بيام خارج نديده و نشناخته؟ قبل از جواب دادنش من از خواب بيدار شدم.راستي خواهرم هم اومد كنار من رو مبل دونفره نشست كه تلويزيون ببينه و به من ميگفت راست ميگه چرا بهم زدين؟
فریبا هراتی
: سلام. این آقا به شما فکر می کند و به اینکه چقدر شباهت داشتید و می توانستید باعث ایجاد هارمونی و هماهنگی در زندگی هم بشوید. او در شرایط حاضر مجرد و سینگل است ولی شما هستید که پذیرای حضور دیگران در زندگی تان هستید. رفتار او مثل سابق و کمی منزوی و افسرده است ولی از لحاظ مالی از پس خودش برمی آید و سعی می کند که سخت کوش و قوی باشد. او مرب شده و می داند که چه چیز به نفع اوست. او سعی می کند که نگرانی و ناراحتی اش را مخفی کند و مرموز به نظر برسد در حالی که از همیشه بیشتر احساس او برای شما مشخص است. خواهر او احتمالا با او صحبت کرده و از او پرسیده که چرا او شما را رها کرده و رفته چون از نظر خواهر او شما می توانستید دوستان خوبی برای هم باشید. او به صورت ناخواسته در شرایطی قرار می گیرد که شما او را بیشتر می شناسید ولی خودش تلاش می کند که احساسش را پنهان کند و دیده نشود. پوست زبر او به این اشاره دارد که او برای حمایت از خودش می خواهد خشن به نظر برسد که احساساتی و شکننده به حساب نیاید تا اگر شما او را دوست نداشتید مثلا پیش شما خورد نشود و قوی جلوه کند. شما اما فکر می کنید که به اندازه ی کافی او را نمی شناسید. تشکر از همراهیتون.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز چند شب پیش خوابی دیدم که ممنون می شم با نکته سنجی همیشگیتون تعبیر و راهنمایی بفرمایید.
خواب دیدم من و همسرم و خانواده همسرم روی یک کاناپه روشن نشستیم. فضا نشیمن یک خانه بود. همکارم که آقا هستن و صمیمی هستیم (می گم صمیمی که متوجه بشید کدوم همکارم وگرنه من خیلی وقته صمیمیتی باهاش ندارم) روی یک کاناپه دیگه روبرومون به همراه یه سری آدم غریبه نشسته. کاناپه اون دقیقا جلوی ما نبود و اون طرف تر بود. یه دفعه مادرشوهرم بلند شد در حالیکه من نشسته بودم اومدم بغلم کرد و می خواست باهام عکس سلفی بگیره. من حواسم بود که همکارم داره نگاهمون می کنه و خجالت کشیدم و سرمو گرفتم پایین و می خندیدم. خانواده همسرم متوجه حضور همکارم نبودن و مادرشوهرم بی حجاب بود در حالیکه در واقعیت محجبه است. بعد همکارم حرصش گرفت بلند شد از راه پله که وسط نشیمن بود رفت. بلند شدم جلوی درگاه راه پله دیدم رفته طبقه بالا تو اتاقش. در ادامه خوابم من روی صندلیم سرجای همشگیم تو سرکار نشسته بودم همکارم اومد داخل سالن اول ندیدمش بعد بلند بهم سلام کرد منم سرد جوابشو دادم و رومو کردم اون ور. در ادامه خوابم توی ماشین در راه سرکار بودم که دیدم همکارم توی دایرکت اینستاگرام یه چیزی برام فرستاده. اول می خواستم بازش نکنم ولی گفتم تا قبل اینکه برسم سرکارم بازش کنم چون استوری بود و ممکن بود تا چند ساعت بعد نمونه. استوری باز کردم دیدم ببخشید فیلم پورنو یه زن و مرد بود که زن اندامش کاملا شبیه من بود. جوابشو ندادم یه فیلم پورن دیگه تو دایرکت فرستاد که چندتا زن با اندام همون زن در حال رابطه(با مرد) بودن. بعد انگار همسرم فهمید همکارم برام همچین فیلمی فرستاده. ببخشید طولانی شد. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان می خواهید که فکر و ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید و دلهایتان و روابط تان را با همدیگر نزدیک تر کنید. در مقابل شما آقای همکارتان هم متقابلا سعی می کند که افکار خودش را سروسامان دهد. مادر شوهر شما تمایل دارد که احساس مثبت تری نسبت به شما داشته باشد که خاطره ی این احساس مثبت همیشه در ذهن شما و خودش باقی بماند. مادر شوهرتان حتی به قیمت اینکه دیگران او را ساده متصور شوند ولی افکارش را از شما پنهان نمی کند. همکار شما از این که شما و خانواده ی همسرتان روابط خوبی داشته باشید ناراحت می شود و نمی خواهد که شما در زندگی تان آرامش و صمیمیت داشته باشید. او هنوز امیدوار است که دوستی شما را بخرد و زندگی تان را خراب کند. اما شما عاقلانه و سرد با او برخورد می کنید و به او توجهی نشان نمی دهید. همکار شما متاسفانه افکار شیطانی در ذهنش دارد و شما را برای خودش مثل آن فیلم متصور می شود و تمایل دارد که با شما ارتباط غیر اخلاقی داشته باشد. همسرتان هم می تواند افکار کثیف او را حدس بزند. تشکر از همراهیتون.