کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مبل

لوک اویتنهاو می گوید :دیدن مبلمان در خواب تعبیرش خوشبختی خانوادگی است و اگر در حال چیدن مبلمان باشید، به زودی ازدواجی صورت خواهد گرفت و یا جابجایی مسکن خواهید داشت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

56 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فرينا

فرينا : سلام عزيزم وقت بخير
خواب ديدم خانواده ما با خانواده داييم توى يه خيابون باهم قرار داريم(در بيدارى چند ساله باهم قهريم)اول پيداشون نميكردم و دنبالشون ميگشتم يه دفعه زنداييم رو ديدم كه خيابون پايينى تو سراشيبى ، ما بالاتر و اونا شبب پايين بودن، گفتم آهان قرار ما اونجا بود خيابون پايينى، رفتيم پيش اونا، اما نديدم كه سراشيبى رو بريم پايين، بهشون رسيديم زندايبم چادر مشكى، دخترداييم بالتوى قهوه اى، با دختر خالش كه لباس مشكى تنش بود اما تا بهم رسيديم سلام كرده نكرده( يادم نيست سلام كرديم يا نه) رد شدن بعد داييم رو ديدم كه يك سرى مبلمان داره از وانت خارج ميكنه مبلهاى ما بودكه خيييلى سال پيش مثلاً بهشون داده بوديم امامبلمان ما نو بود اونا بالشتكهاى روى مبل و خود مبل رو كهنه كرده بودن و به ما پس دادن ، يك سرى رو كه گلهاى رنگ طوسى كمرنگ و پر رنگ توش بود گذاشتن دم خونه خاله ام كه اونجا به ما پس بدن، يه سرى مبل قرمز رنگ كهنه هم پس دادن به برادرم و گذاشتن خونه برادرم من باخودم ميگفتم از مبل ما استفادشون رو بردن حالا كه ميتونن خودشون بخرن اينا رو به ما پس دادن ، آخر خوابم ديدم من و دختر داييم و چند نفر ديگه خونه ما طبقه بالا هستيم همه جا روشن بود اما يكدفعه احساس كردم موجود عجيب نامرئى مثل جن خونه ماست ، گفتم اين موجود، هميشه هست ، انگار اون موجود هميشه پشت درهاى خونه بود و اذيتم ميكرد، ميخواست مانع من بشه اما موفق نميشد فقط من اخساس اذيت ميكردم ، توى خواب دختر داييم همش با دخترخالش بود و اصلا حرفاى من براشون اهميتى نداشت و از خونمون خيلى بى تفاوت رفتن، اما من ترسيدم خواستم فرار كنم يكى از درها باز نشد از پشت يه نيرويي هل ميداد اما اون يكى در يعنى در ورودى رو باز كردم و اومدم از پله ها پايين يه مردى كه توى خواب ميشناختمش اما در بيدارى نه، از بالاى پله ها منو نگاه ميكردباهم داشتيم حرف ميزديم كه از خواب بيدار شدم
پيشاپيش ممنون از تعبيرتون

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۷:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دایی شما از نظر اقتصادی قبلا در شرایط پایین تری از شما قرار داشته و الان شرایط زندگی او متفاوت تر شده و می خواهد که روابط دمده ی قدیمی و طرز فکرهای قدیمی راجع به شما و خودشان را از زندگی شان خارج کند. احساس و نگرش های او و خانواده اش راجع به شما و خانواده تان عوض شده و به خاطر خوشایند دیگران می خواهد که به طور کلی این احساس قدیمی را دور بریزند و مسیر زندگی شان را عوض کنند. دشمنی کسی با شما در خوابتان به صورت جن در خوابتان به تصویر کشیده شده. شما سعی می کنید که از دشمنی و برخورد بد با دختر دایی تان اجتناب کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۳:۱۷
Fatima

Fatima : ببخشید شرمنده چیز دیگه ای که یادم رفت ذکر کنم اینکه کوهیار خیلی مؤدب و محجوب نشسته بود مثلا مثل زمانی که پسرا میرن خواستگاری چطوری میشینن اون مدلی

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۱۱:۱۸
Fatima

Fatima : سلام خانوم هراتی عزیز سال نو مبارک ...در خواب دیدم در منزلی هستیم نمیدونم منزل خودمون بود یا منزل پدر و مادرکوهیار (پسری که همو دوست داشتیم و داریم ولی جدا شدیم ولی باخبر از هم هستیم )اما هر چه که بود خانه آشنا بود و روز بود و آفتاب خوبی افتاده بود داخل خانه و روشنایی رو کامل حس میکردم به سرامیک ها تابیده بود حتی و سرامیک ها هم به رنگ خیلی روشن بود(شیری) رنگ تقریبا
و اینکه کوهیار روی یه مبل یه نفری نشسته بود که پارچه اش شیری بود و چوبش به رنگ خیلی روشن خوش رنگ چوبی و خودش هم پیرهن سفید پوشیده بود اما دقیق یادم نیس کت هم تنش بود یا نه
من هم داشتم با سینی یه چیزی میاوردم که تعارف کنم که باهم بخوریم ولی یادم نیس چی بود شاید چای یا شیرینی نمیدونم دقیق مطمئن نبودم اما تو خواب میدونستم یه رابطه جدی بین مون هست نمیدوتم ازدواج کرده بودیم یا داشتیم ازدواج میکردیم اما تو خواب خیالم راحت بود که کنار هم هستیم و خیلی هم جفت مون آروم و ریلکس و مثبت بودیم ...لطفا بفرمایید چی هست تعبیر

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۰۶:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. زندگی شما متحول خواهد شد. طرز فکر ها و نگرش های تازه ای خواهید داشت. امید و روشنی به زندگی تان می تابد. شما با سخاوت و دست و دلبازی تمام پیشنهاد کوهیار را می پذیرید. انشالله خبرهای خوشی در راه دارید و زمینه ی زندگی تان از نگرانی پاک می شود. و او هم رفتاری با کرامت و صلح جو خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۸:۱۷
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام خواب

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۰:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به خانم مورد علاقه تان نزدیک شوید و به ثروت هم برسید. به این مسائل فکر می کنید ولی فعلا نه ثروتی در کار است و نه او به شما فکر می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۱:۰۱
khorshid

khorshid : سلام.دختر مجردم.خواب ديدم توي خونه يا خوابگاهي (بزودي ممکنه براي کار به پتروشيمي شهر عسلوله برم و خونه يا خوابگاه بگيرم و خيلي به اونجا فکر ميکنم ولي نااميدم ) بودم و وسايلاي خونه قديمي بود و چندتا پيرزن اونجا به همراه مادربزرگ خودم روي مبلاي سبز رنگي نشسته بودن و هم خونه اي بوديم.منم سرماخورده بودم، دختر عمم و يه دختر زيبايي توي همون جمع بودن که دختر عمم گفت اون دختر زيبا رفت و مال يه خوابگاه ديگه ايه و گفت به دختر عمم نامه داده و گفته ازش خوشش مياد و من نامه رو باز کردم ديدم ابراز علاقه و تعريف از چهره و اندام دختر عمم کرده و با خودکار عکس اندامهاي زنونه اي که چاق هم بودن با لباس زير چندتا کشيده بود و به دختر عمم گفتم ببين حواست باشه اين دختره مشخصه همجنسبازه!و جاي ديگه اي توي جمع ناشناسي زني جوان ناشناس لخت وايساده بود روبه روم منم به اندام هاي جنسيش دقت ميکردم و خيلي خوشم ميومد. بعد ديدم توي فروشگاهي توي صف براي حساب کردن ايستاده بوديم به همراه آقايي ناشناس که بليز مشکي رنگي تنش بود و با دستم بازوهاشو محکم گرفته بودم و عاشقش بودم و حس خيلي خوب عجيبي داشتم بهش و انگار دو طرفه بود.دوباره ديدم با خالم اينا توي رستوران پشت ميز نشسته بوديم و منتظر آقايي که در واقعيت دوستش دارم بوديم شايد قرار بود با خالم آشناش کنم و ديدم اومد با يه کلاه گيس مردانه و کوتاه و فر درشت که مشکي رنگ بود و چهرش کمي زشت شده بود نسبت به چهره خودش و گفتم اصلا کلاه گيس بهت نمياد زشت شدي ديگه ازين کارا نکن و روي ميز روبه روي من نشست که حرف بزنيم.ممنون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۲:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما بیشتر از اینکه فکر رفاهتان را بکنید فکر رسیدن به ثروت را دارید و دختر عمه ی شما هم خیلی تمایل دارد به کاری مشغول شود که ثروتی چشمگیر به او برسد. شما امیدوار هستید که گشایش کار پیدا کنید و بتوانید تمام مایجتاج خودتان را با قدرت و اقتدار فراهم کنید و عزت و احترامتان بالا برود. در رابطه با دوست پسرتان احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیماتی که باید بگیرید دارید له می شوید و نیاز دارید که با کسی مشورت کنید. اما دوست پسر شما شخصیتی دروغگو دارد و وجهه ی خوبی هم ندارد. او شخصیتی فریبکار و بی کفایت دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۹:۱۹
khorshid

khorshid : سلام.خواب ديدم مبلامون رو داخل حياط يا پارکينگ ورودي خونمون گذاشتيم و فاميلا هم ميومدن رد ميشدن نگاهش ميکردن که انگار پارچه ي روي صندلي هاشو تازه عوض کرده بوديم و پارچه ي مات و جير مانندي بود به رنگ طلايي تندو تيز و من به مادرم گفتم مبلا خوب شده ولي رنگشون خيلي زل و خز شده.ممنونم

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۲:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احساس شما نسبت به خودتان و خانواده تان این است که خانواده شما به خاطر خوشایند دیگران از مسیر خودتان خارج می شوید. شما ظاهر سازی می کنید و خیلی خودتان را قوی تر و برنده تر و موفقتر از چیزی که هستید به دیگران معرفی خواهید کرد. شما از این نگرش خوشتان نمی آید و می خواهید که خانواده تان، نگرش هایشان را مجددا ارزیابی کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۸:۱۲
Narges

Narges : سلام خانم هراتی عزیز...من و یه هم کلاسی چندین ساله ک میخواستیم همو ولی یسالی میشه ب دلیل مشکلات تصمیم گرفتیم فعلا از هم بی خبر باشیم دیشب خواب دیدم من رفتم خونشون مامانش اینا هستن و دوس پسرم بخاطر اینکه من میخوام برم رفته یه دست مبل بنفش رنگ خریده و من ک بودم تند تند داشت مبل هارو جا به جا میکرد تو خونه تا صب تو خوابم بود پریشبم خواب دیدم پیراهن سفید پوشیدم روی سنگ های ساحل نشستم اینگار داداشش اومد و میخواست مارو عقد کنه...دو خواب پشت هم اینطوری یکم برام سوال شده ممنون میشم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۴:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم شما همدیگر را دوست داشته اید و دوست داشتن اینطور نیست که با فاصله گرفتن به یکباره تمام شود و غیب شود بلکه بر عکس وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند و فاصله ای بینشان می افتد بیشتر به هم فکر می کنند و بیشتر از قبل فکرشان ناراحت است. او سعی می کند که شخصیت مهربان و دلسوزی از خودش نشان دهد و شما هم در حالی که شخصیتی احساساتی دارید خودتان را دارید به عنوان یک شخصیت منطقی جا می زنید و ظاهرا نشان می دهید که فکرتان خیلی راحت است و نگران نیستید! دو خواب در یک خواب هم خلاف مقررات سایت است :)))) برای دفعات بعد من قسمت دوم خوابتان را تعبیر نخواهم کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۵۵
Pardis

Pardis : با سلام و عرض ادب، خواب ديدم به دليلي كه برام نا معلوم بود، مجبور شديم برگرديم موقتاً منزل قبلى مون زندگي كنيم. من دم در با خودم مي گفتم اينجا رو كه خالي كرديم و به صاحب خونه پس داديم ولي وقتي وارد شدم ديدم انگار خانواده شوهرم اين خونه رو بدون اين كه ما بدونيم براي خودشون نگه داشته بودن تا وسايل اضافي شون رو اونجا بيارن بذارن. دور تا دور اتاق نشيمن پر از مبل هايي بود كه آورده بودن ولي با اين كه همه چيز سالم بود و چيزخرابي بين شون نبود، هيچ گونه هارموني وحود نداشت. مثل سمساري مي موند.مثلا يه مبل قرمز يه مبل خاكستري، يه مبل چوبي كلاسيك ، يه كاناپه راحتي و.. يك گوشه هم مادرشوهرم چيزي مثل رخت خواب گذاشته بود، با ارتفاع كوتاه و روشون يه ملافه گلي كشيده بود. با خودم گفتم بعضي از اينا مبل ها تقريبا نو هستن، شايد بشه ازشون استفاده كنيم. بعد نگاه كردم ديدم همون جايي كه كتاب خونه من بود، خواهر همسرم يك كتاب خونه كه تو خونه خودشون نمي خواستن رو آورده گذاشته و مطابق سليقه خودش كتاب ها رو چيده.ممنون مي شم تعبير بفرمايين

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۲:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. بعضی از افکار خانواده شوهرتان با سنت های قدیمی و افکار قدیمی شما هماهنگ است. اما در شرایط امروز، شما مدرنتر از آنان فکر می کنید و مسیر و شرایط زندگی شما با ایشان همگون نیست و بین شما اختلاف سلیقه و عقیده وجود دارد. هر چند که آدمهای بدی نیستند ولی شما نمی توانید احساس هارمونی و آرامشی با عقاید و سنت های قدیمی داشته باشید. هر کسی در خانواده ی ایشان ساز خودش را می زند. یکی پر شور است و دیگری در خود فرورفته و ساکت یکی خوشحال است و دیگری افسرده. یکی سیاستمدار و دیگری خونسرد و راحت. مادر شوهرتان هم از زندگی اش راضی است و به خودش افتخار می کند. خواهر شوهرتان هم سعی می کند مثل شما خردمندانه و با ذکاوت رفتار کند و البته دانش او بر طبق سلایق خودش انتخاب شده و نه بر مبنای اعتقادات و سلایق شما. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۵:۲۷
ساره

ساره : سلام خانم هراتی عزیز چند شب پیش خوابی دیدم که ممنون می شم با نکته سنجی همیشگیتون تعبیر و راهنمایی بفرمایید.
خواب دیدم من و همسرم و خانواده همسرم روی یک کاناپه روشن نشستیم. فضا نشیمن یک خانه بود. همکارم که آقا هستن و صمیمی هستیم (می گم صمیمی که متوجه بشید کدوم همکارم وگرنه من خیلی وقته صمیمیتی باهاش ندارم) روی یک کاناپه دیگه روبرومون به همراه یه سری آدم غریبه نشسته. کاناپه اون دقیقا جلوی ما نبود و اون طرف تر بود. یه دفعه مادرشوهرم بلند شد در حالیکه من نشسته بودم اومدم بغلم کرد و می خواست باهام عکس سلفی بگیره. من حواسم بود که همکارم داره نگاهمون می کنه و خجالت کشیدم و سرمو گرفتم پایین و می خندیدم. خانواده همسرم متوجه حضور همکارم نبودن و مادرشوهرم بی حجاب بود در حالیکه در واقعیت محجبه است. بعد همکارم حرصش گرفت بلند شد از راه پله که وسط نشیمن بود رفت. بلند شدم جلوی درگاه راه پله دیدم رفته طبقه بالا تو اتاقش. در ادامه خوابم من روی صندلیم سرجای همشگیم تو سرکار نشسته بودم همکارم اومد داخل سالن اول ندیدمش بعد بلند بهم سلام کرد منم سرد جوابشو دادم و رومو کردم اون ور. در ادامه خوابم توی ماشین در راه سرکار بودم که دیدم همکارم توی دایرکت اینستاگرام یه چیزی برام فرستاده. اول می خواستم بازش نکنم ولی گفتم تا قبل اینکه برسم سرکارم بازش کنم چون استوری بود و ممکن بود تا چند ساعت بعد نمونه. استوری باز کردم دیدم ببخشید فیلم پورنو یه زن و مرد بود که زن اندامش کاملا شبیه من بود. جوابشو ندادم یه فیلم پورن دیگه تو دایرکت فرستاد که چندتا زن با اندام همون زن در حال رابطه(با مرد) بودن. بعد انگار همسرم فهمید همکارم برام همچین فیلمی فرستاده. ببخشید طولانی شد. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۹:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خانواده تان می خواهید که فکر و ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید و دلهایتان و روابط تان را با همدیگر نزدیک تر کنید. در مقابل شما آقای همکارتان هم متقابلا سعی می کند که افکار خودش را سروسامان دهد. مادر شوهر شما تمایل دارد که احساس مثبت تری نسبت به شما داشته باشد که خاطره ی این احساس مثبت همیشه در ذهن شما و خودش باقی بماند. مادر شوهرتان حتی به قیمت اینکه دیگران او را ساده متصور شوند ولی افکارش را از شما پنهان نمی کند. همکار شما از این که شما و خانواده ی همسرتان روابط خوبی داشته باشید ناراحت می شود و نمی خواهد که شما در زندگی تان آرامش و صمیمیت داشته باشید. او هنوز امیدوار است که دوستی شما را بخرد و زندگی تان را خراب کند. اما شما عاقلانه و سرد با او برخورد می کنید و به او توجهی نشان نمی دهید. همکار شما متاسفانه افکار شیطانی در ذهنش دارد و شما را برای خودش مثل آن فیلم متصور می شود و تمایل دارد که با شما ارتباط غیر اخلاقی داشته باشد. همسرتان هم می تواند افکار کثیف او را حدس بزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۷:۳۸
Soroush

Soroush : سلام وقت به خیر من این خواب رو تقریبا ساعت هشت صبح دیدم خوابم طولانی بود ولی من خلاصش رو می گم در خواب احساس می کردم از ی جای دور اسباب کشی کردم به ی خونه تقریبا بزرگ توی وسایلم مبل نو با میز نهار خوری بود که تازه خریده بودم که بیشتر قسمت هاش چوبی بود وسایلم رو توی هال این خونه پخش شده بود ومن می خواستم اون ها رو با کمک خواهرم و ی مرده غریبه بچینم ی لحظه احساس کردم وسایلم دست خورده سراغ مدارکم‌رفتم ولی همش سر جاش بود خواهرم وقتی داخل خونم اومد گفت اول این کولر رو رو به راه کنیم تا خنک شه اونو روشن کرد باد خنکی ازش بیرون می آمد خواهرم گفت البته خونه شما همیشه خنکه اون آقای غریبه در مورد چیدن مبل ها نظر می داد وتو کارها کمک می کرد من احساس می کردم خونم خیلی دل بازه وروشنه البته شوهر خواهرم هم بود و نظر می داد ممنون از اینکه وقت تون رو به من دادید

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۵:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحیات و افکار و زندگی شما تحولی مثبت خواهد داشت و دوستان جدید، وحدت اجتماعی و ارتباطات خانوادگی بیشتری خواهید داشت. با سیاست تر رفتار می کنید و شرایط زندگی تان را ارزیابی می کنید. شما اول از هر چیز باید سعی کنید که اجازه ندهید که کسی با مشکلی تمرکز شما را برای رسیدن به اهدافتان از بین ببرد. شما باید سعی کنید که خونسرد و خوش اخلاق باشید هر چند که همیشه خونسرد و خوش اخلاق بوده اید. گشایش کار خواهید یافت و شوهر خواهرتان و خواهرتان بهترین و نزدیک ترین دوستان شما هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۳:۴۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.