کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مبل

لوک اویتنهاو می گوید :دیدن مبلمان در خواب تعبیرش خوشبختی خانوادگی است و اگر در حال چیدن مبلمان باشید، به زودی ازدواجی صورت خواهد گرفت و یا جابجایی مسکن خواهید داشت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

56 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فرينا

فرينا : سلام عزيزم خواب ديدم با خواهر زاده ام كه دو ساله هست رفتم خونه داييم اينا كه در بيدارى با همهشون قهر هستيم، اونها تا حالا خواهر زاده منو نديدن اما اونجا رفته بودم با خواهر زاده ام ، به خواهرم هم نگفته بودم كه دخترش رو بردم اونجا، خونه داييم اين با بيدارى فرق داشت قديمى ساخت بود اما تميز و مرتب بود رفتم دستشويي داييم اينا كه توى حياط بود، شلنگ دستشويي خيييييلى مدرن بود كه توجه منو جلب كرده بود اما درب توالت چوبى قديمى بود كه رنگش كرده بودن رنگش رو يادم نمياد كه چه رنگى بود. اما درش قديمى چوبى بود،اومدم بيرون از دستشويي مامانم رو ديدم توى خونه همسايه داييم اينا بود ميخواستيم منو مامانم و هواهر زادم بيايم خونمون كه از توى حياط ديدم توى اتاقشون مبل برادرم هست و مبلمان خودشون، برادرم همه مبلهاى خودش رو جمع كرد از خونه اونا برد بيرون، فقط مبلمان خودشون مونده بود با يه ميز چوبى كه ميدونستم گرون قيمت هست و روش نوشته بود يزد، يعنى ساخت يزد بود روى ميز هيچى نبود،توى حياط خونه داييم بودم و ميخواستم بيام خونمون كه بيدارشدم

پاسخ
لینک۲۶ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۷:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به زندگی دایی تان کنجکاو هستید و تصویر ذهنی تان راجع به آنان با واقعیت فرق دارد. شما می دانید که آنها آرامش دارند و قدیمی فکر می کنند و شرایط مالی شان خوب است و دروغگو هستند و سیاستمدارانه رفتار می کنند. شما احساس می کنید آنها از برادرتان تقلید می کنند و سعی می کنند مانند او خوب به نظر بیایند. اما از شما هیچ چیزی ندارند که بخواهند شما را قضاوت کنند و شما هم بیشتر از این چیزی ندارید که قضاوت آنها را بکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۲:۰۳
Hani

Hani : سپاس فراوان از شما و زحماتی که میکشید موفق باشید.

پاسخ
لینک۱۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۲۰:۳۰
Hani

Hani : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز من دیشب خوابی دیدم ساعت تقریبا بیست دقیقه به سه بود از ترس پریدم خواب دیدم خانه ما مثلا آپارتمان هست و ما طبقه بالا هستیم تقریبا بزرگ هم بود ولی در واقعیت خانه ی ما ویلایی هست من در شمال زندگی میکنیم میرم خانه مون خواهر بزرگم هم که ازدواج کرده آمده خانه مان بعد منو میخوان تقریبا سورپرایز کنن چون من تهران خانه نامزدم بودم و مثلا برگشتم بهم میگن ببین اینجا رو میبینم خواهرم و دامادم برای خانه پدریم یه تخت دو نفره خریدن بعد من میگم وای چه خوشگله سرم و انور میکنم میبینم مبلمان هم خریدند و مبلمان خیلی خوشگل رنگ شاد صورتی و زرد و آبی و سبز همه رنگ بود رنگارنگ بود مبل و تخت و میز غذا خوری همه شبیه هم بودند رنگای شاد و خوشگل از مبلمان واقعی خودمان خبری نبود و خانمان آپارتمانی بود به من میگن ببین اینارو خریدیم واسه خانه شما بعد من یهو به خودم میام میگم من در حال ازدواج هستم و شما به فکر من نیستین به جای اینکه وسایل منو جمع و جور کنین رفتین واسه اینجا اسباب خریدین ببه جای اینجا واسه من میخریدین براتون مهم نیست زندگی دو تا جوان داره به هم میخوره با خواهرم دعوا میکنم میگم حالم داره از کارات به هم میخوره حالم داره به هم میخوره چند بار تکرار میکنم اونم لباساشو میپوشه که بره با قهر منم با قهر میرم توو اتاقم درب اتاق چوبی و تقریبا قدیمی بود ولی خونه کلا قشنگ بود دو بار با دعوا درب اتاق و میکوبم میبندم صدا میده میرم با قهر توو اتاقم یه دفعه میشنوم صدای جیغ میاد در و باز میکنم میرم توو حال میبینم بابام عصبانی دنبال خواهرم میکنه ما همه جیغ میزنیم میره رو بالکن خونه خواهرم از اون بالا پرت کنه پایین نمیخواست پرتش کنه میخواستش بترسونتش از بالکن آویزونش میکنه ما همه جیغ میزنیم میخوایم جلوشو بگیریم من و مامانم و خوده خواهرم از ترس از خواب پریدم خیلی بد بود ممنون میشم تعبیر کنید ببخشید خیلی طولانی شد مرسی از شما.

پاسخ
لینک۱۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۴۵:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مسیر درستی در زندگی پیش رفته اید و شرایط مالی تان بهبود پیدا خواهد کرد. درک و بینش شما قوی است. شما به دنبال استقلال مالی و احساسی هستید. خواهر شما به خاطر خوشایند دیگران، از مسیر خودش و افکار قدیمی خودش دست می کشد و او باید روابط و نگرش های خودش را مجددا ارزیابی کند. او بی خیال است و زمان و وقت خودش و دیگران را هدر می دهد. خواهر شما روی تصمیماتی که شما می گیرید اثر می گذارد و شما سعی می کنید با سیاست، توجه دیگران را به خواسته های خودتان جلب کنید. پدر شما از ولخرجی خواهرتان نگران است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۵:۴۳
Paryy

Paryy : سلام وخسته نباشید.
خواب دیدم که در یک کوچه آشنا با یکی از دوستان خانوادگی هستم ، بعد وارد یک کوچه باریک شدیم به تصور اینکه بعد از این کوچه وارد خیابان و یا کوچه پهنتری شویم و برویم،اما بعد از پیمودن کوچه که طولانی هم نبود وارد یک خانه قدیمی و خیلی بزرگ شدیم داخل که رفتم وسط حیات ایستادم و دور وبرم را نگاه میکردم داخل سالن خانه فقط پر از مبل سلطنتی به رنگ قرمز و خیلی نو وشیک بودند من دورتادور خانه را نظاره کردم بعد یک آقایی مسن در کنار در سالن روی پله ایستاده بود من به خودم گفتم چقدر اینها ثروتمند ند،در ضمن درخواب حس میکردم که تعدادمبلها ۸۰ {هشتاد}عدداست.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۴:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما ممکن است احساس کنید که گزینه های محدودی در زندگی دارید و می خواهید زندگی تان را بهتر کنید. اما با ایده ای مواجه می شوید که آن را عملی خواهید کرد. روابط خانوادگی شما با کسی باعث خواهد شد که به اوج موفقیت برسید. عدد ۸۰ در خوابتان به موفقیت و درک و تحقق اهدافتان اشاره دارد. شما در زندگی با موفقیت به پیش می روید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۳:۰۰
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام خواب

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۰:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به خانم مورد علاقه تان نزدیک شوید و به ثروت هم برسید. به این مسائل فکر می کنید ولی فعلا نه ثروتی در کار است و نه او به شما فکر می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۱:۰۱
khorshid

khorshid : سلام.دختر مجردم.خواب ديدم توي خونه يا خوابگاهي (بزودي ممکنه براي کار به پتروشيمي شهر عسلوله برم و خونه يا خوابگاه بگيرم و خيلي به اونجا فکر ميکنم ولي نااميدم ) بودم و وسايلاي خونه قديمي بود و چندتا پيرزن اونجا به همراه مادربزرگ خودم روي مبلاي سبز رنگي نشسته بودن و هم خونه اي بوديم.منم سرماخورده بودم، دختر عمم و يه دختر زيبايي توي همون جمع بودن که دختر عمم گفت اون دختر زيبا رفت و مال يه خوابگاه ديگه ايه و گفت به دختر عمم نامه داده و گفته ازش خوشش مياد و من نامه رو باز کردم ديدم ابراز علاقه و تعريف از چهره و اندام دختر عمم کرده و با خودکار عکس اندامهاي زنونه اي که چاق هم بودن با لباس زير چندتا کشيده بود و به دختر عمم گفتم ببين حواست باشه اين دختره مشخصه همجنسبازه!و جاي ديگه اي توي جمع ناشناسي زني جوان ناشناس لخت وايساده بود روبه روم منم به اندام هاي جنسيش دقت ميکردم و خيلي خوشم ميومد. بعد ديدم توي فروشگاهي توي صف براي حساب کردن ايستاده بوديم به همراه آقايي ناشناس که بليز مشکي رنگي تنش بود و با دستم بازوهاشو محکم گرفته بودم و عاشقش بودم و حس خيلي خوب عجيبي داشتم بهش و انگار دو طرفه بود.دوباره ديدم با خالم اينا توي رستوران پشت ميز نشسته بوديم و منتظر آقايي که در واقعيت دوستش دارم بوديم شايد قرار بود با خالم آشناش کنم و ديدم اومد با يه کلاه گيس مردانه و کوتاه و فر درشت که مشکي رنگ بود و چهرش کمي زشت شده بود نسبت به چهره خودش و گفتم اصلا کلاه گيس بهت نمياد زشت شدي ديگه ازين کارا نکن و روي ميز روبه روي من نشست که حرف بزنيم.ممنون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۲:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما بیشتر از اینکه فکر رفاهتان را بکنید فکر رسیدن به ثروت را دارید و دختر عمه ی شما هم خیلی تمایل دارد به کاری مشغول شود که ثروتی چشمگیر به او برسد. شما امیدوار هستید که گشایش کار پیدا کنید و بتوانید تمام مایجتاج خودتان را با قدرت و اقتدار فراهم کنید و عزت و احترامتان بالا برود. در رابطه با دوست پسرتان احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیماتی که باید بگیرید دارید له می شوید و نیاز دارید که با کسی مشورت کنید. اما دوست پسر شما شخصیتی دروغگو دارد و وجهه ی خوبی هم ندارد. او شخصیتی فریبکار و بی کفایت دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۹:۱۹
khorshid

khorshid : سلام.خواب ديدم مبلامون رو داخل حياط يا پارکينگ ورودي خونمون گذاشتيم و فاميلا هم ميومدن رد ميشدن نگاهش ميکردن که انگار پارچه ي روي صندلي هاشو تازه عوض کرده بوديم و پارچه ي مات و جير مانندي بود به رنگ طلايي تندو تيز و من به مادرم گفتم مبلا خوب شده ولي رنگشون خيلي زل و خز شده.ممنونم

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۲:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احساس شما نسبت به خودتان و خانواده تان این است که خانواده شما به خاطر خوشایند دیگران از مسیر خودتان خارج می شوید. شما ظاهر سازی می کنید و خیلی خودتان را قوی تر و برنده تر و موفقتر از چیزی که هستید به دیگران معرفی خواهید کرد. شما از این نگرش خوشتان نمی آید و می خواهید که خانواده تان، نگرش هایشان را مجددا ارزیابی کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۸:۱۲
Narges

Narges : سلام خانم هراتی عزیز...من و یه هم کلاسی چندین ساله ک میخواستیم همو ولی یسالی میشه ب دلیل مشکلات تصمیم گرفتیم فعلا از هم بی خبر باشیم دیشب خواب دیدم من رفتم خونشون مامانش اینا هستن و دوس پسرم بخاطر اینکه من میخوام برم رفته یه دست مبل بنفش رنگ خریده و من ک بودم تند تند داشت مبل هارو جا به جا میکرد تو خونه تا صب تو خوابم بود پریشبم خواب دیدم پیراهن سفید پوشیدم روی سنگ های ساحل نشستم اینگار داداشش اومد و میخواست مارو عقد کنه...دو خواب پشت هم اینطوری یکم برام سوال شده ممنون میشم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۴:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم شما همدیگر را دوست داشته اید و دوست داشتن اینطور نیست که با فاصله گرفتن به یکباره تمام شود و غیب شود بلکه بر عکس وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند و فاصله ای بینشان می افتد بیشتر به هم فکر می کنند و بیشتر از قبل فکرشان ناراحت است. او سعی می کند که شخصیت مهربان و دلسوزی از خودش نشان دهد و شما هم در حالی که شخصیتی احساساتی دارید خودتان را دارید به عنوان یک شخصیت منطقی جا می زنید و ظاهرا نشان می دهید که فکرتان خیلی راحت است و نگران نیستید! دو خواب در یک خواب هم خلاف مقررات سایت است :)))) برای دفعات بعد من قسمت دوم خوابتان را تعبیر نخواهم کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۵۵
Pardis

Pardis : با سلام و عرض ادب، خواب ديدم به دليلي كه برام نا معلوم بود، مجبور شديم برگرديم موقتاً منزل قبلى مون زندگي كنيم. من دم در با خودم مي گفتم اينجا رو كه خالي كرديم و به صاحب خونه پس داديم ولي وقتي وارد شدم ديدم انگار خانواده شوهرم اين خونه رو بدون اين كه ما بدونيم براي خودشون نگه داشته بودن تا وسايل اضافي شون رو اونجا بيارن بذارن. دور تا دور اتاق نشيمن پر از مبل هايي بود كه آورده بودن ولي با اين كه همه چيز سالم بود و چيزخرابي بين شون نبود، هيچ گونه هارموني وحود نداشت. مثل سمساري مي موند.مثلا يه مبل قرمز يه مبل خاكستري، يه مبل چوبي كلاسيك ، يه كاناپه راحتي و.. يك گوشه هم مادرشوهرم چيزي مثل رخت خواب گذاشته بود، با ارتفاع كوتاه و روشون يه ملافه گلي كشيده بود. با خودم گفتم بعضي از اينا مبل ها تقريبا نو هستن، شايد بشه ازشون استفاده كنيم. بعد نگاه كردم ديدم همون جايي كه كتاب خونه من بود، خواهر همسرم يك كتاب خونه كه تو خونه خودشون نمي خواستن رو آورده گذاشته و مطابق سليقه خودش كتاب ها رو چيده.ممنون مي شم تعبير بفرمايين

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۲:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. بعضی از افکار خانواده شوهرتان با سنت های قدیمی و افکار قدیمی شما هماهنگ است. اما در شرایط امروز، شما مدرنتر از آنان فکر می کنید و مسیر و شرایط زندگی شما با ایشان همگون نیست و بین شما اختلاف سلیقه و عقیده وجود دارد. هر چند که آدمهای بدی نیستند ولی شما نمی توانید احساس هارمونی و آرامشی با عقاید و سنت های قدیمی داشته باشید. هر کسی در خانواده ی ایشان ساز خودش را می زند. یکی پر شور است و دیگری در خود فرورفته و ساکت یکی خوشحال است و دیگری افسرده. یکی سیاستمدار و دیگری خونسرد و راحت. مادر شوهرتان هم از زندگی اش راضی است و به خودش افتخار می کند. خواهر شوهرتان هم سعی می کند مثل شما خردمندانه و با ذکاوت رفتار کند و البته دانش او بر طبق سلایق خودش انتخاب شده و نه بر مبنای اعتقادات و سلایق شما. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۵:۲۷
Soroush

Soroush : سلام وقت به خیر من این خواب رو تقریبا ساعت هشت صبح دیدم خوابم طولانی بود ولی من خلاصش رو می گم در خواب احساس می کردم از ی جای دور اسباب کشی کردم به ی خونه تقریبا بزرگ توی وسایلم مبل نو با میز نهار خوری بود که تازه خریده بودم که بیشتر قسمت هاش چوبی بود وسایلم رو توی هال این خونه پخش شده بود ومن می خواستم اون ها رو با کمک خواهرم و ی مرده غریبه بچینم ی لحظه احساس کردم وسایلم دست خورده سراغ مدارکم‌رفتم ولی همش سر جاش بود خواهرم وقتی داخل خونم اومد گفت اول این کولر رو رو به راه کنیم تا خنک شه اونو روشن کرد باد خنکی ازش بیرون می آمد خواهرم گفت البته خونه شما همیشه خنکه اون آقای غریبه در مورد چیدن مبل ها نظر می داد وتو کارها کمک می کرد من احساس می کردم خونم خیلی دل بازه وروشنه البته شوهر خواهرم هم بود و نظر می داد ممنون از اینکه وقت تون رو به من دادید

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۵:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحیات و افکار و زندگی شما تحولی مثبت خواهد داشت و دوستان جدید، وحدت اجتماعی و ارتباطات خانوادگی بیشتری خواهید داشت. با سیاست تر رفتار می کنید و شرایط زندگی تان را ارزیابی می کنید. شما اول از هر چیز باید سعی کنید که اجازه ندهید که کسی با مشکلی تمرکز شما را برای رسیدن به اهدافتان از بین ببرد. شما باید سعی کنید که خونسرد و خوش اخلاق باشید هر چند که همیشه خونسرد و خوش اخلاق بوده اید. گشایش کار خواهید یافت و شوهر خواهرتان و خواهرتان بهترین و نزدیک ترین دوستان شما هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۳:۴۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.