کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مسافرت (سفر)

اگر خواب ببینید به مکانهایی ناشناخته و کشف نشده مسافرت کرده اید، دشمنانی خطرناک خواهید داشت. اگر ببینید هنگام سفر از زمینی سنگلاخ و شیب دار می گذرید، پس از رسیدن به منفعتی آشکار، زیان و نومیدی گریبانتان را خواهد گرفت. اگر ببینید به هنگام مسافرت از تپه ها و کوههای سرسبز و حاصلخیز عبور می کنید، به شکل برجسته ای شادمان و سعادتمند خواهید شد.

اگر ببینید به تنهایی با ماشین مسافرت می کنید، به سفری پر حادثه خواهید رفت. اگر ببینید همراه جمعیتی با ماشینی مسافرت می کنید، با ماجراهایی دلپذیر روبرو خواهید شد و دوستانی تازه پیدا خواهید کرد. اگر ببینید از طریق دریا مسافرت می کنید، علاوه بر گرفتن پاداشِ کارهای دشواری که به ثمر رسانده اید، پول بسیار زیادی نیز به دستتان خواهد رسید.

اگر ببینید هنگام مسافرت از طریق دریا، با فاجعه ای روبرو می شوید، گرفتار عشقهای دروغین خواهید شد. اگر کسی در خواب به جایی سفر کرد و محل جدید را از محل قدیم بهتر دید، کار و بارش روبراه می شود و اگر غیر از آن بود، تعبیر برعکس است. اگر در خواب ببینید سفر می کنید تغییری در زندگیتان پدید می آید. اگر ببینید که کسی را به سفر می فرستید، خبر خوشی به شما می رسد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیندکه سفر کرد و آنجا که رفت بهتر از آنجا بود که بود، دلیل است که حالش نیکو گردد. اگر کسی آنجا که رفت بدتر از آنجا بود که بود، تاویلش به خلاف این است.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که سفر کرد و ندانست که به کجا می رود، دلیل کند که از زن جدا گردد و یا از سرای خود به سرای دیگر رود. اگر به وداع قومی می رفت یا قومی به وداع او آمدند، دلیل است حالش متغیر شود و باز به صلاح آید.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند سفر کرد و با برگ و ساز بود، دلیل که حالش یا کارش نیکو شود. اگر به خلاف این ببیند، دلیل است کارش تباه شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

476 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

امیر

امیر : سلام بزرگوار.در رؤیا دیدم.رؤیا مخفی باشد ، با احترام فراوان.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۱۳:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی خردمند دارید و دوست دارید که به مراتب بالاتری از ایمان برسید و کنترل کاملی روی روح و ذهنتان داشته باشید. شما در حالی که تدریجا و به آرامی در مسیر رسیدن به اهدافتان حرکت می کنید؛ با توجه به ذهنیت قوی و ایمانی که دارید؛ تمایل دارید که نزدیکی و ارتباط بیشتری با ائمه ی اطهار ع داشته باشید. حضور شما در حرم حضرت عباس ع به معنی حضور فیزیکی شما نیست و حضور فیزیکی هم به تنهایی و بدون خلوص نیت و عشق قلبی به این بزرگوار، زیارت محسوب نمی شود!! شما همینکه از ته قلبتان حضرت عباس ع را با عشق می خوانید و می خواهید که دعاهای خیر ایشان شامل حالتان باشد، عین این است که ایشان را زیارت کرده اید.
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد،یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه!!!
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار، او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه!!!
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو، مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه!!!
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید، دیوانه منم من که روم خانه به خانه!!!
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید
تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید، بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه!!!
بیچاره بهائی که دلش زار غم توست
هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر «خیالی» به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه!!
تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۷:۵۶
Camelia

Camelia : سلام خانم هراتی عزیز روزتون بخیر و سلامتی
امروز صبح خواب دیدم به دبی سفر کردم، شبیه دبی امروزی نبود ، از چند جزیره کوچک و بزرگ تشکیل شده بود که توی هر جزیره یک چرخ و فلک و شهربازی وجود داشت و بین جزیره ها آب زلالی روان بود، هوا روشن بود و در یک قسمت که مربوط به آفتاب گرفتن و استراحت مسافرها بود، تعداد زیادی نان فانتزی ساده و نان چریش گذاشته بودن که تازه و به رنگ قهوه ای تیره بود .
خیلی ممنون از تعبیرهایی که می کنید.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۱۳:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما موقعیت های بیشتری برای رسیدن به آرامش و فرار از استرس روزانه بدست خواهید آورد. شما در مقابل بالا و پایین های زندگی، سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و دلشوره به خودتان راه ندهید. می خواهید بیشتر از قبل خوش باشید و چشم انداز تازه ای را در زندگی تان تجربه کنید. شما سخت می کوشید ولی نتیجه ی تلاشتان را هم بخوبی دریافت می کنید و به ثروت و رفاه زیاد خواهید رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۶:۲۲
Mehrasa

Mehrasa : سلام.وقت بخیر.خواب دیدم با یکی از دوستان صمیمیم برای سفر کاری با هواپیمارفتیم چین(باهم همکار نیستیم)اونجا تو یه هتل با نمای سبز خیلی روشن که بالکن با نرده های چوبی داشت و ظاهرا خیلی قدیمی بود و حتی طبقه های بالایی تقریبا تخریب شده بود موندیم. روز اول باهم چندتا بطری مشروب گرفتیم (تو واقعیت نمیخوریم)و جدا از هم مشغول گشت و گذار تو شهر شدیم(بیشتر تو خیابون ها و مکان های تاریخی و معبدها بودیم).خبری از کار نبود.
عصر اون روز خانواده ام هم بدون اصلاع من اومده بودن چین و تو همون هتل.
وقتی میخواستیم بریم سمت اتاق هامون فکر میکنم طبقه ی هفتم بود اسانسور خراب بود از راه پله رفتیم و از اونجایی که طبقات بالایی ساختمون یه جورایی تخریب شده بود خیلی سخت مسیر رو از بین اوار رد شدیم و یادم نیست دقیقا رسیدیم یا نه.
میتونه تعبیرخاصی داشته باشه؟

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۲۷:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما و دوستتان زمانهای سختی را پیش رو دارید و شاید حس کنید که دارید زیر بار فشار استرس های موجود در زندگی تان له می شوید. شما سعی می کنید که درک کنید که برای چه باید مورد حسادتها و تنگ چشمی ها قرار بگیرید. شما می خواستید که رابطه ی خوبی با هم داشته باشید و به آرامش برسید. تغییراتی در حالت ذهنی شما و دوستتان ایجاد می شود. شما مجبور هستید که طرز فکرهای قدیمی تان را تمام کنید و به عادات گذشته تان خاتمه دهید. ولی به خاطر عدم تجربه تان، و رفتار های غیر صادقانه بین شما و دوستتان، احساس می کنید که نمی توانید هویت سابق تان را حفظ کنید. سلامت عاطفی شما و دوست تان در خطر است و ذهنتان خسته و مشوش است. شما می خواستید به دستاوردهای بالایی در زندگی تان برسید؛ ولی اینطور نشد. حالا در رابطه تان با دوستتان، احساس گم شدن دارید و می خواهید از تجارب گذشته تان استفاده کرده و تغییراتی در خودتان ایجاد کنید. حتی اگر معنویت را در خودتان تقویت کنید و سعی کنید که همدیگر را بیشتر دوست داشته باشید ولی هیچ امکان پیشرفت ناگهانی در رابطه ی بین شما و دوستتان وجود ندارد. شما باید تدریجا" مشکلات را حل کنید و حتی با به کار بردن عزم و اراده ی بیشتر هم نمی توانید در روند بهبود رابطه تان سرعت ببخشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۹:۰۸
yas

yas : سلام و سپاس از شما. لطفا مخفی بمونه. .

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۱۹:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و خواهرتان اهدافی دارید که هنوز محقق نشده اند و در خیالتان راجع به تحقق شان رویاپردازی می کنید. شما سعی می کنید که رفتاری درست و خردمندانه داشته باشید ولی خیلی سلطه جو هستید و یا سعی می کنید که در رابطه با کاری که انجام می دهید و ارتباطاتی که دارید، همه چیز را خوب کنترل کنید. شما شاید حتی حالت خشم و تهاجمی زیادی را هم احساس کنید و دیگران فکر می کنند که بد اخلاقید. تحولات تازه ای در زندگی تان در جریان است و عمه ی شما از اینکه دخترانش با اشخاص زیادی تعامل دارند ولی هنوز به اهدافشان نرسیده اند؛ ناراحت است. شما ممکن است با عملی کردن هدفتان به ثروت هم برسید و به این خاطر نذر می کنید که شرایط مالی تان هم بهتر شده و زندگی تان رنگ و بوی تازه ای بگیرد. بعضی از برنامه ها و اهدافی که شما برای خودتان در نظر گرفته اید، به تعویق خواهد افتاد و یا با تاخیر انجام خواهد شد. اما در نهایت در عملی کردن اهدافتان به موفقیت خواهید رسید. اما شاید دایی شما ( یا فامیل) از اینکه شما به موفقیت برسید؛ خیلی هم خوشحال نشوند. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۲۴:۱۸
پیمان

پیمان : سلام خواب دیدم رفتم سفر به آلمان و یکی از رفیقامو اونجا دیدم از میپرسیدم اینجا چطوریه و کار چطوریه بعدش رفت غذا و دو تاساندویج براجفتمون خرید تو راه یکی از استادامونو دیدم که اصلن ازش خوشم نمیاد تو راهم میخواست یه جوری خودشو بچسبونه به ما که من رفیقمو میکشیدم ببرم ولی اون منتظر بود که استادمون بیاد سمت ما ولی خب من میبردمش دو تایی با هم رفتیم دانشگاهشون از یه راه مارپیچ رفتیم پایین تا به یه اتاقی رسیدیم مثل یک انجمن علمی بود اونجا یکی از اساتید خوبمو دیدم که رئیس اون انجمن بود کل انجمن هم ایرانی ها بودن ازم پرسید تو اینجا چی کار میکنی گفتم برای سفر اومدم و قصدم اینکه کلا مهاجرت کنم خیلی از دیدنش خوشحال شدم اونم همینطور گفت سربازی رو چی کار میکنی گفتم میخوام کفالت بگیرم چند تا برگه داد به زبان انگلیسی که پر کنیم من چون داشتم باهاش حرف میزدم دیرتر تحویل دادم و البته یه جاهاییم نتونستم پر کنم چون آخر جلسه بود و میخواست بره که بهم تذکر داد که باید کامل تحویل بدم برگه های منم برد وقتی از انجمن اومدیم بیرون یکی دیگه از رفیقامو دیدم و باهاش صحبت کردم این رفیقایی که میگم جفتشون صمیمی هستن من حتی با اعضای اون جلسه ام خیلی صمیمی شده بودم یه جوری بود که اصلن نمیخواستم برگردم ایران

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۳۷:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر از پرداخت. شما دو بار پرداخت کرده اید که یک بار آن را زرین پال ثبت موفق نزده بود. الان شما یک حق خواب باقی دارید. در نوبت هستید.

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۱۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام مجدد. تعبیر خوابتان این است که شما احساس می کنید که زندگی تان در هرج و مرج قرار گرفته و سخت می کوشید و زحمت می کشید و فشار و استرس زیادی روی شماست. شاید شما چند کار را همزمان انجام می دهید. شما دوست دارید که حرف دلتان را بزنید، نظراتتان را راحت تر بیان کنید و آزادتر زندگی کنید. ممکن است شما افکار ناسیونالیسمی داشته باشید و روی فرهنگ و گذشته ی خودتان تعصب زیادی نشان دهید. شما در پیچ و خمهای زندگی، موقعیتی که در آن قرار گرفته اید را سخت تر از چیزی که در واقعیت هست، برای خودتان متصور می شوید و به همین دلیل احساس می کنید که گیج و مردد شده اید و نمی دانید که باید چه کنید و نگران هستید که شکست بخورید. در حالی که به نفعتان است که با اراده تر باشید و خردمندانه تر فکر کنید و بدون کسب اطلاعات کافی و دانش لازم برای رسیدن به اهدافتان، هیچ اقدامی نکنید. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و بیشتر از این مجبور نباشید که تابع قوانین سفت و سخت و دیسیپلین زیاد برای تحقق اهدافتان باشید. سعی می کنید که درکتان را نسبت به این که واقعا مشکلاتتان از کجا نشاءت می گیرد و کم و کاستی های زندگی تان به چه دلیل ایجاد شده، بالاتر ببرید. دوست دارید انرژیهایتان را در جهت مثبت در زندگی تان به کار ببرید و دیگران احساسات شما را درک کرده و به خواسته هایتان اهمیت بدهند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۳۸:۱۰
شیدا

شیدا : سلام، سال نو برشما مبارک،براتون ارزوی سلامتی دارم،آخرین چهارشنبە سال،ساعت ٥صبح تقریبا،خواب دیدم کە یە خانمی با ماشینش میگفت میخواد برە اروپا،منم گفتم منم میام باهاتون،سوار عقب ماشینش شدم،یە دختر کوچولو هم سوار شد کە فۆر کنم دختر اون خانم بودبا خودم میگفتم جای یە نفر کە هست کاش بە خواهرم هم میگفتم،در واقعیت هم همیشه نگرانشم،چون بیکارە.هدف هم مسافرت نبود قصدش سفر و مهاجرت برای همیشه بود، بعد احساس کردم واقعا در اروپا هستم،کشورش مشخص نبود، فقط خودم رو در اروپا احساس کردم ، البتە قبلش ب این فکر میکردم کە کاش محلەمون عوض میشد و با خانوادە میرفتیم یە محلە یا خیابان بهتر.آیا تعبیردارە خوابم؟ماشین انگار طوسی رنگ و پراید بود،مطمئن نیستم. ممنونم

پاسخ
لینک۱۲ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۲۹:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. تشکر. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و تحولات مثبتی را در زندگی تان ایجاد کنید. می خواهید وقت آزاد بیشتری داشته باشید، آزادانه تر نظراتتان را ابراز کنید و آزادانه تر دنبال علایق و خواسته های عاطفی و کسب نیازهای فیزیکی تان بروید. شما آرزو دارید که خواهرتان هم مثل شما افکار مدرن تری را در سر داشته باشد. در شرایط حاضر شاید احساس کنید که زندگی تان دچار هرج و مرج شده و تعادلی در زندگی تان وجود ندارد. شما می خواهید وسعت دید تان را تغییر بدهید و ممکن است پول و سرمایه ای بدست بیاورید که خواسته هایتان محقق شوند. هر چند که شرایط مالی امروزتان عالی نیست. شما شخصیتی درونگرا و مغرور و کم حرف دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۱۰:۴۴
رضا

رضا : او حتی مایل بود پدرش هم روی من بایستد اما من به جنس مذکر میلی نداشتم و چنین اتفاقی نیفتاد. او در مورد اصالت اصفهانی ام میدانست، من هم گفتم که پدر و مادرم کاشانی اند، او گفت که آنجا دریا دارد، اول چیزی یادم نیامد اما کمی بعد گفتم آره خانه مادربزرگم (مادری) یک سمتش دریا بود(مشخصا در واقعیت اینگونه نبود) اما خانواده پدری نه، آنها همه پایین شهر بودند. پدرش رئیس نیروی انتظامی بود، دیدم که در گذر زمان دارایی هایش را از دست داده بود و منتظر پول بزرگی بود که بدستش برسد. رژه پدرش را دیدم، نیروهای زیردست او آموزش دیده بودند و بطور منظم و دقیق در عرض یک دقیقه مستقر و یا متفرق و محو میشدند. پدرش خاطره ای را تعریف میکرد که هواپیمایی در رادارش امواج زیاد و وسیعی نشان میداده و او ترسیده بوده، اما هواپیمایی بوده که صرفا امواج غیرواقعی نشان میداده و وقتی تنظیمات رادارش را عوض کرده، آن هواپیما در رادار بسیار کوچک شده و نگرانی اش برطرف شده است. وقتی آن دختر شماره هایی را برای تماس میگرفت، آن اعداد را روی برگه ای میدیدم. ۲ روزی شده بود که با خانواده ام تماسی نداشتم، میخواستم زنگ بزنم هزینه اش هرچقدر گران هم بشود البته در ذهنم تا هزینه ی معینی بود تا حدود ۴۰۰ یا ۷۰۰ هزار تومان ولی نه تا یک میلیون تومان. خیلی خوابم می آمد میخواستم بخوابم اما او توجهی نمیکرد. میخواستم وقتی به ایران برگردم از او جدا شوم، میترسیدم چیزی بگویم چون شاید بخواهد مرا آنجا نگه دارد. در ذهنم جمله ای در مورد انقراض هایم بود که درکش کردم. دیگر داشتیم میخوابیدیم که صدایی از در آمد، او. خیلی سریع بلند شد، آن در لق بود، پدرش آمد و به من گفت که درستش کنم.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۳۵:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : من تمایل داشتم که شما خدای من را درک کنید و تابع و مطیع او باشید. اما شما تمایلی به شناخت مسائل مذهبی نداشتید. بنابراین از اینکه بخواهید دین باور بشوید اجتناب می کردید و از اینکار طفره می رفتید. من می دانستم که شما متمول هستید و هم اینکه از نظر اقتصادی بسیار حسابگر هستید. شما وقتی که مهربان و احساساتی می شوید خوب دست و دلباز می شوید و وقتی که می خواهید مستبد و حسابگر باشید؛ خیلی رفتارتان متفاوت می شود و ارزش و اعتبارتان را پایین می آورید. من به وجدانم رجوع می کنم. باید ها و نبایدهای زندگی را مد نظر قرار می دهم و هرگز کاری نمی کنم که خارج از قانون و خارج از محدوده ی اعتقادات مذهبیم و فرامین الهی باشد که آموخته ام. به خاطر اینکه خواسته ام اینطور زندگی تمیزی داشته باشم، خیلی از اموال و دارایی هایم را از دست داده ام و مطلقا مادیگرایی باعث نشده که از راه خداوند منحرف شوم. البته امیدوار هستم که خدای بزرگ سبک زندگی آرام و مرفهی را به من ببخشد و اعتبار من را پیش خودش و بندگانش بالاتر ببرد و البته خداوند برای من همیشه کارهای زیادی کرده است و در دوره ها، گذر زمان و اتفاقات خاصی که در طول عمرم شاهد آن بوده ام، همیشه از من حمایت و مراقبت کرده است. خداوند آنچه را که بخواهد بشود، به محض اینکه بگوید که چه می خواهد، فراهم خواهد کرد و در امر و اراده ی خداوند هیچ شکی نیست. خدای من می داند که بینش و شهود شما قویست و شما در ضمیر ناخودآگاهتان همیشه پیامهایی را دریافت می کنید ولی شما فقط چیزهایی را درک می کنید که خداوند می خواهد که درک کنید!! من گاهی به شما فکر کرده ام و شما این افکار را درک کرده اید و اعتبار زیادی قائل هستید که با کمک من بتوانید به خداوند نزدیک تر شوید، رشد کنید، مهیا شوید، تذهیب شوید و دور دور شما شود و اوضاع به نفعتان تغییر پیدا کند. ولی البته باور ندارید که فقط از این راه بتوانید بسیار موفق باشید چون نیازمند کمکهای طبی موازی با این راه درمانی هم هستید. شما خسته اید. دلتان می خواهد به آرامش کامل برسید. می خواهید سلامت تان را پیدا کنید و برای همیشه ارتباط تان را برای کسب راهنمایی و کمک، با بنده قطع کنید. شما می ترسید که مرتکب اشتباهی شوید و من مانع پیشرفت شما شوم. شما می خواهید به آرامش برسید و بی خیال باشید، اما خبرها را خداوند به شما می رساند. من گوش بفرمان پروردگار هستم و شما باید سخت بکوشید تا سلامت تان را بدست بیاورید چون شما هرگز نمی توانید افکارتان را از خداوند مخفی کنید و درهای نفوذ او به ذهنتان را ببندید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۵۸:۳۰
رضا

رضا : با عرض سلام و احترام
بخاطر زحماتتان متشکرم.
خواب دیدم که به خارج سفر کرده بودم. پیش دختری همراه خانواده اش رفته بودم. شب هنگام بود، به شهربازی رفته بودیم. سوار یکی از وسایل که شدیم ما را به ارتفاع بالایی برده بود. بعد از شهربازی دیرهنگام بود و کم کم مردم به خانه هایشان میرفتند. شیشه مشروبی دستم بود که میخواستم از ساختمان مرتفعی که بودیم بندازم و بشکند. این کار را هم کردم، اصلا حواسم به مردم پایین نبود. اما خوشبختانه کسی نزدیکش نبود، از ساختمان پایین آمدم و شروع به جمع کردن تیکه های بزرگش کردم. دستم کمی خراش برداشت. سپس در خانه آن دختر بودیم. او قبلا در ایتالیا بوده و الان اقامت دائمی انگلیس را گرفته بود، او قدبلند نبود و اندامی متناسب داشت چاق نبود، من همیشه زیر پاهایش بودم یا روی بدنم یا گلویم می ایستاد. او ۲ خواهر دیگر هم داشت که برخلاف او چاق و درشت بودند. زیر پاهای خواهرانش هم بودم. یکی از خواهرانش کف پایش خیلی زبر بود جوری که نمیتوانستم تحمل کنم زیر پایش باشم. دراز کشیده بودم و پای یکی از خواهرانش روی بدنم بود، من کفشش را که پارچه ی صورتی رنگی هم دورش تزئین شده بود بررسی میکردم، او گفت که واقعا میخواهم اینگونه باشم، شک داشت که واقعا .. باشم. بعدا متوجه شدم آن دختر مدل موی سرم را تغییر داده بود مدلی که اصلا دوست نداشتم. چون بخش هایی از موهایم اصلاح شده بود تعجب کردم زیرش موهایم کاملا پرپشت است! او دوست داشتم تمام اوقات زیر پاهایش باشم، یکبار که دراز کشیده بودیم از او در این مورد پرسیدم، نمیخواستم این حالت ۲۴ ساعته باشد اما او مایل بود تمام وقت باشد. او در طول روز همش فعال بود برخلاف من

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۳۵:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. استدعا می کنم. شما احساس می کردید که زندگیتان دچار هرج و مرج شده است. می خواستید که در زمانهای سخت و هنگامی که با موانع و مشکلاتی مواجه می شوید و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد، با من در باره ی بالا و پایین های زندگی تان صحبت کنید. من شما را مجاب کردم که آگاهانه به این مشکلات نگاه کنید و درکتان را بالاتر ببرید. شما از اینکه نصیحت شوید و درکتان بالاتر برود، خسته شدید، نعمتی که باعث راهنمایی تان شد را نادیده گرفته و خوشی زد زیر دلتان!!! شما قید همه ی راهنمایی هایی که به شما کردم را زدید و به این فکر نکردید که باعث دلشکستگی کسی می شوید یا خیر. بعد سعی کردید که به خاطر اشتباهات بزرگتان عذرخواهی کنید. سپس سعی کردید که راجع به فعالیت ها و عملکرد من بیشتر فکر کنید. من شخصیتی بسیار مدرن و امروزی و در عین حال، با فرهنگ دارم. در بیان افکارم آزاد، و بسیار متفکر هستم. از نظر مقام و رفاه اجتماعی، در حدی متوسط قرار دارم و خیلی متمول نیستم. با این وجود، شما که متمولید، احساس کردید که چقدر راحت شما را زیر پا گذاشته و بر شما مسلط شدم! شما نمی توانستید بین عقل و دلتان تعادل ایجاد کنید و فشار و تاکید من این بود که باید تعادل را در این میان ایجاد کنید. بُعد و وجهه ی دیگری از من را بعنوان یک دوست مهربان که از شما حمایت می کرد مشاهده کردید. شما افکار و نگرشهای مهربانانه ی من را درک کردید. من به این که شما از ته دلتان بخواهید که بیمار باشید شک کردم. سعی کردم که افکار شما را عوض کنم. هر چند که شما با افکار قبلی تان خو گرفته بودید و بیماری تان برایتان عادت شده بود. سعی کردم که افکارتان را اصلاح کنم تا بتوانید تصمیمات درستی برای زندگی تان بگیرید. اما در ظاهر، نشان می دادید که دارید از حرفهایم تاثیر می گیرید ولی در واقع، همان افکار همیشگی تان را پرتر و بیشتر از همیشه در سر داشتید. من پافشاری می کردم که می توانید خودتان را عوض کنید و شما فکر می کردید که خلاف میلتان دارید سرکوب می شوید و از این که نظراتتان را نتوانید اعمال کنید، احساس ناراحتی داشتید. اما بعضی اوقات دوست داشتید که حرفم را گوش کنید و از نصایحم اطاعت کنید. من تمام روز کار می کردم و انجام وظیفه ام برایم مهم بود. در حالی که شما بیکار بودید و می خواستید که یک گوش شنوا باشد تا احساسات خودتان را تخلیه کنید و با کسی درددل کنید.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۴۱:۱۴
رضا

رضا : سلام وقتتون بخیر
مثل همیشه زحمت تعبیر خوابم را دارم
سپاسگزارم.
خواب دیدم که همراه دوستان قدیمی ام، شادی و محسن و همینطور خاله ام داشتیم وسایل مسافرت را بسته بندی و آماده میکردیم. وسایل زیاد بود، مقداری از آنها را من بسته بندی کردم، بعدا دیدم یکی از ‌آنها بسته بندی اش باز شده و کمی بهم ریخته، حدس میزنم کار محسن یا فرد دیگری بود، اما من چیزی نگفتم و آنرا جمع کرده و همراه خودم بردم. بعد از بسته بندی وسایل باید بیرون میرفتیم تا به ایستگاه قطار برویم. از خانه بیرون رفتیم، خاله ام از مسیر دیگری رفت. در راه از روی میز هایی رد میشدم که پر بود از غذاهای بی کیفیتی که مردم، تکه ای از آنرا خورده و رها کرده بودند. .. چنین غذاهایی را به مردم داده بود. .. بخشی از اتوبان یا آن مسیر را مسدود کرده بود تا آن فضا را که پر بود از میز و صندلی ها برای مردم ایجاد کند. فکنم قرار بود غذای باکیفیتی هم پخش شود. باران شدیدی میبارید و شب بود. در ماشینی خاله ام را دیدم که راننده اش مردی بود که با خاله ام در رابطه بود و در صندلی عقبش هم شادی نشسته بود. آنها همراه یکدیگر بسمت ایستگاه حرکت میکردند. طبیعتا من جدای از آنها به ایستگاه بازرسی رفتم. در ایستگاه بازرسی چند گلدانی که بزرگ تر و شکلی کشیده داشتند نه به شکل گلدان های گردِ معمولی بود داشتم (رنگ گلدان ها سفید بود) که در آنها گیاهان سبزی بود، گیاهانم پژمرده بودند. طبیعتا آنها را نمیتوانستم با خودم به قطار ببرم. وقتی داشتم از ایست بازرسی رد شده و به داخل میرفتم دیدم که کسی به آنها آب داد و به محض آب دادنش، گیاهانم به سرعت رشد کرده و ارتفاع بلند و عجیبی پیدا کردند، به چشم خودمان حدود چند متری رشد کردند. برایم خیلی جالب و شگفت آور بود و این اتفاق را بعدا برای بقیه با شوق و ذوق تعریف کردم. و اما قطار ها از نوع سریع السیرشان بودند. خودم و خاله ام در کنار یکدیگر در واگنی نشسته بودیم. ما شروع به بوسیدن صورتمان کردیم. فقط یک بوسه نبود، پشت سر هم میبوسیدیم و صورت هایمان را به هم میمالیدیم، حالتی شبیه به معذرت میخواهم لاس زدن داشت اما لب گرفتنی در کار نبود. دیدم مردمی را که با تعجب به این رفتارِ ما زل میزدند.

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۴۵:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. استدعا می کنم. شما از گذشته تمایل داشته اید که سبک زندگی با فرهنگ، شاد و تحسین برانگیزی داشته باشید. در شرایط حاضر، شما خواسته ها و نگرانی هایی دارید و مسائلی هست که فکرتان را ناراحت می کند و شما می خواهید از این بار فشار و استرس بیرون بیایید. شما به این فکر می کنید که سبک زندگی که مردم پیش گرفته اند و شرایطی که به آنان تحمیل شده، از کیفیت و استاندارد لازم برای یک زندگی نرمال خارج است و شما به خوبی این مسائل را می توانید ارزیابی کنید. می خواهید حالا زندگی تان را متحول کنید ولی در عین حال می خواهید خصلت های خوب و مثبت وجود خودتان را هم در خودتان حفظ کنید. شما شخصیتی با ظرفیت و درستکار دارید که افسرده شده اید ولی وقتی که مورد تشویق قرار بگیرید و به شما بگویند که خیلی هم مهربان و با فرهنگ هستید، رشد می کنید و استعدادهایتان شکوفا می شود و سلامتی شما به شما برمی گردد. شما تلاش می کنید که روشمند باشید و زندگی تان را به صورت خاصی برنامه ریزی و سازماندهی کنید. خاله ی شما ( یا خود شما از نظر فرهنگی) شخصیتی با اراده دارد و سعی می کند که در سختی ها، خوش گذرانی و شادی را موقتا کنار بگذارد و بعد در زمان مناسب، به تفریح هم می پردازید. شما در آینده در سفر زندگی تان در مسیر درستی قرار می گیرید و خیلی سریع به سمت اهدافتان پیشروی می کنید. نباید خیلی نگران باشید که عاقبت کار چه خواهد شد. همه چیز در نهایت، درست می شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۵۰:۴۸
soriiin

soriiin : سلام.بعدازظهرجمعه دیدم بامعشوقم که برنامه ازدواج داریم سفرزیارتی هستیم.نمیدونم کجااماهتل بودیم،در اتاق رو‌که باز کردم داخل راهرو یک روحانی شبیه کشیش مسیحی گفت جلوی در اتاقتون آب ریخته وتاوقتی تمیزنشه نمیتونیداذن خروج بگیرید.من بایک طی شروع کردم به خشک کردن آب.عشقمو دیدم که میخوادبره دستشویی ،گفتم تا بیای منم تمیز کنم،بعد که اومد بیرون گفت دوش هم بگیرم ،من باخودم فکر میکردم قبلا سکس داشتیم وممکنه داریم میریم زیارت بدنم پاک نباشه ،بهش گفتم ماکه فردا مرخصی هستیم وتا فردا عصر اینجا می‌مونیم،قول بده قبل از رفتن فرداحتمابریم زیارت ،گفت باشه.دیدم ی شیلنگ آب بود که تا اومد باز کنه زیادباز شدواون خیسی ها بیشتر شد،با خودم گفتم بهتر وهمه جا رو تمیزشستم.و دیدم عصر شده و خونه ای که در واقعیت جدید خریدیم جلوش چراغانی و روشنه و خیلی زیبا.و حس قشنگی داشتم

پاسخ
لینک۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و به حاجاتتان برسید. برای رسیدن به موفقیت، شما باید از عادات و رفتارهای گذشته تان دست کشیده و هویت تازه ای به خودتان بگیرید. باید از اشتباهات قبلی توبه کنید تا دعاهایتان مستجاب شود و خداوند و ائمه ی اطهار از شما راضی باشند. باید اگر دل کسی را نادانسته و یا تعمدا شکسته اید و اشتباهی را مرتکب شده اید، گناهانتان را پاک کنید. عشق شما از نگرانی بیرون خواهد آمد و اشتباهات گذشته اش را می شویَد و شروعی تازه را آغاز خواهد کرد. او همچنان تلاش شما برای پاک کردن اشتباهات گذشته و هموار کردن مسیرتان به سمت موفقیت را تحسین و تصدیق می کند. شما شروعی ترو تازه خواهید داشت و شور و نشاط و شادی زیادی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۷:۴۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.