کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مسافرت (سفر)

اگر خواب ببینید به مکانهایی ناشناخته و کشف نشده مسافرت کرده اید، دشمنانی خطرناک خواهید داشت. اگر ببینید هنگام سفر از زمینی سنگلاخ و شیب دار می گذرید، پس از رسیدن به منفعتی آشکار، زیان و نومیدی گریبانتان را خواهد گرفت. اگر ببینید به هنگام مسافرت از تپه ها و کوههای سرسبز و حاصلخیز عبور می کنید، به شکل برجسته ای شادمان و سعادتمند خواهید شد.

اگر ببینید به تنهایی با ماشین مسافرت می کنید، به سفری پر حادثه خواهید رفت. اگر ببینید همراه جمعیتی با ماشینی مسافرت می کنید، با ماجراهایی دلپذیر روبرو خواهید شد و دوستانی تازه پیدا خواهید کرد. اگر ببینید از طریق دریا مسافرت می کنید، علاوه بر گرفتن پاداشِ کارهای دشواری که به ثمر رسانده اید، پول بسیار زیادی نیز به دستتان خواهد رسید.

اگر ببینید هنگام مسافرت از طریق دریا، با فاجعه ای روبرو می شوید، گرفتار عشقهای دروغین خواهید شد. اگر کسی در خواب به جایی سفر کرد و محل جدید را از محل قدیم بهتر دید، کار و بارش روبراه می شود و اگر غیر از آن بود، تعبیر برعکس است. اگر در خواب ببینید سفر می کنید تغییری در زندگیتان پدید می آید. اگر ببینید که کسی را به سفر می فرستید، خبر خوشی به شما می رسد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیندکه سفر کرد و آنجا که رفت بهتر از آنجا بود که بود، دلیل است که حالش نیکو گردد. اگر کسی آنجا که رفت بدتر از آنجا بود که بود، تاویلش به خلاف این است.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که سفر کرد و ندانست که به کجا می رود، دلیل کند که از زن جدا گردد و یا از سرای خود به سرای دیگر رود. اگر به وداع قومی می رفت یا قومی به وداع او آمدند، دلیل است حالش متغیر شود و باز به صلاح آید.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند سفر کرد و با برگ و ساز بود، دلیل که حالش یا کارش نیکو شود. اگر به خلاف این ببیند، دلیل است کارش تباه شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

476 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ارام

ارام : صبحتون بخير بانو،
خواب ديدم به امريكا مسافرت كردم و سوار اسانسور شيشه اي استوانه اي شكلِ خيلي بلندي بودم كه به سمت بالا ميرفت. اسانسور خارج از مجتمع و در فضاي بازِ پر از درختان بلند قرار داشت. ارتفاع و سرعت اسانسور زياد بود. يه دختر پسر غريبه امريكايي هم داخلش قرار داشتن كه من زوتر از اونها پياده شدم. دختر لاغر بود با موهاي روشنِ بافته شده. به انگليسي صحبت كردنِ من خنديدن و مسخرم كردن. در اصل اونها كلمه رو اشتباه متوجه شده بودن.
از اسانسور پياده و وارد پاساژي شدم، همون ابتدا ١جفت بوت خوشگل كه سبزِ خوشرنگ بود توجهم رو جلب كرد و خواستم بخرمش. فروشنده اش يه خانوم جوون باحجاب بود.ديدم بوت هاي زيباي ديگه هم داره، مثلا يه جفت بوت مشكي. به خودم گفتم: "بااينكه الان فصل بوت نيست، اما چقدر قيمتاش بالاست!"
يهو نگاهم رفت سمت كيف پول هاي خردلي رنگِ كوچيك، بازشون كردم. عمه ام كه ايران زندگي نميكنه و سالهاست نديدمش، يا اونجا حضور داشت يا صداش تو گوشم بود كه ميگفت: "من ازينا خريدم خيلي خوبه، وقتي ادم ميره سفر ارز رو ميذاره داخلش"
من عاشق رنگ خردلي هستم ، دوست داشتم بخرمشون. اما اول اينكه خيلي كوچيك بودن، دوما قيمتشون ٤٠ دلار بود. با خودم حساب كردم ميشه ٢٨٠ هزار تومن و گرونه. بعد دوباره گفتم: "نه گرون نيست، تو ايران هم قيمت همينه"
برگشتم سمت بوتها و ديدم كه خريداري شدن، توسط يكي از همراهان خودم. (براي خودش البته) فرد همراعم دوستم بود كه در بيداري چنين دوستي ندارم.
ممنون و روز خوبي داشته باشين عزيزم

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۱۳:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : صبح شمام به خیر. شما در زندگی به سرعت پیشرفت خواهید کرد به صورتی که دیگران هم ناظر بر پیشرفت شما هستند و نمی توانید موفقیت های خود را از دیگران پنهان کنید. اعتماد به نفستان کمی پایین است ویا فکر می کنید که مردم شما را درک نمی کنند و کلا فازتان با آنان یکجور نیست و قربانی شرایط شده اید. با آدمهای پولداری آشنا می شوید که می توانند همسر خوبی برای شما باشند ولی فکر می کنید که زندگی کردن با اینها خیلی دردسر دارد ولی دوست شما با یکی از اینها ازدواج خواهد کرد. ثبات و امنیت مالی خواهید یافت و از لحاظ ثروت از عمه تان کمتر نخواهید بود. روز شمام خوش.

پاسخ
لینک۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۶:۴۴
ارام

ارام : خسته نباشيد نازنين بانو

خواب ديدم در تاريكي شب با خانوادم سوار ماشين و دم فرودگاه بوديم. داشتيم حركت ميكرديم بريم داخل. همونجور كه داخل ماشين بوديم چراغ هاي هواپيماي كوچيكي رو ديديم كه تو اسمون و خيلي نزديك به زمين ، مستقيم در حال پرواز بود؛ اما ناگهان سفوط كرد. از ماشين كه پياده شديم ديديم دارن زخمي هارو با برانكارد ميبرن و كمك مجروحين ميكنن.
من رفتم توو ، داشتم واسه خودم و يكي از دوستانم كه چندساله قهريم و بي خبرم ازش-بدون اينكه ازش بپرسم مياد يا نه- دوتا بليط هواپيما براي اصفهان ميگرفتم. (در واقعيت، قبلا باهم رفته بوديم اين شهر) خانومي نااشنا با مانتومقنعه مشكي نشسته بود پشت ميزي كوچيك و داشت كاراي بليط منو انجام ميداد. من از بالا نگاش ميكردم.
به دوستم زنگ زدم و خبر دادم. سرسنگين صحبت كرد، اما گفت باشه ميام. من رفتم كارامو واسه سفر بكنم. يهو بليطارو نگاه كردم و ديدم ساعت پرواز براي ١:١٠ (يك و ده دقيقه ظهر) هست و الانم ساعت ١٢ ظهره(درتاريكي بودم اما اين ساعات مربوط به روز بود) با خودم گفتم نميرسيم ديگه، ولش كن. به دوستم هم اطلاع دادم. قرار شد روز و ساعت بليط رو جابجا كنيم.
دوستم پرسيد: پولشونو دادي؟ ج دادم: نه، ميريم اونجا و هركس خودش حساب ميكنه.

سپاس فراوان از تعابير فوق العادتون ن

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۳:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. سختی ها و مشکلاتی برای عهده کوچکی از مردم پیش می آید که زندگی آنان سخت خواهد شد و در اهداف خود شکست خورده و با ناکامی مواجه می شوند. شما هر گونه وسایل رفاهی و پیشرفت در زندگی رادارید اما باز جای پیشرفت بیشتر در این زمان وجود ندارد و باید منتظر شرایط بهتری در آینده باشید. اینکه در روز هوا تاریک بوده از اخبار بدی خبر می دهد که افکار عمومی را به ناامیدی سوق می دهد. خدا به خیر کند! لطفا برای دفع شر و سختی ها صدقه بدهید.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۰:۴۸
افتاب

افتاب : سلام
خسته نباشید
انشالله که حالتون خوب باشه
من چندوقت پیش خابی دیدم اون موقه باسایت شما اشنانشده بودم که بگم تعبیرکنید
ده روز پیش خواب دیدم با عشقم ک الان ترکم کرده و عشقم که هنوز ترکم نکرده بود وعشق قبلیم که 7 سال پیش منوترک کرده بود و یه دختر ک هیچکدوم نمیشناختیم داشتیم.پیاده میرفتیم کربلا هنوز توشهرمون بودیم داشتیم راه میرفتیم و من دیدم لباس نیاوردم حتی باکفش پاشنه بلند دارم راه میرم همه میرفتن من باکفشم اذیت میشدم چون مناسب پیاده روی نبود بعد عشقم متوجه من شد ک نمتونم تند راه برم نگام کرد
و دیگه نمیشد برگردیم و برم لباس و کفش بیارم بعدش از یه در بزرگ رد شدیم وقتی م ازون در رد میشدی نمیتونستی پشیمون شی نری کربلا. وقتی از درگذشتم وارد ک فروشگاه لوازم ارایش شدم هرچی دنبال لباس گشتم نبود بعد ازفروشگا اومدم بیرون خاله م و خاهرم و مادربزرگم و دخترخالمو دیدم اونجابودن هرچی گشتم لباس نبود بالاخره نشستم که غذابخورم و ناراحت بودم چرا اومدم شاید داعش بیاد
درضمن وقتی از اون دربزرگ رد شدم بعد اون در عشقم و عشق سابقم و اون دختره دیگ نبودشون
ببخشید زیادشد خابم
ممنون

پاسخ
لینک۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۰:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست عزیز من متوجه قسمت هایی از خوابتان نشدم خیلی نامفهوم بیان کرده اید. شما 3 تا عشق دارید؟ عشقتان که الان ترکتان کرده و عشقتان که هنوز ترکتان نکرده بود یعنی چی؟ 2 نفرن یا 1 نفر و سومی که مال 7 سال پیشه باز به عشق خطابش می کنید! مظافا به اینکه در آخر هم بعد آن در بزرگ، عشقتان و عشق سابقتان و آن دختر دیگه نبودن. اون دختره کیه؟ تو هیچ جای خوابتان زا دختر دیگه ای حرف نزده اید. لطفا درست بنویسید آدم بهفمد چه می گویید.

پاسخ
لینک۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۴:۰۷
Nahal

Nahal : با سلام و قبولی طاعات و عبادات
با پسرم راهی سفر مشهد شدیم با اتوبوس که صندلی اول اتوبوس تقریبا پشت سر راننده جاگیر شدیم
اتوبوس میانه راه نگه داشت برای سرویس بهداشتی و استراحت که من پیاده نشدم اما پسرم گفت برم دستشویی
که انگار پسرم گم شده بود چون خیلی نگرانش بودم و مدام به راننده میگفتم نیومد و پیداش نشد
از اتوبوس پیاده شدم انگار غروب بود و کم کم هوا داشت تاریک میشد گوشی مبایلم که منتظر تماس پسرم بودم دادم راننده و گفتم میرم سرویس بهداشتی
اتوبوس دقیقا کنار محوطه سرویس بهداشتی قرار داست اولین دستشویی کثیف بود و پر بود از آشغال
دومین سرویس بهداشتی وارد شدم که درونش دو تا گربه بود که انگار یدونه هم توله داشتن
گربه اول تا منو دید فرار کرد اما گریه دوم زل زده بود و نگام میکرد داشتم دستشویی میکردم که یکهو بهم حمله کرد و دستمو گاز گرفت من به سمت در رفتم و برای اینکه دستمو ول کنه بدنش رو پیچ دادم که چنگ انداخت در همین حین در دستشویی باز کردم و پرتش کردم بیرون
وقتی اومدم و سوار اتوبوس شدم از راننده پرسیدم از پسرم خبری نشد که جواب درست و حسابی نداد و راه افتاد داشتم فکر میکردم که پسرم کجاست که تلفنم زنگ خورد با پدرم حرف میزدم و گریه میکردم و خیلی غصه نبود بچه ام رو میخوردم
که با احساس قلب درد بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۰۲:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در راه پیشرفت در زندگی همرنگ جماعت می شوید و به قصد زندگی خوب و سرشار از ایمان و درستی به پیش می روید ولی مطیع بودن زیادی شما از جماعت، و اینکه می خواهید همیشه اول ترین و بهترین باشید ( در اخلاق و اطاعت) باعث می شود پسر شما احساس خفقان کرده از نظر احساسی و فیزیکی احساس ناراحتی کند و به دنبال کسب ثروت از الگوی پیشرفت شما در زندگی تبعیت نکند. و این باعث می شود در جنبه هایی از کار و زندگی و روابط خانوادگی از شما عقب مانده و نتوانید همدیگر را درک کنید. این خواب هشداری به شماست که ملایم تر رفتار کنید و به احساسات فرزندتان توجه بیشتری کنید. خود شما هم به ثروت خواهید رسید ولی مشکلات خود را در این راه خواهید داشت و کسانی هستند که شما را آزار دهند. برای شما ثروت در درجه اول اهمیت قرار ندارد و به مسائل اخلاقی اهمیت بیشتری می دهید. گریه شما در خواب شادی است ولی از لحاظ عقیدتی راه شما و پسرتان از هم جدا خواهد شد.

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۶:۳۵
محمد مهران فر

محمد مهران فر : سلام من با دوستم داشتم قدم میزدم که یک دفعه وارد ترمینال راه آهن شدیم و آنجا بچه های قدیمی دانشگاه رو دیدم و ناگهان وارد جایی شدیم که اسم هر کس رو میخوندند، سوارسوار قطار میشد .همه ی بچه ها سوار قطار شدند ولی من هر چقدر منتظر موندم که اسممو بخونه نخوند .رفتم بهش گفتم .اونم گفت باید خودت میگفتی بعد گفت باشه الان در قطار رو باز میکنم برو بشین و دیگه از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۰۵:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما وارد یک دوره تحول در زندگی خود شده اید و باید موقعیت تان و تعیین مسیر و اهداف خود را ارزیابی کنید. اینکه گفته اند باید خودت می گفتی که اسمت را بخوانند یعنی شما باید نزد خودتان به این اعتماد به نفس و آمادگی لازم برسید تا بتوانید روشمند عمل کرده و کارهای خود را به صورتی خاص سازماندهی کنید. بعد کاری را می کنید که همه می کنند و در سفر زندگی خود، در مسیری درست قرار خواهید گرفت. البته این می تواند نمادی از شخصیت شما هم باشد که عموما همیشه بدون اینکه واقعا نیازی به نگرانی باشد، نگران هستید حتی برای موقعیت هایی که در آخر معمولا می دانید که درست می شوند هم نگران هستید. اینکه دیده اید از قطار دارید جا می مانید به این دلیل است که به فرصت های از دست رفته فکر می کنید شاید زیادی کارها را به تاخیر انداخته اید یا وقت کشی کرده اید. ولی در نهایت همانطور که عرض کردم نگرانی شما بیخود است و به محض اینکه تصمیم جدی بگیرید زندگی تان وارد فاز جدید خواهد شد و روی غلطک خواهد افتاد.

پاسخ
لینک۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۲۳:۳۳
Narges

Narges : سلام. خاب دیدم ک همراه یک خانواده دیگ که نمیشناسمشون درحال سفر کردن بودیم.. فکر کنم قطار بود ودر حال رفتن بودیم. بعد دختر اون خانواده کنار صندلی من بود. بعد پدر اون دختر امد ک ب دخترش پول بده و گفت که هر غذایی دوست داشتین سفارش بدین. مال منم میخاست حساب کنه . من میدونستم ک پول خوبی همرامه. و داخل ساک هست. اما پیش خودم دودل بودم ک من حساب کنم یا بزارم غذای دفعه ی بعدی رو من حساب کنم.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۹:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیلی روشمند هستید و نیازدارید تا کارهای خود را به روشی خاص برنامه ریزی کنید و به شیوه ای منظم انجام دهید. شیوه زندگی شما معمولا با خواسته های جامعه تطبیق دارد و کاری را انجام می دهید که باقی مردم هم انجام می دهند و پیرو آنان هستید. در مسیر زندگی خود، زندگی به شما راحت می گیرد و به شما خوش می گذرد هر چند که شما راز نگهدار هستید و خیلی با دیگران شاید نمی جوشید و البته تا حدی هم صرفه جو! :)))

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۰:۵۷
Naz

Naz : سلام.ببخشید من شب ها بعد از نماز صبح میخوابم و دیشب خواب دیدم که از سبزوار تا مشهد خودم تنها پیاده بدون موبایلم و پول و هر چیز دیگه به سمت مشهد اومدم و از زمین های کشاورزی و طبیعت و این پیزا از کنار جاده همینطور اومدم به سمت مشهد(ما مشهدی هستیم و مشهد زندگی میکنیم و اصلا با سبزوار ارتباطی نداریم)همینطور میومدم که به تابلویی رسیدم نوشته بود دو کیلومتر تا مشهد مونده و من گویا میخواستم به خونه مامانیم برم.اونجا با خودم گفتم من این همه راه اومدم به مشهد برسم حوصله ندارم تا خونه مامانی هم پیاده برم.اونجا یادم اومد که نه موبایلمو برداشتم و نه پول.گویا همونجاها یه کافه مانندی چیزی بود که یکی از اقوام کار میکرد اونجا رفتم پیشش و گفتم دو هزار تومن به من میشه پول بدی من تاکسی سوار بشم برم تا خونه مامانی؟اونم دو هزار تومن پول داد و من دوباره به راه افتادم تا برسم به مشهد.خودمم تعجب کرده بودم که این همه راه رو پیاده اومدم و تنها.واقعا ببخشید طولانی نوشتم سرتونو درد اوردم اما این تعبیر داره؟

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به آرامی در حال ارتقای سطح زندگی و روحی خودتان هستید و زندگی شما رو به پیشرفت است. برای رسیدن به هدفتان پارتی و ارتباطات خاصی ندارید و خدارو شکر مشکلی هم فکرتان را ناراحت نمی کند. ولی نوعی دوگانگی و تضاد در عملکرد شما وجود دارد که خودتان می توانید بدانید کجاها و کی این تضاد نمودار می شود. عدد 2000 هم تعادل است هم ضعف و قدرت، نور و تاریکی، بهشت و جهنم، مرد و زن... این گونه افکار در ذهن شما هست و گاهی خیلی پر انرژی هستید گاهی خیلی تنبل گاهی خوشگذرانی می کنید گاهی گوشه گیری... تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۳:۰۷
Ramin

Ramin : سلام ، ديشب خواب ديدم رفته بودم مسافرت اسپانيا ، نميدونم كدوم شهر بودم ولى شهر قشنگى بود پر بود از ساختمان هاى بلند منم يه جاى بلند وايساده بودم يهو همه اسلحه هاشون رو درآوردن و تيرندازى هوايى ميكردن بعد تيراندازى يه دود كوچك سياه از اسلحه و ماشينشون ميومد بيرون منم همون جاى بلند كه وايساده بودم يهو يه پسر جوان اومد پيشم گفت من دوستتم ولى من نميشناختمش و گفت اين شماره ى خارجه منه من يه خواهرى دارى دوست دارم باهاش ازدواج كنى من از اين حرفش متعجب شدم ، ولى جاى خوب و خوش آب و هوايى بودم شهر زيبايى بود ، همون موقع يه مرد ميانسال اومد اذيتم كنه منم بهش حمله كردم بغلش كردم ميخواستم از بالاى ساختمان بندازمش پايين ولى دلم به حالش سوخت لبه ى پشت بام ولش كردم رفتم خونه دوستم كه خواهرش رو ببينم مادر دوستم و خواهر بزرگش خونه بودن ( البته اون خواهرش كه قرار بود با هم ازدواج كنيم خونه نبود يا من نديدمش ) مادرم هم اونجا بود مادرم دراز كشيده بود ميگفت از كمر به پايين بى حس هستم يهو ديدم خودش رو خيس كرد و منم تمييزش كردم من و مادرم معذرت خواهى ميكرديم اونا هم ميگفتن پيش مياد اين حرفا چيه ولى همون جا حس پاهاش دوباره خوب شد ، لطفا تعبير كنيد ، ممنون

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۸:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به امکانات مالی زیادی خواهید رسید و گشایش کار خواهید یافت. مادرتان احساس بی یاوری یا نداشتن امکاناتی که آرزویش را دارد، را در ذهن خود دارد ولی با ثروتمند شدن شما مادرتان هم ثروتمند می شود و احساس سرزندگی می کند و اینکه می تواند روی پای خودش بایستد و مستقل عمل کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۵:۲۹
ريحانه

ريحانه : سلام
خسته نباشيد
من خواب ديدم با يك تعداد آدم كه بعضي هاشون خانواده و فأميل بودن و بعضي ها را اصلا نميشناختم رفته بوديم سفر،در جايي كه بوديم شروع به بارش باران كرد،يك عده داخل خونه بودن و يك عده بيرون زير بارون حرف ميزدن و مي خنديدن،من هم خيس شده بودم و امدم داخل لباسم و روسريم را پهن كردم روي بخاري و حواسم بود كه با شعله بخاري نسوزه،در اين جمع يك بچه هم بود كه فكر ميكنم دختر بود و من باهاش بادي ميكردم.
در ادامه يك چيز ديگه خواب ديدم كه واسش خيلي دعا كردم،ادمي كه باهاش بودم و مي خوام دوباره به زندگيم برگرده باهم در ماشين بوديم و داشت ميگفت كه امده بابام صحبت كرده كه برگرده و بابام هم خيلي شاكي بوده...اما با خود من رابطمون خوب شده بود و ميگفت كه داره تلاش ميكنه پدرم را راضي كنه

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۳:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سلامت باشید. شروعی تازه و چشم اندازی جدید به زندگی شما می آید. برکت و رحمت و شادی به زندگی شما می آید و شما مواظب هستید تا احساسات خود را کنترل کنید و نگذارید که هیجانات احساسی شما را بسوزاند و سعی کنید که منطقی تر فکر کنید. دختر بچه در خواب ثروت است و پولدار می شوید. احتمال دارد که او واقعا برگردد چون به شما فکر می کند.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۵:۳۹
Shantia

Shantia : سلام
وقت بخیر
من خواب دیدم با تعدادی از فامیل به مسافرت رفته ایم و در خانه ای هستیم. در خواب این طور فهمیدم که انگار در مشهد هستیم. بعد موقع برگشت من مدت زمان زیادی در حال جمع کردن وسایل بودم و خیلی با وسواس همه چیز را بر می داشتم و همه اش نگران بودم چیزی را جا نگذاریم.
ممنون می شوم تعبیر این خواب را بگوئید.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۳۸:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و عده ای از افراد فامیل که مشکلاتی دارید و تا اندازه ای که راضی باشید کنترل زندگی تان را ندارید به امام رضا ع متوسل شوید و انشالله آرامش خاطر خواهید یافت. شما همه خواسته های خود را از امام رضا طلب می کنید و دقت می کنید که چیزی را جا نیاندازید و فراموش نکیند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۰۵:۵۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.