تعبیر خواب مسجد
اگر خواب ببینید در مسجد نماز می گذارید، کاری بزرگ و خوب انجام می دهید. اگر وامداری یا محبوسی یا بیماری در خواب ببیند که در مسجد نماز می گذارد، از سختی و بدبختی نجات می یابد. اگر کسی ببیند در مسجد نماز می گذارد یا در وضو خانه وضو می گیرد که بعدا نماز را اقامه کند، زن می گیرد و زن او پارسا و اهل دین خواهد بود.
اگر بیننده خواب، رو به قبله در خواب نماز می گذارد، کاری خوب و خداپسندانه انجام می دهد و اگر ببیند در جهتی غیر از قبله نماز می خواند، کاری خلاف انجام می دهد که او را خسران دنیا و عاقبت نصیب می کند. اگر ببینید خانه شما مسجد شده، به بزرگی و مجد و عظمت می رسید و اگر ببینید در مسجد خانه گزیده و اقامت کرده اید، از بزرگی حمایت می طلبید و او شما را مورد عنایت و حمایت قرار می دهد. اگر ببینید مسجدی خراب شد، دلیل که عالمی از آنجا بمیرد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مسجد بر یازده وجه است:
- پادشاه،
- قاضی،
- عالمی بزرگ،
- رئیس،
- امام،
- خطیب،
- موذن،
- قیّم،
- نام نیکو،
- خیر و برکت،
- زن نیکو.
جابرمغربی می گوید: اگر دید به مسجد یا مکه یا مدینه رفت، دلیل که از همه ترس ها ایمن شود و مرادهای دنیوی و اخروی حاصل کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
bahar : سلام خانم هراتی روزتون بخیر،پریشب خواب دیدم که تو یک جایی شبیه به مسجد یا امام زاده یا یک استراحتگاه زیارتی هستم،انگار بعد زیارت اومدم بیرون که دیدم دم در جایی که میخواستم کفشهامو بپوشم دوتا آقا به همراه سردار سلیمانی دیدم که اونام از داخل اون مکان(مسجد یا زیارتگاه)اومدن بیرون لباس تمیزو سفید با چفیه دور گردنشون ، با تعجب گفتم چرا ایشون زنده هستن؟مگه نگفتن شهید شده؟اون آقایی که دوستشون بود گفتش که ایشون نمردن و دارن کارهاشونو انجام میدن ما خواستیم تو اون ۳عملیات نشون بدیم که شهید شده...بعدش لب پنجره همون مکان صف بود واسه آب که داخل بطری هایی سهمیه بندی شده بود منم رفتم تو صف،صدای اذان تو محوطه پیچید،خانم با حجابی اون وره پنجره سبز رنگ نشستهبود،گفت آب میخوای واسه وضو یا شربت؟من گفتم والا خجالت میکشم جلو این همه مردو زن آستینمو بالا بزنم وضو بگیرم، بهم شربت بده، شربت خیلی غلیظ و شیرینی بود، اومدم تو محوطه که بخورم شربترو، یک خانمی ازم شربت خواست، گفتم اجازه بده یکمی بخورم به شما هممیدم.ممنون میشم راهنمایی کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما برای رسیدن به حوائجتان متوسل به ائمه ی اطهار ع می شوید. می خواهید نگرش درست راجع به زندگی تان داشته باشید و جاپای قرص و محکمی در رابطه با مسئله ای که فکرتان را مشغول کرده است به دست بیاورید. روحشان شاد. ایشان و همه ی شهدا و کسانی که به خدای بزرگ ایمان دارند، بعد از پایان حیات جسمانی شان به زندگی ابدی می پردازند و روحشان همیشه زنده است و درست مثل زمان حیات دنیایی ولی بدون کالبد مادی زندگی می کند. شما می خواهید به آرامش و تطهیر روحی برسید و انرژی مثبت به زندگی تان راه یابد. همین هم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام.اولش دقیق یادم نیس فقط یادمه تو مسجد محله مون بودم (البته ساختمون قدیمیش تو خواب دیدم )رفتم طرف اقایون کسی نبود دوستم بود اون طرف که رفتم من عریان بودم دوستم بدون چادر نماز یا حالت خاصی انگار تو خونه نشسته باشه یادم نیس ایا به سینم هم دس زد یا نه اما دستگاه تناسلیم تمیز بود دوستم توجهش به اون بود سعی میکرد با چرخش و حرکت پاهام لذت ببره من روزه بودم و بلند شدم به دوستم گفتم ارضا میشم و روزه باطل میشه دیدم چنتا جوون دارن میان طرف اقایون برگشتم سمت خانما دیگه برهنه نبودم بنظرم بابای خدابیامرزم بود گف چرا برگشتی گفتم اقایون اومدن اصلا نماز خوندنم تو مسجد ندیدم اما گویا خونده بودم و اومدم از ساختمون بیرون اومدم کفش به پا کنم دیدم گوشی موبایلم بیرون هس و رو ی تخته مستطیل تقریبا بزرگی که تو بنایی ازش استفاده میشه دیدم رنگ کالباسی ریخته بود روش گفتم عه رنگ از کجا اومده دقت کردم اطراف دیدم نمای جلوی ساختمون و همین اطراف کامل قطره قطره های رنگی شده شلوغ بود و کثیف دس زدم به رنگ روی کاور گوشیم بدستم نچسبید اما سیال بود نگاه کردم بالا گفتم وای بارون رنگ اومده دوست دیگم چیزی گف درست یادم نیس اما ی چیزی در مورد سفیانی گفتم من نمیدونستم او گف واقعا نمیدونید زمانی که سفیانی معصیت زیاد کنه از اسمون این میبارع و بیدار شدم (قبل خواب افکار سکس تو ذهنم بود و همونروز خودم رو خیلی تمیز کرده بودم دقیقا همون چیزی که تو بیداری بود تو خواب خودمو تمیز دیدم بعد سحر خواب دیدم ان شا...ک تعبیر بدی نداشته باشه.درضمن میدونم طولانی شد در شارژ بعدی یاداوری میکنم ک ی حق خوابی ازم کم بشه
فریبا هراتی
: سلام. شما در عین حال که اعتقادات مذهبی دارید ولی همانطور که گفتید تمایلاتی دارید که نمی توانید از فکرشان بیرون بیایید و این نوع افکار به اختیار خودتان نیست. شما شخصیتی مهربان و رومانتیک دارید ولی در عین حال نمی خواهید که مرتکب گناه شوید. اگر دوست شما آقاست، دلتان می خواهد که حتی در ایام ماه رمضان احساس و علاقه ی خودتان را با او مطرح کنید اما هر دوی شما می دانید که از نسل ابوسفیان و از گروه مخالفان امام زمان ع نیستید که در ماه مبارک رمضان گناه کنید و بنابر این باید سعی کنید که روزه تان فقط روزه ی دهان و شکم نباشد بلکه روحتان را از عشق هر چه غیر خداست پاک نگه دارید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام دوست من چند وقت پيش خواب ديده كه با هم رفتيم مسجد شركتمون و من دم در مسجد موندم و ايشون رفته داخل مسجد اونجا يك آقايي نشسته بوده كه يه حالت چادر مشكي كامل روي سرش بوده و صورتش مشخص نبوده دوستم اومده به من گفته بيا بريم اين اقا اومده مشكلات همه رو داره حل ميكنه منم كفتم خودت برو بهش بگو چرا مشكل ازدواج من حل نميشه ،دوستم رفته پيش اقا و ايشون بهش گفته به دوستت بگو روز عاشورا از امام حسين و حضرت زينب حاجتشو بخواد كه ميگيره و تربت و مهر كربلا داده كه به من بده (اينم بگم كه من بخاطر جدايي از كسي كه دوسش داشتم خيلي ناراحت بودم اما دوستم از اين موضوع بيخبر بود كه ما جدا شديم،خواب رو هم موقع سحر ديده، راستي اسم مسجد شركتمون هم امام حسين هستش)
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما درست و راست است. شما باید برای حاجت روایی متوسل به امام حسین ع شوید و همینطور متوسل به حضرت زینب س. از ایشان بخواهید که برایتان دعا کنند که آنچه که خیر و صلاحتان است همان بشود. هرگز با زور چیزی را از خدای بزرگ نخواهید. ولی به هر جهت این خواب بشارتی به شماست که اگر به خدای بزرگ پشت نکنید و توسلتان را به امام حسین ع و حضرت زینب س از دست ندهید انشالله حاجتتان را خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام چهار شنبه بعدظهر خواب دیدم من وپسرم برای ختم اقای دانشیار(مکانیک ونصاب ماشین فرش بافی نسل اول ودوم که پیرمرد70ساله ومعروف بسیجی بسیار پایبند به عتقاد وباهم دوست ویک ماشین هم برایم نسب کرده) به مسجد بسیار بزرگ بنظرم جامع بود ابتدای ورود من یک وسیله گرد بزرگ که نانواها خمیر راروی ان پهن میکنند وبه تنور می زنند دستم بود ان را کنار گذاشتم که بعد از ختم بردارم واردشدیم یک نفر که از میزبانان بود خیلی با پسرم احوال پرسی وخوشامد گفت (پسرم 25 سال ودارای خانواده) مهمانان در حیاط نشسته بودن دو ردیف دورتادور وبنظرم تمام حیاط تایک ساعت دیگر پر میشد چون دسته دسته وارد وارد می شدن حیاط به بزرگی زمین فوتبال اجری قدیمی خطیب با حرارت روی منبرصحبت میکرد حرفهاش مفهوم نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی تان به ثروت زیاد رسیده و این موفقیت را مدیون او می دانید. شما توانایی فراموش کردن گذشته را ندارید ولی احتمالا اوضاع برای او خوب پیش نخواهد رفت. ممکن است او در زندگی بدشانسی آورده و به خاطر مسئله ای غمگین شود و زندگی او تحولی منفی پیدا کند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Nasim : سلام خواب میمیدم داخل مسجدیدم من و برادرم. داشتند نذری عدس پلو با چرخکرده و کشمش میدادند(بسیار خوض عطر). من و برادرم رفتیم بگیریم. برادرم تو خواب داشت با واکر راه میرفت. برای همین من رفتم برای جفتمون بگیرم. اون مردی که غذامیداد به براردم فقط چندتا تیکه کوچیک مرغ ریش شده داد عدس پلو نداد. من اون و برگردوندم دوتا عدس پلو برداشتم و به اون شخص گفتم صاحب این مسجد و غذا تو نیستی ک تصمیم میگیری به کی غذا بدی بکی ندی. صاحب این مراسم و غذا حضرت امام حسین و امام علی هستند. دوتا غذا برداشتم ورفتم کنار. ک انتظامات مسجدجلو من و گرفت گفت به اون مسئول چی گفتی؟ بامن باید بیای وقتی توضیح دادم خندید و حق رو به من داد.(این سومین بار هست که خواب میبینم از مسجد نذری میگیرم)
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجتتان را خواهید گرفت و برادرتان مشکلی دارد که نیاز به حمایت شما دارد. در ظاهر به نظر می رسد که مشکل برادرتان حل نشود و دیگران برای او احساس ترس یا ترحم دارند ولی مشکلات شما با توسل به امام حسین ع و حضرت علی ع حل و فصل خواهد شد و شما و برادرتان از غم ها و سختی ها رها خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
رضا : سلام خانم هراتی بزرگوار . دیرو پنج شنبه بعدازظهر ، خواب دیدم که در مسجدی هستم که نمیدونم دقیقاً برای چی بود ( یا روضه و مداحی امام حسین رو گذاشته بودن یا برای به خواسته هایی که داشتم و نرسیدم بهشون ) گریه میکردم . سرم رو گذاشته بودم به دیوار و کاشی های آبی و فیروزه ای مسجد و گریه میکردم . ی روحانی بودن که سید نبودن ، رو به من کردن و گفتن که گریه کن ( این بحث روحانی رو زیاد یادم نمیاد چی بود ، ولی چیزی که به یاد دارم ، این بود ) ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما خواسته ها و تفکرات محدودی دارید که به خاطر رسیدن به آن نگران هستید و از خدای بزرگ طلب انرژی و قدرت و موفقیت در رسیدن به اهدافتان دارید. انشالله گشایش کار خواهید یافت و خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون.
Roya : سلام و سپاس، همان دوستم که با پسری در فضای مجازی آشنا شده خواب دومش هست:خواب دیدم با همان پسر دم غروب داریم ازیه تپه نزدیک شهر میاییم پایین که یهو چشمم افتاد به قبه مسجدالاقصی اون لحظه فهمیدم که اونجاییم گفتم بهش این مسجدموردعلاقمه من قبلا تو خواب اینجابودم(یکیدوسالپیشخوابدیدماونجا نمازخوندم)وهمچنان به طرف مسجد میرفتیم که چندتا سرباز اسراییلی اومدن طرفمون و من ازخواب بیدارشدم تواین خوابمم پسرآرام بود حرف نمیزد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با او در زندگی پیشرفت نمی کنید و بلکه برعکس. شما به واقعیت بر می گردید. باید سعی کنید که از سادگی برگردید و نظم و دیسیپلین بیشتری در زندگی تان داشته باشید تا با مشکلی مواجه نشوید. ضمن اینکه روزانه صدها نفر خواب ارسال می کنند و اگر تصور کنید که ارجاع دادن خوابتان به خوابهای گذشته مثل الان که نوشته اید همان دوستم.... باعث می شود که من کل خوابتان را به یاد بیاورم، اشتباه بزرگی است. تشابهات اسمی کاربران در سایت زیاد است و دسترسی بنده به خوابهای گذشته ی شما هم به آسانی مقدور نیست پس همیشه این موضوع را در ذهنتان داشته باشید تا در تعبیر اشتباه نشود. دوست شما می خواهد به آرامش و صلح دست پیدا کند ولی این ارتباط او را به مشکلات می کشاند و نه به صلح. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقت بخیر خواب دیدم توی کوچه کنار دیوار مسجد با همسرم ایستادم از بلند گوی مسجد اهنگ عربی پخش شد من انتظار شنیدن صدای اذان داشتم گفتم پس اذان چی نمیدونم کی ولی بهم گفتن اینو گوش کنید بعد اذان پخش میشه ومن جایی که مطمعن بودم کسی نمیبینه وفقط همسرم ایستاده بود روی پا چند بار پریدم وچرخیدم وموهام بسیار زیبا وبلند بود زیباییش رو توی خواب احساس میکردم همسرم رو بردم در خونه ی قدیمی مادر بزرگم که همونجا بود ومیخاستم برم توی حیاط برقصم که فقط در زدم ونرفتم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما منتظر هستید که شروعی تازه داشته باشید و خبرهای خوش بشنوید ولی خبری می شنوید که فکرتان را کمی ناراحت می کند. شما احترامتان پیش همسرتان بالاست و فکرتان راحت است و او نسبت به شما عشق می ورزد ولی در حضور همسرتان کمی اظهار عصبانیت و ناراحتی می کنید. شما می خواهید نگرانیهایتان را بیشتر مطرح کنید ولی خردمندانه رفتار می کنید و سعی می کنید خونسرد و آرام باشید. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام طاعات وعبادات قبول خواب دیدم روبروی مسجدی که یه طرفش مسجد ویه طرفش حسینه هست بیرون از فضای مسجد روبروی آن نشستم روی زمین وتمام محوطه بزرگ جلوی مسجد پرازچاله آب بود آب تمیز بود ولی روی سطح گلی وخاک بودمن خودمو بین چاله ها که کنار هم بودن جا کردم ونشستم کمی لباسم خیس شد ولی برام مهم نبود داشتم فیلمی رو میدیدم وکسی بهم گفت ازاین فیلم قشنگتر هم هست خاستی برات بیارم ببین در همون حالت داشتم غذا میخوردم یه تیکش از دستم افتاد تو آب برداشتم خوردم. شب قبل از خواب به امام حسین توسل کرده بودم واز خدا خاستم یه نشونه بهم نشون بده دلم آروم شه ربطی به این خواب داره به نظرتون باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر همینطور برای شما. شما هنوز یقین حاصل نکرده اید که به خواسته هایتان می رسید و نمی دانید که توکل به خداوند و توسل به امام حسین ع چه تاثیری می تواند در زندگی تان داشته باشد. شما با مشکلات و موانع زیادی در زندگی تان مواجه هستید که خاطرتان را مکدر کرده است ولی این فقط سطح و ظاهر ماجراست. در عمق وجود شما ایمانتان قویست و نیت تان و قلبتان پاک است. شما منیت ندارید و شخصیتی افتاده و آرام و صبور دارید. انشالله به خواسته هایتان خواهید رسید و زندگی تان بهتر از این هم خواهد شد. شاید در زندگی تان سختی کشیده باشید یا سختی بکشید ولی از شما به خوبی حمایت خواهد شد و امام حسین ع برای شما دعای خیر خواهند کرد که بنا به مصلحت خداوند انشالله حاجت روا شوید. تشکر از همراهیتون.
Yaldaaa : سلام من پنج شنبه خواب دیدم داخل مسجد سهله شدم و فضای خیلی نورانی بود و نور سبز خیلی خوش رنگی سمت دیوار بود که من همش به اون نگاه میکردم بعد با حالا ناراحتی میخواستم داخل مسجد بشینم دیدم ی آخوند سید ی سفره مثل سفره های نذری حضرت ابوالفضل یا حضرت رقیه پهن کرده اند و داخل سفره را پارچه های سبز رنگ گذاشتن من با ناراحتی یکی از اون پارچه ها را برداشتم خیلی نورانی و سبز بود ولی قسمت اولش حالت زدگی داشت و زدگی های پارچه رنگ قرمز و زرد بود اون حاج آقا پارچه را گرفت و یک قیچی به دستم داد و من شروع کردم قسمت زرد و قرمز پارچه را بچینم بعد اون حاج آقا گفت اون قسمت زدگی قرنز و زرد مال معاویه بود و فراموشش کن ولی از این به بعد قشنگ هست و وقتی به ادامه پارچه نگاه کردم انگار نامحدود بود ولی خیلی خوشرنگ و نورانی بود
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجتتان را خواهید گرفت و تمام سختی ها و ناراحتی ها و اضطرابات زندگی گذشته تان را از ذهنتان پاک می کنید. توکل به خدای بزرگ می کنید و نذر حضرت عباس ع یا حضرت رقیه س کنید که به اندازه ی وسعتان به فقرا اطعام کنید و انشالله دعای خیر این معصومین راهگشای شما خواهد شد. شما آینده ی خوبی خواهید داشت انشالله. تشکر از همراهیتون.