تعبیر خواب مسجد
اگر خواب ببینید در مسجد نماز می گذارید، کاری بزرگ و خوب انجام می دهید. اگر وامداری یا محبوسی یا بیماری در خواب ببیند که در مسجد نماز می گذارد، از سختی و بدبختی نجات می یابد. اگر کسی ببیند در مسجد نماز می گذارد یا در وضو خانه وضو می گیرد که بعدا نماز را اقامه کند، زن می گیرد و زن او پارسا و اهل دین خواهد بود.
اگر بیننده خواب، رو به قبله در خواب نماز می گذارد، کاری خوب و خداپسندانه انجام می دهد و اگر ببیند در جهتی غیر از قبله نماز می خواند، کاری خلاف انجام می دهد که او را خسران دنیا و عاقبت نصیب می کند. اگر ببینید خانه شما مسجد شده، به بزرگی و مجد و عظمت می رسید و اگر ببینید در مسجد خانه گزیده و اقامت کرده اید، از بزرگی حمایت می طلبید و او شما را مورد عنایت و حمایت قرار می دهد. اگر ببینید مسجدی خراب شد، دلیل که عالمی از آنجا بمیرد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مسجد بر یازده وجه است:
- پادشاه،
- قاضی،
- عالمی بزرگ،
- رئیس،
- امام،
- خطیب،
- موذن،
- قیّم،
- نام نیکو،
- خیر و برکت،
- زن نیکو.
جابرمغربی می گوید: اگر دید به مسجد یا مکه یا مدینه رفت، دلیل که از همه ترس ها ایمن شود و مرادهای دنیوی و اخروی حاصل کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
زهره : سلام.اولش دقیق یادم نیس فقط یادمه تو مسجد محله مون بودم (البته ساختمون قدیمیش تو خواب دیدم )رفتم طرف اقایون کسی نبود دوستم بود اون طرف که رفتم من عریان بودم دوستم بدون چادر نماز یا حالت خاصی انگار تو خونه نشسته باشه یادم نیس ایا به سینم هم دس زد یا نه اما دستگاه تناسلیم تمیز بود دوستم توجهش به اون بود سعی میکرد با چرخش و حرکت پاهام لذت ببره من روزه بودم و بلند شدم به دوستم گفتم ارضا میشم و روزه باطل میشه دیدم چنتا جوون دارن میان طرف اقایون برگشتم سمت خانما دیگه برهنه نبودم بنظرم بابای خدابیامرزم بود گف چرا برگشتی گفتم اقایون اومدن اصلا نماز خوندنم تو مسجد ندیدم اما گویا خونده بودم و اومدم از ساختمون بیرون اومدم کفش به پا کنم دیدم گوشی موبایلم بیرون هس و رو ی تخته مستطیل تقریبا بزرگی که تو بنایی ازش استفاده میشه دیدم رنگ کالباسی ریخته بود روش گفتم عه رنگ از کجا اومده دقت کردم اطراف دیدم نمای جلوی ساختمون و همین اطراف کامل قطره قطره های رنگی شده شلوغ بود و کثیف دس زدم به رنگ روی کاور گوشیم بدستم نچسبید اما سیال بود نگاه کردم بالا گفتم وای بارون رنگ اومده دوست دیگم چیزی گف درست یادم نیس اما ی چیزی در مورد سفیانی گفتم من نمیدونستم او گف واقعا نمیدونید زمانی که سفیانی معصیت زیاد کنه از اسمون این میبارع و بیدار شدم (قبل خواب افکار سکس تو ذهنم بود و همونروز خودم رو خیلی تمیز کرده بودم دقیقا همون چیزی که تو بیداری بود تو خواب خودمو تمیز دیدم بعد سحر خواب دیدم ان شا...ک تعبیر بدی نداشته باشه.درضمن میدونم طولانی شد در شارژ بعدی یاداوری میکنم ک ی حق خوابی ازم کم بشه
فریبا هراتی
: سلام. شما در عین حال که اعتقادات مذهبی دارید ولی همانطور که گفتید تمایلاتی دارید که نمی توانید از فکرشان بیرون بیایید و این نوع افکار به اختیار خودتان نیست. شما شخصیتی مهربان و رومانتیک دارید ولی در عین حال نمی خواهید که مرتکب گناه شوید. اگر دوست شما آقاست، دلتان می خواهد که حتی در ایام ماه رمضان احساس و علاقه ی خودتان را با او مطرح کنید اما هر دوی شما می دانید که از نسل ابوسفیان و از گروه مخالفان امام زمان ع نیستید که در ماه مبارک رمضان گناه کنید و بنابر این باید سعی کنید که روزه تان فقط روزه ی دهان و شکم نباشد بلکه روحتان را از عشق هر چه غیر خداست پاک نگه دارید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام دوست من چند وقت پيش خواب ديده كه با هم رفتيم مسجد شركتمون و من دم در مسجد موندم و ايشون رفته داخل مسجد اونجا يك آقايي نشسته بوده كه يه حالت چادر مشكي كامل روي سرش بوده و صورتش مشخص نبوده دوستم اومده به من گفته بيا بريم اين اقا اومده مشكلات همه رو داره حل ميكنه منم كفتم خودت برو بهش بگو چرا مشكل ازدواج من حل نميشه ،دوستم رفته پيش اقا و ايشون بهش گفته به دوستت بگو روز عاشورا از امام حسين و حضرت زينب حاجتشو بخواد كه ميگيره و تربت و مهر كربلا داده كه به من بده (اينم بگم كه من بخاطر جدايي از كسي كه دوسش داشتم خيلي ناراحت بودم اما دوستم از اين موضوع بيخبر بود كه ما جدا شديم،خواب رو هم موقع سحر ديده، راستي اسم مسجد شركتمون هم امام حسين هستش)
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما درست و راست است. شما باید برای حاجت روایی متوسل به امام حسین ع شوید و همینطور متوسل به حضرت زینب س. از ایشان بخواهید که برایتان دعا کنند که آنچه که خیر و صلاحتان است همان بشود. هرگز با زور چیزی را از خدای بزرگ نخواهید. ولی به هر جهت این خواب بشارتی به شماست که اگر به خدای بزرگ پشت نکنید و توسلتان را به امام حسین ع و حضرت زینب س از دست ندهید انشالله حاجتتان را خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.
Roghayeh : نزدیک صبح خواب دیدم رفتم جمکران حیاط را که رد کردم وارد شبستان شدم کنار محراب امام جماعت مهر نماز بود نگاه کردم دیدم ی بالش هم نزدیک مهر هست به جای عبا ی کت زرد مایل به قهوه ای روشن روی بالش بود تعجب کردم چرا به بجای عبا کت هست البته کت شبیه کابشن بود فهمیدم مال امام جماعت هست ولی امام جماعت و پیش نمازی نبود اصلا هیچ کس مشغول نماز نبود
گوشه های دیگه شبستان هم بالش هایی بود گفتن اینو برا استراحت مردم گذاشتن عده کمی هم تو اون شبستان بودن شبستان اصلی مسجد جمکران بعضی افراد سرشون رو بالش بود برخی بالش ها هم کسی کنارشون نبود
از اون قسمت امدم بیرون تو ی شبستان کوچک دیگه ی کتاب دعا بهم دادن بخونم نگاه کردم نمی دونم چه دعایی می خواستم بخونم ولی دعایی که می خواستم تو اون کتابچه باریک و بلند نبود ی نفر هم کنارم بود اونم کتاب دعایی داشت نگاه کردم دیدم دعایی که من می خام تو کتاب ایشون هست ولی به خودم اجازه ندادم از کتابشون استفاده کنم
کتابچه دعاباریک و برگهاش ضخیم و به رنگ قهوه ای روشن بود
چند نفر مداحی می کردن و دعا می خوندن احساس می کردم من بهتر می تونم بخونم مداحیشون به دلم نمی چسبید دلم می خواست با کتابی که بهم دادن خودم بتونم استفاده کنم تلاش می کردم بتونم دعا یا مداحی مورد نظر ر ا تو همان کتابچه پیدا کنم
ی نفر امد
ی سیب سرخ قشنگ به همراه سه تا خوشه انگور عسکری اورد دو شاخش را دادم به اطرافیان که فکر کنم یکیشون همان کسی بود که کتاب دعا داشت یکیش هم ی بچه مقابلم بود که مادرش کنارم نشسته بود دست او هم خوشه دوم انگور را دیدم
از بالای خوشه انگور سوم هفت تا حبه برداشتم خوردم بقیش را دادم به خانم کناریم که داشت نگاه می کرد ایشون ی بچه تو بغلش بود مادر همون بچه ای که انگور اول را بهش داده بودم یعنی اون خوشه انگور هم داد به بچه دیگش که تو بغلش بود
گفتن این بچه ها دو قلو هستن
همون موقع دخترم امد ی کاسه کوچک انگور دانه شده اورده بود به شفافی انگورای قبلی نبود چندتا انگور به حالت کشمشی داخلش بود چند حبه هم از اون انگور های تو کاسه دخترم خوردم
دخترم تشنه
بود رفت اب بریزه رو انگورا از تو ظرف بخوره نگران مسایل بهداشتی بودم
چند لحظه بعد حس کردم رفتم از چند تا پله پایین ی درب سمت راست پله هارا باز کردم به حیاطی راه داشت گفتن این را فرزندان بانیان مسجد کوتاهی کردن کمتر استفاده میشه سریع در را بستم از پله ها امدم بالا تو مسیر همون چند تا پله که تعدادشان کم بود به خودم گفتم یعنی میشه اقا ی نشانه و علامتی از خودشون بهم نشون بدهند
همون موقع دیدم برف شدید و زیبایی در حال باریدن است دانه های برف خیلی هم اندازه و بیضی شکل و منظم و درشت بودن به سمت صورتم می امدن دستان را بالا بردم برخورد دانه های برف با کف دست و صورتم حس می کردم و خوشحال بودم سرما نداشت به خودم گفتم منتظر نگاه و نشانه از اقا هستم ی جسم ابی روشن رنگ از بالا به سمتم امد تو پله ها و و هوا گرفتمش با وجودی که بزرگ بود و شتاب داشت بهم اسیبی نرساند
از پله ها امدم بالا متوجه شدم اون جسم گلگیر ی چرخ هست یک کم از وسط پیچیده شده و رها شده به سمت من ی نفر سوار بر دو چرخه امد گلگیر مال چرخ جلوی ایشون بود گلگیر را به طرفش درازکردم و دادم برف زیبا همچنان می بارید ولی زمین سفید نبود از خواب بیدار شدم لطفا تعبیر نمایید
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز همانطور که در هنگام ثبت نام به شما اطلاع رسانی شده خوابهای طولانی به هیچ وجه تعبیر نخواهند شد چون صحیح نیست که یک نفر برای 3 خط تعبیر خواب همانقدر هزینه پرداخت کند که یک نفر با 30 خط تعبیر!! بنابراین لطفا این موضوع را برای دفعه ی بعد در نظر داشته باشید. نهایتا هر 10 خط خواب یک حق خواب اضافه از شما کسر خواهد شد. برای اینکه خوابهایتان طولانی نشود، از سطر بندی خواب اجتناب کنید و مثل الان من ، همه ی خوابتان را پشت سر هم بنویسید بین خطوط هم لطفا فاصله نیاندازید چون هنگام تعبیر در باکس تعبیر من نمی توانم همه ی خواب شما را یکجا بر روی مانیتور مشاهده کنم. تشکر. تعبیر خواب شما این است که شما شاهد این موضوع هستید که بیشتر مشکلات مردم حول محور مسائل اقتصادی می چرخد و همه می خواهند جایگاه نرم و امنیت و آرامش داشته باشند و از کسی پیروی می کنند که خردمندانه بتواند مشکلات مالی آنان را رفع کند و کمتر کسی هست که به عشق خدای بزرگ به او رو بیاورد و عبادت کند. همه ی دعاها به خاطر مسائل مالی است و شما اینگونه عبادات را نمی پسندید. شما نمی خواهید که به راه کسانی که می خواهند از مساجد پول دربیاورند، رفته و گناه کنید و اگر مال و ثروتی هم به دست بیاورید آن را در راه خداوند سخاوتمندانه می بخشید. شما فقط می خواهید که احساس مثبت و عشق الهی به زندگی تان راه یابدو منتظر ظهور حضرت امام زمان ع هستید. خداوند می خواهد که شما زیادی در گذشته نمانید و به سمت آینده حرکت کنید؛ امید داشته باشید که می توانید از مشکلات رها شوید و با خرد و عقلانیت و از خود گذشتگی و آرامش و وفاداری نسبت به آینده خوشبین و امیدوار باشید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم داخل حسینیه یا مسجد جایی نشسته بودم. مشغول تصحیح کردن یه سری برگ با خودکار بودم. دیدم یه نفری روی زمین درازکشیده بود.داخل انگشت حلقه ش, حلقه بسیار براق طلایی دیدم. که تمام نگاه م به حلقه براقش بود.
در ادامه خواب دیدم من و دوستم رفتیم جایی. روبروی اونجا حرم امام رضا بود. من و دوستم به همراه جمعیتی وارد یکی از صحنهای امام رضا شدیم. کفش م که رنگش سماقی بود رو دم در یکی از صحن ها گذاشتم و به جایی تحویل ندادم.وارد صحن شدم و اونجا نشستن. بعدش میخواستم از صحن بیام بیرون کفشم رو ندیدم.کلی کفش سماقی رنگ دیدم اما کفش من نبود. یه اقایی که میشناسم بهم گف همین جا بمون من میرم براتون کفش تون رو میارم. دیشب کلی خواب با این کفش سماقی دیدم اما فراموش کردم.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به کارتان مشغول هستید ولی فکرتان به دنبال این است که شما هم به آرامش برسید و ازدواج کنید و زندگی موفقی داشته باشید. به همین دلیل شما و دوستتان متوسل به امام رضا ع می شوید و کارتان را به دعای خیر امام رضا ع واگذار می کنید. خیلی از مردم مثل شما می خواهند به سعادت خانوادگی و آرامش فیزیکی و ثروت برسند. انشالله گشایش کار خواهید یافت و جاپای قرصی در موقعیتی که تمایل دارید به آن برسید، خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.
sama : عرض ادب واحترام خدمت شما بزرگوار
عزیز چن شب پیش خواب دیدم محوطه مهدیه ام ک با خودم گفتم مهدیه امام زمانه تقریبا من خودمو نزدکهای اذان صبح اونجا دیدم ک هوا اون متطقه تاریک بود فضای بیرون روشناییا ب رنگ سبز بودن خیلی چراغانی و باصفا خیلی تعجب کردم ک چ جوری اوندم اینجا رفتم داخل البته با کفش رفتم بعد با خودم گفتم ایکاش کفشمو دم در ،درآورده بودم بابام دیدم ک دست اندرکار بود کارهای برق کشی رو نیخواس اتحام بده بعد گفتم خدایا تو این وضعیت کرونا افراد خوبی اومدن مهدیه بعد از پاگرد مسجد ک هنوز داخل مهدیه نشده بودم ی نرده فلزی دیدم ،دیدم خواهرم اونجاست رفتم کنارش ایستادم ی مرد جوونی ک همینطور میخواس کارهای سیم کشی رو انجام ده اومد سمت من دستمو گرفت خوش وبش کرد ابراز احساسات کرد مث اینکه از من خوشش اومده منم همینطور مات نگاهش میکردم بعد گفتم آقا این چ کاریه دیدم رفت ب سمت خواهرم با او هم همینطوز اما من چون واکنش نشون دادم او سمت خواهرم موند با تشکر از تعبیرای خیلی خوبتون بزرگوار
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. با توسل به امام زمان ع و همت خودتان و خانواده تان، مشکلات شما به زودی پایان خواهد یافت و شروعی تازه خواهید داشت. نور امید و آرامش و صلح به زندگی شما خواهد تابید. پدرتان نهایت سعی خودش را می کند تا با استفاده از ایمان و عقلانیتی که به خرج می دهد مشکلات زندگی شما را رفع کند. شما احساس می کنید که چاپایتان قرص و محکم است و بر نگرش ها و نظریات خودتان بسیار معتقد هستید. گشایش کار خواهید یافت و زندگی تان خیلی خوب خواهد شد. همینطور هم خواهرتان که شاید نیاز بیشتری به کمک و راهنمایی داشته باشد، کارهایش به خوبی پیش خواهد رفت و زندگی شاد و موفقی در انتظار شماست انشالله. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقت بخیر خواب دیدم توی کوچه کنار دیوار مسجد با همسرم ایستادم از بلند گوی مسجد اهنگ عربی پخش شد من انتظار شنیدن صدای اذان داشتم گفتم پس اذان چی نمیدونم کی ولی بهم گفتن اینو گوش کنید بعد اذان پخش میشه ومن جایی که مطمعن بودم کسی نمیبینه وفقط همسرم ایستاده بود روی پا چند بار پریدم وچرخیدم وموهام بسیار زیبا وبلند بود زیباییش رو توی خواب احساس میکردم همسرم رو بردم در خونه ی قدیمی مادر بزرگم که همونجا بود ومیخاستم برم توی حیاط برقصم که فقط در زدم ونرفتم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما منتظر هستید که شروعی تازه داشته باشید و خبرهای خوش بشنوید ولی خبری می شنوید که فکرتان را کمی ناراحت می کند. شما احترامتان پیش همسرتان بالاست و فکرتان راحت است و او نسبت به شما عشق می ورزد ولی در حضور همسرتان کمی اظهار عصبانیت و ناراحتی می کنید. شما می خواهید نگرانیهایتان را بیشتر مطرح کنید ولی خردمندانه رفتار می کنید و سعی می کنید خونسرد و آرام باشید. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام طاعات وعبادات قبول خواب دیدم روبروی مسجدی که یه طرفش مسجد ویه طرفش حسینه هست بیرون از فضای مسجد روبروی آن نشستم روی زمین وتمام محوطه بزرگ جلوی مسجد پرازچاله آب بود آب تمیز بود ولی روی سطح گلی وخاک بودمن خودمو بین چاله ها که کنار هم بودن جا کردم ونشستم کمی لباسم خیس شد ولی برام مهم نبود داشتم فیلمی رو میدیدم وکسی بهم گفت ازاین فیلم قشنگتر هم هست خاستی برات بیارم ببین در همون حالت داشتم غذا میخوردم یه تیکش از دستم افتاد تو آب برداشتم خوردم. شب قبل از خواب به امام حسین توسل کرده بودم واز خدا خاستم یه نشونه بهم نشون بده دلم آروم شه ربطی به این خواب داره به نظرتون باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر همینطور برای شما. شما هنوز یقین حاصل نکرده اید که به خواسته هایتان می رسید و نمی دانید که توکل به خداوند و توسل به امام حسین ع چه تاثیری می تواند در زندگی تان داشته باشد. شما با مشکلات و موانع زیادی در زندگی تان مواجه هستید که خاطرتان را مکدر کرده است ولی این فقط سطح و ظاهر ماجراست. در عمق وجود شما ایمانتان قویست و نیت تان و قلبتان پاک است. شما منیت ندارید و شخصیتی افتاده و آرام و صبور دارید. انشالله به خواسته هایتان خواهید رسید و زندگی تان بهتر از این هم خواهد شد. شاید در زندگی تان سختی کشیده باشید یا سختی بکشید ولی از شما به خوبی حمایت خواهد شد و امام حسین ع برای شما دعای خیر خواهند کرد که بنا به مصلحت خداوند انشالله حاجت روا شوید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام . به مسجدی رفتم و دنبال دستشویی و وضو خانه میگشتمچند جا بود ولی تر و تمیز نبود بالاخره یک جای تمیز پیدا کردم و وضو گرفتم و با جماعت نماز خواندم بعد مردم همه رفتند و همسرم اصرار داشت در مسجد نزدیکی کنیم من مخالف بودم خییلی میترسیدم که کسی ما رو ببینه ولی شوهرم اصرار داشت و ما خوابیدیم و نزدیکی کردیم من رو بودم و انگار بچه ام هم رویم بود دو سمت مسجد پرده داشت فقط از یک سمت شیشه ای بود و ممکن بود معلوم شویم یک دفعه مادر بزرگم از همانجا امد و ما رو دید لباس تنمون نبود ولی پتو رومون بود من خییییلی خجالت کشیدم و بلند شدم انگار مادربزرگم هم بر این حالت بود که اینجا زشته
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید دعا کنید تا مشکلاتتان حل شود و گذشته ی تلختان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. شما نمی توانید با هر کسی درددل کنید و نگرانی هایتان را مطرح کنید ولی سعی خواهید کرد که با دلی پاک به درگاه خداوند رو بیاورید و از خداوند بخواهید تا شما را ببخشد و حاجتتان را بدهد تا او را شکر کنید. همسرتان اما می خواهد نظراتش را به شما تحمیل کند و یا از جانب همسرتان مسئله ای مطرح می شود که فکرتان را ناراحت می کند. شما سعی می کنید که موضوعی را از دیگران مخفی کنید و رک و پوست کنده با همسرتان در این مورد صحبت می کنید. شما نمی خواهید که غیر عقلانی رفتار کنید و حرمت هایتان را از بین ببرید و مسائل و مشکلاتتان را برای مردم مشخص کنید. برای دفع شر صدقه بدهید که انشالله چیزی فکرتان را به هم نریزد. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : خانم هراتی اشغال های مسجد خاشاک بودن
Sorakhorshid : سلام خواب دیدم در مسجدی ناآشنا بزرگ و زیبا هستم. مسجد دیوارهای سفید و سقف خیلی بلندی داشت. همسر مرحومم داشت اونجا رو جارو می کرد. بدون اینکه کارش رو تموم کنه رفت با دوستش که مرد سی و چهل ساله ی چاق و کوتاه قامت بود مشغول صحبت و اینا شد اون مرد لباسش قرمز بود و کلاه سرش بود. من بدون اینکه کسی چیزی بگه جارو بزرگ دسته دار رو برداشتم و فرشهای قرمز مسجد رو یکی یکی جارو کردم تر تمیز شدن. خانم هراتی وقتی هر فرش رو جارو می کردم گرچه آشغال ها رو ی طرف می زدم ولی گوشه هایی که اشغالا رو میزدم اثری از اشغال نبود. بعد از اینکه کل فرشهای مسجد به اون بزرگی رو جارو کردم من و همسرم به خونمون رفتیم. خونه زمان متاهلی خودمون بود اما سبکش فرق داشت یک پسر خیلی کوچک هم بغل همسرم بود. رفتیم دستشویی های خانه رو نگاه کردیم. تعدادشون زیاد بود و ترتمیز با در و دیوار های سفید. من تصمیم گرفتم فقط از یکیش استفاده کنیم. اون بچه رو من بغل گرفتم و مواظبت ازش دیگه برعهده من بود...و تامام
فریبا هراتی
: سلام. دعای خیر همسرتان پشت سر شماست و او امیدوار است که مشکلات شما حل شده و خداوند شما و او را بیامرزد. همسر شما به این فکر می کند که استرس و نگرانی از زندگی شما بیرون برود و شما برای این منظور باید خودتان هم سعی کنید که در زندگی دنیایی تان اشتباه نکنید و مرتکب گناه نشوید. باید زمینه های زندگی تان را از خطا و اشتباه پاک کنید و چون شما شخصیتی با ایمان دارد، خداوند بعد از توبه ی شما گناهانتان را کاملا از بین خواهد برد. در این صورت شما خیالتان راحت شده و همسرتان هم به هدفش می رسد. شما سعی می کنید که هدف همسرتان را در دنیا عملی کنید و در آخرت هم جایگاهی پاک و سرشار از آرامش خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.