کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مهمانی

اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.

اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.

اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.

تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)

اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.

اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.

تعبیر خواب مهمان داشتن

اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.

اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.

تعبیر خواب مهمان سرزده

مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.

اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.

اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.

تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان

اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.

اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.

تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی

تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید. غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است. نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است. غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

830 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

aram

aram : سلام..مامانم خواب دیده که رفته خونه خواهرم و میبینه که تعدادی زیادی زن اونجان و خواهرم میگه پیش دستی کم دارم مامانم میگه برات میارم ولی بعدش خواهرم میگه که به اندازه کافی دارم و دیگ نیاز ندارم..

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۱۱:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهرتان ثروتمند می شود. او تشنه ی زندگی است و پتانسیل و تعهد زیادی برای موفقیت خودش در آینده نشان می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۲۷:۵۴
Atrin

Atrin : سلام. وقتتون بخیر!
دیشب خواب دیدم که با مادرم رفتیم مهمونی که دیدم میزبانش مادر نامزدمه و نامزدم هم بود(در واقعیت 3ماهه رابطمون تموم شده) و سر یه میز برای غذا نشستیم که من خیلی دلم گرفت که دیدمشون(در واقعیت خیلی دلخورم از هر 2شون)...نامزدم ناراحت بود و منم باهاش حرفی نزدم ولی با مادرش یکم حرف زدیم...شک دارم ولی به ذهنم اینجور میاد که مچ دستمو باندپیچی کرده بودم و مادرش گفت چیشده باز کردم یکم خون بود(نمیدونم چرا این تیکشو مطمین نیستم)...موقعی که من اومدم بیرون دیدم یکی از عمه هام و شوهر عمه ی دیگم دم درشون وایسادن... نگام کردن گفتم میبینید به خاطر اینکه پسر عمم فوت کرد و آشنایی با این پسر به چه روزی افتادم(در واقعیت پسرعمم فوت کرده )بعد بغضم ترکید و گریه کردم که عمم و شوهر عمم به نوبت منو به آغوش کشیدنو خودشون هم ناراحت شدن (دقیق یادم نیست ولی فکر کنم گریه کردن)...خدافظی کردم اومدم سر از خونه مادربزرگم در آوردم رفتم داخل خونه که دیدم که یکی از دایی های مادرم نشسته و یه طرف اتاق پر از عسل با مومشه... گفتم این عسلایی که میگفتی خیلی خوبن هموناست گفت آره بخور ببین چیه... برگشتم نگاشون کردم یکم تمرکز کردمو یه تیکه موم خوشرنگ برداشتم و خوردم...در همون لحظه داییه مادرم داشت از برادر فوت شدش میگفت یجور حالت غیبت بود(در واقعیت 1ماهه فوت کرده)... بعدش که داییه خودم اومد و مشغول حرف زدن شدن و همینجا خوابم تموم شد...
خوابه با اینکه خ به واقعیت نزدیک بود ولی عجیب بود که آدمایی که بهم ارتباطی نداشتن و صحنه های متفاوت همشون در یک خواب بودن
پیشاپیش از تعبیرتون سپاسگذارم

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر نامزد شما و خود ایشان راجع به شما صحبت می کنند و کارهای شما را ارزیابی می کنند. شما قبلا احساس کرده اید که در یک رابطه نامتعادل و یک طرفه هستیدو به اندازه کافی از پس نامزدتان و مادرش بر نمی آیید و به پای آنها نمی رسید و ممکن است حس کرده اید که بیشتر از چیزی که می دهید دریافت می کنید و بنابر این نمی توانید برای آنان لذت و هیجان داشته باشید یا به آنها سود برسانید. ولی الان این احساستان کمی بهتر شده و مثل قبل فکر نمی کنید. عمه شما و شوهرش از این که رابطه شما و نامزدتان به هم خورد برایتان متاسف هستند. شما خودتان هم به ثروت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۳۷:۱۸
Fatemeh

Fatemeh : سلام،خواب دیدم ب مهمونی خالم دعوتم یه جور مربوط ب دخترش بود ک تازه نامزد کرده بعد من یه لباسی پوشیده بودم ک مناسب نبود از دید خودم از طرفی میدونستم یکی ک چن ساله دوسش دارم اما حدود یک ساله کات کردم باهاش هم میاد هرچی گشتم بین لباسای خالم هم لباسی گیر نیاوردم ک بپوشم از طرفی همه اصرار داشتن ک تیریپم اوکیِ،وختی تصمیم گرفتم برگردم خونه ی لباس خوب بپوشم از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۰:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خاله شما به خاطر دخترش روابط خودش را با دیگران قوی تر خواهد کرد ولی شما رفتاری از خودتان نشان می دهید که خیلی جالب نیست. نمی خواهید که در اذهان مردم شما را قضاوت کنند و بنابراین سعی می کنید که راجع به کارهایتان خوب فکر کنید و بهترین رفتار را از خودتان ارائه دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۶:۰۹
Fatemeh

Fatemeh : سلام خانوم هراتی عزیز.صبحی خواب دیدم ک تو خونمون هستم ک یهو میبینم در میزنن میرم درو باز میکنم ک میبینم همسایع مون(تو واقعیت این خانومو نمیشناسم)مث اینکه عروسی بچه ش بود، برا همین یه سری از‌مهموناشو آورد خونه ما،اونم یهو بدون اطلاع قبلی اولش شوک شدم بعد سریع رفتم ک پذیرایی رو مرتب کنم.آخرهای جمع و جور بود ک اون خانومها هم وارد شدن. بعد ک جاگیر شدن رفتم براپذیرایی از خواهرم خواستم ک کیک های خونگی ک رو یخچال هست ببره براشون ک منم یه ظرف‌ از کیکو بداشتم ک ببرم براشون.دیدم دو تاشون تو همون آشپزخونه نشستن. تا منو دیدن یکیشون گفت اون شیرینی هارو بیار برا دوستم همشو بریز براش،منم بیشترشو ریختم کمی تو ظرف گذاشتم بمونه ک متوجه شدم چندتا دیگه از خانوما هم دارن میان آشپزخونه.وقتی دیدم تعدادشون زیاد شده و همه دارن میان و سخت مشغول صحبتن با صدای بلند و محترمانه از همشون خواستم برن تو پذیرایی ک بعضی ها رفتن و بعضی هاشون داشتن میگفتن خب اینجا مگه چشه راحتیم گفتم نه اونجا پذیرایی برامون راحتتره و ..ک از خواب بیدار شدم
ممنونم

پاسخ
لینک۱۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۷:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دنیا به شما رو می آورد و دوستان زیادی خواهید یافت و با عشق و محبت و گرمی و صمیمیت با آنان برخورد خواهید کرد. اگر مجرد هستید احتمال دارد برایتان خواستگار بیاید. موفقیت های زیادی به زندگی شما راه پیدا می کند و شادی و جشن خواهید داشت. تشکراز همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۴:۱۸
حسین ب

حسین ب : سلام خواب دیدم پدر ومادر دختری ک ازش خواستگاری کرده بودم وجواب منفی بهم داد اومدن خونمون مهمانی وبا پرتقال وچای ازشون پذیرایی میکنیم ومادر دختره یه پارچه سفید به مادر دادن

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۹:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوستی بین شما زیاد خواهد شد و به سلامت و موفقیت می رسید و انرژی تازه خواهید گرفت. شروعی تازه خواهید یافت. احتمالا از جواب منفی شان پشیمان شده اند! یا اینکه مادر او معتقد است شما تمام خوبیهای لازم برای شروع زندگی را دارید و شما را تصدیق میکند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۸:۱۷
نرگس

نرگس : با سلام چند شب بعد از جدایی من و نامزدم ، مادرم خواب دیده که خانواده نامزدم ما را مهمان کرده اند، خواهرم هم همین خواب را دیده،در خواب خواهرم هر غذایی که خانواده آنها در بشقاب او میگذاشتند، را من میخوردم و نمیگذاشتم به خواهرم برسد،غذا کباب بوده
توضیخ اخر اینکه من با خانواده اش مشکل داشتم

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احتمال قوی آنها دوباره با شما تماس می گیرند و آشتی می کنید. احتمالا خواسته های شما را تا اندازه ای قبول می کنند و شما هم شرایط آنها را می پذیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۱:۳۱
meysam

meysam : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم من به همراه مادرم میریم مهمانی خونه کسی که قبلا همسایمون بوده،(الان رفت وآمدمون با اونا کم شده مخصوصا من) مادرم میره داخل یه سری دوستهای دیگه شم هم هستندکه با اونا گرم صحبت میشه ومنم بیرون سالن خونه، باپسر همسایه سابقمون وچند نفر دیگه ای که اونجا هستم گرم صحبت میشم

پاسخ
لینک۱۸ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. یا آنها صحبت شما را کرده اند که خوابشان را دیده اید و یا روابط مادرتان با آنان بهتر می شود. تعبیر خاصی جز این ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۹:۳۸
مینا

مینا : سلام وقت یخیر
دیشب خواب دیدم با خانواده خالم تو یه مهمونی هستیم وهمشون در مورد غذاهایی که برای یکی از پسرخالهام که فوت کرده صحبت می کردن ویادمه که من یهقابلمه غذا دستم بود ولی یادم نیست توش چی بود ودخترخالم داشت می گفت دیروزم فرنی که دادیم زیاد امده بود بعد دیدم تو خونه مادم که یه خونه قدیمیه هستیم انگار از کوچه مادرم نمونه برداری کرده بودن ودر مورد حاصلخیزی اون خاک صحبت میکردن خاک تو یه ظرف پیرکس مستطیل ریخته بودن ودست من بود دقیقا یا چهارم خاک پراز مورچه بود من حی اب می ریختم مورچه ها از همون یک چهارم ظرف میومدن رو اب ومن می ریختم دور ودوباره اون قسمت پراز مورچه می شد ومن دوباره همون کارو تکرار می کردم دیدم پسرخالم در موردحلال وحرام اموالش صحبت می کرد ومی گفت ممکنه منم یه چیزای باشه تو اموالم واین حرف ودقیقا زمانی میزد که اون ظرف پیرکس دست من بود ومن با خودم داشتم فکر می کردم که منظورش این قسمته که مورچه داره در ضمن مادرم وخالم هم هر جا من بودم گنار من بودن با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۱:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست خوبم لطفا قبل از ارسال خوابتان همیشه خوابتان را بازخوانی کنید و اشتباهات آن را تصحیح کنید. مضافا به اینکه نصفه نیمه توضیح ندهید. الان من نمی دانم که پسر خاله تان که فوت شده می ترسیده که اموالش ناخالصی داشته یا اینکه در مورد یک نفر دیگر صحبت می کنید. من در ذهن شما نیستم!! روح پسرخاله تان شاد. برای آرامش او خیلی باید خیرات بدهید . خواب شما می گوید که برای اینکه اهدافتان عملی شود، و حاجاتتان برآورده شود، باید نگرانی ها و گناهان را از زندگی تان دور کنید و زمینه ی زندگی تان مثبت باشد. باید در مورد مادیات حرام و حلال در زندگی تان رعایت شود در غیر اینصورت نمی توانید در اهداف سختی که در زندگی برایتان پیش می آید موفق باشید. تشکراز همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۴:۴۱
Mitra

Mitra : سلام.خواب دیدم تو یه خونه ایم که هم انگار خونه ی ماست و هم انگار خونه ی خاله م(در واقعیت خونه هیچکدوم نبود)بعد یه خانم که نمی شناسمش به دختر خاله م میگه تو هم که دیگه باید آماده شی بری فرودگاه و آفرین خوب شوهری پیدا کردی(دختر خاله م مجرده) دختر خاله مم خوشحال بود و میخندیدبعد من میخوام برم دستشویی میبینم پشت در قفل نمیشه به مامانم میگم چرا این قفل نمیشه مامانم یه دری برام باز میکنه که چهار پنج تایی دستشویی داره و من پیش خودم میگم چرا یه خونه اینقدر دستشویی داره ولی بازم هیچکدوم درش بسته نمیشه و منم دستشویی نمیرم(توی واقعیت روی این موضوع حساسم)بعد میرم توی اتاق اون یکی دختر خالم که همسنیم میبینم اتاقش بر خلاف بقیه خونه کفش سرامیکه و یه مبل توشه بش میگم ما ایرانیم و فرش مخصوص ماست بهتره فرش باشه و بعد توی لوازم تحریرش یه مداد فشاری میبینم خوشم میاد میگم چقدر خریدی میگه ۱۸۰۰بعد بش میگم بریم اونجایی که خریدی که بازم تو همون خونه لوازم خرازی و تحریره و من هممون مدادو میبینم ولی میگم نه خوشم نمیاد و نمیخرم بعد دختر خاله م بم میگه بلوزت چقدر قشنگه چقدر خریدی منم بش میگم نمی دونم ۱۵ یا ۲۵(فروشنده انگار مادرم بود)در حینی که تو خونه بودیم پسرای داییم که خیلی وقته ندیدم از اونجا رد میشن تا میخوام برم پیششون اونا بدون اینکه منو ببینن میرن بعد با دختر خاله م از خونه میریم بیرون تو یه لوازم تحریری بازم اونجا چیزی نمیخریم بعد انگار دو تا در داشت ما فکر کردیم اون دری که میریم بازم لوازم تحریره که یهو انگار مسجد بود چند تا مرد داشتن نماز میخوندن نشسته بودن یکیشونم که پیش نماز بود آخوند بود ولی رو چشماش یه چیز زرد مثل سکه بود دختر خاله م از جلوشون رد میشه ولی من به خاطر نمازشون از پشت سرشون ردشدم بعد که رفتیم بیرون دو تامون بلند خندیدیم که چرا آخونده چشماش اونجوری بود(ببخشید که طولانی شد)(در ضمن مادرمو خاله م در حال حاضر با هم قهرن منم تو خواب این موضوع یادم بود گفتم چه خوب که آشتی کردیم)

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۳۶:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. افکار جدید و ایده های جدید و روحیات جدیدی به زندگی شما و خاله تان راه پیدا می کند. دختر خاله تان در زندگی اهداف بلندی دارد و می خواهد با چالشهای زندگی مواجه شده و به خواسته هایش برسد. شما می خواهید از غم فارغ شوید و ذهنتان باز باشد اما در خانه شما همه در کار هم دخالت می کنند و شما نمی توانید از غم خلاص شوید بدون اینکه کسی بفهمد که مشکلات شما چیست. دختر خاله تان به صورت کلی به جنبه های مختلف زندگی نگاه می کند و چیزها را از جنبه های بیشتری نگاه می کند. دیدش بازتر است اما شما معتقدید که باید زمینه ی ذهنی خاصی داشته باشید چون فرهنگتان ایجاب می کند که در یک راستای فکری خاص حرکت کنید. دختر خاله شما سعی می کند به طور موقت روی چیزهایی تاثیر گذار باشد و بین مادی گرایی و معنویت مرتب با خودش کشمکش دارد. و با مسائلی مثل دروغ و خودخواهی، خیانت و فریب کلنجار می رود. مادر شما از شما حمایت می کند که شرایط سخت و ناراحتی ها برای شما حل و فصل شود و مشکلاتتان به زودی از بین خواهند رفت. پسر دایی شما زیاد به شما توجه ندارد. شما نمی خواهید باور کنید که روحانی نما هم می تواند به عشق پول وانمود به مذهب کند ولی دختر خاله شما این موضوع را باور دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۴۳:۱۶
مروارید

مروارید : سلام.سال خوبی داشته باشید.
خواب دیدم پدرم رو برده بودم دکتر و بعدش اومدیم خونه دیدم پدر و مادر فرد مورد علاقه ام سرزده اومدن خونه مهمونی، توضیح دادم که چرا دیر اومدم خونه و معذرت خواهی کردم بعد رفتم توی آشپزخونه پذیرایی آماده کنم رفتم از تو یخچال میوه بردارم دیدم کم میوه داریم و تو دلم میگفتم قرار بود پدر و مادرش بیان بهم خبر بده یعنی میدونستم قرار اونروز بیان ولی ساعت دقیقش رو نگفته بود و کابینت بالا داشتم میگشتم دنبال بشقاب میوه خوری که دو تا شبیه هم پیدا کردم که در واقعیت داریم و استرس پذیرایی داشتم و بشقاب ها هم پیدا نمیکردم بعد دیدم سینی چایی جلوشون هست گفتم حداقل چایی بردم خواهرم هم اومد کمک من دنبالم گشت ولی مثل اون دوتا پیدا نکردم ی بشقاب طلایی و گلدار شیشه ای هم دیدم که تو واقعیت نداریم خیلی خوشم اومد ازش و تو دستم گرفتم ولی گفتم این نه چون من ست میخواستم داشتم با خواهرم بحث میکردم باید بشقاب ها همه میزاشتی ی جا بعد مادرش هم گفت باید بشقاب ها بزارید کابینت پایین تا بتونین راحت بردارید و از طرفی نگران قیافه ام بودم گفتم من به خودم نرسیدم و الان ریمل ریخته زیر چشمم و سیاه شده حس میکردم زشت شدم و اونا طوری رفتار میکردن با من انگار خیلی وقته اونا رو میشناسم اصلا همدیگر رو توی واقعیت ندیدیم و صحبت های معمولی میکردن و در مورد وسایل خونه مون صحبت میکردن و میگفتن آب سرد کن شما چینی هست من گفتم نه این مارک خوبی هست و الان هم خیلی گرونه بعدش دیدم پدر و مادرش ی ملحفه سفید و گلدار نو انداختن و چند تا بالش روی هم (سبز و صورتی) زیر سرشون گذاشتن و کنار هم خوابیدن (نه اینکه خواب رفته باشن)من تعجب کردم گفتم اینا چرا خوابیدن انگار مثلا زود صمیمی و راحت شده بودن و داشتم میگفتم خوبه ملحفه مون تمیز و نو هست( خانواده عشقم راضی نمیشن بیان خواستگاری و گفتیم تمومش کنیم). ممنون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۲:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور شما. پدر شما نگران شماست و احساس می کند که آرامش او منوط به آرامش شماست. اینکه آنها سرزده به منزل شما آمده اند به این تعبیر است که آنها راجع به خواستگاری شما با هم صحبت کرده اند. شما اما احساس می کنید که آنها از ایده ها و نگرش های شما خوششان نمی آید. آنها شاید شما را دست کم می گیرند و شما دلتان می خواهد بهترین شخصیت خودتان را در حضور آنها بروز دهید. مادر ایشان می خواهد که شما خودتان را دست پایین بگیرید و تواضع بیشتری داشته باشید و شما نسبت به آنها بدبین شده اید. اینکه در منزل شما کنار هم دراز کشیده اند هم نشانه ی همفکری پدر و مادر اوست. شاید نظر آنها نسبت به شما برگردد و موافقت کنند که به خواستگاریتان بیایند چون تمام شواهد خواب مبنی بر ساختن روابطی دوستانه با شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۰:۴۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.