تعبیر خواب پرتقال
دیدن پرتقال در خواب، برکت و خوشبختی است. اگر مقدار زیادی پرتقال داشته باشید مالی است که نصیب شما می شود. پرتقال لک دار و لهیده خوب نیست چون از بیماری و گرفتاری خبر می دهد. دیدن پرتقال کال و سبز خوب نیست و بهتر است که پرتقال خیلی زرد و رسیده در خواب ببینید.
اگر دیدید که پرتقال می خرید، ناگزیر می شوید چیزهایی یا کسانی را بر دیگران امتیاز بدهید و این کار را خیلی آسان انجام می دهید. اگر دیدید که پرتقال می فروشید یک معامله پولی می کنید. اگر درخت پرتقال در خانه داشتید، خوب است چون خانواده را گردخود جمع می کنید بخصوص اگر آن درخت پر بار باشد. اگر پاکت پرتقال شما پاره شد و پرتقال ها روی زمین پخش شدند، حادثه ای موجب تفرقه می شود و کسانی از اطراف شما پراکنده می گردند و هر یک به طرفی می روند. اگر دیدید که پرتقال ها را از روی زمین جمع می کنید یا از درخت می کنید خوب است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
توبا : سلام من قبلا خواب دیدم نمیدونم نامزد بودم یا نه.یه جایی بود که زنها اونجا رفت و امد میکردن پله های بلندی داشت من رفتم اونجا اومدم پایین دیدم خواهرم یه پرتقال دستش داره .فهمیدم همون بالا پرتقال میدن من رفتم بالا دوباره. اونجا دو تا خانوم چادری پشت میز نشسته بودن که به من نصف پرتقالو دادن وقتی گفتم این پرتقال نصفست لبخند زدن من تقریبا ناراحت شدم.اومدم پله ها رو پایین دیدم خواهرم پرتقالشو نشسته تو همون محوطه میخوره.
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما از شما ثروتمند تر خواهد شد ولی با مشکلات بیشتری هم مواجه می شود. شما اما آرامش بیشتری خواهید داشت و از جایگاهی که در زندگی دارید هم خوشحال و راضی خواهید بود. اندازه مهم نیست کیفیت مهم است! تشکر از همراهیتون.
مایا : با درود و عرض ارادت
دوشنبه خواب دیدم همکار سابقم به اتفاق دخترش پارچه ای صورتی مات (صورتی چرک) مثل بوم نقاشی که مستطیل شکل بود و یک طرح آورد داد به خواهرم گفت از روی این طرح نقاشی روی این پارچه بکش برای تولد دخترم میخوام، در واقعیت تولد دخترش هم تو همین ماه است بعد اومد نقاشی رو دید و پسندید یک گل رز کشیده بود که من روش دست کشیدم و لمسش کردم البته روی اون پارچه نام و نام خانوادگی من هم نوشته شده بود (ی تیکه از پارچه گل رز نقاشی شده بود بقیه اش نام و نام خانوادگی من و بقیه اعضای خانواده نوشته شده بود ) بعد پیراهنی گلدار که متعلق به خانم دکتری بود که قبلا پیشش کار میکردم رو خواستم قیچی کنم برای خودم ی پیراهن بلند بدوزم به همکارم گفتم الان این رو قیچی کنم هم پارچه اش کم میاد و خانم دکتر هم که فردی بسیار بد اخلاق هست داد و بیداد راه میاندازه! همکارم هم با من موافقت کرد و گفت درست میگی بعد خودم را در یک باغ دیدم که درختان پرتقال زیادی با پرتقالهای انبوه و درشتی بر شاخه های آن بود.
ممنون از محبتتون
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. همکار شما از یک عشقی که در قدیم داشته دلچرکین شده و می خواهد که مجددا ازدواج کند و در چارچوب قوانین خاصی که خودش دوست دارد زندگی کند. او احتمالا از شما خواستگاری خواهد کرد و نظر خواهر شما در باره ی او مثبت است و معتقد است که شما می توانید به او ابراز عشق کنید. شما می خواهید که زندگی نوینی برای خودتان بسازید ولی نمی خواهید که باعث طلاق کسی بشوید. ثروت و سلامت و خوشبختی به زندگی شما راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
مایا : سلام خانم هراتی عزیزم ببخشید من باید ذکر میکردم همکار سابقم خانم هست، ازدواج کرده و یک دختر دارد و زندگی خوبی هم دارد
فریبا هراتی
: مایای عزیزم من علم غیب ندارم و توضیحات نیمه کامل باعث دوباره کاری خواهد شد و در تعبیر اشتباه به وجود می آورد. همکار شما که در عشق و مهربانی مجرب شده، می خواهد که خواهر شما آرزوی عشق و خوشبختی برای دخترش داشته باشد و احتمال دارد که او شما را برای تولد دخترش دعوت کند. او می خواهد مولفه های مختلفی را که باعث خوشحالی دخترش شود را یکجا جمع کند و کسانی را که با او دوست هستند همه را در عشق رسانی به دخترش سهیم کند. شما می خواهید برای آینده تان برنامه ریزی کنید و خوشبخت شوید ولی نه به قیمت طلاق کسی. سلامتی و ثروت به زندگی شما راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
ارام : سلام عزيزدل. تعبير خواب "خوردن پرتقال" رو در بالا نديدم و ناگزير مزاحمتون شدم. ديدم كه پرتقال تامسون ميخورم، فوق العاده دُرشت و خوشرنگ و ترو تازه!
چندتايي داشتم، يكيش هم بازشده تو بشقاب بود و من مشغول خوردنش. درواقعيت اين ميوه جزئه ميوه هاي مورد علاقمه. ممنونم از شما مهربان
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. سلامتی و موفقیت و همه چیزهای خوب به زندگی تان راه می یابد و از موقعیتی که دارید راضی هستید. شما در جایگاه خوبی هستید ولی نیاز دارید که انرژی دوباره بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Abbas : سلام
خواب دیدم به روستای پدری برگشتم با خودم گفتم موقعی اومدم که هیچی برا خوردن گیر نمیاد رفتم تو زمین پدری که چندتا درخت داخلشه و بالای زمین کنار مسیر آب و درختای پُرتری. تو زمین برگ چغندرای سبز بلند قاطی برگ گشنیزای بلند بود ولی گله به گله چیده شده بود. کنار درختای زیر مسیر آب که رسیدم دوتا پرتقال خیلی بزرگ زیر پوشالای کنار درختا بود که یکیشون با دندون یا شایدم ناخن دست، چند تکه کنار هم پوست نارنجیش کنده شده بود و پوست سفید اون قسمتش معلوم بود . کسی من صدا کرد گذاشتم سرجاش ولی همزمان پدرم از پشت سر اومد منم بهش گفتم اینا اینجا بود یکیش دادم به پدرم و اون با بچه ها که من نمیدیدمشون ظاهرا مشغول تقسیم و خوردن شدن ولی پسر کوچکم واضح جلو چشمم بود از مالیدن دستاش به هم و حرکت دهنش فهمیدم سهش گرفته خورده و پرتقال سالم بوده( گمونم ازش پرسیدم خوب بود به نشونه تایید سرتون داد) آخه من به محض بازکردن پرتقال خودم دیدم به شکل عجیبی یکدست گندیده شده و من انداختم داخل همون جو.
اول در تمیزی اب شک کردم آخه همیشه از اون جو آب تمیز و مطمئنی نمیرفت ولی یه نگاه کردم و به خودم گفتم نه انگار بحدی هست که بشه دست شست
به پسرم گفتم دستت همینجا بشور و در عین حال که نگام بهش بود لیز نخوره ولی برا اتکا بخودش گذاشتم دستاش تنهایی بشوره . خرسندی من از اینکه بتنهابی درست دستاش شست من از خواب بیدار کرد.
ببخشید طولانی شد نمیدونستم کجاش باید حذف کنم
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که شرایط زندگی تان سخت شده و به سر جای اولتان برگشته اید و پیشرفتی نکرده اید. هنوز ته وجودتان احساس مثبت را به خوبی حفظ کرده و ایمانتان را از دست نداده اید ولی فکر می کنید که موفقیت ها و شکست های قدیمی، هنوز اثراتشان را در زندگی تان حفظ کرده اند. به امکانات رفاهی فکر می کنید که نصفه نیمه رها شدند و شاید باعث شدند که مثل قبل خیلی سرزنده و برونگرا نباشید و حتی نسبت به امکانات رفاهی تان بدبین هم شده اید. اما اینطور نیست که شما فکر کنید. هنوز هم امکانات موفقیت برای شما فراهم است و پدرتان هم قلبا حامی شماست. شما قادر خواهید بود شرایط مثبتی برای خودتان و فرزندتان در زندگی ایجاد کنید و پسر شما از زندگی اش احساس موفقیت و رضایت خواهد داشت. او مثبت اندیش می شود و این خیلی برای شما مهم است که احساسات منفی وجود خودتان را دور ریخته اید و برای موفقیت و استقلال پسرتان خوشحال خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Abbas : مرسی. رو خراب بودنش تمرکز کرده بودم در حالی که از دور انداختنش غافل بودم. راضیم ممنون
مریم : سلام خواب دیدم که لباس سفید پوشیدم و لباس زیرم میره بالا و از زیرش سینه هام دیده میشه لباسمو درست میکنم و منتظر مهمونم و اسم من و کنار اقایون قرار میدن و دوتاشون پسر داییم بودن و یکی هم عشقم که من از شنیدن اسم عشقم خوشحال شدم دیدم که انگار یک فقیری میاد و بهم میگن برو براش اجیل بیار یک پلاستیک پر از بادام بود ک رو تاقچه بود و یک پلاستیک پسته که میدم ببرن و میرم خونه یک نفر میبینم همشون یک ظرف دارن که داخلش خوراکی هست و یک مرد داره پرتقال میخوره و اون خوراکی های توی ظرف برای سفره ابوالفضل بود ممنون میشم تعبیرشو بگید
یک نکته اینکه خیلی تو خوابهام نماز خوندن و پسته خوردنم تکرار میشه ممنون میشم دلیلشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. شما موفق خواهید بود و به احترام و ثروت زیاد می رسید. سعی می کنید که با کرامت و پاک باشید و گشایش کار خواهید داشت. شما باید نذر حضرت عباس ع کنید و آجیل مشکل گشا بدهید. هر چند که مقدار آن کم باشد ( اگر وسعتان نمی رسد) و در اینصورت حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام خواب دیدم در باغ یکی از همسایه هامون هستم و توی باغ اکثرا درخت پرتغال هست و من و پسرش توی اون باغ راه میریم و توی بغل من کلی پرتغال هست.البته این همسایمون توی واقعیت باغ نداره
فریبا هراتی
: سلام. همسایه شما به ثروت و شادی و سلامت خواهد رسید. شما هم گشایش کار خواهید یافت و البته به ثروت و شادی و موفقیت و سلامت بسیار زیادی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
رزیتا : سلام. وقت بخیر. میلاد امام رضا(ع) رو تبریک عرض میکنم.من چند وقتیه از کسالتی رنج میبرم ونذرکردم خوب بشم، دیشبم نیت کردم سلامتیمو بدست میارم. خواب دیدم وارد حیاط خانه ای نا آشنا شدم که پراز درخت بود، یهو دیدم یه پرتقال درشت وزیبا روی زمین قل خورد جلو پام ، بعد که خوب نگاه کردم دیدم حیاط خونه پره ازسیب و پرتقالهای درشت ورسیده که از درختها افتاده بودند روی زمین، منم برای خودم وشوهرم یه عالمه پرتقالهای درشت ونارنجی رنگ رسیده وسیبهایی به رنگ سفید وسرخ برداشتم (در واقع گلچین کردم وبهترینهاشو برداشتم چون چندتایی ریز هم روی زمین بودندکه برنداشتم) وداخل یه پلاستیک ریختم که باخودم ببرم. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام . تشکر. همینطور برای شما و آرزوی شفا برایتان. صد در صد سلامتی تان را بدست می آورید. هم ثروت هم سلامتی و هم نشاط و عشق فراوان به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام، ديشب خواب ديدم دعوت عروسى يا مهمانى بودم ولى بيشتر شبيه عروسى بود كت و شلوار تنم بود همه ى فاميلام اونجا بودن ( پسر و دخترخاله هام ، خاله هام و كلا فاميلاى مادرم اونجا بودن يكى از دخترخاله هام كه مدت زياديه نديدمش تو مراسم روبروم اومد و من بهش محل نذاشتم پسرخالم اومد گفتم چرا چشات قرمز شده چشاش يه جورى شده بود ازش ميترسيدم اونورتر هممون كنار هم نشستيم همون دخترخالم اومد گفت چرا روتو ميكنى اون ور از من خوشت نمياد منم گفتم نه اينجورى نيست اشتباه ميكنى ولى در واقع به دلايل خانوادگى من ازش خوشم نمياد ، داشت پرتقال پوست ميكند، نوع پرتقال خونى بود يه دونه پرتقال پوست كنده ى خونى به من داد منم نصفش كردم نصف ديگه پرتقال رو بهش دادم ولى احساس ميكردم نصف من يه كم كوچكتره گفتم بيا كوچكتر رو برداشتم بزرگتره مال تو، لطفا تعبير كنيد، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. ارتباط خانوادگی شما به دلائلی قویتر خواهد شد و یا خانواده و فامیلتان حرفتان را می زنند. شما می خواهید به خاطر توانایی ها و مهارت هایتان شناخته شوید و قدرتتان را نشان دهید. دختر خاله شما تمایل دارد با شما رابطه بهتری داشته باشد ولی پسرخاله تان از شما کینه و خشم زیادی به دل گرفته است. درخواست دوستی دختر خاله شما بر خلاف ظاهر امر، سرشار از هیجانات و قدرت نمایی و کفری شدن و حالت تهاجمی است. شما هم حفظ ظاهر می کنید و سیاست به خرج می دهید و در عین حال سعی می کنید که از آنها خونسردتر و بی خیال تر باشید و کینه و خشم آنان را که به ظاهر به محبت و دوستی به شما ابراز می شود را به خودشان بر می گردانید. تشکر از همراهیتون.
Hamid : سلام.
خواب دیدم که شخصی به من یک لیوان اب پرتقال شیرین داد و خوردم که شیرین بود که داخل ان یک تکیه پرتقال بود.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. انرژی مثبت به زندگی شما می آید و زنده دل و با نشاط و سلامت خواهید شد. به ثروت می رسید و با تواضع و سخاوت با شما برخورد خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
رامیلا : سلا وقتتون بخیر... راستش خوابم خیلی دقیق یادم نمیاد ولی می نویسم:
خواب دیدم با خانواده ام (مادر و پدر و برادر کوچکترم) تو ماشین و جاده ایم و انگار داریم از کسی فرار می کنیم در نهایت به یه جایی می رسیم مثل یه شهرک یا مجتمع مسکونی بزرگ که توش پر از ساختمون های اپارتمانی و خیابونای پر از گل و درخته جایی تقریبا شبیه به همین مکان کنونی که توش زندگی می کنیم با این تفاوت که انگار ساختمونهای اونجا حکم جایی مثل هتل رو داشت توی یکی از همونها مستقر می شیم یادم نمیاد که چه اتفاقاتی میوفته اما من مجبور می شم شب بعدش رو توی یه ساختمون دیگه تو خونه ی کسی که انگار تو خواب هم آشنا بود بگذرونم و مدام هم دنبال کتاب و جزوه هام بودم که همراهم نبود و هی می خواستم برم پیداشون کنم که بخونم صبحش که برای برداشتن جزوه هام برمی گردم به ساختمون قبلی پیش خانواده ام می بینم اونجا خیلی شلوغه و کلی آدم دیگه اومدن که اونجا خونه بگیرن و اون خونه ای که ما توش بودیم خالیه هرچی می پرسم خانواده ام کجاست فقط می گن رفتن به یه ساختمون دیگه و کسی نمی که کدوم ساختمون اونجا با یه آقایی که نمی شناسم آشنا می شم که اولش اصلا با هم خوب نیستیم و هرکس می ره دنبال کار خودش و نمی دونم چطوری دوباره سر راه هم قرار می گیریم و باهم دنبال خانواده ام می گردیم و در این حین همچنان باهم هی دعوا می کردیم شب می شه و بیرون همچنان درحال گشتن بودیم که یه دست فروش پرتقال های باز شده می فروخت ظاهرشون خیلی خوب بود فقط پوستشون کنده و از وسط نصف شده بودن اون آقا هم که باهم بودیم هی اصرار می کنه که بگیریم و بخوریم که من می گم نه من نمی خوام می گه باشه پس من خودم می خورم و کلی می گیره بعد من یدونه از اون پرتقالارو بر می دارم و اون آقا گونه ی من رو می بوسه و من هم بعد مال ایشون رو بعد اون آقا می گه دوستت دارم و من هم می گم منم همینطور (چهره ی اون آقا رو من نمی شناختم ولی اگه قسمت دعوا کردن هارو فاکتور بگیریم اون حرفایی که می زد و رفتاری که داشت خیلیهاشون منو یاد فردی می ندازه که درحال حاظر توی زندگیم هست ولی چیز جدی هنوز بینمون رخ نداده و به چیزی مستقیما اعتراف نکردیم منم بخاطر امتحانی که دارم الان حدود 20 روزه باهاشون صحبت نکردم)... ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان احساس می کنید که شرایط موجود زندگی تان برایتان مطلوب نیست و می خواهید از این نگرش محدود کننده فرار کنید. نمی خواهید که کسی جای شما تصمیم بگیرد و یا مرتب وقت خودتان را صرف راضی کردن دیگران کنید. شما مجبورید هویت خودتان را عوض کنید و عادات و اخلاق های قدیمی را کنار بگذارید تا زندگی تان متحول شود. از این گذشته بین شما و خانواده تان هم هماهنگی روحی در شرایط حاضر نیست و گاهی نمی توانید همدیگر را درک کنید و یا شما از آنها کناره می گیرید و یا آنها از شما. برای حل مشکلاتتان کافیست که شما به سلامت روح و جسمتان اهمیت دهید و اجازه دهید که زمان بگذرد. زمان خیلی از مشکلات را حل می کند. شما گاهی فکر می کنید که اگر برای خودتان مستقل باشید و ازدواج کنید می توانید اوقات خوبی داشته باشید و کسی که با او آشنا شده اید، از نظر شما می تواند آلترناتیو خوبی برای تشکیل زندگی باشد. تشکر از همراهیتون.