کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پیاز

پیاز از یک طرف فراخی روزی و نعمت است و از سویی دیگر خوردن مال حرام. اگر کسی دید در سفره خود پیاز دارد و علاقه زیادی به خوردن آن دارد، به خوردن مال حرام حریص است. اگر در خواب ببینیم که پیاز خام می خوریم، در روزهای آینده سخنی زشت و نابجا خواهیم گفت که بعد موجب شرمندگی خودمان خواهد شد. اگر در خواب دیدیم که مقداری زیاد پیاز داریم، از نظر مالی در کارهای ما گشایشی به وجود می آید. داشتن و خوردن پیاز سرخ شده نیز مال حرام است.

    امام صادق (ع) می فرماید: پیاز در خواب خوردن بر سه وجه است:
  1. مال حرام،
  2. غیبت و سخن زشت،
  3. پشیمانی در کارها.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

72 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

نسترن سیاه

نسترن سیاه : با عرض سلام و ادب.
من چند روز پیش خواب دیدم که انگار من رفته بودم داخل یه مغازه ی لباس فروشی و خواهرمم باهام بود.داشتم لباس نگاه و انتخاب میکردم و خواهرمم نظر میداد.به چند تا لباس دست زدم که یکیشون یادمه سرمه ای رنگ که جلوش توری بود وخواهرمم میپسندید.یهو بابام اومد بالا سرمون .نمیدونم از کجا.شاید میخواست هول بندازه بهمون برا سریع خرید کردن.که یه دفعه مغازه دار به همه یه جورایی میگفت تعطیله وسریع برید بیرون.(همچین چیزی).من لباسای انتخابیم دستم بود ومیگفتم وقت نیست پولش رو بدم و میگفتم با این عجله ایی که دادن میتونم بدون حساب کردن ببرمشون.تو این عجلشون احساس میکردم اصلا اجناس براشون مهم نیست و خودمو بابت بردنشون راضی میکردم. خودمو خواهرمو بیرون مغازه دیدم .بعد دیدم مغازه آتیش گرفته و خواهرمو من نگران موضوعی بابت این آتیش سوزی بودیم که نمیدونم چرا میگفتیم بابامون اذیتمون نکنه و باز دعوا راه نندازه برا مغازه!!!!!!!!شاید چون مارو توش دیده بود.یهویی تصمیم گرفتم برم خاموشش کنم.خواهرم نگران بود.در رو باز کردم محیطش یه کم متفاوت بود.کنار یه دیوار شیر آب دیدم که بعد متوجه شدم روی دیوار یه آبگرمکن روشن گازی نصبه.گفتم خوب شد اومدم وگرنه آبگرمکن میترکید و ترسیدم.شیر آب رو باز کردم وبا شیلنگ شروع کردم آب ریختن رو آتیش.دیدم انجه که میسوزه پیازهای خرد شده بودن که سطح اون اتاق(مغازه)رو پوشونده بودن.هر جوری بود آب رو ریختم رو آتیش و خاموشش کردم.وقتی خواستم بیام بیرون دیدم روی (شاید یه تاقچه)منظورم یه سطح بلندی یه سبد پلاستیکی (سبدهای میوه و تره بار)هست که داخلش 2تا از لباسایی که درواقعیت دارمشون.یکیشون که یادمه یه تاب آبی پررنگم بودو پارچه هایی که از برش خیاطی ها باقی میمونن.پارچه ماله من نبودن و گفتم خوب شد اینا آتیش نگرفتن.
در واقعیت من ارتباط خوبی با پدرم به هیچ وجه ندارم.
ازتون ممنونم.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۵:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید که تصویر جدیدی از خودتان به دیگران ارائه کنید و روش متفاوتی را در رفتارتان پیش بگیرید .می خواهید که منیت نداشته باشید و صداقت در رفتارتان وجود داشته باشد. کسی غیبت شما را کرده و پدرتان را تشویق کرده که علیه شما عکس العمل تندی نشان دهد و روی رفتار و کارهای شما زوم کند. شما می خواهید که برای یک نقش و موقعیتی درست رفتار کنید و کسی سعی می کند به شما هشدار دهد که از این فکر بیرون بیایید. شما از اینکه بخواهند نظرشان را به شما تحمیل کنند، عصبانی می شوید و استرس را در وجودتان احساس می کنید. ولی بعد سعی می کنید که این موقعیت داغ را قبل از اینکه کنترل از دستتان در برود، آرام کنید و رفتاری خونسرد داشته باشید. خونسردی و متانت شما به نفعتان تمام می شود و کسانی که خواسته اند افکار پدرتان را علیه شما بشورانند، دستشان رو شده و خودشان دچار استرس شده و می سوزند. شما از رفتارتان و تمام عواقب عملکردتان دفاع می کنید و نشان می دهید که خیلی هم محترم هسید و لزومی ندارد که هول شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۹:۱۱
Sahar Moshfegh

Sahar Moshfegh : سلام خانم هراتی عزیز،

من دو شب پیش خواب دیدم من و مادرم و یه عده آدم دیگه در حال خرد کردن پیاز بنفش هستیم، مقدار پیازها خیلی زیاد بود، مادرم خیلی حرفه ای پیاز ها رو نازک نازک میبریدن و من اونا رو تو دستگاه ساندویچ ساز میزاشتم تا حالت کبابی پیدا کنن. انگار داشتیم برای یه مراسم شادی غذای زیادی میپختیم.
این روزها خیلی نگران کارم و رسمی شدنم هستم، چون قراردای که الان دارم، قرارداد قابل اعتمادی نیست. ممکنه این خواب به کارم و افزایش حقوقم مربوط باش؟

ممنونم از وقت و انرژیتون، در پناه خدا باشید

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۶:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و عده ای به غیبت می پردازید و می خواهید به عمق یک مسئله فرو رفته و سردربیاورید که چه خبر است. انشالله مشکلاتتان حل می شود و ناراحتی هایتان تبدیل به خوشی خواهد شد. انشالله خوشحال می شوید و سور و مهمانی می دهید. افزایش حقوق را نمی دانم چون معمولا قراردادیها بیشتر از رسمی ها حقوق می گیرند ولی هر چه هست خبر خوش است انشالله. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۱:۵۶
Farid

Farid : با سلام من خواب دیدم که احتیاج به پیاز داشتم برای غذا یه دفعه روی درخت چند تا پیاز دیدم درختو تکون دادم که پیازا بریزه برداشتمشون دیدم هم بزرگه هم کوچیک خوشحال شدم که انواعشو دارم بردمشون خونه ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۰۷:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما آرزوهایی دارید که می خواهید برآورده شوند و بتوانید از خودتان و دیگران حمایت کنید و الهاماتی به شما می شود که می توانید بینش تان را قویتر کنید و راجع به مسائل، عمیقتر بررسی و کنکاش کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۵:۰۹
zeinab

zeinab : سلام.مادرم دو شب پیش خواب دیده که خدابیارمز مادربزرگم در زمین کشاورزی که داریم پیاز زیادی داره می کاره.یک زمین کشاورزی بزرگ پر از پیاز.که همه به کمکش رفتیم و هر کجا رو نگاه می کردیم پیاز کاشته شده بود.که در حین زن عموم قهر می کنه و جدا میشه و میره و عموم نتونست اونو برگردونه.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۰:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر بزرگتان روحشان شاد، مادرتان و دیگران را مثل اخلاق خودش، طوری تربیت کرده که همه ی شما ذهنی دقیق دارید و به موشکافی مسائل می پردازید و می خواهید از عمق و لایه به لایه ی مسائل عبور کنید و دلیل همه چیز را بدانید. شما نگاهی عمیقتر به مسائل می اندازید و قدرت الهام و بینش شما قویست و احتمالا غیبت می کنید. احتمالا در این گشت و گذار ذهنی و دقت کردن ها و موشکافانه نگاه کردن به مسائل، چیزی در مورد زن عمویتان متوجه می شوید که او خوشش نمی آید و فکر و روحیات او با شما متفاوت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۸:۴۶
Lia

Lia : در ضمن این افراد در ایران زندگی نمیکنن و ارتباطی با ایشون ندارم

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۲:۱۶
Lia

Lia : باسلام خواب دیدم ب منزل لطفا صورت خواب رو پاک کنید

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۱:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که شخصیت خواهر زن عمویتان را درک کنید و به عنوان یک نمونه از الگوی رفتاری او، بر طبق آموخته هایتان از کتاب های روانشناسی او را مورد نقد و بررسی قرار دهید. خواهر زن عمویتان در وهله ی اول از رفاه اجتماعی که در خارج از کشور دارد گفتگو می کند و اینکه هر کسی در آنجا امکانات مالی قوی دارد و می تواند به همه ی آرزوهای بلندی که برای خودش در نظر گرفته برسد. او از این می گوید که هر کسی هر کاری دوست دارد می تواند بر طبق سلایق و غرایز خودش انجام دهد ولی از این نمی گوید که روزی آنها اصلا حلال هست یا خیر و اینکه احساسات مثبتی در زندگی او در جریان هست یا خیر. او از این نمی گوید که به او بی محلی می کنند و خارجی ها او را از خودشان نمی دانند ولی او در عوض پز می دهد که زن آزادی های زیادی دارد و با زنان با عشق و مهربانی رفتار می شود اما در حقیقت او احساس می کند که در خارج از کشور به او بی محلی می شود و منزوی شده است. سپس به شوهر دختر عمویتان فکر می کنید که همه چیز را لایه به لایه تحلیل می کند و همه را نقد و بررسی می کند و می تواند ساعت ها راجع به مسائل صحبت کند. شما می خواهید به او بگویید که شما هم اصالتان درک بالایی دارید و مشکلات و ناراحتی ها را به خوبی متوجه می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۶:۱۲
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم.خسته نباشید. خواب دیدم در خیابان یک خانم جوان تونیک میفروخت. میگفت که بسیار ارزان هستند فقط پنج هزارتومان. جنسشان ریون و به رنگ آبی کاربونی بود. گفتم نمیشود ما خواهرها یکشکل بخریم. رنگ دیگر نداری؟. گفت مشکی در خانه دارم.یادم نمیاد سه تا خریدیم یا فقط دوتا. و لباس های دیگری هم خریدیم.(بلوزو شلواز)رفتم خانه (نمیدانم خانه خودمان یا مادربزرگ) هرچی لباس قدیم و جدید. کیف کفش و لوازم آرایش و بهداشتی(مسواک وغیره) تمیزو نو و هرچه من خواهرانم داریم را جم کردم. هرچه خواهرانم را صدا زدم نیامدن کمک. تنها و خیلی سریع با سرعت عمل بالا جم کردم. که به خانه دیگر نقل مکان کنیم.خواهر کوچکم داشت پیاز خرد میکرد که غذا بپزد. یک کیسه پیاز (دو تا چهار کیلو)داشت و هی پوست میگرفت و نگینی خرد میکرد در قابلمه میریخت. گفتم نصف دیگ را پیاز خرد کردی بس است کافیست. حس کردم زیادی پیاز خرد کرده. خودش مگفت نه خوبه. من رفتم و برایش یک دامن مدلدار طوسی ملایم و کمرنگ تا زانه دوختم و دادم پرو کرد که ببینم اندازه شد یا نه.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۵۳:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید که رفتار جدیدی در زندگی تان داشته باشید، حساس تر و دقیقتر، با گذشت تر و مهربان تر، دلسوز و فداکار و با آرامش رفتار کنید. می خواهید ایده های تازه ای به ذهنتان راه یافته و طرز فکرتان را هم عوض کنید تا روحیه ی بهتری داشته باشید. خواهر شما می خواهد مشکلات و مسائلی که راجع به آن حرف می زنید و فکرتان را مشغول کرده است را پردازش کرده و از بین ببرد و تبدیلشان کند به آرامش و ثروت و از شما حمایت کند. او می خواهد در تمام زمینه های زندگی تلاش مضاعف کند تا خانواده تان احساس کنند که او حامی شماست. خواهر شما تا اندازه ای شخصیتی مغرور وکم حرف دارد و عملکرد او برای شما مشخص است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۹:۱۱
مریم

مریم : با سلام خواب دیدم دیشب مادر بزرگم روی یه قسمت بزرگ یه عالمه پیاز داره اندازه یه کامیون سفید هم بود بعد انگار داشت خشک میکرد اونا رو بعضی هاش هم باز شده بود و جلو افتاب بود و اخرش مامانم داشت میومد به مامانم میگشت از اون پیاز ها میداد بهش توی یه مشمبا ریخت گفت بیا این پیاز های خوبم ببر برا خوردن -مادر بزرگم زنده هست و این رو بگم که یک ماهه مادر بزگم به ناحق با مامانم قهر کرده و کل اقوام حسادت ما رو دارن و حتی وساطت نمیکنن اشتی بدن این دو رو .

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۳:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کلی حرف و غیبت پشت سر شما زده شده و این مسئولیت و بار سنگینی را روی دوش مادربزرگتان انداخته است و مادر بزرگ شما کم کم مسائل کهنه و قدیمی را خواهد شکافت و راجع به آنها کنکاش و جستجو خواهد کرد و می خواهد که با مادرتان یک سری مسائل را رودررو و آشکار و نمایان کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۷:۱۳
شیرین

شیرین : سلام.خواب دیدم داخل یه مهمونی غریبه یه خانم خوش رو یه ظرف پیاز داغ داد دستم وبعد ازم گرفتش و بعداونجا رفتم خونه اتاقمو جاروبرقی کشیدم.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۲:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دیگران پشت سر شما حرفهای خوبی خواهند زد، و شما هم همینطور. به ثروت می رسید و سعی می کنید که ظاهر امر را حفظ کنید و اگر چه همه چیز خوب پیش نرفته ولی آشغالها را زیر فرش خواهید زد تا ظاهر امر مثبت به نظر برسد و هیچ ایرادی از شما نتوانند بگیرند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۸:۰۱
Hoshang

Hoshang : سلام.خدا قوت.دیروز ساعت حوالی یک ظهر به قصد چُرت خوابیدم و ابتدا در یک مغازه مرتبط با خدمات موسیقی شیک ولی گویا زیر زمین هستش و در اونجا در خصوص یک آلبوم صحبت هستش که می گند یکی از همکارام ضبط کرده در صورتی که من تو دلم می گم اینها نمی دونند که من خوندم.فضا عوض می شه در حین رانندگی با خودروی شاسی بلندم که دو سال پیش فروختم هستم و خانمم کنارم نشسته،جای داریم می ریم و در یک لحظه متوجه می شم که خانمم در مقام عروس هستش و من دارم به ایشون می گم که شان تو بالا است و منتظرت هستند،و تحویلت می گیرند،در یک لحظه به یک ساختمان بزرگی که شبیه به بیمارستان یا مرکز تجاری است،می ایستم،مادر مرحومم را می بینم که چادر مشکی اداری به سر و جوان در حالیکه یک ریسه بزرگ پیاز های کوچک دودی شده شمالی که خیلی هم بلند و به هم بافته شده و چیز های دیگه احیانا ریسه سیر به استقبال خانمم می آد. خانمم و من خوشحال می شیم و خانمم می گه چرا زحمت کشیدی و مادرم سعی می کنه از پنجره ریسه پیاز را به اش بده که ریسه سنگین هستش و خانمم سعی می کنه در را باز و بره پایین تحویل بگیره ولی مادرم مگه نه تو صلاح نبست در را باز کنی و من خودم باز می کنم که در این لحظه من می خوام برم در ماشین را باز کنم ولی هم از این وضعیت متعجب و هم خوشحال به گونه ای که گریه شادی می کنم.(مادرم در عالم واقع هیچگاه چادر نمی گذاشت و همیشه روسری سفید و لباس محلی بر تن داشت.در خواب جوان بود.)بیدار شدم ساعت دو ونیم ظهر بود.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۲۸:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در پس زمینه ی ذهنتان احساس آرامش و هارمونی در زندگی دارید ولی دیگران فکر می کنند که همکار شما از همه آرامشش بیشتر است و درکش بالاتر است در حالیکه شما معتقدید که این شما هستید که با درایت و شعورتان باعث ایجاد هارمونی در یک مورد خاص شده اید. شما قادر هستید که زندگی تان را با قدرت ، اختیار و پرستیژ کنترل کنید و همسرتان از شما تبعیت می کند و از او راضی هستید. روح مادرتان شاد او عزت و احترامش بالاست و از همه ی شرایط زندگی شما با خبر است. او می خواهد همسرتان همیشه پیش شما بماند و معتقد است که هیچ کسی نمی تواند حرف بدی راجع به خانمتان بگوید و شخصیت خانمتان سرشار از عقلانیت و عملگرا بودن است و اینکه خانم شما امنیت را به عشق ترجیح می دهد و منطقی است. او روحش آزاد و در کنار شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۲:۰۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.