کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کشتی

اگر کسی ببیند که سوار بر کشتی و در دریای آرام حرکت می کند، زندگی آرام و خوشی خواهد داشت ولی اگر کشتی دچار طوفان دریا شد، ضرر و زیان می بیند. اگر کشتی غرق شد، به مرگ نزدیک است و اگر کشتی به تصرف دزدان درآمد، مال و اموالش حیف و میل می شود.

حضرت دانیال (ع) می گوید: دیدن کِشتی در خواب، دلیل غم و اندیشه است، خاصه که از کشتی بیرون نیاید و در دریا فرو ماند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کشتی در خواب بر هفت وجه است:
  1. فرزند،
  2. پدر،
  3. زن،
  4. مرکب،
  5. ایمنی،
  6. عیش،
  7. توانگری.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر در خواب دید در کشتی بود و به سلامت بیرون آمد، دلیل که از غم ها برهد. اگر دید کشتی او بشکست، دلیل مصیبت است. اگر دید در میان دریا کشتی ها و قماش می رفت، دلیل به سفر رود ومال بسیار حاصل کند. اگر ببیند در کشتی بود و کشتی ایستاده است، دلیل که در سفر مقیم شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در کشتی نشست و بادی سخت برآمد و کشتی را براند، دلیل است از غم ها فرج یابد. اگر ببیند کشتی بایستاد و از همه سوی موج به کشتی می آمد، دلیل است به غمی گرفتار شود. اگر ببیند کشتیهای تهی در دریا می رفت، دلیل که پادشاه آن ملک، رسولان را به جای جدید فرستد. اگر ببیند آن کشتی ها غرق شدند، دلیل است رسولان را بازدارند.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند در کشتی نشسته بود و از دریا می ترسید، دلیل است مقرب پادشاه شود و مال جمع کند. اگر ببیند کشتی او به قعر دریا شد، دلیل است از پادشاه قوت تمام حاصل نماید. اگر ببیند کشتی نمی رفت، تاویلش به خلاف این است. اگر ببیند در کشتی نشسته بود، دلیل است به کار پادشاه مشغول شود و مال جمع نماید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

132 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

aram

aram : سلام خواب دیدم با دوستم سوار ماشینش هستیم تو خیابون بعد وارد یک دریاچه تفریحی داخل شهر میشه با همون ماشین..متوجه شدم که ماشینش قابلیت قایق شدن رو داره..وقتی میخواست حرکت کنه من بهش گفتم نه با یه قایق مطمئن بریم.کف قایق تو جوریه که امکانش هست کوسه از زیر حمله کنه..البته ما تو یه دریاچه تفریحی بودیم..گفتن یه جاهاییش شیب داره..در نهایت پیاده شدیم و اصلا با قایق گشت نزدیم..چون من حاضر نشدم با قایق اون گشت بزنیم..بعدش که بچه هاش دیدم که همراهمون برگشتن..و تو راه باهم از امتحان و درس صحبت می کردیم تا اینکه وقت نماز شد ..

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما راجع به مسائل احساسی با شما صحبت خواهد کرد. شما از اینکه خیلی درگیر مسائل احساسی شوید نگران هستید و باعث افسردگی تان می شود و روحیه تان را خراب می کند. بنابراین سعی می کنید منطقی فکر کنید می خواهید که در زندگی تان مسئولیت پذیر باشید و از پس امتحانات زندگی موفق بیرون بیایید. از تجاربتان با دوستتان صحبت خواهید کرد و خدا را شکر می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۰:۰۶
Mojtaba

Mojtaba : سلام. خواب ديدم که سوار کشتي(قايق) هستيم. يه عده اي همراهم بودن که هيچکدوم رو نميشناختم.مدام ميگفتن که ميخوايم بريم به جنگ. ولي نميدونم چه جنگي بود که هيچکدوم اسلحه نداشتيم. رسيديم به جايي که قرار بود کشتي پهلو بگيره. جالب بود که اونجا لب ساحل نبود و يه فضايي مستطيل شکل بود بالاي يه بلندی. جايي که دور تا دورش درخت بود و فقط از يه قسمت ميشد رفت داخل بقيه ضلع هاش با درخت پوشيده شده بود. افراد منو صدا کردن.گفتن چه کنيم؟ بايد کشتي اونجا پهلو بگيره و خب آبي نبود که کشتي بره اونجا. منم گفتم نگران نباشين و صبر کنين درست ميشه. نميدونم چي شد اسم امام حسينو به زبون آوردم. بعدش يه اتفاقي مثل مد شدن که توسط ماه افتاق ميوفته شد و آب اومد بالا و بالاتر و کشتي رفت جايي که بايد پهلو بگيره پهلو گرفت. بعدش من اومدم از درخت هايي که اطراف زمين بودن بدون اينکه شاخه اي بشکنه ازشون شاخه جدا کردمو کشتي رو استتار کردم. بعد دوباره به جاي اينکه بريم جنگ همونجا نشستيم. گفتن که فعلا بشينيم مطالعه کنيم. کاغذو قلم دستم بود و داشتم مينوشتم که يهويي ديدم يه نفر از آدم هاي دشمن اومده ميگه اينجا چي ميخواين؟ منم گفتم که اومديم براي تحصيل و عضو فلان دانشگاه هستيم. راستش تو خواب خيلي از اينکارم بدم اومد چون دروغ گفتم و من تو خواب مدام به خودم ميگفتم که مجتبي تو که دروغ نميگي هيچوقت چرا راستشو نميگي؟ ولي خب دشمن بود و این دشمن بودن دروغ رو توجيح ميکرد. ولي بازم تضادي درونم بود که ميگفت حتي به دشمنم حق نداري ولو سوري دروغ بگي. اين حس از زندگي روزمرم نشات ميگيره که دروغ نميگم و خيلي بدم مياد از اين کار.از طرفيم من چون تو دوران دانشگاه خيلي اذيت شدم از درس خوندن اونم به صورت دانشگاهي حالم به هم ميخوره و از اينکه ميخواستم برم جايي براي تحصيل دانشگاهي اذيت ميشدم و مدام ميگفتم که من نيازي به تحصيل دانشگاهي ندارم و من يه ليسانس گرفتم براي هفت جد و آبادم کافيه. خلاصه اينکه جنگ ما شد خوندن و نوشتن تو اونجا.تو اين حالت که مدام درونم جنگ بود و تضاد، يهويي يه بچه اي 4 یا 5 ساله کنارم ديدم. بوسش کردمو از بودنش کنار خودم کلي شاد شدمو خنديدم. بهم گفت که من داداشتم نگران نباش من باهاتم. ولي تو خواب فکر ميکردم که داداشم اون سن و سال نيست که. تو همين گير و دال يکي گفت که براي ماها غذا آوردن. من رفتم غذا رو گرفتم و دادم به نفرات و گفتم اين آدما که بد نيستن. چرا اصن ميخواين با اينا بجنگين؟ که يهويي دوباره يه صدايي گفت که حتما غذاش مسمومه و نخورين غذا رو و اونا فهميدن که شما دشمنين و ميخوان مسمومتون کنن که نذاشتم کسي بخوره و از خواب بلند شدم. اين همه تضاد براي چي بوده تو خوابم موندم؟؟؟؟؟

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۶:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست خوبم پاسخ شما داده شده ولی لطفا به این مسئله توجه کنید که تا 12 ساعت هم صبر برای ارسال خوابتان طبیعی است چون تعداد کاربران بسیار زیاد است و نباید انتظار داشته باشید که خیلی زود پاسختان را بگیرید.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۱۴:۴۲
Mojtaba

Mojtaba : سلام. خواب ديدم که سوار کشتي(قایق) هستيم. يه عده اي همراهم بودن که هيچکدوم رو نميشناختم.مدام ميگفتن که ميخوايم بريم به جنگ. ولي نمیدونم چه جنگي بود که هيچکدوم اسلحه نداشتيم. رسيديم به جايي که قرار بود کشتي پهلو بگيره. جالب بود که اونجا لب ساحل نبود و يه فضايي مستطيل شکل بود بالاي يه جايي که دور تا دورش درخت بود و فقط از يه قسمت ميشد رفت داخل بقيه ضلع هاش با درخت پوشيده شده بود. افراد منو صدا کردن.گفتن چه کنيم؟ بايد کشتي اونجا پهلو بگيره و خب آبي نبود که کشتي بره اونجا. منم گفتم نگران نباشين و صبر کنين درست ميشه. نميدونم چي شد اسم امام حسينو به زبون آوردم. بعدش يه اتفاقي مثل مد شدن که توسط ماه افتاق ميوفته شد و آب اومد بالا و کشتي رفت جايي که بايد پهلو بگيره پهلو گرفت. بعدش من اومدم از درخت هايي که اطراف زمين بودن بدون اينکه شاخه اي بشکنه ازشون شاخه جدا کردمو کشتي رو استتار کردم. بعد دوباره به جاي اينکه بريم جنگ همونجا نشستيم. گفتن که فعلا بشينيم مطالعه کنيم. کاغذو قلم دستم بود و داشتم مينوشتم که يهويي ديدم يه نفر از آدم هاي دشمن اومده ميگه اينجا چي ميخواين؟ منم گفتم که اومديم براي تحصيل و عضو فلان دانشگاه هستيم. راستش تو خواب خيلي از اينکارم بدم اومد چون دروغ گفتم و من تو خواب مدام به خودم ميگفتم که مجتبي تو که دروغ نميگي هيچوقت چرا راستشو نميگي؟ ولي خب دشمن بود و این دشمن بودن دروغ رو توجیح ميکرد . ولي بازم تضادي درونم بود که ميگفت حتي به دشمنم حق نداري ولو سوري دروغ بگي. اين حس از زندگي روزمرم نشات ميگيره که دروغ نميگم و خيلي بدم مياد از اين کار.از طرفيم من چون تو دوران دانشگاه خيلي اذيت شدم از درس خوندن اونم به صورت دانشگاهي حالم به هم ميخوره و از اينکه ميخواستم برم جايي براي تحصيل دانشگاهي اذيت ميشدم و مدام ميگفتم که من نيازي به تحصيل دانشگاهي ندارم و من يه ليسانس گرفتم براي هفت جد و آبادم کافيه. خلاصه اينکه جنگ ما شد خوندن و نوشتن تو اونجا.تو این حالت که مدام درونم جنگ بود و تضاد یهویی یه بچه ای 4 یا 5 ساله کنارم دیدم. بوسش کردمو از بودنش کنار خودم کلی شاد شدمو خندیدم. بهم گفت که من داداشتم نگران نباش من باهاتم. ولی تو خواب فکر میکردم که داداشم اون سن و سال نیست که. تو همین گیر و دال یکی گفت که براي ما غذا آوردن. من رفتم غذا رو گرفتم و دادم به نفرات و بهشون گفتم اين آدما که بد نيستن. چرا اصن ميخواين با اينا بجنگين؟ که يهويي دوباره يه صدايی گفت که حتما غذاش مسمومه و نخورين غذا رو و اونا فهميدن که شما دشمنين و ميخوان مسمومتون کنن که نذاشتم کسي بخوره و از خواب بلند شدم. اين همه تضاد براي چي بوده تو خوابم موندم؟؟؟؟؟

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۹:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که با شرایط روحی و احساسی جدیدی مواجه می شوید که برایتان قابل درک نیست. مرتب این احساس مبارزه و دشمن به شما القا می شود ولی نمی دانید که چطور می توانید با سختی های زندگی به صورتی مثبت مواجه شده و با آنها مبارزه کنید. احساس شما این است که هیچ منطقی جلوی اینکار شما نیست که بتوانید کار مثبتی انجام دهید و کلی مشکلات فکرتان را درگیر کرده. شما از امام حسین ع کمک خواهید خواست و به ایشان متوسل می شوید. بنابر این گشایش کار می یابید و این امکان برای شما به وجود می آید که حس کنید جاپایتان قرص است و احساساتی تصمیم نمی گیرید. شما گشایش کار می یابید و هدفتان برایتان بیشتر مشخص می شود. منطق شما به شما این امکان را می دهد که صرفا ظاهر بین نباشید و به همه ی زوایای امر در زندگی تان توجه کنید که سرتان را کلاه نگذارند. دروغ گویی کار خوبی نیست ولی راست هم نباید به کسانی گفت که با شما خصومت دارند. لااقل اینطور امکان رشد و پیشرفت سریع آنان فراهم نمی شود و مجبور می شوند برای رسیدن به اهدافشان تلاش کنند و لزومی ندارد که شما لقمه را بجوید و حاضر آماده در دهان آنان قرار دهید. به هر جهت شما احساس می کنید که به حمایت کسانی که خارج از حیطه ی اعتقادی شما قرار دارند، احتیاجی ندارید و اجازه نمی دهید که ظاهر سازی های آنان شما را بفریبد. جنگ شما جنگ با جهل و نادانی است نه اسلحه به دست گرفتن و مبارزه ی تن به تن!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۸:۰۷
مریم

مریم : سلام خواب دیدم که با همکاران سابقم رفتم مسافرت و انجا دارم تفریحات مختلف انجام میدم خیلی بهم خوش میگذره و ی کشتی خیلی بزرگ انجاست که من داخلشو میبینم و انجا ی خانمی درباره کشتی توضیح میده و من بلند میشم توضیحی در مورد انچه در کشتی دیدم رو توضیح میدم و یکی از خانمها ازم تعریف میکنه میگه خوب بلدی حرف بزنی و میبینم ریسسم در یک قایقه و چند تا همکارن هم داخل قایقن و رئیسم داره پارو میزنه ولی میبینم جایی که قایق هست هم کوچیکه هم آب کمی داره و بهشون میگم اینکه نمیشه قایق سواری تو خواب میبینم که اون کشتی کمی حرکت کرد و اول میبینم کشتی برای رئیسمه اما بعدا معلوم میشه اون کشتی برای عشقمه ممنون میشم تعبیرشو بگید

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۰:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما این احساس را دارید که شما و همکاران سابقتان اختیاری در کنترل زندگی تان نداشته اید و دیگران بوده اند که برایتان تصمیم می گرفتند. شما انرژی زیادی را صرف راضی کردن دیگران می کردید و آنها از شما سو استفاده می کردند و مثل زالو خونتان را می مکیده اند. حالا نیاز دارید که تغییر منظره داشته باشید و به آرامش برسید. دوست دارید که به مقام و آرامش و قدرت برسید و رئیس شما شرایطی متزلزل و ناثابت داشته باشد و جاپایش قرص و محکم نباشد. شما خودتان با عشقتان به آرامشی که می خواهید خواهید رسید و رئیستان باید مرتب در زندگی سعی و تلاش کند تا در تلاطم دنیا غرق نشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۳:۰۹
مریم

مریم : سلام ....زن عموی من خواب دیده که خانواده من در آمریکا زندگی میکنند و مادر من همیشه چادری هستش و زن عموم به مادرم گفته شما در آمریکا هم چادر میپوشید بعد یه خانه خیلی زیبا و بزرگ داریم که داخلش یه رودخانه است و یه کشتی هم داریم که هرجا میخایم بریم با کشتی میریم میشه تعبیرش را بفرمایید؟

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۳۷:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما سرشار از موفقیت و رفاه خواهد بود و مادر شما عزت و احترامش برقرار و پا برچاست. او افکار خودش را از دیگران می پوشاند و موفقیتش را جار نمی زند. روحیه و ایده های شما مدرن و بسیار قوی هستند و به ارزش ها و اعتقاداتی پایبند هستید که به آن افتخار می کنید. موفقیت و احساسات مثبت زیادی در زندگی شما جریان خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۰۷:۴۲
مینا

مینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم انگار تو یه اسکله وکنار دریا هستم طوری که از یه سری پله اگر پایین می رفتم درست تو سطح اب قرار می گرفتم ویه دختر بچه نازو خوشگل دائم کنارم بود انگار یه سری اتفاق قراربود بیوفته که من باید از این دختر بچه محافظت می کردم مثلا تو یه قایق خیلی شیک سفید که جلو جای راننده بود وپشت صندلیهای شیک مشکی داشت نشسته بودم ودختر بچهروی صندلی قایق توبغل من بود وراننده قایق یه مرد جوون مو فرفری بود انگار قایق تو یه ماشینی مثل وانت بود تا قایق و به طرف اب ببره یادم یه لحظه در قایق باز شدکه دختر بچه رو محکم بغل کردم بعد دررو بستم انگار دختر بچه بچه خودم بود یعنی این احساس و داشتم یا دیدم که کنار اسکله از پله ها رفت پایین که یه پسربچه که کمی ازش بزرگتر بود می خواست باهاش بازی کنه که من ترسیدم بیوفته تو اب اوردمش بالا باتشکر

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر . شما به ثروت و سرمایه ای خواهید رسید که به خوبی از آن مراقبت می کنید و ریسک نمی کنید که با آن کاری انجام دهید که متضرر شوید. مسائل احساسی مثبتی در زندگی تان پیش می آید و آرامش و زندگی لوکسی خواهید داشت که با سخت کوشی شما حاصل شده ولی باید سعی کنید که همیشه منطقی فکر کنید و احساسات زیاد به خرج ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۱:۵۱
منیره

منیره : سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم دوست پسرم که بعد از سالها یک ماه هست که جداشدیم تو دریا سوار یه قایق گیر کرده و من بهش کمک کردم که سوار کشتی بزرگی که من توش هستم بشه ما به سلامت به ساحل رسیدیم خاک ساحل قرمز رنگ بود یکی از خدمه کشتی گفت اینجا خاک ترکیه است اما برید سفارت خیلی راحت بهتون کمک میکنن برگردید ایران

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۹:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۸:۳۸
مروارید

مروارید : سلام خانم هراتی
خواب دیدم سوار قایق در دریا هستم ولی انگار مسابقه قایقرانی بود و خیلی راحت قایق خودش میرفت بدون اینکه خودم برونم بعدش یهو دیدم وسط دریا قایق که توش نشستم خیلی خیلی کوچیک شده اندازه قایق اسباب بازی طوری که پاهام بیرون افتاده بود من نگاه کردم گفتم قایق چی شد انگار مثلا ی قایق کوچیک از تو ی قایق بزرگ دراومده بود و داشتم اطرافم دنبالش میگشتم پشت سرم نگاه کردم ی قایق مانندی دیدم ولی اصلا برام مهم نبود قایق کوچیک شده و می خواستم با همین قایق ادامه بدم چون مشکلی باهاش نداشتم و احساس امنیت میکردم بعدش فرد مورد علاقه ام (در ارتباط نیستیم) رو همون جا دیدم بهم گفت قایق رو چیکار کردی انگار قایق مال اون بود و بعدش گفت با این قایق کوچیک نمیتونی بری چون بعدا عمق آب زیاد تر میشه الان برات ی قایق واقعی میارم ولی من میگفتم نه مشکلی نیست با همین هم میتونم برم و اون رفت برام قایق بیاره و من داشتم به آب نگاه میکردم زلال و آروم و بیشتر سبز رنگ بود و کف رو میدیدم.
ممنون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۰۶:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به مسائل احساسی فکر می کنید و توانایی شما برای کنار آمدن با احساساتتان در ابتدا زیاد است ولی هر قدر که بیشتر احساساتی می شوید، توانایی و طاقت شما کم می شود ولی با این وجود، برایتان فکر کردن به عشق، آرامبخش است ولی شما نمی توانید بدون تکیه گاه و بنا و اساس محکمی از عشق صحبت کنید چون اگر جاپایتان قرص نباشد، غرق در احساسات منفی خواهید شد. عشق شما می تواند برایتان زیربنای محکمی برای موفقیت شما در رابطه با مسائل احساسی بسازد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۳:۴۷
Najme

Najme : سلام؟خواب دیدم به سفر تفریحی رفتم به همراه خانواده و خودم سوار کشتی شدم و ناخواسته شدم،فقط خودم بودم و لذت میلردم و اون خوب میروندم به خودم گفتم واسه بار اول عالیه تا نزدیک اسکله شدم خیلی کم دریا موج دار شد و من ترسیدم که نکنه اتفاقی بیوفته اما ی هو پسری که نمی‌دونم می بود دست تکون داد نزدیکش رفتم و بعد اون کشتی هدایت کرد تا کنار اسکله

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۷:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که از زندگی تان راضی نیستید و یا اینکه از شما سو استفاده می شود و جایتان تصمیم می گیرند. می خواهید تغییر منظره و چشم اندازی جدید در زندگی تان پیدا کنید و بتوانید کنترل زندگی تان را دست خودتان بگیرید. احساساتی می شوید و به فکر فرو می روید و اعتماد به نفستان بالا می رود چون متوجه می شوید که ناکارآمد و بی عرضه نیستید. شما گشایش کار خواهید یافت و خواهید توانست به راحتی زندگی تان را درست کنترل کنید و با احساس منفی در زندگی مقابل کنید و به امنیت برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۰:۴۱
نگار

نگار : سلام
خواب دیدم با همسرم تازه عقد کردیم اما برای رفتن به خونه مشترک همسرم بهونه گیری میکنه البته حرفی نمیزنه اما نگاهش جوریه که انگار نمیخواد بریم خونه. منم خیلی ناراحت میشم .دیدم رفتم خونه مادرم حموم کردم آب حموم کف حموم مونده بود و نمیرفت بعد من چیزی که گیر کرده بود تو فاضلاب حموم و شبیه تخ بود و مو پیچیده بود بهشو دراوردم و آب رفت. بعد به مادرم اینا گفتم دیگه نمیخوام برم خونه اگه همسرم نمیخواد دیگه محلش نمیدم و جدا میشم.
بعد دیدم با مادر و برادرم تو یه کشتی هستیم و دریا طوفانیه .خیلی آدماای دیگه هم رو کشتی بودن که من نمیشناختم. بعد دیدم انگار جشن گرفتن روی کشتیو من هم نشستم پیش یه عدا و داریم بازی میکنیم . دریا هم انگار اروم شده بود اما کل خوابم روی کشتی شب بود.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۹:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همسرتان راجع به فکر و ایده ی مشترکی که با او در ذهنتان دارید، اختلاف نظر دارید و فکر شما ناراحت شده است. اما نگرانی های فکری شما حل می شود و نگرانی های مالی تان را هم برطرف می کنید. شما نسبت به یک مسئله احساسی عدم اطمنان دارید ولی با حمایت خانواده تان مشکلاتتان حل خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۷:۵۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.