کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کلید

اگر کسی خواب دید که نمی تواند با کلیدش قفل در را باز کند، قصد انجام کاری را دارد ولی سعی او بی نتیجه است. اگر به راحتی با کلید، قفل در را باز کرد، گره از کارهای بسته اش باز می شود. کلید در خواب، به توانایی انجام امور مشکل تعبیر می شود. اگر در خواب ببینید کلیدی بزرگ دارید که نمی دانید که به کدام قفل می خورد، قدرت انجام کارهای بزرگ را خواهید یافت ولی فرصت و موقعیت به دست نمی آورید.

اگر ببینید قفل بزرگی هست و شما کلید کوچکی در دست دارید، برای انجام کاری بزرگ احساس حقارت و کوچکی خواهید کرد یا امکان به دست نمی آورید. اگر ببینید دیگری کلید می سازد و به شما می دهد، خدمتی در حق شما انجام می دهد و راه موفقیت را به رویتان می گشاید. اگر دیدید خودتان کلید می سازید، تدبیر کاری را می کنید. اگر در خواب ببینید کلید شما در قفل شکست، در کاری شکست می خورید. اگر ببینید با کلیدی دری را قفل می کنید، زیرکانه رازی را از دیگران پنهان نگه می دارید.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کلید در خواب بر هشت وجه است:
  1. بشارت،
  2. فرج از غم،
  3. شفا از بیماری،
  4. یافتن مراد،
  5. قوت دین،
  6. گذاردن حاجت،
  7. اجابت دعا،
  8. علم.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کلید، دلیل بر مردی است که گشاینده کارهاست و ظفر یافتن بر دشمن. اگر ببیند که کلید بسیار داشت، دلیل است که بزرگی یابد.

حضرت دانیال می گوید: اگر در خواب ببیند که کلید آهنین داشت، دلیل قوت است. اگر کلید مسین داشت یا برنجین، دلیل است که سخنش گیرا شود. اگر کلید را چوبین ببیند، دلیل که منفعت آن کمتر خواهد بود. اگر ببیند که کلیدِ سیمین داشت یا زرین، دلیل که مال حاصل کند.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که قفل را نتوانست گشود و کلید ضایع شد، تاویلش به خلاف این است. اگر ببیند که به کلید قفل گشود، دلیل است که زن خواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

244 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آیلا

آیلا : با سلام و عرض احترام . خواب دیدم پسری که بهش علاقه دارم و به طور مجازی همدیگرو خیلی وقته میشناسیم اومده بود شهر ما و خونه داییم بودیم ( به جز خودمون کس دیگه ای رو اونجا ندیدم .) اونجا چمدونش باز بود و پر از لباس و وسیله بود و داخل اش چند تا هدیه برای خواهرش بود . حس میکردم خواهرش رو خیلی دوست داره که براش چند تا هدیه خریده ( در واقعیت خواهر داره )و به من هم یه هدیه کوچیک داد که یادم نمیاد چی بود با یه جا کلیدی که یه عروسک دختر قد بلند خمیری ( محکم ) با موهای قهوه ای بهش آویزان بود ( منم قد بلند هستم .) و من اون جا کلیدی رو خیلی دوست داشتم و در خواب حس میکردم ازدواج کرده بود . ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید .

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۴۹:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او به شما فکر می کند، می داند که شخصیتی با فرهنگ، محافظه کار و انعطاف پذیر دارید. او نسبت به خواهرش شخصیتی حمایتگرایانه دارد، با شما صادقانه از تجارب و زندگی و رفتارش می گوید و در مقابل شما هم تا اندازه ای احساس تعهد کرده و یا از شما حمایت می کند. اما اینکه چقدر حامی شما باشد منوط به این است که چقدر خودتان به او اجازه دهید که به زندگی تان داخل شود و تا چه اندازه نگاهی جدی و یا برعکس، سرخوشانه به زندگی داشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۲۲:۱۷
elnaz

elnaz : سلام
خواب میدیم دیشب در سفید شرکت قبلیم که قفل جدید و بزرگی داشت میخاستم باز کنم
کلیدی بزرگ و پر دندادنه در هر دو طرفش داشتم
یکم به چپ بعد کلا به راست چرخوندم احساس کردم زورم نمیرسه ولی ادامه دادم زنی خوشرو و ناشناس امد به کمکم به چپ چرخوندم در باز شد از پله که انگار تا حالا ندیده بودمش در شرکت بالا رفتم. اون زن و زن ناشناس دیگه ی هم در طبقه بالا که من بودم بودند. کمی روی تختی خابیدم با پتو. بیدار شدم گفتم فلان مرد از من خوشش نمیاد اون بیاد من ببینه باید کاری کنم

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۳:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می توانید شانس همکاری با شرکت قبلی تان را دوباره بدست بیاورید، منوط به اینکه خوش اخلاق و خوشرو باشید و از نظر احساسی سعی کنید که مدیر یا همکارانتان را تحت تاثیر قرار دهید. اگر بخواهید مطابق با منطق خودتان، دلائلی را که از کار قبلی تان دست کشیده اید را توضیح دهید، کسی از شما حمایت نخواهد کرد. اما اگر کاری کنید که نسبت به شما احساس مثبتی داشته باشند، می توانید کمی احساس امنیت بیشتری داشته باشید ولی به هر جهت، از طرز عملکرد شما در گذشته راضی نبوده اند و یا عملکرد گذشته تان به نفع شما نبوده و حالا باید تلاش کنید که بهتر از گذشته کار کنید تا بازدهی بیشتری داشته باشید و کسی علیه تان اقدامی نکند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۰:۴۲
فروغ

فروغ : سلام لطفا مخفی شود

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۳۵:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به دنبال ارضای نیازهای عاطفی و فیزیکی تان هستید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. می خواهید به مرحله ی تازه ای از زندگی تان وارد شوید و مسیر تازه ای را به پیش بگیرید ولی تا شرایط تان مشخص نشده، نمی خواهید که کسی از تصمیم شما با خبر شود. گشایش کار پیدا می کنید و سعی می کنید که از تجاربی که از جاهای مختلف زندگی تان آموخته اید برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید. خواستگار شما به شما کمک می کند که تصمیم درستی برای آینده تان بگیرید و آرامش و اعتماد بیشتری را در زندگی تان تجربه کنید. خوابتان معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۰:۱۱
zahra

zahra : سلام خانم هراتی.امروز بعداز ظهر در خواب دیدم به طبقه دوم منزل مان رفته بودم و در انجا پدر و برادر کوچکم خوابیده بودن .پدرم در حالت نشته برای برادرم دعا میکرد. بعد پدرم با من حرف میزد و میگفت:اینجا (طبقه دوم خانه ما) باغی ست که آقایی آمدن و با کلید در را باز کردن .بعد آن آقا پشت سر پدر من بودن و روحانی بودن با عمامه مشکی و سر به زیر انداخته بودن و من چهره ایشان را دیدم صورتی پر و سبزه داشتن و ۴۰ و اندی سال داشتن.و من به پدرم گفت :پدر پاشو نگاه کن آن سید در را باز کرده و داخل شدن.پدرم گفت :کدام سید را میگی من کسی را ندیدم یا نمیبینم؟!بعد در حین حرفهای پدرم به در نگاه کردم و کلیدی در قفل در بود و دو کلید دیگر هم به آن آویزان بود که از تازگی و نویی برق میزدن.(خانم هراتی بزرگوار من از امام زمان کمک خواستم و منتظرم که نجات دهنده من به امر خداوند باشند) خانم هراتی به نظر شما مشکل من حل میشود با توجه به کلید و حضور حضرت مهدی(عج)؟

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۰۲:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی خردمند و با ایمان دارید و درکتان بالاست. دعاهای خیر پدر شما پشت سر برادرتان است و البته دعاهای او در حق اولادانش مستجاب خواهد شد. امام زمان ع محب شما هستند و دعاهای خیر ایشان در حق شما مستجاب می شود. هر چند که هنوز حاجاتتان را نگرفته اید ولی دور دور شما خواهد شد و اوضاع به نفع شما خواهد شد. کلید حل مشکلاتتان را بدست می آورید. انشالله مشکلاتتان حل می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۲۱:۲۷
مهسا

مهسا : سلام
دیدم با یه مرد جوان تو ماشین من نشستیم و اون رانندگی میکنه. داشتیم میرفتیم یه جایی که وقتی رسیدیم دیدیم درش بسته ست. من داشتم ماجرای یه پسری که مزاحمم شده بود رو براش تعریف میکردم. بعد با هم خدافظی کردیم ولی پیاده بودیم. بعد یادم اومد که سوییچ ماشینو بهم نداده. برگشتم ماشین همونجا بود. به زحمت بهش زنگ زدم انگار چون شمارش سیو نبود زنگ نمیخورد. شماره ش 0912 بود و اسمش سینا (همچین کسی در واقعیت وجود نداره). اسمشو که سیو کردم زنگ خورد گفت الان دیگه حوصله ندارم برگردم اونجا. اونجا یه حالت بازار مانند داشت. مغازه هاش شکر فله میفروختن. خواستم بخرم بعد گفتم شاید آت و آشغال توش باشه بسته بندی میخرم بعدا

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۰:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما برای انجام کاری به خدای بزرگ متوسل می شوید و می خواهید که او شما را به مقصدتان در زندگی برساند. اما برای اینکه به هدفتان برسید و خداوند دعایتان را مستجاب کند، باید علاوه بر اینکه ایمانتان را قوی می کنید، خودتان هم بخواهید که عوض شوید و اشتباهات گذشته تان را کنار بگذارید، بخواهید که یاد بگیرید و بعد به قدرت معنوی و کمال الهی تکیه کنید. شما وقتی که به هدفتان نمی رسید، از سختی های زندگی تان شکایت می کنید و از اینکه قدرت کنترل زندگی تان را در دست ندارید، شاکی می شوید. اما وقتی خداوند در دلتان نیست، و همیشه به او فکر نمی کنید، او هم پاسختان را دیرتر می دهد! (سینا در معنی به دلیل و برهان، به کوه طور و جایگاهی که خداوند بر حضرت موسی ع نازل شد معنی می دهد که گویای این است که حتی اگر با خدای بزرگ ارتباط نزدیکی ایجاد کنید ولی شماره اش را سیوه نداشته باشید- او را در دلتان نداشته باشید- صدایتان به او نخواهد رسید.) اینطور نیست که هر وقت شما میل داشتید و خواستید خدا را بخوانید او بلافاصله پاسختان را بدهد، بلکه باید همیشه در قلبتان باشد، عشقتان را ببیند تا پاسختان را بدهد. شما می خواهید به خوشی برسید ولی اعتمادی ندارید که سرتان کلاه نرود. پس به قضاوت خودتان نمی توانید تکیه کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۲۱:۲۸
مهران رضایی

مهران رضایی : من ده سال با یک شرکت همکاری داشتم ولی یکسال پیش استعفا دادم و مهاجرت کردم البته تمام کارهای شرکت دست من بود که قطع همکاری کردم باهاشون و اینکه با صاحب شرکت با رضایت قطع همکاری کردم دیشب خواب دیدم با صاحب شرکت هستم و خیلی با هم خوب هستیم و خوش و بش می کنیم و. صاحب شرکت میگه کلید های کارخانه رو باید پس بدی چون بابام گفته من هم کشو رو باز میکنم میگم این جاست و داخل یک پلاستیک می ریزیم و چون باباش چند وقت پیش فوت کرده تو دلم میگم باباش که فوت کرده پس چرا از قول باباش میگه کلید ها رو پس بده ولی بابت کلید ها ناراحت نبودم و تو دلم می گفتم چرا اینها رو تا حالا پس ندادم و باید پس می دادم

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۱۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. الان که پدر صاحب شرکت فوت شده، او نیاز به حمایت و راهنمایی شما دارد تا رازهایی که باعث رسیدن او به موفقیت می شود را در اختیار او بگذارید. او بعد از رفتن شما شاید فکر می کرده که می تواند به تنهایی شرکت را اداره کند ولی الان که پدرش هم فوت شده، احساس می کند که کاش شما به او کمک می کردید که بتواند در خصوص وظائف و مسئولیت های مختلف شرکت، قویتر و خردمندانه تر رفتار کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۲۴:۴۹
Mernaz

Mernaz : سلام.دیشب خواب دیدم با ماشین پدرم رفتم جایی شاید برای خرید یا کاری داخل ی مغازه ای شدم خیلی عجیب غریب و بهمریخته بودمث کارگاه تولیدی خیاطی بودبعد یهو دیدم شب شده من تنها اونجام ی اقاقد بلندهیکلی مسول اونجاست دیدم التشون تحریک شده ازشلوارش مشخص شدمن ترسیدم گفتم راه خروج نشونم بدین ی پسرتقریبا17ساله منو ب بیرون هدایت کرددستشوسعی داشت بدنمولمس کنه. رفتم سوار ماشین بشم دیدم سوییچ توی دستمه ولی مال من نیست ی ماشین دیگ اونجا پارک بودعین ماشین مابودگیج شدم نگاه کردم دیدم دزدگیرو همه چی تو دستمه غیر از سوییچ بعد دیدم عموم ک باهاش در واقع قهرم اومد کمکم کرد ی کاری کرد در ماشین باز شدروشن کردم رفتم بین راه ی مردی گفت وایساشیشه رو پایین ندادم ولی متوجه شدم گفت پدرت 900 هزار ب من بدهکاره رفتم پایین دیدم مکانیکه درگیرلفظی شدم باهاش از پدرم دفاع کردم.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۱۵:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که بعضی از کارهای پدرتان را تقبل کنید و یا سعی می کنید که خیلی خردمندانه از خودتان حمایت کنید و کنترل کارهایتان را بدست بگیرید. شما می خواهید مهارت هایتان را توسعه بدهید و خودتان و هویت تان را بیشتر بشناسید و ببینید که از زندگی چه می خواهید و چطور باید برای آینده تان طرح بریزید و به زندگی تان شکل بدهید. اما موانع و سختی هایی در این راه برایتان پیش میاید و شما نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. شما از اینکه کسی بخواهد به شما زور بگوید و نظراتش را به شما تحمیل کند و یا تحت شرایط سخت و بغرنجی قرار بگیرید فراری هستید. باید سعی کنید که روحتان را قوی کنید و عزم و اراده تان را برای رسیدن به موفقیت، از دست ندهید. شما بعد از این اتفاق نمی دانید که باید با زندگی تان چه کار کنید و چطور باید کنترل کارها را بدست بگیرید. باید روش کارهایتان را عوض کنید چون در مسیر اشتباهی قدم گذارشته اید. فرهنگ و سنت های شما به کمک شما می آید هر چند که شما از این فرهنگ خوشتان نمی آید و یا عمویتان کمکتان خواهد کرد. شما به نصایح غریبه ها گوش نمی کنیدو سعی می کنید که اجازه ندهید کسی در کارتان دخالت کند. پدرتان یا خود شما، توقعات زیادی دارید و می خواهید بهترین باشید و زندگی تان در مسیر سازنده ای قرار بگیرد و همین هم خواهد شد و شما پیشرفت بیشتری خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۷:۵۳
Suzaaan

Suzaaan : سلام. وقت بخیر
یک خواب شارژ شد...ممنون از تعبیرتون سلام. لطفا حتما خابم مخفی بمونه

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۹:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. بخشی از ضمیر ناخودآگاه شما در بیداری، تلاش می کند که به شما بگوید که باید مراقب باشید که از ارزش و اعتبار شما کم نشود چون برایتان خواستگاری آمده که احتمال داشته که او بخواهد وقت و انرژی تان را بدزدد و انگی به شما بزند که باعث شود شما احساس کنید که قدر تان را ندانسته اند و به شما به اندازه ی کافی بها نداده اند. شما در بیداری سعی کرده اید که به کمک مادرتان، روی روحیه ی خودتان مسلط باشید و اجازه ندهید که این دمدمی مزاجی و بد دلی روی شما تاثیر منفی بگذارد. برای شما مجددا خواستگار می آید و باز هم باید مراقب باشید و حواستان را جمع کنید. باید خردمندانه و بزرگ سالانه فکر کنید و افکار منفی را از ذهنتان بیرون کنید. تحولات مثبتی در زندگی تان در جریان است. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۰۴:۲۱
پر

پر : سلام، ایام به کام، شب پنج شنبه خواب دیدم در محلی هستم با وجود چندین فرد، توجهم به فردی که به او علاقمندم جلب شد، گوشه‌ای روی یک کاناپه دو نفره نشسته بود، به هیچ‌کسی توجهی نداشت یک کوله پشتی بزرگ مشکی پر کنارش بود و سرش گرم نوشتن با قلم در یک دفتر بود، به کنارش رفتم گفتم می‌تونم اینجا بشینم گفت بله و من دفتر رو به عقب راندم، یک دفعه من رو به سمت خودش کشید و گویا من رو بوسید. من دیدم یک دسته کلید با کلید زیاد داره ازش گرفتم بهم داد، اومدم موبایلش رو از جیب کت تکش دربیارم با لبخند کمی مقاومت کرد و در نهایت موبایلش رو از جیبش با لبخند درآوردم و دسته کلید و موبایلش رو گذاشتم توی کشوی یک دراور و قفل کردم، مخالفتی نداشت.(من سه ماه است با ایشان قهر هستم و ایشان هم به نظر ساکت). سپاسگزارم.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۰:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او منتظر نشسته تا شما خودتان با او ارتباط برقرار کنید. کسی در زندگی او نیست و او تجارب زیادی کسب کرده و تصمیمات و مسئولیت های زیادی به دوشش سنگینی می کند که می خواهد کمی این مسئولیت ها را کنار بگذارد و به آرامش بیشتری برسد. او می خواهد شروعی تازه داشته باشد. از اینکه شما در کنارش باشید خوشحال می شود و به شما علاقمند و دلتنگ شماست. او به شما این امکانات و اجازه را می دهد که مشکلاتتان را با کمک او حل کنید و از ارتباطات او با دیگران با خبر باشید. هر چند که بصورت مستقیم دوست ندارد که او را کنترل کنید ولی شما این اجازه را خواهید داشت که خودتان نفر اول زندگی او باشید و به خاطر شما با خیلی ها ارتباط خودش را محدود خواهد کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۱:۴۸
ارغوان بهاری

ارغوان بهاری : سلام صبح ۱۴ فروردین دیدم در مطب یکی از آشنایانم تا دارو بنویسه برام؛آقای دکتر کلید ماشینشو بهم داد گفت برو داروهارو از ماشینم بردار بیار(شبیه کلید خونمون بود،ماشین هم ۲۰۷نووسفیدرنگی)ماشین داخلش کلی وسیله (کتاب دارو فلاسک لیوان)داشت و مرتب چیده شده بود داشبوردو باز کردم از هرکدوم از داروها یه نمونه برداشتم..نگهبانی اومدو پرسید پیدا کردی وسیلتو گفتم با دکتر تماس بگیر و بپرس کدوماشو ببرم مرد با دکتر تماس گرفت پشت سرش رفتم چی داره میگه بهش!گفت این واقعا دنبال دارو میگرده،دکتر گفت یعنی نفهمیده چرا فرستادمش ؛گف نه، دکتر گفت یعنی متوجه نشده چرا به حریم شخصیم اجازه ورودشو دادم؟!من واقعا دنبال یک همدمم.سریع برگشتم به ماشین و خواستم یکاری کرده باشم ولی انقد همه چی منظم بود نمیدونستم چیکا کنم؛پارکینگ خلوت شده بود و جای ماشینو عوض کردم بردم کنار دیوار.

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۳:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید فکرتان راحت باشد و از نظر روحی به آرامش بیشتری برسید. دکتر آشنای شما تمایل دارد که شما از نظم و ترتیب زندگی او و اینکه چگونه کنترل اوضاع را بدست دارد آگاه باشید و به شما اجازه می دهد که به حریم خصوصی او آگاه شوید و از افکار او بیشتر با خبر شوید. شما مراقبید که اصول اخلاقی را رعایت کنید و از صمیمیت کسی سوء تعبیر نکنید ولی آقای دکتر شما، تعمدا تمایل دارد که صمیمیت بیشتری با شما ایجاد کند. شما نمی خواهید که افکار و برنامه های زندگی تان در معرض دید عموم باشد بلکه سعی می کنید که محافظه کارانه برنامه های زندگی تان را به پیش ببرید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۰:۴۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.