تعبیر خواب کوه
تعبیر دیدن کوه، یا کار بزرگ است یا شخصیت بزرگ. اگر در خواب ببینید از کوهی عظیم بالا می روید، کاری بزرگ در دست می گیرید. اگر دیدید که از کوه به سختی و با رنج و زحمت بالا می روید، کار شما دشوار خواهد بود و اگر آسان و سبک کوه پیمایی می کنید، به سهولت بر دشواری یا آن شخص دور از دسترس چیره می گردید.
اگر کسی دید بر نوک کوهی ایستاده، به اوج موفقیت می رسد و اگر آنجا تکبیر می گفت، آرزوی سربلندی دین و معتقدات خود را دارد. اگر آنجا اذان گفت و نماز خواند، کارش بسیار خوب و روبراه خواهد شد. سقوط از کوه، از دست دادن مال دنیا و یا ارزش معنوی او است. اگر دیدید در کوهی به غار پناه بردید امنیت می یابید یا رازی را کشف می کنید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کوه در خواب بر پنج وجه است:
- پادشاهی،
- دلیری،
- ظفر یافتن،
- بلندی،
- رئیسی. اگر ببیند بر کوه نتوانست شدن، دلیل نامرادی است.
حضرت دانیال می گوید: اگر کسی درخواب خود را بر سر کوهی ببیند، دلیل است در پناه بزرگی رود. اگر ببیند کوه از جای برکند، دلیل که بزرگی را قهر کند. اگر ببیند در کوهی مُقام بساخت، دلیل که مقرب پادشاه شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند بر سر کوهی بانگ نماز گفت یا نماز کرد، دلیل است کارش بالا گیرد. اگر دید که بر دامن کوهی مقام نمود و بیفتاد، دلیل غم است. اگر ببیند که در کوه پنهان شد و راه بیرون آمدن نداشت، دلیل که او را به حیله در کاری اندازند و از آن کار به دشواری خلاصی یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند کوهی بجنبد، دلیل که بزرگی از آن دیار رنجور شود. اگر ببیند کوهی می کند و بر وی آسان است، دلیل که کسی چیزی به وی دهد. اگر در خواب خود را به کوه طور ببیند، دلیل است معتقد پادشاه شود. اگر دید در کوه سوراخی بود و در آنجا رفت، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود.
اگر ببیند که از کوه سنگ برمی گرفت و از هر جا که بود می انداخت، دلیل که نامه های پراکنده نویسد. اگر ببیند از کوه بیفتاد، دلیل است مرادش برنیابد. اگر ببیند نردبانی بسته بود از کچ و او بدان نردبان بر سرکوه رفت، دلیل است مرادش زود برآید. اگر نردبان را از گل و خشت ببیند به تاویل نیکوتر است.
اگر نردبان را از مس و برنج ببیند، دلیل نامرادی است. اگر از آهن ببیند، دلیل قوت است. اگر ببیند بر سر کوهی بلند ایستاده بود، دلیل است مقرب پادشاه شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کوه می کند، دلیل که با مردم حیله کند. اگر ببیند در کوهی است و بیرون نتوانست آمد، دلیل که در کاری بماند و خلاصی نیابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
aaa : سلام. خواب ديدم يكي از شهرهاي جنوب ايران هستم و با تعدادي از دوستانم رفتيم ،خونه اي كه درش اقامت داريم رو به درياي خيلي زيبايي هست به رنگ ابي قشنگ در اين هنگام پسري كه بهش علاقه دارم ناگهاني در ميزنه و من هم متعجب ميشم هم خوشحال كه اومده تو سفر پيش ما ، داشتيم ٢ تايي از بالكن دريا رو نگاه ميكرديم كه كوه كنار دريا شروع ميكنه به لرزش و در نهايت فرو ريختن به آب به طوري كه تعدادي كارگر و ماشين سنگين داشتن كار ميكردن همه به همراه كوه به داخل آب ميريزن صحنه وحشتناك و دردناكي بود جلوي چشمامون ولي حتي وقتي كه كوه ريخت رنگ سبز و ابي قشنگي داشت ، يه چند دقيقه اي متاثر ميشيم ولي بعدش ميريم بيرون براي گردش در شهر و من خيلي خوشحال كه ايشون پيش منه
فریبا هراتی
: سلام. شما بسیار هیجانی و احساساتی شده اید و می خواهید که زود به اوج احساسات برسید و کسی که دوستش دارید به زندگی تان راه پیدا کند. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان بدست بیاورید. هر دوی شما درک بالایی دارید و از لحاظ مالی هم شرایط خوبی در اختیار شماست ولی شما خیلی با عجله برای نزدیک شدن به این آقا اقدام می کنید و جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار دارید، وجود ندارد. باید مراقب باشید که تکان های شدید زندگی، ممکن است باعث شوند که شما شکوه و اقتداری را که برای خودتان در نظر گرفته اید و تمام سعی و تلاشی که برای بالا بردن خودتان در زندگی متقبل شده اید؛ ار بین برود. شما تمام تمایلات و اهداف خودتان را نادیده می گیرید و خیلی ساده تسلیم او و شرایط حاضر می شوید. شما ساده ترین راه را انتخاب م یکنید و از اینکه موقعیت خودتان را قوی نگه دارید، چشم پوشی می کنید. شما برایتان مهم نیست که به جایگاه قدرت نرسید؛ همینکه به دوست پسرتان برسید برای شما آرام بخش است. فقط او برای شما مهم است و بس. تشکر از همراهیتون.
فرزان : با سلام
خدمت خانم هراتی عزیز
من دوشب قبل خواب دیدم که به همراه خانواده به زیارت رفتیم .امامزاده که رفته بودیم بالای کوه با شیب زیاد بود.سمت چپ کوه ودر دامنه کوه تابلوی بزرگی با عنوان "یا حوت "نصب شده بود برادرم سریع رفت بالای کوه و به من گفت بابا را بیار بالا (پدر من در حال درمان بیماری هست)و من پیش خودم گفتم من چه طورتنها بابا را ببرم بالا.ولی تا چشم باز کردم دیدم بالای کوه هستم بدون اینکه احساس خستگی و ناتوانی بکنم .اگر لطف کنید و خواب من و تعبیر کنید ممنون میشوم.
فریبا هراتی
: سلام. شما باید برای سلامتی پدرتان نذر کنید که نماز غفیله را بین نماز مغرب و عشا بخوانید. این نماز به دعای خاص حضرت یونس ع در شکم ماهی ( حوت) اشاره می کند. هنگامی که او در تاریکیها گرفتار شده بود و فکر می کرد که هیچ راهی برای او نیست، پس با خدای بزرگ صحبت کرد و فریاد برآورد که :جز تو خدایی نیست، تو منزهی، همانا من از ستمکارانم. پس خداوند او را از غم ها رها کرد. این نماز به سرعت حاجت شما را می دهد و آرزویی که فکر می کنید برآورده شدنش غیر ممکن است را برایتان ممکن خواهد کرد. به چشم بهم زدنی شما اثر این نماز را خواهید فهمید. تشکر از همراهیتون.
Ali : سلام و روز به خیر
من دیروز دم صبح خواب دیدم که به همراه همسرم و چند نفر دیگه داریم میریم برای کوهنوردی تقریبا یه جایی شبیه گلاب دره که شروع سربالایی کوه هست ولی چون به نظرمون اومد که بالا یخ بندون هست باید پونین مناسب بپوشم . پوتین هایی که دستم بود قهوه ای رنگ و از مدلهای خیابونی بود. به سرعت دویدم سمت ماشین عوض کنم و همش نگران این بودم که از گروه عقب نیوفتیم به خاطر ترس از سرما و یخبندون. به ماشین که رسیدم یه جفت پوتین شبیه پوتینهای سربازهای امریکایی ( قهوه ای خیلی روشن مایل به زرد) اونجا بود . نگاه کردم و دیدم قسمت جلوی یکیشون یه کم پارگی داره ولی با خودم گفتم باز بهتره توی برف و یخ . به سرعت دویدم به سمت بالا که خانمم منتظر بود . نزدیکش که رسیدم دو تا از همکارای سابقم اومدند سمت من . هر جفتشون به همراه خانم و یه بچه توی کالسکه بودند. چند لحظه ای احوال پرسی کردیم ولی چون نگران عقب موندن از گروه بودیم خلاصه کردیم که راه بیوفتیم . بالا رو که نگاه کردم گروه از پیچ اول گذشتند که سطح پیاده راه حالت سفید و حالت یخ زده بود ولی ما هنوز توی قسمت آسفالت بودیم . توی این نگرانی بودم که از خواب پریدم.
ممنون از تعبیرهای زیبا و بی نقصتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید با چالش بزرگی در زندگی تان روبرو شده و به اوج موفقیت برسید. می دانید که برای رسیدن به موفقیت باید قدرتتان در حرکت زیاد باشد و لغزش و خطایی از شما سر نزند. می دانید که باید خستگی ناپذیر فدم بردارید و جا نزنید و از موانع و مشکلات و رکود اقتصادی و یا بی مهری همکارانتان نترسید. بنابر این سعی می کنید با استفاده از نگرشی خردمندانه و متمولانه و ثروتمندی که دارید، با قدرت و عزم و اراده ی زیاد، گامهای محکم و استواری به سمت اهدافتان بردارید و به جایگاه بالایی در زندگی تان برسید. شاید بعضی مسائل جانبی باعث شوند که شما دیرتر از دیگران عزمتان را جزم کنید که به هدفتان برسید ولی الان کاملا می دانید که چه می خواهید و با کوچکترین تاثیرات منفی در کارتان جا نمی زنید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
لطفا متن خواب مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما می تواند به اوج موفقیت مالی برسد ولی فکرش ناراحت است و سعی می کند که مثل گذشته با کرامت و صلحجو به نظر بیاید ولی احساس خوشبختی نمی کند. شما و همسرتان هردو از هم پرهیز می کنید. بخشیدن مهریه تان همین احساس قدرت مالی اوست. شما بخشی از گذشته و خاطرات او هستید و همیشه در ذهنش باقی خواهید ماند و با خاطرات شما زندگی می کند. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام و وقت بخیر
خواب دیدم برادر وسطی و برادر کوچکتر از اون میخوان برن استخر و برادرم مجید میخواست مایو عوض کنه و یکی اومد داخل اتاق و نمیدونم کی بود داشت با اون و داداش وسطم شوخی میکرد و مجید پیرهن تنش بود ولی از پایین لباسی تنش نبود و با خودم گفتم خجالت نمیکشن اینطور حرف میزنن لاقل لباستو بپوش بعدش کل کل کن، سپس دیدم با داداش کوچیکم داریم میریم کوه و دامنه کوه اون حواسش پرت بود و گفتم وقت تلف نکنین بیاین بریم و از جلو راه افتادم و بهم گفت تو از جاهای شیب دار میترسی بذار باهام حرکت کنیم( در بیداری از شیب توی کوه میترسم) منم راه افتادم و دیدم وقتی با احتیاط میرم خیلی راحت میتونم حرکت کنم و با اینکه مسیر یخی و برفی بود ولی لیز نمیخوردم، اون طرف برادر بزرگترم بود و داشت مارو نگاه میکرد و سالار اومد سمتم و گفت بریم، یهو برف باریدن گرفت و دانه های برف درشت بود و خیلی زیبا ، من به داداش کوچیکم گفتم ببین برفم شروع شد، مثل برف کریسمس میباره و همونیه که من دوست دارم و سرمو با شال کشیدم برف نخوره و راه افتادیم و بعدش دیدم با دوست پسرمه که دارم میرم و یه زیر پیرهنی تنش بود، از وسط کوه باید از یه اتاق رد میشدیم تا به سمت قله بریم، داخل اتاق دوستم یکی از شاگرداشو دید که روی ویلچر بود و به دوستم گفت آقای معلم پاهام سست شده و نمیتونم راه برم و تنگی نفس دارم و دوستم گفت پسرم اینها شبیه علایم کروناست و بهتره بری بیمارستان، منم دست دوستمو گرفتم و کشیدم بهش گفتم مگه نمیبی مریضه ازش فاصله بگیر و باهاش حرف نزن ممکنه سرایت کنه بهت و راه افتادیم، وقتی بیدار شدم از اینکه دوستم زیر پیرهنی تنش بود و داداشم مایو تنش نبود یه جوری بودم و خوابمو براتون فرستادم، ممنون از تعبیرهاتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برادر شما می خواهد رفتار احساسی خودش را عوض کند و رک و پوست کنده راجع به احساساتش صحبت می کند. او می خواهد که نگرانی های گذشته اش را بشوید برود و شروعی تازه داشته باشد و در این رابطه با دوستش شوخی می کند. برادر کوچک شما نسبت به شما حالتی حمایتی دارد و شما با آرامش بیشتر، قادر خواهید بود که در زندگی تان تصمیم عاقلانه تری بگیرید. قضاوت و تصمیمات عجولانه، به ضرر شماست. اما شما دوست ندارید که افکارتان را با دیگران مطرح کنید و نمی خواهید منفی بافی کنید و به ترسهایتان اجازه دهید که روی شما تاثیر منفی بگذارند. دوست پسر شما سعی می کند که در کارش به اوج موفقیت برسد ولی در کار او رکود و مشکلی وجود دارد که زیاد حمایت مالی نمی شود و دست او برای انجام برخی کارها کوتاه است. ( قدرت مالی او کم است). تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز
حدود 18 سال پیش این خواب رو دیدم .تو خواب دیدم (پسر جوان به سن 18 ساله با لباس سفید بلندی هستم در اصل خانم هستم) در جایی مثل بیابان بی آب و علف جمعیتی که به شماره نمی آمد بودن کوهی روبه رو بود که من هم یکی از فراد اون جمعیت بودم آقایی در پایین کوه رو به جمعیت کرد و گفت من میخوام برم بالای کوه کسی منو همراهی میکنه تمام جمعیت گفتن که مییان اون اقا شروع کرد به از کوه بالا رفتن منم پشت سرشون راه افتادم بعد از قدری پیاده روی پشت سرم رو نگاه کردم دیدم نیمی از جمعیت اصلا حرکت نکردن و عین کسایی هستن که میخ شدن به زمین، تعجب کردم و ادامه دادم در دامنه ی کوه هوا خیلی روشن بود کوه انگار از روشنی هوا به رنگ سفید دیده میشد اونایی هم که از کوه بالا میومدن تعداد کمتر شده بودن و لباساشون سفید شده بود برعکس اول که همه لباستشون رنگ خاک و خاکستری بودن به افرادی که به دامنه کوه رسیدن نگاه کردم تعداد کمتر از 1000 نفر بودن دوباره ادامه دادم تقریبا به بالای کوه رسیده بودیم جمعیت کمتر از 500 نفر بودن به قله که رسیدیم افراد بسیار نورانی بودن ولی جمعیتشون 5 یا 6 نفر بودن منم همراهشون به قله رسیده بودم بعد اون اقا روی قله ایستادن چهرشون رو که دیدم فهمیدم آقا امام زمان (عج)هستن شال سبزی داشتن وخالی رو گردنشون بود بامحاسن مشکی. رو به جمعیت همراه و کسایی که پایین کوه بودن فرمودند من میخوام برم اونجا دست کشیدن به پایین کوه نگاه کردم دیدم اشاره به بیت المقدس کردن و گفتن آیا کسی هست من رو یاری کنه؟ هیچ کس جواب نداد من خجالت شدم دو باره تکرار کردند بازهم کسی جواب نداد بار سوم سوال کردند کسی جواب نداد اشکهای آقا از محاسنشون سرازیر شد و من از شدت ناراحتی دیدن گریه اقا رو به جمعیت کردم گفتم داره ازتون یاری مطلبه چرا جواب نمیدین نمیبینین گریه میکنن انگار مهر سکوت بر دهنشون خورده بود من و چند نفر باقیمانده پشت سر اقا به پایین کوه سمت بیت المقدس رفتیم مسیر پایین رفتن از کوه سنگ ها و خارهای تیزی داشت و اقا مراقب بودن زخمی نشن ما هم با دقت پشت سر اقا پایین رفتیم. لطفا تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما مثل یک مرد ثابت قدم در راه ایمانتان حرکت می کنید و تعداد افرادی که پیروان واقعی امام زمان ع باشند بسیار کمند. اکثر مردم ناراحت و افسرده اند و باور به تغییر و بهبود شرایط زندگی شان ندارند. و تعداد افرادی که در طول عمرشان از پیروان امام زمان ع باشند بسیار کم است. کسانی که ایمانشان قویست و در نهایت تابع او می مانند انگشت شمار هستند و در راه رسیدن به اهداف متعالی الهی سختی ها و مشقت هایی را باید متحمل شد که از توان هر کسی بر نمی آید. اما شما خودتان را از حامیان و پیروان واقعی او می دانید و انشالله همین طور ثابت قدم در راه امام زمان ع باقی بمانید. تشکر از همراهیتون.
هومن : با سلام و وقت بخیر حضور خانم هراتی عزیز
این خواب رو امروز یکشنبه بعد از اذان صبح دیدم
خواب دیدم از کوه بسیار بلندی با تجهیزات کامل بالا می روم ، کوهی بود که در عین زیبایی ترسناک هم بود از این جهت که فقط یک دیواره بسیار بلند بود و دور و برم جیز دیگری نبود ، کوه آنقدر مرتفع بود که اصلا زیر پایم معلوم نبود . یک لحظه به پایین نگاه کردم با خودم گفتم اگر بیفتم مرگم حتمیه ، یه لحظه پاهام سست شد ، اشهدمو گفتم ، یک دفعه انگار صدایی شنیدم که میگفت برو بالا من هواتو دارم نیازی نیست بترسی ، توی اون سرمای کوه، گرمای خوبی رو در بدنم احساس کردم ، نگاه کردم دیدم تجهیزاتم نو تر و بهتر شدن ، طنابهایی که به کوه متصل بودن نوتر ، مقاومتر و بیشتر شدن ، نیرویی که در کف پام بود و به سمت بالا میرفتم رو کاملا حسش میکردم . خیلی سریع رسیدم به جایی که با قله دو الی سه متر بیشتر فاصله نداشت . اما انگار قله را مثل پشت بام منازل مسطح درست کرده بودن ، سیمهای مشکیی دور آن بسته بودن که با کمی تلاش پاهایم را روی آنها گذاشتم و بالا رفتم و رسیدم بالای قله که مثل پشت بام درستش کرده بودن. منظره زیبایی بود انگار کل زمین زیر پایم بود میخواستم پرچمی را بلند کنم و عکس بگیرم که رسیدم به قله که از خواب بیدار شدم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با چالش بزرگی روبرو هستید و در این شرایطی که سختی های زیاد در دنیا حاکم است، به کمک خدای بزرگ، ایمانتان قوی، راهتان هموار و به اوج موفقیت خواهید رسید. صلح و موفقیت و امنیت و آرامش بر زندگی شما حکمفرما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Nariman : خواب دیدم با ماشین از بالای کوه با سرعت زیاد من و دوستم پایین میومدیم (و تو اون موقع دوستم بهم میگفت دوست دختر قبلیت شوهر نرفته منم تعجب میکردم...اخه فک میکنم رفته ) ...و به پایین کوه میرسیدیم ....بعدش خونه ی دوست دختر قبلی ام را میدیدم که میرفتم درشونو میزدم و کوچه برف باریده بود..
خانم هراتی برادرم جراحی قلب باید بشه ایا به اون ربط داره؟
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که به موفقیت برسید و احساس می کنید که در زندگی تان ثبات وجود ندارد ولی عجولانه تصمیم می گیرید و بی فکر فقط اقدام به حرکت می کنید. باید صبورانه تر رفتار کنید چون این بی فکری ها و حرکتهای تند، غیر عاقلانه و به ضرر شماست. شما فکر می کنید که دوست دختر قبلی شما دیگر به شما متعهد نیست ولی دوست دارید که از او با خبر شوید. بین شما احساسات سردی در جریان است و روابط شما دیگر مثل سابق نیست. خیر خواب شما به برادرتان ربطی ندارد. تشکر از همراهیتون.
nastaran91 : من خواب دیدم از یه کوه صعب العبور و پر شیب و سخت براحتی بالا رفتم و در سر قله یکی به من اونور این دنیا رو نشون داد. دیدم سرسبز و روشن پر نهر و جوی بود. غیر قابل وصف از زیبایی. گفت پاتو بزار بیا اینور. هر کار کردم ترسیدم برم اونور. اونجا انقدر خوب بود که غرق لذت می شدی وقتی نگاه میکردی تعبیرش چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی تان با چالش های بسیار بزرگی مواجه می شوید ولی هرگز ناامید نمی شوید و در زندگی تان شکست نمی خورید. وقتی که به اوج موفقیت و به درک بسیار بالایی رسیدید، در نهایت در آخر عمرتان به شما خواهند گفت که جایتان در بهشت است. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.تو خواب دیدم بالباس بیرون و چادر آماده روبروی یه کوه بلند و سرسبز بودم شروع کردم به بالا رفتن از کوه وسطای کوه که اطراف نگاه کردم فضای روی کوه بکر و خاص بود و خیلی زیبا پایین پام هم مه بود و به صورت کلی داشتم لذت میبردم بالا رفتم تا به قله کوه رسیدم دیدم که انگار خونه خالم بود و مامانم هم زودتر از من اونجا بود و داشت با خالم صحبت میکرد و اونهم لبخند میزد و پسرخالم هم روبروی پنجره ایستاده بود من رفتم کنارش تا ببینم چی رو داره نگاه میکنه وقتی رفتم پنجره چوبی بود و هیچ شیشه ای نداشت من یه لنگه پنجره رو باز کردم و پسر خالم هم یه لنگه از پنجره رو بیرون و که نگاه کردم انگار یه خونه قدیمی بود و یه خیابون باریک و چند تا زن که از اون خونه با در کوچیک بیرون امدن چند تاشون سینی رو سرشون بود مثل سینی هایی که وسایل عروس رو میبرن چند تاشون هم کل میزدن و چندتاشون هم دف میزدن انگار داشتن عروس میبردن و اصلا ربطی به ما نداشتن من برگشتم با لبخند نگاه به پسر خالم کردم و لی اون با قیافه کاملا عصبی و عصبانی داشت نگاهم میکرد .ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما با چالش بزرگی در زندگی تان مواجه هستید و سعی می کنید که در زندگی تان پیشرفت کنید و به اوج موفقیت برسید. می خواهید با خاله تان همفکر باشید. شما به تصمیمی فکر می کنید. می خواهید وارد دنیای بزرگتری شده و زندگی را تجربه کنید. شما احساس آسیب پذیری می کنید و نسبت به آینده ی تصمیمی که می خواهید بگیرید و شاید راجع به ازدواجتان خوش بین نیستید. پسر خاله ی شما کاملا مخالف نظر شماست. تشکر از همراهیتون.