تعبیر خواب کوچه
اگر کسی خواب ببیند که به کوچه ای وارد شده که خانه های مجلل و شیک در آن وجود داد، به منفعت خواهد رسید، خصوصا اگر بداند که اهل آن کوچه مردمان پرهیزکاری هستند. اگر اهل آن کوچه فاسد و بد کردار باشند، بیننده خواب به گناه آلوده خواهد شد.
اگر در خواب ببینیم که در کوچه ای ناشناس و مجهول هستیم، با سوالی رو به رو می شویم که فکر ما را به خود مشغول می دارد. اگر در خواب خود را در کوچه ای دراز و تنگ ببینیم، در راه رسیدن به هدف باز می مانیم. اگر کوچه ناهموار بود، راه آینده ما دشوار خواهد بود و اگر هموار بود، به سرعت پیشرفت می کنیم.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نسترن سیاه : سلام.
با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. او محدودیت های خود را کنار خواهد گذاشت و سعی می کند که از شرایط بغرنج زندگی دوری کند. او نمی خواهد که ناامید باشد و سعی می کند که مثبت اندیش باشد. حرفش را به هر کسی نمی گوید و دستش خیلی باز نیست که بتواند از خودش حمایت کند و مشکلات زیادی در زندگی او وجود دارد. کینه و تنفر همراه با عزت نفس در وجود او شکل گرفته و سعی می کند که هر طور شده مستقل و روی پای خودش بایستد. خاطرات سخت گذشته و ناامیدیها و عواطف و سردیهایی که از روابط قدیم در فکر او وجود دارد مانع از این می شود که او در تصمیم گیریهایش عجله کند و می خواهد با آرامش و با اطمینان در زندگی به پیش برود. تشکر از همراهیتون.
حسین : خواب دیدم که در یک کوچه باغ هستم و یکی از اقوام که فوت شده است در انجا حضور داشت و یک نفر دیگر هم اونجا حضور داشت و اون فرد زمین خریده بود
فریبا هراتی
: سلام. روح امواتتان شاد. اگر زمین را نزدیک قبر کسی که فوت شده خریده ،کسی که زمین خریده احساس عدم امنیت می کند و ممکن است فوت کند. اما در غیر اینصورت به ثروت می رسد. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام اولش می خواستم لطف کنید و خواب مربوط ب زردچوه و تعبیرش رو ک دیروز تعبیر کردید بیزحمت پاک کنید خوابم مال قبله خواب دیدم با خواهرم در یک کوچه فرعی میاییم ب سمت سر کوچه کوچه ای ک جند سال قبل از لحاظ لدماش کوچه خوبی نبود اما حالا بهتر شده با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که خواهرتان را از اشتباه بغرنجی که در آن گیر کرده نجات دهید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. عید شما مبارک. خواب دیدم با خونوادم داخل یه ماشین نشستیم و پدرم رانندگی میکنه وارد دو تا کوچه شدیم تهش بن بست بود و یه مدرسه وجود داشت که در بزرگی داشت و نیمه باز بود. من خیلی نگران بودم همش میگفتم من اشتباه خیلی بزرگی مرتکب شدم اگر شناسنامه منو ببینن آبروم میره، توی خواب فکر میکردم در عین حال که عقد همسرم هستم انگار با یه شناسنامه دیکه با یکی دیگه عقد کردم. پدر و مادرمم میکفتن نترس چیز مهمی نیست. کسی نمی فهمه. بعدش چون کوچه ها بن بست بودن پدرم دنده عقب با سرعت و به راحتی از دوتا کوچه بیرون اومد. متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. عید شمام مبارک. شما و خانواده تان کنترل و اختیارتان را به پدرتان سپرده اید و او در شرایط بغرنج و زمانی که با محدودیت ها مواجه می شوید شما را سرپرستی و حمایت می کند. شما باید از شرایط بد درس بگیرید. شما نگران هستید که اگر از همسرتان جدا شوید چه می شود!! فکر می کنید که گناه کرده اید یا مردم شما را مقصر می دانند و فکر می کنند که مطلقه بودن بد است. در حالی که اگر شما درست فکر کنید این زندگی شما است و نباید به کسی حساب و کتاب پس بدهید!! پدر شما سعی می کند که خلاف کاری که تا کنون کرده عمل کند و شما را از منجلاب و شرایط سختی که به آن دچار شده اید رها کند. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. صبح بخیر. مادرم این خواب رو دیدن. خواب دیدم ک مادرم (یعنی مادربزرگ من که به رحمت خدا رفته) پشت ی پیکان رانندگی میکنه منم سوار ماشینشم بعد وارد ی کوچه شدیم ک ورودیش ی در بایکی بود ک من بعید میدونستم رد بشیم ولی به راحتی با ماشین رد شدیم ته کوچه دوتا در حیاط بود میدونستم اونجا سراغ دخترم رفتیم وقتی از ماشین پیاده شدیم من با خیال راحت بقیه کار رو ب مادرم سپردم واز کوچه ک ابتداش در باریکی داشت یه وری بیرون امدم درحالیکه ماشین از اون در وارد شده بود بعد از کوچه ک بیرون امدم خودم رو تو کوچه های متعددی دیدم ک نمیدونستم از کجا برم که به خیابون اصلی برسم از مردم ُسئوال میکردم بارون شدیدی هم میامد منم روسری سرم نبود با ی خانوم غریبه ک او هم روسری نداشت باهم همراه شدیم من موهامو کوتاه کرده بودم ( در واقعیت بلنده) بارون هم خیلی شدید بود دستم تو موهام میکردم ومیگفتم چقدر بارون خوبی. تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. دعای خیر مادرتان پشت سر شماست و شما را در سختی های زندگی تان با دعای خیر خودش همراهی می کند تا مشکلاتتان با سهولت حل و فصل شوند. شما بدون دعای خیر مادرتان قادر نیستید که به تنهایی با شرایط بغرنج و نگرانی ها و محدودیت هایی که برایتان به وجود می آید مبارزه کنید. شما تحت شرایط احساسی قرار خواهید گرفت و احساس تنهایی خواهید کرد. برای دفع شر و نیز برای سلامتی خودتان و خانواده تان چنانچه وسعتان می رسد قطعا باید یک گوسفند قربانی کنید و گوشتش را به فقرا ببخشید و اصلا از آن نخورید. اگر هم واقعا وسعتان نمی رسد به تعداد افراد خانواده تان یکی یک عدد مرغ بگویید قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. خسته نباشید. ببخشید خانم هراتی اگر گوسفند قربونی کنیم از هیچ قسمت گوسفند مثل کله پاچه و اینجور جاهاش هم نباید استفاده کنیم؟
فریبا هراتی
: نه همه را ببخشید به فقرا. چیزی که در راه خداوند می بخشید باید مال خداوند باشد نه مال شما. من یکبار خلاف این عمل کردم و قسمتی از آن را برای خودم برداشتم و دقیقا به اندازه ی قیمت همان، یک وسیله ای که در دست داشتم از بین رفت.
مروارید : سلام خانم هراتی
خواب دیدم دارم از محل کارم رد میشم و همکارم رو دیدم که سرش توی گوشی بود و پسرش کنارش بود ولی بزرگتر از واقعیت بود بقیه همکارهام رو هم میدیدم ولی دلم نمیخواست من رو ببینن و سریع رد شدم رسیدم به کوچه ای که انگار ته کوچه ساحل بود ولی آب دریا اومده بود عقب و من نمیتونستم از اون جا رد بشم و از طرفی هم نمیخواستم دوباره برگردم عقب به محل کار ( اونجا دیگه کار نمیکنم) بعدش ی در بسته که وسط دیوار اون کوچه بود دیدم گفتم از این در برم ولی سعی کردم قدم نمی رسید دختر داییم رو دیدم و بهش گفتم تو قدت از من بلند تره و برو در رو باز کن و رفت در رو باز کرد و من هم رد شدم و داخل ی کوچه شدم که میدونستم کجاست و اون یکی دختر داییم رو دیدم گفت اینجا خونه خریدم و در واقعیت خونه شون توی همون محله هست و ی حسینیه هم توی کوچه میدیدم که در واقعیت هم هست انگار بارون اومده بود و کوچه خیس شده بود ولی آب نبود گفت اینجا جای خوبیه و آب نمیمونه توی کوچه بعدش گفت خواهرم معصومه هم میخواد اینجا خونه بخره داره پول جور میکنه و یا اینکه خریده دقیق یادم نمیاد و توی خواب میدونستم که خواهری به اسم معصومه نداره. ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. همکاران شما با ارتباطاتی که دارند سرگرم هستند و به شما فکر نمی کنند و شما هم نمی خواهید که به آنان فکر کنید ولی احساس محدودیت می کنید و گاهی خودتان را در شرایط بغرنجی می بینید که احساساتی می شوید. اما درهای رحمت به روی شما باز می شود شما هم گشایش کار پیدا می کنید و از نگرانی و استیصال بیرون می آیید. دختر دایی های شما گشایش کار می یابند و به شما هم کمک می کنند که زندگی تان بهتر شود. آنها به خاطر قلب پاکی که دارند، به ثروت هم خواهند رسید و این کنایه ای به شماست که پاک و معصوم باشید تا خداوند شما را یاری دهد. تشکر از همراهیتون.
صادق صفرزاده : سلام وقتتون بخیر شبی خواب دیدم وارد کوچه ای عریض شدم سمت چپ دیواری و در پشت ان بنا هایی وجود داشت سمت راست خانه ها و گذر هایی قرار داشتند ابتدا در ان کوچه سگهایی پراکنده بودند کمی بعد ان سگها در انتهای کوچه نشسته بودند و همین که وارد ان کوچه شدم یکی از سگها در حالی که اب از دهانش جاری بود از جای بر خاست مسیر من هم به سوی همان سگها بود در حالیکه سابقا از سگ می تر سیدم ولی به راهم ادامه دادم در ادامه راه ابتدا در سمت راست چند تا میمون درحالی که شادابی خود را نداشتند کنار هم ایستاده بودند اندکی نا امیدانه بمن خیره شدند از انجا گذشتم کمی دورتر چند تا پرنده شبیه مرغابی با قامتی بلند و هراسان ایستاده بودند نگاهی به انها کردم و از انجا بسمت انتهای کوچه جاییکه سگها قرار داشتند براه افتادم در این حال یکی از مرغابی ها کمی جلو امد که با من همراهی کند ولی سر جای خود بر گشت در حالیکه گویا افراد دیگری هم همراه من بودند به سمت انتهای کوچه به راه خودم ادامه دادم . از طولانی شدن متن مرا ببخشید وممنون ازاینکه تعبیر می فرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گزینه های محدودی دارید و شرایط بغرنجی را در زندگی تان تجربه می کنید. شما احساس می کنید که اعتبارتان در خطر است یا فرصت هایی را از دست داده اید. کسانی که به ایشان اعتماد داشتید احتمالا به نفع خودشان کار کرده اند یا سیاست و تدبیر شما نتوانسته بازدهی مثبت و خوبی داشته باشد. شما سعی کرده اید انعطاف پذیر باشید و با شرایط منطبق شوید. اما اینکار شدنی نیست. شما تصمیم می گیرید که با واقعیات مواجه شوید و بینش و شهودتان نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت. شما با خودتان نوعی کشمکش دارید و نمی دانید که چه کسی دوست واقعی شماست یا چه کسی با شما صداقت ندارد. اما سعی می کنید که با شجاعت به پیش بروید و زندگی متعادلی برای خودتان بسازید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تقریبا ابتدای یه کوچه سرسبزو هموار هستم که شیب نصبتا ملایمی داشت به سمت بالا واز دیواری شاخه های درختان بیرون امده بود وقتی به سمت بالا داشتم میومدم یه پسر بچه حدود ۱۰ ساله رو دیدم که یه توپ دستش بود نزدیکش شدم یه دفه ناپدید شد بعد دوباره به سمت بالا که می رفتم برادرم و دیدم که به سمت من میومد دوباره نزدیکتر که شدم ناپدید شد ممنون میشم تعبیرش و بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با محدودیت ها و موانعی برای رسیدن به خواسته هایتان روبرو خواهید شد و تلاشتان این است که از شرایط بغرنج راحت شوید و زندگی تان را بهبود ببخشید. امیدوار هستید ولی باید تکیه تان فقط به عمل خودتان باشد چون کسی به شما در این راه که پیش گرفته اید کمک نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
آرام : با سلام و احترام
خواب دیدم سوار ماشین دوس پسرم بودم و انگار قصد داشت منو از محل کار برسونه خونه. من چن بار بهش گفتم خودم میرم اما اصرار داشت که خودم میرسونمت. بعد رفت تو ی کوچه که به مسیر خونمون منتهی میشد و من زمانی که مدرسه میرفتم بعضی وقتا از اون کوچه رد میشدم اما وقتی وارد کوچه شدیم کوچه خیلی تنگ شد و دوس پسرم گفت من همیشه تو رو از این کوچه میرسونم. تنگی کوچه دقیقا به اندازه عرض ماشین بود، تا همین جاش رو یادمه.( البته الان چند ساله که تو اون خونه و اون محله زندگی نمی کنم)
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. دوست پسر شما می خواهد که از شما حمایت کند و شما از او تبعیت کنید. اما شما با محدودیت هایی در این رابطه مواجه خواهید شد و خودتان را در شرایط سخت و بغرنجی می بینید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Sorakhrshd : سلام خواب دیدم در خیابان های اصلی شهرمون هستم. می خواستم برگردم خونه. خیابان های شهرم برخلاف واقعیت توی خواب ساختمان های بلند و مدرن تری داشت. ساختمون بانک توجهم رو جلب کرد. که خیلی بزرگ و عریض و زیبا بود. چون کوچه ها برام اشنا نبود نگران شدم که الان چه جوری برگردم خونه. ولی به راه افتادم که هرجور شده مسیر خونمون رو پیدا می کنم. راه افتادم. خودم رو ی دفعه تو خونه فامیل مادریم دیدم( پسر دخترعموی پدربزرگم) مقل اینکه ساخت خونشون به پایان رسیده بود و به این دلیل سور گرفته بودن. همسر پسر و خواهر شوهراش لباسای بلند صورتی پر رنگ سبز و ... خیلی زیبایی پوشیده بودن و می گفتن بمون کجا می خوای بری ما جشن داریم ویشمون بمون و رقص ملایمی می کردن. ی دفعه زنعموی مادرم و دخترهاش ازم استقبال کردن. خیالم خیلی راحت شد که با اونا برمی گردم خونمون دیگه تنها هم نیستم. ی پارچه سفید و کیک خامه ای سفید دایره ای شکل و متوسطی گوشه سالن گذاشته بودن. بعد برادرم اومد. رفتم پیشش نشستم و دلم خیلی قرص تر شد که برای رفتن به خونه تنها نیستم و میگم با برادرم بودم. برادرم لباس سفید تنش بود. تعبیر لطفا و اینکه چطور می تونم تشخیص بدم خوابی باطله ؟
فریبا هراتی
: سلام. در صفحه ی اول تعبیر خواب یوتاب آنجا که لیست حروف الفبا آمده، در پایین و انتهای صفحه، نوشته شده که خوابهای چه شبی باطل است و چه شبی بر عکس است. با توجه به تاریخ ماه های قمری و از قول امام صادق ع. ضمن اینکه خوابهای باطل معمولا بعد از شکم پر غذا خوردن و یا نزدیک غروب آفتاب ممکن است دیده شوند. سوم اینکه خوابهای باطل بر حسب افکاری که شما دارید به وجود می آیند و حتی اگر در شبی که خواب باطل نیست شما فکر انجام کاری را در سر داشته باشید و خواب ببینید که آنکار را می کنید هم معمولا این خواب باطل است چون بازتاب افکار شما در بیداریست. اما تشخیص خواب باطل از خواب صادق با بنده است که در این کار مجرب هستم و برای مردم کمی سخت تر است که خودشان این موضوع را تشخیص دهند. تعبیر خواب شما این است که شما به زندگی بهتری می رسید شرایط برایتان به سمت مثبت متحول خواهد شد. افکارتان سروسامان می گیرد. ایده های تازه ای به ذهن شما می رسد. به ثروت و شادی و آرامش و صلح می رسید. زندگی تان با هارمونی و هماهنگی بیشتری ادامه خواهد داشت و مطلقا نباید نگران این باشید که به گمراهی برسید چون خانواده تان همراه شما هستند و درکتان می کنند. تشکر از همراهیتون.