کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کیف (ساک)

کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.

داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

212 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

نسترن سیاه

نسترن سیاه : باسلام و خسته نباشید.بعد تعبیر پاک بفرمایید.

متشکرم.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۳:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او شخصیتی مرفه و مادیگرا داشته که با شما بد رفتاری کرده و شما به ذهنیت او و خاطراتی که با او داشته اید فکر می کنید. می خواهید بدانید که چقدر در ذهن او مانده اید؛ چقدر برای او تاثیر گذار بوده اید. به هر حال تصویر ذهنی شما به خاطر همان وسیله ای که عکسش را دارید؛ همیشه در خاطرتان باقی می ماند. او مشغولیات مختلفی و ارتباطات مختلفی داشته و شاید همان بهتر است که شما برای او همه ی فکرش نبوده اید! کسی که صداقت و شفافیت در تفکر و رفتار را با شما نداشته، ارزش ندارد که فکرتان را به خاطرش خراب کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۸:۱۵
Khamani

Khamani : سلام وقتتون بخیر.مادرم دیشب خواب میبینه که سه بسته گوشت دستش هستش که میبره توی صندوقچه پنهان کنه وقتی در صندوقچه رو باز میکنه کیف بزرگ مشکی رو دوشی توی بوده که برای من بوده ومیاره میده به من.وقتی به من میده من درش رو باز میکنم و میگم وای مامان اینم اینجاست

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۲:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادرتان سعی می کند که خواسته هایش فراهم شود و احساس امنیت داشته باشد و به ثروت برسد و متوجه می شود که شما ذهنی قوی و شانس زیادی برای رسیدن به موفقیت دارید. شما جنبه ای از استعدادها و توانایی هایتان را کشف می کنید که به نفعتان تمام می شود. فکرتان خوب کار می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۴:۳۳
رها

رها : سلام صبح بخیر،صبح خواب دیدم بادختر ۷سالم رفتیم خرید.مغازه بزرگ بودرفتیم داخل داشتم واسش شلوار راحتی میدیدم که یه دفعه دیدم دخترم نبودش یه خانمی اونجا بودکه گفت دخترت پستوی مغازه داره با بچه ها بازی میکنه دخترم اومد لباسهاش خیس بودزمستون هم بود(ولی من سردی هوارو حس نمیکردم )ازخانم شاکی شدم لباسهای دخترم روعوض کرده بود ولی خیس بود(اونجا که بازی میکرده خیس شده بود)خانم خودش هم بچه داشت.لباس خریدم لباسهای دخترم رو عوض کردم وعطسه کردبه خانم گفتم اگر سرما بخوره تقصیر توهست اول صدا میزدی اگر منو پیدا نمیکردی بعد خودت لباسش رو عوض میکردی(لباس بافت سفیدوکاپشن تن دخترم بودرنگش یادم نیست)یه کالسکه قرمز دستم بود یه کیف کولی مشکی نو تمیز هم روی کالسکه بچه بود دخترم کنارم داشتیم میرفتیم که یادم اومد شلوار رو نخریدم رفتم داخل مغازه اومدم بخرم که کیفم رو روی کالسکه جا گذاشته بودم(بیرون خانم وبچه های دیگه هم بودن)رفتم کیفم بیارم که نه کیف بود نه کالسکه ،دخترم رو گذاشتم پیش خانم فروشنده گفتم حواست باشه من برم کیفم پیدا کنم همه جارو گشتم نبودتوی کوچه ها خیابونهاولی نبود(کوچه وخیابونهای محل زندگی خونه پدریم بود)تا کوچه خونمون هم رفتم یه پسر بچه با دوچرخه رد میشدپرسیدم کالسکه ندیدی گفت نه یه دوچرخه بدون سرنشین و صندلی خودش اومد سمتم پرسیدم این دوچرخه ها مال کیه گفت واسه هرکی بخواد،محلی بود که همه دوچرخه سواری میکردن.چندتا خانم هم ازسر کوچه داشتن می اومدن .دوچرخه پسره هم کنار من بود چند قدم رفتم البته دوچرخه دستم بود سوار نشدم و گذاشتمشون کنار دیوار.رفتم مغاره دیدم کرکره اش پایینه شب شده بودصدا زدم مریم خانم کرکره رو دادبالا وبهش گفتم پیداش نکردم یه دفتر دستم بود داشتم با خودکار آبی خوش خط مینوشتم ۲خط نوشته بودم ولی نوشته یادم نیست.گفتم من کیف پول و گوشیم هم توی کیف بوده میتونم به شوهرم زنگ بزنم نگران نشه واون گوشی مغازه رو بهم داد وگفت این چه حرفیه وخودش رفت بیرون گفت بزار بگردم شاید همین دوروبرهاست ندیدیش(محوطه حیاط مانندجلو مغازه بود)یه سطل جلو مغازه بود هل داداونطرف گفت جاش اینجا نیست ، خانم که رفت بگرده روز بود هیچ کس دیگه ای نبودمغازه ها تعطیل شده بودن.تشکر از تعبیر خواب.من دوخواب کم دارم لطفا تعبیر بشه من خوابم روشارژ میکنم .تشکر

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما ایده های زیادی در رابطه با نقش دخترتان در زندگی اش در سر دارید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید تا تصمیم بگیرید که چطور می توانید او را حمایت کرده و پرورش دهید. ولی آنقدر تمرکزتان صرف این حمایت هاست که به کل احتیاجات خود فرزندتان را یادتان می رود! مثلا در فکر این هستید که او در فلان رشته ی ورزشی بدرخشد.. یا فلان مدرسه درس بخواند، اما خیلی به احساسات اصلی خود فرزندتان توجه ندارید و این باعث می شود که او از درون احساس کند که نسبت به او بی تفاوت هستید. ( در حالی که تمام سعی شما به خاطر اوست.) دختر شما هر چه بخواهد دارد و زندگی او راحت است ولی از درون نیاز به عشق و شفای درونی دارد و باید به او توجه بیشتری کنید. اگر جز این باشد، شما نخواهید توانست تعادلتان را در زندگی حفظ کنید و اعتبار خودتان و تمرکز خودتان را هم از دست خواهید داد. آنوقت فرصت ها از دستتان خواهد پرید. برای شما بزرگترین هدف باید این باشد که صمیمیت و عشق خودتان را با دخترتان قوی تر کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۷:۵۵
Golnesa

Golnesa : سلام. دیشب خواب میدیدم دو تا ازدوستام انگار خونه ما بودن بعد من یه کیف خیلی خوشگل که گلدوزی روش داشت خریده بودم یا بهم کادو داده بودن. البته شبیه این کیف رو تو واقعیت یکی دو ماه پیش میخواستم بخرم که به خاطر قیمتش منصرف شدم. یکی از اون دوستام هی به شوخی داشت میگفت حسودیم شد انقد کیف قشنگی داری. یکی دیگه از دوستامم خودکار برا تولدم کادو داده بود که داشتم دنبالش میگشتم که همین دوستم داد دستم گفت این مال توئه؟

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۹:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوستان شما به شما فکر می کنند و به اینکه شما چقدر عاقل و خردمند و مثبت اندیش هستید و اعتبارتان پیش آنان بالاست فکر می کنند. شما را تحسین می کنند و معتقدند که شما شخصیتی تاثیر گذار روی آنان دارید و نه تنها زندگی تان به سمت مثبت متحول می شود بلکه می توانید تاثیری مثبت و ماندگار روی دوستانتان هم بگذارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۲:۱۱
mina

mina : سلام عزیزم روز بخیر
امروز صبح خواب دیدم دوست پسرم کلید ویلاش رو داده و تلفنی بهم میگفت هر چند روز که دوس داشتی بمون کسی اونجا نیست منم داخل خونه(ویلا) شدم داخلش میچرخیدم و همه جا سرک کشیدم خیلی خونه زیبایی بود دیدم رو میز ناهارخوریش یک کاسه بزرگ آبگوشت بود انگار تازه پخته شده بود و کنار ظرف پشم سیاه گوسفند بود .بعد رفتم سمت آشپزخانه دیدم خیلی بزرگ و قشنگه و پایین و بالاش پر از کابینت های قهوه ای رنگ هست و محو تماشا بودم
بعد دیدم تو ی خونه دیگه ای هستم که انگار خانمی تازه زایمان کرده بود و نوزادش بغلش بود (زن ناشناس) بعد مادربزرگم که فوت شده بود اونجا بود و یک سطل حلوا(دقیق نمیدونم شبیه حلوا بود)مادرم جلو صورتش گرفته و مادربزرگم داشت زیر لب دعا میخوند و بهش فوت میکرد و هر بار یک انگشت به داخل ظرف میبرد من فکر میکردم نذر است
اومدم بیرون در دخترعموهامو دیدم که از اتاق کناری چند تا جعبه برداشتن که توش کیف دستی زنانه بود هر کدوم یک رنگش رو انتخاب کرده بودن یکی بنفش بود یکی دیگه آبی . مادربزرگم هدیه داده بود بهشون. به من و خواهرمم داده بود ولی برای ما دو تا رو خودش داده بود ولی دخترعموهام خودشون رفته بودن انتخاب کرده بودن و من خیلی از این بابت ناراضی بودم و میگفتم برای ما خیلی ساده است ولی شما قشنگ هاشو برداشتین
منم باید خودم برم انتخاب کنم و فکر میکنم برای ما رنگش مشکی بود

پاسخ
لینک۱۸ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۳:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما می خواهد که شما آن کسی باشید که به او آرامش می دهید. او شرایط شما را مورد قضاوت و بررسی قرار می دهد و از شما حمایت روحی خواهد کرد و احتیاجاتتان را از نظر مالی برآورده خواهد کرد. او با شما با احساس و پخته و با درایت رفتار می کند، اما در کنار این رفتار، او بسیار طماع و حریص است و وسوسه های زیادی پشت این حمایتش نسبت به شما دارد. افکار او مادیگرایانه و محافظه کارانه است و عملگراست و شخصیتی دنیادوست دارد. متمول است و می تواند گرمی و امنیت لازم را به راحتی به دست بیاورد. ایده های تازه و یا افکار تازه ای به ذهن شما راه می یابد. تحولی مثبت در زندگی تان بوجود می آید. روح مادر بزرگتان شاد. مادر شما می خواهد که شما شاد و خوشحال باشید و مادر بزرگتان هم دعا می کند که انرژی منفی از زندگی شما برود. دختر عموهای شما می خواهند ازدواج کنند یا کاری داشته باشند که بتوانند از خودشان حمایت مالی کنند. آنها مطابق با سلیقه ی خودشان کار یا ازدواج می کنند و شما مطابق سلیقه ی مادرتان. شما ممکن است نسبت به زندگی تان تفکری منفی یا نوعی بدبینی پیدا کنید و یا اینکه بخواهید که خیلی با عزت و سنگین رنگین زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۱۸:۲۹
Yazdan

Yazdan : سلام خواب دیدم رفتم در مغازه ی شخصی که قبلا پیشش کار میکردم که در واقعیت با هم مشکل داریم، اون در مغازه داشت با کسی صحبت می‌کرد من رفتم و سلام و فکر می‌کنم دست دادم باش بعد صحبتاش که تموم شد رفت توی مغازه و یه سری کارا کرد منم رفتم تو بعد اومد بیرون رفت ماشینش رو جابجا کنه منم رفتم با موتورم یه دور بزنم و برگردم توی مسیر یه کیف همرام بود که یهو باز شد و یه سری وسایل ازش ریخت برگشتم وقتی میرفتم سمتش از دور دیدم پاسور از تو کیف ریخته و یه عکس مستهجن هم کنارشون بود بعد وقتی رفتم نزدیک تر دیدم یه قوطی فلزی جای نوشیدنی بود و یه سری چیزای دیگه و عکسی نبود بعد دیدم که مادرم همونجا یه سری از خرتوپرتای بلا استفاده ی خونه رو همونجا ریخته بود بیرون و مردم اومده بودن بردارن و من نگذاشتم و گفتم اینا مال ماس و دیدم یه قطعه از تخت قدیمیم بود که الان توی انبار خونه هست و چنتا چوب لباسی بودو سه تا دستگیره ی قفل در بود که یکیشو برداشتم.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۲:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به کسی که با او مشکل دارید فکر می کنید و سعی می کنید که در ظاهر آرامشتان را نسبت به او حفظ کنید و می خواهید که خیلی زود به اهدافتان برسید. شما می خواهید که به ثروت برسید و می توانید در جاهای مختلف زندگی تان استراتژی بریزید و شاید گاهی ریسک کنید و جوری رفتار کنید که به نفعتان باشد. شما سعی می کنید که از تجارب گذشته تان استفاده کنید و نشان دهید که شخصیتی دوستانه دارید تا بعد به نفع خودتان کار کنید. شما سعی می کنید که از ارتباطات و موقعیت های قدیم استفاده کنید و کنترل تان را روی اوضاع بدست بیاورید تا بعدا در زندگی تان از این موقعیت ها استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۴:۴۸
sanaz noori

sanaz noori : سلام ، شبتون بخیر ، ممنونم بابت تعبیرای خوبتون من دیشب خواب دیدم داخل ی خونه جدید شدم ، توی یکی از اتاقاش مامانم و ابجیم بود ، ابجیم چشماش رو خط چشم کشیده بود، به چهره اش میومد ، من رفتم ی اتاق دیگه ، درش نفر رُو و چوبی و آبی رنگ بود ، ی فرش قرمز قشنگ داخلش پهن بود ، دمپایی هامو دراوردم و رفتم داخلش ، توی دستم صندوق صدقاتی از جنس شیشه ای بود ، روی فرش دراز کشیدم و خوابیدم ، توی صحنه ای دیگه وارد ی بازارچه یا فروشگاه شدم ، موقع ورود به ی غرفه که فکر میکنم پارچه های نفیس یا مانتو زیبا میفروخت ، ی خانم چادری با هیبت مردونه ، جلومو گرفت و گفت محتویات کیفت رو باید دست ما بدی مث صندوق امانات بود ! منم شناسنامه ام که کاورش سبز رنگ بود و چند کاغذ از داخل کیف مشکی ( که درواقعیت دارمش و شیک ونو هست )درآوردم بهش دادم ، اونم گذاشت توی قفسه .ته کیفم مقداری خاک یا سیمان بود (تشخیص نمیدادم چیه )و خوراکی هایی تیکه شده مثه کشک یا لبو که واسم قابل تشخیص و قابل خوردن نبود با مشت جمع شون کردم که ببرم بریزم توی سطل زباله ، ی آقای ناشناسی رو توی مسیر برگشت دیدم با موهای خاکستری بود ،من زیاد بهش توجه نکردم.و برگشتم سمت غرفه در حالی که داخل کیفم هنوز خاک بود .دیگه بیدار شدم .

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۵:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. ایده های جدید به ذهنتان می رسد و زندگی تان متحول خواهد شد. مادر و خواهرتان در شرایط خاصی همفکری می کنند و خواهرتان دقت بیشتری به مسائل نشان می دهد و بینش خودش را تقویت می کند. شما سعی می کنید که با سیاست تر و خونسرد تر باشید و با هر کسی خیلی قاطی و صمیمی نشوید ولی مهربان و فداکار باشید. شما سعی می کنید که مولفه های لازم و عناصری که برای رسیدن به موفقیت نیاز دارید را جمع آوری کنید و رفتاری برازنده از خودتان نشان دهید. شما برای موفق شدن باید ذهنتان را هم از افکار منفی پاک کنید و نگرانی های گذشته را دور بریزید. باید خردمندانه فکر کنید و صرفا ایمان داشتن کافی نیست! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۴:۴۱
Neda

Neda : بقیه رو اینجا مینویسم.اونا میگفتن بعدا حساب کن من نگران بودم حرام نباشه بعدش رفتم منزل خواب بودم انگار ی پسر خیلی جوان اومد روبروی اتاق انگار پسر کیف فروش بودم اومدم برم بیرون روبروگ وایساد انگار میخواست بحرفه گفت مامانتو بردیم بیمارستان سکته کرده من ناراحت شدم اومد ارومم کنه بی ادبیه روم خوابید و بوسیدم منم خوشم اومد میخواست نزدیکی کنه نزاشتم رفتم بیرون ی تمساح یا سوسمار دیدم میخواست حمله کنه ی تیکه گوشت انداختم که بره ولی ترسیدم حمله کنه با پا از بلندی پرتش کردم و همش مواطب بودم از جای دیگه نیادرفتم سوارماشین شدم انگار کیف فروشه بود میخواست منو برسونه مقصدم جاایی مثل پردیسان بود مقصدم گفتم اونجاس حالا بریم میرسیم متوجه میشم و بین راه اقای دیگه هم سوار شد جایی مثل جاده خاکی بود.بقیش یادم نیست

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۲۳:۴۲
Neda

Neda : سلام‌خانم‌هراتی بعد از این مدت و دلتنگی سلام.من‌خواب دیدم انگار جایی حالت نمایشگاه بود رفتیم برای خرید با مامان مادرم ویلچرداره در واقعیت ولی در خواب میتونست راه بره مغازهای اونجا حالت کانکس بود.و خیلی هم شلوع بوددر قسمتی یک سری دختر دبیرستانی انگار از مدرسه بودن به همراه مدیرشون حرکات موزون انجام میدان همه چادر و مقنعه داشتن و حرکات هماهنگ‌بود.مردم پوزخند میزدن بهشون منم خندم گرفت رفتم به سمت کیف فروشی با مامانم.کیف فروش ی اقای مهربان مسن بود و موهاش جو گندمی انگاردر خواب قبلا ازش کیف گرفته بودیم ولی کیفهاش خیلی تنوع نداشت مامانم برای خواهرم یک کیف خرید سفید و تیکه صورتی بچگونه بود بهم نشونش داد گفتم بچگانس من برای خودم توی کیفها دنبال یک کیف خاص میگشتم توی کیفهای مشکی بعدش رفتم قسمت دیگه که پول کیفها رو حساب کنم بسته بود.اونا میگفتن بعدا

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۱۵:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما یاید به جنبه های مختلف زندگی تان نگاهی نزدیک تر داشته باشید و آگاهی تان را نسبت به یک سری مسائل بالاتر ببرید. ایده های زیادی در سرتان هست و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. بعضی از مردم ادعا می کنند که همه چیز خوب است و هیچ مشکلی نیست و هماهنگی و هارمونی در زندگی وجود دارد، که از نظر عده ای دیگر، این حرف مضحک و بی معنی است و نمی توانید مشکلات زندگی تان را نادیده بگیرید. مادرتان هم شیوه ی فکری خودش را دارد و مستقلا فکر می کند و نیاز ندارد که کسی او را به جلو هول بدهد و به او بگوید که چه شیوه ی فکری غلط است یا درست. شما افکارتان را بر مبنای تجاربی که در طی سالها کسب کرده اید، تنظیم می کنید و ایده های تازه را بر همین مبنا انتخاب می کنید. از نظر مادرتان و بر حسب احساسی که او نسبت به خواهرتان دارد، او هنوز خواهرتان را آسیب پذیر و یا بچه حساب می کند. شما اما افکار خودتان را دارید ولی اعتبار زیادی برای این افکار شما در زمان حاضر فائل نیستند. شاید خوابتان به شما می گوید که باید منتظر باشید ببینید بعدا تجربه ی شما ثابت می کند که آیا افکارتان درست هستند یا خیر. الان روی هیچ چیزی نمی توان به صورت قاطعانه تصمیم گیری کرد. مادر شما نگران آینده است و نمی داند که چه پیش خواهد آمد و از این بابت شدیدا می ترسد. شما می خواهید نیازها و امیال سرکوب شده تان ارضا شوند و به آرامش برسید. سعی می کنید که اشتباه و خطایی در زندگی تان مرتکب نشوید و با درددل کردن با دیگران این احساسات منفی را دور بریزید. شما با آدمهای سرد و بی عاطفه و پوست کلفت و خودخواهی مواجه می شوید و سعی می کنید که از اینها فاصله بگیرید. خلاصه فکرتان حسابی ناراحت است و در حالی که سعی می کنید عاقلانه فکر کنید ولی نمی دانید که این مسیر زندگی به ناکجا آباد می رود یا آخرش چه خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۶:۴۵
termeh

termeh : سلام خانم هراتی. خواب دیدم در بازار بودم و کیفی نو خریدم در واقع یادم نمی یاد که خودم این کیف رو خریدم و یا کسی بهم هدیه داد اما میدانم که در بازار بودم. این کیف یک کیف مهمانی نبود بلکه یک کیف دوشی و دستی کاملا رسمی مخصوص سرکار بود ( اما من در واقعیت بیکار هستم و خیلی دلم میخواد برم سرکار). خیلی کیف شیک و گران قیمتی بود در واقع می دانم که قیمت آن هم 1 ملیون و 400 هزارتومان بود. این کیف چرمی بود چرم قهوه ای. به هرحال آن را با لباس رسمی پوشیدم که بسیار با وقار و با اعتماد به نفس بالا شده بودم. با تشکر.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۲:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با مشکلات مالی مواجه هستید و مجبورید صرفه جویی کنید. می خواهید کار خوبی داشته باشید و اعتبارتان بالا برود و ذهنتان درست کار کند و بتوانید افکارتان را بخوبی متمرکز کنید، برای آینده تان برنامه ریزی کنید. زندگی پر است از مسائل غیر منتظره و سورپرایزهای متفاوت. شما باید سعی کنید که خویشتندار باشید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. در هیچ کاری افراط نکنید و دلشوره هم نداشته باشید. دور دور شماست و اوضاع به نفع شما خواهد شد. کار خوبی پیدا خواهید کرد و باید بسیار سخت کوش و قوی و محافظه کار باشید تا کارتان را حفظ کنید. اعتبارتان بالاتر خواهد رفت و احساس خوشبختی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۳:۰۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.