تعبیر خواب کیف (ساک)
کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.
داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : ببخشید من دو تا نکته رو در مورد خوابم فراموش کرده بودم که بگم. یکی اینکه این مسئله ای رو که گفتم در بیداری ایشون کاری رو انجام داده اند و من به صورت اتفاقی مطلع شدم، مربوط به این زمانی هست که رابطه امون تقریبا قطع شده. و دومی اینکه در آخر خوابم که داشتم می رفتم دیدم یه اس ام اس از طرف ایشون برام اومد که یه جورایی ربط به این مسئله ای که گفتم داشت. توی پیامشون اسمی از شخصی بنام رضا آورده بوند که من اینچنین شخصی رو نمیشناسم. با تشکر مجدد.
Ad : سلام. وقتتون بخیر. دیشب خواب دیدم داشتم از جایی رد می شدم. بیرون مغازه ای که نمیدونم چه مغازه ای بود، آقایی رو که در بیداری مدت یک سال خواستگارم بودند ولی خودشان به یکباره دیگه نخواستند و ارتباط رو قطع کردند، رو دیدم. این آقا بیرون مغازه بودند و ژاکت سورمه ای پوشیده بودند. یک کیف دستی که بند بلندی داشت روی شونه من بود. این آقا رو دیدم. ایشان هم من رو دیدند. من شروع کردم داخل کیفم رو گشتن. نزدیک این آقا که شدم، دیدم که قیافه اشان ناراحت یود، از دیدن من خوشحال نشدند. ولی من یه خوشحالی کمی داشتم. احساس کردم ایشون یک مسئله ای رو که در بیداری هم ازش اطلاع دارم رو می خواهند توضیح بدهند یا توجیح کنند. (این مسئه، مسئله ای است که در بیداری ایشون کاری رو انجام داده اند و من به صورت اتفاقی از اون مطلع شدم). در ادامه خوابم من لبخندی زدم و با دست به ایشون اشاره کردم که لازم به توضیح نیست. بدون اینکه صحبتی با هم بکنیم، من رد شدم. ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این آقا ظاهرا می خواهد از خودش در مقابل مشکلی حمایت کند ولی منیت هم ندارد و خودبزرگ بین نیست. شما به او فکر کرده اید و مدتی طولانی این ارتباط فکری تان را نسبت به او ادامه داده اید و می خواهید به او بگویید که رفتار او برایتان مهم نیست. در حالی که او وقتی که به شما فکر می کند، ناراحت می شود و می خواهد که شما او را به خاطر رفتارش حلال کنید و ببخشید. تشکر از همراهیتون.
سایه : دقیقا بعد امتحان قرار بود بریم برای تعطیلی عید
Maryam : سلام و صبح بخیر مهربان بانو
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. بله شما الان درکتان بالاتر از قبل رفته و این همان قبول شدن به مقطع ارشد رشته لیسانستان است. شما الان واقعیات را فهمیده اید ولی بابت این اشتباهی که کردید، ضرر مالی خواهید کرد. شما احساس می کنید که از زندگی تان عقب افتاده اید و نمی توانید تاثیر مثبتی روی زندگی تان بگذارید. همه ی اینها فقط به خاطر دل بستن به جادو و اشتباه مادرتان!! اگر از اول منطقی فکر می کردید، خانه ی مادرتان می ماندید تا کارهای اقامت تان درست شود و بروید سوئد پیش همسرتان. اما اینکه من باید طبقه ی خودم را داشته باشم یا پول بده آپارتمان جداگانه داشته باشم، آنهم در حالی که اصلا شوهرتان ایران کنارتان نبوده، امر را به خانواده ی شوهرتان اینطور مشتبه کرده که شما به خاطر پول و به خاطر اینکه سر شوهرتان را کلاه بگذارید با او ازدواج کرده اید. از اینطرف فالگیر شما را تشویق می کرده که کارهای اشتباه انجام دهید ( چون جنیان به او یاد می داده اند که به شما کاری را بگوید که به ضرر شماست) و از طرفی به شما می گفته فلان وکیل کارتان را درست می کند. اینطوری هم وکیل پولدار شده و هم فالگیر و شما دو طرفه باخته اید!! وکیل هم که مرتب می گفته برو ببین فالگیر چه می گوید و سرتان را با تبانی با هم کلاه گذاشته اند. متاسفم اینها همه به خاطر این است که تکیه تان به خدای بزرگ نبوده و خرافات و جادو جنبل را تکیه گاهتان کرده اید. اما عیب ندارد اینها همه درس است. در اینده از این کارها نکنید و مادرتان که سهل است اگر نعوذبالله مادر رسول خدا هم به شما گفت برو پیش جادو جنبلی دعا بگیر بدانید که این کار اشتباه محض است !! موفق باشید و در پناه خدا. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیز
دو شب پیش خواب میدیدم که با مادر و برادرم رفتم مغازهء کیف فروشی. یه کیف چرم مشکی انتخاب کردم. فروشنده، پسری شهرستانی بود کیف رو گذاشت توی مشما. خریدیمش و اومدیم بیرون. منتها به نظرم خیلی گرون اومد.چون٣٠٠هزارتومان شد!! بعد رفتیم یه مغازهء دیگه. یه کیفی دیدیم، مادرم گفت اون هم خوبه. گفتم بگیم بیاره. اگر قیمتش خوب بود، میریم این یکی رو پس میدیم!!! وقتی کیف رو آورد، کیف کوچیک چرمی و مشکی بود با تزئینات مخصوص خودش. گفتم چند؟ فروشنده که مرد مسنی بود، گفت یک میلیون تومان! گفتم یک میلیون؟! خیییلی گرونه! همون٣٠٠ تومان هم نمیخواستم هزینه کنم. خیلی زیاد شد.
بعد صحنه تغییر کرد. دیدم داخل اتاقی هستم. که یه خانم و آقا جلوی پنجره پشت دو تا میز بودن. نور زیاد بود و از پنجره شاخهء درختا مشخص بودن. من روی یکی از صندلیهای دورتادور اتاق نشسته بودم نزدیک خانومه. نمیدونم اونجا کجا بود. اما روی صندلیهای دیگه هم افراد دیگه نشسته بودن. اون زن و مرد پشت میز برگه دستشون بود، بررسی میکردن. خانومه انگار چیزایی بهم گفت و بعد گفت باید صبر کنیم یا کمی طول میکشه آملده بشه! منم گفتم توی این شرایط (کرونا) همینکه بیرون اومدم هم خطرناکه. بیشتر نمیتونم صبر کنم. اینا رو میذارم پیش شما، یک روز دیگه میام. بعد شروع کردم طلاهایی که داشتم رو درآوردم (گردنبند و گوشواره و انگشتر) بعد بلند شدم که بدم به خانومه (خوابها در یک شب بوده)
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان می خواهید که امکانات مالی قوی داشته باشید و یا فکرتان راحت باشد و احساس امنیت کنید و در سختی ها دوام بیاورید. ولی نباید سطحی نگر باشید و کاری کنید که برایتان گران تمام شود. نشان داده احساسات سطحی و بی تفاوت بودن نسبت به دیگران، صاف و صادق نبودن و خودخواهی شاید امروز شما را از بعضی جهات قوی کند ولی در نهایت به ضررتان تمام می شود. شما فکر می کنید که از خیلی ها انسانیت بیشتری از خودتان بروز می دهید و آدمهایی هستند که خیلی به خودشان و موفقیت محض خودشان فکر می کنند. شما نگران هستید که به خاطر شرایط بد امروزی، موفقیت هایتان را از دست بدهید پس باید برای دفع شر صدقه بدهید تا هم نگرانیهایتان رفع شود و هم ثروتتان از دستتان نرود. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام دوستم تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که با کسی ازدواج کنید که قوی و با نشاط باشد و شور و شوق در زندگی تان راه پیدا کند ولی شخص دیگری به شما پیشنهاد خواهد شد که با تصورات اولیه ی شما بسیار متفاوت خواهد بود. احتمال دارد که این خانم به خاطر همان آقای همکارتان از شما خواستگاری کند. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام روز خوش
خواب دیدم با همسرم دور یه میدون تو محلمون وایسادم و هوا گرگ و میش بود نه خیلی تاریک بود نه روشن یه صدایی موتور شنیدم وقتی بعد یه ادم هیکلی که با شنل سروصورتش پوشونده بود دیدم که داخل یه مغازه میوه فروشی رفت بعد دیدم یه ماشین سیاه ولی شیک امد جلومون و دوتا اقای هیکلی که باز همون جوری شنل بلند تنشون بود و صورتشون دیده نمی شد ویکیشون در عقب ماشین و باز کرد و یه ساک زرد که نوارهای مشکی داشت عقب ماشین گذاشت وبه ما اشاره کرد که بشینید داخل ماشین من به همسرم گفتم نکنه یه بلایی سرمون بیارن انگار خریدار اون مردا خریدار زمینمون بودن با ترس از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شرایط یا موقعیتی قدیمی هست که شما به خاطرش دارید سعی می کنید تا به کمال برسید ولی گاهی احساس می کنید که دارید دور باطل می زنید. کسی سعی می کند که با قدرت زیاد، کنترل اوضاع را به دست بگیرد و نمی خواهد که وجهه ی واقعی و افکارش را بروز دهد. احتمالا می خواهند شما را وادار کنند که از شرایطی تبعیت کنید و مسئولیت هایی را ( احتمالا در مورد زمینتان و خرید و فروش آن) به گردن شما بیاندازند. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام وعرض ادب.مادرم چندشب پیش خواب دیده بیرون کناریک رودخانه بزرگ که آب روان بوده داشته راه میرفته ویک کیف دستی ویک چیزدیگه که یادش نمیادچی بوده دستش بوده که یکدفعه کیفش ازدستش میوفته توی رودخونه وآب کیفومیبره ومادرم خیلی میترسه میگه یاابالفضل کمک کن و۲۰هزارتومن درراهت میدم کیفوبهم برگردانی که یکدفعه میبینه یک زن ویک مردکه مادرم نمیشناستشون میان توی رودخونه از۲طرف کیفوکه میخاستن بیارن کیف تبدیل به یک ماشین میشه وزن ومردازآب درش میارن وبه مامانم میدن.درضمن رنگ کیف روشن بوده وآب رودخونه زلال وصاف بوده.ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. فکر مادرتان نگران جریان احساسی موجود در جامعه است و او دلشوره دارد که نکند فکرش ناراحت شده و یا ضرر مالی به او وارد شود. اما حضرت عباس ع سریع الاجابه هستند و مادرتان باید واقعا نذر کند و متوسل به حضرت عباس شود که همین 20 هزار تومن مبلغ را در راه خدای بزرگ به فقیر صدقه بدهد و خودش را بیمه کند که با دعای خیر حضرت عباس ع، مشکلات مالی و یا نگرانی های زندگی او برطرف شده و کنترل زندگی اش را به دست بگیرد. مادرتان زود حاجتش را می گیرد چون دلش روشن و قلبش با ایمان است. تشکر از همراهیتون.
Shima : فك كنم مامانم گفت جنس كيف چرم بوده ولي كلا مي گفت كيف بسيار زيبايي بوده
Shima : سلام با تشكر از زحمات شما
من در واقعيت با همسرم مشكل خيلي زيادي داشتم و مي خواستم طلاق بگيرم، و خيلي دعا مي كردم كه طلاقم رو بده و امضا كنه ، و اون يه مقدار اذيت مي كرد تا اين كه راضي شد امضا بده، صبح همون روز كه مي خواست امضا كنه، مامانم خواب ديده بود كه همسرم مياد و يه كيف بسيااار زيبا و بزرگي رو مي ده دست مامانم و مامانم وقتي در كيف رو باز مي كنه يه آينه بزرگ را در كيف مي بينه كه تصوير من روي آينه حركت مي كرده و همسرم غيب مي شه ، و در واقعيت اون روز امضا كرد و ما جدا شديم . خيلي ممنون از تعبيرتون لطفا نشان داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کیف چرمی در واقع ذهنیت مقاوم و پوست کلفت شماست که او به مادرتان برگردانده و خیال شما را راحت کرده است. شما باید جنبه هایی از شخصیتتان را قویتر کرده و روی تصویری که از خودتان به مردم نشان می دهید تعمق کنید! باید از این به بعد خودتان را آنطور که دوست دارید به مردم بشناسانید و شوهرتان این امکان را در اختیار شما گذاشته تا همانی که می خواهید باشید. او از زندگی شما غیب شده و شخصیت و افکار زیبای شما را به دست مادرتان سپرده است. تشکر از همراهیتون.