تعبیر خواب گم شدن
اگر کسی در خواب دید در جایی است و راه خانه خود را گم کرده، راه دیانت و دین را گم کرده و اگر در شهری غریب راه به جایی نمی برد، سرگردانی در کار و حرفه اوست.
تعبیر خواب گم کردن
اگر همسر و فرزند خود را گم کرده دید، زیان و ضرر به او می رسد. اگر مالی را گم کرده بود، در حرفه اش خسارت خواهد دید.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند گم شد، دلیل که در آن موضع ضایع بماند و قدر او را ندانند. اگر ببیند فرزند یا عیالش گم شد، دلیل زیان خواهد بود. اگر ببیند چیزی از او گم شد، اگر آن چیز به تاویل نیک بود، غم است. اگر بد بود، کارش به نظام شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
شهزاد : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم با مامانم منتظر اتوبوس هستیم انگاری سفر می خواهیم بریم .اتوبوس اومد سوار شدیم منم استرس گرفتم به مامانم میگم نباید سوار میشدیم ما بلیط نخریدیم مامانم گفت مشکلی نیست پولش رو می دیدم راننده اومد از من شناسنامه و کارت ملی خواست تو کیفم رو میگشتم پیدا نکردم ولی من کارت شناسایی ماشینم رو دراوردم پیش خودم گفتم که این اقا فکری نکنه من خودم ماشین دارم . (تو واقعیت دارم)بعد دیدم تو یه طلا فروشی خیلی بزرگ هستم پر از طلا و عتیفه های فوق العاده زیبا با سنگهای نفیس هستن داشتم تماشا می کردم.یه زنجیر گردنی طلا سفید خیلی پهن بود برداشتم و مثل دستتبند کردم از فروشنده پرسیدم چقدمیشه گفت ۵میلیون منم خوشحال شدم گفتم پس انداز میکنم میخرمش.(توواقعیت اون دستبدرودوست دارم)ممنون ازتعابیر فوق العاده پرانرژیتون.پایدارباشید.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که یک عقب گرد موقتی در دستیابی به اهداف شخصی تان داشته اید ولی الان باید خردمندانه تر فکر کنید و مسیر و جهت تازه ای به زندگی تان ببخشید. مادر شما ( یا خرد و عقلانیت شما) می خواهد که شما زندگی تان را متحول کنید ولی شما نگران هستید که هنوز آماده ی اینکار نباشید و برای توانایی های خودتان اعتبار زیادی قائل نیستید. هر چند که می دانید که می توانید خودتان زندگی تان را کنترل کنید ولی باز هویت خودتان را زیر سوال می برید و به خودتان و توانایی هایتان شک دارید. اما به هرجهت، زندگی تان را عوض خواهید کرد. شما برای رسیدن به موفقیت، باید به استعدادها و تجاربی که خودتان و دیگران در گذشته کسب کرده اند، دقت و توجه کنید و با عشق و تعهد و فداکاری اهدافتان را دنبال کنید. باید جاه طلب باشید و به اهدافتان ارزش بدهید. شما شاید در وهله ی اول، به نظر خشک و غیر قابل نفوذ بیایید ولی شخصیتی متعهد و قوی دارید که با تمام وجودتان می توانید با جسارت و جرات و با ماهیتی پررنگ، عمل کرده و به خواسته هایتان برسید. تشکر از همراهیتون.
فهیمه فروتن : سلام خواب دیدم رفتم مهدکودک دنبال پسرم تعطیل شدن منم لابلای بچه ها گشتم دنبالش ولی پیداش نکردم ینفر از بچه ها گف من رحیمی ام رفتم با دویدن سمتش دیدم الکی گفته گفتم ابن بچه من نیست .وایسادم همه بچه ها رفتن ولی نبود رفتم دفتر مهد اونجام کسی نبود جوابگو باشه یه خانمی رو از سر کلاس اوردم بیرون و گفتم بهش اونم گف حالا مهم نیست مگه بچه ماست که مهم باشه بگرد پیداش کن خودت. اینقد تو خواب داد زدم چیز شکوندم ک صدام در نمیومد دیگه همش میگفتم اون مبترسه بدون من . پیداش نکردم. هوا سرد بود و کاپشن تن بچه ها بود بیدارشدم
ضمنا الان کلاس دومه نه مهدکودک ۸ سالشه
فریبا هراتی
: سلام. شما خیلی حمایتگرایانه نسبت به پسرتان فکر می کنید و به شدت دلتان شور می زند که او نتواند از خودش حمایت کند و باور ندارید که او دارد بزرگتر می شود. شما باید به جای دلشوره برای فرزندتان به او مسائلی را بیاموزید که او احساس امنیت و استقلال بیشتری داشته باشد و بتواند خوب و بد را کم کم از هم تشخیص بدهد. پسر شما دارد بزرگ می شود و شما باید سعی کنید که راه های تازه ای را برای حمایت از او پیدا کنید. برای دفع شر هم صدقه بدهید که خیالتان راحت باشد خداوند انشالله قضا بلا را از شما دور خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
لیلا : سوار اسنپ بودم هرچی دنبال موبایلم میگشتم نبود خیلی ترسیده بودم خیلی گریه کردم یه دفه موبایلم پیدا شد یعنی راننده اشاره کرد موبایل صندلی عقب ماشین افتاده انقدر خوشحال شدم احساس ارامش و حتی وقتی که از خواب هم بیدارشدم حس می کردم
فریبا هراتی
: سلام. شما از اینکه ارتباطات تان را با کسی که دوستش دارید یا با دوستتان یا خانواده تان از دست بدهید، یا نتوانید همدیگر را بخوبی درک کنید، به شدت ناراحتید ولی نگرانی شما بی مورد است. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام پریشب مامانم خواب دیده که با من و مادربزرگم که خیلی ساله فوت شدن و داییم که باهاش رابطه نداریم تو خونه قدیمی مادربزرگم هستیم تو حیاطیم و هوا بشدت باد و ابریه، بعد مامانم میره بالا داخل خونه یهو فکر میکنه که من تو خونه گم شده م، هراسان میشه و در حالی که منو صدا میزده خونه رو دنبالم میگرده با نگرانی و اضطراب داشته وارد سالن اصلی میشده که متوجه میشه پرده در سالن رو باد میزنه و میچسبونه پشت در ،پرده هم در اصل اونجا نداشتیم قبلاً، و یه پرده سفید بوده، همین که میخاد پرده رو کنار بزنه و وارد سالن بشه صدای منو میشنوه که از حیاط صداش میکنم و میگم من تو حیاطم نگران نباش، میگه یه لحظه آرامش عمیقی احساس کردم خیالم راحت شد داشتم از پله ها میامدم پایین تو حیاط و پیش خودم فکر میکردم چطور پس من ندیدمش تو حیاط و انقدر نگران شدم از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. روح مادر بزرگتان شاد. مادر شما به سنت ها و اعتقادات و فرهنگ مادرش پایبند است و شما شخصیتی اجتماعی تر و بازتر دارید. او فکر می کند که شما از او به خاطر این اختلاف فکری یا فرهنگی فاصله دارید و می ترسد که چیزی را از او مخفی کنید یا موردی باشد که او از آن با خبر نباشد. در حالی که شما شرح حالتان را خیلی راحت و با آرامش با مادرتان مطرح می کنید و او نباید نگران باشد که شما چیزی را از او مخفی کنید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام مادر من خواب دیده که توی شهر بودیم اما هر دو انگار گم شده بودیم و هر چی دنبال راه گریز بودیم همش به بن بست میخوردیم تا اینکه مادرم دیده که پسری نونهال دنبال من افتاده به متلک انداختن و انگار متوجه حضور مادرم نشده مادرم از پشت با سنگ زده تو پشت اون پسر و جاده ی اسفالت رو پیدا کردیم و مادرم بیدار شده
فریبا هراتی
: سلام. شما و مادرتان به نحوی احساس بیگانگی با جامعه می کنید. شاید فکر می کنید که کسی درکتان نمی کند یا کمکتان نمی کند و هر کار می کنید نمی توانید به موفقیت برسید. شما فکرتان ناراحت می شود و به خاطر کم تجربگی تان، با ترس و استرس بیشتری نسبت به مادرتان، مواجه می شوید. اما مادرتان مهربان و خردمند است و اجازه نمی دهد که افکار منفی به ذهنتان راه پیدا کند. شما و او قادر خواهید بود راه درست پیشرفت و موفقیت در زندگی تان را پیدا کنید و با آرامش به سمت اهدافتان به پیش بروید. تشکر از همراهیتون.
Rose : سلام.مامان من خواب دیده که رفتیم مسافرت خارج از کشور با تور؛بعد رفته بودیم خرید کنیم که من گم شدم مامانمم وقتی داشت دنبال من میگشت احساس کرد خودشم گم شده یعنی از اون تور جدا شد(البته این قسمتو درست یادش نیس که خودشم گم شده بود یانه)
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید توانایی ها و جنبه های پنهان خودتان را کشف کنید و می خواهید خودتان باشید که برای زندگی خودتان تصمیم می گیرید و دیگران از شما سو استفاده نکنند و مثل زالو خونتان را نمکند. شما به هر تغییر جدیدی که رخ می دهد، روی خوش نشان می دهید و این در حالی است که اصلا از محیط و اطرافتان مطمئن نینستید! و نمی دانید که چه در انتظار شماست. شما ایده های زیادی در سرتان است و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید و می خواهید که زندگی تان را عوض کنید. ولی حس گم شدن در جهان را دارید و مسیر زندگی تان را گم خواهید کرد. شما نگرش هایتان را نسبت به اهدافتان گم می کنید و از اینکه نمی دانید چه چیزی منتظر شماست و چه خواهد شد، احساس نگرانی و نامطمئن بودن دارید. مادر شما هم از اینکه شما دیگر از حمایت او برخوردار نیستید و نمی تواند خودش هم از حمایت شما برخوردار باشد و به شما تکیه کند، احساس گم شدن و ناراحتی خواهد کرد. شما هیچ کدام کسی را نخواهید داشت که بتوانید به او تکیه کنید و مجبور هستید که با موقعیت های جدید که قوانین و شرایطش مدام تغییر می کند خودتان را سارگار کنید. همینطور مسائل حل نشده و احساسات حل نشده ای در مورد همدیگر خواهید داشت و دلتان برای جنبه هایی از وجودتان که در همدیگر آن جنبه ها را می بینید، تنگ خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
پری پیروز : سلام.وقت بخیر
لطفا متن نمایش داده نشه.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شاهد تغییر و تحولات بزرگی در جامعه خواهید بود و زندگی مردم دستخوش تغییراتی خواهد شد که باعث می شود شرایط زندگی آنان عوض شود. شما به حقیقتی عریان که قبلا از شما مخفی شده بود پی خواهید برد و موقعیت خودتان را در جامعه بیشتر تشخیص خواهید داد. دیدن اینکه همه بدون پوشش هستند به جز شما، بیانگر این است که چیزی هست که شما از دیگران پنهان می کنید یا اینکه شما در مورد چیزی نگرانید یا حتی اینکه احتمالا شما خیلی دیگران را نقد می کنید و به جای پذیرفتن مردم؛ تمایل دارید که معایب دیگران را پیدا کنید. شما نمی خواهید که تسلط تان را روی فرزندتان از دست بدهید و او طرز فکر متفاوتی نسبت به شما پیدا کند. ولی فرزند شما هم تحت تاثیر شرایط آینده، طرز فکر متفاوت تری نسبت به شما خواهد داشت. حتی نظرات همسرتان هم تا حدی عوض می شود و شما فکر می کنید که چقدر او فرق کرده است. تشکر از همراهیتون.
mahta : سلام خواهرم خواب دیده ک بابام رفته خارج کشور (هیچ وقت همچین چیزی ممکن نبوده تو واقعیت)و اونجا گم میشه و ما خیلی نگران میشیمو دنبالش میگردیم بعدش خبر میاد ک...بابای من فوت شدن
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. خواهر شما احساس می کند که بعد از فوت پدرتان، یا به دلیل فوت او، زندگی اش دچار هرج و مرج شده و نمی تواند به هر کسی اعتماد کند یا با هر کسی مشورت کند و نمی داند زندگی اش به کجا خواهد کشید. اما ارتباط خواهرتان با خدای بزرگ، ( که این روش ارتباطی از آموزه های دینی است) باعث خواهد شد که او بتواند زندگی اش را بهبود ببخشد و از این حالت افسردگی و استرس تنهایی بیرون بیاید. و شما از اینکه روحیه خواهرتان به واسطه ی عشق به خداوند از افسردگی بیرون بیاید، احساس خوشحالی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Sara83 : با سلام ، مامانم خواب دیدن که با برادر زادم به خونه پدربزرگم که سالهاست فوت کردن رفتن می بینن پدربزرگم در حال ساختن پله هستن که یه دفعه مامانم می بینه برادر زادم نیست و بعد چند بار صدا کردن از پدربزرگم می پرسن که طاهارو ندیدی پدربزرگم می گه الان اینجا بود من متوجه نشدم کجا رفته مامانم کلی استرس می گیره و هر چی تو حیاط می گرده نبوده که یه دفعه می بینه پدربززرگم به سرفه افتاده در اثر استفاده از مواد برای تمیز کردن زیرزمین و مامانم می گه چرا از این مواد استفاده کردی و همچنان به فکر برادرزادم بودن که از خواب بیدار می شن . ممنون از همراهیتون
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر بزرگ شما به درک و آگاهی بالاتری رسیده و می خواهد به شما هشدار بدهد که مراقب برادرزاده تان باشید. خطری او را تهدید می کند و باید برای دفع شر برای سلامتی او به اندازه ی وسعتان گوسفند یا مرغ قربانی کنید و گوشتش را به فقرا ببخشید تا انشالله دفع شر شود. تشکر از همراهیتون.
ناشناخته : باسلام وعرض ادب.خواب دیدم که انگار تو خواب هستم ومیخوام برم خونه ی مادربزرگم(که تو واقعیت فوت شدند)ولی راه گمو میکنم وسر از یه خونه ی زن دیگه درمیارم که وقتی میفهمه تو خونه ش وارد شدم ناراحت میشه وبهم میگه اینجا چیکار میکنی ومن بهش میگه میخوام برم خونه ی مادربزرگم ولی راهو گم کردم که اون خانم که مادربزرگمو میشناسه میگه کلثوم(اسم مادربزرگم هست)که مرده ومن بهش میگم اره مرده ولی خونه ش که هست ومن میخوام برم نصف خونه شو وقف کنم که با نشون اون خانم راهو پیدا میکنم ومیرم وتو راه دوباره به یه اقای میرسم که یه نوشته ی به دستم میده راجب وقف خونه که من بهش میگم من نمیتونم اون خونه رو وقف کنم چون خیلی ها دنبالشند(تو واقعیت اون خونه مال عموم هست که ازورثه خریده)وبعدش نوشته رو میخونم که نوشته حرمله وحرمله های زیادی هست که بایدباهاشون بجنگی.دخترومجردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. شما شرایط و وقایع اطرافتان را نادیده می گیرید و همه را مثل خانواده ی خودتان می دانید که این اشتباه است!! شما نمی توانید در کار هر کسی دخالت یا اظهار نظر کنید و یا با هر کسی صمیمی شوید چون شما فکر می کنید می خواهید مهربان و خردمند باشید و مطابق با سنت هایتان رفتار کنید ولی صمیمیت با غریبه ها گاهی سوء تعبیر و دخالت در کار آنها قلمداد می شود. شما سعی می کنید مثل مادر بزرگتان رفتار کنید و لااقل بخشی از افکار او را ترویج کرده و در زندگی تان به کار ببرید. اما شما به خاطر افکار زیادی که در سر دارید و توقعات و انتظارات زیادی که دیگران از شما دارند، نمی توانید مثل مادر بزرگتان رفتار کنید. شما باید در طی مراحل مختلف زندگی تان تجربه کسب کنید و بدانید که چطور باید با آدمها تعامل کرد تا دلشان را بدست بیاورید و تفکرات آن ها را همسو با خودتان کنید. تشکر از همراهیتون.