کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب گم شدن

اگر کسی در خواب دید در جایی است و راه خانه خود را گم کرده، راه دیانت و دین را گم کرده و اگر در شهری غریب راه به جایی نمی برد، سرگردانی در کار و حرفه اوست.

تعبیر خواب گم کردن

اگر همسر و فرزند خود را گم کرده دید، زیان و ضرر به او می رسد. اگر مالی را گم کرده بود، در حرفه اش خسارت خواهد دید.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند گم شد، دلیل که در آن موضع ضایع بماند و قدر او را ندانند. اگر ببیند فرزند یا عیالش گم شد، دلیل زیان خواهد بود. اگر ببیند چیزی از او گم شد، اگر آن چیز به تاویل نیک بود، غم است. اگر بد بود، کارش به نظام شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

269 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Mehrsa

Mehrsa : سلام وقتتون بخیر و شادی انشالله این خواب رو خواهرم دیدن : خواب دیدم برادرم چند روزی گم شد،و هیچ خبری ازش نبود.من خیلی نگران بودم.بعد از اون خواهرم هم ناپدید شدو هیچ کس خبری ازش نداشت.تا اینکه خواهرم بعد از سه روز اومد خونه.و گفت رفته بودم مشهد زیارت.و و دوست نداشتم کسی بدونه.برادرم هم زنگ زد و گفت اون هم مشهد بوده. ممنون

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر و خواهر شما با شما همفکری نمی کنند و همه ی مسائلشان را با شما در میان نمی گذارند. شما احساس می کنید که نمی توانید آنها را درک کنید و یا به قلب و ذهنشان نفوذ کنید. ولی نگران نباشید. ایشان در کارهایشان به امام رضا ع توسل می کنند و انشالله مشکلاتشان حل و فصل خواهد شد. پس شما هم با توکل به خدای بزرگ، از امام رضا ع طلب دعای خیر و حمایت از ایشان کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۱:۵۰
ایلیار

ایلیار : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم دخترم که چهارده ساله هست رفته مدرسه و من به برادرم سپردم که اونو از مدرسه بیاره. بعد دیدم برادرم تنها برگشت.
پرسیده دخترم کجاست؟ گفت با دوستش رفتن عروسی
گفتم عروسی کی؟ گفت نمیدونم انگار یکی از فامیلهای دوستش
گفتم کجا؟ و برادرم گفت نمیدونم. نگران شدم و به تلفنش زنگ زدم که یادم نیست خاموش بود ویا دسترس نمی داد. توو خوا ب شدید نگران بودم و طبیعتا بعد از بیداری هم نگران شدم.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین

پاسخ
لینک۲۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۰:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دختر شما با دوستش راجع به یک سری مسائل ناراحت کننده صحبت می کنند و فکرش را درگیر این مسائل می کند. برادر شما نمی تواند از لحاظ روحی خیلی با دخترتان صمیمی باشد. باید سعی کنید که خودتان بهترین دوست دخترتان باشید و با او جوری صمیمی شوید که هر وقت مشکلی داشت به شما رجوع کند و نه اینکه با دیگران صحبت کند و آنها او را به اشتباه نصیحت کنند و یا تعمدا او را به گمراهی بکشند. 14 سالگی برای یک دختر سن بسیار حساسی است و از لحاظ روحی بسیار نیازمند محبت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۳:۲۷
علی

علی : باسلام بصورت تکراری هر چند وقت خواب می بینم به مسافرت یا کوهنوردی می روم ولی راه هرچه پیش می روم از مقصد دور شده و مسیر از حالت آسان به تدریج سخت تر شده بطوریکه نمی توانم پیش روی کنم و تمام امکاناتم یکی یکی از دست می رود و درپایان خواب مقصد و مسیر خود و راه بازگشت را گم می کنم

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۲:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید در مسیر زندگی تان با چالش های بزرگی روبرو شوید و احساستان این است که شرایط مبارزه برای رسیدن به خواسته هایتان پیچیده و سخت می شود و امکان موفقیت خودتان را تقریبا منتفی می دانید. شما احساس استیصال می کنید و اعتماد به نفستان کم می شود و نمی توانید درک کنید که راه رسیدن به خواسته هایتان کدام است. قبل از اینکه دست به کار شوید باید همیشه اول امکانات و شرایط خودتان را بررسی کنید و برای آینده تان و هدفتان برنامه ریزی کنید تا فکرتان از هرج و مرج بیرون بیاید و وقتتان حرام نشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۳:۴۴
کوروش

کوروش : سلام روز بخیر
خواب میدیدم جایی هستم که برای کارگاه قنادی ۳ کارتن بزرگ تخم مرغ خریدم (شغلم تولید شیرینی است ) رفتم از ماشین پول بیارم برگشتم دیدم بعضی از تخم مرغ ها شکسته و یعضی از اونها که رسمی بوده معمولی شده یعنی فروشنده که آشنا هم بود اونها رو عوض کرده بود اعتراض کردم گفت شما که اینها رو تو شیرینی میزنید گفتم نه اینطور نیست و همه رو سالم بده خلاصه گرفتم سوار ماشین شدم که برم کارگاه یکی از دوستانم زنگ زد و گفت کوروش تو حرم (امام رضا ع) مراسم داریم مثل مثلا مراسم قدر یا محرم( دقیق نمیدونم )میایی گفتم آره الان برمیگردم میام سمت شما خیلی رفتم مسیر برام آشنا نبود هرچه میرفتم نمیدیم حرم رو تا اینکه حس کردم جاده خاکی شد پیاده شدم دیدم یه جایی شبیه روستا جلوم هست ترسیده بودم رفتم داخل روستا خانه ها همه گلی و یه روستای خرابه طوری بود از دیوارهای گلی رد شدم یه زن جوان با بچه اش داشت رد میشد پرسیدم خانم اسم اینجا چیه گفت سوهان خیلی تعجب کردم گفتم سوهان که یه نوع شیرینیه اومدم برگردم یه گودال عمیق جلوم بود خودم رو نگه داشتم داخلش نیفتم و از روی اون پریدم و بیدار شدم . سرکار خانم هراتی من کارگاهم خیای بازدهی نداشت و بایکی از دوستانم که شرکت پخش داره مدتی کارکردم حالا به من پیشنهاد کرده یعنی اصرار داره که مدیریت مجموعه اون رو قبول کنم و کارگاهم رو به کس دیگری اجاره بدهم و وارد مقوله پخش بشوم و اصلا به تولید فکر نکنم چند روزه با خودم کلنجار میرم از طرفی دوست دارم مدیریت مجموعه اون رو چون هم خیلی تجربه بزرگیه و هم وارد یه دنیای صادراتی و بین المللی میشم و از طرفی نمیخوام تولیدی رو رها کنم و اون هم اصرار داره که فقط به پخش و صادرات باید تمرکز کنی و مکان و تجهیزات رو بده اجاره میگم آیا این موضوع به این خواب ربط داره لطفا راهنمایی کنید چون من شما رو قبول دارم و مطالبی رو که برای دیگران مینویسید رو همیشه میخونم و خوابهام رو از روی اونها تعبیر میکنم ولی این یکی نیاز به راهنمایی شماداره . عذرخواهم طولانی شد .

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۸:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از این که ضرر های زیادی کرده اید دلتان شکسته است و می خواهید که شرایط عوض شود و ثروتتان به شما برگردد و متضرر نشوید. شما شخصیت اصیلی دارید و حاضر نیستید که سر مردم را کلاه بگذارید و ایمانتان قویست. دوست شما به شما وعده ی بزرگی داده و شما به این فکر می کنید که کارتان را کنار بگذارید و بروید پیش او. اما خیر شما در این راه نیست! چون حرم را ندیده اید. شما هر چه پیشتر رفته اید و هر چه بیشتر به حرف او گوش داده اید فقط به جاده خاکی و بیابان خورده اید و به فقر و روستا. سوهان در خوابتان اسم شیرینی نیست. بلکه اشاره به این دارد که برای کار کردن با دیگران شما باید سعی کنید که گوشه های سفت و سخت شخصیتتان را نرم کنید و خیلی خشن و یا عصبانی نباشید و نرمی و سازش به خرج دهید تا بتوانید با دیگران کار کنید وگرنه دعوایتان بشود کارتان می خورد به خنسی!! از دنیا مانده و از عاقبت رانده می شوید و گودالی جلو پایتان می افتد که سقوط در آن مساوی با ورشکستگی است. مضافا به اینکه شما باید کاری را انجام دهید که بلدید! صادرات و واردات داشتن خوب است اما آسان نیست و شما نمی دانید باید چه کار کنید و قبلش باید دوره ببینید یا اینکه زیر دست کسی دیگر کار کنید. آنوقت اگر به شما بگویند اینکار را بکن آنکار رانکن، تحمل دارید؟؟ دوست عزیز هیچ کاری سه سوته بالا نمی گیرد. سنگ بزرگ علامت نزدن است. یکشبه بخواهید ملیاردر شوید خیالی باطل است. از کار کوچک باید شروع کنید و چند سال بگذرد که مشهور شوید. مضافا به اینکه اوضاع اقتصادی الان هم برای همه بد است. اگر می خواهید با دوستتان کار کنید و موفق باشید باید بسیار بسیار ملایم و افتاده و آرام و مطیع و حرف گوش کن باشید وگرنه این راه که می روید به امام رضا ختم نمی شود. تهش گودال است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۱:۰۱
زهرا

زهرا : ... صحنۀ بعد باز میانِ آلاچیقها بودم وخواستم از عابرین کمک بگیرم؛ خانمِ شاعرِمعاصر و هوادارانش را دیدم اما به دلم نیفتاد از او بپرسم، جلورفتم و پریشان از آقایی پرسیدم "اینجا چند آلاچیق هست"؟ نگاهی به دوردست کرد و گفت: "اینجا ۲۵هزار و... (شاید هم ۵۲هزار و... ؟) آلاچیق هست"! من واقعاً غمگین ونااُمید شدم که بااین وسعت وشلوغی، چطور ممکنست نتیجه بگیرم و همراهان را پیدا کنم ــــــــــــــ شرمنده که بدلیل طولانی بودن خواب، موفق نشدم متن را در حد ۱۰ سطر خلاصه کنم، لذا بخش پایانی خواب را مجددا در کامنت جداگانه خدمت شما فرستادم. با عذرخواهی و تشکر برای صبوری شما

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۶:۵۹
زهرا

زهرا : سلام. ۵شنبه پس از طلوع درخواب، باجمعی در خانۀ ویلایی بودم. کنارِ روشویی شاید برای وضو ۲انگشتر عقیق وفیروزه‌ام را روی ظرفِ‌صابون گذاشته و دستهارا می‌شستم که حس‌کردم خانواده یا همراهانم ازخانه بیرون رفته‌اند. سریع از خانه خارج‌شدم تا عقب‌نمانم و غمگین بودم که انگشترها را درحضورِ غریبه‌ها درمنزل جاگذاشته‌ام. بیرون، محوطه‌ای بود با آلاچیقهای چوبی متعدد که سقف و دیوارِ هریک پوشیده با گیاهان بود. در فضای کمِ هر آلاچیق تعداد زیاد اعضاء یک خانوار فشرده ایستاده‌بودند و بین آلاچیقها، مردم در رفت‌و‌آمد. در شلوغی همراهانم را ندیدم، طی جستجو به یک‌دو خانۀ ۲طبقه نبشِ محوطه واردشدم. خودم‌را درطبقۀ ۲ می‌دیدم اما راه‌پله‌ای نبود، حیران بودم که چطور پایین بیایم وخارج شوم؟ صحنۀ بعد باز میانِ آلاچیقها بودم وخواستم از عابرین کمک بگیرم؛ خانمِ شاعرِمعاصر و هوادارانش را دیدم اما راغب نبودم از او بپرسم. برگشتم و پریشان از آقایی پرسیدم "اینجا چند آلاچیق هست"؟ نگاهی به دوردست کرد و گفت: "اینجا ۲۵هزار و... (شاید هم ۵۲هزار و... ؟) آلاچیق هست"! من واقعاً غمگین ونااُمید شدم که بااین وسعت وشلوغی، چطورممکنست نتیجه بگیرم و همراهان را پیدا کنم. تشکر برای صبوری شما

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ایمان شما قویست و قدرت روحی بالایی دارید. شما بر اعصاب و روان خودتان مسلط هستید و یک راهنمای خوب برای دیگران محسوب می شوید و شخصیتی خویشتندار دارید. با این وجود شما سعی می کنید که گذشته های بد خودتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید و جلوی کسی از فضائلی که دارید صحبت نمی کنید و منیت به خرج نمی دهید. شما سعی می کنید که همسو با خانواده تان در زندگی تان پیش بروید و مجبور هستید که به این منظور گاهی سکوت کنید و چیزی نگویید در حالی که می دانید که باید حرفی بزنید... مردم برای رسیدن به امنیت به دروغ پناه می آورند و خودشان را مثبت اندیش جلوه می دهند. شما از لحاظ روحی همپای خانواده تان نیستید و درکتان بالاست. شما مجبورید برای رسیدن به هارمونی و معنویت بالا در زندگی تان منطقی فکر کنید و سیاست و دروغ های مردم را بشناسید. استدعا می کنم دوست عزیز. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۰:۱۹
maryam

maryam : سلام خواب دیدم با همسرم به خانه دوستش تا با او ب رستوران برویم رفتیم و خانمش از پله ها اومد پایین و. سگی کنارش بود که ب من نگاه میکرد خانومش بعد از احوالپرسی رفت داخل خانه و از خانه صدای بلند شوهرش بلند. شد و دعوایی بینشان اتفاق افتاد. و منو. همسرم از حیاتشان رفتیم و سوار. ماشینمون شدیم و من برای کاری پیاده شدم و در پارکینگی پر از ادم و ماشین گم شدم و هرکاری کردم و از هرراهیی رفتم نتونستم همسرم رو پیدا کنم و گوشیم توی ماشین همسرم بود و اون نمیتونست منو پیدا کنه توی اون پارکینگ پر. از ادم همه مرد بودن و یک زن هم نبود و همه ادم حسابی و سرمایه دار که ماشین های لوکسشون رو توی اون پارکینگ گذاشته بودن و در حال غذا خوردن بودن مث رستوران بود خیلی از اساتید من هم در میان اون ها بودن از رستوران داخل پارکینگ اومدم بیرون ولی هرکاری کردم هر مسیری رفتم نتونستم همسرم و ماشینش رو پیدا کنم بعدم بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۹:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همسرتان می خواهید از دوست او حمایت روحی کنید. او احساس می کند که زیر بار فشار و تصمیماتی که باید در زندگی اش بگیرد دارد له می شود و نیاز به حمایت روحی کسی خارج از خانواده ی خودش دارد. خانم او از زندگی شان راضی نیست هر چند که سعی کرده که وفادار به زندگی اش باشد. شما سعی می کنید که در مسائل خانوادگی آنان دخالت مستقیم نکنید و اختیار و کنترل زندگی خودتان را داشته باشید. شما هم به خاطر موضوعی با همسرتان حرفتان خواهد شد و احساس می کنید که نمی توانید او را درک کنید. در واقع او سعی می کند که شما را درک کند ولی شما هستید که از همسرتان ناراحت می شوید. خود شما هم نیاز به حمایت روحی دارید و فکر می کنید که لیاقتتان بیشتر از اینهایی است که کنار همسرتان دارید. برای دفع شر صدقه بدهید و سعی کنید مشکلاتتان را با آرامش با هم حل و فصل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۹:۱۱
محمد

محمد : سلام . مادرم خواب دیدند که منو گم کرده (یعنی پسرشو) و گریه میکنه بدنبالم میگرده که یهو یک شخص غریبه بهش میگه که منو کشته و توی کرمانشاه دفن کرده و وقتی که مادرم اینو میشنوه گریه و زاری میکنه

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما نمی تواند به خوبی افکار و کارهای شما را درک کند و سعی می کند که از لحاظ روحی به شما نزدیک شود. شما با مشکلی مواجه هستید و فکرتان ناراحت است ( یا خواهد شد) و این مشکل باعث شده که روحیه ی شما عوض شود. کسی برای شما دردسر بزرگی درست کرده یا خواهد کرد که شما احساس استیصال می کنید یا خواهید کرد. برای دفع شر صدقه بدهید. این خواب شما می تواند هشداری برای کاری که در پیش رو دارید باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۲:۰۳
نگار

نگار : سلام خانم هراتی عزیز. دیشب خواب دیدم در حال مسافرت در یک قطار هستم ولی شبیه قطار البته نبود. وقتی وارد جایی مثل کوپه شدم احساس کردم من جایی ندارم ولی بالاخره نشستم و با دیگران که با من سرد بودند با گرمی صحبت کردم. بعد که رسیدم یادم اقتاد پسرم هم همراهم بود در شلوغی طول کشید او را پیدا کنم. بعد رفتیم و در جایی مثل ایستگاه راه آهن یا فرودگاه پسرم را دیدم که این بار سن چهار پنج سالگی اش بود و داشت بازی می کرد و کم کم از من دور شد تا اینکه پیدایش نکردم. بعد فهمیدم اونجا برزیل است (من برای یک کنفرانس قبلا برزیل رفته ام و البته پسرم آن موقع در سنی بود که بزرگ تر از سن آن در این خواب بود ولی من اون موقع تنها رفته بودم و او را با خودم نبرده بودم). بعد که وسایلم را از قطار و یا هواپیما گرفتم فهمیدم وسایلم همه هست و چیزی گم نشده ولی بچه دزد ها پسرم را گروگان گرفته اند (در حین بازی) برای پول. این را کسی به من گفت که رابط شان بود. بعد ظاهرا بالاخره پسرم را به من برگرداندند ولی دادن پول یادم نمیاید انگار همینجوری برگرداندند. آخر شب که از محل کنفرانس برگشتم پسرم خسته بود ولی بعد دیدم روز است و میخواهم از بازار اونجا خرید کنم و از کسانی دارم مشورت می گیرم و به پسرم میگویم چی دوست داری چیزی نمی گوید و حواسش پیش محیط و نیز خسته به نظر می رسد. با هم در جایی وسیع رفتیم مثل یک دشت بزرگ و بی آب و علف (این جزو گردش مان بود) بعد دیدم انگار من از جایی بلند تر نسبت به او قرار دارم (سمت چپ من در یک پهنه به موازات من میرفت) و او را بصورت نقطه ای می دیدم که در این دشت لایتنهاهی به یک سمت می رویم که من ناگهان دیدم زیر پایمان بی هیچ علامتی یک شکاف بسیار عمیق است سریع سمت پایین آن (سمت راست) پهنه را نگاه کردم ببینم پسرم این شکاف را می بیند یا نه که فریاد هم کشیدم و دیدم که او دید و برگشت. ولی من باز هم بالا تر از او (مثل اینکه در یک پهباد باشم البته دیدم به پایین اینطور بود نه اینکه در خواب فکر کنم در پهبادم) بودم و می خواستم او را پیدا کنم اول نقطه ای بود که اینطرف و آن طرف می رفت بعد من هرقدر نزدیک تر میشدم او را گم تر کردم و بعد نزدیک سطح زمین رسیدم ولی باز او را پیدا نکردم و با وحشت از خواب پریدم حوالی نماز صبح بود. خانم هراتی عزیز پسرم سربازی رفته و یک هفته بعد مرخص میشود و الان در مرخصی پایان دوره است. از تعبیر تان ممنون خواهم بود.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۱:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما در حال تحول است و شما باید برای ارزیابی مجدد اهداف و موقعیت ها و مسیر جدید زندگی تان وقت بگذارید. شما ایده های بالایی برای زندگی تان دارید و جاه طلبانه امیدوار هستید که به آنها برسید ولی مسیر زندگی پسر شما و شما متفاوت است و او از نظر شما بی تجربه و آسیب پذیر است و شما احساس می کنید که نیاز به حمایت شما دارد. شما اما نمی توانید همیشه او را درک کنید. شما نمی خواهید که پسرتان قربانی شرایط شود و به خاطر این شرایط بد موجود، او تصمیم نابخردانه و اشتباهی بگیرد. فکر می کنید که اگر پولدار بودید شرایط زندگی تان فرق می کرد. شما می خواهید بهترین رندگی را برای پسرتان فراهم کنید. شما احساس می کنید که از پسرتان خیلی عاقلتر و خردمند تر هستید و در این دنیای بزرگ که کسی را به کسی نیست، تنها کسی هستید که می توانید از او حمایت کنید و نگران آینده ی او هستید. از جهتی او خودش را مردی می داند که از اینکه شما او را بچه و ناکافی و ناعاقل فرض کنید خسته شده و این دلشوره های شما باعث می شود که کم کم از لحاظ روحی از او فاصله بگیرید و او نمی تواند شما را درک کند. شما باید به او فضای رشد بدهید و اینقدر او را تحت نظر نگیرید وگرنه از شما فرار می کند. برای سلامتی او هم بگویید یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۲:۵۱
sahar

sahar : سلام خسته نباشيد
خواهرم ساعت ٤صبح تو خواب ناله ميكرد بيدارش كردم خوابش اين چنين بود:خواب ديده سر كوچه مادربزرگم بوديم داداشم گم شده بود(٢٨سالشه) كه همراه با زن داداشم بود تو خواب از اين بابت خيلي ناراحت بودن همه ولي مادرم براي اينكه ما نترسيم انكار ميكرد و ميگفت كه داداشم رو ديده چند دقيقه پيش ديده كه رد شده از اونجا ..ممنون ميشم تعبيرش رو برام بذاريد

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۲۲:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما دچار گمراهی شده و اشتباهی را مرتکب شده و یا اینکه برادر شما راجع به مسئله ای نمی داند که دقیقا باید چه فکری بکند و گیج شده است. شما یا خانم او نمی توانید افکار او را بخوبی درک کنید و او را کمک کنید و او هم تا احساس خودش را بازگو نکند، و نگوید که چه چیزی ناراحتش کرده است، شما نمی توانید او را کمک کنید. شاید مادرتان می داند که برادرتان چه مشکلی دارد ولی نمی خواهد که مسئله را بزرگنمایی کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۲:۳۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.