تعبیر خواب گوشت
دیدن گوشت در خواب مال و ثروت است . اگر از حیوان حلال گوشت باشد، ثروت از راه حلال به دست می آید و اگر از حرام گوشت باشد، از راه حرام کسب ثروت می شود. خوردن گوشت پخته، رسیدن سود بیشتر است. خوردن گوشت خام، غم خوردن است. خریدن و فروختن گوشت، غم و اندوه و بلا و فتنه تعبیر شده است. خوردن و دیدن گوشت گوسفند، غنیمت و نعمت است.
اگر ببینید گوشت شتر دارید یا گوشت شتر را می خواهید بخورید، میراثی به شما می رسد که انتظارش را ندارید. گوشت گاو نعمت و فراخی معیشت است. گوشت خرگوش را نیز میراث از یک زن تعبیر کرده اند. اگر در خواب ببینید که گوشت بز لاغری را می خورید، یا دارید و نمی خورید، مال فقیر و یتیمی را با پستی به چنگ می آورید و بهره می برید.
اگر در خواب ببینید که گوشت خروس می خورید، از مردی شجاع و نام آور متمتع می شوید و از او نعمت می یابید. خوردن گوشت پخته اسب، رسیدن سود از جانب بزرگی است.
اگر کسی خواب دید که گوشت خشک کرده می خورد، مالی را به زحمت به دست می آورد و از آن سود چندانی نیز نخواهد دید.
تعبیر خواب گوشت شانه حیوان
داشتن گوشت شانه حیوان حلال گوشت، نشانه خیر و برکت است. اگر در هنگام بریدن گوشت، فسادی در داخل آن مشاهده کنید، کسی در پنهانی سرگرم نقشه کشیدن است تا به شما زیان برساند. اگر فساد و سیاهی بود و بوی بد از آن استشمام می شد، زیان به آن سامان خواهد رسید.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شانه حیوان، دلیل وزن باشد، اگر ببیند گوشت شانه باز کرد و رگ ها دید، دلیل که در آن سال باران بسیار باشد. اگر ببیند که در آن شانه سیاهی بسیار بود، دلیل که در آن سال بلا بسیار خواهد بود.
تعبیر خواب گوشت انسان
حضرت دانیال (ع) میفرمایند: اگر در خواب ببینی گوشت بدن خودت را میخوری، تعبیرش این است که پشت سر افراد خانه خودت غیبت خواهی کرد.
جابر مغربی میگوید: اگر ببینی گوشت ران خودت را میخوری، به اندازه آن از اموال خودت مصرف میکنی.
ابراهیم کرمانی میگوید: اگر ببینی از گوشت بدن خودت بریده و جلوی پرندهای انداختهای، چیزی از مال و دارایی خودت را به کسی میبخشی.
جابر مغربی میگوید: اگر ببینی پرندهای تکهای از گوشت بدن تو را کنده و ربوده است، یـعـنـی قسمتی از مال و اموال تو را به زور میگیرند، ابراهیم کرمانی نیز میگوید: تعبیرش این است که مال و اموال تو را به زور میگیرند.
ابن سیرین میگوید: اگر ببینی پهلوی تو قرمز و سرخ شده و تکهای گوشت خونآلود از آن افتاده است، زن تو به طور ناگهانی سقط جنین میشود.
تعبیر خواب گوشت سگ
ابن سیرین میگوید: اگر در خواب ببینی گوشت سگ میخوری، تعبیرش این است که دشمن خود را با یکی دیگر از دشمنانت شکست میدهی، ابراهیم کرمانی نیز میگوید: تعبیرش این است که بر دشمن پیروز میشوی.
تعبیر خواب گوشت مار
ابن سیرین میگوید: اگر در خواب ببینی گوشت مار میخوری، تعبیرش پادشاهی میباشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b1 : سلام خانم هراتی .
خواب دیدم تو جای خوابم خوابیدم و خانمی از پشت اومد منو بغل کرد تو جام .برگشتم که ازش کام بگیرم چند لحظه بعد از برگشتنم جامو ترک کرد . پشتش رفتم دیدم داخل یک کشتی چوبی بزرگیهستیم که ناخدا داره و دستش یک شمشیر بود و چند نفر دیگم بودن . اونجا قفسه هایی بودن که توش آدمای مرده رو قصابی میکردن و گوشتشون رو از استخوان جدا میکردن . اون خان که اومدم دنبالش کارش همین بود . یکی ازین انسان مرده رو دراورده بود و شروع کرده بود به قصابی و جدا کردن استخوان. از یه جایی رون پا رو داد بهم و من با چاقو بی استخونش کردم . بعد دیدم گوشت رو تو دیگی گذاشت و توش آب و مخلفات ریخت برای آبگوشت و سر دیگ رو گذاشت و تحویل اونها داد. . بعد اماده سازی گوشت برای اونها وارد یکمسیرس شد و اونها بدنبالش . من پشت اونها نرفتم و از راهی دیگه رفتم راهش باریک بود و تاریک و چراغی هم دستمبود . رفتم که باهاشون تلاقی پیدا کنم .وسطای راه یکی از فوتبالیستای معروف رو دیدم که با چاقو بهم حمله کرده ولی من چاقو رو تو قلبش فرو کردم و مرد . وقتی به اونها رسیدیممتوجه شدم یکنفر دیگه رو همکشتم . سرگروه اونها این خانم بود و با دیدن این صحنه ازش رد شد و منم دنبالشون . تو راه اتاق های شیکی رو هم میدیدم که انگار ول شده بودن .
فریبا هراتی
: سلام. شما وسوسه می شوید که ثروتی را بدست بیاورید که کسب آن برایتان ممکن است استرس زا باشد. شما با اشخاصی که مستبدانه و سرد و بی روح رفتار می کنند تعامل خواهید داشت و رفتار و عملکرد آنان ممکن است باعث تنزل روانی شما شود. شما با موانع و دلسردیهایی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه می شوید؛ به قلب مسائل می روید و از نقاط قوت یا ضعف کسانی که قبلا در این خصوص فعالیت داشته اند با خبر خواهید شد ولی از نظر احساسی به شدت تحت فشار خواهید بود. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و صرفا تابع دیگران نباشید. در اینکار با شما رقابت می شود ولی قادر خواهید بود که رقبای خودتان را شکست بدهید و با موقعیت های مختلف و امکانات تازه ای برای پیشرفت در زندگی تان مواجه خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام من یک دختر خانمم که مادرم خواب دیدن من مقدار زیادی دنده گوسفند کباب شده دارم و مادرم بسیار تعجب میکنن که چطور این همه رو میخام بخورم... تعبیرش رو میخاستم؟......
در ضمن آیا لزوما دیدن خواب گوشت گوسفند حتی کباب شده اون نشونه به دست آوردن مال اما با زحمت هست... منظورم با توجه با شرح حال خواب مادرم هست ؟
فریبا هراتی
: سلام. شما بسیار زندگی مرفه ای خواهید داشت و در پاداشها و خوشی های زندگی افراط خواهید کرد. خیر عزیزم. تعابیر معبران گذشته منوط به شرایط فرهنگی و اجتماعی زمان خودشان نوشته شده و نمی توانید صرفا با خواندن آن تعابیر استناد کنید که وحی مُنزل از آسمان به شما رسیده است و قطعا همان خواهد شد!! این تعابیر صرفا به عنوان رفرنس آمده اند و برای هر کسی که خواب کباب دنده می بیند، تعبیر خواب مال با زحمت نیست. تشکر از همراهیتون.
firuze mehrabani : درود بانو هراتی عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه، خواب دوستم که بانوی جوان مجردی هست را از زبان خودش تعریف میکنم. خواب: خواب دیدم شخص ناشناسی یک کیسه بزرگ گوشت خام و یک کیسه بزرگ مرغ خام به عنوان نذری بهم داد. مقدار گوشت بیشتر بود. من نذری رو پس دادم ولی دوباره دیدم پلاستیک مرغ و گوشت در دستم هست.با سپاس فراوان از تعبیرهای زیباتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. کسی که به شما گوشت خام داده، از موانع و دلسردی هایی که شما در راه رسیدن به اهدافتان با آن مواجه می شوید، برایتان صحبت خواهد کرد و به شما خواهد گفت که شما خودسر و رام نشدنی هستید، مطابق غرایزتان رفتار می کنید و عقلانیت کافی در کارتان نیست، او معتقد است که شما بی تجربه هستید و احساساتتان خام است! کیسه ی مرغ خام هم به ترس ها، مشکلات و نگرانیهایی که ممکن است برای رسیدن به اهدافتان با آن مواجه شوید، تعبیر می شود. شما اما حرفهای او را رد می کنید و باور نمی کنید. هر چند که حرف او را باور کنید یا نکنید، در هر صورت این مشکلات وبال گردنتان خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Mahdi : سلام وقت بخیر اول بگم که پدر من توی گاوداری صنعتی کار میکنه و خوم هم سر و کارم با گاوداری های صنعتی هست امروز یعنی صبح جمعه سیزده فروردین خواب دیدم که یه شب سرد ساعت دوازده شب همراه بابام رفتم تو گاوداری که کار میکنه اونجا خیلی بزرگه اندازه یه شهره فقط صد وبیست خانواده توش زندگی میکنن وقتی از نگهبانی رفتیم تو و از ماشین پیاده شدیم بابام به حالت نصیحت و شاکی گفت ببین چقدر سرده گفته بودم تو نیا خیلی سرده بعد دیدم که راننده های دستگاه های توضیع خوراک اومدن که مشغول کار بشن ازشون پرسیدم چرا این وقت شب اومدید گفتن که یکی از راننده ها کاهلی کرده نیومده کار عقب افتاده ما مجبوریم بیایم الان جبران کنیم بعد رفتیم داخل مجموعه با توجه به این که بابام یه جورایی مدیر هست توی گاوداری صاحب کار گوساله کشته بود برای کارگر ها به بابا گفته بود توضیع کنه گوشت گوساله رو ولی چیزی که من میدیدم گوشت بدون استخون خیلی قشنگ و تمیز بود که بابام داشت تقسیم میکرد تا فردا به کارگرا بده بعد یه تیکه کوچولو به من داد که بخورم انگار طبیعی بود که گوشت خام بخوری و گوشت انقدر نرم و لذیذ بود در حد جگر گوسفند وقتی گوشت رو خوردم حس کردم جوری که باید باشه نیست یه ذره به سختی میشد تشخیص بدی روش سبز شده و طعم غیر متعارفی(انگار تلخ بود) داشت کاملا دهنم رو پر کرده بود و به سختی تونستم از دهنم درش بیارم صاحب کار بابا گوشت خوب به کارگراش نمیده و همش داشتیم با همین فکر میکردیم که طبق معمول گوشت کم کیفیت داره میبخشه بابا تو این فاصله هی تکرار میکرد نگفتم نخور شپلخ زده هی میگفت شپلخ زده توی خوابم انگار کلمه شپلخ یه کلمه عادی بود ولی تو بیداری بعید میدونم شنیده باشم ...ممنون از تعبیر های درست و دقیقتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی مغرور دارید که می خواهید خیلی زود به ثروت و رفاه و موفقیت در زندگی تان رسیده و با اشخاص متمول و با جایگاه و قدرت بالا تعامل داشته باشید. اما پدر شما تجربه اش از شما بیشتر است و نباید فکر کنید که این تجربه ها را راحت کسب کرده و نباید فکر کنید که او اشتباه می کند. سردی و رکود و یی مهری و مشکلات زیادی در زمینه و حوزه ی کاری او وجود دارند و او نمی خواهد که شما با این سختی ها مواجه شوید و سرتان کلاه برود. کارفرمای شما با مشکلی در کارش مواجه شده و مسئولیت های سنگینی را به عده ی کارگرانش گذاشته و می خواهد ایرادات و اشتباهات خودش را گردن شما یا پدرتان بیاندازد. او می خواهد شما را که کم تجربه هستید را قربانی اشتباهات خودش کرده و مقصر جلوه تان دهد. شما باید سعی کنید که ویژگی های خاصی را در وجودتان گسترش دهید تا با موانع و دلسردی هایی که در راه حرکت به سوی اهدافتان با آنها مواجه می شوید، بتوانید مقابله کنید. تکرار می کنم بی تجربگی شما به ضرر شماست!! شما ممکن است لجبازی و احساسات خامی از خودتان بروز دهید ولی کارفرمای پدرتان می خواهد کاری کند که شما در نتیجه ی عملکرد او به تنزل روانی مبتلا شده و اعصابتان خورد شود. شما باید به قلب مسئله بروید و خوب آن را درک و هضم کنید! شما اگر گول کارفرما را بخورید و از حرف پدرتان سرپیچی کنید متوجه خواهید شد که حرف کارفرما اصلا منطقی که نیست هیچ، سرتا پا به ضرر شماست. معنی شپلخ که در خوابتان دیده اید این است که خداوند به پدرتان و شما محبت دارد و جوری این کُد سرشار از راز را به شما گفته که در خاطرتان بتوانید بسپارید تا رمزش را برایتان بشکافم. معنی شپلخ این است که شما شخصیتی بی ریا، بی گناه، آسیب پذیر و مهربان دارید. ولی باید علیرغم این پاکی معنوی، خود قدیمی تان را کنار زده و تولدی جدید داشته باشید. باید متحول شوید. سن شما دارد زیاد می شود و شما نباید به خاطر این نشاط و سرزندگی و قدرت درونی امروزتان، از خودتان بی خیالی و خامی بروز دهید. شما عشق بی قید و شرطی در وجودتان هست که از هیچ کاری که برای دیگران از دستتان برمی آمده، دریغ نکرده اید. اما باید تکامل بیشتری پیدا کنید و خودسازی داشته باشید. شما باید کاری کنید که کسی نتواند گولتان بزند. دنبال پول آسان نباشید!! فکر نکنید هر پیشنهادی که به شما می دهند سه سوته پولدارتان می کند. از قدیم گفته اند رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. هر کسی خواست شما را یک شبه با گنج قارون ثروتمندتان کند، کلکی در کارش است و نباید گولش را بخورید. ثروتی که تدریجا بدست بیاورید برایتان ماندگار خواهد بود ولی در این خصوص فقط با پدرتان مشورت کنید و فکر نکنید که از او عاقلترید. تشکر از همراهیتون.
خدیجه : سلام خانم هراتی عزیز دیشب خواب دیدم مادر شوهرم به من گفت چرا دنبه ام را برداشتی فکر میکرد من برداشته ام به اوگفتم یخچال خودم پر از دنبه وگوشت است او وجاری ام به خانه ما آمدند فکر میکنم خودم گفتم بیابند یخچال را ببینند در کشواول فریزر را که خودم همیشه دنبه ها را درون کشو قرار میدهم را باز کردم تا ببینند خودم چقدر دنبه در یخچال دارم اما کشو اول پر از گوشت بود کشو دوم وسوم همینطور درون یکی از کشوها ماهی پیدا کردم با خودم گفتم چه خوب چرا ندیده بودمشان یکی از ماهی ها را جاری ام برش داد برای مادر شوهرم کشوی آخری هم پر از گوشت بود ولی گوشتها یخ نزده بودند در کشور آخر برداشتم یک تکه دیدم پر از کرمها ی سفید کوچک است آنها را پرتاب میکردم بیرون روی خاک می افتاد وکرمهای دیگری از روی خاک به طرف گوشت میرفتندازدیدن ماهی خوشحال شدم ولی از کرمها چندشم شد
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما شاید فکر می کند که شما از نظر اقتصادی باعث شده اید که او متضرر شود و شما احساستان این است که خودتان شرایط خوبی دارید و نیاز به ثروت او ندارید. شما احساسات سردی نسبت به مادر شوهرتان دارید و منابع دست نخورده ای هم دارید که می توانید از آن استفاده کنید. اما افکار منفی و نگرانیها را از ذهنتان بیرون می کنید. شاید مقداری پول خرج می کنید و عده ای را مهمان می کنید تا فکر نکنند که شما فقط مهمانی می روید و خرج نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
مخمد : سلام، از سراشیبی تند که کرت زیادی بود پایین می امدم وصدای مردمی که از گردو چیدن برمی گشتند می آمد پیرزنی در حال دادو فریاد زدن با بدوبیراه گفتن بود مردی که پیرزن را عصبی کرده بود دیدم که رد شد وبه پیرزن گفت خسته نشدی از داد زدن ومن پایین تر آمدم البته تند می امدم در دست راستم دسته ای گوشت که بصورت میله ای با قطر یک سانتیمتر وقدی حدود 30 سانت بود و از 2 طرف دست آویزان شده بود می خوردم که احساس کردم یکی ظاهرا خام است بدم آمد و با چند تای دیگرپرت کردم ،حالا پایین امده بودم وبه رودخانه رسیده (بی آب وخشک)وگوشت ها به داخل رودخانه وسنگها افتاد ممنون وسپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که با نوعی بی ثباتی و نبود کنترل در زندگی تان مواجه شده اید، و خیلی از مردم هستند که مرتب کار می کنند تا به ثروت برسند، اما مرتب انتظارات و توقعاتشان در هم می شکند و احساس می کنند که عمرشان به هدر رفته است. احساس می کنید که دنیا درهم برهم شده و هیچ آرامشی نیست و زندگی هیچ کسی به خوبی به پیش نمی رود. شما سعی می کنید که منطقی باشید و موانع و دلسردی هایی که در راه رسیدن به اهدافتان وجود دارد را از بین ببرید. شما احساس می کنید که مردم نسبت به شما سرد و بی احساس هستند و با مشکلات شما سطحی برخورد می کنند؛ و کمکی به شما نمی کنند. شما هم از اینکه نسبت به مشکلات مردم، سرد و بی تفاوت برخورد کنید، بدتان می آید. اما این احساس شکست در زندگی، شما را نسبت به همه چیز کرخ و سرد و بی تفاوت کرده است. تشکر از همراهیتون.
Lale : با عرض سلام و خسته نباشید
من دیروز نزدیک صبح خواب دیدم با خواهرم هستم ومتوجه شدم شوهر خواهرم رفته یک عد آدم رو خرید که به جای گاو قربونی کنه و گوشتشون رو مصرف کند( ما در واقعیت رسم داریم گوسفند میخریم و نو حیاط خونه ذبح میکنیم به جای اینکه گوشت بخریم ) من خیلی ناراحت شدم و شوهر خواهرم گفت مشکلی نداره و فقط گوشتشون مکروهه ... با خواهرم بحث کردم که چطور می تونند یک عده آدم رو برای مصرف گوشت قربونی کنند و دو تا بچه هم بینشون بود که با پدر مادرشون تو جایی مثل طویله همه رو نگه میداشت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. حواب شما 2 تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد. اول اینکه شوهر خواهر شما مشکلات مردم را حل می کند و فکر آنها راحت می شود. او باعث می شود که مردم از استرس و فکر اضافه خارج شوند و مثلا بدهی های آنها را می دهد یا مشکلاتشان را رفع می کند که آنها فکر نکنند. او نمی خواهد که با کسی سرد و بی عاطفه برخورد کند یا از حال کسی بی خبر باشد. اما تعبیر دوم این است که شوهر خواهر شما برای رسیدن به موفقیت، حاضر است عده ای را قربانی اهداف خودش کند و با سردی و بی عاطفگی با آنان رفتار کند. او انسانیت را قربانی منافع خودش می کند. اینکه کدامیک از این تعابیر درست است، منوط به شناخت شما از شخصیت ایشان است ولی به احتمال قوی تعبیر اول درست تر است. تشکر از همراهیتون.
سحر : سلام خانم هراتی بزرگوار. من امروز قبل اذان صبح یک خواب خیلی عجیب دیدم و از خواب پریدم. خواب دیدم یکی از اساتید بزرگ فلسفه که در موسسه ایشان درس میخوانم و دیدن ایشان برای چون منی میسر نیست و سید هستن آمده اند منزل ما که خطبه عقد مرا بخوانند ( هیچ دامادی ندیدم) و انگاری برای مراسم گوشت ببخشید خر همراهشان بود منتظر بودن که دو تا داماد دیگرمان که رفته بودن گوشت تهیه کنن برگردن تا خطبه را بخوانن. متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. با کمال تاسف او شما را "ببخشید" خر فرض کرده است و می خواهد که شما نسبت به موضوعی احساس تعهد کنید بدون اینکه جزییات آن مسئله را بدانید. او فقط می خواهد به شما بگوید که اگر می خواهید در زندگی تان تعادل ایجاد شود و مستقل و قوی باشید، باید با دوگانگی ها و تضادهایی که در تعالیم فلسفه با آن مواجه می شوید، کنار آمده، سازش کنید و چشم و گوش بسته مرید این تعالیم باشید. سید بودن هیچ بشری او را از گناهان مصون نمی کند کما اینکه عام بودن هیچ کسی هم باعث نمی شود که او شیعه ی معتقد حضرت علی ع نباشد. تشکر از همراهیتون
Mari : سلام خانم هراتی عزیز، انشاالله سلامت باشین، پدرم خواب دیدن داخل یک باغ خواهرم و خانواده خالم و(همسر خالم که فوت شدن) دور سفره ای نشسته بودن و با هم شوخی می کردن و خوش میگذروندن و طرف دیگه باغ با فاصله پدرم به تنهایی دور یک سفره دیگه بوده، توی هر دوی سفره ها یک نوع غذا و همه یک چیز می خوردن که انسان پخته شده کبابی بوده که در عین پخته بودن زنده بودن ولی خواب. در حالی که پدرم داشته می خورده آدمه غلت میزنه و پدرم از گوشتای کتفو گردنش می خوره که خیلی بهتر پخته شده بوده، در آخر میاد از گوشت بازوش بکنه میبینه آدمه آخ میگه ولی از اینکه خورده میشده ناراحت نبوده ولی پدرم ناراحت میشه و حالشو بد میکنه و دیگه نمیخوره، بلند میشه از سر سفره که بیاد پیش من یه تیکه از گوشتم از دهنش درمیاره میندازه دور.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما و خاله تان راجع به شوهر خاله ی مرحومتان ( روحشان شاد) با هم حرف می زنند و از مشکلات و مسائلی که در زندگی خاله تان بوده صحبت می کنند. پدرتان هم به کسی دیگر که باعث ناراحتی پدرتان شده فکر می کند و غیبت او را می کند. پدر شما سعی می کند که این شخص را خوب درک کند و رفتارش را تحلیل و هضم کند ولی بخاطر اینکه این شخص خودش در خواب غفلت است و نمی داند که غیبتش را می کنند و نمی تواند از خودش دفاع کند، پدرتان از صحبت راجع به او دست بر می دارد و دیگر راجع به این که" این شخص شخصیتی حمایتگرایانه داشته و یا به دفاع از کسی، رفتار کرده است، " صحبت نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
ناشناخته : با سلام وعرض ادب.دیشب خواب دیدم که همگیمون از خونه ی مادربزرگم برگشتیم وبه خونه ی خودمون اومدیم ودیدم که برادرم جواد( که اصلا ایران نیست واهل این کارها هم اصلا نیست) میخواد با موبایل به مادربزرگم زنگ بزنه ، بهش گفتم الان صبح هست واون ها ممکنه خواب باشند که بدون توجه به حرف من زنگ زد وچند دقیقه ی باهاشون حرف زد ووقتی قطع کرد بهش گفتم خواب نبودند؟ که گفت نه بابا اتفاقا مادرجون گفت به خاطر مریضیمون از وقتی که اون مرغ ها رو توی اون روز خوردیم همش مریضیم ( انگار تو یه روز خاصی که معمولا عرف نیست یعنی گناه داره اون ها برای خودشون مهمونی گرفته بودندومرغ خورده بودند البته تو خواب من اینو حس کرده بودم ) ومن در جواب برادرم گفتم ربطی به این نداره به نظر من چون اون مرغ ها مال کس دیگه ی بود واون راضی نبود این ها همش مریضند وبعد از گفتن این حرف رفتم اشپزخونه ودیدم یه سینی که توش چند تیکه بزرگ ازگوشت مرغ خام هست که تیکه سینه مرغ کاملا معلوم بود روی سینگ هست ومن با خودم گفتم حتما این ها رو قبل از اینکه بریم خونه ی مادرجون اینجا گذاشتم ودیگه تو یخچال نذاشتیم ومن با خودم گفتم با اینکه تیکه ها از نظر ظاهری تازه وسالم بودند ولی حتما بو در اوردند پس میندازم بیرون وداشتم به این فکر میکردم که نگاهم افتاد به گوشه ی از اشپزخونه که انگار یه چیزی مثل پارچه رو روی یه چیزای گذاشته بودند که باعث شده بود اون زیر دیده نشه ومن وقتی پارچه رو برداشتم دیدم چند تا مرغ وخروس زنده هستند که با دیدن من ترسیدن وفرار کردند ومن داشتم با نگاهم تعقیبشون میکردم که دیدم برادر دیگه ام که( تو واقعیت قد متوسطی وچهره سبزه ای داره ) با چهره ای متمایل به سفید وقد بلندی وبا پولیور قرمزی وبا موهای اصلاح شده یعنی مرتب شد وارد خونه شد ویه سری وسایلشو رو از جیبیش در اورد وداد به من که توش یه چاقوی متوسطی که دسته اش سیاه بود رو هم به همراه این وسایل روش گذاشتو وداد به من ومن گرفتم ( درحالی که تو واقعیت ایشون مهندس هستند واصلا تو 500 کیلومتریشون هم این چیزها رو نمیذارند چه برسه که توجیبشون) ومن دختر ومجردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما از افکار مادر بزرگتان و اعتقادات او حمایت نمی کنید و به افکار و باورهای خودتان اعتقاد بیشتری دارید. اما در واقع مادر بزرگتان حواسش به بعضی مسائل بخوبی جمع است و دوست ندارد که تعمدا مرتکب اشتباه و گناه شود هر چند که در ظاهر شاید شما درک درستی از سیستم فکری او ندارید. شما دوست ندارید که مرتکب گناه شوید و سردی روابط و بی مهری نسبت به دیگران یا بدگویی از دیگران را از زندگی تان دفع می کنید. شما از اخبار و شایعاتی با خبر می شوید و یک سری از مردم یواشکی پشت سرتان حرف می زنند. برادر شما که سبزه روست، به مقام و موقعیتی بالا و موفق خواهد رسید و حرفش برّایی خواهد داشت؛ به او احترام م یگذارند و در کارش پیشرفت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.