تعبیر خواب گوشواره
اگر زنی در خواب دید گوشواره ای از طلا به گوش دارد، دارای دختری زیبا و پاکدامن خواهد شد و اگر از جنس دیگر بود، خوب نیست. اگر مردی گوشواره طلا به گوش کرده بود، از آدمی بی دین اطاعت می کند و اگر از جنس دیگری بود، بد نیست. اگر زنی گوشواره اش را گم کرد، طلاق می گیرد ولی اگر گوشواره اش را فروخت، به فقر مبتلا می شود.
اگر زنی در خواب ببیند گوشواره ای دارد که به گوشش برازنده می نماید و خودش نیز از آن خوشش می آید، در خانواده و نزد شوهرش عزت و احترام خواهد یافت. اگر زنی در خواب ببیند که گوشواره لنگه به لنگه به گوشش آویخته، مرتکب عمل خلافی می شود که او را سرزنش و شماتت می کنند.
اگر مردی در خواب ببیند گوشواره گران بهایی برای همسرش خریده که طلا نیست اما گران بهاست، صاحب پسر می شود. اگر گوشواره طلا خریده بود، صاحب دختر می شود. اگر ببیند از هر دو گوش او مروارید آویخته بود، دلیل که علم قرآن آموزد و دانا شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گوشواره در خواب، چهار وجه است:
- فزونی جمال،
- آموختن علم،
- جاه و بزرگی،
- غم و اندوه.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر مردی در خواب ببیند زن او دو حلقه در گوش داشت، یکی از زر و دیگری از سیم، دلیل است زن را طلاق دهد و بیرون کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Arezou : سلام خواب ديدم يه جعبه كادويي برام آوردن كه انگار نديده بودم و يهو ديدم داخلش با گل تزيين شده بود و يه جعبه داخلش بود نميدونم از طرف كي بود،بازش كردم پر از گوشواره هاي ريز و درشت بود، ساده و ظريف بودن نميدونم طلا بودن يا نه ! اما رنگ نقره اي بودن يكي شون هم با صدف تزيين شده بود داشتم يكي يكي همه رو نگاه ميكردم
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی موفق و با استعداد دارید ولی در مقابل ریسک و خطراتی که سر راهتان وجود دارد، حمایت کافی دریافت نمی کنید و نمی دانید که کسانی که به زندگی تان راه می یابند و با ظاهری مهربان و خیر خواهانه شما را نصیحت می کنند، این نصایح بدردبخور هستند یا خیر. واقعی هستند یا خیر . با ارزش هستند یا خیر. اما در ظاهر به نظر می رسد که این نصایح برای همه ی مدت عمرتان کاربرد داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
فرزانه76 : سلام،همسایمون، خواب دیده مامانم رفته خونشون ویک حلقه طلایی که توش سه جفت گوشواره طلا که دوتاش طلا سفید بود و وسطش یک نگین قرمز بود وخیلی هم طلا ها درخشان بودن،نشون داده گقته اینارو برای عروسم خریدم کدومش قشنگه ،ودرواقع داداشم مجرده،
فریبا هراتی
: سلام. برادرتان با کسی ازدواج می کند که سنگین و قوی و موفق و پرشور و شوق است ولی از بیرون و در ظاهر غیر قابل نفوذ و سخت به نظر می رسد. شاید هم این ها خصلت های برادرتان است و کسی با او ازدواج می کند که مطیع و تابع برادرتان است و مادرتان از این جهت خوشحال خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
لادن : سلام خانم هراتی عزیز،طاعاتتون قبول
امروز ۲۵رمضان خواب دیدم با مادرم و برادرم داخل مغازه هستیم فروشنده هاش دوتاپسر بودن میخواستیم برای من گوشواره بخریم یادمه یه گوشواره انتخاب کرده بودیم نمیدونم طلاسفید بود یا نقره ولی فکر میکنم نقره بود مدلش بلند بود مثلا پنج شش سانت،پسره کارای گوشواره رو کرد بعد گفت هریک گرمش صد وشصت هزارتومنه گذاشت رو ترازو یه عددی رو گفت شاید سیصدو پنجاه(مطمئن نیستم یادم نیست)،بعد ضرب هم کرد پولش شد دوملیون و صد و خرده ای،اومد گوشواره رو بذاره داخل ساک دستمو بردم جلو گفتم نه نه نذارید خیلی گرونه برای تولدم مادرم اینا میخوان کادو بگیرن،مادرم و برادرم گفتن عیبی نداره بخر منم گفتم نه به ظاهرشم انقد نمیخوره و اومدیم بیرون از مغازه...
ممنون از تعابیرخوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر و برادر شما می خواهند به شما نصایحی بیاموزند که برای همیشه در گوشتان حفظ کرده و در خاطرتان نگه دارید. این نصایح باعث موفقیت شما می شوند و موجب خواهند شد که شما به پاکی معنوی برسید و خود قدیمی تان را عوض کنید و تولدی تازه داشته باشید. دیگر وقت آن رسیده که شما مجرب عمل کنید باید سعی کنید که تا دیر نشده، برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و راهی را در زندگی تان انتخاب کنید که باعث هارمونی و هماهنگی و حفظ تعادل در زندگی تان بشود. نقطه عطف در زندگی شما پیدا شده و شما گذار کاملی به بزرگسالی دارید و باید یاد بگیرید که مسئولیت پذیر باشید. اما شما فکر می کنید که هنوز زود است که این انتظارات را از شما داشته باشند و آنقدر اعتبار برای خودتان قائل نیستید که خودتان را کاملا بزرگسال و مجرب حساب کنید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام عزیزم. خواهرم خواب دیده من دو جفت گوشواره طلا داشتم یکی بزرگ، یکی کوچولو. بعد خواهرم گفته اون کوچیکا بده من. منم گفتم نه مال خودمن اینا رو امام رضا بهم داده و آویختم گوشم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به پندها و اندرزهای امام رضا ع توجه خواهید کرد و ایمانتان را قویتر می کنید و به خواسته ها و آرزوهایتان با توسل به امام رضا ع خواهید رسید. خواهرتان هم باید برای رسیدن به حوائجش مثل شما باشد و ایمانش را قویتر کند و متوسل به حضرت امام رضا ع شود تا آن حضرت برای خواهرتان دعای خیر کند و انشالله حاجت روا شود. تشکر از همراهیتون.
سارا خانوم : با سلام.دختر مجردی هستم که در واقعیت پدری دارم که به دلیل نوعی بیماری روانی که دارد تمام خواستگاران من را بی دلیل رد میکند.شب قبل از خوابم با او بحثم شد و زیارت عاشورا برای شهید ابراهیم هادی خواندم و خواستم مشکلم حل بشه.
شب خواب دیدم که در یک مجلسی هستم که جمعیتی خانم هستن که همه چادر مشکی سر دارند. و جلسه در مورد معرفی یک کتاب خوب است به حضار تا همگی آن را بخوانند.(اسم آن را یادم نمیاد.) و یک خانم پشت میزی نشسته و در مورد آن کتاب حرف میزند.مطمئن نیستم اما فکر کنم منم چادر سرم بود.در واقعیت چادری نیستم.بعد کتاب را به همه و من دادند. قورمه سبزی نذری هم پخش میکردن.ظرف یکبار مصرف خورشت با روغن فراوان (من عاشق قورمه سبزی چرب در واقعیتم) و زیر آن ظرف یکبار مصرف برنج قرار داشت و هر دو در پاکت بودند.خانمی که نذری را به من داد گفت این یک نوع قورمه سبزی هست که یادم نیست چه عنوانی گفت و گفت حتما بگیر نذریه .عذا و کتاب را برداشتم و جلسه تمام شد.در راه نزدیک یک مغازه بدلیجات و کادویی که در واقعیت هم در شهرمان هست در پیاده رو نزدیک مغازه مشغول پرسیدن سوالاتی مثل نذر سنجی از مردم بودند.از من که پرسیدن اول گفتم ولش کن نمیخواد جواب بدم.حوصله ندارم.اما بعد گفتم بذار جواب بدم.بعد وارد مغازه شدم و یک گوشواره خریدم که بدل بود با جنس مثل برنج یا برنز.طرحشم فکر میکنم پرنده بود.با با نگین های مصنوعی و طرح های زیاد.اندازه اش هم بسیار بزرگتر از گوشواره عادی بود.(این قسمت را دقیق یادم نیست در خواب بود یا نه:فکر میکنم قیمت آن هشت هزار تومان بود و با اینکه خیلی ارزان بود چون در واقعیت از نظر مالی از طرف پدرم در مضیقه ام زور داشت براش پول بدم و با ته دل ناراحت گرفتم) اما بعد از خرید آن آقای فروشنده به من گفت به خاطر اینکه به سوالات نظرسنجی جواب دادی من هم این گوشواره ها را مجانی به تو میدهم و کلی گوشواره با طرح های مختلف و از همان جنس و همان اندازه به من داد و من خوشحال شدم که چه خوب شد آن گوشواره را خریدم که باعث شد این همه گوشواره مجانی به من بدهند.
فریبا هراتی
: سلام. شما دنبال دانشی هستید که بتوانید به واسطه ی آن راه حل مشکلاتتان را پیدا کنید و می خواهید اوضاع آنطوری بشود که همیشه آرزویش را دارید. ولی متاسفانه شما مجرب نیستید و ساده دلید و زود گول می خورید!! گوشواره ی بدل به نصایحی اشاره می کند که شما تحت تاثیر این نصایح به خوشی های زودگذری خواهید رسید و بعد، به خودتان می آیید و می بینید که فریبتان داده اند اعتبارتان را گرفته اند همه و همه به خاطر این که زودباور هستید و یا با لجبازی از پدرتان می خواهید صرفا خلاف خواسته های او عمل کنید. این مسائل که عرض کردم تعبیر خواب شماست و نه نظر شخصی بنده. اما به هر جهت صرفا مخالفت پدرتان هم به خاطر دیوانگی یا مشکل اعصاب او نیست. شما برای اینکه در زندگی تان موفق باشید و انتخاب درستی داشته باشید باید آدمها را بهتر بشناسید و بدانید که به هر کسی که صرفا می خواهد خودش را به شما نزدیک کند، اعتماد نکنید. ازدواج کردن خیلی راحت تر است از طلاق گرفتن و مجرد بودن خیلی راحت تر است از داشتن فکری خراب و خاطراتی تلخ از یک زندگی شکست خورده. پس اول خودتان را قوی کنید و آدمها را بشناسید و بعد ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون.
سارا خانوم : ممنون از تعبیر.در چه مورد خودم را قوی کنم؟در شناخت انسانها؟چگونه؟
سارا خانوم : پزشک میگفت مخالفت پدرم به خاطر بیماری اوست.اگر نیست پس دلیلش چیست؟
فریبا هراتی
: بله در شناخت انسانها. با تعامل با مردم . با رفت و آمد . با دیدن زندگی دیگران. پدر شما شاید بدبین است ولی وقتی که سادگی شما را می بیند می ترسد که شما را آزار دهند. شما هنوز وقت ازدواجتان نیست وقتی که نمی دانید چرا و در چه موردی باید قویتر باشید. شما تجربه ندارید دوست من. مردم بد ذات هستند و با عشق می آیند شما را راضی به ازدواج می کنند و بعد از 2 روز برده و بنده ی آنها می شوید. مگر اینکه خودتان را قوی کنید. بتوانید روی پای خودتان بایستید. مردم را بتوانید بشناسید. شوهر کردن یه موضوع است و حفظ زندگی یک موضوع دیگر. در نهایت بنده فقط تعابیر را می گویم و مشاوره دادن در فرصت و مسئولیت من نیست. موفق. باشید.
ta : سلام خواب دیدم دوست پسرم که قصد ازدواج داشتیم و یک ماهه رابطه مون تموم شده به یه خانم ایرانی پیام داده برای رفتن به مشهد و زیارت چه زمانی بهتره. ایشون خارجی هستن. بعد دیدم اومده تهران تا منو ببینه،برام دو جفت گوشواره بدل آورده بودیکیش پرنگین یکی ساده وفکر کنم جنسش پلاستیک بود ولی اونیکی فلزی. منم واسه سوغاتی که با خودش ببره یه بسته پولکی و یه چیزی شبیه نون ولی کوچیکش بهش دادم.
فریبا هراتی
: سلام. او شما را برای خوشی های کوتاه مدت و لحظه ای می خواهد و از نظر او شما انعطاف پذیر و مهربانید و از شما تعریف می کند تا شما را جذب خودش کند. هدف او کلا از ارتباط ، همان خوشگذرانی کوتاه مدت است ( او به زن ایرانی اینطور نگاه می کند که خارجی ها شنیده اند؛ که در مشهد ازدواج موقت شایع است). شما صرفا از او خاطره ی هر چند شیرین ولی شکننده و بی داومی دارید. تشکر از همراهیتون.
تینا : با احترام شارژ شد لطفا خوابم را تعبیر کنید
تینا : ببخشید در مورد خوابم فراموش کردم بگویم وقتی آن گوشواره را دیدم با خودم گفتم این گوشواره خیلی بزرگ است و اصلا به من نمآید چون خیلی بزرگ است
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید در کارتان موفق باشید و نسبت به انجام کارهایتان احساس تعهد می کنید. اما کسی به شما نصیحیتی می کند که شنیدن این نصیحت که به ظاهر بسیار قیمتی و با ارزش است، هیچ سودی به حال شما ندارد و می خواهند سرتان را اساسی کلاه بگذارند. اما شما خردمندتر از این هستیدکه اعتبارتان را کم کنید و به این نصایح گوش کنید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم در یک طلا فروشی هستم یک زن و یک مرد صاحب آن هستند. زن پشت دخل است و مرد در وسط مغازه مشتریها را راهنمایی میکند من یک انگشتر طلا میخرم و آن را با جعبه اش داخل کیفم میگذارم وقتی میخواهم بروم آن مرد به من میگوید آن سری طلاها ، ارزان قیمت است و به قیمت قبل میدهم فقط نگینهایشان مصنوعی است که موقع فروش از آن کسر میشود .
جلوی ویترینی که نشان داده میروم زن فروشنده یک جفت گوشواره بزرگ را به من نشان میدهد هم پهن بود و هم خیلی بلند و در سمت راست هر گوشواره یک ریسه از مهره های آبی رنگ هم آویزان بود به مهرها دست میزنم و میگویم این مهره ها خیلی سنگین هستند و در هنگام فروش طلای آن وزن پایین خواهد داشت چون تمام وزن گوشواره به این مهرههای مصنوعی است .
مرد فروشنده گفت نه زیاد نیست چون طلا الان خیلی گران شده دو دل بودم بعد مرد میگوید که زودتر سفارش بده تا چند روز دیگر برایت آماده شود گفتم یعنی چه مگر الان نمیدهید گفت نه اینها را باید الان حساب کنی چتد روز دیگر یک نمونه برایتان میسازیم اگر الان میخواهی باید به نرخ روز بگیری . از خرید پشیمان میشوم . بعد زن و مرد که دوددلی من را میبینند باهم جر و بحث میکنند و من هم از آنجا خارج میشوم و با خودم میگویم بهتر است بقیه پولم را از یک طلافروشی معتبر خرید کنم.
متشکرم
فریبا هراتی
:
سلام . در نوبت هستید. تشکر.
parvane : با سلام.من در خواب دیدم که لباس عقد تنم بود به رنگ صورتی و تاج گل روی سرم.دیدم یک نفر که یادم نیست چه کسی بود،به من گوشواره طلا داد و داشت به گوشم اویزان میکرد.فکر کنم طرح گوشواره قلب بود.
فریبا هراتی
: سلام. انشالله شما رفتاری متعهدانه و سرشار از مهربانی و عشق و رومانتیک از خودتان نشان خواهید داد و به کسی که دوستش دارید متعهد باقی می مانید. عشق و مهربانی در سرتان خواهد بود و به نصایح خردمندانه ای که باعث ثبات و بقای زندگی تان شده و موفقیت شما را به همراه دارد، گوش می کنید. انشالله ازدواج خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.