کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اتومبیل

اگر خواب ببینید مشغول رانندگی هستید، در کار و زندگی خود تغییری می دهید و این تغییر باعث نشاط و خوشحالی شما می شود. اگر هنگام رانندگی، ماشین شما خراب و متوقف شد، دلالت برآن دارد که خوش گذرانی به آن حدی که شما انتظار دارید، ادامه نمی یابد. اگر دیدید از مقابل ماشینی که در حال حرکت است فرار می کردید، از رقابت و چشم و هم چشمی پرهیز می کنید.

اگر زن جوانی ببیند به جستجوی اتومبیلی می گردد، برای جلب حمایت فردی تلاش می کند، اما موفق به جلب حمایت او نمی شود. اگر سوار اتومبیل کسی شدید و او رانندگی میکرد، از نظر فکری با او همراه هستید یا او کنترل موضوعی که شما نیز در آن دخیل هستید را به عهده دارد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

686 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ad

Ad : با عرض سلام. شارژ شد. با تشکر

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۵:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر. در نوبت هستید.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۰:۳۳
Ad

Ad : با عرض سلام و خسته نباشید. امروز صبح بعد از اینکه از خواب بیدار شدم، مجددا خواب رفتم. ساعت شش و نیم به بعد، خواب دیدم جایی بودم داخل یک اتاق شدم، مشابه دفتر کار اداری بود. میز و صندلی هم بود که آقایی روی صندلی و پشت میز نشسته بود، فکر میکنم که این آقا پدرم بودند. یک تخت، از نمونه تخت‌های چوبی که برای نشستن هست هم اونجا بود. یک مرد غریبه هم بود. من نشستم روی این تخت. دیدم یک نفر دستش رو زد به پشت من، متوجه شدم که مرد غریبه این کار رو انجام داده. منم ناراحت شدم. در یک لحظه دیدم این مرد غریبه نیست، زیر تخت رو نگاه کردم، دیدم زیر تخت مخفی شده بود. منم از این شخص پیش آقایی که پشت میز نشسته بود (احتمالا پدرم بودن) شکایت کردم و گفتم که چه کاری کرده. بعد دیدم این مرد غریبه از زیر تخت اومد بیرون در حالیکه صورتش را پوشونده بود، برای اینکه صورتش دیده نشه (به این شکل که کلاه مشکی بافتنی از نمونه‌ای که میشه کلاه رو تا روی صورت باز کرد و صورت رو پوشوند سرش بود و صورتش رو پوشونده بود) و میخواست از اتاق بره بیرون (میخواست در بره). بعد دیدم با برادرم (که در بیداری در قید حیات هستند) توی یک ساختمان بودم، برادرم داشت خیلی تند و سریع میرفت و منم دنبالش میرفتم. میخواستیم برای انجام کارمون وارد یک قسمت بشیم که برادرم که جلوتر میرفت در رو فشار داد و در باز شد و وارد شدیم. کاری هم که قرار بود انجام بدیم در مورد ماشین بود و فکر میکنم که برادرم میخواست ماشین بخره. بعد دیدم توی خونه خودمون بودم، روی حیاط کنار یک حوض کوچک که یک شیر آب هم داشت (توی بیداری هم این حوض رو داریم، ولی یه جای دیگه از حیاطمون هست). دیدم نوه یکی از فامیلهامون که دختر هفت ساله‌ای هست هم ایستاده بود. این دختر بچه در بیداری و واقعیت زیبا هست، توی خواب پیراهن زرد قشنگی پوشیده بود و خودش هم زیباتر از قبل شده بود. دقیق یادم نیست ولی یا توی آینه یا شیشه این دختر رو دیدمش و با خودم میگفتم که چقدر قشنگه. بعد دیدم روی حیاط خونمون بودیم، عمه‌ام هم بودن و سرشون پایین بود. یک لحظه سرشون رو بالا گرفتن و چشمشون به اتاق برادرم افتاد (این برادرم در بیداری فوت کرده). عمه‌ام با حالت ناراحتی به اتاق برادرم اشاره کرد، منم نگاه کردم، ناراحت بودم و بغض کردم. بعد دیدم در خونمون باز بود و من میخواستم ماشینم رو از خونه بیارم بیرون. ماشین رو که میخواستم بیارم بیرون دم در خونه این حالتی شده بود که یک میله افقی بلند بود که این میله وسط بود و راهی که ماشین وارد خونه میشد با راهی که ماشین از خونه بیرون میومد رو از هم جدا میکرد. من که داشتم ماشین رو از خونه بیرون میاوردم، سر ماشینم به طرف در بود. یه جای اینکه از طرفی که برای بیرون آمدن بود بیام، از روی میله وسط که بلند هم بود اومدم بیرون بطوریکه می‌فهمیدم که میله داره به زیر ماشینم میگیره، از خونه که بیرون اومدم هم دیدم که زیر ماشینم داره صدا میده، ماشین رو توی خیابون گذاشتم، اومدم پایین. دم در خونه دیدم برادرم (که توی واقعیت فوت کرده) میخواست یک ماشین وانت نیسان آبی رنگ رو از خونه بیاره بیرون. اول میله وسط راه رو برداشت، جا برای بیرون آوردن ماشین بازتر شد. بعد شروع کرد ماشین رو بیرون آوردن، ته ماشین بطرف در بود و باید عقب عقب می‌آمد بیرون. اول موقع آوردن، ته ماشین کج بود و میخورد به در، نوه فامیلمون هم (همون دختر هفت ساله) کنار در بود ولی با یک لباس معمولی بود. من نگران بودم ماشین به این دختر نخوره. برادرم ماشین رو برد جلو که دوباره برگرده و بیاد بیرون از خونه، منم داشتم بهش میگفتم که چه جوری بیاد (برای اینکه به در خونه نخوره). با تشکر

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۵:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید که کاری را از روی حکمت و عقلانیت و خردمندانه انجام دهید و صبورانه نشسته اید تا به موفقیت برسید. شما سعی می کنید که سیاستمدارانه رفتار کنید. شما رازی خطرناک یا دردناک را پیش خودتان نگه داشته اید و این را مثل باری روی دوش شما گذاشته شده و نگه داشتنش برایتان سخت است. شما راجع به یک موقعیت خاص، تمایل دارید که گمنام مانده و اصلا کسی متوجه عمل شما نباشد. از مسئله ای می ترسید و سعی می کنید که ترستان را سرکوب کنید. شما تصمیم و ایده ای را می خواهید عملی کنید و سعی می کنید که مصمم و قاطع در راه رسیدن به هدفتان به پیش بروید. برادر شما در خوابتان یا به صمیمیت برادرتان و شما اشاره می کند که شما از او تبعیت می کنید و یا به جنبه ی قوی و مصمم و مستقل خود شما اشاره می کند که می خواهید هر طور که شده، به هدفتان برسید. شما می خواهید که کنترل زندگی تان را به دست بیاورید. برای رسیدن به هدفتان شما خوشبین و مثبت اندیش هستید و می خواهید که با استفاده از عقلانیت و خردتان، به سرمایه ی لازم برای عملی کردن هدفتان برسید. روح برادرتان شاد. از نظر اصالت و فرهنگ خانواده تان، شما نمی خواهید که اشتباهی را مرتکب شوید و باعث ناراحتی خانواده تان شوید ولی در عین حال جلوی پیشرفت شما را گرفته اند و با شما برای آزادی عملتان مخالفت می کنند. شما هرجور شده می خواهید به آزادی عمل برسید حتی اگر به ضررتان تمام شود و مرحوم برادرتان می خواهد که شما به تجارب و اشتباه او که مثل باری بر دوشش سنگینی می کند، نگاه کنید و او را آینه ی عبرت خودتان قرار دهید. برادرتان سعی می کند که نگرانی هایی را که به دوش خانواده تان با مرگش، تحمیل شده است را از زندگی آنان خارج کند. شما کاری نکنید که مثل برادرتان از انجام کارهایتان پشیمان شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۶:۳۰
Aylar

Aylar : سلام خانوم هراتی، چهارشنبه خواب دیدم عسل آوردن برامون ولی روی عسل شکرک بسته بود وقتی میخوردم شکرکش نرم بود خرچ خرچشو حس میکردم، بعدش صحنه های خواب متفاوت بود و عوض میشد که یهو دیدم رانندگی میکنم با ماشین آمریکایی کامارو روباز دارم روگذر میرم کنار مسجد مهدیه شهرمون یا هردو بودن که متوجه شدم کمربند نبستم با سرعت هم میرونم دلم میریخت که الان چپ میکنم با یه دستم فرمون با دست دیگم کمربندمو میبستم که مثل ترن هوایی سرعت داشت که کم مونده بود بپرم بیرون زهرم میترکید که آخرش کمربندو بستم.

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۹:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از شما تعریف مثبت می کنند و می گویند که شما ملایم و خردمند و دلسوز و صلح طلب هستید و این که باید بیشتر از خودتان دفاع کنید و حرفتان را قاطع تر بزنید و مطمئن باشید که صدایتان شنیده می شود. شما را تحریک می کنند که حقتان را بگیرید و بی زبان نباشید .... ولی این حرفها را به صورت مبالغه آمیزی به شما می زنند و شما تحت تاثیر این حرفها، هیجانی می شوید که رک و پوست کنده افکارتان را در زندگی تان بگویید و اصلا به نمایش بگذاریدشان!! می خواهید که نشان دهید که قاطعانه و قوی می توانید در زندگی تان به پیش بروید و مدرن و مقاوم و سریع کنترل زندگی تان را بدست گرفته و به پیش بروید. شما تصمیمات عجولانه ای برای زندگی تان می گیرید و برای رسیدن به مقام و موقعیتی که دوستش دارید، مبالغه می کنید و منطقی تصمیم نمی گیرید. باید سعی کنید که احساساتتان را بیشتر کنترل کنید و با سیاست تر به پیش بروید. مدلی که دیگران در ابتدای خوابتان عرض کردم، از شما تعریف می کنند باعث می شود که شما مغرور به خودتان شوید و علیه خودتان با خامی و بی سیاستی رفتار کنید. لطفا دقت داشته باشید که هرگز تصمیمات زندگی تان را نه به خاطر تعاریف مبالغه امیز مثبت و نه به خاطر بدگویی های مبالغه آمیز منفی دیگران، انتخاب نکنید وگرنه شکست می خورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۳:۴۶
alireza

alireza : با سلام خسته نباشید
خواب دیدم که من و همسرم تو یه ماشین خارجی که مارک ناشناخته ای داشت نشسته بودیم و فکر کردیم که میتونیم این ماشین رو با یه ماشین دیگه عوض کنیم و من به همسرم گفتم که با دوستم تماس میگیرم و در مورد قیمت این ماشین و عوض کردنش با اون مشورت میکنم بعد با دوستم تماس گرفتم و باهاش صحبت کردم اما اون جواب درستی بهمون نداد بعد به همسرم گفتم که همین ماشین هم بد نیست ها امکانات خوبی داره و باهاش توی خیابون دور زدیم.
ممنون

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۱:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روش جدیدی برای کنترل زندگی تان و حمایت از خودتان در دست دارید که دیگران درک درستی راجع به این روش زندگی شما نمی توانند داشته باشند. شما متعهد شده اید که تصمیمی را در زندگی تان عملی کنید و با دوستتان راجع به این تصمیم مشورت می کنید ولی او نمی تواند شما را راهنمایی کند. شما تصمیمتان را به هر صورت عملی می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۰:۰۴
فرزان

فرزان : سلام خواب دیدم که میخواهیم بریم خونه یه نفر ،یه پسرنااشنا نشسته بود پشت فرمون ماشین ماکه پیرهن سفید،وصورت گرد ومو مشکی بودمن کنارش نشسته بودم وسعی مبکردم که بهش نخورم گاهی وقت ها بهش میخوردم.یه مسیر و اشتباه رفت گفتم اشتباه رفتیم اول قبول نکردولی بعد متوجه شد ،دیدیم که درجاده کوهستانی هستیم اطرافمون کوه بود فکر کنم یه نفرشلیک کردولی مانخوردفقط به کوه برخورد کرد،مثل جایی که قاچاقچیها هستن ترسیده بودیم داداشم و دیدم داشت یه چیزی تعمیر میکرد دستش و گرفتم گفتم بیا تو رانندگی کن(اومدرانندگی کرد.)تا گرفتمش یه کامیون از کنارداداشم سقوط کردتودره(مثل جایی که گروگان گرفته باشن)اون اقا با ماشین خودش برگشت ماهم با ماشین خودمون (مثل اینکه برادرم با ماشین اون اومده بود ما با ماشین خودمون )زنداداشم یه حیوون کوچیک مثل سنجاب داشت.(شبیه حیوون خاصی نبود)گفت اسمش فرشته هست گرفتم یکم باهاش بازی کردم .دیدیم که سوار یه وسیله شبیه گاریم فقظ یه صندلی داشت (صندلی راحتی داشت)و یه پیرمرد اون و حرکت میداد(هیچ حیوانی بهش وصل نبود)من توکوچه های باریک به راحتی میبرد(همه پیاده بودن )میخواستم دست یه دختر و بگیرم که سوار بشه نتونستم)من با گاری بردتو یه پاساژخیلی سریع وراحت رسیدم بالاترین طبقه.اونجا یه دریاچه داشت (اونجا برادر وزنداداشم وبرادرزاده ام ودیدم)که مردم ماهی میگرفتن ازش من به اون اقاگفتم ساعت چند میای دنبالم گفت الان 11ونیمه12ونیم میام .به داداشم گفتم نگاه کن اینجادوتا پیش دبستانی بزرگ سه طبقه داره( یکی سمت چپ ویک راست)ومن این همه سال نمیدونستم وپیش دبستانی دیگه میرفتم (مربی پیش دبستانیم)بعد یکی از شاگردهام ودیدم گفت خانم کی خونه میخری که قول داده بودی گفتم الان گرون شده ولی انشاالله میخرم.با تشکر

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۶:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی به شما پیشنهادی می دهد و شما می خواهید روی پیشنهاد او فکر کنید و ببینید که آیا راه عملی کردن این پیشنهاد وجود دارد یا خیر. اما نمی دانید که این ایده، ایده ی درست و عملی هست یا نه. در ظاهر همه چیز مثبت به نظر می رسد و شما سعی می کنید که تا زمانی که برایتان کاملا مشخص نشده که این کار به ضررتان است یا خیر، در انجامش هیچ دخالتی نکنید. اما روش پیشبرد این راه به نظر شما غیر اخلاقی و اشتباه است و شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه هستید. این چالش اشتباه است و خشم عده ای را علیه شما بر می انگیزد و شما ممکن است ناخواسته، قربانی شرایطی شوید که دیگران به شما تحمیل کرده اند. برادر شما هم در این راه شما را با شیوه و روش خودش همراهی می کند و می خواهد کنترل کارها را از راهی که خودش دوست دارد، بدست بگیرد و اشتباهات شما را تعمیر و اصلاح کند. شما از اینکه پیرو پیشنهادات دیگران باشید، صرفنظر می کنید و می خواهید با برادرتان همکاری کنید و از او تبعیت کنید. مسئولیت های سنگینی در این راه وجود دارند که با کوچکترین اشتباه شما، این مسئولیت ها با شکست مواجه خواهند شد و شما مرتکب گناه و احساس عذاب وجدان می شوید. زن برادر شما خصلت هایی در وجودش دارد که خیلی به آن وابسته است. او احتمالا اهل احتکار کردن است و یا اینکه کینه ایست، یا خیلی به کارهای بی ثمر و پروژه های بی فایده می چسبد. او می خواهد سخت بکوشد تا به آرامش برسد. شما سعی خواهید کرد که از طریقی سیاستمدارانه و خردمندانه، به ایمنی برسید و روی خودتان کار می کنید تا احترامتان بالا برود و وضعیت بهتری داشته باشید. شما در شرایط بغرنج و با تمام محدودیت هایی که دارید، خودتان را در زندگی به پیش می برید و نمی توانید سرمایه ای را که لازم دارید بدست بیاورید. شما مجبور می شوید با صرفه جویی زندگی کنید و تا زمانی که موقعیت خوبی پیدا کنید و درک و آگاهی تان نسبت به مسائل بالاتر برود. شما نگرش های تازه ای نسبت به مسائل پیدا خواهید کرد. و توافق می کنید که کاری را انجام دهید که تعادل در زندگی تان به وجود بیاید ولی خیلی با احساساتتان صاف و صادق برخورد نمی کنید. اما سعی می کنید که قدرت و درکتان را بالاتر ببرید تا به کمال برسید. شما می خواهید زندگی تان متحول شود، از شما مراقبت بشود و هیچ نگرانی نداشته باشید و به آرزویتان هم خواهید رسید. اما تصمیم می گیرید که منبعد هرگز ایده های تازه ای را که نمی شناسید را شروع نکنید چون این پیشنهادی که در اول به شما داده شد، برایتان خیلی گران درامد و به خاطرش سختی خواهید کشید ( یا کشیده اید). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۴:۵۸
Foroozan

Foroozan : با سلام و عرض وقت بخیر, دیشب خوابی دیدم که بیشتر خوابم حول ماشینی بود که خریده بودم خواب دیدم یک خودروی شاسی بلند مشکی بزرگ و با ابهت خریده بودم و رانندگی میکردم و باهاش خونواده رو هم سوار کردم و همنطور به دایی ام هم گفتم که سوار شود ، و در نظرم این بود که ماشین قبلی دوستم هستم (که دوستم در واقعیت داشت و عوض کرد)که البته جدیدتره و رنگشم فرق داره. و کلا مثل عالم واقع از اینکه سرنشینان کفپوش ماشین رو با کفشاشون خاکی کنن کمی نگران بودم.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۰:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روش زندگی تان را عوض می کنید و قادر خواهید بود که زندگی تان را به بهترین صورت کنترل کنید و رفتاری با عزت و با پرستیژ برای پیشبرد اهداف خودتان و نیز برای حمایت از خانواده تان، از خودتان ارائه دهید. شما سعی می کنید که به فرهنگ و سنت هایتان پایبند باشید و تا اندازه ای روش زندگی تان مانند دوستتان خواهد بود. شما نمی خواهید که کسی با منفی بافی هایش، باعث کدورت خاطر شما شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۸:۴۲
ایمان تیموری

ایمان تیموری : سلام، خسته نباشید، من خواب دیدم که سوار یه ماشین بسیار پر قدرت هستم و در حال حرکت وقتی گاز میدادم تیک آف میکشید و دود ناشی از این رو از توی آینه پشت سرم میدیدم و لذت میبردم و همچنین مسیر راهی که میرفتم بسیار آسفالت صاف و نو و تمیزی داشت ، ممنون میشم تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما قادر خواهید بود که به بهترین نحو، کنترل زندگی تان را در دست بگیرید و تمام نگرانی های گذشته را پشت سر خواهید گذاشت. مسیر زندگی تان هموار خواهد بود و خیلی راحت و با عملکردی قوی و موفق به اهدافتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۵:۵۱
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
میدیدم/١/شبه و سوار اتوبوس مسافربری هستم. و مسافر داشت.اون جلو ایستاده بودم.رسیدیم جاده باریکی که پیچ و شیب زیادی داشت و زمینش برف بود.راننده نگهداشت و گفت نمیتونم برم.رفتم پایین و سمت چپ کوچه‌ای بود.برگشتم گفتم اینجا راه هست،ازاینجا بریم/٢/تو مطب بودم.روپوش سفیدم تنم بود و همکارم کنارم.از روی میز سرنگ‌های فلزیِ تزریق رو برداشتم.جدید بودن و طرح خاص وجنس برنج که طلایی بود.فهمیدم فردی که وسایل میاورد برامون،آورده.دکتر هم ازاون سمت به همکارم گفت فکرمیکردم تا آخر زمان کارم با شماها کارمیکنم(من وهمکارم)/٣/تو خونه‌ء تقریبا بزرگی بودیم.٢٠-٣٠نفر.همسرسابق و مادرش وفامیلشون.انگارمیخواستیم دوباره عقدکنیم و بهم برگردیم!!!فامیل بخاطرما اونجا بودن.همه مشکی پوش جزمنکه مانتو و شال سفید بلندی تنم بود.نگران باخودم میگفتم منکه نمیخواستم باعلی ادامه بدم!جواب مامانو چی بدم؟!علی خوش بود و به مادرش چیزهایی میگفت درمورد ملک انگار! داشتم با چندنفر باآسانسور میرفتم بالا که پسرشم اومد.لخت بود فقط مایوی طوسی-زرشکی تنش بود.بعد دیدم شبه و دارم ازساختمون مجللی خارج میشم.ماشین مشکی وشیک وخارجی دم در بود.انگارمن زن دیگه‌ای بودم.یه شلوار چرم براق مشکی تنم بود.بالاتنه عریان و بحالت ضربدری،تور طرح‌دار سفیدی به سینه‌م بود واون‌ها رو میپوشند.اماوقتی نشستم تو ماشین دیدم هالهء سینه‌ام مشخصه.گفتم چرا اینجوری پوشیدم؟؟؟ بعدش روزبود وداشتیم باهمون ماشین میرفتیم توی اتوبان.اماهمون مانتو وشال سفید بلند تنم بود!مایل شدم به سمت راننده و بازوش رو گرفتم.راننده محسن کیایی(بازیگر) بود.باخودم گفتم اینجور فکرنمیکردم اما شایدباید باکسی مثل پدرم ازدواج کنم(مثل او ماشین خارجی داشته باشه)
خواب‌ها متصل بودن عزیزم

پاسخ
لینک۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۳:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نمی دانید که آخر سر چه می شود و مدتی فکر می کنید که مثل دیگران بنشینیدو خودتان را به تقدیر و سرنوشت بسپارید. شما می دانید که سردی روابط و بی عاطفگی ها و پیچ و خمهای زندگی کم نیستند و نمی خواهید که دست روی دست بگذارید. شما از خودتان اصالت و ابتکار به خرج می دهید و به حرف دلتان گوش می کنید. کاری را می کنید که احساستان به شما می گوید. شما می خواهید مسئولیت پذیر و روشمند باشید و نشان دهید که شخصیتی موفق دارید ولی به شما اینطور القا شده که موفقیت با فریب و دروغ بدست می آید و نه با صداقت. شما ممکن است خیره سر بازی درآورید و بخواهید که لجبازی کنید ولی این کار شما را در نهایت به موفقیت نمی رساند. موفقیت زمانی حاصل می شود که شما سطح روحی و ذهنی تان را توسعه دهید و احساستان را متعالی تر سازید. شما نیاز دارید که به خودتان فرصت دهید و زمانی را برای شفا و رسیدن به آرامش برای خودتان در نظر بگیرید. شما از همسر سابقتان متنفرید و رفتاری با کرامت دارید. روشنفکر هستید و می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید. پسر او مضطرب و افسرده است ولی این جریانات گذشته، و باید سعی کنید که افکارتان را عوض کنید. شما می خواهید با پرستیژ و با افتخار زندگی کنید و برای ایفای نقشی که درخور شماست، سخت بکوشید و مقاومت از خودتان نشان دهید. می خواهید اقتدارتان را اثبات کنید و نیاز به حمایت روحی و پشتیبانی دارید. شما مجددا تصمیم خواهید گرفت که به جای اینکه نظراتتان را رک و پوست کنده با دیگران مطرح کنید، با کرامت و آرام رفتار کنید و حرفهایتان را به هر کسی نزنید. همیشه آدمهایی هستند که نقش بازی کنند و بخواهند سرنوشت شما را کنترل کنند. اما باید با کسی ازدواج کنید که خردمند و قوی باشد و درک بالایی از زندگی داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۴:۱۱
م ح

م ح : با سلام و وقت بخیر
خواب دیدم دختر مورد علاقه توی ماشین با دوست پسر سابقش نشسته بهم میگه چیزی شبیه این توی که می تونی بدون من زندگی برو با دیگران زندگی کن با طعنه و اعصبانیت بعد دوست پسر سابقش گاز ماشین می گیره میده
من میدوم دنبالش که بهش بگم نرو ولی نمی رسم به ماشین.
بعد یه خونه میبینم با دوتا فرش دستباف توی حال.
حال مثل طرح خانه های قدیم با در جدا میشده که در ها رو برداشته بودن و یه اتاق خواب
بعد میرم توی فرودگاه پدرم رو می بینم با ۳ تا خانم جوان در حال تفریح و خوشگذرانی کمی هم جلف بودن
بهش میگم می تونی برای توی فرودگاه کار پیدا کنی
کار خوب .اون شروع میکنه به تلفن زدن ولی من فکر می کنه موفق نمیشه. خودم میرم توی قسمت با یه خانمی خوش لباس مرتب می گم من دنبال کار فنی هستم
بعد اون خانم بهم قسمت تعمیرات موتور هواپیما رو نشان میده که توش یه موتور باز شده از هواپیما که کمی از موتور هواپیمای های معمولی پیچیده هست نشون میده برای کار.

ممنون

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۳:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که رابطه تان را با کسی که دوستش دارید ترمیم کنید. از اینکه او تصمیمات عجولانه ای بگیرد و شما را در معرض عمل انجام شده قرار دهد ناراحت هستید. اما کاری از دستتان برنمی آید. شما سعی می کنید که زمینه ی زندگی تان را درست برنامه ریزی کنید و خردمندانه و عاقلانه فکر کنید. می خواهید که زندگی تان را متحول کنید. شما روحتان خسته و ناراحت است و نیاز به شفا و آرامش دارد. شما می خواهید که در مورد یک موقعیت یا رابطه در زندگی تان دوباره فکر کنید و آن را دوباره ارزیابی کنید. برای شما اوج گرفتن و رسیدن به آرزوهایتان و غلبه بر مشکلات و سختی های زندگی تان یک هدف بزرگ است و می خواهید که از این سختی و موقعیت بد بیرون بیایید. شما سعی می کنید که عادات و روشهای قدیمی خودتان را برای کنترل کارها کنار گذاشته و قوی و با قدرت بیشتری زندگی تان را بازسازی کنید. شما جاه طلب هستید و اهداف بالایی برای خودتان در نظر گرفته اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۷:۰۴
م ح

م ح : با سلام و وقت بخیر
خواب دیدم صبح می خواهم برم سرکار
دو طرف اتوبان شلوغ بود ماشین ها از هر دوسمت اتوبان دارند میرند بالا به سمت شمال شهر که برن محل کارشون(طرف خلاف جهت حتی)
من دیدم ماشین اصلا گیر نمی آید با مترو هم دیدم حوصله هم نمی گرفت برم تا اینکه یه اتوبوس اومد تو ایستگاه بی آر تی. اتوبوس بین شهری بود ولی کوچک تر
کسی سوار نمیشد من رفتم سمتش از در وسط سوار شدم بعد از من چند تا جوان دیگه هم آمدن که سوار بشن
من رفتم داخل اتوبوس داخلش آدمهای دانشجو دانشگاهای سطح خوب کشور بودن هر کدوم تکی نشسته بودن تو صندلی های دونفره.من دیدم جلوی اتوبوس یه صندلی یه نفره هست خالی برم اونجا بشینم
ولی قبلش یه نفر بود نمی دونم چرا خوش اومد رفتم پیشش نشستم و اون شخص شلوار قهوه ای پوشیده بود
خانم یا آقا بودنش خیلی مطمئن نبودم.
راننده اتوبوس تو جهت درست می خواست بره جنوب شهر دور بزنه تا برگرده به سمت بالا نه از جهت خلاف
با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۰:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می دانید که در جریان زندگی تان، همه ی مردم سعی می کنند که به موفقیت برسند و چه از راه درست و با استفاده از توانایی هایشان و چه از راه غلط و خلاف و دروغ و فریب می خواهند جایگاه بالا و سطح زندگی متمول و عالی برای خودشان بسازند. شما در شرایط حاضر نمی توانید به تنهایی زندگی تان را به اختیار خودتان کنترل کنید و نمی خواهید که عجولانه رفتار کنید و سعی خواهید کرد که خودتان را به تقدیر بسپارید و اجازه دهید که جریان زندگی شما را به پیش ببرد و مثل خیلی از آدمهای فرهیخته و با فرهنگی که موقعیت مالی خیلی قوی ندارند سعی می کنید که خودتان زندگی تان را از مسیر درست بسازید حتی اگر شده از صفر شروع کنید ولی بعد در زندگی تان پیشرفت خواهید کرد. الان هم شما متمول و یا با امکانات مالی خوب هستید و فقر مطلق ندارید ولی دوست دارید که درست و خوب زندگی کنید و اهل خلاف نیستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۲:۲۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.