کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بازار

اگر خواب ببینید در بازار هستید، در تمامی امور زندگی موفق خواهید بود. ولی دیدن بازاری متروک در خواب، رسیدن پریشانی و افسردگی خاطر است. دیدن سبزیجات گندیده در بازار، زیان شغلی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

58 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ahijan

ahijan : درود خانم هراتی عزیز.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۸:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم شما می دانید که مجاز به ثبت دو خواب در یک کامنت نیستید حتی اگر به هم مربوط باشند. پس لطفا به قوانین سایت احترام بگذارید. شما می خواهید رفتار مناسبی از خودتان نشان دهید و نمی خواهید که فکرتان مشغول و ناراحت باشد. ولی در عین حال می خواهید سعی کنید که حتی زمانی که فکرتان ناراحت است برازنده و با آرامش و صلح طلبانه رفتار کنید. سعی می کنید که در خلوت خودتان و در جمع خانواده هم آرامشتان را حفظ کنید و نه اینکه صرفا بیرون منزل از تندخویی اجتناب کنید. به هر جهت زمانی که با مشکلات مواجه شوید، رفتارتان تا حد زیادی دست خودتان نیست و نخواهید توانست کنترل اوضاع را خوب بدست بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۱:۳۷
علی

علی : سلام.خواب دیدم به همراه پدر خانمم و یک نفر دیگه که فکر کنم کارگرم بود در یک بازار قدیمی قدم میزنیم و پدر خانمم به یک مغازه سوپر مارکت میره و یک پوشه آبی مخصوص پرونده برای دختر کوچکش میخره و یک بسته نون هم برای من میخره و هر کاری میکنم نمیزاره من پول بدم ولی من ناراحت شدم چون دوست داشتم برام از نونوایی نون تازه بگیره بعدش راه افتادیم و به یک سوله مخروبه رسیدیم و من با خودم گفتم کاش میتونستم این سوله مخروبه را بخرم چون زمینش خیلی خوبه.ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۱:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به مسائل گذشته ی زندگی تان در رابطه با پدر خانمتان فکر می کنید و می خواهید روی ذهنتان بیشتر کار کنید و خودسازی بیشتری داشته باشید. پدر خانم شما امیدوار است که شما به ثروت بیشتری برسید و رفتار دختر کوچکش هم مهربانتر و با گذشت تر باشد و دوست ندارد که شما با آنها بد رفتار باشید. شما سعی می کنید که زمینه ی نامناسب و خاطرات زشت و بد قدیمی زندگی تان را تبدیل کنید به وسیله ای برای رسیدن به موفقیت ها و آرامش بیشتر در زندگی تان. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۳:۲۶
امین

امین : سلام خانم هراتی عزیز
من الان جواب شما را به کامنتم دیدم. ظاهرا اونروزی که سوال پرسیدم سایت دچار اختلالی شده بود چون جوابهای شما اصلا برای من نمایش داده نمیشدند. من چندین بار کل این صفحه رو از بالا تا پایین گشتم ولی جواب سوالم توی صفحه وجود نداشت!!!
ممنون از پاسختون و از شما عذرخواهی میکنم.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۴:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. این مسائل به خاطر اختلالات نتی محتمل هستند و ما نباید زود عصبانی شویم و یا قضاوت اشتباه کنیم. تشکر از بزرگواری شما.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۳:۳۳
امین

امین : ای بابا :(
خب به سوال جواب نمیدین، بگین جواب داده نمیشه، تا آدم تکلیفش رو بدونه، چرا از تعداد خوابهای من کسر کردین!!!
درسته من بابت سوالی که پرسیدم و جواب داده نشد، هزینه پرداخت کنم؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۰:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست عزیز عرض کردم 2 ساعت پیش کامنتی که مال دیروز بود نوشته بودید را پاسخ دادم . خواب هم از شما کسر نشد. اما امروز یک خواب برای چشم مادرتان فرستادید که از آن یک حق خواب از شما کسر کردم. من برای پاسخ کامنتی که راجع به خواب قبلی شما بود خوابی از شما کسر نکردم. پاسختان هم در سایت نوشته ام. حوصله ندارید بگردید ننویسید که پاسخ نداده ام!! هر بشری در سایت بیاید پاسخ بنده را می بیند. این هم کپی پاسخ!!!!
فریبا هراتینویسنده یوتاب :سلام. دفتر شما به خاطرات و تجارب گذشته شما بر می گردد که شما باید آن را برای خودتان محفوظ نگه داشته و از آن استفاده کنید. قفل طلای آن اشاره می کند که باید سعی کنید که آن خصلت با ارزشی را که در نیاکان و اجداد شما بوده را جایگزین رفتاری کنید که امروز در زندگی فعلی تان دارید. این که چه به شما رسیده را منوط به زندگی خانوادگیتان می توانید متوجه شوید. اصالت تان افکارتان تربیتتان. این که خودتان را دست کم نگیرید و خواب شما به نویسندگی شما اشاره ای نمی کند.

پاسخلینک3 ساعت پیش ویرایش حذف

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : موفق شدید پاسخ بنده را ببینید یا خیر؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۹:۲۳
امین

امین : سلام خانم هراتی عزیز
من راجع به تعبیر خوابم سوالی پرسیدم که جواب داده نشد
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست عزیز دو ساعت پیش پاسخ شما را ارسال کردم لطفا به سایت مراجعه کنید.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۴:۴۱
امین

امین : سلام وقت شما بخیر
خانم هراتی عزیز من دو روز پیش این خواب را ارسال کردم و جواب خود را دریافت کردم.
ولی سوالی راجع به تعبیر خواب خودم داشتم، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید:
دفتری که در خواب همراه من بود. حاوی نوشته های خودم بود. من در خواب نویسنده بودم. و میخواستم برای دفتر حاوی نوشته هایم قفل طلا تهیه کنم تا اون نوشته ها به دست کسی نیافته.
با توجه به نویسنده بودنم در خواب، این میتونه نشونه این باشه که چیزی که از اجدادم به من به ارث رسیده، اینه که من نویسنده خواهم شد؟؟ یا خیر؟ و اینکه من چطور میتونم بفهمم که چیزی که در گذشته من هست و از اجدادم به من رسیده چی هست؟؟




خواب دیدم زمان خیلی خیلی قدیم بود، در خواب من خودم را، در جسم یه مرد میانسال میدیدم، که ظاهرا از خاندان پولدار و سرشناسی بود ولی لباسهای فقیرانه تنم بود.
به بازار اومده بودم تا طلاهامو و جواهراتم اندکی که واسم مونده بود رو بفروشم و با پول آن، مشغول خریدن یه قفل طلا برای دفتر بزرگیی که همراهم بود شدم.
ظاهرا تمام سرمایه ام را فروختم چون میخاستم برای دفترم قفل بخرم، دفتر واسم خیلی باارزش بود و میخواستم آسیب نبینه.
در این حین داروغه شهر اومد همه اونایی که توی بازار بودن رو به صف کرد- چون ظاهرا یه عده آدم توی بازار بودن که دزدی میکردن و مال بقیه رو میدزدیدن، میخواست اون چند نفر رو پیدا کنه و شلاقشون بزنه- ولی من خیلی ریلکس و آرام بودم. من هم توی صف جمعیت ایستادم-
نمیدونم چرا داروغه اول سراغ من اومد دستشو گذاشت زیر چونه م و پرسید از کدوم خاندان هستی؟ اسمم رو که گفتم - از حضور من در اونجا و از دیدن سر و وضعم متاثر شد- ولی سوالی نپرسید انگار همه چیز رو راجع من میدونست بعدش داروغه رو کرد به جمعیت و گفت همه افرادی که ازین خاندان هستن آزادن میتونن برن و من هم رفتم.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۱:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دفتر شما به خاطرات و تجارب گذشته شما بر می گردد که شما باید آن را برای خودتان محفوظ نگه داشته و از آن استفاده کنید. قفل طلای آن اشاره می کند که باید سعی کنید که آن خصلت با ارزشی را که در نیاکان و اجداد شما بوده را جایگزین رفتاری کنید که امروز در زندگی فعلی تان دارید. این که چه به شما رسیده را منوط به زندگی خانوادگیتان می توانید متوجه شوید. اصالت تان افکارتان تربیتتان. این که خودتان را دست کم نگیرید و خواب شما به نویسندگی شما اشاره ای نمی کند.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۹:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : موفق شدید بالاخره پاسخ بنده را ببینید یا خیر؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۷:۵۴
امین

امین : سلام وقت شما بخیر

خواب دیدم زمان خیلی خیلی قدیم بود، در خواب من خودم را، در جسم یه مرد میانسال میدیدم، که ظاهرا از خاندان پولدار و سرشناسی بود ولی لباسهای فقیرانه تنم بود.
به بازار اومده بودم تا طلاهامو و جواهراتم اندکی که واسم مونده بود رو بفروشم و با پول آن، مشغول خریدن یه قفل طلا برای دفتر بزرگیی که همراهم بود شدم.
ظاهرا تمام سرمایه ام را فروختم چون میخاستم برای دفترم قفل بخرم، دفتر واسم خیلی باارزش بود و میخواستم آسیب نبینه.
در این حین داروغه شهر اومد همه اونایی که توی بازار بودن رو به صف کرد- چون ظاهرا یه عده آدم توی بازار بودن که دزدی میکردن و مال بقیه رو میدزدیدن، میخواست اون چند نفر رو پیدا کنه و شلاقشون بزنه- ولی من خیلی ریلکس و آرام بودم. من هم توی صف جمعیت ایستادم-
نمیدونم چرا داروغه اول سراغ من اومد دستشو گذاشت زیر چونه م و پرسید از کدوم خاندان هستی؟ اسمم رو که گفتم - از حضور من در اونجا و از دیدن سر و وضعم متاثر شد- ولی سوالی نپرسید انگار همه چیز رو راجع من میدونست بعدش داروغه رو کرد به جمعیت و گفت همه افرادی که ازین خاندان هستن آزادن میتونن برن و من هم رفتم.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. چیزی در گذشته ی شما هست که شما نیاز دارید آن را وارد زندگی فعلی تان کنید تا احترام و عزت شما بالاتر برود و باید سعی کنید که آن خصلت با ارزشی را که در نیاکان و اجداد شما بوده را جایگزین رفتاری کنید که امروز در زندگی فعلی تان دارید. شما ارزش خودتان را دست کم می گیرید و از ظرفیت کامل خودتان استفاده نمی کنید. تجارب شما به اندازه ای هست که بتوانید عاقلانه و درست تصمیم بگیرید و می خواهید که اعتبار و ارزشی را که برایتان قائل هستند را در جهت حفظ ارزشها و خاطرات قدیمی ای که ریشه ها و اجداد شما سعی کرده اند برای شما به یادگار بگذارند، به کار ببرید. می خواهید این اعتبار را حفظ کنید و اجازه ندهید که زحمات اجداد شما به بطالت و بیهودگی هدر برود. شما نیاز دارید که از گذشته تان درس بگیرید و اشتباهات قدیم را تکرار نکنید بلکه تجارب مثبت اجدادتان را به کار ببرید. اخلاقیات و آگاهی شما قویست و اعتبارتان به خاطر روح بزرگ شماست. شحصیت و قدرت شما بالاست و باید سرتان را بالا بگیرید و به خودتان افتخار کنید. سختی ها خواهند گذشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۱:۴۷
Minoo

Minoo : سلام خانم هراتی عزیز
من امروز صبح خواب دیدم با مادرم و چند تا از بستگانم که سادات هستند سوار اتوبوس شدیم و از داخل بازار فرش فروشها عبور می کنیم ،فرشهای دست باف قرمز رنگ با رنگ قرمز اناری که زیر نور افتاب رنگشون می درخشید ،فرشها به رو لوله شده بودند ،لوله های قطور به طوری که نقشه و طرح انها مشخص بود ،وقتی به مقصد رسیدیم (شهر زادگاه مادرم)از اتوبوس پیاده شدیم ،اقایی که از بستگان مادرم هستند و از سادات هستند شروع به تعریف کردن از فرش دستبافی کردن که زن دایی من بافته ،فرش دستباف با رنگ سفید و گلهای اسلیمی
ما همه به خونه زن داییم رفتیم
(با ید توضیح بدم که زن دایی من برای تشکر از کارهایی که من برای ایشان و بچه هاش انجام دادم برای من فرشی به رنگ سفید و گلهای رنگارنگ بافته که قرار گذاشته موقعی که من ازدواج کردم به عنوان هدیه به من بده)
ممنون از راهنمایی شما

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۸:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و فامیلتان سعی می کنید که زمینه ی زندگی تان سرشار از انرژی مثبت و شادی و شور و هیجان و موفقیت باشد و هر کدام از شما نقشه هایی برای زندگی خودش تدارک دیده که بعدا آنها را رو خواهد کرد. زن دایی شما شخصیتی پاک و با کرامت دارد و دعای خیر او پشت سر شماست تا زندگی شما سرشار از آرامش و شادی و موفقیتو صلح و صفا باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۴:۲۵
نرگس

نرگس : با سلام خواب دیدم،که روز عروسیمه اما خبری از همسر سابقم نیست،یعنی من منتظرش بودم،انگار قرار بود با هم ازدواج کنیم، رفتم سراغ پدرش و گریه کردم که اون رو برام پیدا کنه،قبول کرد من به دنبالش وارد بازار شدم ، اما سر یک پیچ گمش کردم، یا شایدم اون من رو تنها گذاشت مطمئن نیستم، اما زیاد ناراحت نشدم و برگشتم، کاملا احساس بی تفاوتی داشتم.
هر چی توی خواب سعی میکردم خودم پیداش کنم،امکانش نبود، تا اینکه خودش بهم زنگ زد و اومد دنبالم، توی ماشین کناارش نشسته بود، چهرش زیبا تر شده بود، انگار آرایش کرده بود چهرش غمگین و خجالت زده بود و من زشت شده بودم ، به این صورتم که صورتم زرد شده بود و موی داشت یا به اصطلاحی اصلاح نرفته بودم و به من میگفت میخوای ببرمت آرایشگاه؟

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۶:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از نبود همسرتان خیلی غصه می خورید و از پدر شوهرتان کمک می خواهید ولی او شما را می پیچاند و قالتان می گذارد. شما کم کم احساس بی تفاوتی نسبت به شرایط پیدا کرده اید. اما خودش به شما فکر می کند و سعی می کند که وجهه ی خوبی از خودش نشان دهد و ناراحتی هایش را رو نکند و با سیاست با شما حرف بزند. شما خودتان را دارید زیاد ناراحت می کنید و رفتارتان تند شده و خصمانه صحبت می کنید و این حالت شما به نفع شما نیست. شما هم باید یاد بگیرید که سیاست داشته باشید و بخودتان برسید. کاری کنید که وقتی شوهرتان امد از اینکه شما را نداشته تاسف بخورد نه اینکه ببیند یک آدم با رنگ و روی زرد و قیافه ای خسته و خراب.... منتظر نشسته که او بیاید با او دعوا کند!! اینطوری او اصلا از آمدنش پشیمان خواهد شد. بخودتان برسید که اگر او دورادور شما را دید دلش برایتان لک بزند نه اینکه بگوید همان بهتر که نیستم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۵:۲۱
مینا

مینا : سلام و عرض ادب روزخوش
خواب دیدم تو یه مغازه باریک که انگار طبقه بالا بودو پراز لباسهای زنونه هست و انگار خارج از کشور بود ویه فروشنده مثل چینی یا کره اییها منو راهنمایی می کرد مثل اینکه می خواستم برای مامانم لباس بخرم که البته همشون کوچیک بود بعد دیدم در پشتی مغازه باز شد و من داخل پشت بومی رفتم که پراز لباس بود مثل بازارای محلی بعددیدم کنارخیابونم ویه اقای کروکثیف با یه سری میلههای بلنر و سقفهای سفید اماده با حرکاتی مثل حرکات اکروبات این قطعه ها رو بهم وصل می کرد و تو زمان خیای کم یه مرکز فروش چند طبقه درست کرد اولش به نظر نمی رسید ولی سازه محکمی شد من اولش می ترسیدم روش راه برم ولی چند قدم که برداشتم انگار زیر پام به اسفالت تبدیل شده بود دیگه میله هایی که مابینشون یه خورده بازبود نبود بعددیدم عمع خدابیامرزم کنارمه وباهم می گشتیم و ثحبت می کردیم وانگار ۲۰ یا ۳۰ تا دونه شکلات گرد خریده بودم ولی دسته دختر بزرگه عمم بود بعددیدم دختر عمم و دوست دوران دبیرستانم باهم دارن میان شکلاتا دستشون بود من ازشون گرفتم وروی یه گویی که جلوم بود ریختم دلهشوم کردم می خواستم از این حبابای شکلات درست کنم که دیدم عمم گفت خوب من دیگه نمی خورم گفتم نگران نباش یکی از شکلاتا که خیلی خرد نشده بود وتقریبا سالم بود به طرفش گرفتم ولی ازم نگرفت گفت نه عمه حالم خوب نیست نمیتونم بخورم و دیدم که کف دستخودم توف کرد انگار از دهنش اب امده بود یا اصطلاحا دهنش اب کنده بود البته تمام این کارا تو خیابون انجام شد با تشکر

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۷:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما سعی می کنید که مادرتان را وادار کنید که مدلی رفتار کند که دوست ندارد و این برای مادرتان سخت است که شما را درک کند که چرا چنین چیزی از او می خواهید. یا می خواهید مادرتان را ترغیب کنید که رفتار زنان شرقی را درک کند و مادرتان نمی خواهد مثل آنان خودش را مقید به قوائد خاصی کند که تحت فشار باشد. شما می خواهید رفتاری موفقیت آمیز داشته باشید تا زندگی تان به تعادل بالاتری برسد. شما می خواهید که کسی از این نظرات شما حمایت کند و بگوید که حق با شماست ولی عمه تان افکار شما را تصدیق نمی کند اما ممکن است دوستتان یا دختر عمه تان نظرات شما را بپسندد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۴:۵۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.