کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بچه

اگر خواب بچه ‏اى را دیدید، در انجام کارها فرصت مناسبى را به دست خواهید آورد. دیدن بچه ‏ى لاغر، نشانه‏ دچار شدن به مشکلات است. بچه‏ چاق، موفقیت در انجام کارهاست. اگر در خواب ببینید که بچه‏ اى خوابیده، زندگى خوبى خواهید داشت. اگر ببینید که بچه‏ اى را به قتل رساندید، به یکى از اشتباهات خود پى خواهید برد. بازى کردن با بچه ‏ها نشانه موفقیت در همه کارهاست.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

705 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Farid

Farid : با سلام من خواب دیدم یه بچه خیلی شیرین در محل کارم هست و من و مافوقم باهم داستیم لذت میبردیم از دیدنش ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.

پاسخ
لینک۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۰:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اگر بچه پسر بوده ، کاری به شما واگذار می شود که از انجامش لذت خواهید برد و اگر دختر بوده به سرمایه و ثروتی می رسید که از آن لذت خواهید برد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۷:۴۸
فرزان

فرزان : سلام دیدم زود پز روی گاز هست یکدفعه صدای بدی داد مادرم رفت که ببینه چی شده من نذاشتم دیدم که اون قسمت آتش گرفته همه راآوردم بیرون خوابیدم روی زمین شروع کردم به گریه کردن که چرا اینکارومیخوای بکنی صدای شکستن شیشه اومد ولی اتفاقی برای ما نیافتاد دیدم رفتم برای کار که قبلش تست میگرفتن منتظر بودم یه خانم رفت وقتی اومد دیدم ازش خواستن که دوتا حوله حمام (زنونه و مردونه)را تا کنه یکیش صورتی بود بنفش.یه بچه بغلم بود بهش غذا میدادم وتمییزش میکردم و میبوسیدمش ومنتظر بودم صدام کنن بعدچند تا کارمندهای اونجا بودن اومدن بازی کردن (اول فکر کردم دعوا می کنن)یکیشون حالت عقب افتاده داشت اومد به من گفت حمید نیومده(دوبار اومد دم گوشم گفت من و میبوسید )من رفتم دم در دیدم به آقای لبخند به لب و جوون و لباس زرد ایستاده اومدم بهش گفتم اومده اون اومد بیرون.ممنون

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۳:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما عصبانی خواهد شد و زود جوش می آورد و از کوره در می رود. ممکن است به خاطر مسئله ای دلش بشکند و دعوا راه بیافتد. قسمت دوم خوابتان را به حدی خلاصه کرده اید که برای من مفهوم نیست. خوابتان را جوری بنویسید که من هم که در ذهن شما نیستم بفهمم چه دیده اید. اگر در تعبیر اشتباه بوجود بیاید و بخواهید با کامنت آن را اصلاح کنید ، آن را به عنوان کامنت نخواهم پذیرفت. مضافا به اینکه اگر در یک کامنت شما 2 خواب ثبت کنید این کار خلاف مقررات سایت است و باید به بنده اطلاع دهید وگرنه خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن خواهید بود. شما می خواهید به هدفی برسید و برای آن نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید. رفتار شما را نسبت به دیگران مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند و نگرش های مختلف راجع به روابط زن و مرد را از شما خواهند پرسید. شما با چالشی روبه رو می شوید و عقلتان به جایی قد نمی دهد که چطور باید آن را حل کنید. اما بعد موفق خواهید شد که این مشکلات را حل کنید و گشایش کار خواهید یافت. خدا را شکر خواهید کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۰:۰۶
مهدیه

مهدیه : ممنونم

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۹:۰۰
مریم

مریم : سلام میبخشید من اگه پشت سر هم خواب ارسال میکنم نه اینکه هرشب خواب میبینم،این خواب ها را طی چند وقت دیدم بعضا از اون ها یک سال هم گذشته ولیکن اونا رو یاداشت کردم تا اینجا عضو شدم،چند وقت پیش خواب دیدم که مادرم دختری به دنیا آورده و اسم من رو برا اون انتخاب کرده بود (در واقعیت مادرم مسن هستش و نوه داره). اونوقت این بچه رو انگار داد به من که برا من باشه و یه دونه پوشک هم بهم داد که برو خودت تمیزش کن. خانواده دور هم بودیم برادرم که متاهله خونه ما بود و اون بچه ایستاده سر پا بودکمی تپل و زیبابود و داداشم در حالی که خودش نشسته بود با دستاش زیر بغلش رو گرفت کمی بلندش کرد و لپ بچه رو یه بوسه زد . در واقعیت ما رفت و آمد داریم امامن و برادرم اصلا ارتباط خوبی نداریم

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. مادر شما در ارتباط با شما آرزویی کرده است که شما به خوشبختی و به ثروت برسید. آرزوی او برآورده می شود و مادرتان از غم رها خواهد شد. شما باید مراقب سرمایه و زندگی تان باشید. برادر شما هم آرزو خواهد کرد که مثل شما شرایط زندگی اش خوب شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۱:۵۷
 Reyhan

Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز انشالله که حالتون خوب باشه پنج سال پیش خواب دیدم توی سالن بزرگی سفره ی بزرگی پهن بود تعداد زیادی دور تا دور سفره نشستن از جمله مادر شوهر مرحومم وخواهر شوهرام بودند ویه عده ی دیگه همه مشکی تنشون بود من روسری و لباس سفید تنم بود متوجه شدم یه نفر اومد کنارم وایساد یه آقا بود چهرش خیلی نورانی بود محاسن مشکی داشت خم شد و یک بچه قنداقی داد بغلم بعد مادرشوهرم که روبروم بود پرسید این بچه کیه که دادن بغلت من که بچه را نمی‌شناختم نگاه بچه کردم بچه نوزاد به حرف اومد گفت من بچه سوم تو هستم و تو مادرمی چون خیلی دلتنگت بودم وبی تابی کردم اجازه دادن بیام ببینمت بعد بچه خودشو انداخت تو بغلم و گریه می کرد منم بغلش کردم دوباره اون آقا آمد و بچه رو برد.(دوسال بعد این خوابم باردار شدم و خدا بچه سومم رو بهم هدیه داد)لطفا تعبیرشو بفرمایید

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۴۶:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تشما به خاطر شخصیت مهربان و دلسوز و مثبت اندیش و با ایمانتان، از قبل به این مسئله آگاه شده اید که قرار است صاحب فرزندی شوید و خوابتان گویای این واقعیت که در قرآن کریم هم آمده است، هست که خداوند می داند که هر کدام از شما کی و در رحم چه کسی قرار است به دنیا بیایید. بعضی چیزها تقدیر هستندو نه انتخاب و از جمله ی اینها، صاحب فرزند شدن و مادر شدن است. خوش قلبی و رفتار مهربان و صلح آمیز شما باعث شده که پیش خداوند مقام بالایی داشته باشید و این پیشگویی را از قبل در خوابتان دیده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۳:۵۹
ندا

ندا : سلام دیشب خواب دیدم خونه مادربزرگم جمع شدیم.برادرم(که در واقعیت بچه دار نمیشه)یه بچه داره ولی بچه اش نخواسته ومن چون همیشه دوست داشتم یه بچه بیارم بزرگ کنم بااینکه مجردم بچه اونوبه سرپرستی گرفتم از اول . وهنوزبا برادرم قهرم چون در واقعیت هم قهرم. بچه خیلی شیرین زبونه و به من وابسته ست.ولی احساس میکنم بقیه خانواده زیاد بهش مهر و محبت ندارن یا اینجوری نشون میدن که مهرو محبت ندارن.بانی مجلس هم یه آدم معروف بود که ازمن خواست آشپزی کنم چون دست پختم خوبه.منم آشپزی کردم و همه تا آخرین لقمه غذاوخوردن ولی من خودم چیزی نتونستم بخورم و داشتم غذای بچه ام بهش میدادم. مادربزرگم توی خواب یه دخترجوون داشت که توی عطرفروشی کارمیکرد ویه شیشه خیلی بزرگ عطر به مادر بزرگم داده بود.اومد یه خرده از عطراونوبرای خودش ریخت بهش گفتم بیا منم بو کنم عطر رو از خواب پریدم

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۸:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که عاقلانه و خردمندانه و مطابق با افکار و فرهنگ خانواده تان فکر و رفتار کنید. برادر شما هدف و یا مسئولیتی که به او واگذار شده را پس می زند و شما به جای او تقبل می کنید که کاری را به پیش ببرید. برای باقی فامیل هم مهم نیست که برادرتان سلب مسئولیت کرده و کاری هم برای بهبود اوضاع انجام نمی دهند. ولی شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و از همه حمایت و از آنها پشتیبانی کنید. آنان نظرات شما را خواهند پذیرفت. شما به خردمندی و نیکوکاری شناخته خواهید شد و در حد یک شخص مجرب شما را تحسین خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۹:۲۰
نیلوفر

نیلوفر : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
من خواب دیدم توو ی جای شلوغی هستم،افراد حاضر در اونجا همگی فامیل بودن،من و همسرم انگار سر اینکه یه جایی بریم باهم مخالف بودیم،من پسرم بغلم بود و انگار به مادرم گفتم من بچمو برمیدارم میبرم،همسرم میخواد بیاد میخواد نیاد یهو بچم از بغلم افتاد زمین و نفسش بند اومد
،من بهش تنفس دهان به دهان دادم هی قفسه سینشو فشار دادم اما فایده ای نداشت و نفسش نیومد بعد من گریه ام گرفته بود بلند شدم و راه افتادم و ناله میکردم از فقدان بچم یکم بعد که برگشتم به بالینش دیدم داره نفس میکشه و خیلی خوشحال شدم،در تمام مدت هم چشماش باز بود
سپاس

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۴:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید به این نکته دقت بفرمایید که برای خودتان زندگی نمی کنید و الان شما وظائف مهمتری در زندگی تان دارید. شما و همسرتان هردو در مقابل فرزندی که به این دنیا آورده اید مسئول هستید و نباید احتیاجات خودتان را به احتیاجات فرزندتان ترجیح دهید. در صورتی که شما بخواهید با همسرتان سر رسیدن به علایق و خواسته های شخصی تان، مخالفت کنید و هر کدام ساز خودتان را بزنید، این وسط، زندگی فرزند شما و آینده ی او به مخاطره می افتد و شما نیاز دارید که همزمان با همسرتان و در کنار او، مراقب فرزندتان باشید. پس سر هر مسئله ای با هم مخالفت نکنید و با سیاست و مهربانی با هم رفتار کنید تا فرزند شما تحت تاثیر تنش و استرس ناشی از عملکرد اشتباه شما قرار نگیرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۸:۰۶
Narges

Narges : سلام وقت بخیر,خواب دیدم تو بازارم و به فکر خرید لباس برا پسرم که قراره به دنیا بیاد,به این فک کردم که میتونه یه سری از لباسای دختربزرگمو بپوشه ولی باید یه سری چیز مثه شورت براش بخرم,یهو دیدم تو بیمارستانم و خواهرم زایمان کرده پسر,خیلی بچشو تو خواب دوست داشتم,حس خیلی خوبی داشتم از دیدنش,اطرافیان میگفتن نزدیک بود طبیعی زایمان کنه اما نشد سزارینش کردن,من بچه رو بغل کردم و خراهرمو که روی پاهاش بود پیشم از اتاق زایمان اومدیم بیرون که مثلا بیاد تو بخش, ازین اتاق به اون اتاق میرفتیم, یه جا خواهرم گفت, مریض اقا هست نمیمونم, یه جا یه چی دیگه, و من حرص میخوردم و دلواپس بودم برا استراحت نکردنش دیگه نگرانش بودم که باید استراحت کنه,تو اتاق خالی بردمش و داشتم حرص استراحت نکردنشو میخوردم که بیدار شدم.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۲۳:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به این فکر می کنید که باید با صرفه جویی زندگی کنید و مشکلات مالی تان را حل و فصل کنید. خواهر شما گشایش کار خواهند یافت و از نگرانی ها بیرون می آیند. شما به خاطر خواهرتان ذوق می کنید. مشکلات خواهر شما به تنهایی و به وسیله ی خود او حل شدنی نیست بلکه عده ای به او کمک می کنند تا مشکلات زندگی اش به خوبی از بین برود و هدف و پروژه ای به دست او می رسد که با جان و دل برای پیشبرد آن، اقدام خواهد کرد. شما از خواهرتان می خواهید که به خودش هم استراحت بدهد و زیاده از حد از خودش کار نکشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۴:۴۵
مینو

مینو : با سلام خواب دیدم یه دختر بچه کوچک چند ماهه بسیار زیبا و عزیز و توی دل برو دارم سرخ و سفید و تپلی و لخت، احساس میکنم تا حالا ندیده بودمش چه مادری هستم که یادم نمیادش و تا الان کی پوشک اینو عوض میکرده ، مادرم مهمون ما بود و یه اتاق لوازم و خرید زندگی بوداز لابه لاش پوشک بچه میگیرم.شبیه بچگی دختر خودم که الان بزرگه بود .دیدم اواز میخونه انگار صدای خوبی هم داره توی دلم میگم پس شبیه خواهرش میشه خوش صدا.میبرم حموم بشورمش سرپا میگیرم ادرار میکنه و منم، ادرار بچه تموم میشه ولی برای من نه، خیلی طولانی ادامه داره و بسیار پررنگه.قطع نمیشد.همش فکر میکردم بچه سوخته ولی تعویض میکنمش نسوخته و پوشک دولا بسته بود بهش و کثیف نبود.ممنون از تعبیر شما

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۴:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به ثروت و سرمایه ای می رسید که به واسطه ی آن احساس آرامش شدید می کنید و نگرانی هایتان را دور می ریزید. بار احساسی منفی که در وجودتان ذخیره کرده بودید را تخلیه می کنید از غم رها شده و شروعی تازه خواهید داشت. خبرهای خوشی به واسطه ی این سرمایه به زندگی تان خواهد رسید و از شما حسابی مراقبت خواهد شد و نازو نوازشتان خواهند کرد و احساس آرامش زیادی خواهید داشت. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و پولتان را حرام نکنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۵:۵۴
Sorakhorshid

Sorakhorshid : سلام. من خاستگاری رو دوست دارم که به خاطر اختلاف سنی مون برای ازدواج با من توافق نکرد. ی شب فکر کردم یعنی برمی گرده یا نه. خواب دیدم توی اتاق نشستم. توی هال پدرم و سه چهار تا عضو خانواده و فامیل و بقیه غریبه بودن. جرقه برقی همراه با دود اتفاق افتاد. دو سه تا زن اومدن و پسر پنج ماهه مو اوردن و گفتن چیزیش نشده. من در واقعیت بچه ندارم. جرقه دوباره هم اتفاق افتاد و پسرم بغلم بود و سلامت. ولی بابام اینا در مورد این جرقه صحبت می کردن. بچه سفید و تپلی با لباس های سراپاسفید بود.بچه به بغل رفتم بیرون از همسر مرحومم کمک بگیرم برای این وضعیت ولی اون محل نزاشت در حالیکه احساسم این بود که بچه من صحیح و سلامته و اسیبی نمی بینه. خانم هراتی پدرم برای ازدواج با غریبه واقعا سخته براش که خودش رو وفق بده. و برای من هم بسیار سخت بود ولی خب عاشق شدم.

پاسخ
لینک۲۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۴:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما قادر خواهید بود به هدفتان برسید و آرزویتان برایتان برآورده خواهد شد ولی مشکلاتی بین شما و خواستگارتان اتفاق خواهد افتاد که پدر شما نگران است شما نتوانید از خودتان حمایت کنید. همسر مرحومتان هم از ازدواج شما با این خواستگارتان مخالفت می کند ( روحش شاد) چون در آینده اتفاقاتی می افتد که دیگر برگشت پذیر نیستند و شما باید به تمام مشکلات احتمالی و خطراتی که در راه رسیدن شما به اهدافتان وجود دارد، با خبر باشید. با منطقتان ازدواج کنید و نه با احساستان. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۰:۵۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.