کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بیمارستان

لوک اویتنهاو میگوید: اگر خواب بیمارستان دیدید، دوستانتان نیازمند کمک شما خواهند شد. اگر خود را در درون بیمارستان ببینید، خبرهای غمگین خواهید شنید. اگر خواب ببینید در بیمارستان بستری هستید، نشانه آن است که باید با دقت و هوشیاری از بیماری مسری فرار کنید. اما اگر خواب ببینید برای عیادت شخصی به بیمارستان می روید، نشانه آن است که از حال یکی از نزدیکان خبرهای بدی خواهید شنید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

182 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

هانیه

هانیه : سلام من دیشب خواب دیدم که رفته بودم بیمارستان اونجا فردی رو دیدم که انگار عملش کردن روی تخت بود یه خانم پرستار داشت اونو ازپله بالا میبرد ومن رفتم پایین تخت رو گرفتم که کمک کنم ببرش بالا دیدم که اون بیمارفقط سرداشت بدنش کامل ازمیله بود بااین حال من سعی میکردم بااحتیاط ببرمش بالا که میله فرو نره تو بدنش بااینکه بدنی نداشت وبردیمش بالا اتاقی بود روشن وخیلی مرتب که تخت وروتختی های مرتبی داشت قرمزوصورتی بودن کنارهرتختی یک ساک قرمزهم بود خیلی حس خوبی داشت اون اتاق وبعد برگشتم داشتم میرفتم که دیدم یک پرستار ازپله ها میومد پایین خورد زمین کمکش کردم بلندشه وزن همسایمونودیدم که اونم زمین خورد به اونم کمک کردم وروسری قهوه ای داشت که مواظب بودم ازسرش نیوفته واونم بغلم کرد وبوسم کرد چنددقیقه ای ادامه داشت که حس خوبی نداشتم انگارشهوت بود

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۶:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اگر کسی که عمل شده بود را نمی شناسید، تعبیر این است که شما مشکل یا نگرانی دارید که فکرتان را مشغول کرده و نیاز به شفای احساسی دارید. شما مجبور هستید که چیزی را از زندگی تان حذف کنید و فردی مقتدر و تاثیر گذار در زندگی شما هست که همه ی رفتار شما را تحت اختیار گرفته و برای شما فقط فکرتان و عقلتان تحت اختیارتان باقی مانده و سعی می کنید که اقلا افکار و تصمیماتتان را برای خودتان حفظ کنید و نگذارید که عقلتان را از شما بگیرند و وادارتان کنند که به شیوه ای فکر کنید که دوست ندارید. شما احساس می کنید که فقط زنده اید! ارتباط شما با کسانی که دوستشان دارید حذف شده یا پای چیزی از زندگی تان بریده شده است. شما دوست دارید به شما اهمیت داده شود و با شما مهربانانه و دلسوزانه رفتار شود. شما می دانید که آدمهای دلسوز در زندگی تان با مشکل و مانعی مواجه نشوند و در زندگی شان شکست نخورند. شما از اینکه مجبور هستید به گونه ای زندگی کنید که تمایلی به آن ندارید به شدت عصبانی هستید و نیاز به آرامش شدید دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۸:۴۳
نورالله

نورالله : سلام.خواب دیدم توی یک بیمارستان هستم ولی نمیدنم به چه علتی.بعدش یه خانمی اونجا بود که ظاهرا خدمه بیمارستان بود و میخواست بره خونش و من گفتم میرسونمت وقتی از در بیمارستان اومدم بیرون دیدم یه ماشین دو در اسپرت سفید رنگ نو دارم و ظاهرا کسی اونو بهم ارث یا کادو داده بود .اون خانم رو سوار ماشین کردم و موقع رانندگی کمی در ماشین مالیده شد به جایی که همه داد میزدن مواظب باش ولی من بیخیال بودم و دیدم دارم تو خیابان یکطرفه برعکس همه رانندگی میکنم و پس از طی مسافتی که در جهت خلاف رانندگی کردم سر یه چهار راه دور زدم و وارد مسیر درست شدم .ممنونم از بابت لطف ،دانش و تجربه ارزشمندتون

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۲۶:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما امیدوارید که مشکلاتتان برطرف شود و به اهداف مالی تان برسید. برای رسیدن به خواسته تان عجله دارید و تا اندازه ای شخصیت تان رقابتی است. انشالله گشایش مالی پیدا می کنید ولی باید مراقب باشید که ریسک نکنید و دست به انجام کاری نزنید که سرمایه تان به خطر بیافتد. شما بر خلاف انتظار دیگران و در جهتی که شاید از نظر دیگران غیر معقول به نظر برسد، در زندگی تان برنامه ریزی کرده و به پیش می روید. اما بعد متوجه می شوید که باید تصمیمات درستی برای زندگی تان اتخاذ کنید و نظرتان را نسبت به برنامه ریزی هایتان عوض خواهید کرد و روش درستی را برای زندگی تان انتخاب می کنید. تشکر از محبت و همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۵:۱۳
شهزاد

شهزاد : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیرو شادی.صب خواب دیدم که توی بیمارستان یا درمانگاه هستم روی تخت نشستم اقای دکترمیان برای معاینه میگن که تب دارم منم اصرار میکنم که تب ندارم میگم من همیشه یه کم گرم هستم عادیه . ودکتر اصرارداشت که تب دارم خیلی ناراحت شدم واقعا احساس می کردم که سالمم.بعد دیدم توی محیطی مثل مدرسه دانشگاه بود .چن نفر ازدوستان قدیمی م رو که ازشون خبر ندارم رو دیدم بهشون سلام دادم واونا جواب سلامم رو دادن.ممنون از تعابیر زیبا وپرانرژیتون.پایدارباشید.

پاسخ
لینک۱۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۱:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید سعی کنید که به کارها و انگیزه هایتان نگاه دقیقتری داشته باشید و خشم و نفرت را که احتمالا ناشی از بی تفاوتی دیگران به شماست را، از وجودتان دور کنید. شما درکتان نسبت به گذشته خیلی بالاتر رفته است و حالا می دانیدکه باید از روی مصلحت هم که شده، دوستی هایتان را با دیگران ارتقا ببخشید. از قدیم گفته اند آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است. با دوستان مروت با دشمنان مدارا ! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۴:۲۰
آلاء

آلاء : با سلام ،خواب دیدم خاله ام که چند سال پیش در اثر سرطان فوت کرد، توخواب تو همون بیمارستانی بستری بود که قبل از فوتش بستری بود وتو خواب همون چادر رنگی که وقتی فوت کرد، سرش بود و لباس بیمارستان تنش ونشسته بود رو تخت ،خیلی ناله میکرد، حالش بد بود ،مامانم و مادر بزرگم و اون یکی خاله ام اومده بودیم پیشش غیر از اون یکی خاله ام همه سیاه پوشیده بودن واصلا به ناله های خاله توجهی نمی‌کردن، بعد من گفتم چرا کسی توجهی نمیکنه و به خاله ام با یه لیوان خیلی خوشگل که اونجا بود آب دادم وخالم یه قرص له شده داشت،من گفتم این قرص فایده نداره ،ادرس داروخانه پرسیدم وبا کیفم از اتاقش رفتم تو حیاط بیمارستان که براش قرص بخرم ولی داروخانه را پیدا نمی‌کردم دوتا آقای عوضی هم که اونجا بودن آدرس اشتباه دادن و من احساس کردم میخوان اذیتم کنند ،که بقیه خواب یادم نیس بیدارشدم

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۴۸:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مرگ خاله تان برای فامیل عادی شده و نسبت به او بی تفاوت هستند یا شاید اختلافی در زمان حیات خاله تان در دنیا، بین خاله و فامیل وجود داشته و آنها نسبت به او دلچرکین بوده اند. اما حالا خاله ی شما نیاز به حمایت و مراقبت بیشتری دارد و باید با دعاهای خیرتان به او آرامش برسانید. شما در این خصوص کوتاهی نمی کنید و سعی می کنید که تا جایی که وقتتان آزاد باشد و مشغولیت های زندگی تان اجازه دهد، برای خاله تان دعا کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۸:۰۶
معصومه احمدی 2

معصومه احمدی 2 : سلام خانم هراتی عزیز.. خواهر من پرستار است و این خواب رو یکی از دوستان پرستار که همکارشون هستن درباره شون دیدن... که توی خواب پدرم حالش بد بوده و خواهرم اون رو به بیمارستان خودشون میبره و به این دوستشون میگن که دیگه کاری نمیشه براش کرد و انگار خواهرم خیلی ریلکس و اسوده بوده و دوست خواهرم می بینه که لبهای پدرم تکون میخوره و اعصابش از دست خواهرم خراب میشه که اینجوری بی خیال هستش.. ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۴:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما نسبت به سلامت خودش بی خیال است و خونسردی به خرج می دهد و می گوید که هرچه بخواهد بشود می شود! پدر شما از اینکه او خردمندانه رفتار نمی کند ناراحت است ( یا عقلانیت ایجاب می کند که خواهرتان بیشتر مراقب سلامتی خودش باشد و ریسک نکند. ). بی توجهی خواهرتان نسبت به شرایط ایمنی ممکن است باعث بیماری او شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۱۸:۴۶
Barana jananeh

Barana jananeh : سلام لطفاً خوابم دیده نشه

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۱۸:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خواسته های قدیمی تان را بدست بیاورید و به آرامش بیشتری برسید و ثروت زیادی به دست خواهید آورد. شما از همان روتین و روشهای قدیمی تان برای حل مشکلاتتان استفاده می کنید ولی خود بخود شرایط زندگی تان بهتر خواهد شد. سلامتی و رفاه و ثروت بیشتری خواهید داشت. شما در پس زمینه ی ذهنی تان تلاش می کنید که وقتی که به رفاه رسیدید، مشکلات دیگران را هم حل و فصل کنید و به کمک دوستتان بروید تا او هم از نگرانی بیرون بیاید. ولی شوهرتان از این مدل افکار شما زیاد خوشش نمی آید و می خواهد که شما از ثروتتان مطابق با میل او استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۳۹:۱۸
narges

narges : تو اتاقی بودم.مردی پشت میز بود.بهش گفتم شما رییس بیمارستان هستین؟ گفت بله. باهاشون صحبت کردم. من رو به کسی ارجاع دادن. رفتم سراغش جوانی بود که لباس خادم امام رضا رو داشت. خیلی هوامو داشت.بعد یهو صحنه ای از حرم امام رضا جلوم ترسیم میشه.بعد خودم رو در حرم امام رضادیدم و صحنه ای دیگه در شهر کربلابودم. انگار ۲ کتاب کهنه دستم بود. قبلا از کسی امانت گرفته بودم باید می رفتم. به صاحبش می دادم. قبل از رفتن کیفم رو گرفتم دیدم توش تعداد زیادی مهر کربلاست.با خودم گفتم چقد کیفم شلوغه.سنگین میشه.انگار از سفر برگشته بودم.پیش رییس بیمارستان و ایشون ازم گزارش کار میخواست. کاغذهایی تو دستم بود.می گشتم که گزارش رو بهشون بدم. دستم یه جفت جوراب مردانه طوسی نو هم بود. بعد از اون آقای خادم امام رضا تعریف کردم
رییس بیمارستان گفت اسمشو بگو تا ازش تقدیر و تشکر بشه.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۸:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۵۰:۵۲
Pardis

Pardis : با سلام و عرض ادب، خواب ديدم يكي از دانشجو هاي دكترا استادم ناگهان حالش بد شده و بيمارستاني شده. توي خواب خودم رو تو راهروي بيمارستان مي ديدم كه داشتم از جلوي اتاق اون رد مي شدم و اون دانشجو روي تخت بيمارستان نشسته بود و حالش خوب نبود. عده اي از دانشجويان و همين طور استادم اونجا بودن و استادم لبخند بر لبش داشت. خانوم هراتي جان فرداي اين خواب ما سميناري آنلاين داشتيم و اون دانشجو كه آقا هست، غايب بود و در غيابش ديگران جلوي استادم چنان انتقادي از كارش كردن كه من خيلي متعجب شدم. چيزي كه در اين ميان براي من جالب بود لبخند تو خواب استادم هست. به نظرتون ايشون از انتقاداتي كه شده راضيه؟ يا حس همدردي داره؟ نمي دونم خوابم گويا هست يا نه ولي خيلي ممنون مي شم راهنمايي كنين كه اگه لازمه من هم حواسم رو جمع كنم و تودردسر نيافتم. سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. دانشجویی که حالش بد بوده، دلش شور می زند و شرایط خوبی ندارد که تلاش می کند این مشکل را رفع کند. این بد بودن حال او هم می تواند به خاطر دلشوره اش از ترس از عدم موفقیت در پروژه ای باشد که باید ارائه می داده و هم ممکن است به شرایط جسمی او مربوط باشد که به خاطر این شرایط او آمادگی کامل برای دفاع از پروژه اش را نداشته است. لبخند استاد شما به این دلیل است که او از اینکه می بیند دیگران می خواهند دستاوردها و تصمیمات او را تصدیق کنند و از او می ترسند، خوشحال است و احساس رضایت می کند. دیگران می خواهند خودشیرینی کنند ولی نمی دانند که نوبت آنان هم می رسد!! استاد شما خوشش می آید که دیگران بخواهند توجه او را جلب کنند. او احساس قدرت می کند. بعید می دانم که حس همدردی با دانشجو را داشته باشد وگرنه در آن شرایط به گونه ی دیگری او را در خواب می دیدید. شما حواستان را جمع کنید و نه به استادتان اعتماد کنید و نه به دانشجوهای اطرافتان!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۷:۳۳
Sayyeh

Sayyeh : سلام و خدا قوت. قبل سحری ۶ رمضان این خوابو دیدم.(بیدار شدم ساعت ۳ صبح بود) البته با نیت خوابیده بودم و لازمه عرض کنم از زندگی مشترک و شوهرم خستم ولی فعلا ناچار ب ادامه دادن هستم.
رفته بودم ی بیمارستان. یکی میگفت دکتر طبقه سومه یکی میگفت طبقه چهارمه، یکی میگفت طبقه ۶. و ما(من و خواهرم و شایدم پسرم) با اسانسور توی این طبقات و طبقه همکف جابجا میشدیم.(یادم نیست سوار اسانسور شدم ولی یادمه هر دفه دم اسانسورا منتظر بودیم ک سوار شیم).آخر سر خواهرم گفت دکتر همین طبقه ۳ هست ک اومدیم. رفتیم انتهای همین طبقه که با ۲ تا خانم هم صحبت شدیم. به یکی از خانما گفتم چقد سینه هاتون بزرگه.اون یکی گفت مالا منم خیلی بزرگن، نگا کن! گفتم اره درست میگی. و گفتم بنظرم هر کس شماها رو ببینه اول نگا سینه هاتون میکنه بعد صورتتون. همونجا از ی پنجره عریض بیرون رو دیدم که ی کوه بود.کوه خیلی خیلی نزدیک بود. روی کوه درختچه ها یا نهال هایی بود با برگهای تقریبا پهن و خیلی ضخیم، که این برگها خیلی زیاد نبودن ولی خیلی سبز و خوش رنگ بودن.توی خواب اینها درخت های نارنج بودن که با فلفل پیوندشون زده بودن. ی پرتقال پوست کنده(نارنج نبود!) توی دستم بود(بنظر محصول همون درختچه ها) ی تیکه ازش خوردم تقریبا تند بود (بخاطر پیوند با فلفل) میخاستم از این پرتقال (یا پوستش،دقیق یادم نیست) بریزم توی غذا و قورمه سبزی. میگفتم نکنه زیاد بریزم غذا تند شه کسی دوست نداشته باشه. همکارم و زن برادرمم از همین پرتقال تندا (بدون پوست) داشتن برمیداشتن که ببرن برا خونه خودشون.
ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۸:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما دست به دعا برداشته اید تا به شفای عاطفی و احساسی برسید. هر کسی در بالا پایینهای زندگی شما، راه حلی برای شما تجویز می کند. یکی می گوید که شما باید همیشه زندگی با نشاطی داشته باشید، یکی می گوید مشکلات مالی نداشته باشید، یکی می گوید سعادت خانودگی باید داشته باشید. به هر جهت شما همین که نشاط در زندگی تان همیشه وجود داشته باشد راضی هستید. چون اگر امید و مثبت اندیشی داشته باشید، در آخر به ثروت هم خواهید رسید. شما چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا می کنید و با چالش بزرگی مواجه خواهید شد. شما باید سعی کنید که از این خوشی هایی که در زندگی تان دارید، استفاده کنید. شاید فکر می کنید که همسرتان بد اخلاق است و رفتارش با شما تند است، آتشین مزاج است و بحث می کند و دعوا راه می اندازد. در حالی که آنقدر ها هم که شما فکر می کنید همسرتان بد نیست. او می خواهد که شما صحیح و سالم و ثروتمند و با نشاط باشید ولی خوب اهل بحث و بد اخلاقی هم هست. اگر شما سعی کنید که احساسات زنانه تان را بیشتر به او بروز دهید، بیشتر حامی او باشید و به او نشان دهید که می تواند به شما تکیه کند، اگر عشق بیشتری از شما بگیرد، زندگی شما هم خوب خواهد شد. همکارتان و زن برادرتان هم آرزو خواهند داشت که زندگی مانند شما داشته باشند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۰۰:۰۹
Z

Z : سلام.من اول بگم یک مبلغی رو دانشگاه باید به من برگردونه البته انصراف دادم از دانشگاه .خواب دیدم بعدظهره میرم دانشگاه چندتا از دوستانمو میبینم سلام و احوال پرسی میکنم بعد میبینم دیر شده سراغ یکی از مسئولین میرم تا میام بگم با یکی دعواش میشه و کارم انجام نمیشه میرم پیش مسئول اصلی میبینم با چندنفر دعوا کرده و حالش خوب نی چند نفرم دارن کمکش میکنن انگار تو زمین دانشگاه حفره هایی هس که من نمیوفتم البته میرم یکم دورتر از دانشگاه مبخوام مترو سوار شم میپرسم از کسی میگه اینجا میرم میبینم بیمارستانه از پرستار میپرسم پس مترو کجاس میگه وقتی عمل جراحی های دکتر تموم شه افتتاح میشه ته سالن ورودی مترو میبینم و تو راهش چندتا مریض پیر با حال وخیم .پرستاره گفتش هفته دیگه مترو ته بیمارستان افتتاح میشه منم تصمیم میگیرم با تاکسی برگردم خونه تعبیرش چی میشه ممنون

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۹:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که زندگی تان متحول شود و از شر آدمهای بدی که برایتان دردسر درست می کنند و کارهای مردم را پشت گوش می اندازند و آنان را آزار می دهند، رها شوید. شما از اینکه دیگر مجبور نیستید که با کسانی که برایتان دردسر درست کردند تعامل کنید، خوشحال هستید. تمایل دارید که زودتر به خواسته هایتان برسید و زمانی شما با آرامش بیشتر زندگی می کنید و به خواسته هایتان می رسید، که مسئولین دانشگاه یاد بگیرند که رفتارها و عادات زشت و بد گذشته شان را دور بریزند و سیستم کاری سالم و درستی به آنجا حکمفرما باشد. به زودی تحولاتی در راه است که مسئولین مجبور می شوند درست کار کنند و رفتارهای زشت و کم کاریهایشان را دور بریزند. شما می خواهید به شما کمک شود تا زودتر فکرتان راحت شود و به آرامش برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۵:۰۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.