کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بیمارستان

لوک اویتنهاو میگوید: اگر خواب بیمارستان دیدید، دوستانتان نیازمند کمک شما خواهند شد. اگر خود را در درون بیمارستان ببینید، خبرهای غمگین خواهید شنید. اگر خواب ببینید در بیمارستان بستری هستید، نشانه آن است که باید با دقت و هوشیاری از بیماری مسری فرار کنید. اما اگر خواب ببینید برای عیادت شخصی به بیمارستان می روید، نشانه آن است که از حال یکی از نزدیکان خبرهای بدی خواهید شنید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

182 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علی

علی : سلام.خواهرم خواب دیده به همراه پدربزرگم و یک دختر از فامیلهامون که چند سال پیش فوت کرده (این دختر توی خواب بد اخلاق بوده و ناراحت به نظر میرسیده )قراره برن بیمارستان عیادت یکنفر.ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۱۸:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما باید راجع به کارهایش نهایت دقت و عقلانیت را به خرج دهد و ( روح این خانم شاد) کاری نکند که بعدا نتواند آن را جبران کند. اگر در کار خواهرتان مشکل و گره ای وجود دارد، به این دلیل است که او قبلا کسی را ناراحت کرده و باید از دل او درآورد. ( شاید همین که مرده بوسیله خواهرتان از چیزی ناراحت شده) اگرخواهر شما مطلقا کار بدی در حق این خانم نکرده، خوابتان استعاره از این است که شرایطی پیش می آید که همیشه معذرت خواهی و حلالیت طلبیدن وجود ندارد و باید خواهرتان مراقب باشد که اشتباه نکند تا در کارش گره نیافتد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۷:۲۴
بهزاد

بهزاد : سلام و وقت بخیر خانم هراتی این خواب حدود ساعت ۲:۳۰ بامداد دیدم و این که قبل از خواب در مورد این که رابطه ام با ایشون تمام کنم یا نه با خدا راز و نیاز کردم
خواب دیدم که با کسی که دوست ش دارم و دو تا آقا دیگر رفتی م جای سفر بعد طرف ام همش با یکی از اون ها صحبت می کرد و با کاری نداشت که اون دو تا آقا شروع کردن به سیگار کشیدن طرف من هم بعد از چند دقیقه یک سیگار روشن کرد و من با تعجب نگاه ش می کردم که اون دو تا آقا بهش اشاره کردن که جلوی من سیگار می کشه که در جواب اون ها میگه که به من اعتماد دار و براش عزیزم که بعد از گفتن این حرف من میرم سمت و دست ش می گیرم ببرمش ی گوش صحبت کنیم که با دعوا میگه بهش دست نزنم و قیافه‌اش عوض میشه شبیه خانم های خیابانی میشه که بعد تو شهر گریه کنان دنبالش می گشتم به این و اون زنگ میزدم تا پیداش می کنم که مریضی و می برمش بیمارستان
سپاس بابت لطف و وقتی که می گذارین

پاسخ
لینک۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۰:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما می تواند بازتاب افکار شما در مورد این خانم در واقعیت باشد. اینکه شما از آزادی او در برقراری ارتباط با آقایان احساس خوبی ندارید و دلتان می خواهد که گشایش کار پیدا کنید و چشم انداز تازه ای از ارتباطتان با او داشته باشید. هم شما دارید غصه می خورید و هم آن خانم و شما در حالی که دوست دارید که او سنتی تر برخورد کند، او از عدم اعتماد شما به خودش رنج می برد و بنابر این به او شک می کنید و در این صورت، او با رفتارش باعث می شود که وجهه ی خوبی برایتان نداشته باشد. شما او را دوست دارید و فکر او هم به شدت ناراحت است و دنبال راه حل مشکلتان هستید. اگر در واقعیت به خاطر روابط آزادانه ی او در تعامل با دیگران ناراحت هستید، هیچ وقت مشکل شما حل نمی شود چون هر کسی هر خصلتی داشته باشد همیشه همانطور خواهد بود. یک آدم خجالتی هرگز بی پروا نمی شود و یک آدم بی پروا خجالتی نخواهد شد. اما اگر از اعتماد به نفس پایینی رنج می برید و فکر می کنید که همه این خانم را می خواهند و او شما را دست کم می گیرد و خودتان را کم تصور می کنید، این خصلت شما هم خوب نخواهد شد. شما در واقع ممکن است بیشتر از این که به او شک داشته باشید به خودتان شک کنید که درخور و شایسته ی او هستید یا خیر. شما باید با کسی ازدواج کنید که از لحاظ فرهنگ و رفتاری هم سطح خودتان باشد تا در کنار همدیگر آرامش بگیرید. زندگی که دعوای 24 ساعته نیست! اما اگر نه او بی پرواست و نه خودتان، خودتان را دست کم می گیرید، بیمارستان بردن او به حل مشکلات شما اشاره می کند و انشالله آشتی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۰:۰۰
امین

امین : سلام وقت بخیر. ديشب خواب ديدم من و مادر و پدر و خواهرم(فرشته) توی خونه ايم. بعد خبر دادن كه یکی دیگه از خواهرام تصادف كرده يا يه چيزي تو همين مايه ها و خواهرم توی بيمارستانه. من اولش نميدونستم چي شده فقط فهميدم خواهرم بيمارستانه و متوجه عمق فاجعه نبودم. بعد فرشته به من گفت كه خواهرم از بیمارستانه زنگ زده و گفته دارم ميميرم. ديگه بعد من شروع كردم گريه كردن شديدددد و قرار شد با فرشته بريم بيمارستان ولي دم رفتن فرشته هي نشسته بود كتاب ميخوند.

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۹:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و فرشته خواهرتان و پدر و مادرتان همفکر با هم هستید و سعی می کنید که روحیه ی همدیگر را قوی کنید ولی خواهر دیگرتان به اشتباه یا گناهی مرتکب شده است که نیاز به کمک خداوند و یا راهنمایی شما دارد. او دارد دچار افسردگی می شود و فکرش ناراحت است. شما می خواهید که به خواهرتان زود کمک کنید که از این ناراحتی فکری بیرون بیاید ولی فرشته می خواهد که اول تحقیق کند و با علم و دانش کافی از خواهرتان حمایت کند و حرفی نزند که آگاهانه و خردمندانه نباشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۴۲:۳۹
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام خواب دیدم خانمی از آلمان با هواپیما شخصی که خودش خلبان بود خواست فرود بیاد که براش سخت بود بار دوم به سختی فرود آمد و خدا رو شکر چیزیش نشد هرچند هواپیما آسیب دید. گویی من منتظر ایشون بودم یا مسوول استقبال ایشون بودم. پیش قدم شدم ازش استقبال کردم روبوسی (یک بوس) کردم. گویی اجنبی های دیگری پروژه راه اندازی کرده بودند در ایران. مثلا همین خانم یک بیمارستان تاسیس کرده بود (در خواب تخت ها و لحاف سفید بیمارستان که زیر چادر سفید بود دیدم) ازش پرسیدم چرا در ایران گفت دولت هم پاسپورت ایرانی میده بشون به عنوان قدردانی و هم امتیازات دیگه میده. یک مرد از انگلستان آمده کافی شاپ بزنه خودش بنایی میکرد. من فقط مسؤول این خانم بودم. ممنونم

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هدفی دارید که اوضاع به نفع شما پیش خواهد رفت و خانمی هست که در مورد تصمیمی که می گیرد اعتماد به نفس و اعتقاد کامل دارد و می داند که چه چیزی از زندگی اش می خواهد. او احساس می کند که در ایران هم به او ارزش داده می شود و هم به آرامش زیاد خواهد رسید و هم مفید به فایده واقع خواهد شد. او شخصیتی احتماعی و برونگرا دارد که احساس تنهایی نخواهد کرد. احتمالا کسی که دوستش دارید به شما برخواهد گشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۶:۵۱
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : ممنونم. ببخشید دیر مینویسم. و اینکه این خانم آلمانی با یکی از آن خارجیها لب به لب بوسه کرد فهمیدم که یک عشق قدیمی و مهم بوده که با خودم گفتم این خارجیها عجب کارایی میکنند با اینکه رابطه تمام شده. بفرمایید این چی هست؟

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۶:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم. به علت دیر کرد شما در اضافه کردن این بخش از خوابتان و چون بنده فراموش کردم شما چه نوشته اید و از اول خوابتان را مطالعه کردم و وقت روی آن صرف کردم، یک حق خواب دیگر از شما کسر کردم و این نوشته ی شما را کامنت محسوب نمی کنم. بوسه ی این خانم با شخص خارجی، به علاقه ی او به کسی اشاره می کند که او در گذشته به آن شخص علاقه داشته و شما نمی توانید چنین چیزی را راحت درک کنید. هر چند که خیالی باطل است اگر فکر کنید که این خانم تمام مدت عمرش را مجرد در اتاقی محبوس نشسته تا بخت و اقبال روزی طاق اتاقش را بشکافد و شما را درون اتاق بیاندازد!!! طبیعیست که او با خیلی از آدمها قبل از شما مراوده داشته یا دوستشان داشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۱:۲۱
khorshid

khorshid : سلام.خواب دیدم انگار قسمت داروخونه یه بیمارستان کار میکنم و حسابدار بودم ولی حسابداری کردنش واسم سخت بود و داشتم فکر میکردم که چکار کنم برم با کامپیوتر و با برنامه فوتوشاپش اونجا کار کنم بجای حسابداری کردن که کار راحت تر باشه،و مونده بودم چی بگم به پرسنل اونجا و نمیدونستم اونجا موندگارم یا نه.بعد عموم اومد اونجا اتفاقی منو دید بهش گفتم من اینجا کار میکنم اونم منو بوسید و گفت آفرین خیلی خوشحال شد و لبخند داشت.(در واقعیت من چند وقته حسابدار مغازه ای شدم و همه چی خوب پیش میره ولی یبار خواب دیدم صاحب مغازه با اینکه خیلی ازم راضیه میگفت من خودم اینارو بلدم خودم انجام میدم! رشتش حسابداریه ولی بلد نیست کار کنه. و اینکه هر لحظه اگه کار بهتری بهم معرفی کنن میرم اونجا) .بعد خواب دوست دوران دبستانمو دیدم که ازش بیخبرم، و مادرامونم همو میشناسن، به مادرم گفتم دلم میخواد دوستمو ببینم گفت من مادرشو میشناسم باهاش هماهنگ میکنم خونشونم همین بغل دست خونمونه،بریم تو یهویی دوستتو غافلگیر کن.(در واقعیت خونشون جای دیگس) رفتیم خونشون یه دختر 10 ساله درو باز کرد که خواهرش بود با اینکه در واقعیت یه برادر کوچیکتر داشت،و رفتیم نشستیم،هنوز منو نشناخته بود منم گفتم این نمیدونه من کدوم دوستشم وگرنه الان گریه میکرد و عکس دوران بچگیمون تو مدرسه رو آورد گفت حالا فهمیدم تو کی هستی و گریه کرد منم با گریه اون اشک میریختم و خیلی از من خوشش میومد، ولی مادرش انگار خوشش نمیومد چون یه تعریفی از یه اخلاق خوبم کردم ولی مادرش اصلا بهم نگاه نکرد و لبخند نزد.و من بعدش پیش خودم میگفتم نکنه مادرش بخاطر ظاهر شیطونم فکر میکنه من منحرفم، کاش از عقاید مذهبیمم حرف بزنم .و دیدم بجای اینکه خونه اونا باشیم خونه خودمونیم انگار از اول خونه ما بودیم و دیدم اونا مبلاشونم کامل با خودشون آوردن و چیدن تو حال که مدلش ازین مبلای سلطنتی معمولی و کوچیک و طرحدار کرم طلایی رنگه و متوجه شدم دوستم اسمشو چیز دیگه ای صدا میکنن یادم نمیاد مثل اسمای کردی یا عربی بود و من آروم به مادرم میگفتم اسم اصلیش که لاله هست که قشنگتره من میخوام اونو صدا کنم،و موهای دوستم فر ریز و مشکی رنگ شده بود تو خواب،در واقعیت قبلا صاف بود.و بعد دیدم که با خانواده پدریم تو ماشینیم داریم از خیابون رد میشیم دیدیم یجا تو پیاده رو شبیه دریاس سنگای بزرگی داشت که آب بهشون برخورد میکرد و مردم مینشستن اونجا و منم گفتم بریم اونجا مثه دریای شماله با اینکه من ظاهرشو مثه دریا ندیدم ولی حسم این بود و رو زمین نشستیم و متوجه شدم اونجا یه خانواده با شخصیت از دختر عمم خواستگاری کردن و منم حسودی میکردم میگفتم چرا از من خوششون نیومد و پیش خودم گفتم حتما با این چکمه هام جلب توجه میکنم و یه چکمه اسپرت نیمه ساق خیلی خاص و گرون پام بود که رنگش عدسی رنگ بود و پشت ساقش یه نوار باریک شبرنگ گلبهی یا عسلی رنگ داشت و موهامم که مشکی رنگه کمی بلندتر شده بود تا زیر کمرم اومده بود و لخت ریخته بودم دورم و وقتی از کنار اون خانواده رد شدم میگفتن نگاه چکمه هاشو، براشون جدید و عجیب بود چکمه هام.و بعد دیدم یه زن شیک و مو بلوند اونجا داره آواز آمریکایی میخونه و دو سه تا پسر جوان هم بودن اونجا و فکر میکردم جای اون زنم،یا شایدم منم میخواستم بخونم .ممنون

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیزم مجددا از شما خواهش می کنم به هیچ وجه خوابهایتان را طولانی ارسال نکنید همیشه خوابتان را خلاصه نویسی کنید در غیر اینصورت از تعبیر آن معذور خواهم بود. شما می خواهید در حساب و کتاب زندگی، راجع به کسانی که شما را اذیت کردند و روابط اجتماعی تان با دیگران، مسائلی را مرور کنید و نیاز دارید که عده ای را ببخشید یا عده ای شما را ببخشند تا خیالتان راحت شود. شما از اینکه با شما بد تا شده ناراحت هستید. شما به دوران کودگیتان فکر می کنید که چقدر زندگی راحت تر بود و آدمها شیله پیله نداشتند. دوست کودکیتان الان شرایط اقتصادی خیلی خوبی دارد و شما را هم به خاطر می آورد. شما اما به خاطر افکاری که در سرتان دارید و تناقضاتی که در افکار شما که مدرن تر شده، با افکار سنتی بعضی از دوستانتان، وجود دارد، نگران هستید که شما را دوست نداشته باشند و گاهی سعی می کنید که رفتاری متدین از خودتان نشان دهید. از لحاظ روحی آنها شباهت زیادی با شما دارند و فرهنگ خانوادگی شان با شما همخوانی دارد. دوست شما سیاستمدارانه رفتار می کند و احساساتش را بروز نمی دهد و افکار زیادی در ذهن اوست که راجع به آنها حرف نمی زند ولی شخصیت او مثل قبل نیست و ذاتا عصبی شده است و دیگر با شما روراست نیست. در زندگی روزمره تان احساسات پاکی جریان خواهد یافت و به ثروت می رسید و موفقیت به زندگی تان می آید. شما از لحاظ مالی مشکلی ندارید و دختر عمه تان موقعیتی خواهد یافت که ثروت بیشتری به زندگی او راه پیدا کند. شما گاهی ناراحت هستید گاهی شاد گاهی مهربان و دوستان و احترامتان نسبت به قبل زیادتر شده است. دنیا به شما رو می آورد و می خواهید که اجتماعیتر و مدرنتر باشید و همه ی کارهایتان به نفعتان پیش برود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۶:۱۷
محمد

محمد : سلام . من خواب دیدم که به علت یک بیماری روانی (توهم زایی) در بیمارستان هستم بر روی یک تخت بیمارستان بستری شدم و یک پرستار مرا معاینه یا رسیدگی میکرد یک امپول بیهوشی بهم زد و دکتری مرا یک چکی کرد و اونجا رو ترک کرد خانوم پرستار همواره ازم پرستاری میکرد دکتر آمد و مرا به قسمت دیگر بیمارستان روی یک تخت دیگر خواباند درست دقیق یادم نمی آد چه شد ولی با یکی از پرستار های مرد به شدت دعوا کردم بعدا انگار از لحاظ بیماری(روانی) بهبود یافته بودم ولی بعدش بیشتر آشنایانی که آنها با ما کدورت و دشمنی دارند به قصد عیادت من وارد شدند من در اون لحظه با انها حرفی نزدم و فقط نگاه میکردم و گوش میکردم به گفته های توهین امیز و کنایه های مسخره کننده .به تک تک انها نگاه میکردم و از من جویای بیماری من شده بودند گویا مادر و پدرم برای انها توضیح دادند که من دچار شکستگی پا شده ام .من مادرم را به گوشه ای کشاندم سرزنش کردم و به او گفتم که چرا انها را دعوت کرده است

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۲:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز به بازسازی ذهنتان و استراحت دارید. اگر در واقعیت شما بیماری توهم زایی ندارید، خوابتان گویای این مسئله است که شما از قبول مسئولیت هایتان طفره می روید و قدرت و رشد شخصی خودتان را دست کم می گیرید. شما در مورد چیزی مردد هستید و نمی توانید تصمیم بگیرید و می خواهید که یک موضوعی را روشن کنید ولی نمی دانید چطور باید اینکار را بکنید. شما باید سعی کنید که زمانی را برای آرامش بدن و روحتان کنار بگذارید و از خودتان سخت کار نکشید یا به خودتان فشار نیاورید. شاید امروز فکر کنید که نمی توانید روی پای خودتان ایستاده و مستقل عمل کنید ولی لزومی ندارد که احساس درونی تان را جز به خانواده ی نزدیکتان که می توانند دوستانه از شما حمایت کنند، با کسی از فامیل مطرح کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۶:۴۲
Zahra

Zahra : سلام خانم هراتی گل شبتون بخیر و نیکی.متن نمایش داده نشه لطفا

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۹:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با احساسات و باورها و ترسهای درونی تان آزمایش می شوید. شما در مسیر سازنده ای هستید، به دنبال بهبود زندگی تان هستید. عدد ۹ نمادی از طول عمر، احیا، تولد دوباره، الهام بخش بودن و تهذیب است. شما احساس می کنید که در جایی از زندگی تان بی یاور هستید. احساس می کنید که مورد شفقت دیگران هستید و یا کنترلی روی تصمیماتی که می خواهید برای زندگی تان بگیرید ندارید. شما می توانید قویتر رفتار کنید. زندگی تان در حال تحول است و نباید خودتان را دست کم بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۶:۴۶
آرتمیس

آرتمیس : با عرض با عرض سلام و احترام
روز پنج شنبه خواب دیدم در بیمارستان هستم ۲ تا دایره هم داشتم (شکل هندسی ) که تو بیمارستان پرتاب کردم رفتم به طرف میز پذیرش و ی لباس سفارش دادم ( لباس بیرون یا مجلسی ) خانمی که تو پذیرش بود سفارش همه جور جنسی گرفته بود سفارش ماشین حساب که برنگ آبی بود تموم شده بود ی بارونی مشکی هم روی دستم بود و آقایونی که در بیمارستان رفت وآمد داشتن به من توجه می کردند ی بلوز پشمی سفید به تن داشتم و ۲ تاسنجاق سر به موهام زده بودم بعد ی آقا و خانمی داشتن معاشقه می کردند حرفهای عاشقانه میزدند و همدیگر رو میبوسیدند خانم پذیرش به من گفت برو طبقه بالا تا لباست حاضر بشه من و خواهرم با هم بودیم سپس در حالیکه آجیل میخوردم اومدیم بیرون در بیمارستان من ۳ دانه از همون آجیلها روی خاک انداختم به منظور اینکه رشد کند و سرسبز شود ی تیکه قیر هم روی خاک پخش شده بود سعی کردم دانه ها طوری بیافتد که روی خاک باشد.ممنون از تعبیرتون .خانم هراتی عزیز خوابی ۱۴ یکی از ماههای شمسی دیدم به نقل از سلمان فارسی ۲۶ روز بعد تعبیر میشه ولی از اون زمان یکماه گذشته و هنوز تعبیر نشده میتونم امیدوار باشم؟

پاسخ
لینک۲۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۰:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما ناامیدی و احساس گیر کردن و دور خودتان چرخیدن را به واسطه ی توکل به خداوند از دست خواهید داد. می خواهید رفتاری با پرستیژ و اجتماعی از خودتان نشان دهید. شما می خواهید حساب کتاب کارهایتان را بدست داشته باشید و وفادار و از خود گذشته رفتار کنید. احساساتی نباشید. از شما به خوبی حمایت شود، فکرتان متمرکز و دقیق باشد و گشایش کار پیدا کنید. شما و خواهرتان به خواسته هایتان خواهید رسید و موفق خواهید شد. آرمانهایتان را عملی می کنید و گذشته های سخت را فراموش می کنید. از نظر من رفرنس های زمان های خوابها و زمان تعبیر آنها نمی تواند برای همه ی خوابها صحیح باشد و به این رفرنس ها باور ندارم. شاید مثلا در خوابهای 15 ماه که می گویند باطل است، از هر 100 خواب، بنا به تجربه ی من یکی باطل باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۷:۵۱
سهراب

سهراب : سهراب: لطفا متن خوابم نشون داده نشه

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۷:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تشنه ی آرامش هستید . می خواهید که شادی و نشاط به زندگی تان راه پیدا کند. نسبت به مشکلات بی خیال باشید و چشم باز کنید ببینید که همه چیز عوض شده است. از محدودیت ها خسته شده اید و می خواهید آزاد باشید و زودتر این شرایط سخت و غمگین زندگی تان تمام شود. شما از مواجهه با مشکلات خودداری می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۱:۳۳
zia

zia : سلام خواب دیدم بیمارستان بستری هستم روی تخت و دارن سروم به دستم وصل میکنن تعبیر کنید ممنون میشم

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۳۰:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما فکرتان ناراحت است و نیاز به آرامش و اشتیاق و اراده ی بالاتر و لذت بیشتر از زندگی تان دارید و به همه ی اینها هم خواهید رسید. به خدای بزرگ توکل کنید او شما را درمان خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۴:۱۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.