کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دشمن

تعبیر دیدن دشمن درخواب، روبرو شدن با دوست است. اگر ببینید دشمنتان به سوی شما آمد، دوستی به سوی شما خواهد آمد و ترسی از دشمن در خواب احساس می کنید، شادی و شعفی است که او به شما می بخشد. اگر فکر کردید که خودتان با کسی دشمن شده اید، در واقع نسبت به او محبت خواهید کرد. اگر در دعوا با دشمن بر او پیروز شدید، در بیداری نیز بر دشمنتان پیروز خواهید شد و اگر مغلوب دشمن شدید، در بیداری به ناراحتی دچار می شوید که باید با صدقه رفع بلا کرد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند با دشمن در نبرد بود، اگر ببیند از دشمن شکست بخورد، دلیل که در بلا و مصیبت افتد و توبه باید کرد و صدقه باید داد، تا از آن برهد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن دشمنی به خواب بر سه وجه است:
  1. بستگی کارها،
  2. غم و اندوه،
  3. خسران مال.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

60 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

b

b : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم که دشمنم از وسطای یه ساختمون بلندی پرید پایین و خودشو کشت که اون طبقه خونه ی من بود . من خیلی ناراحت شده بودم و با خودم فکر میکردم به خونوادشون چی باید بگم تا سکته نکنن و باور کنن حرفمو . بعد ازین یدفعه دیدم برادر دشمنم ( این برادر توی خواب برادرش بود و با برادر بیرون از خوابش شباهت ظاهری اصلا نداشت) اون هم با حالت قهر از همون طبقه پرید . انگار قصد خودکشی داشت . من پله ها رو اومدم پایین تا برم پشا حیاط. قبلش زنگ زده بودم پلیس. باهم رسیدیم حیاط پشتی . وقتی رسیدیم با صحنه ی له شده ی دشمنم مواجه شدم که پهن و ول زمین بود و مرده بود . یکم درگیر این قضیه بودم که یدفعه دیدم یک نفر نوجووون از زیر همونجایی که برادر دشمنم پرید اومد بیرون و رفت . یکم جلوتر رفتم دیدم برادرش هم تو یه لحاف پتوی موکتی سبز رنگ خوابیده بود . مارو دید بلند شد و برگشت بهم راجب اونی که رفته بود گفت : عجب چیزی بودا . بهش گفتم خاک توی سرت . برادرت مرده و تو فکر لواط هستی؟
ممنون از وقتی که میزارید .

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۵:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او از اینکه بتواند خودش را دوست شما جا بزند ناامید شده و دست از سرتان بر خواهد داشت. شما مقام بالاتر و موفقتری نسبت به او دارید و او هرگز نمی تواند با شما هم سطح یا دوست باشد. او به کل از شما ناامید شده که هیچ ارتباط قلبی بتواند با شما ایجاد کند. دشمن شما نمی تواند در هیچ جای زندگی اش هماهنگی و هارمونی لازم برای موفقیت را بدست بیاورد و کارهای او اصلا سر وته نخواهد داشت. برای او رسیدن به خواسته هایش از هر چیز مهمتر است و فرق نمی کند که چطور می خواهد به ثروت و لذت برسد ولی هر کار کند برای او نفعی نخواهد داشت. شخصیت او سو استفاده گر و حرامخوار است. نباید دلتان به هیچ وجه برای او بسوزد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۰:۵۰
b

b : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم یکی از دوستای قدیمی دشمن من با دوتا دختر که نمیشناسمشون تو بیداری اومدن توی ملکمون و یکی از دخترا توی خواب میدونستم که قبلا دوس دختر من بوود .البته حسش برای داخل خواب بود .جلوی من باهاش عشقبازیم میکرد . راجب دشمن من به اسم ازم سوال پرسبد و بهش گفتم جدا شدیم . میخواستم بخوابم که اونیکی دختری که باهاش بود و خیلی هرزه هم بود اومده بود تو تختم و خودشو اینقد مالونده بود بهم که توی خواب من تحریک کامل شدم .من داشت خوشم میومد . بیدار شدم یکم که گذشت بهشون فهموندم باید برن . اینام جایی رو نداشتن ولی بهشون گفتم باید برن ادامشو توی خواب دیگه براتون مینویسم .اکانت دیگم توی همین قسمت .

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۱:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این کسی که در خوابتان دیده اید از لحاظ مالی قوی شده و می خواهد شما را تشویق به انجام کاری کند و از ثروت و این گونه مسائل برایتان صحبت می کند تا شما وسوسه شوید و به همکاری با او بروید. شما هم وسوسه می شوید ولی...

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۷:۱۰
b

b : سلام رورتون بخیر
خواب دیدم دوس دختر دشمنم یه جایی با من قرار گذاشته که منو ببینه و راجب چیز مهمی باهام حرف بزنه . یه ادرسی داد بنام بانک اندیشه یا مدرسه ی اندیشه . دقیقا نمیدونم کدومشون بوود ولی دخترای چادری سیاه زیادی بودن . من پیداش کردم رو سرش چادر سیاه بود و خودشو خیلی پوشونده بود . در واقعیت چادری نیس. بهم گفت مظمئنی کسی تعقیبت نکرده؟ از ترس دشمنم میگفت .من مخض اطمینان یه نگاهی دوباره به پشت سر انداختم و بهش گفتم اره کسی تعقیبم نکرده .ممنون بابت وقتی که میزارید.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۰:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. اگر شما درست فکر کنید قادر خواهید بود به ثروت زیادی برسید و از این بابت دشمنتان حسادت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۴:۵۷
b

b : سلام و روزتون بخیر ..
خواب دیدم دوتا از پروژه های منو که کاملا اثر خودمه و خودم خلقشون کردم رو دشمنم داره به یک مشتری نشون میده .. از یکی خوشش نیومد زیاد و به دشمنم گفت بزن بعدی ..
منم پشتشون نشسته بودم و داشتم نگاه میکردم .
تعبیرش چی میتونه باشه خانم هراتی؟

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۰:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیرش این است که شما باید تا کارتان مشخص نشده و نتیجه ی مثبت نگرفته اید و به اسم خودتان ثبت نکرده اید از آن برای کسی تعریف نکنید. در غیر اینصورت کارتان را از چنگتان در می آورند یا مشابه آن را شروع می کنند و کارتان بی ارزش می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۳:۲۵
b1

b1 : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم که اومدم خونه ی دشمنم که خانمش هم خونه بود . باهاش احوالپرسی کردم بگرمی . دشمنم رفت پیش خانمش درحالیکه خوشحال بود . یکم بعدش دیدم یکی از دوستان مشترک من و دشمنم که قدیم هرسه نفر هم خونه بودیم ، اومد داخل و درحالیکه داشتم با یه دختر ناشناسی ور میرفتم ، اومد داخل و بهم با حالت کنایه یه تیکه انداخت . بهم گفت مگه نمیخواستی بری؟ ( فک کنم منظورش رفتن به خارج از ایران بود ). ولی همچین بحثی رو باهاش تاحالا نداشتم . اومدم دوباره با همون دختره ناشناس ور برم که یادم اومد مال همین دوست مشترک ماست . به خودم گفتم جلوی این پسره حداقل بهتره که با این دختر کاری نداشته باشم . درحالیکه میخواستم لباشو ببوسم ، پشیمون شدم و بیخیال شدم .
ممنون از وقتی که میزارید .

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۰:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید سیاست داشته باشید و اصلا احساسات منفی حتی به دشمنتان هم نشان ندهید و با همه ظاهر امر را نگه دارید. با کسانی که با دشمنتان ارتباط دارند یا ممکن است روزی با او مرتبط شوند هم باید با سیاست برخورد کنید. هرگز از مسائل مالی تان و اینکه اوضاع اقتصادی تان به چه صورت هست برای کسی نگویید و هرگز به مسائل مالی دیگران هم کنجکاوی نکنید که آنها نسبت به شما دشمنی از خودشان نشان ندهند. این به مصلحت شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۰:۱۰
b1

b1 : ادامش ..
یجایی وسط خیابوون بزرگراه اینارو خواب میبینم که دنبال چیزی ههستیم . من و اون دختره یک کیف پیدا کردیم که توش لپتاپ بود و اونو برداشتیم و سرازیر شدیم جاده رو به سمت پایین . یک رودخونه مانندی بود که از بالا به سمت پایین میرفت و ابش کاملا گل آلود بود وقتی داشتیم میرفتیم(از وسط رودخونه گل آلود در حریان آب به سمت پایین) سمت پایین برخوردمون به لباس شخصی های اطلاعاتی فک کنم بودن که افتاد . ما خیلی ریلکس رفتیم پاین و اونام اصلا با ما حرفی نزدن . رفتیم یه جایی که انگار توی خواب خونه ی دشمنم بود ولی نه توی بیداری . رفتیم اونجا چندتا پسر باهم افتادن روی همون دختر هرزه و باهاش سکس میکردن . من خودمو به خواب زدم دیدم دشمن من چندتا کاغذ رو مچاله کرده و زیر سینم جاسازی کرده از زیر گردنم . ا وقتی بیدار شدم و بیرون رفتم چندتا کاغذ بود و توش با خودکار آبی برام نامه نوشته بود . من فک کردم بازم داره دعا جاساز میکنه زیر لباسم . وقتی خوندم متوحه شدم انگار پشیمونه و مشکلات زیادی داره و ازین دست ندامت ها . حتی یجایی گله کرده بود ازم که چرا با این بچه ها اومدی در خونه ی من !!!!
من نمیدونم تعبیرش چیه خانم هراتی ولی این ادم به شیطان تعلیم میده . من حتی قیافشم دیگه باور نمیکنم .
ممنون از وقتی که میزارید

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۱:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام مجدد. شما در راهی قرار می گیرید و ایده ای به ذهنتان می رسد که اگر با عده ای در ارتباط باشید، بتوانید به این ثروت برسید ولی این کار به ضرر شماست! پول حرام یا ثروتی بسیار دردسرساز در این راه هست و باید واقعا مراقب باشید و به عنوان یک هشدار برای خودتان این را در نظر بگیرید که شاید کسی متوجه اینکار نشود و در ظاهر همه چیز خوب پیش برود ولی بسیار به ضرر شماست. خیلی ها از این طریق شاید به ثروت می رسند. پیشنهاداتی تاریخ مصرف گذشته و بیخود که در واقع ایده ی دوست قدیمی شما یا همان دشمنتان است به شما مطرح می شود و او احتمالا برای فریب شما از دوست خودش استفاده می کند. او می خواهد دوباره با شما صمیمی و نزدیک شود و خواهد گفت که به شما بیشتر از هر کسی اعتماد دارد و می خواهد که ناراحتی های گذشته را از دلتان بیرون بیاورد. او خواهد گفت که همه ی کسانی که دوروبرش هستند عین بچه ها رفتار می کنند و عقلشان کم است ولی شما هستید که عاقلید و به درد او می خورید. اما حرف او را باور نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۳:۰۱
الهه

الهه : سلام وقت بخیر
بنده در خوابم ، یک دوست و یک دشمن خودمو دیدم ،اینکه میگم دوست یا دشمن بخاطر کارهایی که در حقیقت برای بنده انجام دادن،به هر تربیت دوستمو دیدم که کلاسمون تموم شده و اون داره تدریس میکنه و مدام با خودم فک میکنم اونکه تدریس کردن بلد نبود و دشمنم که ازاین وسایل صخره نوردی و اینا بسته بود هم آویزون بود و هم میرفت بالا یعنی عکسهاشو تو تلگرام برام فرستاده بود و من هم حرصم دراومده بودتو خواب اون به من انقد بدی کرده چطور میره بالا ولی چیزیش نمیشه اگه نفرینای من به اون رسیده بود انقد شاد و شنگول نبود
ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۰:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست شما درسهای خوبی به دیگران خواهد آموخت و باید مردم از او یاد بگیرند که چطور انسانیت به خرج می دهد و دشمن شما هم شخصیت جاه طلبی دارد و عزم خود را جزم کرده و اراده کرده است که به مقام بالایی در زندگی اش برسد. او اجازه نمی دهد که موانع سر راه او، مانع رسیدن او به اهدافش بشوند. او احساس خود بزرگ بینی و برتری نسبت به دیگران را دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۱:۲۹
maryam

maryam : خواب دیدم که جواب نامه ای که ۱سال هست برای زندگیم منتظرش بودم اومد و من نامه رو باز کردم و خوندم و خواهر دشمنم تقریبا با فاصله وایساده بود و نگاهم میکرد و خود دشمنم هم خیلی دورتر ایستاده بود(لازم به ذکر هست که دشمن من کلا اینجا نیست) نامه رو خوندم و موهامو باهاش پوشش دادم و مثل دستمال سر یا کش دور موهام گذاشتم،موهای من مجعد هست ولی در خواب صاف و براق و نرم بود ،دنبال یک خیاط خوب برای درست کردن پارچه ی مشکیم و درست کردن یک پالتوی خوب بودم(با توجه به جواب نامه) که ۳تا خیاطی دیدم که خواهر دشمنم یکیشون رو بهم معرفی کرد ،رفتم که بدم درستش کنن بیدار شدم.

پاسخ
لینک۲۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۴:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به هدفتان خواهید رسید و فکرتان آرام و خیالتان راحت خواهد شد. افکارتان را متمرکز می کنید و در صدد بالا بردن امنیت و رفاه خودتان خواهید شد. شما می خواهید عزت و احترامتان بالا باشد و دشمنی و تنفر و کینه توزیتان را همزمان با دشمن تان ادامه دهید. باید مراقب باشید که شما را به اشتباه نیاندازند و کاری نکنند که نقشه هایتان نقش بر آب شود. سعی کنید که خودتان درست فکر کنید و صرفا به پیشنهاد ها این و آن بدون بررسی و تعمق پاسخ مثبت ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۵:۱۳
محمد

محمد : سلام.من و رضا و امیر قبلا با هم دوست بودیم که بر اثر دعوای فیزیکی من و رضا و بدجنسی رضا رابطه هر سه نفرمان با همدیگه قطع شد.خواب دیدم در یک خانه ناشناس که خیلی هم محقر و کوچیک بود وظاهرا خونه منه .رضا اومده خونم و مهمونم شده و من انگار امیر رو فرستاده بودم که بره غذایی تهیه کنه و بیاد در این حین به رضا میگم که چرا تو و برادرت(که اونم به خاطر رضا باهام قهر کرده)فقط تنهایی میاید پیش من و دوتاتون با هم نمیاید.در این لحظه رضا میگه من گشنمه و من سفره پهن میکنم ولی چیز خاصی تو سفره نیست و پیش خودم میگم عجب ادم بی معرفتی هست که حتی حاضر نیست منتظر امیر بمونه که رفته براش غذا تهیه کنه بعدش میرم توی آشپزخونه که چیزی بیارم ولی متوجه میشم که کلی ظرف نشسته توی آشپزخونه هست که قرار بوده امیر اونارو بشوره ولی اصلا نشسته بوده بعدش توی سینک یه لوله شیشه ای میبینم که توش پر مورچه است و من با آب سعی میکنم که مورچه ها رو از لوله بشورم و در حین شستن لوله با خودم میگم فعلا همین جا توی آشپزخونه بمونم و پیش رضا بر نگردم .بعدش از خواب پریدم.ممنون

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۳۶:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روحیات و افکار تازه ای به ذهنتان می رسد و احساس تنهایی می کنید. رضا امیدوار است که بتوانید دوستی تان را مثل قبل با او ادامه دهید در حالی که این با کمک امیر و حمایت روحی او از شما دونفر، امکان پذیر است. رضا آدمی خودخواه است که فقط به خودش فکر می کند و شما در حال حاضر به تنهایی هیچ قدم مثبتی برای بهبود شرایط دوستانه تان مانند گذشته، نمی توانید بردارید. اما به هر جهت تصمیم می گیرید که مثبت اندیش باشید و به گرمی و حمایت دوستانتان علاقه دارید. اما امیر هیچ اهمیتی به شرایط سختی که امروز بین شما حکمفرماست نکرده است. او هیچ قدمی برای بهبود اوضاع برنداشته و برای گرم شدن روابط شما در آینده کوچکترین برنامه ریزی و اقدامی نکرده است. شما می خواهید این همه نگرش های منفی که برایتان پر واضح و شفاف و مشخص است که بین شما به وجود آمده را از بین ببرید. شما می خواهید گذشته ی سخت و احساسات منفی مربوط به آن را از بین ببرید. می خواهید احساستان را کنترل کنید و تا آن زمان صلاح نمی دانید که اصلا با رضا دوستی داشته باشید. ( خوابتان بخشی مربوط به گذشته و بخشی مربوط به الان است و بنده همه ی افعال خواب را در زمان حال حاضر به کار برده ام). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۸:۵۵
سوگندم

سوگندم : سلام، عرض ادب واحترام،در خواب دیدم انگار جنگ هست ودشمن حمله کرده ،ولی چیزی ندیدم ولی حس می کردم من در خانه ایی بودم ناشناس ولی انگار خانه ام بود بعد در اتاق که بودم انگار پشت در مردی بود که از افراد دشمن بود وبا تیری که نمی دانم چه کسی از داخل اتاق بهش زد مرد افراد دیگر هم داخل اتاق بودند وگفتند می توانید بروید .من در حال جمع کردن لباس بودم یک کاپشنی بود بلند فکر کنم مال پسرم بود می خواستم اونو بپوشم به رنگ سرمه ایی ،بعد انگار داشتم لباس اتو می کردم ومی خواستم داخل کوله پشتی لباس بذارم یک پسربچه با کاپشن قرمز اماده بود ولباس پوشیده بود شبیه بچگی پسرم بود .من در حال جمع کردن لباس بودم.چندین شلوار از دراور برداشتم یکی را برنداشتم ساپورت بود .ارام ارام بدون هیچ ترسی از دشمن داشتم وسیله جمع می کردم ان کاپشنی که اول حواب گفتم می خواستم بپوشم همان سایز رنگ کرم هم بود ولی کاپشن دورو بود . که فکر کنم نگهبان ب ود امد مرا که دید تعجب کردگفتم دورو است وروی دیگر که سفید بود را پوشیدم در خوابم حس می کردم که نباید باعجله وسیله جمع کنم .اگر عجله کنم چیزهایی که لازم دارم بر نمی دارم اصلا ترس نداشتم با اینکه همه محیط حاکی از حمله دشمن وفرار بود ،،،،،،،،،خانم هراتی ممنون از زحمتی که می کشید ،نم

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۰:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید نظم و ترتیب خانه تان فراهم باشد ولی از این یکنواختی کسل شده اید و هیجان زندگی تان کم است. شما خیلی کار می کنید و باید به خودتان استراحت بدهید و مدام بین عقل و دلتان و تفکر منطقی و احساسی تان کشمکش وجود دارد. اما تمام مدت سعی می کنید که خونسردی و آرامشتان را حفظ کنید و افکارتان را دسته بندی و منظم کنید. سعی می کنید که منیت نداشته باشید و با ظاهری خوش و صلح طلبانه که به دیگران آرامش ببخشد، رفتار کنید و اینطوری امنیت خودتان و خانواده تان را فراهم کنید. شما آن همه شور و هیجانات و کارهای سخت بچگی پسرتان را پشت سر گذاشته اید و الان تازه آرامشتان بیشتر از قبل هم شده. نگران نباشید .... این خاکی است که همه ی مادران بر سرشان می کنند :))))) و انتخابی است که زمانی که بچه دار شدید کرده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۵:۲۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.