کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عاشق شدن

اگر کسی در خواب دید که عاشق کسی شد و به مراد خود رسید، به او سود می رسد و اگر عاشق چیز حرامی شد، کم دین و یا بی دین می شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند بر کسی عاشق شد، دلیل که نیازمند و حریص گردد. اگر عاشقی او به چیزی حرام بود، دلیل بر فساد دین او است. اگر ببیند که از معشوق کام دل یافت، دلیل منفعت است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

450 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Parham

Parham : سلام...خسته نباشید...من اول باید یه سری توضیح بدم خدمتتون...من پدرم و پدر بزرگم فوت شدن و با خانواده پدریم الان حدود ۲ ساله که با هیچ کدومشون ارتباطی ندارم حتی پشت تلفن...حدود ۱۰ روز پیش من خواب عجیبی دیدم...خواب دیدم با خانواده خودم و خانواده معشوقه ام همه با هم نمیدونم جایی میرفتیم یا از جایی برمیگشتیم...شب بود...کنار یه رستوران سنتی که تختای سنتی کنار جاده داشت وایسادیم...همه پیاده شدیم...منو معشوقه ام کنار هم روی یه تخت نشستیم...بقیه خانواده هم یا پای تخت ما وایساده بودن یا روی تختای اطراف ما نشسته بودن یا با هم قدم میزدن...همه بودن...پدرم و مادم و پدر بزرگم و تمام عمو ها و عمه ها و دایی ها و خالم...با همسرا و بچه ها و عروس و داماداشون...از طرف معشوقه ام هم پدر و مادر و خواهر و برادرشو میشناختم و یه سِری از اقوام دیگشون...همه خوشحال بودن...همه میگفتن و میخندیدن انگار یه اتفاق خوب افتاده بود مامانامو بالای سر تخت ما وایساده بودن و میگفتن و میخندیدن به ما توجه داشتن...منو معشوقه ام هم هی همو نگاه میکردیم و بهم لبخند میزدیم...دیگه نمیدونم شام خوردیم یا نه...فقط یادمه که سوار ماشین هامون شدیم که بریم...حدود ۱۷_۱۸ تا ماشین...درست یادم نیس ولی زیاد بودیم...که از خواب پریدم...دوباره چند شب پیش یه خواب دیدم نامفهوم...اصلان هیچی نبود...فقط باز خودمو کنار معشوقه ام دیدم که کنار هم خوشحالیم...در آخر بگم که من ایشون رو به شدت دوست دارم ولی ایشون مردد هست و البته یه خواسگار هم داره که خودش گفت ازش خوشش نمیاد...ولی الان چند روزه ادعا میکنه که با همون نامزدی کرده...حالا دیگه دروغ و راستش رو نمیدونم...ولی خودش گفت که اونو دوست نداره و الان چند روزه دیگه بهم پی ام نمیدیم و در تماس نیستیم...ولی من هنوز ازش سرد نشدم...و از طرفی تا حالا چند بار فال حافظ گرفتم استخاره گرفتم...البته نه فقط همین مدت...از وقتی که باهاش آشنا شدم حدود ۶_۷ ماهه...همش خوب امده و نوشته بهش میرسی...ولی با شرایط الانم سازگار نیس و خیلی سر در گم شدم...ببخشید حرفام طولانی شد...ممنون از شما...

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۵:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. شاید شما با خانواده تان در تماس نباشید ولی صحبتتان همه جا هست و حرفتان را می زنند. اینکه همه با هم به رستوران سنتی رفته اید به این موضوع اشاره می کند که شما و معشوقتان احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که لازم است در زندگی بگیرید، دارید له می شوید و نیاز به یک سیستم حمایتی قوی دارید تا شما را راهنمایی و هدایت کند. احتمال دارد اعتقادات سنتی در خانواده ی عشقتان باعث شود که او نتواند شما را به راحتی بپزیرد. ولی دوست عزیز عشق با خوش آمد فرق دارد. اگر او هم مثل شما عاشق باشد، برایتان می ماند و این را زمان ثابت می کند. اگر هم عاشقتان نباشد، می رود ولی ماندنش هم به درد نمی خورد. عشق را گدایی نمی کنند و باید دو جانبه و از جان و دل باشد تا دوام داشته باشد. خودتان را دست کم نگیرید و اجازه ندهید که انتخاب دوم کسی باشید! ضمنا همیشه در ادامه فقط یک خواب در کامنتی که ارسال می کنید ثبت کنید چون ثبت بیشتر از یک خواب خلاف مقررات سایت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۳:۱۵
Parham

Parham : ممنون...فقط یه چیزی متوجه نشدم...اون همه خوشحالی اقوام و بودن همشون کنار ما یعنی چی؟
یعنی امکان داره که ما بهم برسیم؟

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۶:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خوشحالی به توجه آنان نسبت به خوشبختی شما اشاره می کند ولی در خواب گاهی جنبه ی معکوس دارد و نمی توان با قاطعیت گفت که خوشحالی به خاطر خوشحال بودن است بلکه صحیح تر است اگر بگوییم خوشحالی به دلشوره و نگرانی آنان اشاره می کند که نکند شما خوشحال نباشید. ازدواج گذشته از سعی و تلاش و عشق تا اندازه ی زیادی هم تقدیر است. انشالله که آنچه که خیر و صلاحتان است همان بشود.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۱:۱۵
asma

asma : پس یعنی به این معنا نیست که عاشق خواهرم شده است ؟

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۳۶:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خیر من اینطور فکر نمی کنم.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۸:۵۴
asma

asma : سلام خانم هراتی سال نو مبارک
دیشب توی خوابم خیلی وقایع پیچیده بود ، اول از همه از کنار صحنه ای توی خواب رد شدم که آقایی رو داخل رو اتاق آهنی کرده بودن و روی در چیزی مثل اتوب داغ میکشیدن و او هرچه التماس میکرد که منو عفو کنین آقایون اطرافش گوش نمیکردن و کار و تکرار میکردن و نفهمیدم کخ اون آقا کی بود ، دوم از اون خیابون رد شدم و رسیدم به خیابانی که خانه ام انجا هست شنیدم موعد خانه ام تمام شده و خواهرم استرس داشت که ایا چه میشود و من هم به او دلداری میدادم ، وارد خانه شدم سفره ای که همه غذا خورده بودند و پهن بود را دیدم داشتم شروع با خواهرم به جمع کردم میکردم ، خواهرم مقداری از ظرف هارا به آشپزخانه برد و دیدم پسری مدتی با هم دوست بودیم و عاشقش بودم و اکنون جدا هستیم پشت سر خواهرم رفت داخل دیدم در آشپزخانه خیلی گرم صحبت شده اند ناراحت شدم و پشت سرشان به آنجا رفتم و شروع کردم به صحبت با پسر که تو میدانی من چقدر دوستت دارم و منتظرت بودم و نباید با خواهرم گرم میگرفتی چون خواهرم هم از این موضوع ناراحت است و خلاصه کلی صحبت کردم و در پایان دیدم به کنار خواهرم رفت و سرشان را زیر ملحفه سفیدی کردند و پسر به خواهرم گفت تو فقط بگو اره و همه چی را به من بسر و خواهرم لبخندی زد .. نا امیدانه به جمع کردم سفره برگشتم دلم پر از غم بزرگی بود و نمیدانستم چکار انجام دهم .( قابل ذکر است طی خواب های قبلی که برای این آقا میدیدم شما به خواسته شدن من برای ازدواج توسط این شخص تاکید مکرر کرده اید و مدتی است منتظرم )
ممنون

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۰:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شمام مبارک. برای سروسامان دادن به کارها لازم است که آرامش و تنبلی را کنار گذاشت و مدتی با شور و شوق بیشتری کار کرد. لازم است تا در مسائل کاری و عاطفی، بیرحمانه و با سختی و قدرت کوشید و از تنبلی و راحت طلبی دست برداشت. شما احساس می کنید که باید از ایده ای دست بکشید و این به این دلیل است که از حمایت عاطفی و روحی کافی برخوردار نیستید. نگرش های شما نسبت به زندگی منفی شده ولی خواهرتان می خواهد که شما به گرمی و عشق برسید و می خواهد که مثبت اندیش باشید. پسری که دوستش دارید هم می خواهد که نگرش های تروتمیز به زندگی تان راه پیدا کند و همفکر خواهرتان است. اما شما خسته شده اید و دارید از برگشت او ناامید می شوید. خوابها از احساس افراد در زمان خاصی سخن می گویند و این احساس ممکن است با گذشت زمان عوض شود و خواب شما هم عوض خواهد شد. بعضی خوابها تعابیر ثابتی دارند و آن خوابها از تقدیر و خواست خداوند می گویند ولی وقتی صحبت از احساس آدمها مطرح است، انسان ها اختیار دار هستند و نمی توان به جبر آنها را تحت عنوان (تقدیر) وادار به کاری کرد. گفته های من از خوابهای شما از روی احساس شما و ایشان است که در خوابتان مشهود است و بنده علم غیب ندارم که آینده ای را ببینم که در خوابتان از آن خبری نیست. به هر جهت این توضیحات را عرض کردم که بیشتر متوجه شرایط باشید. در پناه خدای بزرگ باشید و تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۷:۵۷
رز

رز : سلام وقت بخیر پیشاپیش عیدتون مبارک
خواب دیدم کسی که بهش علاقه دارم از کنارم رد شده و بهم میگه شمارتو بده من نشستم حالت سجده که شماره بنویسم پیش خودم گفتم زشته بخام شماره بدم حالت سجده کامل پشت به اون بودم اون اومد کاغذ بزرگی گذاشت روی دستم وقتی رفت بلند شدم از سجده نگاه کاغذ کردم شمازش خیلی ناخوانا بود نمیشد خوندش

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۶:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی که به او علاقه دارید، نمی تواند احساس خودش را به شما ابراز کند یا با شما در ارتباط باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۷:۴۷
khorshid

khorshid : سلام.خواب ديدم معشوقه ام که در حال حاضر باهم در ارتباط نيستيم با دوست قديميم دوسته و بهم ميگفتن با يکي از دختراي فاميل هم دوسته که من ساليان زياديه که با اين دونفر در ارتباط نيستم و معشوقمو نميشناسن، و همزمان با منم در ارتباط بود و بهم پيام ميداد و حس بدي داشتمو حسودي ميکردم که با اونا در ارتباطه.ممنون از تعبيرتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۰:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اگر شما خانم هستید باید بنویسید معشوقم نه معشوقه ام. معشوقه به خانم اطلاق می شود و مونث است. این آقا دنبال کسب ثروت هستند و به این خاطر دیده اید دنبال زنها می رود. اینکه به شما پیام می داده یعنی گاهی به شما فکر می کند ولی به این معنی نیست که با شما در ارتباط خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۰:۵۸
Parpary

Parpary : سلام من خواب دیدم رفتیم خونه یکی از اقوام دور پدری پسر عموی پدر بزرگم بود فک میکنم خونه بزرگی داشتن با هفت هشت تا اتاق من چن دقیقه ای تو یکی از اتاقت تنها بودم و فک میکردم یه آقا پسر هم خونشون بود ولی پسر اونا نبود اونم مهمون بود گویا، من این آقا رو دیدم خیلی به دلم نشست و تو خوابم می گفتم که بالاخره منم عاشق شدم خیلی خیلی حس خوبی داشتم بهش تو خواب اون اقا هم به من توجه میکرد و چن باری هم منو نگاه میکرد و لبخند میزد اینم بگم من این آقا رو تو واقعیت اصلا ندیدم و نمی شناسم و اصلا وجود خارجی نداره و کلا تو واقعیت کسی تو زندگیم نیس که حسی بهش داشته باشم خلاصه توخواب من تو دلم میگفتم کاش قسمتم این اقا بشه من دیگه هیچ وقت کسی رو نمیتونم مث این آقا دوس داشته‌باشم.(من خانوم هستم و مجرد)

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۸:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. وقتی شما به پسر عموی پدر بزرگتان یا اقوام پدری تان فکر می کنید احساستان این است که آنها درک وسیع و روحیه ای موفق دارند و شما هم دوست دارید مثل آنها موفق باشید. شما نیاز به مهربانی و عشق در زندگی تان دارید و می خواهید که کسی باشد که ارزش واقعی شما را بداند. شما گشایش کار خواهید یافت و خودتان هم موفق خواهید شد و قدرتان را هم خواهند دانست. شخصیت و ارزش اجتماعی شما بالا خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۴:۲۱
Neda

Neda : سلام خانم هراتی نازنین امروز ظهر خوابی دیدم نمیدونم تعبیر داره یا نه چون کمی در فکر بودم وقبل ظهر که بخوابم با برادرم حرف زدم.خواب دیدم که جای نشسته بودیم مثل یک‌مغازه یا ارایشگاه دو سه تا خانم بودن که فقط یکیشون رو یادمه که چادری چادر سیاه پوشیده بود و داشت بهم میخندید که من کمی عصبانی شدم و بحثم شد با اون خانم و داداشم دوست نداشت و بدش میومد بحث کنم همان طور که در واقعیت از بحث کردن بدش میاد.ولی در نهایت انگار میخواست ازم دفاع کنه که اون خانم چادری هم انگار برادرش رو اورد برای دفاع نمیدونم برادرش بود یا پسرش بازم یادم نیست ی دونه دست برادرش اسلحه بود.من ترسیدم و نگران شدم و برادرم رو انگار توی اتاق پرو قایم کردم‌ اون اقا بود ی پسر جوان با موهای جوگندمی. منم اون اقا رو ارام کردم چون‌ ازش خوشم‌اومده بود اونم‌ ی خورده که گدشت و عصبانیتش برطرف شد از من خوشش اومده بود و انگار عاشق هم شدیم و خیلی ببخشید با هم عشق بازی میکزدیم و ببخشید فک‌کنم سکس هم داشتیم ولی درست اینو یادم نیس ولی عشق بازی رو داشتیم.ببخشید بی ادبی کردم خانم هراتی.دیدم اون اقا بهم گفت انگار خانوادش میخواستن بیان خونمون چیزی بیارن اون اقا بهم گفت که گفتن هر کدوم از فامیلا و دخترای فامیل ی چیزی برات بیارن که دیدم انگار خانمها فامیل اونا لباسهای محلی پوشیده بودن و هر کدام‌توی سیسنی برام یکی زیتون زیتونی که توی شیش رو یادمه و و چیزهای دیگه البته هر کدام توی سینی ی چیزی اورده بودن ی قلم جنس ولی زیتون شیشه ای رو یادمه بقیه رو یادم نیس منو اون اقا خیلی خیلی همو دوست داشتیم و ببخشید همش در حال بوسیدن هم و عشق بازی بودیم و من بیشتر تمایل به این کار داشتم و بیشتر من سمتشون‌میرفتم اونم منو دوست داشت و تمایل داشت ولی نمیدونم توی خواب چرا من سمتشون هم میرفتم‌.اون اقا منو فرستاد به همراه خواهرم خرید برم پارچه بخرم ی مغازه رفتیم که کلی پارچه داشت یکی از پارچه ها پولک‌ دوزی ابی بود و منو خواهرم پارچه ها رو نگاه میکردیم.ولی نمیدونم خریدیم یا نه.ولی اومدیم بیرون توی خیابون انگار چند تا مامور بودن موشها و ی چیزی میگفتن کژدم زیاد شده توی جوب داشتن میکشتن و از بین میبردن .دیگه خوابم یادم نیست و بیدار شدم.ببخشید زیاد و قاطی بود خوابم ولی کلی براتون گفتم و تا جایی که یادم مونده بود از زحماتتون ببینهایت سپاسگذارم و امیدوارم پیشاپش سال خوبی داشته باشیدعزیزم

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۲۸:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما باطل است عزیزم. امیدوارم شما هم سال خیلی خوبی در پیش داشته باشید و تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۰۷:۲۴
shadi

shadi : سلام خواب دیدم که هرجامیرم مردا عاشقم میشدن که سه تا مرد عاشق من شده بودن که دوتاشون آشنا بودن و یکیشون ادم معروفی بود و یه کفش قرمز داشتم که خیلی خوشگل بود خیلی ام دوسش داشتم کفش منو دزدیدن و من هرجا میرفتم کفشمو پیدا نمیکردم که اخرشم پیدا نکردم کفشمو.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۹:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیت خودتان را قبول دارید ارزش خودتان را می دایند و برای خودتان احترام قائلید. ولی نیاز به عشق بیشتری در زندگی تان دارید و رویکرد شما و روش برخوردتان نسبت به مسائل با شور و شوق زیاد و حتی با حالتی تهاجمی است. کسی موفق می شود دل شما را بدزدد و بر فکر شما مسلط شود و شما دیگر قادر نخواهید بود مثل امروز استقلال فکری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۳۶:۲۵
Karbala313

Karbala313 : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر و خوشی
من به دخترخالم علاقه دارم . چند ماه پیش خواب دیدم که پدرشون فوت کردن و اداره خانواده به دست من افتاده ، چون خانواده خاله ام پسر ندارن و بنده در خواب سرپرست خاله و دو دخترخاله هام رو بر عهده داشتم . این یک خواب و چندین بار هم خواب دیدم که در جایی مثل مهمانی خانوادگی هستیم ، در بعضی از این خوابها دختر خاله ام که بهش علاقه دارم ، به من لبخند میزنه و در بعضی خوابها به من اخم میکنه . ممنون میشم تعبیر کنید

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۰۳:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب شما ممکن است خواب صادقه باشد. اما اگر خوابهای صادقه نمی بینید که عین آن تعبیر شود، تعبیر خوابتان این است که زندگی شوهر خاله شما متحول خواهد شد و او شخصیتی دیگر و طرز فکری دیگر خواهد داشت که گویی دیگر آن آدم سابق نیست. شما خودتان را در مقابل خاله تان و دخترانش مسئول می دانید و عکس العمل های دختر خاله تان برای شما مهم است. لبخند او رضایت و تصدیق شماست و اخم او توصیفی برای اختلاف نظر با شماست. ولی با یک لبخند یا یک اخم نمی توان روی تعبیر یک خواب به صورت قوی چیز بیشتری گفت. ضمن این که لطفا طبق قوانین سایت همیشه در هر بار ثبت خواب، فقط یک خواب را بیان کنید و نه همه ی خوابهای مربوط به آن یک خواب را. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۹:۵۶
زهرااااا

زهرااااا : سلام ...روز بخیر خانم هراتی عزیز ...انشالله خوب باشید و سلامت ...
من ی دوستی دارم که متاهله و ی پسر داره .با شوهرش حتی سلام عیک هم تا حالا نداشتم ...یکی دو مرتبه خواب دیدم که شوهرش عاشق من شده و میخواد باهام ازدواج کنه ..یعنی حس میکردم اون منو میخواد و منم راضی بودم که بهش جواب بله بدم بدون اینکه از همسر سابقش جدا شه به عنوان هوو ..مثلا ی بار اخیرا خواب دیدم اون دوستم در طبقه ی بالای خونه ی ما زندگی میکنن و شوهرش هم عاشقم شده و‌میخواد منو بگیره و حس میکردم که زنش هم از این‌موضوع مطلعه و راضیه بعد حس میکردم که بالا باهم خوابیدن بعد یهو دیدم از ی منفذی از بالا که به خونه ی ما باز میشد دوستم ی چادر سیاه رو به پایین آویزان کرد و ی جفت گوش واره ی طلای حلقوی رو‌که زرد بود انداخت پایین برای من ..گوشواره ی خودش بود .انگار به من دادش ...اینم بگم که دوستم هم ظاهرش خیلی زیباست هم آدم خوبیه ..ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید ♤♤♤

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۷:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. دوست شما امیدوار است که بخت خوبی مثل همسر خودش به شما برسد و نصایح او را در زندگی تان به کار ببرید. می خواهد شما هم مثل او خوشبخت باشید. ولی این به این معنی نیست که می خواهد شما هووی او باشید. شوهر او شخصیت شما را تایید می کند و در مواردی با هم احساس تعهد و همکاری دارید. شاید مثلا در رابطه صمیمی با دوستتان یا تعهد به وفاداری به دوستتان. شما باید به زندگی تان با دقت بیشتری نگاه کنید و گول نخورید. این تعهد و پذیرش شخصیت شما و همسر او، در خواب بصورت عاشق جلوه کرده و در واقعیت به این معنی نیست که او عاشق شماست یا شما عاشق او هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۲۴:۲۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.