کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب چاقو

چاقو هم به دوست و حامی و هم به زبان بدگویان تعبیر شده است و اگر تیز و برنده باشد، یعنی زبان بدگویان در مورد شما تیز خواهد بود و اگر خودتان داشته باشید، احساس عدم امنیت شما را نشان می دهد و این که از بدخواهی کسانی که بیشتر حرف می زنند تا عمل می کنند، نگران هستید.

اگر در خواب ببینید که چاقویی از دیگری می گیرید یا کسی به شما چاقو هدیه می کند، کسی به شما کمک می کند یا خودتان از دیگری کمک می گیرید. اگر چاقویی داشتید که بوسیله آن خواستید از خود دفاع کنید، کسی هست که به شما نزدیک است و از شما بد می گوید و بد شما را می خواهد و اگر دیگری برای شما چاقو کشید امنیت می یابید.

این نوع تهدیدها در خواب، امنیت در بیداری است. چاقو بسته و بی خطر نعمت است و چاقوی کوچک نعمت مختصری است که به شما می رسد. چاقوی آشپزخانه خدمتکار و کدبانوی خانه است و چنانچه ببینید چاقویی نو در آشپزخانه دارید زنی خانه دار نصیب شما می شود.

منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چاقو زبان بدگویان است و چنانچه تیز و برنده و براق باشد نشان آنست که زبان بدگویان در مورد شما تیز خواهد بود و چنانچه خودتان داشته باشید احساس عدم امنیت شما را نشان می‌دهد و می‌گوید که از آینده و سعایت و بدخواهی کسانی که بیشتر حرف می‌زنند تا عمل می‌کنند بیمناک هستید.

آنلی بیتون می‌گوید: دیدن چاقو در خواب، علامت دعوا و جدایی است و همچنین به زیان‌های مالی نیز دلالت دارد.

تعبیر خواب چاقو خوردن و زخمی شدن
آنلی بیتون می‌گوید: اگر خواب ببینید با چاقویی زخمی شده‌اید، نشانه آن است که درگیر مشکلات خانوادگی خواهید شد. مشکلاتی که بیشتر فرزندان به آن دامن می‌زنند.

تعبیر خواب گرفتن چاقو از دیگران
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینید که چاقویی از دیگری می‌گیرید یا کسی به شما چاقو هدیه می‌کند گویای این است که کسی به شما کمک می‌کند یا خودتان از دیگری کمک می‌گیرید.

تعبیر خواب دفاع از خود با چاقو
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چنانچه چاقویی در جیب یا کشوی میز خود داشتید که بوسیله آن خواستید از خود دفاع کنید کسی هست که به شما نزدیک است و از شما بد می‌گوید و بد شما را می‌خواهد و اگر دیگری برای شما چاقو کشید امنیت می‌یابید. چون این نوع تهدیدها در خواب امنیت است و ناشی از بیمی است که در بیداری داریم.

تعبیر خواب چاقو کشی
آنلی بیتون می‌گوید: خواب ببینید کسی را با چاقو زخمی می‌کنید، علامت آن است که صاحب شخصیتی ناپسند خواهید شد. باید سعی کنید به سمت راه راست گام بردارید.

تعبیر خواب چاقوی آشپزخانه
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چاقوی آشپزخانه خدمتکار و کدبانوی خانه است و چنانچه ببینید چاقویی نو در آشپزخانه دارید زنی خانه دار نصیب شما می‌شود.

تعبیر خواب چاقوی تیز و برنده
آنلی بیتون می‌گوید: دیدن چاقوی تیز و براق در خواب، علامت آن است که دشمنان همواره در اطراف شما خواهند بود.

لیلا برایت می‌گوید: اگر در خواب خود را مشغول تیز کردن چاقو ببینید، یعنی موضوعی موجب خشم شما می‌گردد.

تعبیر خواب چاقوی شکسته
آنلی بیتون می‌گوید: دیدن چاقوی شکسته در خواب، نشانه آن است که هم در امور عاطفی و هم در شغل خود شکست خواهید خورد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

135 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

masuumee

masuumee : سلام.من امروز خواب دیدم که جایی بودم تو ماشین کسی.اینکه کجا و ماشین کی نمیدونم.از تو ماشین میدیدم که بیرون کسایی که به شغل من مربوط میشن و میدیدم و صحبت هایی که مثل شغل من کسی انجام میداد.حتی اسم یک دوست و همکارمو شنیدم از بیرون.بعد دیدم آقایی اومد تو ماشین و چاقوی تیزشو گرفتم سمت من.همش یه چیزی از من میخواست ولی واقعا نمیدونم چی.اول چاقورو کرد تو دست راستم کف دستم و قشنگ برید به اندازه یک دایره دستمو.و خون اومد و تموم درد و حس میکردم.بعد رفتم از خودم دفاع کنم چاقو رو بگیرم باز زد تو کف دستم چپم و یک قلفتی بهاندازه دایره برید و کند.تموم دردشو با تموم وجودم حس میکردم.قسمش میدادم میگفتم به فاطمه زهرا اعتقاد داری؟میگفتم تورو به فاطمه زهرا قسمت میدم نکن با من چاقورو نزن به من.بعد فرار کردم تو خیابون.به مردم میگفتم مردم قسمتون میدم به فاطمه زهرا که یکی افتاده دنبالم من و کمک کنید.هیچکس در مقابل اون مرد کمکم نمیکرد هرچی قسم میدادم.دستامو نشون میدادم به مردم میگفتم ببینین این کار اونه.کف هر دو تا دستم به اندازه یک دایره کوچیک اونجای کف دست که توپول تره خالی شده بود.ولی دیگه زخم نبود.میدیدم پوست اومده درست شده ولی جاش گودی مونده.رفتم تو یک ساختمون دو تا زن مغازه دار من و قایم کردن ولی یه خانوم دیگه من و لو داد.دنبالم اومد تو ساختمون و چاقورو باز گرفت جلوم.اصلا نمیدونم ازم چی میخواست ولی همش تحدیدم میکرد.یه لیوان توش پودر بود دادن بو کنم که بیهوش شم.منم فهمیدم و ریختم تو صورت دو تا از مردایی که همراهشون بودن و بیهوش شدن ولی مرد اصلی زنده بود.فرار کردم و در ساختمون و بستم.تو برف و سرما به سختی راه میرفتم و فرار میکردم.یه پله های بسیار زیادی دیدیم که روش برف بود به سختی رفتم بالا تموم اون راه و.رسیدم به پشت بام.پشت بوم پر از برف.فهمیدم اگه برم روی بام اونم باز رو بامه و من و میگیره.چون جای پاهاشو رو برف دیدیم.سریع در بام و بستم و از ترس از خواب بیدار شدم.همین که بیدار شدم اول دستامو دیدیم که ببینم سالمن یا نه :)) واقعا تو خوابم اذیت شدم خانم هراتی.ممنون

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از ارباب رجوعانی که به شما مراجعه می کنند خسته شده اید و تحت فشار و استرس شدیدی قرار دارید. هر کاری می کنید که ارتباط تان با آنها خوب باشد نمی شود که نمی شود. منطقی برخورد می کنید، علیه شما موضع می گیرند. احساسی برخورد می کنید باز علیه شما موضع می گیرند. از نظر شما اینان نه عاطفه دارند و نه وجدان دارند و نه دین و ایمان درست و حسابی. شما حتی اگر باعث پیشرفت کسی شوید هم می خواهند سرتان را کلاه بگذارند و در ارتباط با شما که قرار می گیرند می خواهند آزارتان دهند و این باعث شده که شما احساس کنید که گیر کرده اید و دارید دور باطل می زنید. نیاز به استراحت دارید و نباید اینطوری به رفتارهای مردم اهمیت دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۸:۳۳
آهنگ

آهنگ : باسلام واحترام بینهایت خانم هراتی، این خوابومادرم دیده قبلش بگم برادرم به خاطر مشکلی توزندانه واگه ربطی به این خواب داره لطفا بگیدمادرم دیده یک جایی که درختای بید بوده بچه ای تو بغلش هست که فکر میکرده دخترهستش،دوسه تا مرد ناشناس دیده یکدفعه یکیشون یک‌مرد دیگر را به زمین زده ویک چاقوی بزرگ تو قلبش فرو میکنه که صدای بریدن قلبشو مادرم شنیده خونی هم ندیده وخیلی وحشت کرده و دادو فریاد کرده که چرا اینکارو کردین نزدیک رفته وخواسته زخم رو ببنده ومثلا پانسمان کنه ولی از خواب میپره وبیدار میشه باز هم از شما سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. مادر شما از دوری و از دست دادن پسرش غمگین و بسیار ناراحت و متاسف است و تمایل دارد که با استفاده از ثروتش بتواند برادرتان را از زندان رها کند. مادر شما مشاهده کرده است که چطور دیگران به احساسات هم ضربه می زنند و قساوت قلب به خرج می دهند. او نگران است که برادرتان خدای نکرده بلایی سرش بیاید و به همین دلیل به اضطراب شدیدی دچار شده است. انشالله خداوند پشت و پناهتان باشد و آزادی او و آرامش مادرتان را ببینید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۵:۲۰
Vahideh

Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
دیشب خواب میدیدم که انگار رفتم منزل همسرم(جایی مثل بالاهای خیابون ولیعصر بود. جای آرومی بود. . جوی آب پهن و درختای بلند خیابون ولیعصر رو داشت که صبح بود و نور آفتاب بین درختا لود. رفتم داخل (طبقه اول بود).گویا با داداشم بودم. من و داداشم مشکی تنمون بود و همسرم کاملا سفید. نمیدونم چی شد که همسرم رو چسبوندمش بیخ دیوار! انگار چاقویی کوچیک جراحی با سر گرد و غیر تیز دستش بود میخواست کاری کنه و نشد و منم خواستم بهش نشون بدم اگر در مقابل من عمل خطایی کنه با خودم طرفه و نتیجه‌ش چیه! که وقتی چسبوندم بیخ دیوار، او با چاقو کاری نکرد و من با خودم گفتم "کاری نکرد" داداشم با آرامش اومد واسطه‌گری که مثلا بگه ولش کن و اینا. بعدش یه خانمی هم اونجا بود که انگار خارج رفته بود.(حدود۵٠ سال)حس آمریکا رفتن رو ازش داشتم (یکی از نزدیکان همسرم اینطور هست) خانومه نشسته بود اونجا کنار پنجره. همسرم گله می‌کرد به اون خانوم یا ناراحت بود که من دارم جدا میشم ازش. براش تعریف کرده بود. بعدش دیدم بیرون کنار جوی آب نشستم نزدیک اون خانم. به خانومه گفتم من خیلی بهش گفتم. گفتم بهش این کارها رو نکن. به من گوش نکرد و در حین گفتن، کلی اشک ریختم. اون وسط خواب هم مورد دیگه‌ای رو خواب میدیدم. داخل یه سینمایی که فقط چراغ‌های کوچیکش روشن بود رفتم. خالی بود اونجا اما روی سِن سینما، بهرام افشاری (بازیگر) که قدش هم خیلی بلنده، با یه دختری درون هم بودن! انگار که پاهاشون رو باز کنن و گره بخورن به هم. سرشون هم به سمت داخل بدنشون بود. پیرهن داشتن انگار اما شلوار نه!

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۱:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام خانم گل. شما شروعی تازه را آغاز کرده اید و نسبت به همسرتان رفتاری سرشار از تنفر و کینه و بدبینی نشان می دهید در حالی که او می خواهد وانمود کند که با کرامت و پاک است ولی او برای شما نقشه کشیده که آزارتان دهد ولی قدرتی ندارد!! چاقوی او تیز نیست و شما گول او را نمی خورید. همسر شما آدم خود بینی است که خودش را می زند به "ننه من غریبی" و دم از احساسات می زند. اما اگر کسی روشنفکر و خردمند باشد درک می کند که حق با شماست. شما از زندگی تان آموخته اید و ذهنتان روشن شده و می دانید که همسرتان می خواهد که خودش را احساساتی و با درکی بالا نشان دهد و از بیرون قوی و مقتدر به نظر برسد ولی او خودبین و بی مغز است. ظاهری حمایتگرایانه به خودش گرفته ولی عملکرد او برای همه آشکار است مثل کبکی که سرش را در برف کرده ماتحت او بیرون است و همه او را می بینند و مثلا قایم شده!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۸:۴۰
Vahideh

Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
خداقوت...
پریشب خواب میدیدم تو خونه‌ای هستم که خواهرشوهرم و همسرش بودن (گویا خونه اونا بود).. وسط هال روی فرش نشسته بودیم و بساط پذیرایی هم بود، بشقاب و.... خواهرشوهرم یه بالش گذاشته بود روی پاش و بهش تکیه کرده بود. شوهرش کنار من نشسته بود. منم خیلی راحت تقریبا درازکشیده بودم! در صورتی که هیچوقت مقابلشون اینجوری نبودم.. من و شوهرش سفید تنمون بود.. و گویا صحبت کرده بودیم که برای این شرایط پیش اومده چه کنیم؟ چه کاری ازمون برمیاد؟ متوجه بودم که خواهرشوهرم پیرو همسرشه و ساکت‌تر. و هرچی او بگه میپذیره. بیشتر شوهرش طالب بررسی و پیداکردن راه حال بود. منم که ساکت و مبهوت بودم و فکر میکردم. اون وسط یه ظرف تَلقی اندازهء یه قابلمهء تقریبا بزرگ بود. توش پر از چاقو‌های دسته رنگی و ارّ‌ه‌ای بود که برای میوه‌خوری هستن. چاقوها به صورت عمودی توی ظرف بود و دسته‌ها بالا بود. اون چاقوها رو اونها ازم خواسته بودن که براشون از تهران بگیرم و ببرم. چراکه اونها ساکن مشهد هستن

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۳:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شوهر خواهر شوهرتان سعی می کند که با رفتاری با کرامت و با نیتی دوستانه از شما بخواهد که به صورتی شفاف، تمام نقطه نظراتتان را راجع به خواسته هایتان در تمام زمینه ها واضح و بدون رودرواسی و تیز و برا و مشخص بیان کنید. او می خواهد به همسرتان کمک کند که زندگی تان را حفظ کنید. خواهر شوهرتان هم مطیع همسرش است. شما احساساتتان را قاطع و برا ولی منصفانه بیان خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۹:۴۳
Maryam

Maryam : خواب دیدم یه جایی هستم که دوگروه باهم درحال جنگ هستن یک گروه آدمهای خوب وگروه دیگه بدهستن آدمهای بدکسایی که خوب هستن روخیلی بدمیکشن اماخوبهاشکست نمیخورن میبینم دارم از دست جمعی فرارمیکنم اونهایی که دنبالم بودن از پشت به دست راستم چاقو میزنن دردزیادی داشت اماهنوز قدرت داشتم وادامه میدادم گروهی جلوی راهم روگرفتن و اونهاهم به دست چپم چاقو زدن دردخیلی زیادی داشت باخودم میگفتم تحمل درد زخم دیگه رو ندارم ای کاش بتونم فرارکنم بایه چاقومن هم بهشون ضربه زدم حس میکنم چاقوهاشون کندشده بود و ازشون عبورکردم بعدجایی شبیه دریادیدم که چندنفر از آدمهای خوب درآب درحال غرق شدن هستن اماتو ذهنم میدونستم که نجات پیدامیکنن خوشحال بودم سرعت وقدرتم درخواب خیلی زیادبود واحساس رهایی داشتم انگارکه به آرزویی که خیلی بخاطرش اذیت شدم رسیدم اماته دلم ترس و نگرانی داشتم

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۹:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیلی کار می کنید، نیاز به استراحت دارید و مدام بین عقل و دلتان کشمکش وجود دارد. شما سعی می کنید که بر مشکلات زندگی بیداریتان غلبه کنید و آنها را حل کنید و از بین ببرید. شاید زندگی بیداری شما دچار هرج و مرج شده است و شما سعی می کنید که با این چالشها مبارزه کنید. شما احساس می کنید که نمی توانید خیلی دقیق و کامل موقعیت خودتان را کنترل کنید ولی در عین حال دیگران هم نمی توانند تسلط کامل بر روی شما داشته باشند و شما را مجاب کنند که مطیعشان باشید. شما به اندازه ی کافی منطقی و تهاجمی رفتار می کنید و می خواهید که به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۲۹:۱۹
نوید

نوید : سلام
من دیشب خواب دیدم
با دو نفر درگیر شدم
که دست یکیشون یه چاقوی نازک و متوسط براق بود که شبیه چاقوی آشپزخانه بود
که سعی داشت بهم ضربه بزنه
که من مقاومت میکردم
البته زوری ام نداشتم ولی همینطوری من با چاقوش تو دست خودش چند ضربه به شکمش زدم و اون فقط میخندید و همینطور یه خط روی صورتم انداخت
و اون نفر دیگه که کنارم بود
با یک چاقوی کوچیک که سرش یکم خم شده بود سعی داشت به سرم نزدیک بشه و من بازم مقاومت میکردم ولی نتونست برسونه چاقو رو به سرم
که یهو از خواب پریدم
تنها چیزی که یادمه همینه فقط
اما یادمه که که من افتاده بودم روی زمین نفر اول روم افتاده بود
نفر دومی کنارم
ممنون میشم کمکم کنید

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۳۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. قبل از تعبیر خوابتان از شما استدعا می کنم هرگز اینطوری سطربه سطر خوابتان را ارسال نکنید چون برای من اینطور خوابها قابل مشاهده به صورت کامل در مانیتور نیستند. همه ی خطوط خوابتان را پشت سرهم و بی وقفه بفرستید. مثل الان که من دارم برایتان می نویسم و خطوط را کامل می کنم و نه نصفه نیمه! تعبیر خواب شما این است که عده ای می خواهند به احساس شما لطمه وارد کنند و فکرتان را بهم بریزند ولی هرگز موفق به اینکار نخواهند شد! آنها با این کارها فقط به خودشان ضربه می زنند و بیشتر حرص می خورند. شما تنها ممکن است که به خاطر عصبانیت کمی وجهه تان خراب شود. ولی بسیار خوشحال خواهید شد و به موفقیت و شادی در زندگی تان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۵۰:۱۵
فاطمه

فاطمه : سلام خانوم هراتی. خسته نباشی عزیزم.من مجردم. خواب دیدم جایی هستم که خواهر بزرگ متاهلم هم روی نیمکت چوبی نشسته بود. باردار بود یهو یه نوزاد پسر ‌که جسه بزرگی داشت روی نیمکت زایید. خواهرم بلند شد و رفت و نوزاد یهو از رو نیمکت غلت خورد افتاد رو زمین. من دویدم سمتش بچه رو بلند کردم دیدم سالمه. انگار دایه اش شده باشم و به بچه رسیدگی کردم بهش محبت خاصی داشتم یه چیزی دورش پیچیدم گرم شه. انگار دیگه مال خودم شده بود. من و نوزاد باهم انس گرفته بودیم. رفتیم یه جایی مث مراسم مذهبی کلی زنا فامیل دور هم جم شده بودن لباس سیاه تنشون بود. چایی ریختم برا خودم و خوردم. از دور دیدم زنا میرن جایی تو سالن همون مکان مث حرم مرقد یا ضریح خوب که دقیق شدم دیدم نه از دور اینطور به نظر میاد ولی از نزدیک سوپرمارکت هستش. زدم بیرون. انگار یهو شب شد و من تو کوچه تاریک که نور مهتابی داشت بودم. کوچه پهن و بلندی بود از دور عشق سابقم (که بخاطر خیانتش سالهاس فراموشش کردم) دیدم. تیپ مشکی زده بود. از روبروم داشت میومد هرچی بهم نزدیکتر میشدیم بیشتر شک میکردم که نه خودش نیست. هی دو دل میشدم هی میگفتم ن خودشه. تا اینکه از کنارم رد شد دیدم غریبه اس و میخواد بهم آسیب بزنه (فکنم میخواست تجاوز کنه). من دیدم یه چاقو پهن مث کارد آشپزخونه تو دستم دارم که از دو طرف کله و تیز نیست ولی بازم خوب بود کل کل نبود. با یه ترس ریز و اعتماد بنفس بهش حمله کردم و از خودم دفاع کردم چندتا پسر دیگه هم بودن ازشون کمک خواستم اومدن سمتم گفتن ولش کن بسه کشتیش دیگه ادب شد ولش کن. با چاقو بهش حمله کردم ولی خونی ازش نیومد فقط درد کشید. چند ضربه به پاهاش زدم که استخونای پاش فکنم شکستن. ناله میکرد.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۵:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواهر شما خیلی صبورانه نشسته تا به اهدافش برسد و به زودی از غم فارغ خواهد شد و گشایش کار خواهد یافت. شما به او کمک می کنید که کار و هدفش را با موفقیت به پیش ببرد. شما سعی می کنید که در جایی که دیگران رفتاری بد از خودشان نشان می دهند دوستانه رفتار کنید و قدر خودتان را می دانید. خیلی از مردم خدا را به خاطر رسیدن به خواسته هایشان می پرستندو نه به خاطر عشق به خدا. شما اما اینطور فکر نمی کنید. در شرایط بغرنج و وقتی که با محدودیت ها مواجه شوید، بینش شما قویست و امیدوار هستید که به خواسته هایتان برسید. شما سعی می کنید که دور اندیش باشید و مراقب باشید که کسی از محبت های شما سو استفاده نکند و تجربه ی تلخ گذشته تان برایتان تکرار نشود. شما می خواهید که کسی که شما را آزار داد تقاص کارش را بچشد نه آنطور که از هستی ساقط شود ولی آنقدر که ادب شود. می خواهید که او هم مدتی مستاصل شود و نتواند در زندگی استقلال داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۲:۱۷
سامان

سامان : سلام خانم هراتی مادرم خواب دید که دو چاقو که یکی شبیه به چاقوی اشپزخانه بود و یکی دیگر که تقریبا بین چاقوی اشپزخانه و چاقوی دعوا بود و مال چند سال پیش خودم بود و یک خودکار رو زیر بالشت من که پسرشم برمیداره و میبره تعبیر این خواب چیه؟

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما می خواهد که شما از افکار سلطه جویانه و لجبازانه ی مردانه تان دست بردارید و خشونت و لجبازی را کنار بگذارید. می خواهد که مثل سابق رفتار نکنید و خردمندانه تر تصمیم بگیرید. او می خواهد که شما حتی در کلامتان هم سعی نکنید که بخواهید حرفتان را به کرسی بنشانید ( می گویند قلم تواناتر از شمشیر است) موقعیتی هست که مادرتان نمی خواهد شما در آن دخالت کنید و به فکر آن موقعیت بخوابید!! او نمی خواهد به شما ضربه برسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۵:۰۶
Tabasom

Tabasom : سلام .وقت بخیر.چقدروقت طول میکشه که جواب تعبییرخواب وبدید؟

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۳۳:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. بستگی دارد که کی خوابتان را ثبت کنید. اگر بین ساعت 12 شب تا 7 صبح خوابتان را ثبت کنید، حدود 7 ساعت باید اقلا منتظر باقی بمانید چون من نصفه شب کار نمی کنم. زمان تعبیر خواب منوط به تعداد کاربران و از یک دقیقه تا 24 ساعت متغیر است.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۵:۰۰
Tabasom

Tabasom : سلام .خواب دیدم روی حیاط خونه مامانجون خدابیامرزم ایستاده بودم که ازتوکوچه صدای عموم وپدرم اومدکه دعوامیکردن من دویدم سمت دالان که برم توی کوچه یهویی پدرم اومدتودالان باسره خون آلودویک چاقویی که سره پهنی داشت تودستش بودپشت سرشم عموم اومداون هم خون الودی بودویک چاقوبه دست .عموم تا چشمش افتادبه من چاقورو انداخت زمین ومن از خواب پریدم

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۳۹:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. عموی شما و پدرتان مسائل حل نشده ای از کودکی شان نسبت به هم داشته اند و هنوز هم سر این مسائل حرص و جوش می خورند و عصبی می شوند. آنها نسبت به هم احساس منفی دارند و از موقعیتی در بیداری شان ناراضی هستند و دچار تنش و استرس می شوند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۰:۱۴
Tabasom

Tabasom : سلام وعرض ادب.ممنون خانم هراتی ازتعبیری که برام کردید!لطفتون زیاد.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۱۷:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۳:۳۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.